تاریخچه پل های اصفهان(2)
تاریخچه پل های اصفهان(2)
تاریخچه پل های اصفهان(2)
12- پل خواجو (پل شاهى)
این پل در انتهاى شرق خیابان كمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى جنوبى خیابان خواجو واقع شده است. به طورى كه باستان شناسان تحقیق كردهاند پل مزبور بر روى پلى كه در پیش وجود داشته و خرابى بآن راه یافته بوده بنا گردیه است.
در باب ساختمان این پل و زمان ساختنمان و بانى ساختمان و كیفیت آن اقوال گوناگونى نوشته اند ولى آنچه مناسب به نظر مى رسد شرحى است كه مؤلف تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهانى در این باب نگاشته و از این رو نوشته مزبور عیناً نقل مى گردد.
در انتهاى شرقى خیابان كمال اسماعیل و انتهاى جنوبى خیابان خواجو كه به طرف تخت فولاد (قبرستان اصفهان) و راه یزد مى رود پل زیبا و تاریخى خواجو واقع شده - این پل بر روى خرابه هاى پل حسن بیك به وسیله شاه عباس دوم صفوى در سال (1065 ه) ساخته شده است. آن را با اسامى: پل خواجو - پل حسن بیك - پل بابا ركن الدین - پل گبرها نوشته اند.
تارونیه سیاح اروپائى نوشته است كه در دو طرف خیابان این پل دو خانه وجود دارد كه متعلق به شاه است و رودخانه در هیچ كجا بسترى بقشنگى این ندارد و چون این محل از همه جا گودتر است همین امر تا اندازهاى شاه عباس را وادار به ساختمان این پل نمود و چون محل گبرها آن طرف رودخانه بوده براى این كه آنان از خیابان چهارباغ نگذرند و از این پل كه راه را كوتاهتر مىنمود زودتر به منزل برسند ساخته شد و تاریخ آن 1057 تا 1077 هجرى است.
و نیز نوشته شده است وقتى كه پل به اتمام رسید به همان نام حسن بیك نامیده شد. این پل كه طولش 150 متر و عرضش 14 و معبر آن 7/5 متر مىباشد از سنگ و آجر ساخته شده و 21 جوى و 26 چشمه دارد.
این پل به منزله سد و از حیث معمارى و استحكام بى اندازه زیبا و بى نظیر آن، شامل چهار طبقه و در دو طرف داخلى معبر فوقانى هر طرف 51 غرفه بزرگ و كوچك دارد.
طول سنگهاى این پل متجاوز از دو متر و امتداد ستونهاى فاصله هر چشمه به سقف 20 متر است جلو هر سقف و دیوار پیش آمدگى و فرو رفتگى وجود دارد اگر تختهاى با اندازه دهانه پل ها بگذارند آب رودخانه بالا آمده و مدتى ذخیره مىشود.
و در قدیم مواقع جشن و غیره نیز قایقرانى مىنمودهاند و. در هذه السنه از طرف شهردارى تخته گذارى و قایقرانى و منظره زیبائى ایجاد شده و چنانچه براى خسرانى نداشته باشد، اقدام خوبى است اما نه براى همیشه. در قسمت شرقى پل طرفین دو صفه مسطح سنگى وجود دارد و در وسط آن دو تقریباً در كف رودخانه سنگرس مفصلى دیده مىشود و چنانچه نوشتهاند دریاچهاى وجود داشته كه از فوارههاى آن جستن مىنموده است، تا كف رودخانه یازده پله سنگى مىخورد، دو طرف شرقى قسمت پائین پل دو شیر سنگى بزرگ از قدیم موجود است كه در بى مبالاتى و جهالت افراد خرابیهائى بدان وارد شده. غرفهها و اطاقهاى وسط پل به همان طرز نقاشى و طلاكارى دوره صفئویه باقى است و طبقه بالاى اطاقها را در چندین سال قبل خراب نمودهاند. پشت بغلهاى این پل از كاشیهاى خشت هفت رنگ تزیین شده كه متأسفانه در اثر لاقیدى بى مواظبتى مسئولین امر و یا ت.ثیر باد و باران همه ساله تعداد زیادى از آنها خراب و از بین رفته بود. از وسط پل در طرفین تالار دو راه پله موجود است كه به وسیله آن دو طبقه زیرین مىتوان رفت و آمد كرد. تاریخ تعمیر این پل مطابق كتیبه كوفى كه در طرف راست جنوبى پل رو بكار خانه نور است در سال 1290 هجرى بسعى نصر الله خان در زمان ناصر الدین شاه قاجار مىباشد.
اطراف پل مانند قدم در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل محل گردشگاه عموم اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعیت زیاد است كه راه عبور و مرور در طبقه دوم تقریباً مشكل مىشود.
در كتاب عباسنامه تألیف محمد طالهر وحید قزوینى به سال (1110 تا 1015 ه( شرح مفصلى راجع به ساختمان پل حسن آباد »خواجو« نوشته به خلاصه اینكه پس از اتمام شاه عباس دوم دستور آئین بستن و گلریزان نمودن پل را به عهده و اهتمام مقصود بیك سفره چى باشى واگذار نمود و تزیین هر یك از طاق هاى آن پل به عهده یكى از امرا محل گردید و چشمههاى وسط كه به منزله دل در بدن و معنى در سخن است از طرف شاه آئین بسته شد و مىنویسد: آب رودخانه را ببالا پل سد نموده به طورى كه فواره حوض آن تقریباً سه گز مىجست، سایبانهاى زرنگار از مبداء تا منتهاى پل بر سر پا بود و رشتههاى مفتول جهت آویختن فانوس و قنادیل به طرحهاى مختلف كشیده بودند.
و در هر مجلسى فرشهاى قالى كرمانى و قائنى افتاده بود و در هر حجرهاى شاهد سنبل مو بر پاى ایستاده و جوانان خطه ارم عباس آباد و سیمبران خوش اب ورنگ هندو و ارامنه شمشاد قامت گلرخسار مجلس را به صورت نگار گردانیده بودند و اعلیحضرت ضلاللهى كامران و كامیاب تا حین طلوع صبح عالمتاب در عبارت شرقى پل مزبور استراحت و امرا و مقربان و ملازمان هر یك در حجرات مختلف خود غنودند.
×××
×××
در وصف ساختن دریاچه و سد بر روى پل مزبور بابا محمد على اصفهانى حدود (1081 ه.ق( از شعراى مصاحب حكیم شفائى چنین سروده است:
و نیز شیخ رمزى كاشى در تاریخ بستن سد بر روى زاینده رود چنین نوشته:
در تاریخش گذشت از آب رمزى و نوشت:
(سد اسكندر بآب زندگانى بسته اند) (1076)
از مزایاى اختصاصى این پل سدى بوده كه براى آن در موقع ساختن در نظر گرفته اند كه هر زمان اقتضاء داشته با بستن چشمه هاى پائین آب بالا مى آمده و حكم دریاچه و سدى پیدا مى كرده و از این رو گفته اند:
و بناى این سد و دریاچه براى این بوده كه منظره عمارات و باغهاى واقع در آن محل باشد و در هنگام جلوس در آن عمارات و باغات از منظره دریاچهاى كه با بستن سد ایجاد مىگردید لذت برند. منظور از عباس كه در شعر بالا گفته شد عباس ثانى است كه امر ببناى او سد نمود، زیرا بانى آن همان شاه عباس دوم است و تاریخ بناى پل (1060 ه.ق) و بناى سد (1068 ه.ق) بوده است.
این پل علاوه بر اینكه براى عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود براى تفرج و گردش مردم و پادشاه نیز مستعد بوده است. چنانچه از قصص الخاقانى نقل شده در سال (1060 ه.ق( كه پل ساخته شد و به پل شاهى اشتهار یافت بعد از تعطیلات نوروز آن سال بر حسب فرمان شاه عباس ثانى پل را آئین بندى و چراغان كردند و هر یك از غرههاى آن را یكى از امراء و بزرگان تزیین نمود و براى جشن مهیا گردید و سائراى مشهدى قصیدهاى در 45 بیت و نیز صائب تبریزى قصیدهاى در وصف آن چراغانى و جشن سروده اند.
مؤلف تاریخ اصفهان ورى چنین گفته:
و اما مبانى شگرف اصفهان یكى پل هائى است كه روى زاینده رود زده شده مانند پل بابا ركن الدین كه به پل خواجو معروف است. ریشه و اساسش قبل از عجم بوده و زمان تركمانهاى آققوینلو تعمیرى از آن شده و به عهده صفویه مرتبه بالا را طرح انداخته و در بیگلربیگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانه ساخته بود بنام خود كه در 1310 اجزاى ظل السلطان خراب كردند و راه چهارباغ نو است براى تخت پولاد.
اینكه مؤلف تاریخ اصفهان ورى گفته اساسش قبل از عجم بوده معلوم نشد چه زمانى را در نظر داشته است ولى آنچه مسلم مىنماید اینستكه پیش از دولت اسلام اساس آن پل وجود داشته و در زمان تركمانها تعمیرى از آن شده و در دوران صفرویه طبقه بالاى آن ساخته شده و در زمان بیگلربیگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانهاى به نام خود ساخته كه در سال (1310 ه.ق( از طرف ظل السلطان خراب گردیده است.
این پل را باسامى: بابا ركن الدین - خواجو - گبرها - شیراز - حسن آباد - پل شاهى تیمورى خواندهاند اما اینكه آن را پل بابا ركن الدین گفتهاند از این جهت است كه در تخت فولاد كه نزدیكى جاده قدیم شیراز واقع شده قبر و بقعه بابا ركن الدین كه از عرفاى معروف زمان خود در 26 ربیعالاول سال (769 ه.ق( وفات كرده در آنجا واقع وم مورد توجه و مزار عمومى است از این رو پل به نام او معروف گردیده است.
اما نامیدن آن به پل خواجو به مناسبت این است كه در مجاورت محله خواجو ساخته شده و پل شیراز از این نظر كه نزدیك جاده اصفهان به شیراز واقع گردیده و پل گبرها از نظر اینكه گبرها از این پل به محله خود مىرفتهاند و پل حسن آباد از جهت این كه محل خواجو را در قدیم حسن اباد مىنامیدهاند و اما پل شاهى از این جهت بود كه چون شاه عباس دوم در سال یكهزار و شصت پل را كامل كرد و از هر جهت آراسته گردید به پل شاهى معروف گردید و تیمورى از آن نظر گفتهاند كه تیمور به داماد خود حسن پاشا دستور داده بود كه آن پل را بنا كند و بنا كرد. مؤلف صنف جهان در باب پل خواجو چنین نوشته است:
پل هشتم - پلى است كه الحال به پل خواجو اشتهار دارد زیرا كه در آخر چهارباغ مشهور به خواجو واقع است و قبل از چهار باغ در آخر و كنار آن محله واقع بوده و پل طرف یمین است و در اول قبل از خرابیها بر سر محله حسن آباد بوده و بانى آن را به اسم پل حسن آباد موسوم نموده بوده و چون محله حسن آباد در فترت افغان و فتنههاى بعد از آن خراب و بكلى از آبادى افتاده است و محله خواجو نزدیك آن بوده به اسم آن معروف شده. این ل در كمال خوبى و زیبایى است و زیاده خوش نماتر از پلى سى و سه چشمه است اما با آن عرض و طول نیست لكن به همان استحكام ساخته شده و دقیقهاى از استحكام و خوش نمائى را فرو گذار ننمودهاند، آن را شاه عباس ثانى بنا نموده و میرزا طاهر وحید تخلص كه در آن زمان وقایع نگار و مورخ زمان آن پادشاه بود آن را ضبط و در تاریخى كه به نام او نوشته ثبت نموده است و آورده كه در محل این پل یك پل كهنه مدروس و ویران بود و شاید آن پلى بوده است كه در كتاب ماروخى با اسم جس حسین نوشته شده و باالجمله به حكم پادشاه آن را خراب نموده و برداشتند و این پل را به این وضع خوب و هیئت مرغوب مشتمل بر بیست و چهار چشمه به زمان اندك بساختند و چون پیش محله حسن اباد و جنوب آن بوده ان پل حسن اباد نام نهادند و تصریح نموده است كه یك طرف آن باغ سعادت آباد است كه مشتبه به پل دیگر به هیچ وجه نیست و مرحوم امیر الشعراء رضا قلى خان هدایت تخلص نیز در كتاب روضةالصفاى ناصرى در آخر احوال شاه عباس ثانى اشارهاى از بناى این پل از پادشاه مذكور نموده است. بر بالاى این پل به دستور خیابان و دو طرف غرفهها بستهاند و سرطاقهاى غرفهها را كاشى كارى نموده و در میان آن عمارت و نمائى ساختهاند كه در غرفهها و آن عمارت همه نشیمن مردمان عام و خاص مىباشد كه به تفریج و تماشا آیند و شاه عباس بعد از اتمام آن در آنجا چند شبى جشن و چراغان خود را كه موسوم به فتح آباد است متصل به این پل بنا كرده است. زیر این پل را به طرز دیگر ساخته اند كه زیاد از حد مزید حسن آن گشته. دو طرف شرقى و غربى پل را كه جهت دخول و خروج آب است مهتابى طرح انداخته و میان پل ها را طاقنمائى ساختهاند و در میان هر طاقنمائى نه بزرگ سنگى بنا كگردهاند كه آب قسمت آن چشمه از میان نهر مىرود و دو طرف آن شهر راه روى است كه مردمان بر سر آن مىروند و مىنشینند و گاهى كه در فصل بهار اب زیاده طغیان مىكند تا بالاى جویهاى میان آمده راه عبور و مرور را مىبندد و براى مهتابى روى به مشرق در میان ممرهاى آب و محل ریزش آن زینهها قالب آب ساختهاند كه مردمان بر آن نشسته از صفا و تماشى آب محظوظ شوند و نمائى دیگر به طرف طول در میان پل ساختهاند ایوان مانند از اول تا آخر چشمهها محاذى یكدیگر، چنانچه از اول چشمه آخرى آن پیدا است مجملاً مانند این پل و پل سى و سه چشمه پلى بایران ساخته نشده و بنفاست و استحكام آنها نپرداختهاند. و در نزد مردم عامل و كسانى كه از تاریخ خبر ندارند این پل به پل حسن خان تركمان مشهور شده است و مراد ایشان امیر حسن بیك آققوینلو است كه امیر آذربایجان بوده و بر این سمتها نیز فرمان روا بود ولیكن او هرگز به این جاها نپرداخته و چنین همت و سلیقه نداشت بلكه تمام دولت او به همه عمر به قدر خرج این پل نبوده است و او قبل از زمان سلطنت صفویه بوده و سلطنت از اولاد او به صفویه منتقل شده و اگر این پل را بنا نموده بود و شاه عباس بزرگ كه بسیار سال بعد از او بود و این وضع و تركیب را دیده بود سلیقه شاه عباس هرگز به وضع و هیئت پل سى و سه چشمه رضا نمىداد و همت به شكل و وضع به از این مىگماشت نه كس از آن، چه این پل فایق دارد و زیاده قابل تعریف و تحسین است هزار آفرین به دانش و ذهن مهندسان آن زمان و صد هزار آفرین به همت آن پادشان به فروتمكین باد كه ذرهاى در مخارج آن خست و اهمالى ننموده است و مسلماً وجه اشتباه نزدیكى اسم شده و از بى خبرى پل حسن آباد را پل حسنخان گفته و دانستهاند و حال آنكه آن هم غلط است نه خان است و نه شاه بلكه امیر حسن بیك تركمان است و هرگز لقب خانى و شاهى نداشته.
از گفتار مورخان معلوم گردید كه در جاى كنونى پل هاى خواجو پل دیگرى بوده كه به وضع آندراس در آمده بوده و قابل استفاده نبوده است و از این رو شاه عباس دوم دستور داده بر طبق نقشه پلى بر روى زاینده رود كه در نزدیكى باغ سعادت آباد و عمارت آینه خانه بوده ساخته شود و كاركنان بر طبق دستور ساعى بودهاند كه این پل از پل الله وردیخان و سایر پل ها زیباتر و بهتر ساخته شود و مسلم پل با وضع كنونى بعد از شاه عباس دوم ایجاد شده و پلى كه پیش بوده، اهمیتى از نظر ساختمان نداشته است و مسلم سطح معمارى آن پل در هنگام احداث پل الله وردیخان پائینتر بوده است. در طول این پل اختلاف است، چنانچه در گفتههاى پیش نوشته شد طول را 150 و عرض را 14 متر نوشتهاند ولى در گنجینه آثار تاریخى اصفهان طول 132/5 متر و عرض 12 متر نوشته شده است.
عدد چشمه مهى این پل را بعضى 26 و برخى 24 و كسانى 21 و دیگران 28 نوشتهاند و گمان مىرود بعضى از چشمههاى آن در زین شن و خاك مسطور شده باشد. این پل زیر شماره 111 به ثبت تاریخى رسیده است.
منبع: www.isfahan.us
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}