تئاتر درمانی (Théâtro - thérapie)
پسیکودرام مورنو، شیوهی درمانیایست که بر مبنای افکار کلی خاص وی، تصور و وضع شده است. اما میتوان بازی درامیِ خودجوش را، بدون قبول مجموع مفاهیمی که پایهی پسیکودرام به معنای اخص کلمه محسوب میشوند، نیز به کار برد.
نویسنده: گی پالماد
برگردان: جلال ستاری
برگردان: جلال ستاری
پسیکودرام مورنو، شیوهی درمانیایست که بر مبنای افکار کلی خاص وی، تصور و وضع شده است. اما میتوان بازی درامیِ خودجوش را، بدون قبول مجموع مفاهیمی که پایهی پسیکودرام به معنای اخص کلمه محسوب میشوند، نیز به کار برد. بدینگونه (R.Dreikurs (Chicago Medical School) مثلاً نوعی گروهدرمانی بر اساس نظریّات آدلر بنیان نهاد، حال آنکه در فرانسه، در همین راه کوششهایی با زمینهی روانکاوانه در حال گسترش است. شایان ذکر است که روش درمان گروهی Dreikurs از چارچوب تئاتر درمانی، به معنای ویژه کلمه، تجاوز میکند.
در فرانسه Dreyfus- J.Morea و S.Lebovici
(در Service de Neuro – Psychiatrie infantile du Dr Heuyer) شیوههایی غیر از درمان به مدد تئاتر (تئاتر درمانی) به کار میبرند، از قبیل مباحثهی آزاد، تداعی معانی به کمک نقاشی و عروسکهای خیمهشببازی ضمن ساخت آن عروسکها. معهذا عمل نمایشی، هستهی مرکزی شیوههای درمانی آنها محسوب میگردد.
برای هر صحنه، سناریوی مربوط، به روشهای مختلف، تهیه میشود (تهیهی سناریو به طور مشترک و همگانی، آغاز (سناریونویسی) به صورت لالبازی و حرکات و اشارات بیگفتار، آغاز (سناریویسی) بر مبنای موقعیتی که به مثابهی آزمونی روانی به کار میرود، پیشنهاد مضمون کلی که بر اساس تصویری (گراوور) خلق میشود و غیره). در حین نمایش، هر عضو به حسب گرایشهای خاص خود عمل میکند. در این شرایط، نمایش غالباً به سرعت از مضمون پیشنهاد شده، دور میافتد. گاه درمانگران، سناریوها را به خاطر تسهیل تخلیهی هیجانی (abréaction) تغییر میدهند. (بدینگونه) بروز پرخاشگری و تهاجم، امکان پذیر میگردد. در واقع کسانی که شاهد پسیکودرام بودهاند، مشاهده کردهاند که پرخاشگری و تهاجم چگونه سیل آسا طغیان میکند، حتی نزد کودکانی که ظاهراً بیش از دیگران، گرفت و گیری دارند.
مسألهی جالب نظر، مسألهی انتقال عواطف (transfert) است. شیوهی انجام گرفتن انتقال عواطف در اینجا (همچنانکه در گروه درمانی) با شیوهای که در روانکاویهای فردی مشاهده میتوان کرد، تفاوت دارد. بیمار، غالباً عواطف محبتآمیز و دوستانهی (مثبت) خود را در عین حال به تمامیگروه و به درمانگر یا به درمانگرانی که میشناسد، منتقل میکند. در واقع تئاتر درمانی، غالباً منع خرسندی و تشفّی خاطر عظیمی است، و بعضاً به هر کس امکان میدهد، همان شخصی که میخواهد باشد، بشود.
انتقال عواطف خصمانه (منفی) نیز در حین کار نمایشی، مجال نمود مییابد. یعنی شخصیتی که درمانگر نقش ویرا بازی میکند، مجازات میشود، غالباً مورد بدرفتاری و ایذاء قرار میگیرد، و به قتل میرسد.
انتقال عواطف، فی نفسه، دارای اثری درمانی است (تسکین ناشی از انتقال عواطف «مثبت»). اما خاصه چون درمانگر، همواره، نیکخواهی و ملاطفت بیطرفانهای دارد، رشتهی ارتباط میان عمل بیمار و عکسالعمل محیط که مکمل یکدیگرند، گسیخته میشود، و بدینگونه بیمار مجبور به تغییر دادن رفتار خود میگردد. از سوی دیگر، عواطف به گروه نیز انتقال مییابد و هر بیمار که خود را با اعضای بازیگر گروه، یکی پس از دیگری یکی کند، حقیقتاً از کارهایی که آنان انجام میدهند، سود خواهد برد.
اهل فن دربارهی ثمربخشی درمان چنین برآورد میکنند که با آهنگ (ریتم) یک جلسه در هفته، درمان باید چندین ماه ادامه یابد تا مؤثر افتد و کشاکشها واقعاً از میان برخیزند. کاربرد فنی که توضیح دادیم (یعنی تئاتر درمانی)، خاصه در مورد کودکان دچار هیجان زدگی توأم با حالات وقفه و بازداشت (inhibition) و احساس رهاشدگی (abandon)، مناسب است. در مورد علائم بیمارگون زیر نیز کاربرد همان فن ثمربخش است: پرش عضلات (tics) که چندان وخیم نباشد، لکنت، شب ادراری، واکنشهای ضد اجتماعی ملایم و خفیف. اما بیماران زیر را نباید جزو دسته هایی که از راه تئاتر درمانی مداوا میشوند منظور داشت:بیمارانی که دچار حالات وخیم وقفه و بازداشت بر مبنای خود شیفتگیاند (inhibésmarcissiques)، کودکان منحرف و آزار دوست، بیمارانی که مبتلا به حالات بیقراری و ناپایداری وخیماند(1).
مورو- دریفوس و لبوویسی، هم کودکان را مداوا میکنند و هم نوجوانان را. در فرانسه پ. پاش F.Pasche تئاتر درمانی را به شیوهای عمومیتر به کار میبرد، بدینقرار:
در حدود ده بیمار در برابر صحنهی کوچکی گرد میآیند و از مسائل و گرفتاریهایشان سخن میگویند. وقتی یک تن از آنان، موضوع جالب توجهی را مطرح میکند که میتوان آنرا بازی کرد و به نمایش گذاشت، به وی پیشنهاد میشود که چنان کند. بنابراین بیمار همواره، خود، مضمونی را که بازی خواهد کرد، برمیگزیند. وی همبازیانش را نیز از میان حضار دستچین میکند. پس از آنکه بازی انجام یافت، تفسیرها آغاز میشود، اما تفسیرها اساساً مربوط به مقاومت (بیمار) و انتقال عواطف «منفی» وی میگردد.
پینوشتها
1- La psychothérapie collective de l’enfant, J. MOREAU DREYFUS et S.LEBOVICI, Sauvegarde, nov. -déc. 1947. A propos du transfert en psychothérapie collective, J..
DRSYFUS-MOREAU, Revue française de Psychanaiyse, 2. 1950.
قاسم زاده، محمد، (1389)، افسانههای ایرانی، تهران: هیرمند، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}