11 دی 1387 / 3 محرم الحرام 1430 / 31 دسامبر 2008

حضرت امام خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران پيام مهم و تاريخي خود را خطاب به گورباچف صدر هيئت رئيسه شوروي سابق صادر فرمودند. حضرت امام در بخشي از پيام خويش چنين فرمودند:« براي همه روشن است كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزه‎هاي تاريخ سياسي جهان جستجو كرد چرا كه ماركسيسم جوابگوي هيچ نيازي از نيازهاي واقعي انسان نيست، چراكه مكتبي است مادي وبا ماديت نمي‎توان بشريت را از بحران عدم اعتقاد به معنويت كه اساسي‎ترين درد جامعه بشري در غرب و شرق است به در آورد...». شايان ذكراست كه پيام امام خميني از طريق هيئتي برياست آيت الله جوادي آملي در روز13 دي ماه به گورباچف ابلاغ شد و نماينده ويژه ميخائيل گورباچف، از هيأت ايراني در فرودگاه مسكو استقبال كرد.
] گلشن كردستاني شاعر معاصر ايراني بدرود حيات گفت او از كودكي به شعر و شاعري علاقه داشت از اين رو پس از تحصيلات متوسطه و عالي در كنار تدريس در شهرهاي مختلف به سرودن شعر پرداخت استاد گلشن كردستاني هشت سال آخر عمرش در مقام كارشناس و مسئول برنامه ريزي زبان و ادب فارسي در دفتر تحقيقات و برنامه ريزي درسي به خدمت مشغول بود او از سال 1356 در كنار ديگر فعاليتهاي خود به تقرير دفتر شعرهايش، و همچنين تحقيق و مطالعه كتابهاي ادبي و تاريخي پرداخت دو مجموعه شعر« تندر و گلبانگ» ازآثار گلشن كردستاني بشمار مي روند.
پس از شروع جنگ جهاني اول، دولت ايران براي بر كنار ماندن از آسيب‏هاي جنگ، اعلام بي‏طرفي كرد، اما اين اقدام ايران از طرف متخاصمين رعايت نگرديد و هر كدام به نحوي به خاك ايران يورش آوردند. سپاه عثماني با كمك كُردها شروع به تجاوز به خاك ايران نمود و شهرهاي بي‏دفاع تبريز و اروميه را به تصرف خود درآورده، به سمت شمال كشور پيشروي كرد. پس از تجاوز عثماني، دولت روسيه نيز قواي خود را وارد ايران نمود و بر سر تصرف آذربايجان، جنگ شديدي بين نيروهاي روسيه و عثماني درگرفت. در اين نبرد سهمگين، عده زيادي از مردم آذربايجان مقتول و مجروح شده، اموال آنان به غارت رفت و سرانجام قواي روس بر سپاه عثماني پيروز گشت. در نهايت عثماني‏ها عقب‏نشيني كردند و روس‏ها منطقه آذربايجان را به تصرف درآوردند. در اين حال، با ورود انگليسي‏ها به خاك ايران، خاك اين مرز و بوم عملاً به يكي از جبهه‏هاي جنگ جهاني تبديل شد كه حاصلي جز قحطي و قتل و غارت مردم ايران در پي نداشت.
آيت‏اللَّه حاج شيخ عبدالرحمن حيدري ايلامي در سال 1304ش (1344ق) در شهر ايلام ديده به جهان گشود. وي پس از پشت سر گذاشتن تحصيلات، به معلمي روي آورد، اما پس از رؤيايي صادق، به فراگيري علوم اهل بيت(ع) روي آورد و به عتبات عاليات هجرت كرد. آيت‏اللَّه حيدري، سالياني در كربلا، سامرا و سپس نجف اشرف مدارج علمي را پيمود و سرانجام با حضور در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات: سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي، حاج محمود شاهرودي و شيخ حسين حلّي به درجه اجتهاد دست يافت. با تبعيد حضرت امام خميني(ره) به نجف اشرف، آيت‏اللَّه حيدري ضمن شركت در درس خارج اصول و فقه آن بزرگوار، در بحث ولايتِ فقيه امام نيز حاضر شد. اين عالم مجاهد از سال 1350 ش براي ارشاد و تبليغ راهي بغداد گرديد كه فعاليت ديني او بر دستگاه امنيتي عراق گران آمد و او را از كشور اخراج نمودند. ايشان پس از دو سال اقامت در قم، در سال 1354 به شهر ايلام وارد شد و روحانيت مبارز ايلام را متشكل ساخت. خنثي كردن تبليغات بهائيت در استان، تأسيس مدارس علميه، تأسيس بيش از هشتاد حسينيه و مسجد در سطح استان و ارشاد مردم و تبليغ دين، برخي از فعاليت‏هاي اين عالم بزرگوار در اين دوران بود. آيت‏اللَّه حيدري پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز با رأي قاطع مردم ايلام، به نمايندگي مجلس خبرگان راه يافت و در تصويب و تثبيت اصل ولايت مطلقه فقيه تلاش وافري از خود نشان داد. ايشان پس از آغاز جنگ، بارها در جمع رزمندگان حضور يافت و باعث روحيه بخشي بيشتري به دلاورمردان اسلام مي‏گرديد. سرانجام اين عالم مبارز و نستوه در يازدهم دي ماه 1365 ش برابر با بيست و نهم ربيع‏الثاني 1407ق در 61 سالي دارفاني را وداع گفت و پس از تشييعي باشكوه، در حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
پروفسور عبدالجواد فلاطوري در سال 1304ش در اصفهان ديده به جهان گشود و تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در اين شهر به پايان رسانيد. وي سپس براي تحصيل علوم ديني، راهي حوزه علميه مشهد شد و از محضر: ميرزا هاشم قزويني و ميرزا محمدتقي اديب نيشابوري و... بهره برد. عبدالجواد فلاطوري پس از آن به تهران آمد و به ادامه تحصيل علوم ديني نزد استادان نام‏آوري همچون: علامه محمد تقي آملي، ميرزا مهدي آشتياني، محمد علي شاه‏آبادي و سيد احمد خوانساري پرداخت. دكتر فلاطوري در همان زمان در رشته فلسفه اسلامي از دانشگاه فارغ‏التحصيل شد و از آيت‏اللَّه شيخ محمدرضا كلباسي به اخذ اجازه اجتهاد نائل آمد. وي در سال 1333 براي آگاهي از علوم انساني و فلسفه غرب عازم آلمان گرديد و در رشته فلسفه و دين‏شناسي تطبيقي و روانشناسي تحصيل نمود. ايشان در سال 1341 موفق به اخذ درجه دكتري در فلسفه شد و در دانشگاه كُلنِ آلمان تدريس در كرسي‏هاي فلسفه تطبيقي، حقوق، تاريخ ايران، اسلام معاصر، كلام و علوم اسلامي را بر عهده گرفت و دمي از تدريس، تحقيق و تأليف باز نايستاد. دكتر فلاطوري در راه بسط و توسعه تفكر اسلامي در اروپا، فعاليت‏هاي چشمگيري داشت و براي نيل به اين هدف دانشكده علوم اسلامي هامبورگ آلمان را تاسيس كرد. اين انديشمند مسلمان، در آلمان به عنوان يك مرجع اسلامي و دانشمند فلسفه و علوم اسلامي مطرح بود. هر زمان كه محافل علمي اروپا در تجزيه و تحليل و بيان مسائل اسلامي و تفاهم و همفكري و گفت‏وگوي بين پيروان اديان اسلام و مسيحيت و يهوديت، دچار مشكل مي‏شدند، به وي مراجعه مي‏كردند. وي در طول بيش از چهل سال اقامت در آلمان، مقالات متعدد در نشريات معتبر آلماني در جهت دفاع از اسلام نگاشت. استاد فلاطوري براي ايجاد مباحثه، هم‏فكري و همكاري بين پيروان اديان مختلف تلاش مي‏كرد. از جمله آثار وي ترجمه تاريخ ايران در قرون نخستين اسلامي، تأليف اخلاق عملي كانت و دگرگوني بنيادي فلسفه يوناني در اثر طرز انديشه اسلامي، مي‏باشد. دكتر فلاطوري سرانجام در 11 دي 1375ش بر اثر سكته قلبي در 71 سالگي درگذشت و به سراي باقي شتافت.
«عمربن سعدابن ابي وقّاص»همراه 4000سربازبه نينوا رسيد تا با امام حسين (ع) وارد جنگ شود. ابن زياد ابتدا به او وعده حكومت ري را داد اما چون ازورود امام به كوفه آگاه شد پيكي به جانب عمرسعد روانه كرد و به اودستورداد كه نخست به كربلا رود و بعد ازسركوبي حضرت امام حسين (ع) روانه ري شود. عمرسعد ابتدا ازاين كارامتناع ورزيد اما سرانجام به طرف كربلا روانه شد. بعد ازورود عمرسعد به كربلا حرّبن يزيد رياحي همراه سپاهش زيرنظراو قرارگرفتند. عمربن سعد ابن ابي وقّاص ازاين پس بطورمستقيم رودرروي امام حسين (ع) سرورشهيدان ايستاد تا بتواند به حكومتي دست يابد اما تنها آتش دوزخ را براي خود مهيّا ساخت.
« اِبن خَلوف» اديب، كاتب و شاعرمالكي مذهب بدنيا آمد. او دردوران كودكي با پدرش عازم سفرمكه و سپس بيت المقدس شد و درجواني به قاهره رفت. اين مسافرتها آغازو پايان تحصيلاتش بود. ازابن خلوف ديوان اشعاري باقيست كه بيشترابياتش درمدح و ثناي حضرت رسول اكرم (ص) است.
پس از تثبيت اسلام در مدينه و نواحي اطراف آن، پيامبر اكرم (ص) به حكم صدور جهاني اسلام به نقاط ديگر دنيا، با ارسال نامه به پادشاهان و امپراتوران زمان، رسماً دعوت به اسلام را آغاز كرد. مورّخين، تعداد نامه هايى را كه رسول گرامي اسلام (ص) در اين زمان ارسال فرمود، بين 12 تا 26 نامه ذكر كرده‏اند. مخاطبين نامه‏ها نيز پادشاهان و فرمانروايان روم، ايران، حبشه، بحرين، يمن و برخي ديگر از سرزمين‏هاي بزرگ آن عصر بودند و هر كدام از آن‏ها به گونه‏اي نسبت به دعوت حضرت رسول، واكنش نشان دادند. چند سال پس از اين دعوت، دين اسلام، گسترش چشمگيري يافت.
شهاب‏الدين احمد بن ابي القاسم محمد خلوف معروف به ابن خَلوف در كودكي عازم سفر مكه و سپس بيت‏المقدّس شد و در جواني به قاهره رفت. هدف وي از اين سفرها، تحصيل علم و دانش بود به طوري كه در 26 سالگي در جوامع علمي قاهره، دانشمندي برجسته محسوب مي‏شد. ابن‏خلوف شعر نيز مي‏سرود و قصيده‏هاي زيبايي درمدح پيامبراكرم در ديوان اشعار او به چشم مي‏خورد. ديوان الاسلام، نظمُ التَلخيص و نظم المغني از آثار قلمي ابن خَلوف است. وي در سال 899 در 70 سالگي درگذشت.
به دنبال درخواست روسيه مبني بر اخراج مورگان شوستر، مستشار اقتصادي آمريكا از ايران، غوغايى در كشور به راه افتاد كه به تحريم كالاهاي روس و انگليس از طرفِ پيشوايان روحاني منجر گشت. مجلس در برابر اين اولتيماتوم روسيه مقاومت كرد ولي چون دولت وقت تحت فشار روس و انگليس بود، نتوانست مقاومت كند و در سوم محرم 1330 ق، مجلس را تعطيل كرد. در نتيجه، مواد اولتيماتوم قبول شد و مورگان شوسترِ آمريكايي ايران را ترك نمود. از آن پس دست نشاندگان بلژيكي بر خزانه داري كل كشور به جاي شوستر مسلط شدند.