نخستین آیهی قرآن كه بر پیامبر نازل شده كدامست؟
شناسایی نخستین آیهی نازل شده و آخرین آن، بهره و فایدهای خاص دارد. این شناسایی ما را به معرفت ترتیب آیات رهبری میكند و یكچنین معرفتی موجب بینائی و دانشی میگردد كه برای شناختن احكام و علوم قرآنی دربایست است.
بدین ترتیب است كه هرگاه آیههایی در موضوع واحدی داشته باشیم و فرمان در یكی از آنها با فرمان در آیهی دیگر فرقی داشته باشد، میتوانیم میان آنان حكم كنیم و ناسخ را از منسوخ بازشناسیم. معرفت این آیات كه به تاریخ نزول و اسباب آن نیز بستگی دارد، ما را به شناسایی تاریخ قانونگذاری اسلامی و روشن شدن سیر تدریجی آن و پی بردن به هدفهای پرورشی و اجتماعی و سیاسی اسلامی هم رهبری میكند. بخصوص كه چنین شناسائی، برای تدوین تاریخ قرآن درخور كمال توجه و سزاوار نهایت عنایت است. البته ما در اینجا در این مقام نیستیم كه از نخستین و آخرین آیه در هر موضوعی از تعالیم اسلامی سخن گوئیم. چه، آن خود بحث بس ممتع و دلكش ولی طولانی خواهد بود كه از حوصلهی این مقال خارج است. ما در اینجا فقط نخستین آیهی نازل شده را میبینیم. سپس آخرین آن و بدنبال آن اولین آیات را در چند موضوع خاص خواهیم دید.
دربارهی اینكه نخستین آیهی نازل شده كدام آیهی قرآن است سیوطی چهار قول نقل میكند: (1)
قول اول:
5 آیهی صدر سورهی العلقچنین به نظر میرسد كه این درستترین اقوال باشد.
1) بخاری و مسلم از عایشه نقل میكنند (2) كه گفت: «آغاز وحی به رسول خداوند (صلی الله علیه و آله و سلم) رؤیای صالحهای بود در خواب و او رؤیایی نمیدید مگر مانند سپیدهدم صبحگاهی. (3) خداوند تنهایی را دوست او گردانیده بود. او در غار حراء گوشه میگرفت... تا اینكه نور حق بر او تابید. فرشته بر او نازل شد و پنج آیهی صدر سورهی العلق را بر او فروخواند.
2)حاكم در مستدرك و بیهقی در دلائلش به سند صحیح از عایشه باز گفتهاند كه او گفت: نخستین سورهای كه نازل شد «اقرء باسم ربك» بود.
3) طبرانی نیز در كبیر به سند صحیح نقل میكند كه ابورجاء عطاردی گفت: ابوموسی... چون این سورهی «اقرأ» را تلاوت میكرد گفت این نخستین سورهای است كه بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است.
4) ابوعبید در «فضائل القرآن» گوید كه حدیث كرد ما را عبدالرحمن... از مجاهد كه گفت: نخستین نازل شده از قرآن «اقرء باسم ربك، ن والقلم» است.
ابن اشته نیز در كتاب مصاحف خود از عبید بن عمیر روایت كند كه گفت: جبرئیل با پارچهی دیبا بر رسول درآمد و گفت: بخوان! فرمود: خواندن نتوانم. گفت: «اقرأ باسم ربك» و معتقدند كه آن نخستین سورهای است كه از آسمان فرود آمده است. از زُهری نیز شبیه آن نقل شده است.
در كتب خاصه نیز روایاتی حاكی از این مفهوم دیده می شود. از جمله: «به روایت امام حسن عسكری چون چهل سال از عمر آن حضرت گذشت حق تعالی دل او را بهترین دلها و خاشعتر و مطیعتر و بزرگتر از همهی دلها یافت... پس جبرئیل فرود آمد و اطراف آسمان و زمین را فروگرفت... و بازوی آن حضرت را گرفت و حركت داد و گفت: یا محمد بخوان. گفت چه بخوانم؟ گفت اقرأ باسم ربك الذی خلق. خلق الانسان من علق. پس وحیهای خدا را به او رسانید. (4) و نیز طبرسی میگوید كه بیشتر مفسرین معتقدند سورهی العلق نخستین سورهی نازل شده است. (5)
ابن الندیم نیز از محمد بن نعمان بن بشیر نقل میكند كه نخستین نازل شده در قرآن «اقرأ باسم ربك...» (6) است.
قول دوم:
«یا ایها المدّثر» اولین آیهی نازل شده است.مستند صاحبان این رأی، روایتی است كه شیخین از ابی سلمة بن عبدالرحمن بن عوف نقل میكنند (7) كه او گفت: از جابربن عبدالله پرسید: كدام آیه در اول نازل شد؟
-گفت: «یا ایها المدثر». پس گفتم: «اقرأ باسم ربك» نبود؟ - گفت: سخن گویم ترا چنانكه از آن سخن گفت به ما رسول خدا. نبی اكرم فرمود: من در غارِ حراء مجاور بودم. چون جوارم را به پایان رساندم فرود آمدم قدم به ودای كه نهادم كسی مرا صدا كرد. پس به پیش رو و پشت سر نگریستم، به جانب چپ و راستم، سپس به آسمان نگاه كردم. او (جبرئیل) بود كه بر تختی میان آسمان و زمین نشسته بود. هراسی مرا فرا گرفت. نزد خدیجه رفتم، به او گفتم و مرا پوشاندند. پس خدای تعالی فرو فرستاد: «یا ایها المدثر، قم فانذر».
همچنین روایت دیگری شیخین از ابی سلمه از جابر بدینسان بازگفتهاند: «بدان هنگام كه راه میرفتم آوائی از آسمان شنیدم. چشم به آسمان دوختم. فرشتهای بود كه در حراء به من آمده بود، نشسته بر تختی میان آسمان و زمین. چنان سنگین شدم كه به زمین افتادم. سپس نزد همسرم بازگشتم و گفتم: مرا بپوشانید. مرا پوشاندند و خداوند نازل فرمود:
«یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ. قُمْ فَأَنْذِرْ. وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ وَ ثِیَابَکَ فَطَهِّرْ. وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ (8)».
البته این قول را جواب دادهاند (9) كه نزول فرشته در این مورد بار اول نبوده و قبلاً در غار حراء فرود آمده بود. چنانكه متن روایت نیز حاكی است. گذشته از آن، سخن از فترت وحی در میان بوده و چه بسا منظور نخستین نزول پس از فترت باشد. همچنین ممكن است مقصود، نزول یك سوره به تمامی بوده و شاید هم چنانكه گفتهاند: اجتهاد جابر چنین بوده و او در اجتهاد خود خطا كرده باشد. بدین ترتیب رجحان و مزیت قول اول ثابت میگردد.
قول سوم:
سورهی فاتحه.طرفداران این رأی به روایتی متمّسك گشتهاند كه بیهقی در «دلائل» از ابی میسرة عمرو بن شرحبیل نقل میكند: (10) رسول خدا به خدیجه فرمود: چون خلوت میگزینم و تنها میشوم آوائی میشنوم. به خدا بر خود میترسم كه این كاری شود...» خدیجه گفت: معاذ الله! خدا بر تو بد نخواهد خواست. همانا كه تو امانت میگزاری و صلهی رحم به جا میآوری. سخن براست میگوئی- چون ابوبكر درآمد خدیجه آن سخن را به او بازگفت و فرمود: با محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به نزد ورقه برو.- پس رفتند و داستان را به او گفتند. پیامبر گفت: «چون به تنهایی خلوت میكنم ندایی از پشت سر میشنوم كه ای محمد! ای محمد! پس «مرا هراسی و ترسی فرا میگیرد كه میخواهم بگریزم و بر جای نمانم» (11) ورقه گفت: چنین نكن این بار كه ترا برخواند هم بر جای میباش تا آنچه میگوید بشنوی سپس نزد من بیا و مرا آگاه كن. پس چون رسول خدا خلوت گزید فرشته او را ندا كرد كه ای محمد! بگو: «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین... و لا الضالین».
این حدیث نیز نمیرساند كه نخستین آیهی منزّله سورهی فاتحه باشد. بلكه چنین فهمیده میشود نزول فاتحه پس از نزول وحی جلی در غار حراء بوده است و بعد از آنكه پیامبر به نزد ورقه میرود و بعد از آن بوده كه آوائی از پشت سر میشنیده و بعد از سخن و اشارهی ورقه بوده كه به این آوا گوش بدهد. گذشته از آن، این حدیث مرسل است و در سندش نام صحابی كه آن را باز گفته باشد یافته نمیشود. (12)
صاحب كشاف این قول را از بیشتر مفسران نقل میكند. ولی ابن حجر تصریح مینماید كه جز شمارهی بسیار كمی آن را باز نگفتهاند. به هر صورت، سورهی حمد را نخستین سورهای دانستهاند كه به تمامی یكباره نازل شده است و برخی هم گفتهاند كه این سوره دوبار نازل شد هم در مكه و هم در مدینه. (13)
قول چهارم:
«بسم الله الرحمن الرحیم»قائلین به این قول استدلال به روایتی میكنند كه واحدی نقل میكند (14) كه گفتند: نخستین چیزی كه نازل شده از قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم و اول سورهی اقرأ» بود.
ولی به این سخن هم پاسخ دادهاند كه این حدیث نیز مرسل است بسمله نیز در صدر هر سورهای نازل میشد. البته اگر بسمله را آیتی جدا و مستقل در هر سورهای بدانیم نخستین آیهای كه نازل شده علی الاطلاق، آن خواهد بود. ولی اگر آن را آیه مستقل هم نشماریم به هر صورت نخستین كلمهی نازله خواهد بود.
طبری در روایتی از ابن عباس نقل میكند كه در آغاز نزول جبرئیل استعاذه را به پیامبر اكرم آموخت. سپس گفت بگو: بسم الله الرحمن الرحیم و بعد از آن «اقرأ» را فرو خواند (15) ولی ابن كثیر در تفسیرش این حدیث را ضعیف میشمارد (16). طبری بسمله را آیتی از فاتحه نشمرده است (17) ولی شیخ طبرسی میگوید: اصحاب ما اتفاق دارند كه بسمله آیتی است از سورهی حمد و از هر سورهای (18)...
به هر صورت، چنانكه گفتیم این قول خود درخور توجه و تأمل كامل است.
پینوشتها
1.الاتقان1: 23 نوع هفتم.
2.صحیح بخاری1: 6، 7، مناهل العرفان1: 86 و نیز ابن هشام1: 237، اسباب النزول واحدی: 6.
3.صحیح بخاری كتاب التفسیر سورهی 96 باب1-3، كتاب تعبیر الرویاء باب1، سنن ترمذی كتاب المناقب باب6، مسند احمد بن حنبل6: 153.
4.مجلسی: حیاة القلوب2: 260 باب23.
5.طبرسی: مجمع البیان 5: 514.
6.الفهرست: 43 چاپ قاهره.
7.برهان1: 206، اتقان1: 24، مناهل العرفان1: 87، صحیح بخاری: كتاب65 تفسیر سورهی 74 المدثر باب1، صحیح مسلم1: 144 به سندش از یحیی، اسباب النزول واحدی: 6.
8.صحیح بخاری1: 228، صحیح مسلم1: 143.
9.زركشی: البرهان1: 207، الاتقان1: 24، مناهل1: 88.
10.برهان1: 207، اتقان1: 24، مجمع البیان5: 514.
11.كشف الاسرار میبدی1: 26.
12.علاوه بر اشكال سندی، اشكال متنی نیز بر این روایت وارد است. چگونه میتوان پذیرفت كه خداوند كسی را برای نبوت و هدایت و رهبری امت برگزیند كه نه تنها هیچ شناختی از نبوت ندارد بلكه در دریافت وحی، به راهنمایی یك فرد مسیحی نیاز دارد؟! پیامبر مورد قبول شیعه، شأنی فراتر از این ساده انگاریها دارد. (راسخون)
13.دمیاطی: اتحاف فضلاء البشر: 118 ح2، زركشی: البرهان 1: 29.
14.اسباب النزول: 6، 11.
15.تفسیر طبری1: 38 طبع بولاق1: 113- طبع دارالمعارف.
16.تفسیر ابن كثیر1: 30.
17.تفسیر طبری چاپ قدیم1: 39 به بعد و 49.
18.مجمع البیان1: 11 و 18.
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}