قيام كلنل محمدتقي خان پسيان

اين رويداد، 5 سال پس از كودتاي رضاخان و 2 ماه پس از سقوط كابينه كودتا سيدضيأالدين طباطبائي و آغاز كار دولت قوام السلطنه صورت گرفت‌. به هنگام كودتاي سيد ضياء، قوام‌السلطنه والي خراسان بود و كلنل پسيان فرماندهي ژاندارمري اين استان را برعهده داشت‌. پس از كودتا، خبر رسيد كه قوام درصدد انجام اقداماتي عليه سيد ضياء است‌. سيد ضياء نيز مخفيانه به پسيان دستور داد تا او را دستگير و روانه تهران كند. كلنل پسيان كه از ماهيت نخست وزير كودتا مطلع نبود و از طرفي قوام را عنصري ضدمردمي مي‌شناخت، دستور دولت را اطاعت كرده و 13 فروردين 1300 قوام و عده‌اي از مسئولان شهر را دستگير و تحت الحفظ روانه تهران كرد. دوماه پس از اين واقعه، كابينه سه ماهه سيدضيأ سقوط كرد و قوام كه در زندان بود آزاد و مأمور تشكيل كابينه شد.
چون خبر نخست وزيري قوام انتشار يافت، كلنل پسيان به طور ضمني از اطاعت وي سرپيچي كرد. قوام السلطنه ضمن دريافت كمك از رضاخان و فرستادن نيروي نظامي به خراسان، صمصام السلطنه بختياري را به حكومت خراسان منصوب كرد. صمصام پيش از حركت به خراسان تلاش كرد تا مشكل پسيان را از راه مذاكره حل كند. وي به پسيان اطلاع داد كه با هدف مذاكره با او عازم خراسان است‌. پسيان نيز به وي پاسخ داد تنها در صورتي كه بدون نيروي بختياري رهسپار خراسان شود، حكومت او را در اين استان خواهد پذيرفت‌. صمصام كه از حل مشكل پسيان با روش‌هاي سياسي و گفتگو نا اميد شده بود، به قوام اطلاع داد كه با وجود پسيان در رأس قواي نظامي ژاندارمري استان خراسان، قادر به حكومت بر اين استان نخواهد بود.
5 مرداد 1300، با كمك نيروهاي خود، تمامي مراكز اداري، دولتي، نظامي و انتظامي استان خراسان را به تصرف درآورد. قوام السلطنه نيز درصدد سركوب پسيان برآمد و قزاقهاي مسلح را به سوي خراسان روانه كرد. علاوه بر نيروي قزاق‌، قوام كه پيش از اين خود حاكم خراسان بود و روابط صميمانه‌اي با خوانين اين خطه داشت‌، به آنان دستور مقابله با پسيان داد.
سردار معزخان بجنوردي به كمك خوانين شيروان موفق به بسيج كردهاي قوچان عليه پسيان شد. پسيان نيز براي دفع اين شورش، به قوچان آمد و با نيروي اندك خود در جعفرآباد قوچان با شورشيان مواجه شد. در جنگي كه روي داد، عده‌اي از ژاندارمها متواري شدند و كلنل نيز ناگزير با حداقل نيروي باقي مانده به مقاومت پرداخت‌. سرانجام مابقي افراد نيز كشته شدند. كلنل به تنهايي به مقاومت ادامه داد تا اين كه به محاصره افتاد و با اصابت چند تير زخمي شد. در حالي كه وي آخرين لحظات زندگي مي‌گذرانيد، در نهم مهر 1300 ، توسط چند نفر سرش از بدن جدا شد.
منبع: www.ir-psri.com