جنگ جهانی دوم و ماجرای هولوکاست
داستان هولوکاست یهودیان:
در آغاز این مبحث، باید به نکتهای در ارتباط با موضع خود اشاره نماییم و آن اینکه: ما راضی نیستیم، هیچگونه ظلم و جنایتی - حتی علیه دشمنان ما - اِعمال شود و ما تمام جنایاتی را که در گذشته صورت گرفته است، محکوم میکنیم و از کسانی که آن جنایات را مرتکب شدهاند، متنفریم.نکتهی دیگر اینکه، ما از شنیدن موضوع هولوکاست یهودیان و پرداختن به این موضوع خسته شدهایم! چرا به جنایات متعددی که یهودیان در طول تاریخ مرتکب شدهاند، پرداخته نمیشود؟! چرا به هولوکاسهای گوناگونی که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم توسط یهودیان صورت گرفته است، پرداخته نمیشود؟!
یهودیان، با نفوذی که در آمریکا دارند، در تلاش بودهاند تا قوانینی را در ایالات مختلف آمریکا تصویب نمایند که گذراندن دروسی برای شاگردان دبیرستان، تحت عنوان هولوکاست یهودیان اجباری شود، ولی در مورد جنایاتی که یهودیان در طول تاریخ مرتکب شدهاند، هیچ صحبتی نمیشود.
یهودیان برای تأکید در مورد هولوکاست ادعایی خود اظهار میدارند که هولوکاست یهودیان، بزرگترین جنایت در طول تاریخ است و غیر یهود باید در مورد هولوکاست یهودیان بداند تا دوباره آن را تکرار نکند.
وقتی بعضی از آمریکاییها از یهودیان سؤال میکنند که چرا غیریهود باید در مورد جنایات دیگری که در طول تاریخ صورت گرفته است (مانند 135 هزار نفر که در شهر درزدن (1) در ایالت ساکسونی آلمان کشته شدند (2) و نیز 11000 نفر افسر لهستانی که در کتین (3) کشته شدند و اجساد آنها در جنگلهای کتین (4) در نزدیکی اسمولنزیک (5) توسط آلمانها پیدا شد (6) و یا قتل عام تقریباً 9500 نفر در وینتسا در اکراین (7)) نداند؟ آنها در جواب، همان جملات را تکرار میکنند و میگویند که هولوکاست یهودیان، بزرگترین جنایت در طول تاریخ است و شما - غیر یهودیان - باید آنرا بدانید تا دیگر این جنایت را تکرار نکنید.
در اصل این گونه است که ما غیر یهودیان باید در مورد آشوئیتس بدانیم، زیرا طبق ادعای یهودیان، آنها در آن کشته شدهاند، ولی در موارد دیگر که غیر یهود کشته شده است، نباید بدانیم، زیرا:
اولاً غیر یهود، مردم برگزیدهی خدا نمیباشند و کشته شدن آنها مهم نیست.
ثانیاً غیر یهود باید احساس گناه کند و نیز اینکه احساس کند که به یهودیان بدهکار است، زیرا غیر یهود، اجازهی چنین کشتاری را داده است تا این اتفاق رخ دهد و از طرفی دیگر، مطح کردن هولوکاست ادعایی یهودیان، سود زیادی برای یهودیان داشته و دارد و مبالغ هنگفتی به آنها پرداخت شده و میشود.
ثالثاً اگر یهودیان به کشتار وینتسا و کتین بپردازند، آن وقت باید به این کشتارها که مرتکب شدهاند، اقرار نمایند. در این صورت، میلیاردها دلار که از منابع مختلف به یهودیان بابت هولوکاست ادعایی آنها پرداخت میشود، متوقف میگردد و یهودیان، باید غرامت جنایات خود را نیز بپردازند. یهودیان همیشه از ملتهای غیر یهود، ادعای طلب میکنند. طلب آنها از ملت مظلوم عراق، نمونهی اخیر آن است.
آمریکاییها اینگونه اظهار میدارند که: اگر رسانههای آمریکا در دست لهستانیهای مقیم آمریکا بود، آن وقت به کشتار کتین میپرداختند. اگر رسانههای گروهی آمریکا در دست آلمانیهای مقیم آمریکا بود، آن وقت به کشتار درزدن میپرداختند. اگر رسانههای آمریکا در دست اکراینیهای مقیم آمریکا بود، آن وقت به کشتار وینتسا میپرداختند و دانش آموزان آمریکا را از جنایاتی که یهودیان مرتکب شدهاند، آگاه میساختند. حال که در دست یهودیان میباشد، دائماً از آشوئیتس و هولوکاست کذب یهودیان سخن میگویند و از جنایاتی که یهودیان در طول تاریخ مرتکب شدهاند، چشم میپوشند.
منطق و استدلال یهودیان:
در ارتباط با موضوع ادعایی هولوکاست یهودیان باید به چند نکته اشاره نمود.منطق و استدلال یهودیان پیرامون موضوع هولوکاست ادعایی خود، همانند منطق و استدلال آنها در رابطه با موضوعات دیگری نظیر فلسطین و غیره میباشد.
برای اینکه شما بیشتر با ماهیت یهودیان صهیونیست و نیز منطق، استدلال و قضاوت آنها آشنا شوید، مثالی را میآوریم.
قبل از ذکر این مثال، باید به یک نکته اشاره شود. در مواقعی که مردم به حضور امام خمینی (قدس الله سره الشریف) میرسیدند و عشق و علاقه خود را نسبت به ایشان اظهار میداشتند و شعارهایی را سر میدادند که بیانگر پیروی بیچون و چرای آنها، از رهبر عزیز انقلاب بود و حکایت از جان بر کف بودن آنها میکرد، آن امام عزیز نیز متقابلاً، با تکان دادن دست خود، ابراز احساسات مردم را جواب میگفتند. مطمئناً شما نیز (حضوراً و یا از طریق سیمای جمهوری اسلامی ایران) این صحنهها را مشاهده کردهاید.
یهودیان در سال 1993 میلادی، دو موزه، تحت عنوان موزهی بردباری، در لوس آنجلس و واشنگتن دی سی تأسیس کردند و در مجموع، تا اواخر سال 2008 میلادی، 62 موزه را در دنیا برای داستان هولوکاست خود، تأسیس نمودند (8). موزهی هولوکاست یهودیان در لوس آنجلس را - موزهی بردباری مرکز سایمن وایزنتال (9) - نام نهادند (10). این موزه، با حمایت مالی یهود صهیونیستی به نام سایمن وایزنتال ساخته شده است (11). بنیانگذار این موزه، سرکردهی خاخامهای لوس آنجلس، به نام خاخام ماروین هایر (12) میباشد. خاخام ماروین هایر، یهود صهیونیستی است که وقتی یهودیان، حملات گستردهای را علیه مارلون براندو نمودند، بعد از چند روز، از طریق رسانههای آمریکا به یهودیان گفت: مارلون براندو به دفتر کار من آمد و عملاً گریه کرد و از گفتهی خود اظهار ندامت نمود و راضی شده است تا در روز جمعه (ظاهراً 12 آوریل (اپریل) 1996 میلادی) از موزهی بردباری نیز دیدن کند. بر این اساس، خاخام هایر از یهودیان صهیونیست خواست که به حملاتی که به مارلون براندو داشتهاند، خاتمه دهند (13).
در کتاب آمریکا بدون نقاب، در بخش «مظلومنمایی یهودیان» به نکاتی در ارتباط با موزهی بردباری لوس آنجلس، اشاره شده است، از جمله اینکه، در سال 1997 میلادی، یکی از بازدیدکنندگان این موزه متوجه شد که یهودیان، دو تصویر امام خمینی (رحمةالله) را - در حالی که دست خود را برای مردم تکان میدهند - در کنار تصویر هیتلر - که دست خود را (به عنوان سلام نظامی) برای طرفداران نازی، از جمله یهودیان اشکنازی، دراز کرده است - قرار دادهاند. راهنمای یهود آن موزه نیز اظهار میدارد که (امام) خمینی (رحمةالله) با هیتلر تفاوتی ندارد، و امام (رحمةالله) را همانند هیتلر توصیف مینمود. این فرد به آنها اعتراض کرد و از آنها خواست که تصویر امام را بردارند. این قضیه را روزنامهی لوس آنجلس تایمز نیز منعکس کرد. البته بعضی از مسلمانهای مقیم آمریکا اینگونه اظهار میدارند که: به جهت اینکه امام خمینی (رحمةالله) به عنوان یک رهبر اسلامی و همچنین یک نمونه و الگویی از اسلام محسوب میشود، لذا یهودیان صهیونیست بدین طریق میخواهند بگویند که اسلام و نازی با هم برابرند.
حال، شما تصور کنید وقتی یهودیان صهیونیست، در موزهی بردباری خود در شهر لوس آنجلس، تصویر امام خمینی (رحمةالله) را در کنار تصویر هیتلر قرار میدهند و اینگونه اظهار میدارند که هیتلر و (امام) خمینی (رحمةالله) دارای یک شخصیت و خط مشی میباشند و ایدههای امام (رحمةالله) و هیتلر را یکی میدانند، آن وقت شما به ماهیت یهودیان صهیونیست و نیز منطق، استدلال و قضاوت آنها و اذناب و اقارب ایشان در موارد گوناگون پی خواهید برد.
نمونهی دیگر در ارتباط با موضوع فلسطین و جنایاتی است که یهودیان صهیونیست در فلسطین اشغالی مرتکب شده و میشوند. یهودیان صهیونیست اینگونه اظهار میدارند که اسرائیل، سرزمین آباء و اجدادی ما میباشد و زمانی که ما - از اروپا و غیره - به اینجا آمدیم، کسی در اینجا زندگی نمیکرد و ملتی به نام ملت فلسطین وجود نداشت، این قضایا را بعداً مسلمانها درست کردند. در ارتباط با کشتاری که یهودیان صهیونیست در فلسطین مرتکب میشوند، میگویند، ما آنها را نمیکشیم. ما در مواردی از خود دفاع میکنیم. این فلسطینیها هستند که سرزمین ما را اشغال کردهاند و به عناوین مختلف - از قبیل انتفاضه و غیره - به سمت ما سنگ پرتاب میکنند و با موشکهای خود، شهرکهای ما را نشانه میگیرند و مردم ما را زخمی میکنند و میکشند.
اذناب و اقارب یهودیان صهیونیست نیز همین مطالب را تکرار میکنند. به عنوان مثال، زمانی که کالین پولن (14) به عنوان وزیر امور خارجهی آمریکا در کابینهی جورج بوش بود، بارها در یک سخنرانی خود، در یکی از کشورهای عربی منطقهی خلیج فارس این جمله را تکرار نمود که «صدام حسین دشمن شماست و نه آریل شارون (15)». در همان دوران، بارها یهودیان صهیونیست در فلسطین اشغالی به شهر جنین جمله نمودند که ناظران بینالمللی در بازدیدی که از شهر جنین داشتند، آنجا را به یک شهر زلزله زده تشبیه نمودند. بعد، کالین پاول در تاریخ 26 آوریل سال 2002 در ارتباط با حملات ارتش اسرائیل به شهر جنین چنین گفت: «هیچ مدرکی دال بر اینکه اسرائیل در جنین جنایتی را مرتکب شده است، وجود ندارد (16)». در همان ایام، در تاریخ 25 آوریل 2002 یکی دیگر از اذناب یهودیان صهیونیست به نام تام دیلی (17) که در آن زمان یکی از اعضاء مجلس نمایندگان آمریکا بود، در یکی از جلسات کمیتهی سنای آمریکا در ارتباط با موضوع حملات اسرائیل به جنین و کشتار مردم گفت: «من به اسرائیل رفتم و سرزمین اشغال شدهای را ندیدم (18)».
حال شما تصور کنید اگر بردگان یهودیان صهیونیست، یک چنین قضاوتهایی را در ارتباط با جنایات آشکار یهودیان صهیونیست در فلسطین اشغالی دارند، آن وقت، خود یهودیان صهیونیست تروریست، چه مطالب کذبی را که اظهار نمیدارند و چه حقایقی را که - در ارتباط با جنایاتی که هر روزه در فلسطین مرتکب میشوند - انکار و کتمان نمینمایند! یهودیان - در ارتباط با موضوعات مختلف - یک چنین برخورد و قضاوتی دارند. در ارتباط با کشتن پیامبران خود، کشتن 77000 ایرانی، کشتن جان اف کندی و... نیز، یک چنین اظهارات کذبی را عنوان داشتهاند. شما هیچ زمان، سخن درست و راستی را از یهودیان صهیونیست و اذناب و اقارب آنان نمیشنوید و نخواهید شنید! زیرا دروغ گفتن و جنک افروزی و ارتکاب جنایت، خوی و خصلت آنها میباشد. بر این اساس است که بعضی از آمریکاییها، وقتی صحبت از خصایص یهودیان صهیونیست و اقارب آنها میشود، آنها را «دروغگویان مادرزادی (19)» و «تروریستهای مادرزادی (20)» میخوانند.
در ارتباط با کشتار زنان و کودکان ایرانیان، یهودیان میگویند که آن ایرانیان قصد داشتند تا ما را بکشند، ولی ما سریعتر آنها را (حتی زنان و کودکانشان را) کشتیم و این کشتار ما باعث شد تا چند صد هزار یهود میزراهی (21)، برای 2400 سال در ایران به راحتی زندگی کنند (22).
در مورد کشتن جان اف کندی، آنها میگویند که بن گورین رابطهی بسیار خوبی را با کندی داشت و آنها بر سر موضوع هستهای اسرائیل، مسئلهای نداشتند و موساد نیز ترور جان اف کندی را صورت نداده است. نکتهی قابل توجه اینکه، در تمام فیلمهایی که هالیوود در ارتباط با کشته شدن جان اف کندی ساخته و پرداخته است - هالیوودی که در دست یهودیان صهیونیست میباشد - هیچ زمان، صحبت از موساد نمیشود.
تمام مطالب کذب و داستانسراییهایی که در ارتباط با سناریوی 11 سپتامبر گفته میشود، هیچ زمان صحبت از یهودیان صهیونیست و موساد که در این قضایا دست داشتهاند، نمیشود. همچنین، آنها هیچ زمان، صحبت از این موضوع که: چرا در روز 11 سپتامبر، تقریباً 3000 نفر یهودی که در آن دو ساختمان آسمانخراش مرکز تجارت جهانی (23) کار میکردند، به محل کار خود نرفتند، نمیکنند (11 سپتامبر در روز شنبه هم اتفاق نیفتاد که یهودیان بگویند: ما در روزهای شنبه، کار نمیکنیم). در هر صورت، در ارتباط با این موضوع، هیچ مطلبی گفته نمیشود. یهودیان در طول تاریخ، جنایات متعددی را مرتکب شدهاند، ولی وقتی بنا دارند تا از آن جنایات خود سخن بگویند، حقایق را میپوشانند و از آن دم نمیزنند و به جای آن، داستانسرایی میکنند و از گفتن حقایق - به انحاء گوناگون - طفره میروند و یا حقایق را کتمان میکنند.
در هر صورت، در ارتباط با داستان هولوکاست نیز یهودیان - همانند مطالب کذبی که در دیگر موارد، اظهار داشته و میدارند - مطالب کذبی را بیان میکنند و حقایقی را که باید بیان دارند، از اظهار نمودن آن طفره میروند و یا آن را کاملاً میپوشانند. در یک کلام، قضاوت و اظهارات یهودیان صهیونیست و اذناب و اقارب و هم کیشان آنها - در ارتباط با موضوعات گوناگون - قضاوت و اظهاراتی تبعیضآمیز، مغرضانه و انحرافی است. در این قسمت، ادامهی بحث را با عنوان هیتلر پی میگیریم.
کوتاه سخنی درباره هیتلر:
یکی از موضوعاتی که یهودیان صهیونیست و اذناب و اقارب آنها به درستی به آن نپرداختهاند، موضوع هیتلر و وضعیت آلمان در آن زمان است. این که: هیتلر از کجا آمده است؟ او چه نسبتی با یهودیان داشته است؟ چه کسانی او را بر سر کار آوردند و چه تعداد از افسران ارشد هیتلر و نزدیکان او یهود بودند؟ یهودیان صهیونیست تا چه اندازه به این قضایا کمک کردند و نقشآفرینی نمودند؟دربارهی هیتلر مطالب بسیاری را میتوان گفت، از جمله اینکه او، زمانی یک عامل انگلیس بوده است (24). گِرَگ هالِت در کتاب خود به نام «هیتلر یک عامل انگلیس بود» مینویسد: هیتلر از فوریه تا اکتبر سال 1912 میلادی (یعنی برای مدت 9 ماه) در دانشگاه جنگ توی استاک - بخش عملیات روانی - در انگلیس (25) و همچنین در همین بخش، در دانشگاه جنگ ایرلند (26)، آموزش دید (27). هالِت به این نکته نیز اشاره میکند که انگلیس هیچ دشمنی را در مقابل هیتلر قرار نداد و با مداخله نکردن، هیتلر را تشویق نمود تا جنگ گسترش یابد. وی در ادامه مینویسد: بانک انگلیس (28) به هیتلر (برای هزینههای جنگ) وام داده است. بانک انگلیس حتی بدون هیچ تعلل و تأخیری - با درخواست هیتلر - 6 میلیون پوند (29) طلاهای کشور چک را در اختیار هیتلر گذاشت و این پول در راستای جُفتک چهارکُشهای جنگی هیتلر هزینه شد (30).
در هر صورت، کتابهای متعددی به زبان انگلیسی در ارتباط با هیتلر نوشته شده است، ولی هیچ زمان، به حقایق - که بیان آن، به ضرر یهودیان میباشد - اشارهای نمیشود و یا اینکه به بخش بسیار کوچکی از آن اشاره میکنند.
در ارتباط با هیتلر باید به چند نکته اشاره نمود:
نکتهی اول اینکه پدر بزرگ هیتلر، یک یهود بوده است. قضایا به این صورت است که مادر بزرگ هیتلر به نام ماریا انا شیکل گروبر (31) - زمانی که دختر جوانی بوده است، در خانهی یک یهود ثروتمندی - به نام فرنکن برگر (32) - در شهر گراتز (33) کار میکرده است. صاحب آن خانه، این دختر نوجوان را باردار کرده است و بعد پولی را به او پرداخته تا به روستای خود برود و در آنجا وضع حمل کند. در ارتباط با این موضوع، که مادر بزرگ هیتلر (مادر پدری هیتلر) توسط یک یهود، باردار شده است، کتب مختلف آمریکایی آنرا نقل کردهاند (34). حتی در کتاب «ادلف هیتلر» - کتابی که بارها در آمریکا به چاپ رسیده است - و روزنامهی نیویورک تایمز - روزنامهای که از آنِ یهودیان میباشد - برای مدت شش ماه از این کتاب، به عنوان پرفروشترین کتاب نام میبرد - به این نکته اشاره شده است (35). در هر صورت، پدر هیتلر در تاریخ هفتم ژوئن سال 1837 میلادی به دنیا میآید و مادرش او را الوی (و یا الویس) شیکل گروبر (36) نام مینهد. بر این اساس است که رفقا و هم حزبیهای هیتلر، به تمسخر، هیتلر را یک یهود میخواندند.
یکی از سردمداران آمریکا که مخالف دومین حملهی آمریکا به عراق بود میگفت، اگر صدام یک حرامزاده است، او حرامزادهی خودِ ماست (37). نکتهای که نگارنده به یهودیان میگوید این است: هیتلر هرچه هست، از آنِ خود شماست و به ما مسلمانها و مردم ستمدیدهی فلسطین ربطی ندارد.
نکتهی دوم اینکه، هیتلر، یهودیان را باعث ورشکستگی اقتصادی آلمان میدید. او در سخنرانیهای خود بارها به این موضوع اشاره داشته است. در کتاب آمریکا بدون نقاب به این نکته اشاره داشتهایم که یهودیان صهیونیست، یک جنگ اقتصادی را علیه آلمان اعلام کردند به این صورت که هیچ کشور و ملتی، اجناس آلمان را ابتیاع نکند، تا آلمان که با صادرات اجناس خود از لحاظ اقتصادی بسیار وابسته بود، درهم فروپاشد. پیامد این اقدام یهودیان، تقریباً ورشکستگی آلمان را در زمینهی اقتصادی در پیش داشت و این امر تحت رهبری سمیول آنترمایر (38) یهود صهیونیست که ریاست فدراسیون جهانی اقتصادی یهودیان (39) را به عهده داشت، هدایت میشد.
نکته سوم اینکه، یهودیان باعث شدند تا آلمان، یک اقتصاد ورشکستهای را پیدا کند، ولی بعد از جنگ جهانی اول، با روی کار آمدن هیتلر، اقتصاد آلمان نجات یافت و معضل بیکاری در آلمان، کاملاً حل شد (40) و یکی از دلایلی که مردم از هیتلر حمایت میکردند، این موضوع بود.
کشتار مردم آلمان:
یک نکتهای که باید به آن توجه نمود این است که، کشورهایی نظیر آمریکا، انگلیس و کمونیستهای یهود شوروی به راحتی میلیونها نفر از مردم آلمان را - حتی بعد از جنگ جهانی دوم - کشتهاند و این کشتار را همیشه نادیده گرفتهاند. به نمونههایی از آن توجه فرمایید.آلمان تنها کشوری بود که در مقابل سیستم بولشویکی کمونیستی یهودیان - که تصمیم داشتند دنیا را تحت سلطهی خود درآورند - ایستاده بود. در سال 1939 میلادی، استالین، چرچیل و روزولت، با همکاری لهستان، تعداد 58000 نفر از مردم آلمان را که در لهستان زندگی میکردند، کشتند.
جیمز بکیو (41) کتابی تحت عنوان «بقیهی کشتهشدگان» (و یا دیگر کشتهشدگان) (42) نوشته است. او مینویسد: در ماه سپتامبر سال 1944 میلادی، دوایت دیوید آیزنهاور نامهای به همسرش نوشت و در این نامه گفت «خدایا من چقدر از این آلمانها متنفرم! (43)». وی در این کتاب به این نکته اشاره میکند که آیزنهاور، بعد از جنگ جهانی دوم، تقریباً 200 اردوگاه اسرای جنگی را در سرتاسر آلمان تشکیل داد و تعداد زیادی از سربازان و نیروهای پشتیبانی آلمان را به عنوان اسیران جنگی، به این اردوگاهها هدایت و گسیل نمود و در آنجا محبوس ساخت. براساس اظهارات افرادی که از این اردوگاهها جان سالم به در بردهاند، این اسرای جنگی فکر نمیکردند که آیزنهاور قصد کشتن آنها را دارد. آنها تصور میکردند براساس کنوانسیون ژنو، با آنها برخورد مناسبی خواهد شد، ولی بعد، تقریباً یک میلیون و 700 هزار نفر از آنان را از طریق گرسنگی و سوء تغذیه (44)، کشتند. [همان بلایی را که انگلیس بر سر ایرانیان - در طول سالهای 1917 تا 1919 - آورد و باعث شد تا بیش از 9 میلیون ایرانی، جان خود را از دست بدهند، آمریکا بر سر اسرای جنگی آلمان آورد].
جیمز بکیو در کتاب دیگرش تحت عنوان «جنایات و گذشتها (45)» اثبات میکند که در طول 5 سال بعد از جنگ جهانی دوم، سیاستهای «گرسنگی و اخراج» که توسط متفقین (46) اِعمال شد، باعث شد تا 9 میلیون نفر آلمانی - که اکثراً غیر نظامی بودند، جان خود را از دست بدهند. وی مینویسد که این کشتار، تصادفی و اتفاقی نبوده است، بلکه نتیجهی سیاست نسلکشی بود که توسط یهودیانی نظیر آیزنهاور و هنری مورگن تاو (47) (48) بنیان نهاده شده بود. متأسفانه چون دولت آلمان نیز در چنگال یهودیان صهیونیست قرار دارد، کماکان بر این جنایات، سرپوش گذاشته شده است.
یهودیانی که در خدمت هیتلر بودند:
تعداد زیادی از افسران نازی و سربازان هیتلر، یهود بودهاند و منابعی آن را 150 هزار نفر ذکر کردهاند. نکته قابل توجه اینکه، یهودیان صهیونیست، به بعضی از این دست راستیهای هیتلر افتخار میکنند و اینگونه ابراز میدارند که این افراد، یهودیان را فرار دادهاند تا کشته نشوند. باید از یهودیان پرسید که این افسران هیتلر که شما به آنها افتخار میکنید، چه تعداد از غیریهودیان را کشتهاند و باعث مرگ آنها گردیدهاند؟! البته بعضی از یهودیان میگویند که این افراد که هیتلر را بر سر کار آوردند و تعدادی از آنها نیز در کنار هیتلر بودند و دست به کشتار غیریهودیان زدند، از یهودیان اشکنازی بودهاند. در هر صورت، چه تعداد از افراد غیر یهود، توسط افسران و سربازان یهود نازی کشته شدهاند؟ اگر در اروپا تعدادی از یهودیان بر اثر بیماری تیفوس مردهاند و یا از گرسنگی جان دادهاند و یا کشته شدند، خودِ یهودیان نیز در پشت این صحنهها قرار داشتهاند. شواهد و قرائن متعددی این موضوع را اثبات میکند. در ضمن، بعضی از یهودیان (به اصطلاح اشکنازی) سعی داشتند تا جوّی را در اروپا (مخصوصاً در آلمان و اتریش) ایجاد کنند تا یهودیان به فلسطین هجوم ببرند و کشور اسرائیل را بنا نمایند.حال، در این مقطع، به داستان هولوکاست یهودیان - براساس اظهارات یهودیان - میپردازیم.
هولوکاست یهودیان بر اساس اظهارات آنها:
یهودیان در ارتباط با داستان هولوکاست خود اینگونه اظهار میدارند که در قرن نوزدهم میلادی، از فشارهایی که در قرون گذشته در کشورهای اروپایی بر آنان وارد میشد، رهایی یافته بودند و آنها تقریباً از نظر موقعیت و وضعیت، در اکثر کشورهای اروپایی، در سطح غیر یهودیان قرار داشتند. با این وجود، در بعضی مواقع، گروههایی نیز به آنها تهمت میزدند و آنها را نژاد بیگانه - چیزی که با فرهنگ اروپایی همگون نبود - میخواندند، ولی هیچ حرکت منسجمی علیه آنان برنامهریزی نشده بود (49). تا اینکه در ژانویه 1933 میلادی، رژیم نازی بر سر کار آمد و سریعاً عملیاتی را علیه یهودیان آغاز نمود. نازیها میگفتند که هر فردی که سه یا چهار نسل او (پدر بزرگها و مادر بزرگهای او) یهود باشند، او یک یهود است و او را از نژاد غیر آریایی میخواندند (50).یهودیان در ادامه میگویند که از سال 1933 تا سال 1939 میلادی، حزب نازی آلمان سعی داشت تا یهودیان را از اقتصاد آلمان خارج سازد و کسب و کار و تجارت را به نژاد آریایی اختصاص دهد (51). همچنین نازیها سعی داشتند تا نژاد غیر آریایی را از پستهای دولتی بر کنار کنند. وکلا و پزشکان یهود، موکلین و مریضهای غیر یهود خود را از دست دادند. یهودیان اظهار میدارند که آنها برای کسب و کار و دارایی خود، باید مالیات خاصی را میپرداختند و تعدادی از شرکتهای آریایی، بعضی از شرکتهای یهودیان را به قیمت ارزانتری میخریدند و همچنین کارکنان یهود آن شرکتها، شغل خود را از دست میدادند (52).
یهودیان در ارتباط با این موضوع که در ماه مارس (مارچ) سال 1933 سازمان بینالمللی یهودیان (53) یک تحریم بینالمللی را تحت عنوان جهاد (54) در ارتباط با تحریم اجناس آلمانی اعلام کرد، (55) مطلبی نمیگویند. آنها اظهار نمیدارند که یهودیان، یک جنگی را علیه آلمان اعلام نمودند (56) تا آنجا که این موضوع، تیتر بسیاری از روزنامههای آن زمان، از جمله روزنامهی دیلی اکسپرس لندن (57) در تاریخ بیست و چهارم مارس (مارچ) 1933 میلادی شد. این قضایا، مدتها قبل از تشکیل اردوگاههایی است که یهودیان از آن سخن میگویند (58)!
یهودیان در ادامه اظهار میدارند که در نوامبر سال 1938 میلادی، بعد از اینکه در پاریس، یک نوجوان یهود، یک دیپلمات آلمانی را کشت، کنیسههای آلمان به آتش کشیده شدند و شیشههای مغازههای یهودیان شکسته شد و هزاران نفر از یهودیان دستگیر گردیدند. بعد، رژیم نازی اعلام نمود که یهودیان باید مهاجرت کنند. این قضیه باعث شد تا یهودیان در آلمان و اتریش به فکر ترک کردن آن کشورها باشند. صدها هزار نفر از یهودیان، کشورهای دیگری را یافتند تا به آن کشورها مهاجرت کنند، ولی همان تعداد از یهودیان نیز به علت اینکه فقیر و یا مسن بودند، قادر به ترک آن کشورها [آلمان و اتریش] نشدند (59).
یهودیان در ادامهی توضیحات خود میگویند: وقتی جنگ جهانی دوم در سپتامبر 1939 میلادی آغاز شد، ارتش آلمان، نیمهی غربی لهستان را اشغال نمود و بدین طریق، تقریباً دو میلیون نفر یهود به قدرت آلمان افزوده شد. محدودیتهایی را که ارتش نازی بر یهودیان لهستان اعلام مینمود، به مراتب بیشتر از محدودیتهایی بود که بر یهودیان آلمان اعمال میشد. یهودیان آلمان را مجبور ساختند تا به محلههای یهودیان (60) در لهستان نقل مکان کنند و دور تا دور آنها را سیم خاردار کشیدند [حال، یهودیان اسرائیل، دور تا دور فلسطینیها را به جای سیم خاردار، دیوار بتونی به ارتفاع چند متر کشیدهاند].
یهودیان در ادامه میافزایند: در ماه ژوئن سال 1941 میلادی، ارتش آلمان، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را اشغال نمود و از آغاز، رژیم نازی، یک گروه ضربت را که تعداد آنها سه هزار نفر بود، برای کشتن یهودیان در اتحاد جماهیر شوروی اعزام کرد (61).
یهودیان در ادامه میگویند: از سپتامبر سال 1941 میلادی، یهودیان آلمان مجبور شدند تا از یک نشان و یا یک بازوبندی که ستارهی زرد داشت، استفاده کنند [که مشخص شود آنها یهود میباشند]. در ماههای بعد از آن، دهها هزار نفر از یهودیان آلمان به محلهی یهودیان در لهستان و نیز اتحاد جماهیر شوروی اعزام شدند (62).
در ادامهی اینگونه اظهارات، وقتی یهودیان صحبت از کشتار یهودیان میکنند، آنها میگویند: 150 هزار نفر در محلههای یهودیان (63) در لهستان کشته شدند. در بلزک (64) اطاقهای گاز مونواکسید کربن (65) وجود داشت و 600 هزار نفر در آنجا کشته شدند. در اطاقهای گاز در سوبیبور (66) نیز 250 هزار نفر کشته شدند. در اطاقهای گاز در تربلینکا (67)، بین 700 تا 800 هزار نفر کشته شدند. در لوبلین (68) 50 هزار نفر یا از طریق اطاقهای گاز و یا از طریق گلوله کشته شدند. در آشویتز نیز جمعاً بیش از یک میلیون نفر کشته شدند (69). یعنی جمعاً 2.750.000 تا 2.850.000 نفر کشته شدهاند.
یهودیان در ادامه این موضوع میگویند: در پایان جنگ، وقتی تعداد کشتهشدگان یهود شمارش شد، به بیش از 5 میلیون نفر رسید که از این تعداد، تقریباً 3 میلیون نفر در مراکزی که برای کشتن ساخته شده بود [مانند اطاقهای گاز] و در ارودگاهها کشته شدند. تعداد یک میلیون و چهار صد هزار نفر نیز با گلوله کشته شدند و همچنین بیش از 600 هزار نفر در محلههای یهودیان کشته شدند (70) [که در مجموع 5 میلیون نفر میشوند]. نکتهی قابل توجه اینکه آنها در داخل پرانتز اضافه میکنند که: (تخمین سنتی و یا عرفی، به 6 میلیون نفر نزدیکتر است (71).) مثل اینکه شمارش نخود، لوبیاست که به راحتی چند صد هزار نفر را اضافه میکنند. شمارش آنها درباره تمام آن اعداد و ارقام نجومی نیز، اینگونه بوده است.
با مطالعهی مطالبی که یهودیان در ارتباط با هولوکاست ارائه میدهند و نیز مطالعهی کتب متعددی که - با اسناد و دلایل متقن - در رد ادعاهای یهودیان به زبان انگلیسی نوشته شده است، انسان به این نکته پی خواهد برد که اولاً اظهارات و دلایل یهودیان، تمام براساس یک سری مطالبی است که افراد یهود به اصطلاح بازماندههای هولوکاست، داستانسرایی کردهاند که در بین آنها تعداد بسیار اندکی ادعا میکنند که خود آنها شاهد اطاقهای گاز و کشته شدن یهودیان از این طریق بودهاند. ثانیاً بسیاری از این اظهارات نیز با یکدیگر تناقض دارند و در تضاد میباشند و شاید بر این اساس است که یهودیان اعلام داشتهاند که تعداد بسیاری از اینگونه اظهارات را کنار گذاشتهاند.
شایان ذکر است که افراد نازی، در محاکمات نورمبرگ (72) و نیز پس از جنگ، در محاکمات جنایات جنگی (73)، تحت شکنجه قرار گرفته بودند تا از این طریق، یک سری مطالب ساختگی و جعلی، که خواستهی کشورهای انگلیس، آمریکا و شوروی بود، تولید شود.
آیا سوزاندن یهودیان، توسط نازیها صحت دارد؟
در ارتباط با سوزاندن و به خاکستر تبدیل کردن یک جسد، باید به نکاتی اشاره شود.اولاً، اطراف یک جسد باید خالی باشد تا اکسیژن به خوبی به آن برسد (تا آن جسد به خوبی بسوزد و به خاکستر تبدیل شود). اگر اجسادی روی هم قرار گیرند، و آن اجساد در یک فضای بسته باشند، به هیچ وجه نمیتوان آن اجساد را - مخصوصاً در مدت 10 دقیقه (که یهودیان ادعا میکنند) - سوزاند و به خاکستر تبدیل نمود. متأسفانه در دهههای اخیر، سوزاندن جسد در بعضی از کشورهای اروپایی و آمریکا رواج پیدا کرده است و این موضوع را افراد کارشناس سوزاندن جسد مطرح میسازند. اگر فرض کنیم که یک و نیم میلیون جسد سوزانده شده است، این یک و نیم میلیون جسد، یک فضای بسیار وسیعی را نیاز دارد تا بسوزد و به خاکستر تبدیل شود.
ثانیاً، هر جسد حداقل یک و نیم ساعت زمان نیاز دارد تا بسوزد و به خاکستر تبدیل شود و در مواردی که استخوانها بزرگتر میباشند، مدت زمان سوختن و خاکستر شدن آن، طولانیتر است. یک و نیم میلیون جسد، حداقل دو میلیون و دویست و پنجاه هزار ساعت، زمان نیاز دارد تا بسوزد (یعنی 93750 شبانه روز و یا بیش از 250 سال، زمان نیاز است تا یک و نیم میلیون جسد بسوزد. شما این زمان را چگونه و بین چند کورهی آدمسوزی میخواهید تقسیم کنید؟ به عبارتی دیگر، چند کورهی آدمسوزی نیاز است تا یک و نیم میلیون جسد بسوزد؟). البته یهودیان میگویند که هر جسد، در عرض 10 دقیقه سوزانده میشد که این موضوع امکانپذیر نیست و صحت ندارد. یک نکته که باید به آن اشاره شود این است که یهودیان، تصویری را ارائه میدهند که دو نفر - که لباسی راه راه بر تن دارند - ظاهراً جسدی را که بر روی یک برانکار میباشد، میخواهند در داخل یک کورهای قرار دهند. در ارتباط با این تصویر: اولاً این تصویر میتواند ساختگی و بعد از جنگ تهیه شده باشد. در این زمینه، یهودیان هالیوود که فیلمهای 300 اسپارتا (74) و غیره را میسازند، مهارت خاصی دارند و ساختن چنین صحنه و عکسبرداری از آن، برای آنها بسیار ساده است. ثانیاً مشخص نیست که آن جسد یک یهود است. ثالثاً امکان دارد که این جسد یکی از افرادی است که به بیماری تیفوس و غیره مبتلا شده باشد و آنها برای نابود کردن آن بیماری، چند جنازه را هم سوزانده باشند. لذا اینگونه تصاویر نمیتواند دلیلی برای سوزاندن بیش از 2 میلیون یهود، در عرض یک مدت بسیار کمی باشد.
ثالثاً، هر جسد که سوزانده شود، تقریباً 8000 سانتی متر مکعب خاکستر ایجاد میکند (یعنی یک مکعبی که هر ضلع آن 20 سانتی متر است). به عبارت دیگر، یک و نیم میلیون جسد، 12000 متر مکعب (یعنی به اندازهی تقریباً 450 اطاق 9 متر مربعی که ارتفاع آن نیز 3 متر باشد) خاکستر ایجاد میکند. تا به حال، هیچ خاکستری از آن مجموعه اجسادی که سوزانده شده باشند، کشف نشده است. سوزاندن دو میلیون یهود در کورههای آدمسوزی، داستانهایی تخیلی و کذب میباشد.
رابعاً، هیچ کورهی آدمسوزی پیدا نشده است و تعداد چند ساختمان را که به نمایش گذاشتهاند، نیروهای متفقین، بعد از جنگ ساختهاند و اظهار میدارند که این ساختمانها بازسازی شده است و برای سوزاندن یهودیان بوده است.
به علت تجمع افراد در ارودگاهها، و عدم وضعیت مناسب بهداشتی و نیز رعایت نکردن مسایل بهداشتی، بدن آنها شپش گذاشته بود و شپش نیز عامل انتقال بیماری تیفوس (75) در بین افرادی که در اردوگاه بودند، شده بود و این بیماری باعث مرگ بسیاری از افراد که در اردوگاهها نگهداری میشدند، گردیده بود. لذا نازیها، برای از بین بردن شپشها که ناقل بیماری تیفوس بودند و همچنین برای ضدعفونی کردن لباس اسیران جنگی (انهدام تمام شپشها که در لابلای لباس اسیران جنگی بودند) از یک گاز حشرهکش به نام هیدروسیانیک از زیکلون بی (76) - که در آن زمان، استفادهی آن در اروپا رواج داشته است - استفاده کردهاند. این اجسادی که در یک فیلم نشان داده میشود که بدن آنها سالم است و از دنیا رفتهاند و آنها را به طور دست جمعی دفن میکنند و بر روی اجساد آنها مواد حشرهکش میپاشند، بر اثر بیماری تیفوس از دنیا رفتهاند. تعدادی نیز بر اثر گرسنگی مردهاند که آلمانها میگویند به علت اینکه نیروهای متفقین تمام جادهها را با بمبارانهای خود نابود کرده بودند، رساندن غذا به آنها - مخصوصاً در ماههای آخر جنگ - بسیار دشوار بوده است، لذا تعداد دیگری از آنها در اثر گرسنگی جان باختهاند.
خامساً، هیچ سند و مدرکی از آن زمان و هیچگونه شواهد انکارناپذیری از داستان هولوکاست یهودیان وجود ندارد و هیچ تلّی از خاکستر که نشان دهندهی این باشد که یهودیان در اطاقهای گاز کشته شده و سوزانده شدهاند، تا به حال پیدا نشده است و هیچ صابونی که یهودیان ادعا میکنند که نازیها از آنها صابون میساختند و هیچ آباژوری که از پوست یهودیان ساخته شده باشد، تا به حال یافت نشده است و وجود ندارد!
برخورد یهودیان با تحقیق، تفحص و بازنگری پیرامون موضوع هولوکاست یهودیان:
سؤالات بسیار زیادی در ارتباط با ادعاهای دروغین یهودیان مطرح است که بدون جواب مانده است. آنها فقط اینگونه ادعا میکنند که افراد بسیاری از بازماندههای هولوکاست، این اظهارات را داشتهاند. بعضی از این افراد، آن مطالب خود را بعداً کذب خواندهاند، ولی یهودیان به علت اینکه میخواهند کسی از آنها انتقادی نکند و توجیهی برای ارتکاب جنایات خود در فلسطین اشغالی و لبنان و دیگر مناطق داشته باشند، و نیز مبالغ هنگفتی از کشورهای مختلف به عناوین گوناگون از جمله غرامت، تاوان و کمکهای مالی و تسلیحاتی دریافت نمایند (77) و مالیاتی را نیز همانند دیگران نپردازند (78) و سیاست خارجی کشورهای دیگر (همانند آمریکا) در ارتباط با خاورمیانه، توسط یهودیان صهیونیست ترسیم شود و همچنین یهودیان، مورد توجه خاص و عام باشند و اگر فردی در مقابل یاوهها و جنایات آنها اعتراض نمود، وی را به نازی بودن و آنتی سمایت (79) (به قول خودشان ضد یهود) و غیره متهم کنند، این مطالب را دربارهی افسانهی هولوکاست یهودیان مطرح ساخته و میسازند.یهودیان میدانند که اگر افرادی در دنیا – در ارتباط با مطالب کذب و ساختگی هولوکاست یهودیان- تحقیق نمایند، کاذب بودن یهودیان در این مورد نیز اثبات خواهد شد، لذا از طریق کشورهایی که در چنگال آنها قرار دارند و نیز سازمان ملل که تحت نفوذ آنها میباشد، سعی نمودهاند تا تحقیقات را در این زمانه ممنوع سازند و افرادی را که منکر این افسانه میشوند، محاکمه نمایند و به زندان روانه سازند. حال، به سرگذشت یک نمونه از افرادی که توسط یهودیان و اذناب آنها قربانی شده است، توجه کنید.
ارنست زاندل (80) یک فرد آلمانی است که در سال 1939 میلادی در جنوب آلمان متولد شده است. او در سن 19 سالگی، به کانادا رفت و در آنجا اقامت گزید. وی در کانادا ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. او معتقد است که در ارتباط با هولوکاست، یک بازنگری باید صورت گیرد. وی دربارهی هولوکاست مطالبی را - تحت عنوان «آیا واقعاً 6 میلیون نفر مُردند؟» (81) نوشت. دولت کانادا او را در سالهای 1985 و 1988 محاکمه نمود و اولین دادگاه، 2 ماه و دومین آن 4 ماه به طول انجامید. وی در هر دو دادگاه مجرم شناخته شد، ولی در سال 1985 میلادی به علت اشکالاتی که در دادگاه پیش آمد، نتوانستند او را روانهی زندان سازند. اما در طول 4 ماه محاکمه او در سال 1988، وی گناهکار شناخته شد و بعد از چندی، به 9 ماه زندان محکوم گردید. او بعد از 40 سال زندگی در کانادا، در سال 2000 میلادی تصمیم گرفت تا به آمریکا بیاید. وی تقریباً مدت 2 سال، یک زندگی آرامی را در شرق ایالت تنسی داشت تا این که دولت آمریکا او را در تاریخ پنجم فوریهی سال 2003 میلادی، در منزل مسکونیاش دستگیر و روانهی زندان ساخت و تا اول مارس (مارچ) سال 2005 (یعنی برای مدت 2 سال) او را در زندان محبوس ساختند. بعد، در تاریخ اول مارس (مارچ) 2005 میلادی، دولت صهیونیستی آمریکا تصمیم گرفت تا او را به کشور آلمان باز گرداند. بر این اساس، وی را در آن تاریخ از آمریکا اخراج کردند. حال شما چه تصور میکنید؟ میگویید خوب، مسئلهای نیست. به وطن اصلی خود بازگشته است. نه! در آلمان نیز (که یهودیان به راحتی جولان میدهند و مردم آلمان (و همچنین اتریش و غیره) جرأت ندارند تا عقاید خود را ابراز دارند و نفسهای خود را در سینهی خود حبس نمودهاند) زاندل 66 ساله را روانهی زندان منهایم (82) نمودند و دادگاه او از تاریخ هشتم نوامبر 2005 آغاز شد و 15 ماه بعد، یعنی در تاریخ 19 فوریهی 2007 میلادی، زاندل 67 ساله را به 5 سال زندان محکوم نمودند. بعد از این محاکمه، گروههای مختلف یهودیان (از جمله کنگرهی یهودیان کانادا) از دولت آلمان تشکر و قدردانی کردند.
حال اگر همین ارنست زاندل، به پیامبران الهی فحاشی میکرد، یهودیان صهیونیست که مطالب کذبی را در ارتباط با هولوکاست یهودیان مطرح میسازند و اجازهی تحقیق و انکار آن را به کسی نمیدهند، میگفتند که هر فردی میتواند به پیامبران الهی، فحاشی کند، چون آزادی بیان است و افراد در این موارد آزاد میباشند، ولی تحقیق و انکار افسانهی هولوکاست، ممنوع است و آن افراد باید برای سالها زندانی شوند و ما (یهودیان) اگر فرصتی یابیم، محققین و انکارکنندگان هولوکاست یهودیان را میکشیم. شایان ذکر است که ارنست زاندل، یکی از قربانیان این قضایا است که به علت بیان حقایق، اینگونه مورد حملهی یهودیان قرار گرفته است.
ولف گانگ فروهلیخ (83) نمایندهی اسبق اتریشی، زیگفراید وربکه (84) بلژیکی، مان فرد رودر (85) آلمانی، بلا اووال مه التانز (86) آلمانی، رابرت فوریسون (87) فرانسوی و غیره دیگر مورخین و محققینی میباشند که برای اظهار نتایج تحقیقات خود، به چندین سال زندان محکوم شدهاند. البته نباید فراموش نمود که اگر این افراد، به پیامبران الهی فحاشی میکردند، یهودیان صهیونیست اظهار میداشتند که آنها باید به فحاشی خود ادامه دهند، زیرا آزادی بیان و قلم، حق آنها میباشد، ولی در ارتباط با تحقیق و تفحص و بازنگری موضوع و اعداد و ارقام نجومی کذب هولوکاست یهودیان، روانهی زندان میشوند. در بین افرادی که هولوکاست یهودیان را کذب خواندهاند، ردههای بلندپایهی مسیحی نیز دیده میشوند (نظیر بیشپ ریچرد ویلیام سان) (88).
تلفات غیر یهودیان در جنگهای جهانی:
در این مقطع، مقایسهای در ارتباط با تلفات غیر یهودیان در دو جنگ جهانی و ادعای یهودیان خواهیم داشت که از نظر شما میگذرد.یهودیان میگویند که کشورها نباید تعداد کشتههای خود در جنگ جهانی دوم را، با تعداد یهودیان که بنا بر ادعای یهودیان در این جنگ کشته شدهاند، یک جا ارائه دهند. به عبارت دیگر، تعداد ادعای کذب یهودیان، باید جداگانه ارائه شود. به عنوان مثال، کشور لهستان، از جمعیت 27 میلیون نفری که در سال 1939 میلادی داشته است، تعداد 100 هزار نفر از نظامیان و تعداد یک میلیون و 900 هزار نفر از غیر نظامیان آن کشور، در جنگ جهانی دوم کشته شدهاند. بعد، یهودیان اظهار داشتهاند که تعداد 3 میلیون نفر یهود نیز در لهستان کشته شدند، بر این اساس، از منطقهای به نام کشور لهستان، در مجموع 5 میلیون نفر کشته شدهاند که 3 میلیون نفر از آن - طبق ادعای یهودیان - یهود بودهاند.
در جنگ جهانی دوم - به استثنای اعداد و ارقام کذب یهودیان - تقریباً 25 میلیون نفر نظامی و 41 میلیون نفر غیرنظامی کشته شدهاند (یعنی از جمعیت دو میلیارد نفری سال 1939 دنیا، در مجموع، تقریباً 66 میلیون نفر - به استثنای اعداد و ارقام کذب یهودیان - در جنگ جهانی دوم، کشته شدهاند). در جنگ جهانی اول نیز تقریباً 9/7 میلیون نفر نظامی و 8/8 میلیون نفر غیر نظامی (در مجموع 18/5 میلیون نفر از جمعیت تقریباً یک میلیارد نفری دنیا) کشته شدند. یعنی مجموعاً در جنگهای اول و دوم جهانی، 85 میلیون نفر کشتهاند.
در جنگهای دیگر نیز، میلیونها نفر انسان بیگناه کشته شدهاند. حال اگر ادعای کذب 6 میلیون نفری یهودیان را در نظر بگیریم و با 85 میلیون نفر که در جنگهای جهانی اول و دوم کشته شدهاند، مقایسه کنیم، به این نتیجه میرسیم که این ادعای یهودیان، تقریباً 7 درصد از جمعیت کشته شدهی دنیا را تشکیل میدهد. یهودیان میگویند که هر چند، مردم دنیا، 93 درصد بیشتر کشته دادهاند، ولی باید کشتههای خود را نادیده بگیرند و برای کشتههای ما (یهودیان)، در کشورهای مختلف موزه احداث شود و کشورها به ما (یهودیان) غرامت بپردازند و سر تعظیم در مقابل ما فرود آورند، زیرا ما مردم برگزیدهی خدا میباشیم و هر آنچه را که دوست داشته باشیم، انجام میدهیم و هیچ کس نمیتواند اعتراض نماید. هر چند یهودیان، در طول تاریخ، به طور مستقیم و یا غیرمستقیم، در بسیاری از کشتارهایی که در دنیا صورت گرفته است، شرکت داشتهاند ولی بعد از سالها، هنوز غیر یهود باید برای این اعداد و ارقام نجومی کذب یهودیان، حساب جداگانهای باز کند، زیرا آنها تافتهی جدا بافتهای میباشند و...
همچنین هزینهی مالی جنگ جهانی دوم بیش از 1000 میلیارد دلار (بیش از یک ترلیون دلار) بوده است که این مبلغ بیش از مجموع هزینههای تمام جنگهای دیگر است. آمریکا در این جنگ 341 میلیارد دلار هزینه کرده است (که از این مبلغ، 50 میلیون دلار را به عنوان کمکهای نظامی، خوراکی و غیره آمریکا به متفقین بوده است (89). از جمله اینکه 31 میلیارد دلار به انگلیس، 11 میلیارد دلار به شوروی کمونیستی، 5 میلیارد دلار به چین کمونیست و 3 میلیارد دلار به 35 کشور دیگر پرداخته است). در این جنگ، آلمان 272 میلیارد دلار هزینه کرده است. شوروی کمونیستی 192 میلیارد دلار هزینه نموده است. انگلیس 120 میلیارد دلار خرج کرده است. ایتالیا 94 میلیارد دلار و ژاپن 56 میلیارد دلار هزینه کردهاند. البته این مبالغ بسیار کمتر از مبالغ اصلی است که واقعاً در این جنگ هزینه شده است. به عنوان مثال، شوروی میگوید که 30 درصد از دارایی ملی (90) خود را در این جنگ از دست داده است. ژاپن در ارتباط با صدمهای که متحمل شده است، میگوید که هزینهی واقعی این جنگ برای ژاپن، 562 میلیارد دلار بوده است و در اثر بمبارانها و گلوله بارانهایی که متحمل شده است، 4 میلیارد متر مکعب نخاله ساختمانی در ژاپن ایجاد شده است (91).
حال ببینیم سردمداران رژیم اشغالگر فلسطین چه میگویند!
آریل شارون نخست وزیر رژیم اسرائیل در مصاحبهای با شبکهی بی بی سی انگلیس میگوید: اسرائیل ممکن است که چنین حقی را داشته باشد تا دیگران را محاکمه کند، ولی هیچ فردی چنین حقی را ندارد که یهودیان و (یا) اسرائیل را محاکمه کند (92). (93)
یهودیانی که معتقد به هولوکاست هستند، باید به یاد داشته باشند که سرزمین مادری فلسطینیهای مظلوم و بیگناه (که هیچ دخالتی در به قدرت رساندن هیتلر، همانند یهودیان اشکنازی نداشتهاند) توسط تقریباً سه میلیون تروریست شیطان (به نام یهودیان صهیونیست و به قول یهودیان، یهودیان اشکنازی و غیره و اقارب آنها) اشغال شده است و خانه و کاشانهی آنها بر سرشان خراب گردیده است. این یهودیان صهیونیست، زن و کودک و بزرگ و کوچک فلسطینیها را به طرق فجیعی کشته و میکشند و در زندانها شکنجه میکنند و آنها را زیر بمبارانهای فسفری و غیره نابود میسازند. برای مدتها، مردم مناطق مختلف فلسطین را در محاصره قرار دادهاند تا آنها از گرسنگی و نداشتن دارو و غیره بمیرند. مردم مظلوم غزه را که در سرزمین آباء و اجدادی خود زندگی میکنند، برای مدت مدیدی در محاصره قرار دادند و از زمین و هوا آنها را موشک باران و بمباران کردند و اگر ملت ایران اسلامی، یک کشتی - حامل مواد غذایی و دارو - برای مردم غزه ارسال داشتند، تروریستهای یهود صهیونیست که غزه را محاصره نمودهاند، اجازه رساندن غذا را به آنها ندادند، زیرا آنها میخواهند که این مردم مظلوم که در سرزمین آباء و اجدادی خود زندگی میکنند، از گرسنگی بمیرند. اگر شیاطین یهود صهیونیست تروریست نتوانستهاند تمام آنها را زیر بمبارانهای خود بکشند، آنها از گرسنگی و نداشتن دارو، جان دهند. البته ما از یهودیان صهیونیست توقعی نداریم، زیرا آنها به راحتی پیامبران خود را میکشتند. لذا، کشتن افراد غیر یهود برای آنها بسیار آسانتر است و از ارتکاب آن جنایات لذت میبرند. پیامبران بنیاسرائیل حرف حق را میزدند و جنود شیطان ادعا داشتند که از پیروان حضرت موسی (علیهالسلام) میباشند (در صورتی که اینگونه نبود) لذا طاقت شنیدن آن حقایق را نداشتند و پیامبران خود را به راحتی میکشتند.
هولوکاست فلسطینیها توسط یهودیان:
نگارنده تصمیم ندارد تا در ارتباط با جنایاتی که یهودیان در طول 74 سال گذشته در فلسطین اشغالی و لبنان و دیگر کشورهای منطقه مرتکب شدهاند، به تفصیل مطالبی را بنویسد، زیرا در این صورت، فقط نوشتن بخشی از این جنایات، دهها جلد کتاب خواهد شد، ولی در این مقطع، به اختصار، به بعضی نکات در ارتباط با فلسطین اشاره میشود.یهودیان صهیونیست - کسانی هستند که نه تنها آنها، بلکه حداقل 45 نسل گذشتهی آنان نیز در فسلطین زندگی نمیکردهاند. هنری فورد (مؤسس شرکت ماشینسازی فورد) بیش از 85 سال قبل در کتاب خود به نام یهود بینالملل (94)، در ارتباط با این موضوع مینویسد: «این یک حقیقت تاریخی و سیاسی است که در طول بیش از 2000 سال گذشته، هرگز فلسطین سرزمین یهودیان نبوده است و قبل از آن هم، [فلسطین] فقط برای مدت کوتاهی سرزمین یهودیان بود. در دوران نزدیک به جنگ [جهانی اول] یعنی سالهای 1914 تا 1918 میلادی، بیش از 600 هزار نفر عرب [فلسطینی در فلسطین زندگی میکردند] و فقط 50 هزار نفر یهود در فلسطین بودند. یهودیان نه از لحاظ تعداد جمعیت و نه از لحاظ صنعتی، صاحب آن سرزمین [یعنی فلسطین] بودند، ولی در اثر یک معاملهی جنگی [موافقتی که در پایان جنگ جهانی اول صورت گرفت] بدون توجه به ساکنین بومی آنجا [فلسطین]، این سرزمین به یهودیان داده شد. این قضیه مثل این است که شما بلژیک را به مکزیک بدهید. اکثر ساکنین آنجا همانند یهودیان از نسل ابراهیم [سمایت] میباشند ولی آنها دوست ندارند که یهودیان در بین آنها باشند [زندگی کنند] (95).»
آنها در طول 74 سال گذشته (96) به سمت فلسطین هجوم بردند و با کشتار و قلع و قمع ساکنین اصلی آن سرزمین، آن کشور را اشغال نمودند. حال ببینیم که سردمداران رژیم اشغالگر صهیونیستی اسرائیل، درباره اشغال فلسطین چه میگویند:
1- دیوید بن گوریون - نخست وزیر اسبق اسرائیل - در سال 1937 گفت: ما باید اعراب را اخراج کنیم و سرزمین آنها را بگیریم (غصب کنیم) (97).
2- در جایی دیگر، دیوید بن گوریون میگوید: دهکدههای یهودیان، در محل دهکدههای اعراب ساخته میشود. شما [یهودیان صهیونیست] حتی نام این دهکدههای اعراب را نمیدانید و من شما را ملامت نمیکنم، زیرا کتب جغرافیا دیگر وجود ندارد. نه فقط این کتب وجود ندارد، بلکه دهکدههای اعراب نیز وجود ندارند... حتی یک جا در این کشور نیست که ساخته شود و مردم عرب در آنجا ساکن نبوده باشند [تمام مکانهایی که در این کشور ساخته میشوند، اعراب در آنجا سکونت داشتهاند] (98). (99)
3- در جایی دیگر، دیوید بن گوریون میگوید: اجازه بدهید بین خودمان باشد و از حقیقت چشم نپوشیم... از نظر سیاسی، ما متجاوز هستیم و آنها [یعنی فلسطینیها] از خود دفاع میکنند... کشور متعلق به آنها است، برای اینکه آنها در آن ساکن میباشند و زندگی میکنند، در صورتی که ما میخواهیم به اینجا بیاییم و (در اینجا) ساکن شویم. و در نظر آنها، ما میخواهیم کشور آنها را از آنها بگیریم (100). (101)
4- اسحاق رابین در مورد یکی از دیدارهای خود با دیوید بن گوریون میگوید: در بیرون قدم میزدیم. بن گوریون نیز با ما بود. اَلِنْ دوباره سئوال خود را تکرار کرد که در ارتباط با مردم فلسطین چه باید کرد؟ بن گوریون دست خود را به علامت اینکه - اخراجشان کنید - تکان داد (102)! (103)
5- آریل شارون به عنوان وزیر امور خارجهی اسرائیل در جمع اعضاء متخاصم حزب صهیونیستی تروریستی تسومت میگوید: همه باید بجنبند و بدوند و با زور هر مقدار که میتوانند از تپههای فلسطینیها را بگیرند، تا بدین صورت بخشهای کوچ کنندگان یهودیان را گسترش دهند، چون هرچه را ما (یهودیان) بگیریم، از آن ما خواهد شد و هر چه را نتوانیم به زور بگیریم، از آنِ آنها خواهد بود (104). (105)
شما فقط برای دقایقی تصور کنید که خانه و کاشانهی شما - که نسلهای گذشتهی شما نیز در آن محیط زندگی کردهاند - بانضمام خانوادهی شما که در آن به سر میبرید، مورد هجوم شیاطینی همچون سردمداران ددمنش رژیم اشغالگر قدس و اذناب آنها شود و همانگونه که به جنود شیطانی خود میگویند (که هر آنچه را بگیرید، از آنِ شما میباشد) مورد تجاوز قرار گیرید. آن وقت اگر زنده بمانید، چه احساسی خواهید داشت؟
یهودیان صهیونیست هرچند میدانستند که آن سرزمین، از آنِ آنها نمیباشد، ولی با هزاران ترفند و زور و ارتکاب جنایات مختلف، آن کشور را اشغال کردند. حال ببینیم در ارتباط با ارتکاب این جنایات، چگونه عمل کردهاند و سردمداران رژیم صهیونیستی تروریستی اسرائیل در این باره چه میگویند:
اسحاق شامیر - نخست وزیر اسبق اسرائیل - میگوید: فلسطینیها مانند ملخ له میشوند... سر آنها روی سنگ و دیوار خرد میشود (106). (107)
یهودیان صهیونیست، در طول تقریباً 74 سال گذشته، هر جنایتی را که در توان داشتند، علیه ساکنین اصلی فلسطین مرتکب شدهاند. اگر قرار باشد که ما در ارتباط با جنایات یهودیان صهیونیست - از سال 1937 میلادی، از زمانی که تروریستهای یهود صهیونیست تروریست، کشتار خود را از طریق بمبگذاری در مناطق مختلف فلسطین آغاز کردند، یعنی از تاریخ ششم مارس (مارچ) 1937 میلادی که اعضای گروه تروریستی اتزل و لیحی یک بمب را در بازار حیفا قرار دادند و آن را منفجر نمودند که منجر به شهادت 18 نفر و زخمی شدن 38 نفر گردید، (یعنی 11 سال قبل از اشغال رسمی فلسطین) تا حمله ارتش رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه در تاریخ 2008/12/27 میلادی که در طول 22 روز تقریباً 1450 نفر را شهید نمودند، (شهدایی که در بین آنها تعداد زیادی زنان و کودکان دیده میشدند و بیش از 6000 نفر زحمی شدند) مطالبی را بنویسیم، دهها جلد کتاب خواهد شد (108). اما در این قسمت، ما فقط به نمونههایی از این جنایات که در سالهای اخیر رخ داده است، و دنیا نیز شاهد آن بوده است، و برای ما ایرانیان، کشتار 77000 ایرانی (حتی زنان و کودکان) که به دست یهودیان به قتل رسیدند، تداعی میشود، اشاره میکنیم، البته بد نیست که قبل از پرداختن به این موضوع، به نمونهای از جنایات یهودیان صهیونیست علیه فلسطینیها نیز اشاره نماییم.
جنایات یهودیان صهیونیست علیه مردم مظلوم فلسطین، فقط به کشتار و زندان و شکنجهی آنها خلاصه نمیشود، بلکه یهودیان صهیونیست، مردم و حتی کودکان فلسطینی را میربایند و با انتقال آنها به بیمارستان، اعضای بدن آنها را خارج میسازند و پس از چند روز، جنازهی آنها را که از زیر چانه تا پائین شکم آنها شکافته شده است، شبانگاه تحویل خانوادهی او میدهند تا در تاریکی شب، او را دفن کنند. شاهد چند فقره از این جنایات، یک سوئدی به نام دانلد بوستروم (109) بوده است. به عنوان نمونه، یکی از این موارد این بوده است که در سال 1992 میلادی، سربازان اسرائیلی، یک جوان فلسطینی به نام بلال احمد غانم (110) را با شلیک گلوله میکشند و سریعاً جنازهی او را به یک بالگرد که در آن نزدیکی، منتظر آن جنازه بوده است، منتقل میسازند و پس از 5 روز، در طول شب (زمانی که برق آن منطقه را قطع کرده بودند) جنازهی آن جوان را تحویل خانوادهاش میدهند تا آنها سریعاً وی را دفن کنند.
سئوالی که برای مردم غزه و کرانهی باختری مطرح بوده است این است که چرا فرزندان ما ناپدید میشوند و بعد اسرائیلیها پس از چند روز، جنازهی آنها را (در حالی که از زیر چانه تا پایین شکم آنها شکافته شده است) تحویل ما میدهند. سردمداران اسرائیلی در جواب میگویند که این روش ما میباشد که تمام جنازهها را کالبد شکافی میکنیم. این در حالی است که بخشهایی از اعضاء داخلی بدن آنها را نیز در این کالبد شکافیها، خارج میسازند.
براساس این گزارش، در سال 1992 میلادی، اسرائیل در هر ماه، 500 کلیه برای پیوند لازم داشته است و تقریباً (به طور میانگین) تعداد 124 کلیه را در ماه تهیه میکرده است. در همان سال، در هر ماه، تعداد 45 کبد را برای پیوند نیاز داشته است، در حالی که فقط 3 کبد را برای پیوند تهیه میکرده است. هر ساله این میزان نیز رو به افزایش بوده است. مابه التفاوت این اعضاء حیاتی (که تقریباً 375 کلیه و 40 کبد و غیره در ماه میباشد) از کجا باید تأمین شود؟ یهودیانی که خود را مردم برگزیدهی خدا میخوانند و غیر یهود را بردگان و احشام خود محسوب میکنند و فلسطینیها را تروریست مینامند، واضح است که به راحتی جوانان و کودکان فلسطینی را میربایند و اعضاء مورد نیاز خود را از بدن آنها و یا زندانیان فلسطینی خارج میسازند و بعد جنازهی آنها را تحویل بستگانشان میدهند. بعد یهودیان، یک سری داستانهای تخیلی را در مورد هولوکاست و غیره، برای توجیه جنایات خود میسازند.
وقتی دانلد بوستروم به سوئد باز میگردد، برای درج این خبر با روزنامهی دجنز نایتر (که صاحب آن یک خانواده یهود به نام بونیر (111) میباشند) تماس میگیرد و آنها از درج این خبر امتناع ورزیدند و دانلد بوستروم این قضیه را به فراموشی میسپارد تا اینکه اخیراً (یعنی بعد از 17 سال) با روزنامه افتونبلادت (112) تماس میگیرد و آنها این خبر را در تاریخ پنج شنبه 27 آگست 2009 (برابر با پنجم شهریور 1388 میلادی) درج نمودند. بعد از درج این خبر، یهودیان دانلد بوستروم را تهدید به مرگ کردند.
نکتهی دیگر اینکه، بر اساس گزارش نوجرسی رِییِل تایم نیوز آمریکا (113)، اخیراً مأمورین اف بی آی، یک خاخام یهود به نام لِوی اسحاق روزنبام (114) را در هر بروکلین نیویورک برای فروش قاچاق اعضاء بدن دستگیر کردند. او تصور میکرد که مأمورین اف بی آی، یک مشتری میباشند. او به آنها میگوید که شما میتوانید مرا «جور کن (115)» صدا کنید. این خاخام، در بازجوییها اظهار داشت که وی خیلی وقت است در این گونه تجارتها مشغول است. او افزود: ما این اعضاء بدن را از اسرائیل میخریدیم و در آمریکا میفروختیم. در ارتباط با قیمت این اعضاء بدن، وی اظهار داشت که به عنوان مثال، کلیه را به قیمت 10 هزار (ده هزار) دلار از اسرائیل میخریده است و در آمریکا 160 هزار (صد و شصت هزار) دلار میفروخته است. این بخشی از خدمات یهودیان صهیونیست به فلسطینیها میباشد! البته این افراد یهود صهیونیست، اگر در زمان پیامبران بنیاسرائیل زنده بودند و فردی خریدار اعضاء بدن آن پیامبران بود، این یهودیان صهیونیست، بعد از کشتن پیامبران الهی، اعضاء بدن آنها را نیز خارج میساختند و آنها را میفروختند. در هر صورت، از این یهودیان صهیونیست که دشمنان بشر و بشریتند، بیش از این نمیتوان توقع داشت! خصلت و خوی آنها اینگونه است!
و اما ادامهی مبحث اصلی:
1- چرا باید یک پسر بچهی فلسطینی (محمد الدوره) در حالی که سعی داشت تا خود را در پشت پدر خود، از تیرهای سربازان اسرائیلی محفوظ بدارد و پارچهی سفیدی را نیز پدر او (به علامت اینکه مسلح نیستند) برافراشته و تکان میداد، کشته شود؟
2- چرا یک دختر جوان فلسطینی (حدوداً 11 ساله) وقتی در ماه ژوئن سال 2006 میلادی، با پدر و مادر و دیگر افراد خانوادهاش (که جمعاً 7 نفر بودهاند) در غزه برای تفریح به کنار دریا میروند (در سرزمینی که نسلهای گذشتهی آنان نیز در آن متولد شدهاند) باید با جنازههای تمام افراد خانوادهاش که توسط سربازان رژیم اشغالگر فلسطین کشته شدهاند، روبرو شود؟ و بعد از مواجه شدن با جنازهی غرق به خون آنها به این طرف و آنطرف برود و فریاد بزند و اشک بریزد و کمک بطلبد! آخر این کودک و امثال وی چه گناهی را مرتکب شدهاند؟ آخر پدر و مادر و برادر او چه گناهی را مرتکب شده بودند؟ چرا این کودکان باید این چنین قتل عام شوند و یا در تمام زندگی خود زجر بکشند و یا در زندانهای رژیم اشغالگر، با شکنجه، عمر خود را سپری نمایند؟!
3- چرا در تاریخ 16 مارس (مارچ) 2003 میلادی، یک دختر 23 سالهی آمریکایی به نام راشل کوری (116) (یک تلاشگر صلح (117)) که از آمریکا به فلسطین اشغالی رفت تا جنایات رژیم اشغالگر فلسطین را از نزدیک مشاهده نماید و به صحت آن پی ببرد، باید توسط یهودیان صهیونیست با بولدوزر، عمداً کشته شود؟ یهودیان صهیونیست قصد تخریب منزل مسکونی یک پزشک فلسطینی به نام دکتر سمیر ناصر را با بولدوزر داشتند. راشل کوری سعی داشت تا از تخریب خانهی آن پزشک فلسطینی جلوگیری کند که آنها عمداً او را کشتند. آخر این چه منطقی است که یهودیان صهیونیست دارند؟
4- چرا بعضی از خبرنگاران خارجی که برای تهیهی خبر به فلسطین اشغالی سفر میکنند، توسط سربازان اسرائیلی کشته میشوند؟ در تاریخ 11 آوریل سال 2003 یک سرباز اسرائیلی به سر یک عکاس 22 ساله انگلیسی به نام تام هورن دال (118) شلیک کرد و او را کشت. در تاریخ دوم ماه می سال 2003 میلادی، یک تیرانداز اسرائیلی که خود را مخفی کرده بود، به یک فیلمبردار 34 ساله انگلیسی به نام جیمز میلر (119) (در حالی که او با دو خبرنگار دیگر از خانهی یک فلسطینی خارج میشدند) شلیک کرد و او را کشت. اینها فقط نمونهای از جنایات یهودیان صهیونیست علیه خبرنگاران در فلسطین اشغالی است.
5- چرا یهودیان صهیونیست و بعد رژیم اشغالگر اسرائیل در طول 74 سال گذشته، چند صد هزار نفر از ساکنین فلسطین (مسلمان و مسیحی را) قتل عام کرده است؟ چرا در طول این مدت، باید هزاران فلسطینی (حتی زنان و کودکان) در زندانهای رژیم اشغالگر قدس زندانی و شکنجه شوند و تعدادی از آنان در زیر شکنجه جان خود را از دست بدهند؟ چرا باید در طول این مدت، خانه و کاشانهی فلسطینیان بر سر آنان خراب شود و مزارع آنان نابود گردد و یا به آتش کشیده شود؟ چرا باید در طول 63 سال گذشته، چندین میلیون فلسطینی از موطن اصلی خود رانده و آواره شوند؟ چرا باید نمایندگان مردم و مسئولین دولت قانونی، منتخب و محبوب مردم فلسطین ربوده شوند و زندانی گردند؟
ژنرال اشلمو لاهات (120) (متولد شهر برلین آلمان) که فرماندار قدس شرقی بوده است، میگوید: ما باید همهی فلسطینیها را بکشیم، مگر اینکه آنها بپذیرند تا به عنوان یک برده در اینجا [یعنی در فلسطین] زندگی کنند (121).
6- تاکنون چه تعداد از فرزندان کشور لبنان (حتی زنان و کودکان) توسط سربازان رژیم اشغالگر قدس کشته شدهاند و چه تعداد از پدران آنها در زندانهای رژیم صهیونیستی در زیر شکنجه جان باختهاند؟ آخر چرا؟ این چه منطقی است؟
همانگونه که قبلاً نیز به آن اشاره شد، آریل شارون نخست وزیر رژیم اسرائیل در مصاحبهای با شبکهی بی بی سی انگلیس گفت: اسرائیل ممکن است که چنین حقی را داشته باشد تا دیگران را محاکمه کند، ولی هیچ فردی چنین حقی را ندارد که یهودیان و (یا) اسرائیل را محاکمه کند (122). (123)
آیا با اظهار نمودن چنین ادعایی، این که ما مردم برگزیدهی خدا میباشیم، میتوان سرزمینهایی را اشغال نمود و سکنهی آنجا را کشت و جنایات مختلف و بیشماری را مرتکب شد؟ البته قاتلین پیامبران الهی نیز دقیقاً همین ادعا را داشتهاند، با این ادعا که آنها "مردم برگزیدهی خدا" میباشند، به راحتی و بدون هیچ نگرانی، سر از بدن پیامبران الهی جدا میکردند!
نکتهی قابل توجه اینکه، حاکمان رژیم اشغالگر قدس (که طراحان و آمران چنین جنایاتی میباشند) با مشاهدهی اینگونه جنایات، شاد میشوند و تشدید ارتکاب این جنایات را خواستارند! البته انتظاری را نیز نمیتوان از آنها داشت، زیرا مسئولین رژیم صهیونیستی اسرائیل (نظیر مناخیم بگین (124) و موشه دایان و غیره) پیشینهی عملیات تروریستی داشتهاند. مناخیم بگین سرکردهی گروه تروریستی ایرگون (125) بود که عملیات تروریستی زیادی را در داخل و خارج از فلسطین صورت داده است و این گروه تروریستی، تعداد زیادی از مردم (حتی زنان و کودکان را) قبل از سال 1948 کشته است. به عنوان مثال در گزارشهای سازمان ملل آمده است که در تاریخ 26 جولای سال 1947 میلادی [زمانی که فلسطین تحت اشغال انگلیس بوده است] مناخیم بگین (سرکردهی گروه تروریستی ایرگون) از مرکز مخفیگاه خود اعلام کرده است که هاگانا (126) نقشهی بمبگذاری هتل سلطان داود (127) را در شهر اورشلیم (در تاریخ 22 جولای 1946) ریخته است که در اثر آن بمبگذاری، 91 نفر کشته و 45 نفر زخمی شدند. قتل عام 250 فلسطینی در دیر یاسین، در تاریخ 1948/4/9 میلادی توسط نیروهای تروریستی مناخیم بگین و به دستور وی انجام شد. نکتهی قابل توجه اینکه، دائرةالمعارف آمریکایی فانک اند وگنالز مینویسد که موشه دایان [تروریست] وزیر دفاع اسرائیل، در سن 14 سالگی به گروه [تروریستی] هاگانا پیوسته است (128). (129) موشه دایان در تاریخ 1915 میلادی متولد شده است و در تاریخ 1981 میلادی مرده است. او در سال 1929 که 14 سال سن داشته است (یعنی 19 سال قبل از تأسیس اسرائیل) به گروه تروریستی هاگانا پیوسته است و شروع به کشتار مردم مظلوم و بیگناه فلسطینی نموده است. موشه دایان که چشم چپ خود را در جنگ با لبنانیها از دست داده بود، به علت بمبگذاری [جهت کشتار مردم بیگناه فلسطینی] دستگیر و زندانی شده بود، ولی در جنگ جهانی دوم، انگلیسیها وی را آزاد ساختند تا برای نیروهای متفقین بجنگد (130).
البته این گروههای صهیونیستی تروریستی یکی و دو تا نیستند، به عنوان مثال، گروه تروریستی استرن (131) یکی دیگر از این گروههای صهیونیستی تروریستی بوده است که افراد زیادی را کشتهاند. این بخشی از جنایات یهودیان صهیونیست علیه مردم مظلوم فلسطین است. گروه تروریستی دیگری به نام لحی (و یا لی های) (132) وجود دارد که آنها نیز جنایات زیادی را مرتکب شدهاند.
در هر صورت، مسئولین رژیم صهیونیستی اسرائیل، دقیقاً همان طرز فکر و خط مشی مایر کاهانا (133) را داشته و دنبال میکنند. (فردی که خود را به عنوان یک خاخام نیز معرفی مینمود و از تلمود نقل قول میکرد) این یهود، سازمان تروریستی کاخ (134) را در فلسطین اشغالی و جی دی ال یا انجمن حمایت از یهودیان (135) را در امریکا بنا نهاد. اعضا و هواداران این سازمانهای تروریستی، تروریستهایی نظیر باراخ گلداشتاین (136) (کسی که در تاریخ 1994/2/25 میلادی، در شهر الخلیل، در فلسطین اشغالی، در مسجد حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، صف نمازگزاران فلسطینی را به گلوله بست و تعداد زیادی از آنان را کشت و تعدادی را نیز زخمی نمود) و یا تروریست و چاقوکش دیگری به نام ایروینگ دیوید روبین (137) در لوس آنجلس (کسی که حرفهاش، ترور و ضرب و شتم غیر یهود است) میباشند.
اسحاق شامیر (138) (نخست وزیر اسبق رژیم اشغالگر قدس) فرمانده بخش عملیات سازمان تروریستی "جی دی ال" را به عهده داشته است. حملهی باراخ گلداشتاین به نمازگزاران، اولین و یا آخرین حملهی یهودیان صهیونیست به مساجد مسلمانها نیست. آنها حداقل در سه مورد به مسجدالاقصی حمله کردهاند:
الف- در تاریخ 1969/8/21 میلادی، مسجدالاقصی توسط یک یهود استرالیایی به آتش کشیده شد.
ب- در تاریخ 1990/10/8 میلادی، نیروهای اشغالگر قدس به نمازگزاران حمله کردند که در اثر تیراندازی آنان، 30 نفر از نمازگزاران به شهادت رسیدند و 150 نفر نیز زخمی شدند.
ت- در تاریخ 2000/9/29 نیروهای اشغالگر قدس به مسجدالاقصی حمله کردند و 9 نفر را به شهادت رساندند و چند نفر را نیز زخمی کردند.
نکتهی قابل توجه اینکه، در مواردی، یهودیان صهیونیست برای اینکه جوّی را ایجاد کنند تا نشان دهند که یهودیان در خطر میباشند، به اعضای این سازمان (یعنی جی دی ال) مأموریت میدهند تا با استفاده از افشانههای رنگ، به در و دیوار و یا روی یک کنیسه (139) علامت صلیب شکسته (علامت نازی) را ترسیم کنند و بعد، مسئولین آن کنیسه از خبرنگاران میخواهند تا با حضورشان در آن محل، تحت این عنوان که "یهودیان در معرض خطر میباشند،" خبر تهیه کنند و منتشر سازند. رسانههای گروهی آمریکا نیز که اکثراً در دست یهودیان صهیونیست میباشند و یا تحت نفوذ آنان قرار دارند، این خبر را پخش مینمایند و متأسفانه بخشی از مردم نیز، آن باور میکنند، در صورتی که تمام این قضایا، همانند داستان هولوکاست، یک سناریوی ساخته و پرداخته شدهی یهودیان صهیونیست میباشد. این سناریو، بارها و بارها در شهرهای مختلف آمریکا اجرا شده است. اعضای این سازمانهای تروریستی، دستورات سازمان موساد را اجرا میکنند. البته سازمانهای تروریستی صهیونیستی که یهودیان صهیونیست در دنیا بنا کردهاند، یکی و دو تا نیست. سازمان صهیونیستی تروریستی بنای بریث (140) که در سال 1843 در نیویورک بنا شد و مرکز آن در شهر واشنگتن دی سی قرار دارد، براساس آمار (سال 1992 میلادی)، این سازمان، در 42 کشور در دنیا فعالیت دارد. یکی از سازمانهای وابسته به این سازمان (یعنی بنای بریث)، ای دی ال (141) میباشد که دستورات سازمان تروریستی موساد اسرائیل را دنبال میکند. در هر صورت، ای دی ال، نمونهی دیگری از سازمانهای صهیونیستی تروریستی میباشد. این سازمانهای تروریستی نه تنها اعراب و مخالفین اسرائیل را ترور میکنند، بلکه طرح ترور و قتل رؤسای جمهور آمریکا را ریخته و پیاده میکنند!
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ 1975/11/10 میلادی با صدور قطعنامهی شمارهی 3379، صهیونیسم را برابر با نژادپرستی خواند. تعداد افرادی که در اروپا و آمریکا توسط یهودیان صهیونیست قربانی شدهاند، یکی و دو تا نیستند. اگر فردی حقیقتی را علیه یهودیان صهیونیست عنوان کند، سریعاً قلع و قمع میشود که در این مورد میتوان کتابهایی نوشت.
آیا 74 سال کشتن مردم مظلوم فلسطین کافی نیست؟ خوب، فلسطینیها بیش از این نمیتوانند تحمل کنند و شما یهودیان صهیونیست اگر میخواهید زندگی آرامی داشته باشید و از زندگی خود لذت ببرید، باید سرزمین آنها را به آنان پس دهید و دست از جنایات خود بردارید. در غیر این صورت، بقیهی عمر خود را در ترس و وحشت به سر خواهید برد، زیرا افراد مظلوم فلسطینی، همه چیز خود را از دست دادهاند، تا این حد که مرگ و زندگی برای آنها تفاوتی ندارد. زندگی آنان بس اسفبار و رقتبار است و دائماً در حال شکنجه شدن و کشته شدن میباشند. در پایان، آنها انتقام خون شهیدان خود و همچنین درد و رنجی را که در طول 74 سال گذشته دیده و کشیدهاند، از شما خواهند گرفت. لذا بهتر است شما هرچه سریعتر فلسطین اشغالی را ترک کنید و به سرزمینی که شما و یا پدران و مادران شما از آنجا به فلسطین اشغالی هجوم بردهاند، بازگردید.
کشتار لبنانیها توسط یهودیان صهیونیست:
رژیم اشغالگر قدس در تاریخ 1967/5/6 میلادی با هواپیماهای جنگی خود به سوریه، اردن، لبنان و مصر حمله نمود و دو ماه بعد، یعنی در تاریخ 1967/7/6 میلادی کرانههای باختری، نوار غزه، صحرای سینای مصر و بلندای جولان سوریه را اشغال نمود.اسرائیل بارها و بارها کشور لبنان را بمباران کرده است و در سالهای 1978 و 1982 میلادی به لبنان تجاوز نموده است و عدهای از مردم بیگناه لبنان را کشته است و تا سال 2000 میلادی بخشهای وسیعی از جنوب لبنان را در اشغال خود داشته است، تا اینکه به جهت فشاری که از جانب حزب ا... لبنان احساس میکرد، مجبور به ترک جنوب لبنان شد، ولی کماکان مزارع شبعا را در اشغال خود دارد. اسرائیلیها تا به حال دو بار، حتی مقر سازمان ملل در جنوب لبنان (قانا) را بمباران کردهاند که در اثر آن تعدادی از زنان و کودکان در این بمبارانها کشته شدهاند. در تجاوزی که اسرائیلیها در سال 1982 میلادی به لبنان داشتند، به دستور آریل شارون، تقریباً 2000 نفر فلسطینی را در اردوگاه صبرا و شتیلا (در لبنان) قتل عام کردند که در این قتل عام حتی به چهارپایان نیز رحم نکردند و آنها را نیز کشتند و هیچ فردی را زنده نگذاشتند. اسرائیل مجدداً در تابستان سال 2005 میلادی به بهانهی 2 سرباز اسرائیلی که به گروگان گرفته شده بودند، به لبنان حمله نمود، اما مقاومت حزب ا... لبنان در مقابل ارتش تا بن مسلح اسرائیل باعث شد تا آنها نتوانند همانند گذشته تا بیروت پیش روند، ولی به بمبارانهای هوایی خود ادامه دادند و در طول 33 روز 1200 لبنانی را کشتند و 4400 نفر را زخمی نمودند و تقریباً 300 هزار نفر را بیخانمان کردند. اگر یهودیان صهیونیست این توان را داشتند، یکایک افراد مسلمان و مسیحی مخالف خود را در لبنان و کشورهای اطراف خود، قتل عام میکردند.
همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد، آقای پال فینلی در ارتباط با حمله و تجاوز به عراق در سال 2003 میلادی میگوید که این جمله، اساساً برای منفعت رساندن به اسرائیل و به دستور گروههای ذینفع آمریکایی طرفدار اسرائیل انجام شد (142). اگر اسرائیل در توان داشت، حتی یک نفر را در عراق و دیگر کشورهای اسلامی زنده نمیگذاشت و تمام ثروت آنها را که تا به حال به یغما نبردهاند، غارت میکردند. این خصلت و خوی شیطانی یهودیان صهیونیست است. حال، از این سخن میگویند که شش میلیون نفر آنها در جنگ جهانی دوم کشته شدهاند و 62 موزه هولوکاست در دنیا بنا میکنند، ولی کشتار مردم بیگناه فلسطین و لبنان و غیره را، دفاع از خود و حق مسلم خود میخوانند.
باید موزههایی هم برای آن هولوکاستهایی که در طول تاریخ توسط یهودیان صورت گرفته است، در کشورهای مختلف دنیا بنا گردد و جنایات یهودیان به نمایش گذاشته شود.
پینوشتها
1. Dresden
2. Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995 under" Dresden” entry.
3. Katyn
4. Katyn Forest
5. Smolensk
6. Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995 under" "World War two" entry.
7. Vinnitsa, Ukraine
8. در آرژانتین 1 موزه، استرالیا 2 موزه، اتریش 2 موزه، بلژیک 1 موزه، کانادا 1 موزه، جمهوری چک 2 موزه، فرانسه 2 موزه، آلمان 8 موزه، مجارستان 1 موزه، فلسطین اشغالی (اسرائیل) 4 موزه، ژاپن 1 موزه، هلند 4 موزه، لهستان 4 موزه، روسیه 1 موزه، افریقای جنوبی 1 موزه، انگلیس 2 موزه و آمریکا 25 موزه (تعداد این موزهها در آمریکا، نشان دهنده نفوذ یهودیان در آمریکا نیز میباشد).
9. Museum of Tolerance, Simon Wiesenthal Center
10. این موزه در غرب شهر لوس آنجلس واقع شده است و آدرس آن 9786 W. Pico Blvd. Los Angeles, California میباشد. آقای احمد هوبر یک روزنامهنگار اروپایی است که در ارتباط با موضوع جنگ جهانی دوم اطلاعات مبسوطی دارد. او از این موزه دیدن کرده است. وی بعد از بازدیدش از این موزه به نگارنده میگفت: «بسیاری از تصاویری که یهودیان در این موزه از آن استفاده میکنند، اصلاً تصاویر مربوط به کشتار یهودیان نمیباشد.» یهودیان برای اینکه مطالب خود را به عنوان یک حقیقت - به مردم آمریکا که اطلاعاتی در ارتباط با هولوکاست ندارند - ارائه دهند و آنها را متقاعد سازند که هولوکاست یهودیان اتفاق افتاده است، از این تصاویر که اصلاً مربوط به آنها نیست، استفاده میکنند. بعضی از آمریکاییهای مسیحی که از این موزه دیدن کردهاند، به نگارنده میگفتند که در بدو ورود بازدیدکنندگان از این موزه، به هر کدام از آنها یک عروسک - به عنوان طفل آن بازدید کننده - میدهند. در طول بازدید از موزه، در توضیح ماجراهای تخیلی که شخص راهنمای موزه برای بازدیدکنندگان میدهد، بازدیدکنندگان - به مرور - عروسکهای خود را - در مراحل مختلف - از دست میدهند و بعضی از آمریکاییها گریه میکنند، زیرا آنها نمیدانند و تصور نمیکنند که این داستانهای یهودیان، تخیلی و ساخته و پرداختهی خودِ آنها است و افسانهای بیش نیست! (It is a HOAX!) اینها داستانی است که یهودیان برای توجیه جنایات خود و سلطه بر تمام دنیا و دلایل دیگر، ساخته و پرداختهاند.
11. مطالب بسیاری را میتوان در مورد سایمن وایزنتال یهود صهیونیست و سوابق او بیان کرد، ولی فعلاً از بحث ما خارج است.
12. Rabbi Marvin Hier
13. این قضیه از آنجا آغاز شد که مارلون براندو در روز جمعه، پنجم ماه آوریل (اپریل) سال 1996 میلادی در برنامهی زندهی لری کینگ شو از شبکه سی ان ان (Larry King Live, CNN) حضور یافت. لری کینگ که یک فرد یهود صهیونیست فاسد است، از مارلون براندو خواست تا نظرش را در ارتباط با یهودیان بیان کند. وی در پاسخ به این سؤال، به حقیقتی اشاره نمود. مارلون براندو گفت که هالیوود از آنِ یهودیان است و توسط آنها نیز اداره میشود. این جمله او که عین واقعیت است، باعث شد تا یهودیان صهیونیست حملات گستردهای را علیه براندو آغاز نمودند. در آن زمان، مارلون براندو 72 سال سن داشت و الآن چند سالی است که فوت کرده است. اکثر رسانههای گروهی آمریکا این خبر را پوشش دادند (از جمله رویتر و کرانیکل Chronicle در تاریخهای نهم و دهم آوریل (اپریل) 1996 میلادی). البته اگر مارلون براندو به پیامبران الهی فحاشی میکرد، یهودیان میگفتند که او باید به فحاشی خود ادامه دهد، زیرا آزادی بیان است.
14. Colin Powel-? secretary"of state
15. Saddam is your enemy and not Sharon
16. There is no evidence-thatlsraeli army has cpmimtted any crime in Jenin.
17. Tom Delay- Member of the House of Representatives.
18. I went to Israel and I did not see any occupied;land (or territory).
19. Congenital Liars
20. Congenital Terrorists
21. Mizrahi / Mizrahism
22. برای توضیح بیشتر در ارتباط با یهودیان میزراهی، به اینجا مراجعه کنید.
23. World Trade Center
24. شاید این سئوال برای شما مطرح شود که هیتلر چگونه میتواند یک عامل انگلیس باشد، در حالی که بعداً به انگلیس حمله نمود. جواب این است که چگونه آمریکا که صدام را بر سر کار آوردند و رامسفلد و دیک چینی با او ملاقات داشتهاند و صدام با پیشنهاد آمریکا، به جمهوری اسلامی ایران حمله نمود و هرگونه کمک و سلاحی را که وی نیاز داشت، به او دادند و بعد هم با چراغ سبز آمریکا به کویت حمله نمود و سپس در دو مرحله - برای دستیابی به نفت عراق - به عراق حمله کردند؟
25. Tavistock Psych-Ops War School in England
26. Psych-Ops War School in Ireland
27. Greg Hallett, Hitler Was a British Agent, FNZ Inc., Auckalnd, New Zealand, second Edition, 1, Oct. 2006, P. 25.
28. Bank of England
29. واحد پول انگلیس
30. Greg Hallett, Hitler Was a British Agent, FNZ Inc., Auckalnd, New Zea¬land, second Edition, 1, Oct. 2006, P. 116.
31. Maria Anna Schickelgruber (Schicklgruber)
32. Frankenberger
33. Graz
34. برادرزاده (nephew) (و یا خواهرزاده) هیتلر به نام ویلیام پتریک هیتلر (William Patrick Hitler) و همچنین وکیل شخصی هیتلر به نام هانز فرنک (Hans Frank) گفتهاند که نام آن یهود (یعنی پدربزرگ هیتلر) فرنکن برگر (Frankenberger) بوده است. بعضی نیز احتمال دادهاند که نام آن یهود، فرنکن رایدر (Frankenreither) و یا روچیلد (Rothschild) و یا اتن استاین (Ottenstein) باشد.
35. John Toland, Adolf Hitler, Ballantine Books, New York, U.S. A. third edition, 1987, P. 3.
36. Alois Schickelgruber
37. If Saddam is a bastard, he is our own bastard!
38. Samuel Untermeyer
39. World Jewish Economic Fedeeration
40. Encarta Encyclopedia and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1996, U.S.A., under "Hitler" entry.
41. James Bacque
42. Other Losses
43. "God, I hate the Germans..."
44. Starvation and malnutrition
45. Crimes and Mercies
46. Allied Starvation and Expulsion Policies
47. Henry Morgenthau
هنری مورگن تاو (1946-1856) یک [یهود] آلمانی بود که در سن 9 سالگی به آمریکا آورده شد و در سال 1913 میلادی، به عنوان سفیر آمریکا در ترکیه گمارده شد و بعد از اینکه جنگ جهانی اول آغاز شد، او به عنوان حافظ منافع انگلیس، فرانسه، روسیه و دیگر کشورهای متفقین، در ترکیه بود.
48. Funk and Wagnalls Encyclopedia, 1995, under “Henry Morgenthau” entry.
49. Encarta Encyclopedia and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1996,
U.S.A., under "Holocaust” entry.
50. Ibid, under "Holocaust" entry.
51. Aryanization of businesses
52. Ibid, under "Holocaust" entry.
53. International Jewish Organization
54. Holy War
55. البته این امر توسط سیمول آنترمایر که ریاست فدراسیون جهانی اقتصادی یهودیان (world Jewish Economic Federation) را به عهده داشت، هدایت میشد. در ارتباط با این موضوع و آنترمایر یهود و ویلسون رئیس جمهور آمریکا، و اینکه چگونه انگلیس، اسرائیل را در اختیار یهودیان صهیونیست گذاشت، در کتاب آمریکا بدون نقاب به آن اشاره شده است.
56. Judea Declares War on Germany
57. London Daily Express
58. زیرا یهودیان اظهار میدارند که اردوگاهها بین سالهای 1941 و 1942 میلادی تشکیل شده است.
59. Encarta Encyclopedia and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1996,
U.S.A., under "Holocaust” entry
60. Ghetto
61. Ibid, under "Holocaust" entry.
62. Ibid, under "Holocaust" entry.
63. Ghettos in Poland
64. Belzec
65. Carbon monoxide gas chambers
66. Sobibor
67. Treblinka
68. Lublin
69. Ibid, under "Holocaust" entry.
70. Ibid, under "Holocaust" entry.
71. (Traditional estimates are closer to six million.)
72. Nuremberg trials
73. Postwar war crimes trials
74. 300 Sparta
75. Typhus
76. Hydrocyanic gas from Zyklon B
77. آلمان و اتریش میلیاردها دلار را به عنوان غرامت و تاوان به یهودیان پرداخت نمودهاند. دربارهی این موضوع در کتاب آمریکا بدون نقاب در بخش «ادعای کذب 10 میلیارد دلاری» به مواردی اشاره شده است.
78. همانگونه که در اتریش همانند دیگران، مالیاتی برای املاک خود نمیپردازند.
79. Anti-Semite
80. Ernst Zundel
81. Did Six Million Really Die?
82. Mannheim
83. Wolf gang Frohlich
84. Siegfried Verbeke
85. Monfered Roder
86. Bela Ooval Meh Altanz
87. Robert Faurisson
88. Bishop Richard Williamson
89. Lend lease supplies
90. National Wealth
91. Funk and Wagnalts Encyclopedia, 1996, U.S.A. under “WWD” entry.
92. Ariel Sharon: "Israel may have the right to put others on trial, but certainly no one has the right to put the Jewish people and the state of Israel on trial."
93. Ariel Sharon, Israeli prime minister, March 25,2001>quoted in BBC News online.
94. International Jew
95. It is an historical and political fact that Palestine has not been the Jews land for more than 2,000 years-and then for only a brief while. At the close of the 1814-1918 war there were in Palestine over 600,000/ Arabs and only 50,000 Jews. ^Neither numenrically nor industrially have the Jews held the land. Yet as the result of a ‘are bargain’ it is handed over to them as regardless of the native inhabitants as if Belgium had been handed over to Mexico. Many of the natives are Semites, like the Jews, but they do not want the Jews among them.
96. از ششم مارس (مارچ) سال 1337 میلادی که یهودیان صهیونیست تروریست، بمبی را در بازار حیفا منفجر کردند و متعاقب آن، دائماً بمبگذاریهای دیگری را در نقاط مختلف فلسطین داشتند و جنایات دیگری از این قبیل را مرتکب شدند، تا سال 1948 میلادی (که فلسطین رسماً به یهودیان صهیونیست داده شد) و از سال 1948 میلادی تا به امروز که یهودیان صهیونیست از ارتکاب هیچ جنایتی (در فلسطین و کشورهای همجوار آن) فروگذار نبودهاند. شرح جنایاتی را که یهودیان صهیونیست، قبل از سال 1948 میلادی در فلسطین مرتکب شدهاند، میتواند صفحاتی را به خود اختصاص دهد.
97. David Ben Gurion, 1937: We must expel Arabs and take tbeir places.
98. David Ben Gurion: "Jewish villages were built in the place of Arab villages. You do not even know the names of these Arab villages, and I do not blame you because geography books no longer exist. Not only do the books not exist, the Arab villages are not there either.... There is not a single place built in this country that did not have a former Arab population."
99. The Jewish Paradox, Nahum Goldman, Weidenfeld and Nicolson, p. 99, 1978.
100. David Ben Gurion: "Let us not ignore the truth among ourselves ... politically we are the aggressors and they defend themselves... The country is theirs, because they inhabit it, whereas we want to come here and settle down, and in their view we want to take away from them their country."
101. Chomsky"s Fateful Triangle, pp 9-12, Simha Flapan"s Zionism and the Palestinians, pp 141-142 citing a 1938 speech.
102. "We walked outside, Ben Gurion accompanying us. Allon repeated his question, what is to be done with the Palestinian population?" Ben Gurion waved his hand in a gesture which said "Drive them out!"
103. Yitzhak Rabin, leaked censored version of Rabin memoir, published in the New York Times, 23 Oct. 1979.
104. Ariel Sharon: "Everybody has to move, run and grab as many (Palestinian) hill-tops as they can to enlarge the (Jewish) settlements because everything we take now will stay ours... Everything we don"t grab will go to them."
105. Ariel Sharon, Israeli foreign minister, addressing a meeting of militants from the extreme right-wing Tsomet party, Agence France Presse* No¬vember 15,1998.
106. "(The Palestinians) would be crushed like grasshopper... heads smashed against the boulders and walls."
107. Israeli Prime Minister (at the time) Yitzhak Shamir in a speech to Jew¬ish settlers, New York Times, April 1,1988.
108. در این جنگ 22 روزه، بیش از 1450 فلسطینی از جمله 450 کودک و 110 زن کشته شدند و بیش از 6000 فلسطینی (از جمله 2000 کودک) زخمی شدند که وضعیت 200 تن از آنان وخیم گزارش شده بود. البته در بمبارانهای اسرائیلیها، تقریباً 4000 باب خانه به طور کامل تخریب شد و حدوداً 20 هزار خانه دیگر نیز آسیب دید. این آمار تخریب خانهها، تخریب مراکز صنعتی و تجاری و غیره را شامل نمیشود.
109. Donald Boström
110. Bilal Ahmed Ghanem
111. Bonnier
112. Aftonbladet
113. New Jersey Real-Time News
114. Levy Yitzhak Rosenbaum
115. Matchmaker
116. (Rachel Corrie)
117. Peace activist
118. (Tom Hurndall)
119. (James Miller)
120. General Shlomo Lahat
121. "We have to kill all the Palestinians unless they are resigned to live here as slaves."
122. Ariel Sharon: "Israel may have the right to put others on trial, but certainly no one has the right to put the Jewish people and the state of Israel on trial."
123. Ariel Sharon, Israeli prime minister, March 25,2001, quoted in BBC News online.
124. Menachem Begin
125. Irgun
126. Haganah
127. King David Hotel
128. At the age of 14 he joined the Haganah (Jewish militia).
129. Encarta Encyclopedia and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1996, U.S.A., under "Moshe Dayan" entry.
130. Ibid, under "Moshe Dayan" entry.
131. Stern
132. LEHI
133. (Meir Kahane)
134. (Kach)
135. (Jewish Defense League/JDL)
136. (Barach Goldstein)
137. (Irving David Rubin)
138. (Yitzhak Shamir)
139. (Synagogue)
140. (B"nai B"rith)
141. (Anti-Defamation League/ADL)
142. The 2003 invasion of Iraq was lanuched primarily to benefit Israel, at the behest of pro-Israeli U.S. interest groups.
میرلوحی، سید هاشم؛ (1390)، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، چاپ سوم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}