بمبهاي هستهاي اسرائيل، زمينهساز درگيري تازه در خاورميانه
بمبهاي هستهاي اسرائيل، زمينهساز درگيري تازه در خاورميانه
بمبهاي هستهاي اسرائيل، زمينهساز درگيري تازه در خاورميانه
به گزارش «آنلاين ژورنال»، در روزهاي اخير، باز هم رهبران اسرائيل، جنگ لفظي با ايران را افزايش دادهاند.
«ايهود اولمرت» هم پس از يكي از وزراي ارشد كابينه خود و در حالي كه از ديدار با بوش بازميگشت، با اشتياق فراواني از توافق آمريكا و اسرائيل براي توقف برنامه اتمي ايران سخن ميگفت.
نياز به گفتن نيست كه حمله اسرائيل و آمريكا به ايران، ميتواند حملهاي جنجالي به يك كشور داراي حاكميت باشد. اين كار همچنين ميتواند جهان را وارد مرحله جديد خشونتها و درگيريها با پيامدهاي وخيم كند.
ايران كه به خاطر اشغال نازيوار فلسطين توسط اسرائيل و فشار بر مردم اين كشور، دشمني ديرينهاي با اسرائيل دارد، هرگز به اسرائيل حمله نكرده است.
درست است كه محمود احمدينژاد، رئيسجمهور ايران، اغلب موضعگيريهاي تندي درباره اسرائيل ابراز ميکند و غرب نيز ترغيب به تحريم و فشار بر ايران ميشود؛ اما خود احمدينژاد و ديگر مقامات ايراني به روشني بيان كردهاند كه ايران مخالف يهوديت و يهوديان نيست و مشكل آنها با صهيونيسم است؛ يك ايدئولوژي نژادپرستانه و مجرمانه مبتني بر قتلعام.
« ژوزف گوبلز»، وزير امور و تبليغات نازيسم ميگويد: اگر دروغ بزرگي را بگوييد و مرتب آن را تكرار كنيد، سرانجام مردم آن باور را ميكنند. اين دقيقا همان كاري است كه رهبران صهيونيسم انجام ميدهند و با انتشار دروغ، اطلاعات نادرست و واقعيات نصفه و نيمه، قصد ايجاد فضايي در واشنگتن عليه كشورهاي مسلمان را دارند.
ايران كشور با وقاري است كه به خود احترام گذاشته و براي استقلالش ارزش قايل است. اين كشور حمايت از آمريكا را رد كرده و با منطق غربيها درباره هولوكاست نازيها عليه يهوديان در جريان جنگ جهاني دوم كه توجيهي براي نابوي مردم فلسطين به دست يهوديان صهيونيسم است، مخالفت ميكند.
ايران به رغم همه اين اطلاعات نادرست، در واقع مخالف صلح بين اسرائيل و مردم فلسطين نيست؛ هرچند جمهوري اسلامي، اغلب به دليل توجهات اخلاقي، نميتواند شاهد ظلم ابدي بر ملت فلسطين و ايجاد كشور فلسطين تنها در ۲۰ درصد سرزمين واقعي اين كشور باشد و در عين حال، به رژيم نژادپرست اجازه دهد تا بقيه زمين را بدزدد.
به عبارت ديگر، ايران بر اين باور است كه نبايد اجازه موفقيت را به سياستهاي نژادي داد، اما در طرف مقابل، مهمترين انگيزه دشمني اسرائيل با ايران، از اين نگراني سرچشمه ميگيرد كه يك ايران قدرتمند از نظر تكنولوژي و نظامي، ميتواند چالشي بزرگ براي جاهطلبي اسرائيل در منطقه باشد.
گفته ميشود اسرائيل داراي صدها كلاهك اتمي است و تجهيزات و توپخانه مجهزي را با كمك آمريكاييها ايجاد كرده است. اسرائيل همچنين به شدت در حال كنترل سياستهاي احزاب سياسي و رسانههاي آمريكاست.
با كمي اغراق ميتوان گفت، آمريكا دستنشانده اسرائيل است و سياستمداران آمريكايي، از جمله اعضاي كنگره و سنا و نامزدان رياستجمهوري در مقابل لابي صهيونيستي (AIPAC) بسيار پاسخگوترند تا به قانون اساسي آمريكا که سخنراني اخير باراك اوباما در «آپيك» هم دليلي بر اين مدعاست.
اما چگونه يك كشور جهان سومي مانند ايران، ميتواند تهديدي واقعي براي اسرائيل اتمي باشد كه تحت حمايت تنها ابرقدرت جهان، يعني آمريكاست. ايران حق ذاتي داشتن تكنولوژي اتمي حتي براي اهداف نظامي را نيز داراست. به اين علت كه اسرائيل نيز چنين حقي را يافته است، بنابراين اگر اين حق را براي اسرائيل در نظر بگيريم، چرا نبايد براي كشورهاي مسلماني مانند مصر، ايران و عربستان چنين حقي را قايل شويم؟
ساخت و ايجاد ابزار كثيف كشتار جمعي، تاريكترين نقطه اخلاقيات انساني بوده است، چرا كه اين ابزار قادر به از بين بردن نژاد انسان است. ايجاد تبعيض ميان كشورها براي داشتن سلاحهاي اتمي و ممنوعيت عدهاي ديگر، ميتواند موقعيت خطرناكي پديد آورد كه در آن، كشوري مانند اسرائيل، ميتواند كشورهايي مانند تونس، عراق يا سوريه را بمباران كرده و سپس به قربانيان آن بگويد: اگر ميتوانيد پاسخ دهيد.
بنابراين، اسرائيل بايد به اين بفهمد، اين موقعيت كه «سلاحهاي اتمي خود را به سوي مسلمانان گرفته و بگويد، اگر ميتوانيد پاسخ دهيد»، تحملناپذير است و پذيرفته نميشود.
مسلمانان جهان، تنها شاهد ظلم اسرائيل به مردم فلسطين هستند. كشوري مانند اسرائيل كه دو سال پيش، سه ميليون بمب خوشهاي را در لبنان فرو ريخت، قادر به انجام هر كار نامعقول ديگري هم هست، به ويژه كه هماكنون ميتوان پايتختهاي اروپايي و شمالي آمريكا را كم و بيش قلمرو اسرائيل دانست.
اين بدين معني است كه تنها ايران ميتواند با اين روند مقابله كند. البته عربستان، مصر، سوريه و حتي تركيه هم بايد وارد ميدان شوند.
«ايهود اولمرت» هم پس از يكي از وزراي ارشد كابينه خود و در حالي كه از ديدار با بوش بازميگشت، با اشتياق فراواني از توافق آمريكا و اسرائيل براي توقف برنامه اتمي ايران سخن ميگفت.
نياز به گفتن نيست كه حمله اسرائيل و آمريكا به ايران، ميتواند حملهاي جنجالي به يك كشور داراي حاكميت باشد. اين كار همچنين ميتواند جهان را وارد مرحله جديد خشونتها و درگيريها با پيامدهاي وخيم كند.
ايران كه به خاطر اشغال نازيوار فلسطين توسط اسرائيل و فشار بر مردم اين كشور، دشمني ديرينهاي با اسرائيل دارد، هرگز به اسرائيل حمله نكرده است.
درست است كه محمود احمدينژاد، رئيسجمهور ايران، اغلب موضعگيريهاي تندي درباره اسرائيل ابراز ميکند و غرب نيز ترغيب به تحريم و فشار بر ايران ميشود؛ اما خود احمدينژاد و ديگر مقامات ايراني به روشني بيان كردهاند كه ايران مخالف يهوديت و يهوديان نيست و مشكل آنها با صهيونيسم است؛ يك ايدئولوژي نژادپرستانه و مجرمانه مبتني بر قتلعام.
« ژوزف گوبلز»، وزير امور و تبليغات نازيسم ميگويد: اگر دروغ بزرگي را بگوييد و مرتب آن را تكرار كنيد، سرانجام مردم آن باور را ميكنند. اين دقيقا همان كاري است كه رهبران صهيونيسم انجام ميدهند و با انتشار دروغ، اطلاعات نادرست و واقعيات نصفه و نيمه، قصد ايجاد فضايي در واشنگتن عليه كشورهاي مسلمان را دارند.
ايران كشور با وقاري است كه به خود احترام گذاشته و براي استقلالش ارزش قايل است. اين كشور حمايت از آمريكا را رد كرده و با منطق غربيها درباره هولوكاست نازيها عليه يهوديان در جريان جنگ جهاني دوم كه توجيهي براي نابوي مردم فلسطين به دست يهوديان صهيونيسم است، مخالفت ميكند.
ايران به رغم همه اين اطلاعات نادرست، در واقع مخالف صلح بين اسرائيل و مردم فلسطين نيست؛ هرچند جمهوري اسلامي، اغلب به دليل توجهات اخلاقي، نميتواند شاهد ظلم ابدي بر ملت فلسطين و ايجاد كشور فلسطين تنها در ۲۰ درصد سرزمين واقعي اين كشور باشد و در عين حال، به رژيم نژادپرست اجازه دهد تا بقيه زمين را بدزدد.
به عبارت ديگر، ايران بر اين باور است كه نبايد اجازه موفقيت را به سياستهاي نژادي داد، اما در طرف مقابل، مهمترين انگيزه دشمني اسرائيل با ايران، از اين نگراني سرچشمه ميگيرد كه يك ايران قدرتمند از نظر تكنولوژي و نظامي، ميتواند چالشي بزرگ براي جاهطلبي اسرائيل در منطقه باشد.
گفته ميشود اسرائيل داراي صدها كلاهك اتمي است و تجهيزات و توپخانه مجهزي را با كمك آمريكاييها ايجاد كرده است. اسرائيل همچنين به شدت در حال كنترل سياستهاي احزاب سياسي و رسانههاي آمريكاست.
با كمي اغراق ميتوان گفت، آمريكا دستنشانده اسرائيل است و سياستمداران آمريكايي، از جمله اعضاي كنگره و سنا و نامزدان رياستجمهوري در مقابل لابي صهيونيستي (AIPAC) بسيار پاسخگوترند تا به قانون اساسي آمريكا که سخنراني اخير باراك اوباما در «آپيك» هم دليلي بر اين مدعاست.
اما چگونه يك كشور جهان سومي مانند ايران، ميتواند تهديدي واقعي براي اسرائيل اتمي باشد كه تحت حمايت تنها ابرقدرت جهان، يعني آمريكاست. ايران حق ذاتي داشتن تكنولوژي اتمي حتي براي اهداف نظامي را نيز داراست. به اين علت كه اسرائيل نيز چنين حقي را يافته است، بنابراين اگر اين حق را براي اسرائيل در نظر بگيريم، چرا نبايد براي كشورهاي مسلماني مانند مصر، ايران و عربستان چنين حقي را قايل شويم؟
ساخت و ايجاد ابزار كثيف كشتار جمعي، تاريكترين نقطه اخلاقيات انساني بوده است، چرا كه اين ابزار قادر به از بين بردن نژاد انسان است. ايجاد تبعيض ميان كشورها براي داشتن سلاحهاي اتمي و ممنوعيت عدهاي ديگر، ميتواند موقعيت خطرناكي پديد آورد كه در آن، كشوري مانند اسرائيل، ميتواند كشورهايي مانند تونس، عراق يا سوريه را بمباران كرده و سپس به قربانيان آن بگويد: اگر ميتوانيد پاسخ دهيد.
بنابراين، اسرائيل بايد به اين بفهمد، اين موقعيت كه «سلاحهاي اتمي خود را به سوي مسلمانان گرفته و بگويد، اگر ميتوانيد پاسخ دهيد»، تحملناپذير است و پذيرفته نميشود.
مسلمانان جهان، تنها شاهد ظلم اسرائيل به مردم فلسطين هستند. كشوري مانند اسرائيل كه دو سال پيش، سه ميليون بمب خوشهاي را در لبنان فرو ريخت، قادر به انجام هر كار نامعقول ديگري هم هست، به ويژه كه هماكنون ميتوان پايتختهاي اروپايي و شمالي آمريكا را كم و بيش قلمرو اسرائيل دانست.
اين بدين معني است كه تنها ايران ميتواند با اين روند مقابله كند. البته عربستان، مصر، سوريه و حتي تركيه هم بايد وارد ميدان شوند.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}