نویسنده: رحیم رئیس‌نیا


 

ادبیات ترکی در قرن سیزدهم/ نوزدهم، به ویژه از دوره‌ی تنظیمات، تحت تأثیر تمدن و فرهنگ و ادبیات غربی، وارد دوران جدیدی شد که تا روزگار ما ادامه دارد؛ دورانی که از چنین مراحلی گذشته است: در حدود بیست سال پس از صدور خط همایون گلخانه و اعلان تنظیمات سیاسی، ادبیات تنظیمات، به مثابه یکی از دستاوردهای اصلاحات آن دوره، با انتشار روزنامه‌ی ترجمان احوال در 1276-1277 نضج گرفت و تا آغاز جریان ادبیات جدیده با انتشار بخش ادبیات مجله‌ی ثروتِ فنون (1) به سردبیری توفیق فکرت (2) در 1314 ادامه یافت. (3) نمایندگان این جریان ضمن به کارگیری انواع ادبی ادبیات دیوانی، به منظور ارتباط با افکار عمومیِ رو به گسترش، در پرتو توسعه‌ی چاپ و مطبوعات و تئاتر و امثالهم، به آفرینش نوع‌های جدیدی چون مقاله، نقد، نمایشنامه، داستان کوتاه، رمان و سایر انواع ادبی متأثر از ادبیات اروپا، پرداختند. ضرورت روی آوری به افکار عمومی و بیدار کردن مردم، که خود از ترقی خواهی و آزادی‌طلبی این روشنفکران مایه می‌گرفت، سادگی و عوام فهم شدن زبان و فاصله گرفتن از زبان مطنطن و غامض ادبیات دیوانی را ایجاب می‌کرد.
برجسته‌ترین نمایندگان جریان ادبی مورد بحث عبارت بودند از: ابراهیم شناسی (1242-1288)؛ نامق کمال (1256-1305)؛ ضیاء پاشا (1240-1297)؛ احمد مدحت افندی (1260-1330) و عبدالحق حامد طرخان (1268-1356). (4)
با سپرده شدن مسئولیت امور تحریریه‌ی مجله‌ی هفتگی ثروت فنون به توفیق فکرت در 1313 و گرد آمدن گروهی از نویسندگان و شعرا چون جناب شهاب‌الدین، خالد ضیا اوشاقلی گیل (عشاقی‌زاده)، حسین سیرت، حسین سعاد، سامی پاشازاده سزائی در اطراف وی و چاپ آثار منظوم و منثورشان در این مجله، جریانی ادبی پدید آمد که نمایندگانش آن را ادبیات جدیده می‌خواندند، و کسانی نیز این نمایندگان را «ثروت فنونی‌ها» می‌نامیدند. این جریان که از حیث شکل‌ گرفتن در دوره‌ی استبداد و ممیّزی و تضییقات شدید عبدالحمیدی، برخلاف ادبیات تنظیمات و سیاست و اندیشه، واقعیت گریز و آکنده از نومیدی و درون‌گرایی بود، با توقیف مجله‌ی مذکور در 1319 از هم پاشید. (5)
سال‌ها پس از توقف ادبیات جدیده و اندکی پس از اعلان حرّیت (مشروطیت دوم، 1326) و در هم شکستن استبداد عبدالحمیدی، گروهی از شاعران و نویسندگان جوان که دارای تمایلاتی کم و بیش مشابه ثروت فنونی‌ها بودند، گرد آمدند و پس از تشکیل جمعیتی به نام «فجر‌آتی» آرای خود را درباره‌ی ادبیات و وظیفه‌ی آن در جامعه‌ی عثمانی، در صفر 1328/ فوریه‌ی 1910 منتشر و موجودیت خود را اعلام کردند. نمایندگان این جریان اگرچه با نمایندگان بازمانده‌ی ادبیات جدیده درگیری‌هایی داشتند، دنباله‌ی کم رنگ و کم تأثیری از ادبیات جدیده به شمار می‌روند. (6) جریان ادبیات ملی ثمره‌ی اعاده‌ی مشروطیت پس از استبداد سی‌ساله‌ی سلطان عبدالحمید و پیروزی حزب اتحاد و ترقی در عثمانی و تشکیل انجمن‌های ملی‌گرایی چون «تورک دَرنگی» (7) (انجمن ترک)، «تورک یوردو» (میهن ترک)، «تورک اوجاغی» «تورک اوجاقلاری» (کانون‌های ترک) در دوران حاکمیت و تحت حمایت حزب ملی‌گرای مذکور و جز آنها بود. این جریان که تا اعلان جمهوری در 1302 ش / 1923 ادامه یافت، برخلاف جریان‌های ادبی پیشین که عثمانی‌گرا بودند، توجه به مسائل جامعه و کشور و نوشتن به ترکی ساده و پیراسته از لغات و عبارات عربی و فارسی و سرودن شعر با اوزان هجایی، به جای اوزان عروضی، را سرلوحه‌ی برنامه‌ی خود قرار داد. نظرها، پیشنهادها و عملکردهای هواداران و فعالان ادبیات ملی درباره‌ی زبان، با اعتراض بقایای جریان‌های عثمانی‌گرای پیشین روبرو شد؛ به نظر آنها، زبان جدید تنها می‌توانست زبان دانش باشد، در حالی که آثار هنری، و از آن جمله آثار ادبی، نمی‌تواند ملی باشد. تلقی «گنج قلملر» (قلم‌های جوان)، یکی از ترجمان (ارگان)‌های ادبیات ملی، از ادبیات دارای ماهیت نژادی است. (8) اما مدتی بعد، بعضی از همین انتقادکنندگان به جریان مذکور پیوستند و سرانجام «ینی‌ لسان» (زبان نو)، بر اساس زبان گفتاری، به عنوان زبان ادبی پذیرفته شد و در دوره‌ی جمهوری نیز پیش رفت و به زبان ترکی استانبولی امروزی منجر شد. محمد امین یوردا قول (1248-1323ش/1869-1944)، ضیاء گوکالپ (9) (1255-1303ش/1876-1924)، یحیی کمال بیاتلی (1263-1337ش/1884-1958) و دیگران از شعرا، و عمر سیف‌الدین (1263-1299ش/1884-1920)، خالده ادیب آدیوار (10) (1263-1343ش/1884-1964)، یعقوب قدری قراعثمان اوغلو (1268-1353ش/1889/1974) و رشاد نوری گون تکین (11) (1268-1335ش/1889-1956) از نویسندگان جریان ادبی مورد بحث به شمار می‌روند. (12)
ادبیات ترکی در این دوران - که از 1302ش/1923 آغاز شده و تاکنون ادامه یافته است - بی‌گمان از تحولات اجتماعی و سیاسی این دوران، از جمله عمومیت یافتن اصول ملی‌گرایی در شئون اجتماعی و غربی شدن و گسترش آموزش و پرورش و رسانه‌های گروهی، تأثیر پذیرفته است. خصوصیات بارز ادبیات این دوران به این قرار است:
ادبیات ترکی در این دوران نیز، مانند ادوار تنظیمات و بعد از آن، غرب‌گرا و نسبت به دوره‌های پیشین پر تحرک‌تر بوده و حجم آثار منتشر شده در این دوران در زمینه‌های گوناگون و در شعر و نوع‌های ادبی رمان، داستان کوتاه و بلند، طنز و هجو، نمایشنامه، نقد ادبی، تحقیقات ادبی و تحقیقات تاریخی در زمینه‌ی ادبیات به مراتب بیشتر از تمام آثار ادبی منتشر شده در دوره‌ی تنظیمات و ادوار بعد از آن تا اعلان جمهوری است. ادبیات ترکی از عصر تنظیمات به بعد کم و بیش به خدمت آرمان‌های دارای اهداف سیاسی چون عثمانی‌گرایی، اسلام‌گرایی و توران‌گرایی درآمد، اما در هیچ دوره‌ای به اندازه‌ی دوره‌ی جمهوریت، آرمان‌های سیاسی در تلاش نبودند که ادبیات را به خدمت خود درآورند. بدیهی است که در آمدن ادبیات، و به عبارت دیگر بعضی از ادیبان، به خدمت آرمان‌های سیاسی چپ و راست و اقتدار طلب، عوارضی برای آن داشته است که این موضوع، خود نیازمند بررسی و تحقیق جداگانه‌ای است. (13) ادبیات معاصر ترکیه شاعران و نویسندگان بزرگی چون محمد عاکف ارصوی (متوفی 1315ش/ 1936)، یحیی کمال بیاتلی، ناظم حکمت (متوفی 1342ش/ 1963)، فاضل حُسنی داغلارجا (14) (متولد 1332/1914) و اورحان ولی (متوفی 1329ش/ 1950)، و نویسندگان نام‌آوری چون اورحان کمال (متوفی 1349ش/1970)، صباح‌الدین علی (متوفی 1327ش/ 1948) و یاشار کمال (متولد 1301ش/1922) داشته است.

پی‌نوشت‌ها:

1. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «ثروت فنون».
2. ر. ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «توفیق فکرت».
3. رئیس‌نیا، 1374 ش، ج3، ص 49-56.
4. ر. ک. همان، ص 58-81، 131-140.
5. میدان لاروس، ج4، ص 60؛ موتلو آی، 1988، ص 164-165؛ آژند، ص 58-59.
6. میدان لاروس، ج4، ص 556-558؛ د. ا. ترک، ج 12، بخش 2، ص 585.
7. Tϋrk Derneği
8. میدان لاروس، ج8، 794.
9. Gokalp.
10. Adivar.
11. Gϋn Tekin.
12. موتلو‌آی، 1973، ص 82-94.
13. د. ترک، ج32، ص 178؛ د. ا. ترک، ج12، بخش 2، ص 599.
14.Dağlarca

منبع مقاله :
رئیس‌نیا، رحیم ... [و دیگران]، (1389) ترکان، تاریخ، زبان، ادبیات، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.