سومین نوبت زندگی در زنجان
سومین نوبت زندگی در زنجان
سومین نوبت زندگی در زنجان
نام زنجان عربی شده زنگان فارسی است. مردم منطقه هنوز هم تلفظ زنگان را به كار می برند. شهر زنجان در دره زنجان رود ( از شعب قزل اوزن (سفید رود) قرار گرفته و سر راه شوسه و خط آهن تهران به تبریز است. صنایع دستی از قبیل ورشو و نقره سازی و چاقوسازی آن مشهور است.
از جمله شرایطی كه فلسفه وجودی شهر زنجان را در منطقه تبیین و توجیه می كند، وجود راه ارتباطی فلات مركزی ایران به آذربایجان در منطقه، حاكم بودن شرایط مناسب اوضاع توپوگرافی، وجود اراضی مسطح با شیب۲درصد در منطقه كوهستانی و بالاخره لزوم مركز مبادلاتی تولیدات كشاورزی و ارائه خدمات متقابل به روستاهای حوزه نفوذ به ویژه ایالات پنجگانه مستقر در منطقه بوده است كه این پدیده در شكل گیری شهر و محله بندی آن عامل تعیین كننده است.
شهر تاریخی زنجان ، درسال ۲۴ هجری قمری به دست براء بن عازب سردار تخریب شده، كه این محل خاستگاه اولیه بوده و در شمال شرقی شهر فعلی قرار داشته است.
آثار و بقایای نخستین استقرار شهر كه در اصطلاح كهن دژ نامیده می شود تا سال ۱۳۰۰ هجری شمسی پا برجا بوده و در جریان ساختمان (خیابان فرهنگ) تسطیح شده است. قبرستان شهر در حد جنوب شرقی محل استقرار و در داخل حد طبیعی سیلاب شرق شهر منطبق بر خیابان امام(ره) فعلی تا فدائیان اسلام بوده است.
در احیای مجدد و گسترش آن، در اوایل دوران اسلامی، شهر اندكی به طرف غرب استقرار نخستین، در ساحل چپ سیلاب قدیمی كه امروزه منطبق بر خیابان استانداری است كشیده شد، برجستگی كهن دژ این دوره در محله فعلی نصرالله خان بوده كه در سال ۱۳۴۰ تسطیح و محل آن به دبیرستان های دخترانه تبدیل شده است.
این شهر برای بار دوم در پاییز سال ۶۲۸ هجری قمری در فتنه مغول تخریب شد و شدت آن به حدی بود كه شهر برای مدتی از قید حیات ساقط شد. انتخاب سلطانیه به پایتختی در دوران ایلخانی و گسترش این شهر در ایام حكومت غازان خان و خدابنده و اولجایتو در اواخر قرن هفتم هجری قمری، در متروكه شدن شهر زنجان عامل تعیین كننده ای بود. به عبارت دیگر در تمام ایام شكوفایی شهر سلطانیه، شهر زنجان به حالت نیمه ویران باقی مانده است.
سلطانیه پس از برچیده شدن حكومت ایلخانی به قول دونالد ویلبر «به علت اینكه شهر درراستای راه های تجارتی قرار نداشت و عدم جاذبه های شهری در آن سریعتر از آنچه آباد شده بود، تخریب و متروك گردید» كه خود دلیل قاطعی برای توسعه شهر زنجان بوده است. این شهر مجدداً توسعه یافته و از طالع بد برای بار سوم در نیمه دوم قرن هشتم هجری قمری با یورش وحشیانه تیمور لنگ مواجه و پس از قتل عام اهالی با خاك یكسان شد.
موارد دیگری از این مقولات بیانگر این حقیقت است كه شهر زنجان تا اواخر قرن نهم هجری قمری غیرمسكونی و مخروبه بوده است. در دوران صفویه كه آرامش نسبی در منطقه حاكم بوده شهر تجدید بنا شده و مجدداًً تكاپوی حیات در آن آغاز گردیده است. حال با توجه به گزارش سیاحان و جهانگردان و همچنین مطالعه متون تاریخی و بررسی های باستان شناسی معلوم می شود باوجود قدمت سه هزار ساله، تمام آثار فعلی و بافت شهری نسبتاً جدید است. به عبارت دیگر با عنایت به آنچه اجمالاً بیان شد شهر زنجان در دوره های مختلف بر اثر هجوم دشمن تخریب و به مرور شهر جدید بر روی خرابه های قدیمی احیا شده است.
ذكر این نكته ضرورت دارد كه علت انطباق و احیای شهر در محل فعلی، معلول جاذبه های شهری منطقه ای ازجمله وجود سفره های آب زیرزمینی، استفاده مجدد از قنوات قدیمی، دسترسی و مورد استفاده قرار دادن زنجان چای، اوضاع توپوگرافی محلی و بالاخره عامل تعیین كننده استقرار شهر در سر راه تجاری و استراتژیكی فلات مركزی ایران و ارتباط آن با آذربایجان و لزوم اتراق كاروان ها، بازسازی شهرزنجان را منطبق بر خرابه های قدیمی، امری لازم و ضروری می كرده است.
شهر فعلی از دوران صفویه تكوین و توسعه پیدا كرده است، با تحلیل و توجیه عوامل و عناصر شهری از قبیل قبرستان های قدیمی و مناطقی با عنوان كولوك كه تا امروز باقی مانده، شكل گیری و گسترش شهر را می توان پیگیری و تبیین كرد. قدیمی ترین عنصر، متعلق به اواسط دوران صفویه است كه به نام كاروانسرای سنگی واقع در قسمت شرقی كهن دژ در ورودی شهر به اسم دروازه همدان قراردارد. این كاروانسرا كه هم اكنون قسمت اعظم آن از میان رفته و به اداره اوقاف تبدیل شده است، یادگاری از دوران شاه عباس دوم است. بدین ترتیب قبل از ساخت مجموعه بازار زنجان در دوران آغامحمدخان قاجار(۱۲۰۰ هجری قمری)، میادین آهنگران و راسته صباغ ها با عنایت به نقش عملكردی شهر از عناصر اصلی آن محسوب می شوندكه این عناصر نسبت به شارستان مركزیت دارد.
در دوران آغا محمدخان قاجار با توسعه نسبی شهر در حد قلعه فعلی كه خود از مسیل های طبیعی الهام گرفته، مجموعه بازار به مثابه قطب واحد اقتصادی، خدماتی و فرهنگی منسجم ترین عنصر شهری را به وجود آورده است و با عنایت به پدیده های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، عملكردی و ... به طوری كه در زندگی روزمره شهری نقش اساسی داشته باشد، محله بندی شهر صورت گرفته است. در این دوره به طور كلی شهر به سه منطقه تقسیم شده، نخست منطقه مركزی شهر با جای گرفتن مراكز حكومتی، اداری و مذهبی در آن موجودیت یافته و فاقد اسم خاصی بوده است. اراضی و محدثات واقع در شرق محدوده مركزی در مجموعه بازار تحت عنوان یوخاری باش و افراد ساكن در این منطقه در كلیات با همین عنوان مشخص شده و از نظر اقتصادی (در اوایل دوران قاجار) از ظرفیت بالایی برخوردار بوده اند. اراضی و محدثات واقع در غرب محدوده مركزی به نام اشاقه باش موسوم شده است.
در این تقسیم بندی هر یك از مناطق دوگانه (اشاقه باش و یوخاری باش) از نظر زندگی روزمره و مقررات اجتماعی، دارای امكانات فیزیكی و كالبدی دارای وحدت و هماهنگی كامل است.
محلات از نام بانی مساجد و تكایا الهام گرفته و یا با انتساب به صنف خاصی نام گذاری شده اند. محلات قدیمی دارای عناصر شهری منسجم تری بوده و به عنوان مراكز محله ای نقش اساسی را در زندگی عمومی ایفا می كند. این محلات از نظر فیزیكی دارای الگوی خاصی است، بدین ترتیب كه به عناصری از قبیل مسجد، تكیه، حمام، مراكز خرید روزانه، مراكز خدماتی، آب انبار، فضای مشاعی جهت انجام مراسم مذهبی، سنتی و تجمع های عمومی و بالاخره محل بازی های كودكانه مجهزند. به طوری كه این مراكز تا امروز با حفظ عملكردهای نخستین در تكاپوی حیات در محلات نقش اساسی دارند. نمونه های بارز آن محلات دود قلی، مسجد یری پایین، نصرالله خان، محله زینبیه و محله قهرمان هستند و تقریباً سایر محلات دارای چنین خصیصه بارز و روشن اند كه با گسترش تدریجی شهر نسبت به مركزیت كهن دژ و سپس مجموعه بازار با انسجام معقول و منطقی جای گرفته اند. به طور كلی ۱۸ محله در داخل قلعه و ۹ محله درخارج از قلعه تا اواخر دوران پهلوی ضمن گسترش تدریجی مستقر شده اند.
روند گسترش تا اواخر دوران قاجار بسیار بطئی و در سطح قلعه به میزان ۱۸۵ هكتار بوده است، از حد فاصل اواخر دوران قاجار تا اواخر دوران پهلوی با افزایش محلات خارج از قلعه وسعت شهر به میزان تقریبی ۴۸۰ هكتار گسترش یافته است. شهر فعلی در مساحتی معادل ۱۲۵۷ هكتار مستقر شده كه به استناد ضوابط طرح جامع مصوب پیش بینی شده در سال۱۳۷۵ وسعت آن به میزان۴۴۵۰ هكتار افزایش می یابد.
تنوع آب وهوایی این منطقه موجب ایجاد گونه های متفاوتی از زندگی جانوری شده است. وجود گونه های متفاوتی از حیوانات وحشی و پرندگان مهاجر وجانوران آبزی گردشگران بسیاری را در مواقعی كه شكار مجاز است به این منطقه جذب می كند. از ۲۵ سال پیش ناحیه بزرگی به نام انگوران از طرف سازمان محیط زیست، منطقه حفاظت شده اعلام شده است.به دلیل شرایط كوهستانی این ناحیه و تأثیرات غیرمستقیم جریانات جوی مرطوب شمال غربی آب و هوای استان را می توان به دو ناحیه تقسیم كرد. آب وهوای كوهستانی با زمستانی سرد و برفی و تابستانی دلپذیرو ناحیه طارم بالا با آب و هوای گرم ونیمه مرطوب. فصول بهار و تابستان بهترین زمان برای گذراندن اوقات فراغت در این استان است. میزان بارندگی در بهار وتابستان نسبت به سایر فصول در این استان بیشتر است. پوشش گیاهی استان در مناطق مختلف متغیر بوده ولی در مجموع از جنگل ها و چراگاه هایی با چشم انداز زیبا تشكیل شده است. جنگل های استان بیشتر در مناطق كوهستانی منتهی به استان گیلان قرار گرفته اند.
غارهای استان زنجان عبارتند از غار كتله خور و گلجیك و غار خرمنه سر. غار كتله خور كه از همه اینها دیدنی تر و بزرگ تر است ویكی از پدیده های طبیعی بسیار زیبای ایران محسوب می شود در ۸۰ كیلومتری جنوب خدابنده قرار گرفته است. این غار از سه طبقه تشكیل شده و دارای تونل های فرعی و ستون های بسیار در گذرگاه های اصلی است و قندیل های مخروطی آویزان از سقف ها در اثر داشتن ناخالصی ها رنگ های متنوع به خود گرفته اند و آنها كه تركیبات به همراه نداشته و یا كمتر دارند، به صورت بلورهای شیشه ای بسیار شفاف مشاهده می شوند.
از جمله شرایطی كه فلسفه وجودی شهر زنجان را در منطقه تبیین و توجیه می كند، وجود راه ارتباطی فلات مركزی ایران به آذربایجان در منطقه، حاكم بودن شرایط مناسب اوضاع توپوگرافی، وجود اراضی مسطح با شیب۲درصد در منطقه كوهستانی و بالاخره لزوم مركز مبادلاتی تولیدات كشاورزی و ارائه خدمات متقابل به روستاهای حوزه نفوذ به ویژه ایالات پنجگانه مستقر در منطقه بوده است كه این پدیده در شكل گیری شهر و محله بندی آن عامل تعیین كننده است.
شهر تاریخی زنجان ، درسال ۲۴ هجری قمری به دست براء بن عازب سردار تخریب شده، كه این محل خاستگاه اولیه بوده و در شمال شرقی شهر فعلی قرار داشته است.
آثار و بقایای نخستین استقرار شهر كه در اصطلاح كهن دژ نامیده می شود تا سال ۱۳۰۰ هجری شمسی پا برجا بوده و در جریان ساختمان (خیابان فرهنگ) تسطیح شده است. قبرستان شهر در حد جنوب شرقی محل استقرار و در داخل حد طبیعی سیلاب شرق شهر منطبق بر خیابان امام(ره) فعلی تا فدائیان اسلام بوده است.
در احیای مجدد و گسترش آن، در اوایل دوران اسلامی، شهر اندكی به طرف غرب استقرار نخستین، در ساحل چپ سیلاب قدیمی كه امروزه منطبق بر خیابان استانداری است كشیده شد، برجستگی كهن دژ این دوره در محله فعلی نصرالله خان بوده كه در سال ۱۳۴۰ تسطیح و محل آن به دبیرستان های دخترانه تبدیل شده است.
این شهر برای بار دوم در پاییز سال ۶۲۸ هجری قمری در فتنه مغول تخریب شد و شدت آن به حدی بود كه شهر برای مدتی از قید حیات ساقط شد. انتخاب سلطانیه به پایتختی در دوران ایلخانی و گسترش این شهر در ایام حكومت غازان خان و خدابنده و اولجایتو در اواخر قرن هفتم هجری قمری، در متروكه شدن شهر زنجان عامل تعیین كننده ای بود. به عبارت دیگر در تمام ایام شكوفایی شهر سلطانیه، شهر زنجان به حالت نیمه ویران باقی مانده است.
سلطانیه پس از برچیده شدن حكومت ایلخانی به قول دونالد ویلبر «به علت اینكه شهر درراستای راه های تجارتی قرار نداشت و عدم جاذبه های شهری در آن سریعتر از آنچه آباد شده بود، تخریب و متروك گردید» كه خود دلیل قاطعی برای توسعه شهر زنجان بوده است. این شهر مجدداً توسعه یافته و از طالع بد برای بار سوم در نیمه دوم قرن هشتم هجری قمری با یورش وحشیانه تیمور لنگ مواجه و پس از قتل عام اهالی با خاك یكسان شد.
موارد دیگری از این مقولات بیانگر این حقیقت است كه شهر زنجان تا اواخر قرن نهم هجری قمری غیرمسكونی و مخروبه بوده است. در دوران صفویه كه آرامش نسبی در منطقه حاكم بوده شهر تجدید بنا شده و مجدداًً تكاپوی حیات در آن آغاز گردیده است. حال با توجه به گزارش سیاحان و جهانگردان و همچنین مطالعه متون تاریخی و بررسی های باستان شناسی معلوم می شود باوجود قدمت سه هزار ساله، تمام آثار فعلی و بافت شهری نسبتاً جدید است. به عبارت دیگر با عنایت به آنچه اجمالاً بیان شد شهر زنجان در دوره های مختلف بر اثر هجوم دشمن تخریب و به مرور شهر جدید بر روی خرابه های قدیمی احیا شده است.
ذكر این نكته ضرورت دارد كه علت انطباق و احیای شهر در محل فعلی، معلول جاذبه های شهری منطقه ای ازجمله وجود سفره های آب زیرزمینی، استفاده مجدد از قنوات قدیمی، دسترسی و مورد استفاده قرار دادن زنجان چای، اوضاع توپوگرافی محلی و بالاخره عامل تعیین كننده استقرار شهر در سر راه تجاری و استراتژیكی فلات مركزی ایران و ارتباط آن با آذربایجان و لزوم اتراق كاروان ها، بازسازی شهرزنجان را منطبق بر خرابه های قدیمی، امری لازم و ضروری می كرده است.
شهر فعلی از دوران صفویه تكوین و توسعه پیدا كرده است، با تحلیل و توجیه عوامل و عناصر شهری از قبیل قبرستان های قدیمی و مناطقی با عنوان كولوك كه تا امروز باقی مانده، شكل گیری و گسترش شهر را می توان پیگیری و تبیین كرد. قدیمی ترین عنصر، متعلق به اواسط دوران صفویه است كه به نام كاروانسرای سنگی واقع در قسمت شرقی كهن دژ در ورودی شهر به اسم دروازه همدان قراردارد. این كاروانسرا كه هم اكنون قسمت اعظم آن از میان رفته و به اداره اوقاف تبدیل شده است، یادگاری از دوران شاه عباس دوم است. بدین ترتیب قبل از ساخت مجموعه بازار زنجان در دوران آغامحمدخان قاجار(۱۲۰۰ هجری قمری)، میادین آهنگران و راسته صباغ ها با عنایت به نقش عملكردی شهر از عناصر اصلی آن محسوب می شوندكه این عناصر نسبت به شارستان مركزیت دارد.
در دوران آغا محمدخان قاجار با توسعه نسبی شهر در حد قلعه فعلی كه خود از مسیل های طبیعی الهام گرفته، مجموعه بازار به مثابه قطب واحد اقتصادی، خدماتی و فرهنگی منسجم ترین عنصر شهری را به وجود آورده است و با عنایت به پدیده های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، عملكردی و ... به طوری كه در زندگی روزمره شهری نقش اساسی داشته باشد، محله بندی شهر صورت گرفته است. در این دوره به طور كلی شهر به سه منطقه تقسیم شده، نخست منطقه مركزی شهر با جای گرفتن مراكز حكومتی، اداری و مذهبی در آن موجودیت یافته و فاقد اسم خاصی بوده است. اراضی و محدثات واقع در شرق محدوده مركزی در مجموعه بازار تحت عنوان یوخاری باش و افراد ساكن در این منطقه در كلیات با همین عنوان مشخص شده و از نظر اقتصادی (در اوایل دوران قاجار) از ظرفیت بالایی برخوردار بوده اند. اراضی و محدثات واقع در غرب محدوده مركزی به نام اشاقه باش موسوم شده است.
در این تقسیم بندی هر یك از مناطق دوگانه (اشاقه باش و یوخاری باش) از نظر زندگی روزمره و مقررات اجتماعی، دارای امكانات فیزیكی و كالبدی دارای وحدت و هماهنگی كامل است.
محلات از نام بانی مساجد و تكایا الهام گرفته و یا با انتساب به صنف خاصی نام گذاری شده اند. محلات قدیمی دارای عناصر شهری منسجم تری بوده و به عنوان مراكز محله ای نقش اساسی را در زندگی عمومی ایفا می كند. این محلات از نظر فیزیكی دارای الگوی خاصی است، بدین ترتیب كه به عناصری از قبیل مسجد، تكیه، حمام، مراكز خرید روزانه، مراكز خدماتی، آب انبار، فضای مشاعی جهت انجام مراسم مذهبی، سنتی و تجمع های عمومی و بالاخره محل بازی های كودكانه مجهزند. به طوری كه این مراكز تا امروز با حفظ عملكردهای نخستین در تكاپوی حیات در محلات نقش اساسی دارند. نمونه های بارز آن محلات دود قلی، مسجد یری پایین، نصرالله خان، محله زینبیه و محله قهرمان هستند و تقریباً سایر محلات دارای چنین خصیصه بارز و روشن اند كه با گسترش تدریجی شهر نسبت به مركزیت كهن دژ و سپس مجموعه بازار با انسجام معقول و منطقی جای گرفته اند. به طور كلی ۱۸ محله در داخل قلعه و ۹ محله درخارج از قلعه تا اواخر دوران پهلوی ضمن گسترش تدریجی مستقر شده اند.
روند گسترش تا اواخر دوران قاجار بسیار بطئی و در سطح قلعه به میزان ۱۸۵ هكتار بوده است، از حد فاصل اواخر دوران قاجار تا اواخر دوران پهلوی با افزایش محلات خارج از قلعه وسعت شهر به میزان تقریبی ۴۸۰ هكتار گسترش یافته است. شهر فعلی در مساحتی معادل ۱۲۵۷ هكتار مستقر شده كه به استناد ضوابط طرح جامع مصوب پیش بینی شده در سال۱۳۷۵ وسعت آن به میزان۴۴۵۰ هكتار افزایش می یابد.
تنوع آب وهوایی این منطقه موجب ایجاد گونه های متفاوتی از زندگی جانوری شده است. وجود گونه های متفاوتی از حیوانات وحشی و پرندگان مهاجر وجانوران آبزی گردشگران بسیاری را در مواقعی كه شكار مجاز است به این منطقه جذب می كند. از ۲۵ سال پیش ناحیه بزرگی به نام انگوران از طرف سازمان محیط زیست، منطقه حفاظت شده اعلام شده است.به دلیل شرایط كوهستانی این ناحیه و تأثیرات غیرمستقیم جریانات جوی مرطوب شمال غربی آب و هوای استان را می توان به دو ناحیه تقسیم كرد. آب وهوای كوهستانی با زمستانی سرد و برفی و تابستانی دلپذیرو ناحیه طارم بالا با آب و هوای گرم ونیمه مرطوب. فصول بهار و تابستان بهترین زمان برای گذراندن اوقات فراغت در این استان است. میزان بارندگی در بهار وتابستان نسبت به سایر فصول در این استان بیشتر است. پوشش گیاهی استان در مناطق مختلف متغیر بوده ولی در مجموع از جنگل ها و چراگاه هایی با چشم انداز زیبا تشكیل شده است. جنگل های استان بیشتر در مناطق كوهستانی منتهی به استان گیلان قرار گرفته اند.
غارهای استان زنجان عبارتند از غار كتله خور و گلجیك و غار خرمنه سر. غار كتله خور كه از همه اینها دیدنی تر و بزرگ تر است ویكی از پدیده های طبیعی بسیار زیبای ایران محسوب می شود در ۸۰ كیلومتری جنوب خدابنده قرار گرفته است. این غار از سه طبقه تشكیل شده و دارای تونل های فرعی و ستون های بسیار در گذرگاه های اصلی است و قندیل های مخروطی آویزان از سقف ها در اثر داشتن ناخالصی ها رنگ های متنوع به خود گرفته اند و آنها كه تركیبات به همراه نداشته و یا كمتر دارند، به صورت بلورهای شیشه ای بسیار شفاف مشاهده می شوند.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}