کميت بن زيد اسدي مدافع مکتب ولايت

مقدمه

اگر بخواهيم به بررسي شعراي مکتبي و متعهد شيعي بپردازيم نام کميت بن زيد اسدي از درخشش و جلوه ي خاصي برخوردار است و اين بدليل پايبندي عميق و ريشه دار اين شاعر مکتب تشيع به معتقدات اسلامي و شيعي مي باشد که مورد تأييد امامان معصوم عليهم السلام و جناب رسول الله صلي الله عليه و آله واقع شده است.
با توجه به وقايع مهمي که در تاريخ شيعه از همان اوان شکل گيري اتفاق افتاد و حتي در زمان رسول(ص)نيز برخي جريانات همچون واقعه غدير خم واقع شد. شعراي مکتبي و متعهد ديني از همان آغاز منعکس کننده تمامي اين جريانات بوده اند و ذوق ادبي خويش را با تاريخ پيوند داده و حماسه هاي زيبا و نغزي را به جا مي گذاشتند. ادبيات و شعر شيعي از زمان اميرالمؤمنين(ع) و بعد از واقعه غديرخم يکي از جريانات مهم در شکل گيري نهضت تشيع و سير فرهنگي تشيع بوده است که بعنوان آغاز و مبدأ جنبش شعري در مکتب شيعه شکل گرفت. و شعراء پس از آن به روايت مي پرداختند اين اشعار و قصائد به عنوان غديريات موسوم گشتند که حسان بن ثابت اولين غديريه را سرود و در محضر رسول خدا قرائت نمود و پيامبر گرامي اسلام(ص)در حق او دعا نمودند. علامه اميني(ره)بخشي از کتاب الغدير را در باره غديريات شعراء آورده است.(الغدير ج4)

ولادت و رشد و نما

کمست بن زيد اسدي که در برخي موارد کميت بن زياد آمده است در سال 60 هجري در کوفه بدنيا آمد اين همان سالي است که حضرت اباعبدالله الحسين(ع)در کربلا به شهادت رسيدند. او از صفات والا و بزرگي برخوردار بود که شخصيت او را متمايز مي نمود. از آن جمله مي توان گفت:1-حافظ قرآن 2-فقيه 3-خطيب و سخنور 4-شاعر 5-نسب شناس 6-تيرانداز ماهر 7-کرم و سخاوت 8-خوشنويس 9-مهارت در علم و کلام و جدل 10-آگاه به لغت و اخبار عرب و...بود. اين ويژگي هاي برجسته شخصيت او را ممتازومتمايز از ديگران ساخته بود و نشانه غناي محتوا و مضامين شعري او مي شد. (اعيان الشيعه ج13 ص217 الادب الملتزم بحب اهل البيت ص72)

ادبيات شعري او

محمد العيساوي الجمي مي گويد:کميت اولين کسي بود که جدل منطقي را در شعر عربي گنجاند و شعر او تنها عاطفي مانند بقيه شعرا نيست بلکه شعر کميت شعري مذهبي، ذهني، عقلي است که بيانگر عقايد معين و اسلوب صحيح و ايمان قلبي که به سبب آن زندگي نمود و به شهادت رسيد مي باشد.(اعيان الشيعه ج13 ص 219)
جاحظ مي گويد:کميت نخستين کسي است که در شيعه باب مناظره و احتجاج و جدل مکتبي و ديني را گشود.
از بهترين و مشهورترين اشعار او مدايح و قصايدي است که د رباره پيامبر و آل او سروده است که به هاشميات مشهور است و سرآمد همه منظومه هاي او است که شکاف و انعکاس وسيعي در سطح حکومت جور امويان ايجاد کرد.
شيخ مفيد در رساله خود که در معناي «مولي» نگاشته مي نويسد: کميت از کساني است که به شعر وي در قرآن استشهاد مي شود و اهل علم بر فصاحت و شناختن لغت و سرآمد بودن در شعر و بزرگي در زبان آوري وي اتفاق نظر دارند.
شيخ ابوالفتح رازي درتفسير خويش آورده است که:از کميت نقل شده که گفت: اميرالمؤمنين(ع) را در خواب ديدم که فرمود: قصيده عينيه خود را براي من بخوان. پس خواندم تا رسيدم به اينجا:
پس آن حضرت عليه السلام فرمود: راست گفتي. سپس چنين سرود:
و من روزي مثل ان روز را نديدم و حقي مانند آن نديدم که ضايع شده باشد.(تفسير ابوالفتح رازي ج2 ص193)
مرزباني در معجم الشعراء نوشته است: عقيده کميت در تشيع و مدح اهل بيت عليهم السلام در روزگار بني اميه معروف و مشهور است و از جمله شعر او در باره بني اميه اين شعر است:
«پس به بني اميه هر کجا که باشند بگو هر چند که از آنان و از شمشير آنان بترسي: که خدا سير نگرداند کسي را که شما را سير نمود و سير گرداند کسي که از جور و ستم شما گرسنه ماند»
و روايت است که چون کميت اين قصيده را براي امام باقر (ع) خواند آن حضرت برايش دعا نمود.

در محضر امام صادق

آنچه که (الغدير ج2 ص192) در اين باب ذکر کرده اينست که: کميت بن زيد اسدي در ايام تشريق در مني به حضور امام صادق(ع) شرفياب شد و عرض کرد: اجازه مي فرماييد اشعاري بخوانيم؟ حضرت فرمودند: إنها ايام عظام. قال إنّها فيکم قال عليه السلام: کميت اين روزهاي با عظمت وقت خواندن شعر نيست، کميت گفت اين اشعار در باره شما خاندان است. در اينجا حضرت صادق(ع) افرادي از اهل بيت را جمع نمود پس فرمود: بخوان:کميت شروع به خواندن کرد به نحوي که صداي گريه همه بلند شد تارسيد به اين اشعار:
«گويا حسين(ع) را مي بينم که بزرگاني اطرافش هستند و با شمشيرهايشان دشمنان را درو مي کنند، کسي را نديدم که به خاطر مصيبتي که بر او وارد شده، خوار گردد و ياريش واجب تر از ايشان باشد.» امام صادق(ع) دستها را به سوي آسمان بلند کردند و فرمودند:الهم إغفر للکميت ماقدّم و أخّر و ما أسّر و أعلن واعظه حتي يرضي. نقل است که امام باقر(ع) نيز يکبار روبري کعبه کميت را دعا نمودند و فرمودند» لاتزال مؤيواً بروح القدس (پيوسته با روح القدس تأييد شوي) و اين همان دعائي است که پيامبر اکرم صلي اله عليه و آله در حق حسان بن ثابت نموده ند.
در ذکر حادثه کربلا:
در ايام البيض بود که کميت محضر امام باقر(ع)حضور يافت و اجازه خواست تا اشعاري براي حضرت بخواند. حضرت اجازه فرمودند وکميت شروع به خواندن نمود:
«روزگار مرا به خنده و گريه مي اندازد و روزگار داراي تحول و رنگارنگ است و گريه مي کنم براي نه نفري که در سرزمين طف (کربلا)تنها گذاشته شدند وهمگي در ميان کفنها قرار گرفتند» پس امام باقر و امام صادق(ع)گريه نمودند و چون به اين بيت رسيدم:
«و شش نفري که با آنها کسي برابري نمي کرد، فرزندان عقيل بهترين سوارکاران بودند پس علي که بهترين است مولاي آنهاست و ياد آنها حزن و اندوه مرا به هيجان مي آورد.»
آن حضرت گريست و فرمود: هيچ کسي نيست که به ياد ما افتد يا نزد او ياد و ذکر ما شود و آبي هر چند به اندازه بال مگسي از دو چشمش خارج شود جز آنکه خدا خانه اي در بهشت برايش بنا مي کند و آن اشک را حجاب بين او و آتش قرار مي دهد. وچون به ا ين ادبيات رسيد.
هر کس به آنچه به شما رسيده است مسرور شد يا امروز شما را شماتت کند همانا شما پس از عزت و ارجمندي خوار شديد پس من ظلم و ستم را دفع نمي کنم وقتي مرا در برگيرد.
آن حضرت دست مرا گرفت و فرمود: اللهم اغفر لکميت ماتقدم من ذنبه و تأخر؛ خدايا گناهان گذشته و آينده کميت را بيامرز...
نمونه هاي بسياري موجود است که شعراي مکتب اهل بيت سروده هاي خويش را مي خواندند و ائمه اطهار آنها را مورد تفقد و دلجوئي قرار مي دادند. کميت خود نيز شاگرد فرزدوق بود و فرزدوق همان کسي است که در کنار کعبه و جلوي هشام بن عبدالملک در مدح امام سجاد(ع) و خاندان پاکش قصيده اي فالبداهه سرود و مورد پذيرش و آفرين امام سجاد(ع) گرديد و آنحضرت هدايائي را تقديم او نمودند.
کميت اسدي دوران سه ائمه بزرگوار شيعه را درک نمود: امام سجاد، امام باقر، امام صادق عليهم السلام و در سراسر زندگي خويش با قلب و زبان و عمل خويش حامي مکتب شيعه و امامان معصوم بود و همانگونه که ذکر نموديم مشمول دعاي امام باقر(ع) گرديد که فرمود: «تا وقتي از اهل بيت و حق دفاع مي کني روح القدس پشتيبان و تأييد کننده ات باشد».

نکته:

در پايان بايد ذکر کنيم که جلوه و نماي اشعار و قصايد کميت بن زيد اسدي شرح وقايع کربلا است که به نحوي نشان از مبارزات فرهنگي اين شاعر بزرگ در زمان امام سجاد(ع) به بعد مي باشد و همانگونه که استاد مطهري(ره) در ده گفتار بيان مي کنند: کميت اسدي دارد با اشعارش مکتب حسين(ع) را نشان مي دهد. او با اشعارش از يک سپاه براي بني ا ميه بيشتر ضرر داشت. اين مرد يک روضه خواني بود.. شعري مي گفت که تکان مي داد دنيا را، تکان مي داد دستگاه خلافت وقت را..(ده گفتار ص215)
شهادت اين شاعر بزرگ در سال 126 ه.ق همانگونه که امام سجاد(ع) برايش دعا نمود در زمان خلافت مروان به شهادت رسيد و فرزندش مستهل بن کميت مي گويد: هنگام شهادت پدرم بر بالينش حاضر شدم که چشمانش را باز نمود و سه مرتبه گفت:الهم آل محمد آللهم آل محمد آللهم آل محمد.
منبع: راسخون