نویسنده: دیوردی هازایی

 

1. نکات مقدماتی

تاریخ زبان‌های ترکی، ویژگی‌های گذشته‌ی اقوام ترک را - خصوصاً نقش استثنایی آنان و ابعاد تغییرات منطقه‌ای و فرهنگی و همچنین گسستگی مردم و تلاش آنان را برای برقراری ثبات - روشن می‌کند.
پراکندگی اقوام ترک و گسترش آنان و جنبش‌های داخلی‌شان، در کنار نبردهای گاه و بیگاه آنان با ملل متمدن غیربیابانگرد آن زمان، تدریج و طولانی بوده است. با توجه به تشکیل این زبان‌ها، این روند، پیامدهای عمیقی داشته است؛ از جهتی آنان را به سوی تحولات دائمی (گسترش یا کاهش) قلمرو زبانی سوق داده است، و از طرف دیگر باعث پراکنده شدن جمعیت در برخی نواحی معیّن گردیده است. این فرآیند، آشکارا محدوده‌ها را دگرگون کرده و دائماً در تحولات زبان‌های منفرد و تقسیمات گویشی آنها و ارتباطشان با زبان‌های دیگر نفوذ داشته است.
فتوحات اقوام ترک غالباً سبب شده است که زبان آنان به قوم مغلوب (مثلاً ایرانیان در آسیای مرکزی) یا حتی به فرمانروایان جدید (طبقات حاکم مغول در غرب) تحمیل شود. در هر دو صورت، این مختصه گاه کند و گاه تند در جهت فرآیند همگونی (1) عمل کرده است. ترک‌ها به ندرت ناچار می‌شدند که زبان اکثریت مردم (بلغار، مملوک، قپچاق و جز آنها) را بپذیرند. وانگهی زندگی در کنار اقوام دیگر، آنان را به نوعی هم زیستی فرهنگی - زبانی سوق داد تا اینکه سرانجام خود را دو یا چند زبانه (مثل ترکی / ایرانی، ارمنی، یونانی، روسی و غیره) نشان می‌دادند. این معیار زبانی اساس تأثیر دو جانبه‌ی زبانی را پی‌ریزی می‌کرد.
منابع موجود از دوران اولیه‌ی تاریخی ترک‌ها (گزارش‌های مختصری از دوره‌ی روم شرقی، چینیان، عرب‌ها و غیره) و شواهدی که آثار و نشانه‌های زبان‌شناختی در زبان‌های معاصر عرضه می‌کنند، دوره‌ای تاریخی و طولانی را در محدوده‌ی جغرافیایی وسیعی در بر می‌گیرد. ماهیت این شواهد، گویای تنوع بی‌نظیری است که منطقه به منطقه و دوره به دوره تغییر می‌کند و در تحلیل آنها دیدگاه‌های روش‌شناختی متفاوت لازم به نظر می‌رسد. در مجموع، شبکه‌ی عظیم شواهد زبانی در بسیاری عرصه‌ها ناقص است، حتی در مورد اقوامی مثل خَزَرها، پِچِنگ‌ها (2) و جز آنها که تاریخ مستندی دارند، اسناد منسجم زبان‌شناختی در اختیار نیست؛ بنابراین، فقط مدارک غیرمستقیم ما را به این باور می‌رساند که همه‌ی این زبان‌ها جزو خانواده‌ی زبان‌های ترکی‌اند.
علاوه بر این، موارد مشخصی هست که در آنها هیچ نشانه‌‌ای از ارتباط شواهد زبانی با گویشوران فرضی آن زبان وجود ندارد، چنانکه قَرلُق‌ها (خَلُخها) چنین وضعی دارند.

2. پیش از تاریخ

شواهد تطبیقی.

مطالعه‌ی تطبیقی زبان‌های ترکی، مغولی، منچو - تونگوزی شواهد گوناگونی درباره‌ی دوران ماقبل تاریخ آنها به دست می‌دهد. وجود وام‌واژه‌های مشترک در دوره‌ی اولیه، تماس نزدیک این گروه‌ها را با یکدیگر و ارتباط داشتن آنها را ثابت می‌کند. اطلاعات زبان‌شناختی به تعیین مناطق اصلی سکونت اقوام ترک و مهاجرت‌های بعدی آنان کمک می‌کند.
از میان تطابق‌های زبانی پذیرفته شده، که تعابیر گوناگونی از آنها شده است، دو نوع برای زبان‌های آلتایی پیش از تاریخ اهمیت خاصی دارند؛ اولی h-/ θ آغازی ترکی f-