امام خمینی(رحمت الله علیه)
دستآوردهای عاشورا
اگر عاشورا و فداکاری خاندان پیامبر نبود، بعثت و زحمات جانفرسای نبیاکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را طاغوتیان آن زمان به نابودی کشانده بودند. ابوسفیانیان میخواستند قلم سرخ بر کتاب وحی بکشند و یزید، یادگار عصر تاریک بتپرستی، به گمان خود با کشتن و به شهادت کشیدن فرزندان وحی امید داشت اساس اسلام را برچیند و با شعار صریح «لا خبرٌ جاء ولا وحیٌ نَزَلَ» بنیاد حکومت الهی را برکند. اگر عاشورا نبود، نمیدانستیم به سر قرآن کریم و اسلام عزیز چه میآمد، لکن اراده خداوند متعال بر آن بوده و هست که اسلام رهاییبخش و قرآنِ هدایت را جاوید نگه دارد و حسین بن علی علیهالسلام ، این عصاره نبوّت و یادگار ولایت، را برانگیزد تا جان خود و عزیزانش را فدای عقیدت خویش و امّت عظیم پیامبر اکرم نماید تا در امتداد تاریخ، خون پاک او بجوشد و دین خدا را آبیاری فرماید و از وحی و رهآوردهای آن پاسداری نماید.
انگیزه قیام امام حسین علیهالسلام
سیدالشهداء علیهالسلام از همان روز اوّل که قیام کردند برای این امر، انگیزهشان اقامه عدل بود، فرمودند که: میبینید که معروف عمل بهش نمیشود و منکر بهش عمل میشود. انگیزه این است که معروف را اقامه و منکر را از بین ببرد. انحرافات همه از منکرات است. جز خط مستقیم توحید هرچه هست منکرات است. اینها باید از بین برود و ما که تابع حضرت سیدالشهدا هستیم باید ببینیم که ایشان چه وضعی در زندگی داشت. قیامش، انگیزهاش نهی از منکر بود که هر منکری باید از بین برود مِن جمله قضیه حکومت جور. حکومت جور باید از بین برود.
آموزشهای امام حسین علیهالسلام
حضرت سیدالشهدا علیهالسلام از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان، وضع باید چهجور باشد و در خارج میدان وضع چهجور باشد و باید آنهایی که اهل مبارزه مسلحانه هستند چهجور مبارزه بکنند و باید آنهایی که در پشت جبهه هستند چطور تبلیغ بکنند ـ کیفیت مبارزه را کیفیت اینکه مبارزه بین یک جمعیّت کم یا جمعیت زیاد باید چطور باشد، کیفیت اینکه قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همهجا را در دست دارد با یک عده معدود باید چطور باشد ـ اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهدا به ملّت آموخته است و اهلبیتِ بزرگوار او و فرزند عالیمقدار او هم فهماند که بعد از اینکه آن مصیبت واقع شد باید چه کرد.
محرم دیباچه سرخ شهادت
ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد؛ ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد؛ ماهی که قدرت حق باطل را تا ابد محکوم و داغ باطل بر جبهه ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد؛ ماهی که به نسلها در طول تاریخ راه پیروزی بر سر نیزه را آموخت؛ ماهی که شکست ابرقدرتها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند؛ ماهی که امام مسلمین راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت؛ ماهی که باید مشت گرهکرده آزادیخواهان و استقلالطلبان و حقّگویان بر تانک و مسلسلها و جنود ابلیس غلبه کند و کلمه حق، باطل را محو نماید.
پیروزی امام حسین علیهالسلام
سید الشهدا علیهالسلام کشته شد؛ شکست نخورد؛ لکن بنیامیّه را چنان شکست [داد] که تا آخر نتوانستند دیگر کاری بکنند. چنان این خون آن شمشیرها را عقب زد که تا الآن هم که ملاحظه میکنید باز پیروزی با سیّدالشهداست و شکست با یزید و اتباع اوست.
راه زنده ماندن اسلام
کربلا را زنده نگه دارید و نام مبارک حضرت سیدالشهدا را زنده نگه دارید که با زنده بودن او اسلام زنده نگه داشته میشود.
سرآغاز زندگی جاوید اسلام
شهادت سیدِ مظلومان و هواخواهانِ قرآن در عاشورا، سرآغاز زندگی جاوید اسلام و حیات ابدی قرآن کریم بود. آن شهادت مظلومانه و اسارت آل اللّه تخت و تاج یزیدیان را که با اسم اسلام اساس وحی را به خیالِ خامِ خود میخواستند محو کنند برای همیشه به باد فنا سپرد و آن جریان، سفیانیان را از صحنه تاریخ به کنار زد.
قدرت خون سیدالشهدا علیه السلام
این خون سیدالشهداست که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش میآورد و این دستجات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان میآورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا میکند. در این امر سستی نباید کرد.
کُلُّ ارضٍ کربلا
سیدالشهداء همهجا هست. «کلُّ اَرْضٍ کربلا؛ همهجا محضر سیدالشهدا است... همه محرابها از سیدالشهدا است... امام حسین نجات داد اسلام را.
درس سیّدالشهدا علیه السلام
حضرت سیّدالشهدا به همه آموخت که در مقابل ظلم و در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اوّل میدانست که در این راه که میرود راهی است که باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای اسلام قربانی کند، لکن عاقبتش را هم میدانست. اگر نبود این نهضت، نهضت حسینی، یزید و اتباع یزید اسلام را وارونه نشان میدادند.
امام حسین علیهالسلام و عاشورا در کلام مقام معظم رهبری
عاشورا، حرکتی در دو جبهه
... ماجرای عاشورا عبارت از یک حرکت عظیم مجاهدتآمیزی در دو جبهه است. هم در جبهه مبارزه با دشمن خارجی و بیرونی ـ که همان دستگاه خلافت فاسد و آن دنیاطلبانی بود که به این دستگاه قدرت چسبیده بودند و قدرتی را که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای نجات انسانها آورده بود استخدام و استثمار کرده بودند و عکس مسیری که اسلام و نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم خواسته بودند و اراده کرده بودند حرکت میکردند ـ و هم در جبهه درونی که آن روز که جامعه به طور عموم به سمت همان فساد درونی حرکت کرده بود...
اثر محبّت به امام حسین علیهالسلام
... اگر محبّت در تشیع نبود این دشمنیهای عجیبی که با شیعه شده باید او را از بین میبرد. همین محبّت شما مردم به حسین بن علی علیهالسلام ضامن حیات و بقای اسلام است اینکه امام [خمینی رحمهالله ] میفرمود: «عاشورا اسلام را نگه داشت» معنایش همین است...
عاشورا، محرک مسلمانان
ماجرای حسین بن علی علیهالسلام حقیقتا موتور حرکت قرون اسلامی در جهت تفکرات صحیح اسلامی بوده است. هر آزادیخواه و هر مجاهدِ فی سبیلاللّه و هرکس که میخواسته است در میدان خطر وارد شود از آن ماجرا مایه گرفته و آن را پشتوانه روحی و معنوی خود قرار داده است. در انقلاب ما این معنی به صورت بینّی واضح بود...
بینظیر بودن واقعه عاشور
از اوّل تا آخر حادثه عاشورا به یک معنی نصف روز بوده، به یک معنی دو شبانهروز بوده [است]... شما ببینید این نصف روز حادثه چه قدر در تاریخ ما برکت کرده و تا امروز هم زنده و الهامبخش است... در تاریخ تشیع، بلکه در تاریخ انقلابهای ضدظلم در اسلام ـ ولو از طرف غیر شیعیان ـ حادثه کربلا به صورت درخشان و نمایان اثربخش بوده... من هیچ حادثهای را در تاریخ نمیشناسم که با فداکاری آن نصف روز قابل مقایسه باشد.
فلسفه قیام امام حسین علیهالسلام
در زیارتی از زیارتهای امام حسین علیهالسلام که در روز اربعین خوانده میشود جملهای بسیار پر معنی وجود دارد و آن این است: «و بَذَلَ مُهجَتَهُ فیک لِیَسْتَفیدَ عِبادَکَ مِنْ الجَهالَة». فلسفه فداکاری حسین بن علی علیهالسلام در این جمله گنجانده شده است. زائر [امام حسین علیهالسلام ] به خدای متعال عرض میکند که این بنده تو، این حسین تو، خون خود را نثار کرد تا مردم را از جهالت نجات بدهد و [از] «حیْرةُ الضَّلالَةِ»؛ [همچنین تلاش کرد] مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گمراهی است نجات بدهد...
نتیجه تفکر در مسئله عاشور
هرچه درباره مسئله عاشورا و قیام حسینی بیشتر فکر کنیم باز هم این قضیه در ابعاد مختلف دارای کشش و گنجایش اندیشیدن و بیان کردن است. هرچه بیشتر درباره این قیام عظیم فکر کنیم، ممکن است حقایق تازهای بیابیم...
اثر عزاداریهای سنتی
این عزاداریهای سنتی مردم را به دین نزدیک میکند.
علامه سیدمحسن امین
علامّه سیدمحسن امین، از صاحبنظران بزرگ متأخر (1284 ـ 1371 ق)، با بررسی موقعیّت امام حسین علیهالسلام به این نتیجه میرسد که تنها راهی که میتوانست اسلام را از رکود و نابودی نجات دهد، اقدام به قیام و استقبال از شهادت بوده است. وی در اینباره مینویسد: «به هر حال شهادت امام حسین علیهالسلام ... به عنوان وسیلهای برای جاودان نگهداشتن مکتب و محکوم ساختن دشمن تنها راه حلّ منطقی عاقلانهای بود که با توجّه به مشکلات موجود از انجام دادن آن گریزی نبود و جز آن راه دیگری وجود نداشت. با این بیان روشن میشود که چگونه امام حسین علیهالسلام با فدا کردن جان خود و خاندان و فرزندان عزیزش دین جد خویش رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را پاسداری کرد و شک نیست که جز با شهادت امام حسین علیهالسلام هرگز پایههای حکومتی بنیامیه متزلزل نمیشد».
شهید علامه مطهری رحمت الله علیه
استاد شهید مرتضی مطهری رحمت الله علیه درباره امام حسین علیهالسلام مینویسند: «امام حسین علیهالسلام به واسطه شخصیّت عالیقدرش، [و] به واسطه شهادت قهرمانهاش، مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است. اگر رهبران مذهبی بتوانند از این مخزن عظیم در جهت شکل دادن و همرنگ کردن و هماحساس کردن روحها با روح عظیم حسینی بهرهبرداری صحیح کنند، جهان اصلاح خواهد شد».
استاد مطهری همچنین میگویند: «میگویم حادثه کربلا، نمیگویم قیام؛ چون بیش از قیام است. نمیگویم نهضت؛ چون بیش از نهضت است. حادثه کربلا راز دیگری دارد که اساسا خود این حادثه، تمام حادثه، تجسم اسلام است، در همه ابعاد و جنبهها... همه اصول جنبههای اسلامی عملاً در این حادثه تجسّم پیدا کرده است. اسلام است در جریان، در عمل و در مرحله تحقّق... حسین علیهالسلام شخصیّت حماسی نیست او سرور انسانیت است. به همین دلیل نظیر ندارد... شهادت او حیات تازهای در عالم اسلام دمید. بعد از شهادتش رونقی در اسلام پیدا شد. او با حرکت قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده کرد و به اجتماع اسلامی شخصیت داد».
سیدبن طاووس رحمت الله علیه
سیدبن طاووس (متوفی 664 ه.ق) از کسانی است که به عاشورا و نهضت بینظیر امام حسین علیهالسلام از منظر عرفان نگاه کرده است. وی در اینباره مینویسد: «عبادت خدای تعالی، با کشته شدن در راه خدا از مهمترین وسایلی است که شخص را به درجات سعادت و نیکبختی میرساند. اینگونه مرگ برای اولیای الهی وسیلهای جهت رسیدن به حقّ و آرمیدن در جوار او و وصال به حضرت باری است... آنها چون بینند زندگی دنیا مانع نیل به قرب الهی است حلقه بر درهای دیدار میکوبند و از اینکه در راه رسیدن به این رستگاری تا سرحدّ جانبازی فداکاری میکنند و خود را در معرض خطر شمشیرها و نیزهها قرار میدهند، لذت میبرند مرغِ جانِ مردانِ صحنه کربلا در اوج چنین شرافتی به پرواز در آمد که برای جانبازی از یکدیگر پیشی میگرفتند و جانهایشان را در برابر نیزهها و شمشیرها به یغما میدادند».
استاد سیدجعفر شهیدی رحمت الله علیه
استاد سیّد جعفر شهیدی بر مبنای اسناد تاریخی به تجزیه و تحلیل نهضت عاشورا میپردازند. وی در اینبارهمینویسد: «باید گفت به علّت عدم دخول ایمان در دل بنیامیّه و به تبع تبلیغات آنان ایمان سایر مؤمنان نیز متزلزل شد و با رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم دوباره به عقاید پیشین خود بازگشتند. اینان پیش از آنکه مسلمان باشند میخواستند در سازمان تازه، مقامی را که جویای آن بودند به دست آورند. حسین علیهالسلام به عنوان وارث حقیقی محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم و علی علیهالسلام چگونه میتوانست دین را هم در عرصه فردی و هم در عرصه اجتماعی منسوخ شده ببیند و دم بر نیاورد؟ او هرگز نمیتوانست دین را و هم مردمی را که نیازمند رهبری او هستند رها کند. این مردم با نامههای بسیاری که برای او فرستاده بودند حجّت را بر او تمام کردند. به هر حال حسین علی علیهالسلام با مشاهده چنین وضعی دست به قیام زد؛ چون نمیتوانست در برابر احیای بدعتها و میراندن سنتها ساکت و صامت باشد».
علامه محمدتقی مصباح یزدی(حفظه الله)
استاد محمدتقی مصباح یزدی معتقد است: حادثه عاشورا، حادثه عظیمی در تاریخ اسلام بوده و نقش تعیین کنندهای در سعادت مسلمانان و روشن شدن راه هدایت مردم داشته است. این حادثه در نظر ما بسیار ارزشمند است. لذا بزرگداشت و بازسازی این حادثه و به خاطر آوردن آن موجب میگردد تا بتوانیم از برکات آن در جامعه امروز نیز استفاده کنیم... اگر بخواهیم راه حسین علیهالسلام را ادامه دهیم، باید عملاً در همین مسیر حرکت کنیم، به آرزوهای دنیا دل نبندیم، فریب این زرد و سرخها (طلا و نقره) را نخوریم و مرگ در راه خدا را حفظ کنیم. این درسی بود که ابیعبداللّه علیهالسلام به ما داد. آنچه دوست و دشمن بر آ ن اتفاق دارند این است که داستان کربلا اگر در عالم انسانیت داستان منحصر به فردی نباشد، از وقایع بسیار کمنظیر است. البته ما بر اساس آنچه از ائمه اطهار دریافت داشتهایم این را داستان منحصر به فردی میدانیم و معتقدیم که نظیر آن در گذشته نبوده و در آینده هم نخواهد بود.
آیت اللّه العظمی صافی گلپایگانی(حفظه الله)
آیة اللّه صافی گلپایگانی معتقد است: حادثه عاشورا واقعهای است که دلهای ارباب ایمان و عشاق فضیلت و حقیقت در برابر آن به خاک تعظیم افتاد و آنها را از ظلمات سرگردانی نجات داد. کاری که حسین علیهالسلام کرد یک کار عادی که مانند آن را تاریخ نشان دهد نبود؛ بلکه قیامی بیسابقه و خدایی بود که جوامع عالم جبروت و ساکنان صوامع ملکوت و ملأ اعلی آن را بزرگترین تجلی کمال مقام انسانی دانستند و قهرمانان فضیلت بشری و صاحبان عقول کامله و واصلان حقایق عالیه و پیغمبران اولوالعزم و اولیای عالیقدر و شهدایِ راه صلاح و هدایت آن را نمونه ممتاز و منحصر به فرد نمایش قدرت اراده، قوّت عزم، ثباتِ ایمان، فداکاری و شجاعت شمردند.
منبع: پایگاه حوزه
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}