نویسنده: محمود رامیار

 

سخن مسلم و قطعی درباره‌ی ترتیب آیه‌ها و طرز قرار گرفتن آنها در سوره‌ها، به این صورتی كه امروزه در مصاحف موجوده می‌یابیم، بی‌گفتگو اینست كه: این ترتیب، وابسته به توقیف نبی اكرم و فرود آمده از جانب خدای تعالی است و برای رأی و اجتهاد، در این زمینه مجال و جولانگاهی باقی نمانده است. این جبرئیل بوده كه طبق روایات وارده، هرگاه فرود می‌آمد و آیتی به همراه داشت، موضع و جایگاه هر آیه‌ای را در سوره‌ی مربوطه‌اش تعیین می‌كرد، آنگاه رسول خدا آن را بر یارانش فرو می‌خواند و به نویسندگان وحی فرمان می‌داد كه آن را در جای خود بنگارند. حضرتش در طی زندگی آیات قرآنی را بارها ضمن نمازها، خطبه‌ها، حكم‌ها، موعظه‌ها و بخصوص به هنگام نزول آیات، بعد هم بارها و به كرات بر بندگان خدا فرو خوانده است. روایات می‌گویند كه هر سال جبرئیل یكبار قرآن را با او برابر می‌كرد، و در آخرین سال آن مقابله و برابری دوبار پیش آمد. (1) ترتیب آیه‌ها در آن هنگام به همین سان بود كه امروز در میان دستان ما و پیش روی ماست و برای هیچ‌كس، اعم از یاران وفادار او و خلفای راشدین، و یا بعدی‌های آنان در ترتیب چیزی از آیات قرآنی، جای كوچكترین تصرف و تغییری نمانده است. گردآوری زمان ابوبكر، چیزی جز این نبود كه قرآن را از روی سنگ‌های سپید و استخوان شانه‌ها در صحفی تدوین كنند. و جمع آن در عهد عثمان تنها نقل آن از صحف به مصاحفی بود و هر دوی این عمل، درست به همان ترتیبی بود كه پیامبرگرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) تعیین فرموده بود. اجماع و نصوص مترادفه، بر اینكه ترتیب آیات توقیفی است، جای گفتگویی نمی‌گذارد. از آنان كه اجماع را در این باره حكایت كرده‌اند زركشی در البرهان و ابوجعفر بن الزبیر در مناسبات و سیوطی در اتقان است. (2)
البته این اجماع متكی به نصوص فراوانی است كه قسمتی از آنها تاكنون ذكر شده و به پاره‌ای دیگر برای نمونه اشاره خواهد شد:- در داستان زید بن ثابت (3) كه گفت: «زمان نبی اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قرآن را از رقعه‌ها گرد می‌آوردیم.» و نیز درباره‌ی ترك «بسم الله» در صدر سوره‌ی براءة، ابن عباس علت آن را از عثمان پرسید و او پاسخ داد: «سوره‌ها به شماره‌های معین بر پیامبر خدا فرود می‌آمد. چون چیزی بر او وحی می‌شد كسی از نویسندگان وحی را می‌خواند كه آن را بنویسد و می‌فرمود: این آیات را در سوره‌ای كه چنین و چنان است بگذار. انفال از سوره‌های اولیه‌ی نازل شده در مدینه بود و براءة آخرین نازل شده‌ی قرآن است. داستان این یكی شبیه داستان آن دیگری بود. پس گمان بردم كه این از آن است. بدینجهت این دو را كنار هم نهادم و میانشان «بسم الله الرحمن الرحیم» ننهادم و آن را جزء سبع طوال قرار دادم.» (4)
در این روایت عثمان از نزول سوره‌ها به شماره گفتگو می‌كند و باز در میان نصوص و روایات مختلفه این سخنان را می‌یابیم كه عثمان بن ابی العاص گفت: «نزد رسول خدا نشسته بودم كه ناگاه حضرت به بالا نگریست، سپس چشم به پائین افكند و گفت: «جبرئیل نزد من آمد و گفت كه این آیه را در این جایگاه از سوره قرار دهم:
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَ إِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى ... (5)
و باز آنچه را كه بخاری از عبدالله بن زبیر نقل می‌كند كه گفت:‌ به عثمان گفتم آیه‌ی
«وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْوَاجاً» (6)
را آیه‌ی دیگری نسخ كرده است. پس چرا آن را نوشتید؟ گفت: «ای برادر زاده! چیزی از آن را از جایش تغییر نخواهم داد» (7). یعنی هر آنچه بوده چنانكه بوده نگهداشته است.
و نیز در روایتی عمر گفت از پیامبر از هیچ چیز بیشتر از كلاله نپرسیدم تا با انگشت به سینه‌ام زد و فرمود: آیه‌ی تابستانی كه در آخر سوره‌ی نساء است ترا كفایت می‌كند. (8) همچنین روایات صحیحه‌ای كه از قرائت نبی اكرم درباره‌ی سوره‌های مختلفه نقل كرده‌اند دلالت آشكار و روشن بر ترتیب آیه‌ها در آن دوره دارد. مانند سوره‌های بقره و آل عمران و نساء در حدیث حذیفه و سوره‌ی الاعراف در صحیح بخاری است كه آن را به نماز مغرب می‌خواند و سوره‌ی «قد افلح المؤمنون» را كه نسائی نقل می‌كند و یا سوره‌ی «روم» را كه به روایت طبرانی به نماز صبح قرائت می فرمود. در كتب سنت احادیث بسیاری داریم كه پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی قرآن را بر نویسندگان وحی می‌خواند ترتیب آیات را نیز به آنان می‌فرمود. (9)
روایات صحیحه در این باره در كتب عامه و خاصه فراوان و همه‌ی آنها به روشنی دلالت می‌كند كه پیغمبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) آیات قرآنی را در برابر یاران خود چنان می‌خواند كه ما امروز می‌خوانیم و مجالی برای ابراز شك و تردید و یا وهمی در این باره باقی نمانده است.

پی‌نوشت‌ها

1.صحیح بخاری: كتاب 161 المناقب باب25 و كتاب 79 الاستئذان باب43، صحیح مسلم: كتاب 44، فضائل الصحابه حدیث 98 و 99، سنن ابن ماجه: كتاب 6 الجنائز باب 63، طبقات ابن سعد: جزء 2 قسم 2 ص 3 و 40، مسند احمد بن حنبل1: 230، 275، 325، 326، 362، 399، و 6: 282، مسند طیالسی: حدیث 1373.
2.الاتقان سیوطی1: 60 نوع هجدهم فصل ترتیب آیات.
3.مقدمتان49، اتقان نوع 18، برهان1: 237.
4.تفسیر طبری1: 34، 35، مقدمتان40، مصاحف31، ابوشامه 61، برهان1: 234 و 235، مجمع البیان5: 2.
5.سوره‌ی 16 النحل: آیه‌ی 90.
6.سوره‌ی بقره آیه‌ی 240.
7.سیوطی: اتقان1: 60 نوع 18 فصل.
8.ابن سعد3: 1/ 202، ابن عساكر5: 133.
9.برای نمونه رجوع كنید: ‌صحیح بخاری، كتاب تفسیر القرآن باب18، كتاب الاحكام باب97، مسند احمد3: 120 و 4: 381 چاپ قاهره 1313هـ.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم