رژیم صهیونیستی که از اوایل سال 2007 میلادی تاکنون غزه را در محاصره دارد، سه هفته است که با بستن گذرگاهها و جلوگیری از ورود سوخت و مواد غذایی و دارو ، حلقه این محاصره را شدید تر و تنگ تر کرده است و این جنایت ها که تمام محافل و فعالان حقوق بشر آن را نسل کشی آشکار در قرن بیست و یکم می دانند در حالی ادامه دارد که سکوت کشورها و مجامع جهانی بویژه عربی به مشوقی برای جنایتکاران صهیونیست تبدیل شده است.
" جرم فلسطینی های ساکن غزه این است که در انتخابات دموکراتیک مجلس قانونگذاری به جنبش مقاومت اسلامی فلسطین ( حماس) و در واقع به راهکار" مقاومت " در برابر اشغالگران بجای راه حل " سازش " رای دادند و این رویکرد موجب شد که جنیش حماس دولت مردمی خود را تشکیل دهد و مانعی بزرگ بر سرراه برنامه های سازشکارانه تشکیلات خودگردان فلسطین و حامیان عربی آن بویزه مصر و عربستان سعودی شود.
یک ونیم میلیون فلسطینی ساکن غزه تنها به خاطر مقاومت و این رفتار دموکراتیک محکوم به مجازات دسته جمعی از سوی رژیم صهیونیستی شدند تا اهرم فشاری باشد که از انتخاب خود پشیمان و به برنامه های سازشکارانه تشکیلات خودگردان و حامیان عرب آن روی آورند اما دریغ از یک قدم عقب نشینی این مردم مقاوم.
در خبرهای منتشره از دیدار کوتاه اخیر ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی و حسنی مبارک رییس جمهوری مصر در شهر ساحلی جده تنها به این نکته بسنده شد که دو طرف تحولات فلسطین را بررسی کردند.
اما برغم سکوت و خیانت برخی از سران رژیم های عرب ، ساکنان نوار غزه فراموش نشده اند و حضرت آیت الله خامنه ای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در پیامی به کنگره عظیم حج که در مراسم برائت از مشرکین در صحرای عرفات قرائت شد ، می فرمایند: شدت عمل دشمن غالباً نشانه‌ ضعف و بی‌تدبیری اوست. به صحنه‌ فلسطین و بویژه غزه بنگرید. حرکات بیرحمانه و دژخیمانه دشمن در غزه که نظیر آن در تاریخ ظلمهای بشری کمتر دیده شده است، نشانه‌ ضعف او در فائق آمدن بر اراده‌ مستحکم آن مردان و زنان و جوانان و کودکانی است که با دست خالی‌ در برابر رژیم غاصب و پشتیبانش یعنی ابرقدرت امریکا ایستاده و خواسته آنها را که رویگردانی از دولت حماس است زیر پای خود افکنده‌اند. درود خدا بر آن ملت مقاوم و بزرگ.
رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کرده اند: پیروز نهایی در این کارزار حق و باطل، جز حق نیست و این ملت مظلوم و صبور فلسطین است که سرانجام بر دشمن پیروز خواهد شد «وَ کانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزِیزاً » همین امروز هم علاوه‌ بر ناکامی در شکستن مقاومت فلسطینیان در عرصه‌ سیاسی با دروغ در آمدن داعیه‌های آزادی‌طلبی و دموکراسی‌خواهی و شعار حقوق‌بشر شکست سختی بر آبروی رژیم امریکا و بیشتر رژیمهای اروپایی وارد آمده است که به این زودی قابل جبران نخواهد بود. رژیم بی‌آبروی صهیونیستی از همیشه روسیاه‌تر و برخی رژیمهای عربی نیز در این امتحان عجیب، بازنده تتمه‌‌ آبروی نداشته‌ خودند.
دانشجویان و طلاب ایرانی نیز در دو تجمع جداگانه در مقابل سفارتخانه های عربستان سعودی و سوئیس در تهران اعتراض خود رابه جنایات رزیم صهیونیستی در نوار غزه و همچنین الخلیل اعلام و انزجار خود را نسبت به سکوت وخیانت برخی رژیم های عربی در این زمینه مورد تاکید قرار دادند.
اما سئوالی بزرگ همیشه مطرح است که واقعا چرا برخی از رژیم های عربی بویژه مصر و عربستان سعودی در مقابل اقدامات جنایتکارانه صهیونیست ها علیه مردم فلسطین سکوت و خیانت اختیار کرده و حتی بعد از 60 سال جنایت این رژیم به جای مقابله با آن در وضعیتی عاجزانه طرح سازش به اصطلاح صلح عربی را به این رژیم ، تقدیم و به بهانه برگزاری کنفرانس ادیان از سران جنایتکار آن دعوت و با آنان محرمانه دیدار می کنند.
"محمود الخضیری " مسئول مصری و هماهنگ کننده فراخوان مردمی شکستن محاصره نوار غزه در گفت وگو با شبکه خبری " العالم" اعلام کرد که دولت مصر ازعبور سه کاروان کمکهای مردمی شامل فقط مواد غذایی و اقلام دارویی به نوار غزه از طریق مرز زمینی رفح جلوگیری کرد و این درحالی است که یک و نیم میلیون فلسطینی ساکن غزه به دلیل محاصره ظالمانه و همه جانبه از سوی رژیم صهیونیستی در وضعیتی بحرانی و سخت به سر می برند.
دولت مصر در حالی از ورود این کاروان به نوار غزه جلوگیری کرده که قایق های جنگی رژیم صهیونیستی ر اقدامی مشابه مانع ورود کشتی لیبیایی حامل کمک های انسان دوستانه به غزه شده و از سوی دیگر قاهره با این اقدام عملا از اجرای مصوبه اخیر وزیران خارجه اتحادیه عرب سرباز زده است.
شاید بتوان پاسخ به این پرسش را در نوشته های "پاتریک سیل" نویسنده بریتانیایی متخصص در امور خاورمیانه و "سامح عبدالله" نویسنده مصری جست و جو کرد.
پاتریک سیل در مقاله ای با عنوان " پیامدهای خطرناک ناتوانی عربی در مقابل تهدیدات اسرائیل " که روزنامه فرا منطقه ای الحیات درشماره 5 / 12 / 2008 آن را منتشر کرده است، می نویسد : "" عامل و عنصر بارز در عرصه کنونی رویدادها، ناتوانی وعجز حکومت های عربی در رویارویی فعال و مشترک با تحولات بین المللی است هرچند این تحولات برای آنها اهمیت زیادی داشته باشد.
شماری ار مسئولان ارشد عرب که خواسته اند به نام و هویت آنها اشاره نشود، تاکید کرده اند که ناتوانی مزمن و قدیمی دولت های عربی در اتخاذ موضعی واحد ویکپارچه به ناتوانی دیپلماسی عربی منجر شده و نظام عربی را بسیار ضعیف کرده است.
آخرین مثال در این خصوص نشست اخیر اتحادیه عرب در قاهره است که با هدف تشویق آشتی بین تشکیلات خودگردان وجنبش حماس برگزار شد اما بدون نتیجه ملموسی پایان یافت.
مادامیکه روابط بین کشوهاری عربی توام با دشمنی و خصومت ریشه دار باشد در هرکاری جمعی با شکست مواجه خواهند شد و وضعیت شرم آوری که اکنون در نوار غزه شاهد هستیم دلیل آشکاری برای آن است.
کشورهای عربی قادر نشدند که یک اعتراض جمعی به نقض آشکار قانون بین المللی از سوی اسرائیل از خود بروز دهند وحداقل یک اعتراض علنی محکم از آنها دیده نشد. آنها حتی از قدرت سیاسی و مالی خود به منظور وادار کردن جامعه جهانی برای شکستن محاصره نوار غزه هیچ استفاده ای نکردند . مثلا یک هیات عربی متشکل از وزیران عرب برای حضور در پایتخت های کشورهای بزرگ جهان از جمله 5 کشور عضو شورای امنیت تشکیل نشد تا از آنها بخواهند که اسرائیل را به توقف جنایت علیه یک و نیم میلیون فلسطینی گرفتار در محاصره وادار کنند.
تنها یک یا دو دولت عربی در اقدام انفرادی بدون نتیجه در این زمنیه تلاش هایی کردند و کمک هایی برای مردم غزه با کشتی ارسال کردند اما این کشتی ها هرگز به غزه نرسیدند.
اما مصر به نظر می رسد بسیار ناتوان و عاجز است تا بتواند برای کاهش رنج های مردم غزه که در مرزهای این کشور واقع است ، اقدامی بکند زیرا دست بسته معاهده صلح با اسرائیل و متکی به کمهای آمریکا و غرق در مشکلات داخلی خود و بویژه مساله جانشینی حسنی مبارک است.
از تروئیکای معروف عرب متشکل از مصر ، پادشاهی سعودی و سوریه ، از مصر جز یک شبح چیزی باقی نمانده است و روابط سوریه با این دو کشور هم که بسیار بحرانی است.
سکوت عربی را نمی توان نادیده گرفت هنگامی که اسرائیل با صراحت ضد غزه و لبنان تهدید می کند . روزی نمی گذرد که ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به انجام عملیات نظامی وسیع ضد غزه به بهانه متوقف کردن شلیک موشک ها به سرزمین های اشغالی تهدید نمی کند. این در حالی است که رژیم صهیونیستی آتش بس برقرار شده را نقض کرده و نه حماس.
در تاریخ چهارم نوامبر گذشته اسرائیل یک رشته حملات مسلحانه به غزه انجام داد که منجر به شهادت ده ها فلسطینی شد و با این حمله اتش بس را نقض کرد.
برای اسرائیل عادت شده است که حمله کند و بکشد زیرا هیچگونه واکنش و پاسخی از جانب عربی دریافت نمی کند.
مسئولان ارشد رژیم صهیونیستی تردیدی در شروع جنگی جدید وحتمی ضد لبنان ندارند. سرلشکر بازنشسته "جیورا عیلاند " مشاور امنیت ملی سابق در دوره آریل شارون و دوره ایهود اولمرت در مقاله ای در مجله "استراتژیک اسیسمنت" که مرکز بررسی های امنیت ملی اسرائیل در ماه تشرین الثانی منتشر کرد، می گوید که جنگ آینده برای از بین بردن ارتش و نابودی تاسیسات زیربنایی لبنان و عذاب سخت مردم لبنان خواهد بود.
همزمان ژنرال "یوسی کوبرواسر " رئیس سابق مرکز تحقیقات نظامی امنیتی در ارتش اسرائیل می گوید: خودداری از حرکت در لبنان به گروه های تروریستی اجازه می دهد که قدرتشان را بروز دهند و آن را تقویت کنند ... و در نتیجه چاره ای جز شروع عملیات وسیع نظامی وجود ندارد...
سیل می افزاید: سئوال این است که چرا دولت های عربی این رجز خوانی جنگی را محکوم نکرده و در مقابل آن واکنش نشان نمی دهند اما بسیار آسان است تصور کنیم که اگر یک مسئول عربی وحتی روزنامه ای ایرانی از حمله به اسرائیل برای نابودی تاسیسات زیربنایی آن و تنبیه این رژیم سخنی بگوید با واکنش خشم آلود اسرائیل و موجی از اعتراض جهانی مواجه خواهد شد.
اما " سامح عبدالله" نویسنده مصری در مقاله ای با عنوان "چرا مصر مرزهایش با غزه را نمی گشاید؟" که در شماره 44650 روز ششم دسامبر 2008 روزنامه الاهرام نزدیک به مواضع دولت مصر منتشر شده است، در پاسخ به این سئوال بویژه این اتهام مصر که در محاصره فلسطین و نوار غزه با اسرائیل مشارکت دارد ، برآمده است.
اگر چه عبدالله تلاش کرده در این مقاله مصر را تبرئه کند اما در واقع اتهام وارده به مصر را مورد تایید قرار داده اما آن را توجیه کرده است.
این نویسنده مصری ، اصول اساسی در تنظیم روابط مصر و نوار غزه را در محورهای زیر مورد اشاره قرار داده است:
1- نوار غزه سرزمینی فلسطینی تحت سیطره تشکیلات خودگردان است و مصر نباید در باره آن بدون مشورت با این تشکیلات و رئیس قانونی آن تصمیم بگیرد و یا اقدام کند.
2- توافقنامه بین المللی که امور گذرگاه زمینی رفح را مشخص می کند ، تضمین می کند که حضور اروپایی ها و عناصر ی از تشکیلات خودگردان هنگام بازگشایی این گذرگاه ضروری است و در نتیجه مصر همواره به تعهدات بین المللی خود پایبند است و نمی تواند مخالف با تعهداتش عمل کند.
3- مصر با اسرائیل توافقنامه صلح (سازش) امضا کرده است که یک اصل استراتژیک در روابط منطقه ای و بین المللی مصر محسوب می شود. دوری از هرچه که به این توافقنامه خدشه وارد می کند وظیفه ملی است.
4 - بر فرض مانعی برای اقدام امنیتی مصر در نوار غزه وجود نداشته باشد اما همین توافقنامه صلح با اسرائیل مانعی بزرگ است. نیروهای مصری در مرزهای شرقی مصر مستقر هستند و مطابق توافقنامه صلح فقط باید از مرزها حمایت کنند.
5- حماس حق دارد که سیاست هایش را انتخاب کند اما باید عواقب آنها را بپذیرد . اصرار بر به رسمیت نشناختن توافقنامه های بین المللی که تشکیلات خودگردان به آنها ملتزم شده بویژه با اسرائیل و عدم توجه به رفع شکاف و دودستگی میان فلسطینی ها قیمت سنگینی دارد که حماس باید بپردازد.
همانطور که در مقاله عبدالله ملاحظه می شود ، این اصول تایید کننده این نوشته پاتریک سیل است که مصر دست بسته توافقنامه سازش با رژیم صهیونیستی است و تعهداتی به این رژیم دارد که نمی تواند حتی برای کمک غذایی ودارویی به مردم تحت محاصره غزه آنها را نادیده بگیرد.
اما همزمان با تشدید محاصره ظالمانه مردم فلسطین در نوار غزه از سوی رژیم صهیونیستی خبر اقدام جنجالی " محمد سید طنطاوی" شیخ الازهر در دست دادن با " شیمون پرز " رییس رژیم صهیونیستی در جریان کنفرانس ادیان در نیویورک منتشر شد.
شیخ الازهر ابتدا سعی در توجیه این عمل ننگین با این ادعا که پرز را نمی شناخته است، کرد . اما بعدا در واکنش به مخالفان سخنان تکان دهنده دیگری را مطرح کرد.
طنطاوی در گفت وگوبا روزنامه قطری " العرب" گفت که حاضر نیست به ایران سفر کند اما آماده است از رییس رژیم صهیونیستی در الازهر استقبال و یا برای دیدار با قاتلان مردم فلسطین ولبنان به سرزمین های اشغالی سفر کند.
برخلاف ادعای شیخ الازهر، روزنامه های صهیونیستی اعلام کردند که طنطاوی به سوی پرز حرکت کرد و با او دست داد.
معاریو نوشت که طنطاوی یک کارمند معمولی حسنی مبارک رییس جمهوری مصر است که باب گفت وگوی دوستانه با پرز را بازکرد.
منبع: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی