نور عجیب - 2
این صدا احتمالاً فقط به گوش طرفداران نظریه موج شوك مثل موسیقی پاپ میآید. اما ایشان باید به اخبار دیگری هم گوش بدهند كه شاید برایشان چندان خوشآیند نیست. خبر گیجكننده به قول مایكل موران از لیورمور، این است: كیت ونینگر و
مترجم: احمد رازیانی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
جیمز گلنز
نور نامتقارن
این صدا احتمالاً فقط به گوش طرفداران نظریه موج شوك مثل موسیقی پاپ میآید. اما ایشان باید به اخبار دیگری هم گوش بدهند كه شاید برایشان چندان خوشآیند نیست. خبر گیجكننده به قول مایكل موران از لیورمور، این است: كیت ونینگر و پوترمن از UCLA، و بردلی با بر از لوسنت تكنالوجیز در موریهیل، نیوجرسی، نشان دادهاند كه آوا – درخشش در همه جهتها یكنواخت نیست، بلكه یك مؤلفه دوقطبی كوچك دارد. به گفته ونینگر، این سنجش، كه در ماه سپتامبر در مجله فیزیكال ریویو چاپ شد، احتمالاً به این معنی است كه دیواره حباب، هنگام گسیل نور، شكلی بیضوی دارد.
شاید هم این بدان معنی باشد كه چیزی در گاز داخل حباب نامتقارن است. اگر چنین باشد، آن وقت بعید است كه گسیل نور نتیجه رمبش متقارن یك موج شوك باشد. این استدلال باعث شده كه برنر و همكارانش، از MIT و دانشگاه ماربورگ آلمان، در مقالهای در شماره 14 اكتبر فیزیكال ریویولترز، تغییر مهمی در طرح موج شوك بدهند. در مدل ایشان گسیل نور ناشی از تشدیدهای صوتی درون حباب است (این تشدیدها درست شبیه هماهنگهای یك سیم ویولوناند).
اما این تشدیدها، برخلاف ویولون، با آرشه تولید نمیشوند بلكه انبساط و انقباض منظم حباب است كه در هر دوره مقداری انرژی داخل حباب انباشته میكند. به گفته برنر برخی از مدهایی كه سادهتر از همه انرژی ذخیره میكنند كروی متقارن نیستند. وی میگوید، وقتی شوكی ضعیف بخشی از این انرژی انباشته شده را متمركز نور گسیلیده هم كروی متقارن نیست. این پیشنهاد از جهات مورد حمله واقع شده است، مثلاً به این علت كه ضربات شوك نوسانهای همدوس را نابود میكند. اما برنر میگوید كه در هونولولو از نظریهاش دفاع خواهد كرد و پیشبینیهای جدیدی ارائه خواهد داد، از جمله اینكه چگونه اندكی گاز بیاثر بر تشدید حباب و تولید نور تأثیر میگذارد.
آندرآ پروسپرتی، نظریهپردازی از دانشگاه جان هاپكینز، نظریه عجیبتری برای آوا – درخشش دارد. وی متذكر میشود كه یك حباب گیرافتاده در واقع همزمان با امواج فراصوت بالا و پایین میپرد، و حبابی كه در یك مایع حركت میكند دیگر متقارن نمیماند. این ممكن است به معنی آن باشد كه هیچ ضربه شوكی كه نتیجه حركت دیواره حباب باشد نمیتواند انرژی را آنقدر متمركز كند كه برای تولید نور كافی باشد. محاسبات وی نشان میدهد كه در دیواره حباب یك پیكان تیز، یا فواره داخل رونده به وجود میآید. این فواره با سرعتی نزدیك به یك كیلومتر بر ثانیه به دیواره مقابل بر میخورد كه منجر به تراكم فوقالعادهای در نوك آن میشود.
به گفته پروسپرتی، آنچه پس از این روی میدهد برای هر كودكی كه در تاریكی با ولع آبنبات گاز زده باشد آشنا است. (شیشهای كه میشكند هم اثری مشابه دارد). آب در این مقیاسهای زمانی كوتاه مانند آبنبات جامد عمل میكند و دستخوش همان پدیده كم دانسته، كه پاره – درخشش نام دارد، میشود. پروسپرتی تأیید میكند كه همه جزئیات را در نیاورده، اما میگوید كه این سازوكار بسیار كوتاه بودن تپ نور را توضیح میدهد. حتی ممكن است اثر گازهای بیاثر محلول در آب را توضیح دهد. گازهایی كه میتوانند با اثر گذاشتن بر پیوندهای بین مولكولی آب، و در نتیجه نحوه پاره شدن آنها و پرتاب نور تأثیر بگذارند. با این وجود كرام میگوید كه این نظریه كمی رویایی است. پاسخ پروسپرتی این است: واقعاً عجیب است، اما خودتان میتوانید با یك تكه آبنبات امتحان كنید.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}