به سوی روشنایی(تأسیس نهضت سوادآموزی و روز سوادآموزی)
به سوی روشنایی(تأسیس نهضت سوادآموزی و روز سوادآموزی)
خداوند بشر را آفریده و عقل را برای اندیشیدن در او به ودیعه نهاده است، تا حق و باطل، خیر و شر و زشت و زیبا را از هم تمییز دهد و راه خویش را در زندگانی بازیابد و در عین حال، از لغزشها و زیانهای جهل و نادانی مصون بماند. این هدف، جز از راه عقلپروری و دانش اندوزی میسر نیست. از این رو، اسلامْ مقام علم را بس والا معرفی کرده و از آغاز، مبارزه با بیسوادی را شروع و از همه فرصتها برای مبارزه با این پدیده شوم استفاده نموده است. این دین سترگ، دانشاندوزی را یکی از ضروریات قرار داده و از این رو، مسلمانان توانستند در علم و دانش، به پیشرفتهای شگرفی برسند.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی که به حق باید آن را یک انقلاب فرهنگیِ عظیم دانست، مسئله محو پدیده شوم بیسوادی، مورد توجه اندیشمندان و مسئولان کشور قرار گرفت. در رأس این اندیشمندان، حکیم بزرگ و فرزانه، حضرت امام خمینی رحمهالله قرار داشت که با پیام تاریخی خود در هفتم دی ماه 1358، از همگان مبارزه ضربتی با بیسوادی را خواست و در بخش از آن فرمود: «مایه بسی خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی میکند، بیسواد وجود داشته باشد». به دنبال صدور فرمان رهبر کبیر انقلاب، سازمان نهضت سوادآموزی به صورت کاملاً مستقل تأسیس شد و پایهگذاری گردید.
سوادآموزی در ایران، از سال 1315 شمسی، با تشکیلات سازمان تعلیمات اکابر آغاز شد. در آن زمان، این بخش از وظیفه سوادآموزی، از ادارات مربوط به وزارت معارف به شمار میرفت، ولی پس از مدتی، چون توفیق چشمگیری نداشت، منحل شد. سرانجام بعد از انقلاب به رهبری امام خمینی رحمهالله نهضت سوادآموزی پایه گذاری شد و فصل جدیدی را در تاریخ انقلاب ما گشود. این نهضت در ابتدا در قالب نهادی مستقل کار خود را آغاز نمود و سپس در سال 1361، به آموزش و پرورش پیوست. همکاری این نهاد انقلابی با آموزش و پرورش، به صورت کار مشترک آغاز و سبب شد که تلاش وسیعتری در مجموع کشور شروع و خوشبختانه دستاوردهای بزرگی نصیب ملت شایسته و انقلابی ایران شود.
سوادآموزی، تنها به خواندن و نوشتن و حساب کردن منحصر نمیشود، بلکه تلاشی در راه تطبیق افراد بیسواد با محیط و جهان اطراف خود و دنیاست که همواره دچار تغییر و تحول است. آموزش و سواد، زیربنای توسعه است. در هیچ کشوری توسعه مطلوب اتفاق نخواهد افتاد، مگر اینکه مسایل دانشآموزی، یعنی آموختن دانش و یادگیری تا مقطع دانشگاه تداوم پیدا کند. پایه و اساس توسعه هر کشور، به میزان سوادآموزی آن بستگی دارد. بنابراین، سواد آموزی، وسیله برقراری ارتباط به معنای گسترده آن است یا به عبارت دیگر، قویترین وسیله ارتباط با دنیای خارج به شمار میآید.
امام خمینی رحمهالله :
تعلیم و تعلم، عبادتی است که خداوند تبارک و تعالی ما را بر آن دعوت فرموده است.
من از ملتعزیز امیدوارم که با همّتوالایخود، بدون فوتوقت، ایران را بهصورت مدرسه درآورند.
مقام معظم رهبری، حضرت آیتاللّه خامنهای :
نهضت سوادآموزی، یک جریان مهم فرهنگی است.
علم و سواد، ارزندهترین هدیه است.
نهضت سوادآموزی، برای رسیدن به اهداف عالی نظام مقدس جمهوری اسلامی و استمرار امر سوادآموزی، از همگان انتظار دارد همچون گذشته، این نهاد فرهنگی را برای اجرای برنامههای مناسب و مفید سوادآموزی و خدمت به محرومان جامعه یاری نمایند تا به وضعیتی برسیم که همگان، افزون برآنکه به یادگیری مستقل تجهیز شدند، از پشتیبانی لازم برای استمرار یادگیری در طول زندگی برخوردار گردند تا کشوری آباد و پیشرفته داشته باشیم.
تجهیز کتابخانههای عمومی شهری و روستایی به کتابهای ویژه نوسوادان
با تصویب هیئت امنای کتاب خانههای عمومی کشور، قفسهای در همه کتاب خانهها به نوسوادان اختصاص یافته است. این طرح، با هدف ارایه خدمات مطالعاتی به نوسوادان جامعه و گسترش فعالیتهای تداوم سواد و اتصال آموزشهای سوادآموزی به کتاب خانهها و خودآموزی به اجرا گذاشته شد. دراین راستا، با مشارکت دبیرخانه هیئت امنای کتاب خانههای عمومی کشور، حدود سه میلیون جلد از عناوین مختلف کتاب در اختیار کتاب خانههای شهری و روستایی کشور قرار گرفته است و بالغ بر دوازده هزار کمسواد به عضویت کتابخانهها درآمدهاند.
قبل از پيروزي انقلاب اسلامي امر آموزش عمومي و سوادآموزي بزرگسالان توسط سازمانهاي متعدد با عناوين مختلف از سال 1315 دنبال شد اين سازمانها عبارتند از :
1- سازمان تعليمات اكابر (1320-1315)
2- سازمان آموزش سالمندان (1335-1332)
3-سازمان آموزش بزرگسالان (1343-1335)
4-كميته ملي پيكار جهاني با بيسوادي(1355-1343)
5-سازمان جهاد ملي سوادآموزي (1357-1355)
وجه مشترك همه اين سازمان ها استفاده از اوقات فراغت مدارس روزانه و در عصرها و براي براي آموزش سوادآموزي بود. بهعلاوه همه اين سازمانها داراي عمري كوتاه و زودگذر بودهاند.
در اين سالها از نيروهاي متعدد مانند سپاهدانش – معلمان مدارس روزانه و … در زمينه آموزش بيسوادان استفاده شد.
تعليمات اكابر اولين سازماني بود كه به بطور رسمي براي با سوا د كردن بزرگسالان در سال 1315 در ايران تاسيس شد و مقرر گرديد در تمام مدارس روزانه، كلاسهاي شبانه ويژه بزرگسالان نيز داير شود. فعاليتهاي اين سازمان تا شهريور 1320 ادامه داشت اما در اين تاريخ به دليل درهمگسيختگي اوضاع سياسي – اجتماعي كشور منحل شد.
آموزش سالمندان به دليل وقوع جنگ جهاني و جو سياسي – اجتماعي آن زمان، فعاليتهاي سوادآموزي براي مدتي متوقف شد. دوازده سال بعد يعني در سال 1332 كلاس هاي سوادآموزي بزرگسالان با عنوان «آموزش سالمندان» كار خود را آغاز كرد. اين كلاسها با هدايت سازمان يونسكو در فاصله بين 1320-1335 به صورت پراكنده در چند شهرستان و استان تشكيل شد ولي اين فعاليتها نيز به دليل هزينههاي سنگين اجرايي متوقف شد.
سومين سازمان رسمي و وابسته به دولت كه مسئوليت سوادآموزي بزرگسالان را در ايران بر عهده گرفت «سازمان آموزش بزرگسالان» نام گرفت.
در سال 1335 هجري شمسي با استفاده از تجارب گذشته، فعاليت كلاسهاي آموزش بزرگسالان از سر گرفته شد و كوششي جديد و دامنهدار براي گسترش و هماهنگي سوادآموزي بزرگسالان آغاز شد. در اين دوره علاوه بر وزارت فرهنگ (وزارت آموزش و پرورش كنوني) كه اجراي برنامههاي آموزشي بزرگسالان را بر عهده داشت، وزارتخانههاي ديگر مانند: «كشاورزي، كار، جنگ و سازمانهايي از قبيل بنياد خاور نزديك، اداره كل امور اجتماعي عمران روستايي، ارتش، بانك عمران و سازمان پيشاهنگي» نيز در امر سوادآموزي بزرگسالان مشاركت داشتند.
تا اين زمان علاوه بر بر كلاسهاي شبانه كه در دبستانها تشكيل شده بود در كارخانههاي دولتي، آسايشگاهها و بيمارستانها، واحدهاي ارتش و شهرباني و ژاندامري نيز كلاسهاي سوادآموزي بزرگسالان با نظارت وزارت فرهنگ تشكيل شد و تا سال 1345 به كار خود ادامه داد. اما به دليل رشد سريع جمعيت و افزايش درصد بيسوادي نتوانست توفيق چنداني به دست اورد.
در سال 1343 يعني دو سال پس از تشكيل سپاهدانش «كميته ملي پيكار جهاني با سوادي» تشكيل شد. اين كميته به موجب اساسنامه مصوب، وظايف و فعاليتهايي را به منظور كاهش بيسوادي در جامعه به عهده گرفت كه اين فعاليت با توجه به نحوه اجراي آنها به سه دوره «آزمايشي، دوره گسترش فعاليتها و دوره واگذاري فعاليتها» تقسيم شد. در اين مدت نزديك به سهميليون نفر را تحتپوشش قرار داد اما تنها يك ميليون نفر موفق به اخذ كارنامه شدند.
آخرين سازماني كه قبل از انقلاب اسلامي در ايران تاسيس شد «جهاد ملي سوادآموزي» نام داشت كه در خرداد ماه سال 1355 شكل گرفت مسئوليت با سواد كردن بزرگسالان را به عهده گرفت. در اين سازمان برنامهها و فعاليتها با نظام مديريت متمركز اداره ميشد، يعني كليه تصميمگيريها، سياستگذاريها، انتخاب محتوا و تهيه و تدوين مواد آموزشي، تعيين ضوابط استخدامي، گزينش آموزشياران سوادآموزي و … در مركز انجام شده و سپس به تمام نقاط كشور ابلاغ و ارسال ميگرديد. شعار اين سازمان آن بود كه تا سال 1366 بيسوادي را ريشهكن ميكند و سطح آگاهي و دانش بزرگسالان بيسواد را در زمينههاي شغلي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و تكنولوژي بالا ميبرد. با پيروزي انقلاب اين سازمان نيز مانند بسياري از سازمانهاي وابسته به رژيم منحوس شاهنشاهي منحل گرديد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي, بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي با درك عميق از مشكلاتيكه در اثر بيسوادي مردم در جامعه بروز ظهور مييابد طي فرماني موضوع بسيج سوادآموزي را صادر نمودند.
در هفتم دي ماه سال 1358 سازمان نهضت سوادآموزي با هدف با سواد كردن خيل عظيم بيسوادان كشور تشكيل شد. حضرت امام (ره) بهمنظور تقويت برنامههاي سوادآموزي حجهالاسلام و المسلمين محسن قرائتي را بهعنوان نماينده خويش در اين سازمان منصوب نمود.
در سال 1363 دولت با هدف تقويت و توسعه برنامههاي مبارزه با بي سوادي در كشور اساسنامه سازمان را بهتصويب مجلس رساند. كه در آن وظيفه اصلي نهضت آموزش بزرگسالان ,در حد خواندن و نوشتن و آموختن حساب با استفاده از ابزارهاي هنري و تشويق و ترغيب بيسوادان و كم سوادان در يادگيري بيشتر جمعيت بيسواد كشور تعيين شد.
در طي سالهاي پس از تشكيل سازمان از ساختارهاي تشكيلاتي مختلفي استفاده نمود كه تمامي اين ساختارها بر مبناي توزيع وظايف و مسئوليتها طراحي شد.
در حال حاضر ستاد سازمان متشكل از سه معاونت و 15 دفتر و مديريت برنامهريزي و نظارت بر فعاليتهاي سوادآموزي در كشور ميپردازد.
1- در فاصله زماني صدور فرمان بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران (7ديماه 1358) تا انتخاب نماينده خود در سازمان (سال1361) ، حرکت سوادآموزي و مبارزه با بيسوادي ،توسط دستگاههاي ذيربط (آموزش و پرورش ، جهادسازندگي ، جامعه روحانيت ، جهاد دانشگاهي و نهضت سوادآموزي) و بصورت شورايي اداره ميشد. وبا توجه به فضاي انقلابي جامعه ، با همکاري تمامي نهادهاي مردمي (از قبيل مساجد ،کميته هاي انقلاب ، بسيج مستضعفين ، کانونهاي فرهنگي ،انجمنهاي اسلامي ،نيروهاي مسلح ، کارخانجات ، کارگاهها، اصناف و ... ) بصورت خودجوش و گسترده ، اقدام به آموزش باسوادان با همکاري آموزش و پرورش ، براي ياددادن و تشکيل کلاسهاي سوادآموزي در تمامي فضاهايي که امکان تشکيل کلاس در آنها وجود داشت ، کردند.
2 - اوج گرفتن حرکت فزاينده سوادآموزي و مبارزه با بيسوادي در کشور ، بعد از صدور فرمان امام (ره) مرهون زحمات بي شائبه مسئولين اوليه نظام بويژه اعضاي شوراي انقلاب است که از اين ميان مي توان شهيدان مطهري ، بهشتي ، باهنر ،رجايي و نمايندگان ولي فقيه در اکثريت استانهاي کشور (از قبيل شهيدان صدوقي (يزد)، مدني (تبريز) ، اشرفي اصفهاني (کرمانشاه) ، دستغيب (شيراز ) و ... ) را نام برد . بويژه بايد از شهيدان رجايي و باهنر به عنوان نخستين بانيان تشکل نهضت سوادآموزي ، که هم جان خويش را بر سر راه تعليم و تربيت جامعه در طبق اخلاص به خداي خويش تسليم کردند، ياد کرد.
3- علاوه بر موارد فوق نبايد از خدمات صادقانه دست اندرکاران اجرايي امر سوادآموزي و مبارزه با بيسوادي ، که از اولين روز صدور فرمان امام (ره) و در راه ارتقاي سطح فرهنگ عمومي جامعه قدم برداشتندو حتي جان خويش را بر سر اينکار گذاشتند، غافل شويم ،آناني که در بدترين شرايط از لحاظ امنيتي و عدم وجود امکانات و ابزار مورد نياز اين رسالت بزرگ ، با کمترين چشم داشتي ، به اقصي نقاط صعب العبور و روستاهاي کشور مهاجرت کردند،تا مبلغ و رساننده پيام امام (ره ) به محرومين و مستضعفين جامعه باشند.آموزشياراني که در جبهه هاي نبرد عليه دشمن عفلفي ، پايبند ميثاق بزرگشان با امام عزيز بودند تا جان خويش را فدا کردند و حتي در خط مقدم جبهه ها ، دست از مبارزه فرهنگي و مبارزه با بيسوادي برداشتند. مسئولين و مديران لايقي که تمامي هم و غم خويش را صرف اعتلاي امر سوادآموزي کشور نمودند، امثال شيرينکارها ، سعيدي ها ، کريمي ها ، حبيب پورها و دهها نفر ديگر که بعد از سالها خدمت صادقانه و حتي د حين ماموريت سوادآموزي و انجام وظيفه اداري به ديار حق شتافتند و با رحلت شهادت گونه شان ، گواه بر صدق اعمال و گفتارشان شدند وچه آناني که تحمل همه گونه سختي را بر خود هموار نمودند و با ادامه خدمت خالصانه خويش ، مسئوليت انجام تکليف الهي و قانوني خود را در راه تحقق فرمان خدا ، پيامبر اکرم (ص) ، ائمه طاهرين (ع ) و امام راحل (ره) ، همچنان تا مرز نتيجه مطلوب استمرار مي بخشد و ادامه مي دهند .
حكم نمايندگى امام خمينى (ره)، در سازمان نهضت سوادآموزى:
جناب حجةالاسلام آقاى حاج شيخ محسن قرائتى دامت افاضاته:
نظر به اهميت امر سوادآموزى و گسترش فرهنگ و معارف اسلامى و با توجه به تجربياتى كه در اين باب داريد، جنابعالى را به سمت نماينده خود در سازمان نهضت سوادآموزى تعيين مىنمايم. اميد است با هماهنگى هر چه بيشتر با مسؤولان محترم اين سازمان و وزارت آموزش و پرورش مسؤوليت سنگين خويش را بهتر انجام دهيد. بديهى است كه كمك و مساعدت دستاندركاران امر نهضت و وزارت آموزش و پرورش و استفاده از تمامى امكانات موجود پيروزى شما را بر عفريت بىسوادى كه يكى از ميراث هاى شوم نظام طاغوتى است سريعتر مىنمايد. از خداى تعالى موفقيت شما را در اين راه مسئلت دارم.
منبع: حوزه ، سازمان نهضت سواد آموزی ایران، سایت درسهایی از قرآن
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}