نقش انجمنهای علمی در تقویت روحیه کارآفرینی دانشجویان
مینا اکبری (2)
مقدمه
هدف این تحقیق، سنجش رابطه بین شایستگیهای کانونی (3) و روحیه کارآفرینی دانشجویان دانشگاه سمنان است. روش پژوهش، توصیفی همبستگی است. به این منظور پرسشنامههای شایستگیهای کانونی و روحیه کارآفرینی تهیه و پس از تعیین روایی و پایایی آنها برای گردآوری دادههای مورد نیاز مورد استفاده قرار گرفتند. جامعه آماری شامل کلیه 180 نفر دانشجویان عضو انجمنهای علمی دانشجوی دانشگاه سمنان و جامعه نمونه 80 نفر است. جهت تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از اجرای پرسشنامهها، تنکنیکهای آمار توصیفی و استنباطی (رگرسیون خطی، همبستگی و همبستگی جزیی) مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که شایستگیهای کانونی با روحیه کارآفرینی افراد رابطه مثبت و معناداری دارد.1- بیان مساله
امروزه یکی از بزرگترینه مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه، مساله بیکاری است. این معضل به اشکال مختلف بروز میکند و گروه گستردهای از نیروی انسانی کشور، از افراد فاقد تخصص تا متخصصترین افراد، را در بر میگیرد. بیکاری دانش آموختگان آموزش عالی نیز یکی از ابعاد این مساله است. نهادهای آموزشی و سیستم آموزشی در ایران در جهت تربیت کارآفرینی و توسعه آن قدمهای رضایت بخشی برنداشتهاند و در صورت ادامه روند موجود، به نظر میآید نتوانیم کارآفرینانی را به صورت برنامهریزی شده و منظم تربیت نماییم. به همین دلایل شکل گیری یک نهاد – که در زمینه کارآفرینی نقش مؤثری ایفا کند – ضرورت پیدا میکند. به نظر میرسد انجمنهای علمی دانشجویی با توجه به اهداف و کارکردهایی که دارند، میتوانند نقش مهمی در تربیت و توسعه کارآفرینی و ترویج فرهنگ کارآفرینی داشته باشند (جعفر زاده، 1385).
مساله اصلی در جامعه دانشگاهی پایین بودن روحیه کارآفرینی است. دانشگاهها باید پرورش دهند افرادی با جسارت، خلاق، با انرژی فکری همراه با استقامت، تلاش، جستجوگری و کشف پدیدههای نو، دارای اعتماد به نفس و روحیه کارآفرینی باشند. از جمله مهمترین و اصلیترین عوامل موثر بر حرکت از کارآفرین بالقوه به کارآفرین بالفعل یا به عبارت بهتر، بروز روحیه کارآفرینانه در افراد، آموزش و ترویج فرهنگ کارآفرینی و بسط و توسعه عملی آن در جامعه دانش آموختگان کشور از طریق دانشگاهها است (امیر شیبانی، 1371).
2- ادبیات و پیشینه تحقیق
درعصر دانایی، تربیت کارآفرین راهی است که بسیاری از کشورها برای طی کردن مراحل توسعه یافتگی، ناگزیر به انجام آن هستند. در ایران نیز شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به گونهای است که لزوم توجه به حل مشکلات و تنگناها در حال و آینده را طلب میکند. ترکیب جمعیتی جوان کشور، ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و نیز روند مستمر کاهش نفت در اقتصاد کشور سه عامل عمدهای است که موجب میشود سیاستگذاران کلان کشور به منبع قابل اتکایی به جز نفت بیندیشند و بدون شک آن منبع به جز کارآفرینی و مولفههای آن، چیز دیگری نخواهد بود (کردنائیج و همکاران، 1383).کارآفرینی فرایند ابتکار و نوآوری و ایجاد کسب و کار جدید در شرایط پرمخاطره از طریق شناسایی فرصتها و مدیریت تخصص منابع است. کارآفرین بودن مستلزم دارا بودن توانایی عملکرد در شرایط ابهام و ریسکپذیری است (داوری، 1382). به نقل از شیرازی (1385)، ماکس وبر جامعهشناس شهیر آلمانی روحیه کارآفرینی را عامل مهم در تشریح و تبیین چگونگی شکلگیری تمدن نوین صنعتی و سرمایهداری در مغرب زمین میداند. کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش وی عبارتست از: نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد (Collins, etal, 2004) برای کارآفرینان ویژگیهایی را توصیف کردهاند که مهمترین آنها عبارتند از: خلاقیت، توفیق طلبی، آیندهنگری، ریسکپذیری، عزت نفس و منبع کنترل درونی (حسینزاده و اسعدی، 1385؛ صابر، 1381؛ جوکار و همکاران، 1384؛ علوی، 1382).
دانشگاهها نیز به منزله یک نهادی دولتی و خصوصی وظیفه دارند نیروی انسانی متعهد و متخصص برای جامعه تربیت نماید (بنی فاطمه و کوهی، 1385). دانشگاه، کانون و مرکز اصلی تولید علم و دانش است و بسیاری از تحولات و دگرگونیهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در اصل نشأت گرفته از تحولات سازنده و مثبتی است که دانشگاه در بطن جامعه بوجود آورده است. از جمله حرکتهای بسیار سازنده و مثبت در دانشگاهها، تشکیل انجمنهای علمی دانشجویی بوده است که در این راستا طی چند سال گذشته ما شاهد فعالیتهایی از طریق انجمنهای علمی دانشجویی بودهایم. ایجاد بستر و زمینهای مطلوب جهت تجلی استعدادها و برانگیختن خلاقیتها و شکوفایی علمی دانشجویان از جمله مواردی است که انجمنهای علمی دانشگاه با مدیران لایق، مستعد و مسئولیتپذیر بر عهده گرفتهاند. از اینرو باید نسبت به افزایش سطح مشترک و رقابت در میان دانشجویان در فعالیتهای گروهی و تقویت ارتباط آموزشی و پژوهشی در سطح کشور هر چه بیشتر کوشا بوده و در این مسیر گام برداشت (حسنزاده، 1385). این انجمنها حلقه واسط بین دانشجو واستاد بوده که نقش اصلی آنها تبادل بین دانشجو و اساتید و همچنین بین گروهها، دانشکدهها و دانشگاههای مختلف و ایفای نقش در زمینههای گوناگون علمی برای توسعه کشور میباشد (بنی فاطمه و کوهی، پیشین). با توجه به نقشی که برای انجمنهای علمی تصور شده است به نظر میرسد این انجمنها باید در سه زمینه به شرح زیر موجبات شایستگی دانشجویان را فراهم آورند.
دسته اول: مهارتهای مورد نیاز در زمینه زندگی شخصی دانشجویان است که مشتمل بر 5 مولفه زیر میباشد.
1-توانایی جمعآوری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات؛
2- توانایی برنامهریزی و سازماندهی فعالیت ها؛
3- توانایی حل مساله؛
4- قابلیت تفکر انتقادی؛
5- قابلیت بررسی و پذیرش عقاید مختلف؛
دسته دوم: مهارتهای مورد نیاز در زمینه زندگی دانشجویان است که شامل پنج مولفه زیر میباشد:
1-فهم فرهنگی؛
2- توانایی بهره گیری از زبان خارجی؛
3- شناخت و عمل به عناصر رفتار سازمانی؛
4- توانایی برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات؛
5- توانایی محلی اندیشی؛
دسته سوم: در زمینه تواناییهای مرتبط با زندگی شغلی دانشجویان است که شامل شش مولفه زیر میباشد:
1-قابلیت انجام کار گروهی؛
2- قابلیت استفاده از تکنولوژی؛
3- آشنایی با ابزارهای تولید و اشاعه دانش؛
4- داشتن انتظارات شغلی معقول؛
5- درک مثبت از رشته و جهتگیری مثبت نسبت به آن؛
6- داشتن تعهد و اخلاق کار (نوروزی و شایان نژاد، 1385).
بررسی میزان شایستگیهای کانونی در میان دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاههای صنعتی شریف، تهران و مازندران) توسط محمود شارعپور، صادق صالحی و محمد فاضلی (1380) انجام شده است. محققان یاد شده، از مصاحبه با مدیران واحدهای صنعتی، فهرستی از ویژگیهایی که باید دانشجویان آموزش عالی در همه رشتهها دارا باشند، به عنوان «شایستگیهای کانونی» تعیین کردهاند.
عبدالهی (1381)، در یک تحقیق به بررسی عملکرد انجمنهای علمی پرداخته است. در نتیجهگیری تحقیق فوق پیرامون ویژگی، جایگاه و نقش نهادها و انجمنهای علمی در ایران این گونه آمده است: انجمنهای علمی هنوز با هدف استراتژیک خود بسیار فاصله دارند و عملکرد یا نقش علمی و صنفی آنها بسیار ضعیف است.
تحقیق دیگری در زمینه کارآفرینی با عنوان بررسی ویژگیهای کارآفرینی در بین دانش آموختگان علوم انسانی در عرصه نشریات فرهنگی و اجتماعی شهر تهران توسط هزار جریبی (1382) صورت گرفته است. در این تحقیق همچنین نقش دورههای آموزشی دانشگاهی در ایجاد کارآفرینی پرداخته شده است. در این پژوهش نشان داده شده که بین کارآفرینی و دورههای آموزشی انگیزه پیشرفت، ریسکپذیری و خلاقیت رابطه معنی داری وجود دارد.
تحقیقی با عنوان مطالعه و طراحی ساختار سازمانی مراکز و آموزشگاههای کارآفرینی در کشور توسط اسداله کردنائیچ، محمود احمد پورداریانی و شهابالدین شمس (1383)، انجام شده است. در این تحقیق با استفاده از مطالعات تطبیقی مراکز موفق کارآفرینی و با توجه به مبانی نظری طراحی ساختار سازمان و در نظر گرفتن شرایط بومی و منطقهای کشور، ساختار سازمانی مناسب مراکز و آموزشگاههای کارآفرینی طراحی شده است.
در تحقیقی، مشایخ (1383) به بررسی پایگاه اجتماعی خانواده (شغل والدین و سواد والدین) و میزان روحیه کارآفرینی دانشجویان سال چهارم مقطع کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز پرداخته است. نتایج نشان داده که رابطه مثبت و معنی داری بین سواد پدر و روحیه کارآفرینی دانشجویان وجود دارد. همچنین رابطه مثبت و معنی داری بین سواد مادر و روحیه کارآفرینی، شغل مادر و میزان روحیه کارآفرینی، شغل پدر و میزان روحیه کارآفرینی، وجود دارد. ضریب همبستگی بدست آمده بین شغل والدین و روحیه کارآفرینی و سواد والدین و روحیه کارآفرینی بالاتر از میانگین و معنادار بوده است و دانشجویان رشته مدیریت و برنامهریزی آموزشی نسبت به سایر رشتههای دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دارای روحیه کارآفرینی بیشتری بودند. یافتهها در مورد سایر عوامل نظیر جنسیت، تعداد فرزندان، ترتیب تولد فرزندان بر میزان روحیه کارآفرینی از لحاظ آماری معنادار نبود.
شیرازی (1385) به بررسی رابطه جو سازمانی مدارس دولتی با روحیه کارآفرینی در دانش آموزان دختر پایههای دوم و سوم متوسطه شهر اصفهان پرداخته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین جو سازمانی با روحیه کارآفرینی در دانش آموزان رابطه معنیداری وجود دارد. جو مدارس دخترانه متوسطه شهر اصفهان بیشتر گرایش به باز بودن دارد. میزان شاخصهای روحیه کارآفرینی (4) در دانش آموزان بالاتر از میانگین است. بین جو سازمانی با شاخصهای روحیه کارآفرینی رابطه معنیداری وجود دارد. بین شاخصهای جو سازمانی (5) با روحیه کارآفرینی رابطه معنیداری وجود دارد. بین جو هنرستانها و دبیرستانها در ایجاد روحیه کارآفرینی در دانش آموزان تفاوت معنیداری وجود ندارد.
معیارها و ویژگیهای مختلفی که دانش آموختگان آموزش عالی در دنیای امروز، برای ورود به بازار کار داخلی و بینالمللی باید از آن بهرهمند باشند در تحقیقات مختلف خارجی نیز مورد بحث قرار گرفته است.
در سال 1993 در استرالیا تحقیقی صورت گرفته است که هفت شایستگی اساسی را به منزله ملزومات یک فارغالتحصیل دانشگاه اعلام میکند: 1) جمعآوری، تحلیل و سازمان دهی اطلاعات، 2) مبادله اندیشهها و اطلاعات، 3) برنامهریزی و سازماندهی فعالیتها، 4) شرکت در کار گروهی با دیگران، 5) استفاده از اندیشهها و فنون ریاضی، 6) حل مساله و 7) استفاده از تکنولوژی.
اما در تحقیق دیگری که در سال 1994 انجام شد شایستگی دیگری با عنوان «فهم فرهنگی» به هفت شایستگی فوق اضافه شد. منظور محققان از فهم فرهنگی عبارت بوده است از : الف) شناخت زمینه تاریخی، جغرافیایی و سیاسی استرالیا، ب) شناخت مقولاتی چون محیط رقابتی، اولویتهای تکنولوژیک و اجتماعی و پ) جهان کار و اهمیت ملزومات آن.
به نقل از ورنر (1994)، در سال 1991 کمیتهای با عنوان «کمیته مایر» تشکیل شد که از طریق مشاوره با نمایندگان صنایع، شایستگیهای بیشتری را توصیه میکرد. جالب توجهترین مفهومی که این کمیته توصیه میکرد، «داشتن نگرش درست» بود. این کمیته شایستگیها را در سه سطح طبقهبندی کرد: 1) شاستگیهایی که فرد برای کارآمدی و پر بازده نشان داده فعالیتهایش به آنها نیاز دارد، 2) شایستگیهایی که برای انجام دادن فعالیتهایی که نیازمند انتخاب، به کارگیری و انسجام بخشیدن به عناصر هستند، لازم هستند و 3) شایستگیهایی که برای ارزیابی، دوباره شکل دادن به فرآیندها، استفاده از اصول برای تعیین شیوه مناسب انجام دادن کار، و تنظیم معیاری برای قضاوت درباره کیفیت فرآیند لازم هستند.
در کنفرانس جهانی آموزش عالی (یونسکو، 1998) به فارغ التحصیلان دانشگاهها توصیه شده است: 1) منعطف باشند؛ 2) قادر و علاقمند باشند تا در خلاقیت و نوآوری سهیم شوند؛ 3) قدرت فایق آمدن بر شرایط ابهامآمیز را دارا باشند؛ 4) به آموزش مادامالعمر علاقمند و برای آن آماده باشند؛ 5) حساسیت اجتماعی و مهارتهای ارتباطی داشته باشند؛ 6) قادر به انجام دادن کارگروهی باشند؛ 7) مسئولیتپذیر باشند؛ 8) کارآفرین باشند؛ 9) با فرهنگ دیگر آشنا شوند و برای بازار کار بینالمللی آماده باشند و 10) قابلیت آن را داشته باشند که به راحتی در عرصههای مختلف میان رشتهای حرکت کنند و با دانشهایی که بنیان مهارتهای حرفهای را تشکیل میدهند، آشنا باشند.
-توماس بگلی و دیوید بوید (6) (1987)، با انجام تحقیقاتی در زمینه تمایز کارآفرینان و افرادی که واحدهای تجاری کوچک را اداره میکنند، به چند ویژگی از کارآفرینان دست یافتهاند که عبارتند از: نیاز به توفیق (موفقیت)، کانون کنترل، تحمل مخاطره، تحمل ابهام و دارای رفتار نوع الف هستند (رفتار نوع الف یعنی تمایل به انجام کار بیشتر در زمان کمتر).
ریسال (7) (1992)، در پژوهشی که در کشور اندونزی انجام داد، مشاهد ه کرد که از جمله صفات موثر در انتخاب مشاغل کارآفرینان، خلاقیت و نوآوری میباشد.
در تحقیقی دیگر هاتن و رولند (8) (1994)، دریافتند که شرکت در دورههای آموزشی شغلی کوتاه مدت، تغییراتی در خصوص نگرشهای کارآفرینانه ایجاد کرده ا ست. این تغییر در خرده مقیاس مرکز کنترل درونی بیشتر قابل رویت بود.
راشید (9) (2000)، مطالعهای در زمینه نقش آموزش بر افزایش نگرشها و خصوصیات کارآفرینانه انجام داد. برای این منظور از دانشآموزان دبیرستانی استفاده کرده و آنها را در دو گروه 147 نفری جای داد. گروه آزمایش مورد آموزشهای خاص کارآفرینی قرار گرفته و گروه کنترل در حالت انتظار باقی ماندند. نتایج حاکی از آن بود که افراد گروه آزمایش به نحو قابل ملاحظهای نمرات بالاتری در انگیزه پیشرفت، مرکز کنترل درونی، عزت نفس و خلاقیت را به خود اختصاص دادند.
چرویتز (10) (2002)، اعتقاد دارد کارآفرینان افراد موفقی هستند که این موفقیت ناشی از دلایل زیر میباشد: 1- بینش و اکتشاف 2- مالکیت و مسئولیتپذیری 3- تفکر خلاق 4- مشارکت و کار گروهی.
در تحقیقی که لازر (11) (2003)، انجام داد نتیجه گرفت که کارآفرینان، افراد همه کارهای هستند که با وجود داشتن مهارتهای زیاد، در هیچ کدام از آنها متبحر نیستند. وی همچنین مینویسد که افراد با مهارتهای متوازن بیشتر از افراد دیگر احتمال دارد که کارآفرین شوند و همچنین در تحقیق خود نتیجه گرفت که کارآفرینان اغلب افراد بزرگسال تا مسن بوده، اکثراً مرد و اغلب دورههای کارآفرینی را گذراندهاند.
سوال اصلی تحقیق حاضر این است که چه رابطهای بین شایستگی کانونی و روحیه کارآفرینی داشنجویان وجود دارد؟
3- پرسشهای فرعی پژوهش
1-چه رابطهای بین شایستگیهای کانونی لازم در زمینه زندگی شخصی دانشجویان و روحیه کارآفرینی آنها وجود دارد؟2- چه رابطهای بین شایستگیهای کانونی لازم در زمینه زندگی اجتماعی دانشجویان و روحیه کارآفرینی آنها وجود دارد؟
3- چه رابطهای بین شایستگیهای کانونی لازم در زمینه تواناییهای مرتبط با زندگی شغلی دانشجویان و روحیه کارآفرینی آنها وجود دارد؟
4- روش تحقیق
در این پژوهش جهت بررسی میزان همبستگی بین شایستگیهای کانونی و روحیه کارآفرینی اعضاء انجمنهای علمی دانشجویی دانشگاه سمنان از روش تحقیق پیمایشی (12) (زمینهیابی) استفاده شده است. در روش زمینهیابی توجه محقق معطوف به آن نکات و عوامل مهمی است که به نحوی در شناخت گذشته و حال موضوع یا بررسی میزان تغییرات در یک مورد خاص مؤثر است. این نوع تحقیقات، در مقایسه با تحقیقات توصیفی که هدف آنها مطالعه و بررسی تعداد معدودی متغیر در نمونهای وسیع است، برعکس به بررسی تعداد بیشتری متغیر در نمونهای محدود نظر دارد (نادری و سیف نراقی، 1380).5- جامعهی آماری و حجم نمونه
در این پژوهش جامعهی آماری مورد بررسی، کلیهی دانشجویان عضو انجمنهای علمی دانشگاه سمنان به تعداد 180 نفر در سال تحصیلی 87-86 بوده اند. تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان 110 بدست آمد.نمونه از 4 دانشکده گردآوری شده است که ترکیب افراد نمونه از هر دانشکده به شرح نمودار 4 است. دانشکده علوم انسانی با 47/3 درصد بیشترین سهم را در نمونه به خود اختصاص داده است، دانشکده هنر با سهم 18/7 درصدی در رتبه دوم است و دانشکدههای علوم پایه و مهندسی به ترتیب با 17/6 درصد و 16/5 درصد در رتبههای بعدی هستند.
6-ابزار جمعآوری اطلاعات
یکی از مهمترین اقدامات پژوهشگر انتخاب ابزار جمعآوری اطلاعات است. استفاده از پرسشنامه در مقایسه با مصاحبه و مشاهده در اغلب شرایط عملیتر و آسانتر است. زمان و هزینه کمتری مصرف میشود، شرایط یکسانی برای تمام آزمودنیها فراهم میسازد و به محقق امکان میدهد تا نمونههای بزرگتری را مطالعه و بررسی کند (همان). در این تحقیق، پرسشنامه محقق با مقیاس 5 درجه لیکرت به عنوان ابزار جمعآوری اطلاعات انتخاب شد.پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق شامل سه قسمت است؛ ابتدا بخش مشخصات فردی که اطلاعاتی را در مورد شخص پاسخگو جمعآوری کرده است و بخش دوم که شامل پرسشنامه شایستگیهای کانونی اعضاء انجمنهای علمی دانشجویی برای سنجش متغیر مستقل و بخش سوم شامل پرسشنامه روحیه کارآفرینی برای سنجش متغیر وابسته تحقیق در نظر گرفته شد.
پرسشنامه شایستگیهای کانونی اعضاء انجمنهای علمی دانشجویی شامل 20 گویه و پرسشنامه مربوط به روحیه کارآفرینی شامل 41 گویه است.
روایی پرسشنامه: پس از تهیه پرسشنامههای محقق ساخته، آنها به رویت اساتید متخصص این رشته رسید و اصلاحات لازم نیز در برخی از گویهها از نظر درک مفهوم و ارتباط محتوایی به عمل آمد.
اعتبار پرسشنامه: مقصود از اعتبار یک وسیله اندازهگیری، آن است که اگر خصیصه مورد سنجش را با همان وسیله (یا وسیلهای مشابه و یا قابل مقایسه با آن) تحت شرایط مشابه، دوباره اندازه بگیریم، نتایج حاصل تا چه اندازه مشابه، دقیق و قابل اعتماد است. یک وسیله معتبر آن است که دارای ویژگیهای تکرارپذیری و بازپدیدآوری باشد؛ یعنی بتوان آن را در موارد متعدد به کار برد و در همه موارد نتایج یکسان به دست آورد (هومن، 1380).
برای بررسی اعتبار یا قابلیت اعتماد پرسشنامه این پژوهش، از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شده است. در مورد 2 پرسشنامه شایستگیهای کانونی و روحیه کارآفرینی این ضریب محاسبه شده است.
ضریب آلفا برای پرسش نامه نخست شایستگیهای کانونی 0/9 به دست آمده است. مقدار تقریباً بالای آلفا، نشان از قابلیت اعتماد بالای پرسش نامه در مولفه نخست است. این ضریب برای پرسشنامه روحیه کارآفرینی نیز 0/89 به دست آمده که نشان از قابلیت اعتماد بالای این پرسش نامه است. پرسشنامه روحیه کارآفرینی در پژوهشی از (شیرازی، 1385) به کار گرفته شده است که ضریب آلفای کرونباخ برای آن 87 درصد است که نشان از قابلیت اعتماد بالای این پرسشنامه دارد.
7- روش تحلیل دادهها
برای پاسخ به پرسشهای پژوهش، از ضریب همبستگی، ضریب همبستگی جزیی و تحلیل رگرسیونی استفاده میشود. البته باید به این نکته توجه کردکه رگرسیون همه نتایج و پیامدهای ضریب همبستگی را در خود دارد. ابتدا رگرسیون ساده (13) برای تعیین رابطه روحیه کارآفرینی و زندگی شخصی، زندگی اجتماعی و زندگی شغلی، برازش میشود و سپس یک مدل رگرسیون چندگانه پردازش میشود. ضریب همبستگی معمولی نتایجی معادل رگرسیون یک متغیره دارد و ضریب همبستگی جزیی نتایجی معادل با رگرسیون چندگانه. هنگامی که رگرسیون یک متغیر مستقل (زندگی شخصی) را روی یک متغیر وابسته (روحیه کارآفرینی) به دست میآوریم، در اصل تأثیر متغیرهای مستقل دیگر را در نظر نگرفتهایم. (14) اگر مدل رگرسیونی تک متغیره یا ضریب همبستگی معمولی را برای هر یک از متغیرهای مستقل به دست آوریم، این مساله ممکن است پیش آید، به همین خاطر است که در کنار استفاده از ضریب همبستگی معمولی، همبستگی جزیی متغیرها و در کنار رگرسیون یک متغیره رگرسیون چند گانه نیز محاسبه شده است.8- یافتههای پژوهش
پیش از انجام تحلیل رگرسیونی، ضرایب همبستگی و همبستگی جزیی متغیرها محاسبه و تحلیل میشود.جدول 1: همبستگی مولفههای شایستگیهای کانونی و کارآفرینی
|
ضریب همبستگی دو متغیره معمولی |
||
زندگی شخصی |
زندگی اجتماعی |
زندگی شغلی |
|
کارآفرینی |
(0/00) 0/403 |
(0/00) 0/413 |
(00/0) 0/451 |
جدول 2: همبستگی جزیی مولفههای شایستگیهای کانونی و کارآفرینی
|
ضریب همبستگی جزیی دو متغیره |
||
زندگی شخصی |
زندگی اجتماعی |
زندگی شغلی |
|
کارآفرینی |
(0/09) 0/18 |
(0/80) 0/18 |
کنترل |
رگرسیون چندگانه ابزاری مناسب برای یافتن ارتباط میان متغیرهاست. مدل رگرسیون چندگانه برابر است با:
در رگرسیون یک متغیر وابسته وجود دارد که میخواهیم ارتباط آنرا با متنغیرهای مستقل پیدا کنیم. در اینجا متغیر وابسته روحیه کارآفرینی است و متغیرهای مستقل زندگی شخصی، زندگی اجتماعی و زندگی شغلی میباشند.
در اینجا چون متغیرها هم مقیاس هستند،
پس از یافتن ارتباط متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، میبایست آزمون شود که آیا ضریب رگرسیونی هر متغیر تفاوت معنیداری با صفر دارد یا نه که اگر تفاوتی با صفر نداشته باشد از مدل کنار میرود. برای آزمون تساوی ضریب رگرسیونی با صفر
از آزمون t استفاده میشود
و برای آن سطح معنیداری به دست میآوریم که اگر سطح معنیداری کمتر از 0/05 باشد فرض صفر رد میشود و اگر سطح معنی داری بیشتر از 0/05 باشد فرض صفر رد نمی شود.
پرسش یکم پژوهش: چه رابطهای میان شایستگیهای کانونی لازم در زمینه زندگی شخصی دانشجویان و روحیه کارآفرینی آنها وجود دارد؟
جدول 3: ضرایب مدل رگرسیونی زندگی شخصی و کارآفرینی
|
ضریب رگرسیونی |
آماره t |
سطح معنیداری |
ثابت |
2/8 |
12/5 |
0 |
زندگی شخصی |
0/27 |
4/1 |
0 |
پرسش دوم پژوهش: چه رابطهای میان شایستگی کانونی لازم در زمینه زندگی اجتماعی دانشجویان و روحیه کارآفرینی آنها وجود دارد؟
جدول 4: ضریب مدل رگرسیونی کارآفرینی و زندگی اجتماعی
|
ضریب رگرسیونی |
آماره t |
سطح معنیداری |
ثابت |
2/9 |
14 |
0 |
زندگی شخصی |
0/25 |
4/3 |
0 |
پرسش سوم پژوهش: چه رابطهای میان شایستگی کانون لازم در زمینه زندگی شغلی دانشجویان و روحیه کارآفرینی آنها وجود دارد؟
جدول 5: ضرایب مدل رگرسیونی کارآفرینی و زندگی شغلی
|
ضریب رگرسیونی |
آماره t |
سطح معنیداری |
ثابت |
2/8 |
13/5 |
0 |
زندگی شخصی |
0/25 |
4/8 |
0 |
به طور کلی، رابطه متغیر روحیه کارآفرینی و متغیر زندگی شغلی با توجه به ضریب 0/25 مستقیم و خطی است و به این معنی است که با افزایش یک واحد متغیر ویژگیهای سیستم، 0/25 به میانگین متغیر روحیه کارآفرینی افزوده میشود.
تا به حال ما به بررسی تک به تک متغیرها و رابطه آنها با متغیر وابسته بدون حضور سایر متغیرها پرداختیم، حال میخواهیم به بررسی رابطه متغیرها با هم بپردازیم. برای این منظور، یک مدل رگرسیون چندگانه برازش میشود. از روش گام به گام برای انتخاب متغیرهای مدل رگرسیونی استفاده شده است. در روش گام به گام تنها متغیرهای معنیدار در حضور سایر متغیرها وارد مدل میشوند در جدول 6 نتایج برازش رگرسیون چندگانه به روش گام به گام آمده است.
جدول 6: ضرایب مدل رگرسیونی کارآفرینی و شایستگیهای کانونی
|
ضریب رگرسیونی |
آماره t |
سطح معنیداری |
ثابت |
2/8 |
13/5 |
0 |
زندگی شخصی |
0/26 |
4/8 |
0 |
9- مدل رگرسیونی برای هر دانشکده
در زیر، مدل رگرسیون چندگانه به طور جداگانه برای هر دانشکده برازش شده است. یکی از فروض اساسی رگرسیون نرمال بودن دادهها است. به دلیل اینکه دادهها از میانگین گیری متغیرهای دیگر (پرسشها) بدست آمدهاند طبق قضیه حد مرکزی اگر تعداد نمونه هر دانشکده بیش از 30 باشد توزیع متغیر وابسته نرمال خواهد بود. در اینجا تنها دانشکده علوم انسانی است که تعداد نمونه آن بیش از 30 میباشد، و مدل رگرسیونی برای سایر دانشکدهها با چشمپوشی از این فرض حاصل آمدهاند که نمی توان به آنها اعتماد کرد.دانشکده علوم انسانی: برای این دانشکده مدل رگرسیونی گام به گام تنها متغیر زندگی شغلی را در مدل نگه داشته است. این مدل شامل ثابت رگرسیونی به مقدار 2/3 و سطح معنیداری صفر؛ یعنی اختلاف معنیداری با صفر دارد، و متغیر زندگی شغلی به مقدار 0/37 که این متغیر نیز معنیدار است. این نتیجه مشابه با نتیجه کلی رگرسیون چندگانه است (جدول 7).
جدول 7: ضرایب مدل رگرسیونی کارآفرینی و شایستگیهای کانونی (دانشکده علوم انسانی)
|
ضریب رگرسیونی |
آماره t |
سطح معنیداری |
ثابت |
2/3 |
8/8 |
0 |
زندگی شخصی |
0/37 |
5/2 |
0 |
جدول 8: ضرایب مدل رگرسیونی کارآفرینی و شایستگیهای کانونی (دانشکده علوم پایه)
|
ضریب رگرسیونی |
آماره t |
سطح معنی داری |
ثابت |
2/3 |
4/4 |
0/001 |
زندگی شخصی |
0/41 |
2/9 |
0/012 |
جدول 9: ضرایب مدل رگرسیونی کارآفرینی و شایستگیهای کانونی (دانشکده فنی و مهندسی)
|
ضریب رگرسیونی |
آماره t |
سطح معنیداری |
ثابت |
1/37 |
1/3 |
0/21 |
زندگی شخصی |
0/6 |
2/2 |
0/045 |
جدول 10: ضرایب مدل رگرسیونی کارآفرینی و شایستگیهای کانونی (دانشکده هنر)
|
ضریب رگرسیونی |
آماره t |
سطح معنی داری |
ثابت |
3/02 |
8/1 |
0 |
زندگی شخصی |
0/26 |
2/4 |
0/03 |
10- نتیجه گیری
با توجه به پاسخهای دریافت شده از دانشجویان در ابعاد سه گانه شایستگیهای کانونی این تحقیق که در اکثر گویهها پاسخها از حد متوسط به بالا میباشد، و با در نظر گرفتن تجربه اندک انجمنهای علمی دانشجویی میتوان اظهار داشت که نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات پیشین هماهنگی دارد. به عنوان نمونه در ارتباط با بعد ارتقاء مهارتهای زندگی شخصی توسط انجمنهای علمی میتوان به یکی از یافتههای تحقیق حاضر که در ارتباط با توانایی حل مساله و قابلیت تفکر نقادانه میباشد میتوان به قاطع اظهار کرد که انجمنهای مورد مطالعه در جامعه تحقیق به درستی در زمینه ارتقاء مهارتهای یاد شده تلاش نمودهاند. پژوهش پیراهری (1379) نشان داد که انجمنهای علمی میتوانند در ارتقاء تواناییهای شخصی دانشجویان مؤثر باشد.یکی دیگر از ویژگیهای کانونی انجمنهای علمی، پرداختن به ابعاد زندگی اجتماعی دانشجویان میباشد. بعد زندگی اجتماعی را مهارتهایی چون آشنایی با قوانین و فنون برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات و همچنین شناسایی امکانات محلی و منطقهای میباشد. یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که انجمنهای علمی دانشگاه مورد مطالعه از نظر دانشجویان توانسته است بیش از 75 درصد از انتظارات دانشجویان را پاسخ دهد. از این رو میتوان اظهار داشت که یافتههای این تحقیق با نتایج تحقیق شارع پور و فاضلی (1380) و نیازی (1385) همسو میباشد.
ارتقاء مهارتهای زندگی شغلی یکی دیگر از ویژگیهای کانونی انجمنهای علمی بود که در تحقیق حاضر مورد مطالعه قرار گرفت. آنچه همواره نگران کننده بوده است نقش دانشگاهها در آشنا کردن دانشجویان با بازار کار و آموزش مهارتهای فنی و رفتاری مورد نیاز بازار اشتغال میباشد. یافتههای مربوط به گویههای این متغییر نیز مانند دو متغییر قبلی نشان میدهد که دانشجویان از روند فعالیت انجمنهای علمی بیش از 60 درصد فعالیت دارند. این یافتهها موید نتایج تحقیقات شارع پور و فاضلی، کمیته مایر (1991)، کنفرانس جهانی آموزش عالی یونسکو (1998) میباشند.
اما سوال اصلی تحقیق این بود که شایستگیهای کانونی در سه بعد تعریف شده در چارچوب نظریات تحقیق حاضر تا چه اندازه توانسته است روحیه کارآفرینی دانشجویان را ارتقاء بخشد.
همانطور که در ادبیات تحقیق اشاره شد روحیه کارآفرینی به عنوان متغییر وابسته در قالب مولفههای خلاقیت، تمایل به مخاطرهپذیری، مرکز کنترل درونی، عزت نفس، نیاز به توفیق طلبی، آیندهنگری تعریف شده است. هر چند که بر اساس مدلهای رگرسیون اجرا شده چند متغیره و تک متغیره ضرایب همبستگی بین شایستگیهای کانونی و روحیه کارآفرینی چندان قوی نمی باشد اما هنگامی که به تک تک مولفههای روحیه کارآفرینی میپردازیم پاسخهای دانشجویان به گویههای مورداستفاده در تحقیق نشان از نقطه امید و مثبت به نتایج عملکرد انجمنهای علمی میباشد. لذا می توان اظهار داشت که نتایج این تحقیق یافتههای تحقیقات پیشین مانند منصوری (1385)، کنفرانس جهانی آموزش عالی یونسکو (1998)، تحقیقات استرالیا (1993) همسو میباشد.
ابزار سنجش مورد استفاده در تحقیق حاضر دارای سه سوال باز بود که به منظور اطمینان خاطر از پاسخ جامعه نمونه به سوالات بسته طراحی شده بود در پاسخ به اینکه دانشجویان چه نوع کاری را ترجیح میدهند اکثراً تمایل خود را به تنوع در کار و ریسکپذیری و استقلال و علاقه به خلاقیت و نوآوری و آیندهنگری و سایر مولفههای روحیه کارآفرینی نشان دادند. این یافتهها حاکی از آن است که عضویت در انجمنهای علمی دانشجویی توانسته است در روحیه کارآفرینی دانشجویان به طور قابل ملاحظهای تأثیر بگذارد. یافتههای سوالهای باز تحقیق حاضر نیز با یافتههای تحقیقات پیشین هماهنگ و همسو میباشد.
شایسته است که سازمانها و نهادهای علمی مختلفی ایجاد شود تا هر کدام بر اساس اهداف تعیین شده به فعالیت در مسیر علم و دانش بپردازند. یکی از این سازمانها و نهادهای علمی، دانشگاهها هستند. در حقیقت میتوان ادعا کرد که دانشگاهها در هر کشور مهمترین عامل و نهاد در گسترش مرزهای دانش تلقی میشوند. از این رو توجه اساسی به دانشگاهها در زمینههای گوناگون باعث رونق گرفتن آنها میشود. دانشگاهها نیز به منزله یک نهادی دولتی و خصوصی وظیفه دارند نیروی انسانی متعهد و متخصص برای جامعه تربیت نماید (بنی فاطمه و کوهی، 1385).
دانشگاه، کانون و مرکز اصلی تولید علم و دانش است و بسیاری از تحولات و دگرگونیهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در اصل نشأت گرفته از تحولات سازنده و مثبتی است که دانشگاه در بطن جامعه بوجود آورده است. از جمله حرکتهای بسیار سازنده و مثبت در دانشگاهها، تشکیل انجمنهای علمی دانشجویی بوده است که در این راستا طی چندسال گذشته ما شاهد فعالیتهایی از طریق انجمنهای علمی دانشجویی بودهایم. ایجاد بستر و زمینهای مطلوب جهت تجلی استعدادها و برانگیختن خلاقیتها و شکوفایی علمی دانشجویان از جمله مواردی است که انجمنهای علمی دانشگاه با مدیران لایق، مستعد و مسئولیتپذیر بر عهده گرفتهاند. از این رو باید نسبت به افزایش سطح مشترک و رقابت در میان دانشجویان در فعالیتهای گروهی و تقویت ارتباط آموزشی و پژوهشی در سطح کشور هر چه بیشتر کوشا بوده و در این مسیر گام برداشت (حسنزاده، 1385). این انجمنها حلقه واسط بین دانشجو و استاد بوده که نقش اصلی آنها تبادل دانش بین دانشجو و اساتید و همچنین بین گروهها، دانشکدهها ودانشگاههای مختلف و ایفای نقش در زمینههای گوناگون علمی برای توسعه کشور میباشد (بنی فاطمه و کوهی، 1385). هر نظام آموزشی معمولاً دو هدف اساسی را دنبال میکند:
1-تربیت کادر متخصص و علمی
2- ایجاد نوآوری که منبع اصلی خلاق بودن سیستم آموزشی – پژوهشی است.
در بیشتر کشورهای در حال توسعه معمولاً وظیفه دوم به خوبی انجام نمیشود. از این رو بین دانشگاه و صنعت (و تجارت) فاصله زیادی ایجاد شده و ارتباط بین جامعه و دانشگاه در این زمینه ضعیف است.
انجمنهای علمی میتوانند بعنوان حلقه واسط میان دانشگاه و صنعت عمل کرده و بستر مناسبی فراهم نمایند تا نوآوری و ایدههای جدید کارآفرینان تجاری شده و برای صاحبان آنها ایجاد اشتغال و درآمد کنند و عاملی جهت رونق بخشیدن به اقتصاد ملی و افزایش رفاه عمومی باشند.
از سوی دیگر بوروکراسی حاکم بر فضای دانشگاهی در طول زمان به گونهای شکل گرفته است که برقراری ارتباط مستقیم با جامعه و بخشهای مختلف اقتصادی برای دانشگاه دشوار است. اما انجمنهای علمی به دلیل برخورداری از ساختارهای ساده و تشکیلات منعطفتر میتوانند سریعتر و با هزینه کمتر با جامعه ارتباط برقرار کرده و برای ایدهها و نوآوریها بازاریابی کنند و از سوی دیگر نیازهای بازار را به کالاها و خدمات دانشگاهی (علمی، تکنولوژیکی و ...) تأمین نموده و پل ارتباطی دانشگاه و صنعت باشند (خرم، 1385).
11- پیشنهادهای کاربردی و اجرایی
1-تحقیقات حاکی از اکستابی و قابل آموزشی بودن کارآفرینی است (هیستریچ و پیترز، 2002)، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که افراد از بدو تولد کارآفرین نبوده بلکه با توجه به فرهنگ و زیر فرهنگ و همکاران و همسالان و آموزش دارای روحیه کارآفرینی میشوند. پس ضرورت توجه به آموزش افراد وغنیسازی فرهنگ و محیطی که افراد در آن بسر میبرند لازم و ضروری است همچنین توجه به آموزش افراد در این زمینه و گنجاندن برنامههای کارآفرینی و خلاقیت در دروس از دبستان تا دانشگاه و خصوصاً آموزش افراد در دانشگاهها قبل از فارغالتحصیلی و ورود به بازار کار از وظایف مسئولین در این زمینه میباشد. از جمله راهکارهای مؤثر میتوان استفاده از آموزش حل مساله و خلاقیت در دروس مختلف را پیشنهاد کرد.
2- شایستگیهای کانونی مجموعهای از ویژگیها و مهارتهای مورد نیاز فرد برای زندگی میباشد و دامنه کاربرد این شایستگیها بسیار فراتر از عرصه شغل است. این ویژگیها به شرط تحقق یافتن در افراد، قادرند کل زندگی (شخصی، شغلی و اجتماعی) را برای آنها بهرهورتر و مفیدتر سازند. با تکیه بر این موارد، لزوم توجه به آموزش این ویژگیها در دانشگاهها ضروری است. ابتدا با معرفی دقیق این ویژگیها و کاربرد آنها به دانشجویان و سپس گنجاندن آنها در برنامههای آموزشی دانشگاهها میتوان در جهت تحقق این امر اقدام کرد.
3- تشویق و ترغیب دانشجویانی که در شرف فارغالتحصیلی هستند، در جهت راهاندازی کسب وکارهای کارآفرینانه و ایجاد آموزشهای شروع کسب و کارهای تجاری برای فارغ التحصیلان دانشگاه ها.
4- برگزاری سمینارها و کارگاههای آموزشی در زمینه کارآفرینی.
5- با توجه به اهمیت شاخص انگیزه پیشرفت و منبع کنترل درونی، باید به شیوههای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی پرداخت، به گونهای که به فعالیت دانشجو، ارزش و بهای بیشتری داده شود و از این رهگذر او را به تلاش و کوشش بیشتر برای کسب موفقیت سوق داد و از نقش منفی مواردی چون تأکید بر تواناییهای ذهنی غیرقابل تغییر، بخت و اقبال، شانس و کمک دیگران و یا پیشرفتهای ناشی از رابطه که انگیزه تلاش و کوشش را در انسان تخریب و تضعیف مینماید، جلوگیری نمود. این را نباید فراموش کردکه پیامدهای مثبت رفتاری که به علتهای درونی همچون توانایی و کوشش نسبت داده میشود، در افراد منجر به احساس غرور، عزت نفس و اعتماد به خود میشود.
پینوشتها:
1. استادیار دانشگاه تربیت معلم.
2. دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه سمنان.
3. مهارتهای زندگی شخصی، زندگی اجتماعی و زندگی شغلی.
4. انگیزه پیشرفت، عزت نفس، خلاقیت، منبع کنترل درونی، آیندهنگری، ریسکپذیری.
5. بازدارندگی، روحیه، عدم جوشش، کنارهگیری، مراعات، تاکید بر تولید و نفوذ
6. Begley. T.M, & Boyd.D.P
7. Rissal
8. Hatten & Ruhland
9. Rasheed
10. Richard . A. Cherwitz
11. Lazer. P. Edvard
12. Survey Research
13. رگرسیونی که دارای یک متغیر مستقل است.
14. متغیرهای مستقلی که همراه این متنغیر مستقل سنجیده شدهاند که عبارتند از: زندگی اجتماعی و زندگی شغلی.
1.احمدپور داریانی، محمود، آیا کارآفرینی استراتژی دانشگاه را تغییر میدهد؟ مجله رهیافت، شماره 29، 1382.
2. امیرشیبانی، محمدعلی، محدودیتهای رشد و تأثیر انجمنهای علمی و تخصصی در ایران. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، 1371.
3. امیر شیبانی، محمدعلی، نگرش تاریخی به انجمنهای علمی در ایران، مجله رهیافت، شماره 6، 1373.
4. بنی فاطمه، حسین. کوهی، کمال، بررسی موانع و مشکلات انجمنهای علمی – دانشجویی، مجموعه مقالات نخستین سمینار آسیبشناسی انجمنهای علمی دانشجویی در ایران. چهارمحال بختیاری: انتشارات دانشگاه شهرکرد، 1385.
5. پیراهری، نیر، عوامل و موانع توسعه عملکرد انجمنهای علمی در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم اجتماعی، 1379.
6. جوکار، عباس و همکاران، فرهنگ اصطلاحات کارآفرینی. تهران: سازمان سنجش آموزش کشور، 1384.
7. حسنزاده و صدیقه (رویا)، کارکرد انجمنهای علمی دانشجویی در زمینه نوآوری کارآفرینی و توسعه فرصتها، مجموعه مقالات نخستین سمینار آسیب شناسی انجمنهای علمی دانشجویی در ایران. چهار محال بختیاری: انتشارات دانشگاه شهرکرد، 1385.
8. خرم، سید محمد، کارکرد انجمنهای علمی – دانشجویی در زمینه نوآوری و توسعه فرصتهای شغلی، مجموعه مقالات نخستین سمینار آسیبشناسی انجمنهای علمی دانشجویی در ایران، چهارمحال بختیاری: انتشارات دانشگاه شهرکرد، 1385.
9. دلاور، علی، روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی، تهران: مؤسسه نشر ویرایش، 1379.
10. سید نژاد، اکرم، تعیین راهبردهای حمایتی دانشگاه و دولت از انجمنهای علمی دانشجویی، مجموعه مقالات نخستین سمینار آسیبشناسی انجمنهای علمی دانشجویی در ایران، چهارمحال بختیاری: انتشارات دانشگاه شهرکرد، 1385.
11. سیفزاده، علی، موانع رشد و توسعه انجمنهای علمی – دانشجویی دانشگاهها، مجموعه مقالات نخستین سمینار آسیبشناسی انجمنهای علمی دانشجویی در ایران. چهارمحال بختیاری: انتشارات دانشگاه شهرکرد، 1385.
12. شارعپور، محمود؛ صالحی، صادق؛ فاضلی، محمد، بررسی میزان شایستگیهای کانونی در میان دانشجویان و مطالعه موردی: دانشگاههای شریف، تهران و مازندران؛ نامه علوم اجتماعی – شماره 18، به سفارش مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، 1380.
13. شکاری، عباس، مسایل انجمنهای علمی دانشجویی و راهکارهای آن، مجموعه مقالات نخستین سمینار آسیبشناسی انجمنهای علمی دانشجویی در ایران، چهارمحال بختیاری: انتشارات دانشگاه شهرکرد، 1385.
14. شیرازی، هما، بررسی رابطه جو سازمانی مدارس دولتی با روحیه کارآفرینی در دانش آموزان دختر پایههای دوم و سوم متوسطه شهر اصفهان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا، 1385.
15. سابر، فیروزه، راههای توسعه کارآفرینی زنان در ایران، تهران: روشنگران و مطالعات زنان، 1381.
16. عباسی، مهدی و عظیمی، حمید، کانونهای دانشجویی باتلر، کانون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، 1379.
17. عبدالهی، محمد، عملکرد انجمنهای علمی در زمینه ترویج و توسعه علم و اخلاق علمی، مجله جامعهشناسی ایران، دوره چهارم، شماره 1، 1381.
18. علوی، سید ابوالفضل، کارآفرینی و رسالت دانشگاه ، مجله رهیافت، شماره 29، 1382.
19. فاضلی، محمد و شارعپور، محمود، ساختار و کارکرد انجمنهای علمی دانشجویی، اداره کل امور فرهنگی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، 1383.
20. کردنائیج، اسداله، احمدپور داریانی، محمود. شمس، شهابالدین، طراحی ساختار سازمانی مراکز و آموزشگاههای کارآفرینی در کشور، ویژه نامه مدیریت، شماره 39، 1383.
21. مشایخ فرحناز، بررسی رابطه پایگاه اجتماعی خانواده و میزان روحیه کارآفرینی دانشجویان پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز، 1383.
22. منصوری، اردشیر، انجمنهای علمی دانشجویی؛ کارکردها، رسالتها، مجموعه مقالات نخستین سمینار آسیبشناسی انجمنهای علمی دانشجویی در ایران، چهارمحال بختیاری: انتشارات دانشگاه شهرکرد، 1385.
23. نادری، عزتالله و سیف نراقی، مریم، روشهای تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی. تهران: دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، 1380.
24. نوروزی، زهرا و شایان نژاد، محمد، عوامل توسعه انجمنهای علمی – دانشجویی، مجموعه مقالات نخستین سمینار آسیبشناسی انجمنهای علمی دانشجویی در ایران، چهارمحال بختیاری: انتشارات دانشگاه شهرکرد، 1385.
25. نیازی، محسن، انجمنهای علمی دانشجویی و نقش آن در جامعهپذیری دانشجویان، مجموعه مقالات نخستین سمینار آسیبشناسی انجمنهای علمی دانشجویی در ایران، چهارمحال بختیاری: انتشارات دانشگاه شهرکرد، 1385.
26. هزارجریی، جعفر، توسعه کارآفرینی و دانش آموختگان، فصلنامه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، شماره 30، 1382.
27. هومن، حیدرعلی، شناخت روش علمی در علوم رفتاری. تهران: سلسله، 1380.
28. هیستریچ، رابرت. دی و پیترز، مایکل پی، کارآفرینی، ترجمه فیض بخش، علیرضا مو تقی یاری، حمیدرضا، تهران: مؤسسه انتشارات علمی، 1383.
منبع مقاله :
صالحیامیری، رضا، (1388)، مجموعه مقالات دانشگاه؛ کارآفرینی و توسعه، تهران: پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}