گلستان ملکه جنگل نشین
گلستان ملکه جنگل نشین
گلستان ملکه جنگل نشین
نويسنده: مریم ماجد
استان گلستان یکی از استانهای نوبنیاد اما با پیشینه تاریخی ایران است که طبیعت چشم نواز آن، مردمانی با زبان و فرهنگ گوناگون را در خود جای داده است. این استان تا سال ۱۳۷۶ بخشی از استان مازندران بود، اما در آن سال به صورت استانی مستقل درآمد و شهرستان گرگان به عنوان مرکز آن برگزیده شد. این استان با پهناوری۲۰۴۶۰/۷ کیلومتر مربع، از شمال به کشور ترکمنستان، از جنوب به استان سمنان، از غرب به استان مازندران و از شرق به استان خراسان شمالی می رسد. بیش از ۱/۵ میلیون نفر در این استان زندگی می کنند که بیشتر آنان کشاورزند.
بخش زیادی از پهنه استان گلستان به صورت جلگه است. در بخش جلگه ای دو گونه آب و هوا دیده می شود. بیش از دو سوم این جلگه آب و هوای خشک و نیمه خشک دارد که هر چه به سوی شمال و مرز ترکمنستان نزدیک می شویم بر خشکی آن افزوده می شود. یک سوم دیگر، که مانند نواری سبز بین بخش کوهستانی در جنوب و بخش خشک و نیمه خشک در شمال جای گرفته است، آب و هوای معتدلی دارد و از نظر کشاورزی بسیار پر بازده است. بیشتر شهرها و روستاهای استان نیز در این ناحیه سرسبز جای گرفته اند.
دو توده هوا در تعیین آب و هوای استان نقش مهمی دارند. توده شمالی از سیبری به استان وارد می شود و طی پاییز و زمستان با ریزش برف در بلندی های جنوبی و باران در کوهپایه ها و نوار معتدل میانی همراه می شود. توده دیگر، توده غربی از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه سرچشمه می گیرد و در زمستان به بارندگی و در تابستان به افزایش رطوبت و شرجی شدن هوای استان می انجامد. بنابراین، بیشترین بارندگی در ماه های زمستان و کمترین آن در ماه های تابستان دیده می شود. با این همه، نیمه شمالی استان، بخش نیمه خشک و خشک، از کمترین بارندگی بهره مند است و به دلیل تبخیر زیاد آب، زمین های شور و کم بازده نیز بسیار دارد.
۱) رود اترک: این رود از کوههای هزارمسجد خراسان سرچشمه می گیرد و نزدیک به ۱۲۰ کیلومتر آن، مرز آبی ایران و ترکمنستان را می سازد. این رود سرانجام در خلیج حسین قلی به دریای خزر می ریزد.
۲) گرگانرود. این رود از دامنه های شمالی البرز شرقی و دامنه های غربی بلندی های خراسان سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از شهرهای گنبد کاووس و آق قلا، در غرب روستای خواجه نفس با تشکیل دلتای بزرگی به دریای خزر می ریزد. رودهای کوچک زیادی، مانند زاو، دوغ، تیل آباد، رامیان و محمدآباد، به گرگان رود می پیوندند و آن را رود بزرگی می سازند. تا کنون سدهای وشمگیر(گرگان) و گلستان ۱ و ۲، که هر سه از گونه سدهای خاکی هستند، روی این رود و شاخه های آن ساخته شده است که در بهبود کشاورزی استان سودمند بوده اند.
۳- رود قره سو: این رود از کوههای النگ در کوههای البرز شرقی سرچشمه می گیرد و رودهای نومل، زیارت، گرمابدشت، ناهارخوران و چند رود کوچک دیگر به آن می پیوندند و سرانجام به خلیج گرگان می ریزد.
استان گلستان به دلیل بارندگی مناسب از سفره های آب زیرزمینی سرشاری بهره مند است. این آبها را از راه چاه و قنات به سطح زمین می آورند یا خود به صورت چشمه به بیرون راه پیدا می کنند. نزدیک به ۴ هزار چاه عمیق، ۱۰ هزار چاه نیمه عمیق، بیش از ۲۶۰ قنات و ۳۸۴ چشمه در استان وجود دارد که از آب آنها برای کشاورزی، پرورش ماهی و آب نوشیدنی شهرها و روستاهای استان بهره برداری می شود. از ۳ تالاب مهم استان، تالاب آلماگل، تالاب آجیگل و تالاب آلاگل نیز در زمان پرآبی برای کشاورزی و پرورش ماهی بهره برداری می شود.
دامپروری هم به روش دیرین و هم به روش نوین انجام می شود. این استان دارای سرزمین های ییلاقی و قشلاقی مناسبی است ییلاقها در بخش های کوهستانی جنوب استان و قشلاقها در بخش های شمال و شمال شرقی هستند. طایفه های کرد بیشترین کوچرونده های استان را می سازند که بیشتر آنها از استان خراسان هستند. آنها همراه با دامداران سمنان و شاهرود قشلاق خود را در شهرستان های گنبد کاووس و کلاله می گذرانند. بخش اندکی از ترکمن های استان نیز شیوه کوچ نشینی گذشتگان خود را نگه داشته اند و در چادرهایی به نام آلاچیق زندگی می کنند. این کوچ نشینان از دو طایفه بزرگ ترکمن هستند: گوکلانها که در شرق گنبد تا مرز خراسان شمالی و یموتها که در غرب گنبد کاووس تا دریای خزر دیده می شوند.آنها در کنار گوسفندان خود به پرورش شتر نیز به شمار اندک می پردازند.
پرورش ماکیان، به ویژه مرغ، پرورش کرم ابریشم و پرورش ماهی نیز در استان انجام می شود. پرورش ماکیان در مرغداری های نوین در جای جای استان انجام می شود. پرورش کرم ابریشم بیشتر در شهرهای شرقی استان، به ویژه شهرستان مینودشت، دیده می شود. نوغانداران این استان در سال ۱۳۸۴ بیش از ۲۷۲ هزار کیلوگرم پیله کرم ابریشم به دست آوردند. ماهیگیری در خلیج گرگان و بخش های غربی دریای خزر انجام می شود و پرورش ماهی در دریاچه های مصنوعی، که به آب بند شناخته می شوند، در کنار رودخانه ها و نیز دشت هایی که برای کشاورزی مناسب نیستند، به ویژه در بخش های شمالی شهرستان گنبد کاووس، انجام می شود. دو مرکز پرورش ماهیان خاویاری و یک مرکز پرورش ماهیان استخوانی در استان به کار تولید بچه ماهی می پردازند و این استان در تولید ماهیان گرمابی جایگاه چهارم را در کشور دارد. طرح پرورش ماهی قزل آلا در کشتزارها نیز در حال انجام است.
نزدیک به ۵۰ درصد از سطح استان را مرتع ها پوشانده اند که دامداران کوچنده، روستاییان گله دار و دامداران کوهستانی از آنها بهره برداری می کنند. بیش از ۷۳ درصد مرتع های استان از نوع فقیر، نزدیک ۱۵ درصد متوسط و کم تر از ۱۲ درصد از نوع خوب است. سالانه بیش از ۲/۵ میلیون واحد دامی در مرتعهای استان چرا می کنند. چرای بی رویه آسیب زیادی به مرتع های استان زده و میزان مرتع فقیر را افزایش داده است. این در حالی است که مرتع های این استان گونه های گیاهی باارزشی را در خود دارند.
نام این سرزمین در سنگ نوشته های هخامنشی، از جمله سنگ نوشته داریوش در بیستون، به صورت ورگانه و در نوشته های پهلوی به صورت گورکان آمده است. تاریخ نگاران یونانی از آن با نام هیرکانی یاد کرده اند. پدر داریوش هخامنشی زمانی فرمانروای این منطقه بوده است. اسب سواران گرگانی همواره مورد توجه هخامنشی ها بودند و داریوش برخی از گرگانی های دلاور را در سپاه جاویدان وارد کرد. می گویند شهر باستانی استرآباد را خشایارشاه به یادبود زن یهودی خود، که او را استر(ستاره) نام نهاده بود، ساخت.
در زمان اردوان دوم اشکانی(۱۲۸-۱۲۴ پیش از میلاد) هیرکانی و کارمانیا(کرمان) زیر فرمان خاندان گودرز بود و جانشینان گودرز تا سده دوم پس از میلاد به طور مستقل آن را اداره کردند. این سرزمین خوش آب و هوا از آرامشگاه های بهاری و تابستانی شاهان اشکانی بود. در همین دوران بود که ساختن دیوار بزرگ گرگان، که نابه جا به سد سکندر شناخته می شود، آغاز شد تا از یورش هونها به خاک ایران جلوگیری کند. کار ساختن این دیوار، که درازای آن را از ۱۵۵ تا ۱۷۰ و گاهی ۳۰۰ کیلومتر نوشته اند، در دوره ساسانی نیز پیگیری شد و می گویند که انوشیروان به بازسازی آن فرمان داد. در همین دوره ساسانی بناهای محکمی در مرز و در جای جای منطقه برای پایداری در برابر یورشگران ساخته شد.
خاندان آل زیار شناخته شده ترین فرمانروایان این منطقه هستند که از آغاز سده چهارم(۳۱۶ قمری) تا میانه سده پنجم(۴۳۵ یا ۴۴۱ قمری) در منطقه گرگان، طبرستان و گیلان فرمانروایی کردند و گاهی تا ری، اصفهان، همدان و دینور را نیز در فرمان خود داشتند. مرداویج، بنیانگذار این دودمان، ریشه خود را به شاهان گذشته ایران می رساند و در سر داشت بغداد را به چنگ آورد و پادشاهی ایرانیان را بار دیگر بنیان گذارد. با این همه، نه تنها او بلکه فرمانروایان پس از او نیز نتوانستند به چنین آرزوهای بزرگی دست پیدا کنند و سلجوقیان به فرمانروایی آنها پایان دادند.
قابوس بن وشمگیر، شناخته شده ترین فرمانروایان آل زیار است که آوازه دانش دوستی اش باعث شده بود بزرگانی چون ابوریحان بیرونی و ابن سینا به سوی گرگان بروند. بیرونی برخی از پژوهش های خود را در پیرامون شهر گرگان انجام داد و نخستین کتاب مهم خود، به نام آثار الباقیه عن قرون الخالیه، را به نام قابوس نوشت. از خود قابوس کتابی با نام قابوسنامه برجای مانده است که از آثار ادبی و اخلاقی مهم ایران به شمار می آید. بنای برج قابوس، در شهر گنبدکاووس نیز به فرمان او ساخته شده است که بزرگترین بنای آجری جهان به شمار می آید.
روستاهای استان گلستان به صورت متمرکز و نزدیک به هم هستند. این روستاها در راستای جاده ها و رودها به صورت طولی و در بخش های کوهستانی به صورت پله ای هستند. روستاییان برای ساختن خانه های خود، بسته به محیط جغرافیایی که در آن به سر می برند، از سنگ و چوب و آجر بهره گرفته اند و داشتن سقف شیروانی در آنها بسیار دیده می شود. پس از انقلاب اسلامی، بیشتر این روستاها دارای راه ارتباطی مناسب و شبکه آب، برق و ارتباط از راه دور شده اند. روستاییان به کار کشاورزی، باغداری، دامپروری، زنبورداری، پرورش کرم ابریشم، صنایع دستی، ماهیگیری و پرورش ماهی می پردازند و برخی از آنها نیز در کار جنگلداری به سازمانهای مربوطه یاری می رسانند.
جغرافیا و آب و هوا
بخش زیادی از پهنه استان گلستان به صورت جلگه است. در بخش جلگه ای دو گونه آب و هوا دیده می شود. بیش از دو سوم این جلگه آب و هوای خشک و نیمه خشک دارد که هر چه به سوی شمال و مرز ترکمنستان نزدیک می شویم بر خشکی آن افزوده می شود. یک سوم دیگر، که مانند نواری سبز بین بخش کوهستانی در جنوب و بخش خشک و نیمه خشک در شمال جای گرفته است، آب و هوای معتدلی دارد و از نظر کشاورزی بسیار پر بازده است. بیشتر شهرها و روستاهای استان نیز در این ناحیه سرسبز جای گرفته اند.
دو توده هوا در تعیین آب و هوای استان نقش مهمی دارند. توده شمالی از سیبری به استان وارد می شود و طی پاییز و زمستان با ریزش برف در بلندی های جنوبی و باران در کوهپایه ها و نوار معتدل میانی همراه می شود. توده دیگر، توده غربی از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه سرچشمه می گیرد و در زمستان به بارندگی و در تابستان به افزایش رطوبت و شرجی شدن هوای استان می انجامد. بنابراین، بیشترین بارندگی در ماه های زمستان و کمترین آن در ماه های تابستان دیده می شود. با این همه، نیمه شمالی استان، بخش نیمه خشک و خشک، از کمترین بارندگی بهره مند است و به دلیل تبخیر زیاد آب، زمین های شور و کم بازده نیز بسیار دارد.
آبهای استان
۱) رود اترک: این رود از کوههای هزارمسجد خراسان سرچشمه می گیرد و نزدیک به ۱۲۰ کیلومتر آن، مرز آبی ایران و ترکمنستان را می سازد. این رود سرانجام در خلیج حسین قلی به دریای خزر می ریزد.
۲) گرگانرود. این رود از دامنه های شمالی البرز شرقی و دامنه های غربی بلندی های خراسان سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از شهرهای گنبد کاووس و آق قلا، در غرب روستای خواجه نفس با تشکیل دلتای بزرگی به دریای خزر می ریزد. رودهای کوچک زیادی، مانند زاو، دوغ، تیل آباد، رامیان و محمدآباد، به گرگان رود می پیوندند و آن را رود بزرگی می سازند. تا کنون سدهای وشمگیر(گرگان) و گلستان ۱ و ۲، که هر سه از گونه سدهای خاکی هستند، روی این رود و شاخه های آن ساخته شده است که در بهبود کشاورزی استان سودمند بوده اند.
۳- رود قره سو: این رود از کوههای النگ در کوههای البرز شرقی سرچشمه می گیرد و رودهای نومل، زیارت، گرمابدشت، ناهارخوران و چند رود کوچک دیگر به آن می پیوندند و سرانجام به خلیج گرگان می ریزد.
استان گلستان به دلیل بارندگی مناسب از سفره های آب زیرزمینی سرشاری بهره مند است. این آبها را از راه چاه و قنات به سطح زمین می آورند یا خود به صورت چشمه به بیرون راه پیدا می کنند. نزدیک به ۴ هزار چاه عمیق، ۱۰ هزار چاه نیمه عمیق، بیش از ۲۶۰ قنات و ۳۸۴ چشمه در استان وجود دارد که از آب آنها برای کشاورزی، پرورش ماهی و آب نوشیدنی شهرها و روستاهای استان بهره برداری می شود. از ۳ تالاب مهم استان، تالاب آلماگل، تالاب آجیگل و تالاب آلاگل نیز در زمان پرآبی برای کشاورزی و پرورش ماهی بهره برداری می شود.
کشاورزی و دامپروری
دامپروری هم به روش دیرین و هم به روش نوین انجام می شود. این استان دارای سرزمین های ییلاقی و قشلاقی مناسبی است ییلاقها در بخش های کوهستانی جنوب استان و قشلاقها در بخش های شمال و شمال شرقی هستند. طایفه های کرد بیشترین کوچرونده های استان را می سازند که بیشتر آنها از استان خراسان هستند. آنها همراه با دامداران سمنان و شاهرود قشلاق خود را در شهرستان های گنبد کاووس و کلاله می گذرانند. بخش اندکی از ترکمن های استان نیز شیوه کوچ نشینی گذشتگان خود را نگه داشته اند و در چادرهایی به نام آلاچیق زندگی می کنند. این کوچ نشینان از دو طایفه بزرگ ترکمن هستند: گوکلانها که در شرق گنبد تا مرز خراسان شمالی و یموتها که در غرب گنبد کاووس تا دریای خزر دیده می شوند.آنها در کنار گوسفندان خود به پرورش شتر نیز به شمار اندک می پردازند.
پرورش ماکیان، به ویژه مرغ، پرورش کرم ابریشم و پرورش ماهی نیز در استان انجام می شود. پرورش ماکیان در مرغداری های نوین در جای جای استان انجام می شود. پرورش کرم ابریشم بیشتر در شهرهای شرقی استان، به ویژه شهرستان مینودشت، دیده می شود. نوغانداران این استان در سال ۱۳۸۴ بیش از ۲۷۲ هزار کیلوگرم پیله کرم ابریشم به دست آوردند. ماهیگیری در خلیج گرگان و بخش های غربی دریای خزر انجام می شود و پرورش ماهی در دریاچه های مصنوعی، که به آب بند شناخته می شوند، در کنار رودخانه ها و نیز دشت هایی که برای کشاورزی مناسب نیستند، به ویژه در بخش های شمالی شهرستان گنبد کاووس، انجام می شود. دو مرکز پرورش ماهیان خاویاری و یک مرکز پرورش ماهیان استخوانی در استان به کار تولید بچه ماهی می پردازند و این استان در تولید ماهیان گرمابی جایگاه چهارم را در کشور دارد. طرح پرورش ماهی قزل آلا در کشتزارها نیز در حال انجام است.
جنگل و منابع طبیعی
نزدیک به ۵۰ درصد از سطح استان را مرتع ها پوشانده اند که دامداران کوچنده، روستاییان گله دار و دامداران کوهستانی از آنها بهره برداری می کنند. بیش از ۷۳ درصد مرتع های استان از نوع فقیر، نزدیک ۱۵ درصد متوسط و کم تر از ۱۲ درصد از نوع خوب است. سالانه بیش از ۲/۵ میلیون واحد دامی در مرتعهای استان چرا می کنند. چرای بی رویه آسیب زیادی به مرتع های استان زده و میزان مرتع فقیر را افزایش داده است. این در حالی است که مرتع های این استان گونه های گیاهی باارزشی را در خود دارند.
پیشینه تاریخی
نام این سرزمین در سنگ نوشته های هخامنشی، از جمله سنگ نوشته داریوش در بیستون، به صورت ورگانه و در نوشته های پهلوی به صورت گورکان آمده است. تاریخ نگاران یونانی از آن با نام هیرکانی یاد کرده اند. پدر داریوش هخامنشی زمانی فرمانروای این منطقه بوده است. اسب سواران گرگانی همواره مورد توجه هخامنشی ها بودند و داریوش برخی از گرگانی های دلاور را در سپاه جاویدان وارد کرد. می گویند شهر باستانی استرآباد را خشایارشاه به یادبود زن یهودی خود، که او را استر(ستاره) نام نهاده بود، ساخت.
در زمان اردوان دوم اشکانی(۱۲۸-۱۲۴ پیش از میلاد) هیرکانی و کارمانیا(کرمان) زیر فرمان خاندان گودرز بود و جانشینان گودرز تا سده دوم پس از میلاد به طور مستقل آن را اداره کردند. این سرزمین خوش آب و هوا از آرامشگاه های بهاری و تابستانی شاهان اشکانی بود. در همین دوران بود که ساختن دیوار بزرگ گرگان، که نابه جا به سد سکندر شناخته می شود، آغاز شد تا از یورش هونها به خاک ایران جلوگیری کند. کار ساختن این دیوار، که درازای آن را از ۱۵۵ تا ۱۷۰ و گاهی ۳۰۰ کیلومتر نوشته اند، در دوره ساسانی نیز پیگیری شد و می گویند که انوشیروان به بازسازی آن فرمان داد. در همین دوره ساسانی بناهای محکمی در مرز و در جای جای منطقه برای پایداری در برابر یورشگران ساخته شد.
خاندان آل زیار شناخته شده ترین فرمانروایان این منطقه هستند که از آغاز سده چهارم(۳۱۶ قمری) تا میانه سده پنجم(۴۳۵ یا ۴۴۱ قمری) در منطقه گرگان، طبرستان و گیلان فرمانروایی کردند و گاهی تا ری، اصفهان، همدان و دینور را نیز در فرمان خود داشتند. مرداویج، بنیانگذار این دودمان، ریشه خود را به شاهان گذشته ایران می رساند و در سر داشت بغداد را به چنگ آورد و پادشاهی ایرانیان را بار دیگر بنیان گذارد. با این همه، نه تنها او بلکه فرمانروایان پس از او نیز نتوانستند به چنین آرزوهای بزرگی دست پیدا کنند و سلجوقیان به فرمانروایی آنها پایان دادند.
قابوس بن وشمگیر، شناخته شده ترین فرمانروایان آل زیار است که آوازه دانش دوستی اش باعث شده بود بزرگانی چون ابوریحان بیرونی و ابن سینا به سوی گرگان بروند. بیرونی برخی از پژوهش های خود را در پیرامون شهر گرگان انجام داد و نخستین کتاب مهم خود، به نام آثار الباقیه عن قرون الخالیه، را به نام قابوس نوشت. از خود قابوس کتابی با نام قابوسنامه برجای مانده است که از آثار ادبی و اخلاقی مهم ایران به شمار می آید. بنای برج قابوس، در شهر گنبدکاووس نیز به فرمان او ساخته شده است که بزرگترین بنای آجری جهان به شمار می آید.
شهرها و روستاها
روستاهای استان گلستان به صورت متمرکز و نزدیک به هم هستند. این روستاها در راستای جاده ها و رودها به صورت طولی و در بخش های کوهستانی به صورت پله ای هستند. روستاییان برای ساختن خانه های خود، بسته به محیط جغرافیایی که در آن به سر می برند، از سنگ و چوب و آجر بهره گرفته اند و داشتن سقف شیروانی در آنها بسیار دیده می شود. پس از انقلاب اسلامی، بیشتر این روستاها دارای راه ارتباطی مناسب و شبکه آب، برق و ارتباط از راه دور شده اند. روستاییان به کار کشاورزی، باغداری، دامپروری، زنبورداری، پرورش کرم ابریشم، صنایع دستی، ماهیگیری و پرورش ماهی می پردازند و برخی از آنها نیز در کار جنگلداری به سازمانهای مربوطه یاری می رسانند.
جاهای دیدنی
۱) پارک ملی گلستان
۲) پارک جنگلی ناهارخوران
۳) برج قابوس بن وشمگیر.
۴) آبشار لوه
۵ ) مسجد جامع گرگان
۶) پارک ملی گلستان:
۷) پارک جنگلی النگ دره:
۸) پارک جنگلی دلند:
۹) پارک جنگلی کردکوی:
۱۰) پارک جنگلی قرق:
۱۱) تالاب های آلاگل، آجی گل و آلما گل:
۱۲) سواحل جنوب شرقی دریای خزر:
۱۳) آبشار گلستان:
۱۴) آبشار کبود وال:
۱۵) آبشارهای شیرآباد:
۱۶) باران کوه:
۱۷) گل رامیان:
۱۸) چشمه آب گرم زیارت:
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}