مترجم : بهروزی
منبع:راسخون

 

بافت عصبی جزئی از سیستم عصبی است و از نورون‌ها و سلول‌های حامی زیادی به نام نوروگلیا (پی چسب) تشکیل یافته است. وظیفه‌ی اصلی بافت عصبی، دریافت محرک و تولید و ارسال ایمپالس‌های عصبی به اندام‌های مختلف بدن است. بیایید ساختار و وظایف آن را با جزئیات بشناسیم.

آیا می‌دانستید؟

طولانی‌ترین نورون در بدن شما از انگشت بزرگ پا تا پایین گردن کشیده شده است و تقریباً به بلندی قد شما است!
مغز انسان، بهت برانگیزترین و شگفت آورترین اندام بدن انسان است. هر خاطره‌ای که به یاد دارید و هر احساسی که تجربه می‌کنید به خاطر این نتیجه‌ی قابل توجه تکامل است. سیستم عصبی اساساً اسب بخار مغز است و شامل بافت عصبی است. سیستم عصبی به دو بخش طبقه بندی می‌شود که عبارتند از : CNS یا سیستم عصبی مرکزی که مراکز تصمیم گیرنده‌ی بدن به نام مغز و نخاع را دربرگرفته است و بخش دوم PNS یا سیستم عصبی محیطی است که شامل بافت‌های عصبی باقیمانده‌ی بدن ما است.

ساختار نورون :

در کل نورون سه بخش اصلی دارد : (1) بدنه سلول یا یاخته، (2) آکسون و (3) دندریت.
(1) بدنه سلول : بخش اصلی سلول که توسط غشا پلاسمایی احاطه شده است، بدنه‌ی سلول است که به نام تنه یا سوما نیز شناخته می‌شود. بدنه‌‌ی سلول عمدتاً شامل هسته و سیتو پلاسم است. داخل سیتو پلاسم، دانه (بدنه‌های نیسل)، میتوکندری، دستگاه گلژی، لیزوزوم و اندامک‌های سلولی دیگر موجود است.

وظیفه :

• همانند هر سلول دیگر، بدنه‌ی سلول مسئول کنترل فعالیت‌های متابولیکی و سوخت و ساز است.
• آن با سنتز انرژی به نورون نیرو می‌دهد و متصدی رشد و ترمیم نورون است.
(2) آکسون : آکسون یک ساختار طویل بیرون آمده از بدنه‌ی سلول است و در انتها شدیداً منشعب است.
غلاف میلین (چربی) : آکسون با یک لایه‌ی سفید چربی معروف و منسوب به غلاف میلین، پوشانده شده است.

وظیفه :

• این غلاف دو وظیفه‌ی مهم دارد که عبارتند از : حفاظت و عایق کردن آکسون و تسریع و شتاب بخشی به سیگنال‌های الکتریکی در طول انتقال.
نوریلما : لایه‌ی غلاف میلین دارای یک پوشش سلولی به نام نوریلما و یا غلاف سلولی شوان است.
وظیفه : نوریلما اساساً برای بازسازی و احیا اعصاب است. آن فقط در سیستم عصبی محیطی موجود است. در سیستم عصبی مرکزی، نوریلما حضور ندارد در نتیجه اعصاب موجود در آنجا قادر به بازسازی و احیا نیستند.
گره‌های رانویه : غلاف مغزی و نخاعی، یک لایه‌ی مداوم بر روی آکسون نیست؛ آن مفاصل و یا انقطاع‌های گره مانندی به نام گره‌های رانویه دارد.

وظیفه :

• آنها نقش خیلی مهمی در انتقال ایمپالس‌ها دارند. برای عبور هر گونه سیگنال الکتریکی، باید اختلاف پتانسیلی بین دو نقطه‌ وجود داشته باشد. گره‌های رانویه این نقاط هستند که در آنجا آکسون‌ها به طور خودبخود قطبی و غیر قطبی (پلاریزه و غیر پلاریزه) می‌شوند در نتیجه اختلاف پتانسیل ایجاد می‌کنند و ایمپالس را منتقل می‌کنند.
• هم چنین نورون‌ها به این گره‌ها نیاز دارند تا مواد غذایی را جذب کنند و مواد زائد را دفع کنند.
غلاف مغزی و نخاعی : نوریلما همراه با غلاف میلین، مجموعاً به عنوان غلاف مغزی و نخاعی شناخته می‌شوند.
پایانه‌ی آکسونی : آکسون در انتها منشعب می‌شود و انتهای حباب مانند کوچکی به نام تکمه‌های پایانه‌ای دارد. این انشعابات و شاخه‌ها در مجموع به پایانه‌های آکسونی مشهور هستند.

وظیفه :

• پایانه‌ی آکسونی مسئول انتقال ایمپالس‌ها از یک نورون به نورون دیگر است. تکمه‌های پایانه‌ای، انتقال دهنده‌های عصبی (مواد شیمیایی ضروری برای انتقال) را تولید می‌کنند.
(3) دندریت‌ها : ساختارهای منشعب کوتاه بی‌شماری از تنه بیرون می‌آیند که دندریت نامیده می‌شوند. آنها اغلب با زایده‌های منشعب کوچکی به نام خارهای دندریتی پوشانده شده‌اند.
وظیفه‌ی دندریت : دندریت‌ها گیرنده‌های نورونی هستند که سیگنال‌های الکتریکی را از نورون‌های دیگر دریافت می‌کند.
وظیفه‌ی خارهای دندریتی : این خارها منطقه‌ی سطحی دندریت را به طور وسیعی افزایش می‌دهند در نتیجه به دریافت ایمپالس‌های عصبی از آکسون‌های دیگر کمک می‌کنند.
سیناپس : هر دو نورون در سیناپس به هم دیگر متصل می‌شوند. سیناپس جایی است که سیگنال الکتریکی از پایانه‌ی آکسونی یک نورون به دندریت نورون دیگر می‌پرد. نورون‌ها واقعاً به هم متصل نیستند بلکه آکسون و دندریت‌ها صرفاً برای وقوع انتقال الکتریکی، به هم بسیار نزدیک هستند.

انواع نورون‌ها :

از نظر ساختار :
تک قطبی : این نورون‌ها شامل یک دندریت و یک آکسون هستند. ساختار آنها به گونه‌ای است که یک زایده‌ی منفرد از تنه و سوما بیرون آمده است و به دو زایده تقسیم شده است که یک انتها دارای پایانه‌ی آکسونی و دیگری دارای دندریت است. چنین نورون‌هایی معمولاً نورون‌های حسی هستند.
دو قطبی : نورون‌های دو قطبی دارای ساده‌ترین ساختار هستند. تنه و سوما به صورت مرکزی قرار گرفته است و دندریت‌ها و آکسون‌ها از انتهاهای مخالف بیرون آمده‌اند. این نورون‌ها نیز عمدتاً نورون‌های حسی هستند.
چند قطبی : اکثر نورون‌ها جزو این گروه هستند که در آن تنه و سوما دندریت‌های چند گانه ولی یک آکسون منفرد دارد. این نورون‌ها چند منظوره و چند کاره هستند و در سراسر بدن ما یافت می‌شوند.

از نظر قابلیت و کارکرد :

نورون‌های حسی یا تو برنده : همان طور که از نامشان پیدا است این نورون‌ها مسئول انتقال ایمپالس‌ها از اندام‌های حسی به نخاع و مغز هستند.
نورون‌های حرکتی یا بیرون بر و یا موتو نورون‌ها : آنها ایمپالس‌ها را از مغز یا نخاع به اندام و یا ماهیچه‌ی ویژه منتقل می‌کنند.
داخل نورونی‌ها و یا نورون‌های رابط و یا رله : این نورون‌ها ایمپالس‌ها را بین دو نوع نورون بالا منتقل می‌کنند. آنها عمدتاً درون مغز و یا نخاع حضور دارند.

نوروگلیا (پی چسب) :

نوروگلیا و یا سلول‌های گلیال، ساختارهای محافظ و حامی بافت عصبی هستند. آنها به صورت خوشه‌ها و گروه‌هایی در اطراف نورون‌ها یافت می‌شوند و در صورت آسیب، توانایی بازسازی و احیا خود را دارند.
وظیفه : نوروگلیا، مواد غذایی را تأمین می‌کند و حفاظت ایمنی از نورون‌ها را انجام می‌دهد. علاوه بر این، آنها مسئول تشکیل غلاف میلین و حفظ هم ایستایی و یا شرایط پایدار، داخل نورون‌ها هستند. برخی از اشکال نوروگلیا عبارتند از : آستروسیت (حمایت متابولیکی از بافت عصبی را انجام می‌دهد)، الیگو دندروسیت (از آکسون‌ها حمایت می‌کند) و میکرو گلیا (آسیب و جراحت نورون‌ها را ترمیم می‌کند) و غیره.
بافت‌های عصبی سیستم عصبی محیطی، مسئول جمع آوری و گردآوری سیگنال‌ها از اندام‌ها و انتقال آنها به سیستم عصبی مرکزی هستند. در کل، سیستم عصبی، وظایف متعدد و مختلف بدن نظیر حافظه، احساس، استدلال و انقباض ماهیچه را تنظیم و کنترل می‌کند.