دفعات زیادی ادعا شده که آمریکا و یا همان دنیای جدید، توسط افراد بسیاری کشف شده است. اما هیچ کس قطعاً نمی‌تواند بگوید که چه کسی ابتدا آمریکا را کشف کرده است.

واقعیت صریح!

کولمبوس سه کشتی نینا، سنت ماریا و پینتا را در طول سفر دریایی خود که در سوم آگوست 1492 از پالوس اسپانیا شروع شده بود، وادار به خدمت اجباری کرد.

آمریکا قبل از کولمبوس کشف شده بود اما همیشه مخفی و سری نگه داشته شده بود. جملات گفته شده توسط رمان نویس ایرلندی به نام اسکار وایلد، نکته‌ی مهمی را در مورد کشف آمریکا بیان می‌کند.

ادعاهای کشف، اهمیت کمتری در دنیای امروز دارند که در آن حتی تئوری‌های علمی داروین به چالش کشیده می‌شوند. سوالاتی مثل چه کسی کشف کرد، فقط می‌تواند از جنبه‌ی ثبت رکورد، مهم باشد. اما واقعیات و گزارش‌های موجود برای ما شبیه حلقه‌های زنجیرهای شکسته هستند که برای رسیدن به توافق عام در مورد کشفیات به کار می‌روند.
 

چه کسی ابتدا آمریکا را کشف کرد؟

عموماً معتقد هستند که کریستوفر کولمبوس آمریکا را کشف کرد. اما این واقعیت را نه می‌توان رد کرد و نه می‌توان کورکورانه پذیرفت. در اکتبر 1492، کولمبوس وقتی در جستجوی هندوستان بود، به سواحل آمریکا رسید!!

مورخان معدودی وجود دارند که معتقدند آنچه که کولمبوس در سال 1492 به آن رسید، سرزمین اصلی آمریکا نبود. آن مکان واقعاً جزیره‌ی باهاما بود. کولمبوس بعد از این سفر دریایی به اسپانیا بازگشت.

بعداً در سال 1497، آمریگو وسپوجی، سیاح ایتالیایی، ادعا کرد آمریکا را کشف کرده است. مارتین والدسیمولر اولین کسی بود که این توده‌ی خشکی عظیم را آمریکا نام گذاری کرد. اما نمی‌توان به طور قطعی گفت که کولمبوس و وسپوجی اولین کسانی بودند که این قاره‌ی عظیم را کشف کردند. چینی‌ها ادعا می‌کنند که آمریکا را خیلی قبل‌تر از این که دریا نوردان اروپایی سفر دریایی داشته باشند، کشف کرده بودند.

 
بنابراین واقعاً چه کسی آمریکا را کشف کرد؟ بیایید با بررسی جزئیات سفرهای دریایی انجام شده توسط افراد دیگری به غیر از کولمبوس و وسپوجی در مورد این موضوع بیشتر بدانیم.

کشف آمریکا قبل از کریستوفر کولمبوس :

افراد زیادی قبل از کولمبوس به قاره‌ی آمریکا رسیده بودند. افرادی از آسیا، هزاران سال قبل از کولمبوس به آمریکا رسیدند و ساکنین آن شدند.

سفر دریایی اسکاندیناوی‌ها به آمریکا پیش‌تر از سال 1492 بعد از میلاد مثلاً سال 986 بعد از میلاد شروع شده بود. این سفرهای دریایی ابتدا توسط بیارنی هرجولفسون انجام شد. تصور می‌شود که او سفر دریایی خود را از ایسلند به سمت گرینلند شروع کرد. اما راهش را در طوفان گم کرد و بعد از آن کشتی‌اش به سمت جنوب منحرف شد. هرجولفسون به طور اتفاقی به ساحلی با تپه‌های کم ارتفاع و پوشیده از گیاهان رسید. او به پیدا کردن راه برگشت به گرینلند بیشتر از کشف آن مکان علاقمند بود.

لیف اریکسون بعد از خواندن گزارش رسمی سفر دریایی هرجولفسون، تصمیم به پیدا کردن دنیای جدید کرد. گفته می‌شود که اریکسون با 35 خدمه‌ی خود به L'Anse aux Meadows امروزی، واقع در نیوفاندلند کانادا رسید.

در سال 1963، بقایای ته نشینی نوع وایکینگ توسط باستان شناسان در کانادا یافت شد. معتقد هستند که این بقایا 1000 سال قدمت دارند. این مدرک محکمی دال بر این ادعا است که آمریکا قبل از کولمبوس توسط سیاحان اهل اسکاندیناوی کشف شده است.

بیشتر سفرها قبل از زمان کولمبوس به طور صحیح مستند نشده‌اند. نبود هیچ گونه نوشته‌ی رمزی در آمریکای شمالی، شبهاتی را در مورد ادعاهای سیاحان اسکاندیناویایی ایجاد کرده است. اما گفته می‌شود که این سیاحان صرفاً سفر دریایی خود را بازگو می‌کردند و عادت نداشتند آنها را مستند سازی کنند.

طبق برخی گزارشات، دریا سالار چینی به نام ژنگ اولین کسی بود که آمریکا را کشف کرد. اما این ادعاها در نظر گرفته نمی‌شوند چون هیچ کدام از سفرهای دریایی ژنگ فراتر از اقیانوس هند نبودند.

گزارشات سیاحان آسیایی که در سال 499 قبل از میلاد به سواحل آمریکای شمالی رسیده بودند در اسنادی به تاریخ 629 بعد از میلاد کشف شد. گفته می‌شود یک راهب بودایی از چین به نام "های – شن" به آمریکای شمالی رسیده است. "های – شن" در راه سفر به شرق به سرزمین افسانه‌ای "فو – سنگ" رسید.

به طور شگفت انگیز، سرزمین "فو – سنگی" که توسط "های – شن" توصیف شده است شبیه آمریکای شمالی است. با این که مدرک قطعی وجود ندارد اما این گزارشات فرصت اکتشاف برای مورخانی هستند که به دنبال کاشف حقیقی هستند.

یافته‌های دیگری نیز وجود دارند که این ادعا را که آسیایی‌ها قبل از کولمبوس به آمریکا رسیده‌اند، تأیید می‌کنند. برای مثال شمشیرهای ژاپنی در آلاسکا و سکه‌های چینی در بریتیش کلمبیا یافت شدند.
 

سفرهای دریایی جان کابوت :

جان کابوت از اولین سیاحانی بود که به سواحل آمریکا رسید. با این که او ایتالیایی بود و تا سال 1488 در ونیز زندگی می‌کرد اما در جستجوی فرصت‌ سیاح شدن، ونیز را به مقصد انگلستان ترک کرد. گفته می‌شود که او از سفرهای دریایی بارتولومو دیاز تأثیر پذیرفته بود.

در مه 1497، کابوت و خدمه‌اش طبق فرمان پادشاه انگلستان، هنری هفتم، بریستول را با یک کشتی به نام متیو ترک کردند. او در 24ام ژوئن 1497 به آمریکای شمالی رسید و در ششم آگوست 1497 به بریستول بازگشت.


جزئیات دومین سفر دریایی کابوت در مه 1498 مخفی ماند. به همین خاطر، تفاوت نظر میان مورخان در مورد چگونگی خاتمه‌ی دومین سفر دریایی جان کابوت وجود دارد. کابوت با 5 کشتی و 300 خدمه از بریستول شروع کرد. یکی از 5 کشتی به خاطر برخی مشکلات در عملکرد خود به ایرلند منحرف شد. هیچ توضیحی در مورد این که در بخش بعدی سفر دریایی چه اتفاقی افتاد، وجود ندارد.
 

واقعیات جالب در مورد کریستوفر کولمبوس :

مهم نیست که عواقب پیدا کردن دنیای جدید چه بود، مهم این است که ما باید در مورد کریستوفر کولمبوس و تلاش‌هایش برای یافتن دنیای جدید، بیشتر بدانیم. کولمبوس در 1435 در جنوا ایتالیا به دنیا آمد. او علاقه‌ی زیادی به موضوعاتی همچون جغرافیا، اختر شناسی و کیهان شناسی داشت.

• در آن روزها، ملوانان به خاطر فقدان ابزارهای جهت یابی مناسب، قادر نبودند کشتی‌های خود را به دریاهای عمیق ببرند. پیشرفت در زمینه‌ی ابزار جهت یابی، کاربرد زیادی در انجام سفرهای طولانی در اقیانوس‌ها داشت. اسطرلاب چنین وسیله‌ای بود که به پیدا کردن ارتفاع خورشید و فاصله‌ی کشتی از خط استوا کمک می‌کرد. این پیشرفت‌ها ملوانان را ترغیب کرد که به سفرهای دریایی طولانی‌تری که قبلاً نمی‌توانستند انجام دهند، بروند.

• کلمبوس به چیزی که معتقد بود دنیای جدید است (جزیره‌ی سان سالوادور) در 12 اکتبر 1492 رسید. اما کشف این جزیره فقط اولین گام در روند یافتن دنیای جدید بود.

• اگر سؤال کشف آمریکا را کنار بگذاریم، می‌توان گفت که کولمبوس، دنیا را وارد عصر جدیدی از استعمار کرد. کشف او افراد زیادی را ترغیب کرد که سفر دریایی به آمریکا داشته باشند.

• وقایع رسیدن کولمبوس و آمریگو به قاره‌ی جدید، فرصت‌های زیادی را به بازرگانان داد که در مقابل موجب رشد اقتصادی اروپا شد. منابع و توده‌ی خشکی عظیم آمریکا تا آن امروز کشف نشده باقی مانده بود؛ بنابراین کشف کولمبوس آغاز دوران جدیدی را نشان داد.

• قبل از رسیدن مهاجران اروپایی، سرخ پوستان در آمریکا ساکن بودند. سرانجام اروپایی‌ها صاحب خشکی شدند و حکومت خود را شروع کردند.

منبع:راسخون