امام سجاد (علیه السلام) و نهضتخدمت رسانی
امام سجاد (علیه السلام) و نهضتخدمت رسانی
«لیس هکذا، انما الناس بالناس ولکن قل: اللهم اغننی عن شرار خلقک (1) ; این گونه نیست، مردم به مردم نیازمندند . اما بگو: خدایا! مرا از مردم بد کیش بی نیاز کن .»
به این دلیل ما باید به یک حقیقت مهم و در عین حال فراموش شده توجه کنیم و آن، حقی است که جامعه (و افراد آن) به دلیل ایفای نقش در تداوم زندگی ما دارند . و این، همان حقی است که امام زین العابدین علیه السلام در کنار دو حق دیگر (حق خدا و حق خود) در رساله حقوق از آن یاد میکند و حقوق گروههایی مثل رهبران، زیردستان، خویشان، نیکوکاران و تودههای مردم مانند همسایه، رفیق، شریک، سائل و نیازمند و حتی حقوق اموال و ... را تذکر میدهد . و از همین جایگاه است که انسانها جهت ادای این حقوق موظف به «خدمت» به هم هستند . در واقع اسلام با این دید دقیق و عمیق، خاستگاه «خدمتبه خلق» را «حق خلق» میداند و معتقد است مردم باید خادم هم باشند چون به گردن هم حق دارند .
این حق گاه چنان روشن است که مردم را به پاسخگویی متقابل وادار میکند، مانند حق پدر، معلم، و گاه به واسطه و پنهان است مانند حق نیازمندان، مستضعفان و ... که با دقت در زنجیره اجتماع میتوان حقوق آنها را نسبتبه خود کشف کرد و آنگاه است که خدمتبه آنان نیز ضروری میشود .
درک این تحلیل وقتی راحتتر خواهد شد که بدانیم مردی از امام زین العابدین علیه السلام درباره «حق معلوم» در آیه شریفه «والذین فی اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم» (2) سؤال کرد و امام فرمود: «حق معلوم، چیزی است که شخص از مال خود بیرون میکند و آن غیر از زکات و صدقه واجب است .» آن مرد پرسید: با این مال چه بکند؟ امام فرمود: «با آن صله رحم میکند و به ضعیفان کمک مینماید و رنج ایشان را برطرف میسازد و یا به برادر دینیاش محبت میکند و گرفتاری او را برطرف میسازد .» (3)
امام سجاد علیه السلام با تعابیر دیگر نیز این پیوند و علقه اجتماعی بشر به هم را یادآور و «حق خدمت» ناشی از آن را هم متذکر میشود . از جمله با عنوان «برادری مردم» چنین میفرماید: «بئس الاخ یرعاک غنیا و یقطعک فقیرا (4) ; بد برادری است که در وقت توانگری به تو توجه دارد و در وقت نیازمندی از تو میبرد .» براساس برادری دینی و اجتماعی، مؤمنان موظف به رعایت و دمتبه هم هستند و ترک وظیفه امری مذموم شمرده میشود و به معنای ضایع کردن حقوق دیگران است .
از نگاه امام سجاد علیه السلام خدمتبه خلق، هم اثر دنیایی دارد و در معادلات اجتماعی تاثیرگذار است و هم دارای آثار اخروی است . نمونه هایی از هر دو گروه را مرور میکنیم .
یاری مردم
طبیعیترین اثر خدمت، یاری مددجو و گیرنده خدمت است . امام سجاد علیه السلام میفرمود: «در دنیا هیچ چیز یاری دهندهتر از نیکی به برادران نیست .» (5)
بقا و فزونی نعمت
«لینفق الرجل بالقصد و بلغه الکفاف و یقدم الفضل منه لآخرته . فان ذلک ابقی للنعمة و اقرب الی المزید من الله تعالی و انفع فی العاقبة; (6) انسان باید به مقدار اعتدال و به قدر کفاف خرج کند و زیادیاش را برای آخرت بفرستد . زیرا چنین رفتاری باعثبقای بیشتر نعمت گشته و به فزونی نعمت از جانب خدا نزدیکتر و در عاقبتسودمندتر است .»
آقایی و بزرگی در دنیا
«سادة الناس فی الدنیا الاسخیاء و سادة الناس فی الآخرة الاتقیاء; (7) سروران مردم در دنیا، سخاوتمندان و در آخرت، پرهیزگاران هستند .»
«گرامیترین انسانها نزد مردم، کسی است که زیاد خیرش به آنها برسد و نیازی به آنها نداشته باشد و ...» (8)
سرور قلبی خدمت رسان
«الکریم یبتهجبفضله و اللئیم یفخر بملکه; (9) شخص کریم با بخشندگی خود شادمان است و فرومایه به ثروتش میبالد .»
امام سجاد علیه السلام در روایاتی متعدد به آثاری چون: افزایش درجه خدمت رسانان در آخرت (10) ، آمرزش گناهان (11) ، یاور روز تنگدستی (قیامت) (12) ، مقامات و قصرهای بهشتی (13) ، پوشش در آخرت (14) و ... (15) تصریح میکند .
جهت اختصار، تنها به روایتی از آن حضرت که شرح جامع از آثار اخروی خدمت را بیان مینماید، توجه میکنیم: ابوحمزه ثمالی از امام علی بن الحسین علیه السلام چنین نقل کرد:
«من قصی لاخیه حاجة فبحاجة الله بدا ... ; کسی که یک حاجتبرادرش را برآورد خداوند صد حاجت او را برآورد . کسی که اندوهی را از دل برادرش بردارد، خداوند اندوه روز قیامت را از او برطرف سازد; هر قدر هم که زیاد باشد . و هر کس برادرش را که در مقابل ستمکار قرار گرفته است، یاری دهد، خدا او را هنگام عبور از صراط یاری میکند، در وقتی که قدمها میلغزد . و کسی که به دنبال نیاز برادر مؤمنش برود و با برآوردن حاجتش او را شاد کند، چنان است که رسول خدا را مسرور کرده است . و هر کس او را سیراب کند، خدا او را از شراب سر به مهر بهشتی سیراب میسازد . و هر کس گرسنگی او را با طعام برطرف کند، خدا او را از میوههای بهشتی سیر میکند . و هر کس برهنگی او را بپوشاند خدا او را با جامههای زربافت و حریر میپوشاند . و اگر با اینکه برهنه نیست، او را لباسی بپوشاند، پیوسته در حفظ خدا است تا هنگامی که نخی از آن جامه بر تن او باشد . و کسی که کار مهم برادرش را کفایت کند، خداوند پسران بهشتی را خدمتگزار او میسازد . و کسی که او را بر مرکبی سوار کند، خدا او را در قیامتبر ناقهای بهشتی سوار میکند که فرشتگان به آن میبالند . و هر کس مؤمنی را هنگام مردنش دفن کند، گویا او را از ولادت تا مرگ پوشانده است . و هر کس او را همسری دهد که مایه انس و آرامش باشد، خداوند برای او در قبر مونسی به شکل محبوبترین افراد خانوادهاش قرار میدهد . و کسی که برادر مؤمن بیمارش را عیادت کند، فرشتگان دور او را میگیرند و دعا میکنند تا وقتی که از آنجا بیرون رود و به او میگویند: «خوشا به حالت و بهشت گوارایت!» به خدا سوگند برآوردن حاجت مؤمن در پیشگاه خدا محبوبتر از دو ماه روزه پی در پی با اعتکاف آن دو ماه در ماه حرام است .» (16)
چنان که مشاهده میشود، امام سجاد علیه السلام در شرح آثار معنوی و اخروی خدمتبه مؤمن، انواع متنوعی از خدمت را هم برشمرده است; از خدمت مالی تا آبرویی و از خدمت روحی تا غریزی و این، نشانگر آن است که خدمت در تمام ابعاد آن مورد توجه است و تنها در امور اقتصادی و کمکهای مادی به نیازمندان خلاصه نمیشود .
پشیمانی، نزول بلا، پردهدری
ابوخالد کابلی میگفت: شنیدم که امام زینالعابدین علیه السلام میفرمود:
«... الذنوب التی تورث الندم ... . ترک صلة القرابة حتی یستغنوا ... و الذنوب التی تنزل البلاء ترک اغاثة الملهوف و ترک معونة المظلوم ... و الذنوب التی تکشف الغطاء ... ترک التقرب الی الله عزوجل بالبر و الصدقة ... و قساوة القلوب علی اهل الفقر و الفاقة و ظلم الیتیم و الارملة و انتهار السائل و رده باللیل ... ; (17) از گناهانی که پشیمانی به بار میآورد ... ترک صله رحم به حدی که احساس خویشاوندی نکند ... از گناهانی که باعث نزول بلا میشود، به فریاد مظلوم نرسیدن و کمک نکردن به ستمدیدگان ... است ... از گناهانی که پرده حیا را میدرد ... نزدیک نشدن به خدای عزوجل با نیکوکاری و صدقه و سنگدلی بر اهل فقر و تهیدستان و ستم به یتیم و بیوه زنان و دست رد به سینه سائل زدن هنگام شب است .»
نزول بلایی مثل یعقوب
امامی که دیدگاهش این باشد که خداوند هیچ سائلی را باز نمیگرداند «یا من لایرد سائله و لایخیب آمله ... (18) ، ای خدایی که سائلی را برنمیگرداند و آرزومندی را ناامید نمیکند . ای آن که درگاهش به روی درخواست کنندگان باز و پرده درش از مقابل امیدواران برداشته است ...» خود نیز در برخورد با نیازمندان میکوشد چنین صفتی را کسب کند . از این رو ابوحمزه ثمالی (ثابت) میگفت: روز جمعهای نماز صبح را با امام زینالعابدین علیه السلام به جا آوردم . امام به سوی منزل رفت . من هم با ایشان بودم . وقتی به منزل رسیدیم، یکی از خادمهها را صدا زد و فرمود: «امروز روز جمعه است; هر نیازمندی آمد، مبادا رد کنید .» من گفتم: هر سائلی که مستحق نیست! فرمود: «ای ثابت! از آن میترسم که یکی مستحق باشد و ما به او چیزی ندهیم و رد کنیم و به خانواده ما چیزی فرود آید که به یعقوب و خانوادهاش نازل شد . اطعامشان کنید .» (19)
نشانه بخل
امام سجاد علیه السلام میفرمود: «از پروردگارم شرم دارم که یکی از برادرانم را ببینم و از خدا برای او بهشت را بخواهم اما از دادن درهم و دینار، بخل ورزم که وقتی قیامتشود، به من گفته شود: اگر بهشت مال تو بود، در دادن آن به مراتب بیشتر از دادن مال، بخل میورزیدی .» (20)
نیامرزیدن همیشگی
امام سجاد علیه السلام فرمود:
«من بان شعبانا و بحضرته مؤمن جائع طاو قال الله عزوجل: ملائکتی اشهد کم علی هذا العبد اننی امرته فعصانی و اطاع غیری وکلته الی عمله و عزتی و جلالی لا غفرت له ابدا; (21) کسی که سیر بخوابد و در کنار او مؤمنی گرسنه باشد، خدای متعال به فرشتگان میفرماید: نگاه کنید به این بندهام که من امر کردم ولی فرمان نبرد و غیر مرا اطاعت کرد . پس من هم او را به عملش واگذاشتم . سوگند به عزت و جلالم هرگز او را نمیآمرزم .»
«من کان عنده فضل ثوب فعلم ان بحضرته مؤمنا محتاجا الیه فلم یدفعه الیه اکبه الله عزوجل فی النار علی منخریه (22) ; کسی که لباس اضافی داشته باشد و بداند در اطرافش مؤمنی به آن نیاز دارد و ندهد، خدا او را به رو در آتش میاندازد .»
امام سجاد علیه السلام با توجه به ثواب فراوان و آثار دنیوی و اخروی خدمتبه خلق، همواره دستبه دعا برمیداشت و توفیق خدمت را از درگاه الهی خواستار میشد . از جمله آنها این دعاهاست:
«اللهم صل علی محمد و آله و ... اجر للناس علی یدی الخیر و لاتمحقه بالمن; (23) خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و ... به دست من کارهای خیر را برای مردم جاری کن و چنان کن که با منت گذاردن باطل نسازی» .
«اللهم صل علی محمد و آله و احجبنی عن الشرف و الازدیاد و قومنی بالبذل و الاقتصاد و علمنی حسن التقدیر و اقبضنی بلطفک عن التبذیر و اجر من اسباب الحلال ارزاقی و وجه فی ابواب البر انفاقی ... اللهم حبب الی صحبة الفقراء و اعنی علی صحبتهم بحسن الصبر ... ; (24) خدایا! بر محمد و آل او صلوات بفرست و مرا از اسراف و ولخرجی بر کنار دار و راه بذل و بخشش بر مستمندان، با میانه روی و اعتدال در مصرف را به من نشان بده . و خوب اداره کردن زندگی را به من بیاموز . و به لطف و کرمت از تجمل و اسراف بازم دار . و وسایل روزی مرا از راه حلال فراهم کن . و مرا به انفاق در راه خیر موفق بدار; ... خدایا! مصاحبتبا فقیران را برایم دوست داشتنی ساز و به همنشینی و شکیبایی با آنان یاریم کن .»
«اللهم صل علی محمد و آله و حلنی بحلیة الصالحین و البسنی زینة المتقین فی ... السبق الی الفضیلة و ایثار التفضل ... ; (25) خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و جان مرا به زیور بندگان شایستهات بیارای . و بر من لباس تقوا بپوشان تا بتوانم در راه فضل و کمال از دیگران پیش بیفتم و زیادی مالم را به مستمندان، ایثار کنم ...»
حضرت زینالعابدین علیه السلام که چنین مشتاقانه از خداوند توفیق برای خود میخواهد، دیگران را نیز متوجه این وظیفه اجتماعی و دینی میسازد و با برشماری ثوابهای زیاد آن، مؤمنان را برای خدمت رسانی بیشتر به هم برمیانگیزد . برخی از تلاشهای حضرت در تبلیغ و ترویج این سنتحسنه را مرور میکنیم:
اهل خیر شوید
امام سجاد علیه السلام به فرزندش امام باقر علیه السلام میفرمود: «افعل الخیر الی کل من طلبه منک فان کان اهله فقد اصبت موضعه و ان لم یکن باهل کنت انت اهله; (26) هر کس از تو انجام کار خیری را خواست، برایش انجام بده; اگر اهلش بود، درست عمل کردی و گرنه تو خود اهل خیر شدهای .»
در تفسیر آیه 15 سوره توبه «... و یقبل التوبة عن عباده و یاخذ الصدقات» ; «توبه بندگان را میپذیرد و صدقات را میگیرد .» محمد بن مسلم از امام صادق، از امام سجاد علیهما السلام نقل کرد: «در پیشگاه خدا تعهد میکنم که صدقه به دستبنده خدا نمیرسد مگر آنکه پیش از آن در دستخدا قرار بگیرد .»
آن حضرت هر گاه میخواست صدقه بدهد، اول آنچه را در دست داشت، میبوسید و میبویید، سپس به دست فقرا میداد و میفرمود: «برای هر چیزی فرشته واسطهای هست، جز صدقه که بی واسطه به دستخدا میرسد .» (27)
خوش به حال انفاق گران!
ابوحمزه ثمالی میگوید: امام علی بن الحسین علیه السلام فرمود: «طوبی لمن طاب خلقه و طهرت سجیته و صلحتسریرته و حسنت علانیته و انفق الفضل من ماله و امسک الفضل من قوله و انصف الناس من نفسه (28) ; خوش به حال کسی که خویی خوش و درونی پاکیزه و نهادی شایسته و ظاهری آراسته دارد; زیادی مالش را انفاق میکند و سخن بیهوده را ترک میکند و با مردم منصفانه رفتار مینماید .»
درجه خود را ارتقا دهید!
آن حضرت خطاب به شیعیان میفرمود: «ای شیعیان ما! بهشت دیر یا زود از دستشما نمیرود اما برای ارتقای درجات آن کوشش کنید و بدانید میان شما بالاترین درجات و زیباترین کاخها و سراها و بناها در بهشت از آن کسانی است که در پاسخ دادن به ندای مؤمنان نیکوتر باشند و همدردیشان با فقرای مؤمن بیشتر باشد . بدانید خداوند گاهی یکی از شما را به سبب یک سخن پاک که با برادر تنگدستش بگوید، بیشتر از مسافتیک صد هزار سال که با گامهایش بپیماید، به بهشت نزدیک میکند، اگر چه از عذاب شدگان به آتش جهنم باشد . پس نیکی کردن به برادر خود را کوچک نشمارید زیرا آن نیکی، روزی برای شما سودمند است که هیچ چیز جایش را نمیگیرد .» (29)
اطعام نیازمندان
ابوحمزه ثمالی میگفت: علی بن حسین علیه السلام میفرمود:
«هر کس مؤمنی را تا حد سیر شدن غذا بدهد، جز خدا کسی از پاداش اخروی آن خبر ندارد; نه فرشته مقرب و نه پیامبر مرسل . (بعد فرمود) از چیزهایی که سبب آمرزش میشود، غذا دادن به فرد مسلمان گرسنه است (و بعد این آیه را تلاوت کرد:) «او اطعام فی یوم ذی مسغبة یتیما ذا مقربة او مسکینا ذا متربة» (30) ; یا اطعام دادن در روز گرسنگی به یتیمی از خویشان یا به تنگدستی نیازمند .» (31)
نمونههایی برای خدمت
خدمت، اقدامی است که به خاطر ادای حقوق متقابل (مستقیم یا با واسطه) انجام میشود و گسترهای به وسعت تمام عوامل دخیل در جامعه بشری دارد; از انسان تا خدا و از حیوان تا جهان طبیعت . فهرست رساله حقوق امام سجاد علیه السلام را به یاد آوریم تا به وسعت این گستره، عمیقتر بنگریم;
«1 - حق خدا (تمام حقوق از آن ناشی میشود) 2 - حق خود (الف: جوارح: زبان، گوش، چشم، پا، دست، شکم، فرج; ب: افعال و کارها: نماز، روزه، صدقه، قربانی،) 3 - حق ائمه (رهبر حکومت، معلم، مالک، همسر، خدمتگزار) 4 - حق خویشاوندان و ... (مادر، پدر، فرزند، برادر، منعم، (دهنده نعمت آزادی)، آزادکرده، نیکی کننده، اذان گو، پیشنماز، همنشین، همسایه، رفیق، شریک، مال، طلبکار، دوست معاشر، مدعی، فرد مورد ادعا، مشورت کننده، مشورت دهنده، نصیحتخواه، نصیحت کننده، بزرگتر، کوچکتر، سائل، فرد درخواستشونده، فرد خشنود کننده، توده مردم، اهل ذمه) از بین 50 مورد، ما به چند مورد اشاره میکنیم که امام سجاد علیه السلام در مورد خدمتبه آنها رهنمودی ارائه فرمودهاند .
نوع خدمتبه سائل (نیازمندان)
«حق السائل فاعطاؤه اذا تهیات صدقة و قدرت علی سد حاجته والدعاء، له فیما نزل به و المعاونة له علی طلبته و ان شککت فی صدقه و سبقت الیه التهمة له و لم تعزم علی ذلک لم تامن ان یکون من کید الشیطان اراد ان یصدک عن حظک و یحول بینک و بین التقرب الی ربک فترکته بستره و رددته ردا جمیلا و ان غلبت نفسک فی امره و اعطیته علی ما عرض فی نفسک منه فان ذلک من عزم الامور; حق سائل آن است، که اگر صدقهای آماده داری، به او بدهی و اگر توان برآوردن نیاز او را داری، برآوری و برای گرفتاریش دعا کنی و به خواستهای که دارد، به او کمک کنی و اگر در راستگویی او تردید کنی و زود او را متهم کنی، در صورتی که یقین نداری، بعید نیست که شیطان میخواهد تو را فریب داده و از اجر و ثواب بی بهره کند و تو را از نزدیکی به خدا باز دارد; در این صورت، آبروی او را حفظ کن و با روی خوش او را از خود دور کن . اما اگر بر نفس خود غلبه کنی و علی رغم چیزی که در دلت گذشته، به او کمک کنی، از امور مهم و حاصل اراده استوار است .» (32)
حق مال; صرف در راه خدمت
«و اما حق المال فان لا تاخذه الا من حله و لا تنفقه الا فی حله و لا تحرفه عن مواضعه و لا تصرفه عن حقائقه و لا تجعله اذا کان من الله الا الیه و سببا الی الله و لاتؤثر به علی نفسک من لعله لا یحمدک و بالحری ان لا یحسن خلافته فی ترکتک و لا یعمل فیه بطاعة ربک فتکون معینا له علی ذلک او بما (احدث فی مالک) احسن نظرا لنفسه فیعمل بطاعة ربه فیذهب بالغنیمة و تبوء بالاثم و الحسرة و الندامة مع التبعة و لاقوة الا بالله; اما حق مال آن است که جز از راه حلال به دست نیاوری و به جز راه حلال خرج نکنی و مبادا بی مورد در غیر راههای درستبه کار ببری و چون مال از آن خداست، نباید جز در راه خدا و جایی که وسیله تقرب به اوست، به کار بندی . و کسانی را که شاید از تو تشکر هم نکنند، بر خود مقدم دار . میراث گذاردن آن را برای دیگران صحیح ندانی که در راه نافرمانی خدا به کار برده شود و تو نیز در این گناه، کمک کار باشی و یا از تو بهتر به سود خود منظور دارد و در اطاعتخدا مصرف کند و غنیمت را او ببرد اما بار گناه و افسوس و پشیمانی با عقوبت و کیفر نصیب تو گردد . و هیچ نیرو و توانی غیر خدا نیست .» (33)
خدمت رسانی به همه
«و اما حق اهل ملتک عامة فاضمار السلامة و نشر جناح الرحمة و الرفق بمسیئهم و تالفهم و استصلاحهم و شکر محسنهم الی نفسه و الیک فان احسانه الی نفسه احسانه الیک اذا کف عنک اذاه و کفاک مؤونته و حبس عنک نفسه فعمهم جمیعا بدعوتک و انصرهم جمیعا بنصرتک و انزلتهم جمیعا منک منازلهم . کبیرهم بمنزلة الوالد و صغیرهم بمنزلة الولد و اوسطهم بمنزلة الاخ فمن اتاک تعاهدته بلطف و رحمة و صل اخاک بما یحب للاخ علی اخیه; اما حقوق توده مردم آن است که با حسن نیت و محبت و مدارا با بدیهایشان رفتار کنی و با دلجویی در صدد اصلاح حالشان برآیی . و از کسانی که به ایشان و شما نیکی میکنند، سپاسگزار باشی; زیرا احسان کسی نسبتبه خود، در حقیقت احسان به تواست، به خاطر آنکه آزاری به تو نرسانده و زحمتی بر دوش تو ندارد و جلوی هوای نفسش را گرفته است . وانگهی همه را دعا کن و به همه کمک نما و هر کدام را در حد خود محترم شمار; بزرگترها را به منزله پدر و کوچکترها را به منزله فرزند و میان سالها را همچون برادرت بدان . هرکس نزد تو آمد، با او به مهر و محبتبرخورد کن و با برادرت با رعایتحقوق برادری، رابطه برادرانه داشته باش .» (34)
1 - منت نگذاشتن
«لم تمش بها علی احد لانها لک، فاذا امننتبها لم تامن ان تکون بها مثل تهجین حالک منها الی من مننتبها علیه لان فی ذلک دلیلا علی انک لم ترد نفسک بها و لو اردت نفسک بها لم تمتن بها علی احد; به خاطر صدقهای که دادهای، بر کسی منت نگذاری; زیرا قدمی به سود خود برداشتهای در صورتی که اگر منتبگذاری، در امان نیستی از اینکه روح او را آزرده و خود را معیوب کردهای . زیرا این عمل تو دلیل آن است که تو این کار را به خاطر خود نکردهای، در صورتی که اگر برای خودت میخواستی، بر کسی منت نمینهادی .» (35)
2 - استحکام اعتقاد قبل از خدمت
«و اما حق الصدقة فان تعلم انها ذخرک عند ربک و ودیعتک التی لاتحتاج الی الاشهاد فاذا عملت ذلک کنتبما استودعته سرا اوثق بما استودعته علانیة و کنت جدیرا ان تکون اسررت الیه امرا اعلنته و کان الامر بینک و بینه فیها سرا علی کل حال و لم یستظهر علیه فی ما استودعته منها باشهاد الاسماع و الابصار علیه بها کانها اوثق فی نفسک لا کانک لاتثق به فی تادیة ودیعتک الیک; اما حق صدقه و زکاتی که میدهی این است که بدانی آن، پساندازی است نزد پروردگارت و امانتی است که شاهد نمیخواهد . وقتی چنین باوری داشتی، بر آنچه در نهان به امانت میگذاری، بیشتر اطمینان خواهی داشت تا آنچه آشکارا میدهی . و خود را سزاوار خواهی دید تا آنچه را که میخواهی در نظر دیگران به خدا بسپاری، در نهان بسپاری و در هر حال به عنوان رازی نهفته بین تو و او باشد و حتی در این امانتی که به او میسپاری، از گوشها و چشمها - به دلیل اعتماد بیشتر به اینها و نه به آن جهت که در بازپرداخت امانتبه خدا اعتماد نداری - به عنوان شاهد و گواه پشتیبانی نخواهی .» (36)
3 - خدمتبه تناسب توان
«ان من اخلاق المؤمن الانفاق علی قدر الاقتار و التوسع علی قدر التوسع و انصاف الناس من نفسه ... ; (37) از اخلاق مؤمن انفاق به قدر توان، توسعه دادن به زندگی به قدر گنجایش، و رفتار منصفانه با مردم و ... است .»
4 - خوشرفتاری با خدمتجویان
آن حضرت هرگاه گدایی نزدش میآمد، میفرمود: «مرحبا بمن یحمل زادی الی الاخرة; (38) آفرین به کسی که بار مرا به آخرت حمل میکند!»
5 - حسنظن به خدمت جویان
6 - خدمت صادقانه (39)
7 - کوچک نشمردن خدمت
آن گاه که خدمتبه مردم خاستگاهی الهی داشته باشد، حجم آن مهم نخواهد بود بلکه کیفیتخدمت و رعایتخلوص و داشتن رنگ الهی، ارزشمند خواهد بود . از این روی گاه خدمتبا یک نگاه و ایجاد آرامش روحی در قلب یک فرد، میتواند خدمتی ارزشمند شمرده شود . لذا امام سجاد علیه السلام میفرمود:
«نظر المؤمن فی وجه اخیه المؤمن للمودة و المحبة عبادة ; (40) نگاه مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روی دوستی و محبت، عبادت است .»
نهایت ظرافت و دقت نظر امام سجاد علیه السلام را در این جمله ببینیم که فرمود: «حق کسی که خداوند او را باعثشادی تو کرده و تو را به دست او شاد کرده، این است که اگر واقعا قصد خوشحال کردن تو را داشت، خدا را شکر کنی و به اندازه کافی از او سپاسگزار باشی و به خاطر آغاز چنین خدمتی از طرف او، متقابلا تو هم باعثخشنودی او شوی و در صدد جبران برآیی . و اگر قصد نداشت، باز خدا را شکر و سپاس گویی و بدانی از جانب خداست که باعثشادی تو شده است و آن شخص نیز یکی از عوامل نعمتهای خدا بر تو گردیده است . دوستبداری و خیرخواه او باشی زیرا وسایل نعمتهای الهی هر جا باشند، خود موجب برکت هستند، هر چند از روی قصد نباشد ...» (41)
به این ترتیب، خدمتگزار نباید به حجم کار توجه کند بلکه هر نوع خدمتی را که در توان دارد، نثار دیگران کند .
پینوشتها:
1 . تحف العقول عن آل الرسول، ص 278 .
2 . معارج/24 و 25 .
3 . وسایل الشیعه، ج 6، ص 69 .
4 . زندگانیامامزینالعابدین علیه السلام، عبدالرزاق موسوی مقرم، ص316نقلازلواقعالانوار، شعرانی، ص 28 .
5 . همان .
6 . تحلیلیاززندگانیامامسجاد علیه السلام، قرشی، ج2، ص218 .
7 . تحف العقول، ص 409 .
8 . احتجاج طبری، ص 174 (یک جلدی) .
9 . اعلام الدین، ص 299 .
10 تا 15 . زندگانی امام زین العابدین علیه السلام، مقرم، به ترتیب: ص 226، 274، 271، 275، 269 و 245 . که به ترتیب از: تفسیر برهان، ج 1، ص 44، وافی، ج 3، ص 88، مشکاة الانوار، ص 233، لئالی الاخبار، ص 214، مشکاة الانوار، ص 224 و حلیةالاولیاء، ج 3، ص 159 نقل کرده است .
16 . ثواب الاعمال و عقابالاعمال، ص 325 .
17 . معانی الاخبار، صدوق، ص 27، ح 2 و مستدرک الوسایل، ج 12، ص 95 .
18 . صحیفه سجادیه، «مناجات راجین» .
19 . دارالسلام، نوری، ج 2، ص 145، به نقل از تفسیر عیاشی . شرح داستان حضرت یعقوب را در آنببینید .
20 . زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 262 نقل از مصادقة الاخوان، صدوق، ص 34 .
21 . ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 569 .
22 . همان، ص 568 .
23 . صحیفه سجادیه، دعای 20 .
24 و 25 . همان، دعای 30 و ...
26 . تحف العقول، ص 282 .
27 . تفسیر صافی، ص 223 و برهان، ج 1، ص 441 به نقل از عیاشی .
28 . کافی، ج 2، ص 156 .
29 . تفسیر برهان، ج 1، ص 44 .
30 . بلد/14 - 16 .
31 . وافی، ج 3، ص 120، (باب اطعام مؤمن) .
32 . تحف العقول، ص 270 .
33 . همان، ص 267 .
34 . همان، ص 271 .
35 و 36 . همان، ص 259 .
37 . همان، ص 282 و اصول کافی، ج 2، ص 241 .
38 . بحار الانوار، ج 46، ص 98 .
39 . تحف العقول، ص 270 .
40 . همان، ص 282 .
41 . همان، ص 271 .
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}