15 دی 1387 / 7 محرم الحرام 1430 / 4 ژانویه 2009

دكترعلي شفايي استاد و رئيس دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه مشهد بدرود حيات گفت. دكترشفايي نزديك به 25سال درمقام استاد فلسفه دردانشكده الهيات تدريس كرد و سه سال نيزرياست اين دانشكده را برعهده داشت و دراين مدت منشأ خدمات ارزنده‎اي براي دانشكده الهيات و معارف اسلامي بود. دكترشفايي تحقيقات عميقي درباره فلسفه ملاصدرا انجام داده كه تحت عنوان علم فلسفه منتشركرده است.
در پي اولتيماتوم دولت روسيه به دولت ايران مبني بر عزل "مورگان شوستر" آمريكايي از سمت خزانه‏داري كل كشور و اخراج وي از ايران، دولت ايران در حالي كه قواي روس در شهرهاي آذربايجان ايران به قتل و غارت و كشتار مردم مشغول بودند به ناچار در برابر خشونت دولت تزاري تسليم شد و به خدمت مستشاران آمريكايي پايان داد. دولت روس كه هنوز هم به اين موفقيت قانع نبود، به زودي دولت را مجبور ساخت كه مجلس را منحل و اكثر مطبوعات را توقيف نمايد و رييس بلژيكي كل گمرك را كه دست‏نشانده ايشان بود، به جاي شوستر آمريكايي، خزانه‏دار كل ايران كند. سرانجام ناصرالملك كه در اين زمان، نايب‏السلطنه كشور بود "موسيو مرنارد" بلژيكي را به اين سمت برگزيد.
آيت‏اللَّه ميرسيدمحمد بن سيد محمد حسين مدرس نجف‏آبادي در حدود سال 1256ش (1294ق) در نجف‏آباد به دنيا آمد و مقدمات علوم را در زادگاه خود فرا خواند. وي سپس براي ادامه تحصيلات خود راهي نجف اشرف گرديد و در حلقه درس حضرات آيات: علامه سيدمحمدكاظم يزدي، آخوند ملامحمدكاظم خراساني، شيخ الشريعه اصفهاني، سيداسماعيل صدر و حاج آقا رضا همداني جاي گرفت. وي پس از چند سال اقامت در نجف و طي مدارج عالي علمي، به اصفهان برگشت و تا آخر عمر به مدت بيش از سي سال به تدريس و افتاء و اقامه جماعت پرداخت. حوزه درس ايشان مجمع فضلا و دانشمندان بود. و جمعي از علماي بزرگ معاصر اصفهان از شاگردان معظمٌ له بودند. همچنين حاشيه بر كفايةُالاصول در 2 جلد از جمله آثار ايشان است. ميرسيدمحمد مدرس نجف آبادي سرانجام در نيمه دي ماه 1318ش برابر با 25 ذي‏قعده 1358ق در 62 سالگي به ديار باقي شتافت و در قبرستان تخت‏فولاد اصفهان به خاك سپرده شد.
دانشجويان مسلمان در اعتراض به سفر جيمي كارتر رييس جمهور وقت آمريكا به تهران، به مدت سه روز بر سر كلاس‏ها حاضر نشدند و دانشگاه را به تعطيلي كشاندند. دانشجويان انقلابي با دركي درست از اوضاع ايران و جهان و دخالت‏هاي نارواي ابرقدرت‏ها به‏ويژه آمريكا در امور ايران، اين بار با تعطيل كردن دانشگاه‏ها، صداي اعتراض خود را به گوش جهانيان رساندند.
در حالي كه بيش از سه ماه از تجاوز ارتش عراق به ميهن اسلامي ايران مي‏گذشت، دشمن با خوي تجاوزگري و توحش، فجايعي در مناطق اشغالي مرتكب گرديد كه روي ستمگران تاريخ را سفيد كرده است. در پاسخ به اين همه جنايت و ددمنشي دشمن، عملياتي به صورت كلاسيك طرح‏ريزي شد. در اين عمليات، تعدادي از رزمندگان شهادت‏طلب با اصرار زياد، خود را در صف نيروهاي عمل‏كننده قرار داده و با هماهنگي با زره‏پوشان ارتش جمهوري اسلامي ايران، عمليات را آغاز كردند. دشمن پس از پيروزي در عمليات قبلي در دزفول، هرگز تصور نمي‏كرد كه ايران بتواند حمله‏اي ديگر را تدارك ببيند. در ساعات اوليه اين حمله، در ميان ناباوري نيروهاي خودي و دشمن، تمامي خاكريزهاي مقدم دشمن تسخير شد و قواي اسلام به سمت جلو پيشروي كردند. سرانجام اين عمليات نيز، علي رغم پيروزي‏ها و پيشروي‏هاي اوليه، به علت عدم پشتيباني و كمبود مهمات و نيز آمادگي دشمن، به نتايج مطلوب نرسيد و دشمن در شانزدهم آذرماه تمامي شهر هويزه را به اشغال خود درآورد. اين شهر قهرمان، سرانجام در جريان عمليات بزرگ بيت‏المقدس و آزادسازي خرمشهر، از دست دژخيمان رژيم عفلقي آزاد شد و از لوث و جور دشمن پاك گرديد.
امير سرتيپ منصور ستاري در سال 1327 ش در قرچكِ ورامين به دنيا آمد و پس از طي تحصيلات متوسطه، وارد دانشكده افسري گرديد. وي پس از طي مدارج علمي از جمله رادار كنترلي دوره كنترلر شكاري رادار در آمريكا و اخذ ليسانس برق و الكترونيك از دانشگاه تهران به خدمت ارتش درآمد و در شمار افسران خوش فكر و مدير نيروي هوايي قرار گرفت. شهيد ستاري پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در طول هشت سال دفاع مقدس، با قبول مسؤوليت‏هاي مهم فرماندهي، معاون عملياتي، فرماندهي پدافند هوايي و معاون طرح و برنامه، خدمات شاياني به نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران ارايه داد. وي در بهمن 1365، به دليل شايستگي و لياقت، به سمت فرماندهي نيروي هوايي ارتش منصوب شد و در طي هشت سال مسؤوليت فرماندهي اين نيرو، با اجراي ده‏ها برنامه و طرح مختلف، توان رزمي نيروي هوايي ارتش را افزايش داد. تيمسار ستاري سرانجام در نيمه دي ماه 1373 به همراه چند تن از مسؤولان نيروي هوايي، در مسير برگشت از كيش به تهران، در راه، تصميم به شركت در مراسم فارغ‏التحصيلي گروهي از دانشجويان دوره خلباني در پايگاه هوايي شهيد بابايي اصفهان گرفتند. تا اين كه پس از اقامت دو ساعته در اصفهان در و راه بازگشت، هواپيما، دچار سانحه شده پس از آتش گرفتن سقوط كرد. در اين حادثه، شش سردار نيروي هوايي ارتش به همراه تيمسار ستاري و شش تن از خدمه پروازي به درجه رفيع شهادت نائل شدند.
ممنوعيت استفاده از نهر فرات براي كاروان امام حسين(ع) به دستور عمر بن سعد (61ق)
«عمر بن سعد» بدستور ابن زياد، عمرو بن حجّاج را با 500 سوار بر اطراف رود فرات و شعب آن مامور كرد تا امام حسين ويارانش دسترسي به آب نداشته باشند . بدين ترتيب تشنگي براولاد حضرت رسول اكرم (ص) و ديگر افراد مستولي شد و امام حسين (ع) فرمودند كه براي خيمه گاه اب فراهم شود . بر اين اساس حضرت عباس بن علي (ع) برادر شجاع امام حسين (ع)همراه20 تن ديگر با مشكهاي آب به طرف فرات حركت كردند .پيشا پيش اين گروه نافع بن هلال با پرچمي نشانه صلح حركت مي كرد اما دشمنان كافر بي اعتنا به اين پرچم به اين گروه اندك يورش بردند و حضرت عباس با وجود تمام شجاعت ها و رشادتهايش بدون آب و با جراحت هاي بسيار به خيمه گاه بازگشت .
پس ازورود سپاهيان روس و انگليس به ايران اكثر نمايندگان دوره سوم مجلس قانون گذاري، اعضاي سفارتخانها و اتباع دولتهاي درگير جنگ با روسيه ازتهران گريختند؛ اين حادثه در زمان جنگ جهاني اول روي داد . در همين ايام كميته اتحاد اسلام نيز در تهران تشكيل شد و بدين ترتيب بسياري از كسانيكه از مظالم روس و انگليس به تنگ آمده بودند زير چتر اتحاد اسلام گرد آمدند؛ گفتني است كه عده اي نيز در قم دفاع ملي تشكيل دادند.
ابوالفتح يوسف بن يعقوب شيباني دمشقي ملقب به ابن مجاور، مورخ و جغرافي‏دان مسلمان در دمشق به دنيا آمد. دوران كودكي و نوجواني خود را در بغداد سپري كرد و از اساتيد اين شهر بهره برد. سپس به هند رفت و پس از مدتي به سير و سفر در شبه جزيره‏ي عربستان پرداخت. مهم‏ترين اثر وي به نام تاريخ المُستَبصر، به شرح دقيق وضعيت سياسي، جغرافيايي و اجتماعي اين منطقه اختصاص دارد. ابن مجاور در سال 690 در سن 89 سالگي درگذشت.
آيت‏اللَّه العظمي سيد محمد هادي ميلاني در هفتم محرم سال 1313ق. در نجف اشرف به دنيا آمد. او از سنين كودكي، تحصيلات ديني خود را با فراگيري قرآن آغاز كرد و سپس نزد اساتيد حوزه‏ي علميه نجف به تكميل تحصيلات ديني خود پرداخت، تا آنجا كه علاوه بر تسلط بر علوم ديني، در ادبيات فارسي و عربي نيز مهارت بسيار يافت. پس از چندي به كار تاليف و تدريس پرداخت. حوزه‏ي درس ايشان، بسيار پرجمعيت بود و در آن شاگرداني محقّق و متفكر تربيت شدند و عده‏ي كثيري از آن‏ها، به مراحل بالاي علمي، دست يافتند. آيت‏اللَّه ميلاني، راه رسيدن به فضيلت را معرفت خدا، تقوا و كسب مكارم اخلاقي دانسته و روي آن تاكيد مي‏كرد. محاضرات في فقه الاماميه در ده جلد از آثار ايشان است.
آيت‏اللَّه شيخ جعفر بن حاج محمد نزاري، معروف به نقدي از افاضل علماي اماميه‏ي قرن چهاردهم هجري عراق مي‏باشد. او فقيه اصولي، محدّث رجالي، مفسر، مورخ، اديب و شاعر ماهري بود. وي پس از فراگيري اصول قرائت و خط عربي و فارسي در موطن خويش شهر "العماره" در نزد پدرش حاج محمدبن عبداللَّه نزاري، جهت تكميل تحصيلات راهي نجف اشرف شد و از محضر آخوند خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي و شيخ احمد كاشف الغطا بهره گرفت. شيخ جعفر نقدي، مدتي به نشر علوم ديني و رياست منصب جعفريين و قضاوت فريقين و رياست مَحكمه‏ي سنّي و شيعه‏ي شهر "العماره" را بر عهده گرفت. از وي آثاري چون ارشادالطّلاب الي علم الاعراب، الاسلام و المرأة، الاَنوار العَلَويَّة و الاسرار المرتضويه، بر جاي مانده است. اين عالم رباني سرانجام در هفتم محرم الحرام سال 1370 قمري در 67 سالگي ديده از جهان فرو بست.
شورش تاريخي لندن به طرفداري ازپارلمان آن كشوردرمقابل شارل اول شاه انگلستان آغازشد. اين شورش به منظورحمايت ازوكيلان مجلس آن كشور كه شارل اول برآنان خشم گرفته بود، صورت گرفت. هدف شورشيان دفاع ازمجلس دربرابرشاه بود كه با مقاومت مسلحانه مردم به جنگهاي داخلي منجرشد. دراين جنگها سرانجام اوليوركرامول نماينده مردم پيروزشد و جنگ با اعدام شارل اول درسال1649ميلادي پايان يافت.
سرزمين ميانمار يا برمه سابق استقلال يافت، اين كشور سالها تحت نفوذ انگلستان بود اما درنتيجه وقوع دوجنگ بزرگ ميان نيروهاي ملي كشورو اشغالگران انگليسي ميانمار، به هندوستان ازمستعمره‎هاي انگليس پيوست. درسال1937ميلادي ازهند نيزجداشد و استقلال نسبي بدست آورد. ازاين تاريخ شورشها و قيامهاي مردمي شدت يافت تا اينكه درجنگ جهاني دوم، ميانماربه تصرف ژاپني‎ها درآمد و باشكست متحدين درجنگ، ژاپني‎ها نيزاين كشوررا ترك گفتند. سرانجام درسال1948ميلادي ميانمار با حكومت جمهوري استقلال خود را اعلام كرد و درسال 1962ميلادي با ايجاد شوراي انقلابي فرمانده ارتش حكومت ميانمار را بدست گرفت.
كنفرانس سياسي دارُالبَيضا به منظور ايجاد دسته بندي سياسي اِفريقايي درشهري به همين نام درمراكش تشكيل شد. دراين كنفرانس كه به ابتكارو توصيه‎ جمال عبدالناصر رئيس جمهوري متحده عربي مصرو سوريه برگزارشد، دولتهاي مستقل الجزاير، گانا، گينه، مالي، مراكش و جمهوري متحده عربي عضويت داشتند. هدف ازتشكيل اين كنفرانس ايجاد فرماندهي نظامي اِفريقايي بود كه درپي آن بازار مشترك اِفريقا نيزبوجود آمد. شايان توجه است كه دبيرخانه اين اتحاديه درباكومو پايتخت مالي بود.
در چهارم ژانويه 1073م، همايش "خلع يد" با حضور نمايندگان مذهبي كشورهاي مسيحي و با پيشنهاد پاپ گِريگوري هفتم، رهبر مسيحيان جهان برگزار شد. در اين همايش تصميم گرفته شد كه از پادشاهان كشورهاي مسيحي درباره نصب مقاماتِ روحاني مسيحي خلع يد شود. تا آن زمان، پادشاهان، علاوه بر اين كه قدرت سياسي را در كشورهاي خود در دست داشتند، مي‏توانستند اسقف كليساها را نيز عزل و نصب كنند. اين امر، كليساها را در خدمت مصالح و منافع قدرت‏منداني قرار داده بود كه به فساد، استبداد، ستمكاري و بي‏عدالتي، معروف بودند و مقامات روحاني كليساها، به واسطه اين وابستگي، توجيه كننده اعمالِ شاهان شده بودند. اين مصوّبه با واكنش شديد پادشاهان اروپايي روبرو شد و جنگ‏هاي طولاني و خونين بين پيروان پاپ‏ها و سلاطين اروپايي آغاز گرديد.
هانري بِرِگْسون، فيلسوف معروف فرانسوي در 18 اكتبر 1859م در پاريس به دنيا آمد و پس از تحصيل در فلسفه و ادبيات در اين علوم به استادي رسيد. او سال‏هاي متمادي به تدريس پرداخت و ضمن عضويت در فرهنگستان فرانسه، افكار و عقايد خود را در قالب خطابه و يادداشت و مجموعه كتاب مطرح كرد. برگسون به عنوان يك فيلسوف، با افكار تحقيقي زمان خود به مخالفت برخاست و به علت ابتكاري بودن حملاتش به فلسفه مادي، موفق به نفوذ در عرصه تفكر گرديد. برگسون معتقد است كه حقيقت، ساختمان ثابتي ندارد و ذاتاً متغير است بنابراين عقل از شناخت آن عاجز است. از نظر او، پي بردن به معناي جهان، به علت آن كه علم، تنها قسمت كوچكي از آن را باز مي‏گويد، دچار اشكال است. بنابراين تلقي علمي از جهان در تبيين معناي زمان و فضا نارساست. برگسون ابراز عقيده مي‏كرد كه خداوند به عنوان يك آفريننده آزاد، خالق حيات و ماده ولي متمايز از آنهاست. در مورد مخلوقات نيز برگسون بر اين نظر است كه حيات بشري بخشي از يك كل بزرگ و يكپارچه است. برگسون، فلسفه را تنها راه درك حقيقت مي‏داند و در اين مورد، عقل را دخالت نمي‏دهد، بلكه بيشتر به تجربه و دورانديشي توجه دارد. او از تصور و خيال نفرت دارد و آن را مخلوق ضعف مي‏داند و چون نفسْ آن را حس نمي‏كند، مي‏گويد كه قابل قبول نمي‏باشد. برگسون حكمت را از ابهام پرپيچ و خم الفاظ و كلمات دشوار بيرون آورد و به صورتي روشن، ساده و لذت‏انگيز به مردم عامي روشن ضمير ارائه داد. او مانند افلاطون، فيلسوفي بود كه مانند شاعران مي‏نوشت. درنتيجه سبك پُر روحي كه در نوشتن داشت و كتاب‏هايى كه درباره اسرار ابديت نوشت، بيش از اغلب داستان‏هاي جنايى پرفروش آن روزگار به فروش رفت. با اين حال، برگسون تنها يك مرد صاحب سبك و فصيح نبود، بلكه يكي از ژرف انديش‏ترين متفكران تاريخ فلسفه نيز بود. زندگي او سيري تحولي داشت، به تدريج از مذهب اصالت ماده روي گردانيد و به فلسفه اصالت تصور گراييد. او از يك امتياز نادر نيز برخوردار شد و آن اين كه به عنوان يك فيلسوف، جايزه ادبي نوبل را در سال 1927م دريافت نموده است. وي سرانجام در 4 ژانويه 1941م در 82 سالگي درگذشت.