نویسندگان:
رمضان رضایی و یدالله رفیعی



 

تفسیر قرآن کریم در عصر صحابه که از نیمه دوّم قرن اوّل هجری بیشتر قوت داشته جنبه روائی و اثری داشته و بر اثر و اساس روایات و احادیث و تقریر نبّی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) بوده است. تفسیر صحابه به علت مأثور بودن به شکل ساده بیان می‌گردید و در حقیقت این تفسیر شاخه‌ای از «علم الحدیث» بوده است.
اگر چه بعضی از صحابه در تفسیر دارای اجتهاد و روش ویژه‌ی خود بودند و به همین جهت بانی و مؤسس مکاتب تفسیری شمرده شدند، مانند ابن عباس و ابن مسعود. امّا اجتهاد و روش خاص آنها در تفسیر قرآن هم آهنگ و موافق تفسیر و تقریر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) بود. باید دانست که گروهی از صحابه‌ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیات آن حضرت و نیز پس از رحلت آن بزرگوار در تفسیر قرآن کریم مشهور بودند که فریقین بر این مطلب متفق هستند.

مفسران مشهور صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

امام علی (علیه السلام)

امام علی (علیه السلام) که اوّل من آمَنَ و دست پرورده و باب مدینه‌ی علم پیامبر عظیم الشأن اسلام بود بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اوّلین و بزرگترین معلّم و مفسّر قرآن کریم است اگر چه برادران اهل سنا علی (علیه السلام) را به عنوان مفسّر بزرگ قرآن، صحابی و از نزدیکان پیامبر گرامی و از خلفای عادل و آگاه مسلمانان پس از پیامبر می‌دانند. ولی پیروان آن حضرت یعنی شیعه براساس مبانی اعتقادی، متکی به آیات قرآنی و روایات متواتر اسلامی آن انسان ماورائی و شخصیت الهی را، غیر از مقام تشریع که به وجود حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) پایان یافت، تالی پیامبر دانسته و مشمول وحی تسدیدی الهی و صاحب قوّه‌ی قدسیه عصمت می‌دانند. به همین دلیل آن حضرت در تمام ابعاد وجودی و علمی و تقوائی من جمله مقام تفسیری با سایر صحابیان به هیچ وجه قابل مقایسه نمی‌باشد. مطالعه‌ی دقیق در زندگی نورانی و آثار درخشان آن حضرت در کتب عامه و خاصه و گاهی گواهی غیر مسلمانان این ادعا را به وضوح اثبات می‌کند.
«گروه بسیاری از پیشینیان قرآن را تفسیر کرده‌اند. امّا «صدر المفسرین» که تفسیر او مورد تأیید تمام صحابه بوده است. علی بن ابی طالب (علیه السلام) می‌باشد. و پس از او؛ ابن عباس قرار دارد که عمری را در تفسیر قرآن مصروف داشته و آن را به کمال رسانید. (1)
سیوطی می‌نویسد: «از ابی بکر، جز آثار ‌اندکی در تفسیر به یاد ندارم و این آثار از شمار ده تجاوز نمی‌کند. ولی درباره‌ی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) چنین می‌نگارد: امّا عَلیٌّ فَرُوِیَ عَنهُ الکَثیرُ. و نیز راجع به خلفاء دیگر این گونه یادآور می‌شویم: اَمَّا الخُلَفاءُ فَاکثَرُ مَن رُویَ عَنهُ مِنهم علیُّ بنُ أبی طالب. (2)
اعلمیّت علی (علیه السّلام) مورد گواهی مفسران بزرگ عصر تابعین نیز بوده است. در این مورد، از عطاء بن ابی ریاح می‌پرسند. اَکانَ فی اَصحابّ مُحمّدٍ (صلی الله علیه وآله و سلم) اَعلَمُ مِن علىٍّ (علیه السّلام)؟
آیا در میان اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عالمتر از علی (علیه السلام) بوده است؟ در پاسخ می‌گوید: لا وَ اللهِ لا اَعلَمُهُ. (3)
نه به خدا سوگند عالمتر از او، کسی را نمی‌شناسم.
لذا اگر در تفسیر قرآن و یا درباره‌ی مسائلی که مربوط به امر دین یا دنیای مردم بوده رأی علی (علیه السّلام) به دست می‌آمد، به هیچ وجه از آن عدول نمی‌کردند. سعید بن جبیر که خود یکی از مفسران معروف عصر تابعین است گفته است: اذِا ثَبَتَ لَنَا الشَّیءُ عَن عَلیٍّ لَم نَعدِل عَنهُ اِلی غَیرِهِ. (4) وقتی چیزی از علی (علیه السّلام) برای ما محرز می‌شد از آن عدول نمی‌کردیم.
مسلّماً قلم از تقریر مقام والا و ماورائی آن بزرگوار در تفسیر و تبیین آیات قرآنی، عاجز و ناتوان است. و فقط برای آشنائی نسبی در این مورد می‌توان به تفاسیر معتبر روائی و منابع و متون اصیل اسلامی مراجعه نمود.

1- عبدالله بن عباس (م 68 هـ ق)

عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب پسر عمّ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و نیای بزرگ خاندان بنی عباس است. محققان و مورخان علی رغم سنّ کم ابن عباس به هنگام وفات پیغمبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلّم) که سیزده ساله بود وی را از اصحاب او بشمار آورده‌اند. (5)
اکثر محققان اسلامی، ابن عباس را شاگرد امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السّلام) و از خواصّ تلامیذ او معرفی کرده‌اند چون اعجوبه‌ای در تفسیر مانند ابن عباس باید نزد علی (علیه السّلام) تعلیم یافته باشد.
شاگردی ابن عباس در تفسیر قرآن کریم نزد علی بن ابی طالب (علیه السّلام) مطلبی است که خود ابن عباس بارها بدان تصریح و یا اشاره کرده است چنان که گفته است: ما اَخَذتُ مِن تَفسیرِ القُرآنِ فَعَن عَلیٍّ بن أبی طالبٍ. (6) آنچه از تفسیر قرآن دریافت نمودم از علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) درباره‌ی ابن عباس دعا کرد و فرمود: اللّهُمَّ عَلَّمهُ الحِکمَةَ (7) و نیز درباره‌ی او فرمود: اللّهمَّ فَقِّههُ فِی الدِّینِ وَ عَلَّمهُ التَأویلَ. (8)
و نوشته‌اند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) ابن عباس را در آغوش گرفت و درباره‌اش فرمود:
اللّهمَّ فَقِّههُ فِی الدِّینِ وَانتَشِر مِنهُ. (9)
ابن عباس در طول «تاریخ تفسیر» به القاب مختلفی شهرت یافته است، مانند: ترجمان القرآن، فارس القرآن، حَبرُ المّة، بَحرُ المّة، رئیس المفسّرین، شیخ المفسّرین. (10)
امام علی بن ابی طالب (علیه السّلام) تفسیر ابن عباس را ستوده و مردم را به گرفتن و آموختن آن از عباس تشویق می‌کرد. او درباره‌ی او فرمود: ابنُ عبّاسٍ کَاَنما یَنظُرُ اِلَی الغَیبٍ مِن سَترٍ رَقیقٍ. (11) گویا، ابن عباس به مسائل نهانی و غیب از وَرایِ پوشش نازکی می‌نگرد!

2- عبدالله بن مسعود (م 32 هـ ق)

ابن مسعود از نظر کثرت احادیث تفسیری نفرِ بعد از ابن عباس است. او حافظ قرآن بوده و از این نظر مورد توجه و عنایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) بوده است. نوشته: پیغمبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) دوست می‌داشت تلاوت قرآن کریم را از زبان او استماع نماید (12) و محققان ایشان را از جمله دوازده نفری می‌دانند که در زمان صحابه به دوستی خاندان رسالت معروف بوده است. آگاهی ابن مسعود در قراءت و تفسیر قرآن و نیز وسعت و گسترش اطلاع او در این زمینه‌ها مورد تأیید محققان و مفسران اسلامی است. ابن مسعود را می‌توان پایه‌گذار مکتب تفسیر کوفی دانست، زیرا مفسران کوفه در زمان تابعین از تفسیر او پیروی می‌کردند.

3- اُبَیُّ بن کعب (م 19 بین 32 هـ ق)

ابن کعب نخستین کاتب وحی بوده و از مفسرین به نام و مشهور عصر صحابه به شمار می‌آید. وی از اَحبار یهود بود که مسلمان شد و به همین جهت به اسرار کتاب کهن نیز واقف بود. گویند او دارای نسخه‌ی بزرگی در تفسیر است، که بعضی از علما از آن تفسیر در کتب خویش آورده‌اند.

4- زید بن ثابت ضحّاک انصاری (م 45 هـ ق)

و یا از کتاب وحی و از بزرگان بود و به کُنیه‌ی «ابو خارجه» معروف است و بیشتر شهرت او در کتابت وحی و قرائت و نیز مقام علمی بوده است. زید در مدینه در امور قضائی و فتوی و قرائت و فرائض سرآمد دیگران بود. و اوست که با تشویق عمر و به دستور ابی بکر پس از جنگ یمامه به جمع‌آوری و تدوین قرآن کریم پرداخت و عثمان نیز مردم را به قرائت زید متحّد ساخت.
ابن عباس با وجود جلالت قدر و وسعت دانش، برای کسب علم به خانه‌ی زید می‌رفت و می‌گفت: «به نزد علم باید رفت، چه علم نزد کسی نمی‌آید».

5- جابر بن عبدالله انصاری (م 74 هـ ق)

جابر بن عبدالله انصاری از مفسران معروف عصر صحابه است (13) و ابی الخیر در کتاب طبقات المفسرین وی را از مفسران طبقه‌ی اول به شمار آورده است. جابر در هیجده غزوه همراه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) بوده و در جنگ صفین نیز جزء یاران علی بن ابی طالب (علیه السّلام) بود او تا زمان امام محمد باقر (علیه السّلام)، زنده ماند و سلام پیامبر اکرم، صلوات الله علیه را به آن حضرت رساند.
جابر یکی از برجستگان حُفّاظ حدیث و سنن بوده و در کتب رجال شیعی از بزرگان شیعه و از ثقات محدّثین، معرّفی گردیده است (14) وی در سن 94 سالگی از دنیا رفته است. (15)

پی‌نوشت‌ها

1- ابن عطیه: مقدمة الجامع المحرر، ص363 (به نقل از سه مقاله دکتر حجتی)؛ و مقدمتان فی علوم القرآن، ص263.
2- سیوطی: الاتقان فی علوم القرآن، ج2، ص318- زرقانی: مناهل العرفان، ج1، ص482.
3- ذهبی: التفسیر و المفسرون، ج1، ص89.
4- ذهبی: همان.
5- محدّث قمی: سفینة البحار، ج2، ص154.
6- ذهبی: التفسیر و المفسرون، ج1، ص89.
7- ذهبی: التفسیر و المفسرون، ج1، ص67.
8- همان.
9- محدث قمی: سفینة البحار، ج2، ص154.
10- مراغی، مقدمة التفسیر.
11- سیوطی: الاتقان، ج2، ص319.
12- محدث قمی: سفینة البحار، ج2، ص137.
13- سیوطی: الاتقان، ج2، ص323.
14- محدث قمی: سفینة البحار، ج1، ص140.
15- أسد الغابه، جلد اول، ص258 (نقل از روش‌های تفسیری عمید زنجانی).

منبع مقاله :
رضایی، رمضان؛ رفیعی، یدالله؛ (1393)، تاریخ علوم در اسلام (جلد اول)، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول