زن؛ انقلاب اسلامی و کارآمدی
زن؛ انقلاب اسلامی و کارآمدی
آنچه فرا روی ما قرار دارد، سرنوشت نسل آینده کشور است . اغلب مادران نسل آینده، در شمار زنان تحصیل کرده و فرهیخته هستند و خواهان حضور فعال در جامعه و به عهده گرفتن مسؤولیت و اشتغال میباشند . بیشتر زنان تحصیلکرده حوزه و یا دانشگاه، علیرغم تفاوت آموزههایی که فرا میگیرند، در این خواسته با یکدیگر مشترک هستند و بلافاصله پس از اتمام تحصیلات خود در مدارس حوزوی یا دانشگاهها، درصدد برمی آیند تا به گونهای وارد بازار کار شوند .
این روند در حالی اتفاق میافتد که حدود 24 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد . انقلابی که به رهبری امام خمینی (ره) ، با همیاری مردم و برای تغییر ساختارهای فرهنگی آن دوران پا گرفت و با خون شهیدان به ثمر نشست . حضرت امام (ره) نه تنها یک رهبر سیاسی و مذهبی، که یک مصلح و حکیم فرزانه بودند و دیدگاه اصلاحی ایشان، تمامی حوزهها را در برمیگرفت . اما شاید بتوان ادعا کرد: امام خمینی (ره) در محدوده مسائل زنان، بزرگترین و اساسیترین تحولات را ایجاد کردند .
اندیشه امام (ره) هم تندرویهای ضد دینیغربگرا و هم کندرویهای متحجرین را کنترل نمود و الگویی نوین برای زن مسلمان عصر حاضر ارائه کرد . بررسی مبانی برگزیده حضرت امام (ره) در مورد حضور اجتماعی زنان بویژه در زمینه اشتغال، میتواند ما را در ترسیم الگویی صحیح از خواستههای اصیل مبتنی بر آموزههای دینی یاری رساند .
امام خمینی (ره) و حضور اجتماعی زنان اصلیترین مبانی مورد نظر امام را میتوان در سه محور دستهبندی کرد:
الف . تعریف نسبتبین زن و مرد:
زن و مرد حقوقی مشابه با یکدیگر دارند، هر دو صاحب اختیار هستند، حق تحصیل، حق مالکیت، حق انتخاب و رای دادن و رای گرفتن دارند . (4) در عین حال، برای هر دو محدودیتهایی وجود دارد . هر دو باید محدودیتهای شرعی و الهی را رعایت کنند . (5) این محدودیتها مانع از فساد و تباهی زن و مرد میشود و به صلاح خود و جامعه ایشان است (6) و موجب میشود تا هم زن و هم مرد، رشد طبیعی و سازنده خود را پیدا کنند . (7)
اما شاید زیباترین برداشتحضرت امام، مربوط به بعد مظلومیت انسان، بویژه زنان باشد: تاریخ چند هزار ساله بشر، همواره حکایت از مظالم بیشماری دارد که بر نوع بشر رفته است و زن به دلیل ویژگیهای جسمی و روحی که دارد، در این تندبادها بیشتر آسیب دیده است . این امر موجب گشته تا نهضتهای متعددی از سوی زنان، برای کسب آزادی و برابری با مردان شکل بگیرد . اغلب این نحلههای فکری، مقصر اصلی را مردان میدانند و برای حل مشکلات خویش جامعه را به دو قسمت مردانه و زنانه تقسیم میکنند، زنان را در تقابل و رو در رو با مردان قرار میدهند و جبران تمامی مظالمی که بر ایشان رفته است را از جنس مذکر میخواهند . در فمینیسم نیز - که امروزه به عنوان پیشروترین نهضت زنانه در دنیا شناخته میشود - زن برتر از مرد است و برای احقاق حقوقش باید با تمام قوا در مقابل مرد بایستد و جامعه ایدهآل آن، جامعه یک جنسیتی و زنانه است . اما حضرت امام (ره) معتقدند که در نظام طاغوتی زن و مرد هر دو، مورد ظلم و اجحاف قرار میگیرند: «شاه نه آزادی به زنان داده است و نه به مردان، ما به همه آزادی خواهیم داد» . (8) بنابر این، هم زن و هم مرد را دعوت به مبارزه با طاغوت میکنند . فمینیسم برای جبران مظلومیت زن، مرد را هدف تهاجم خویش قرار داده است، اما حضرت امام، علت اصلی مظلومیت انسان را، که همان حکومت طاغوت و استثمار است، هدف قرار دادهاند . ایشان تمامی انرژی و استعداد نهفته در زنان و همچنین مردان را سمت و سوی طاغوت ستیزی میدهند .
ب - تکلیفگرایی:
تکلیفگرایی به معنای توجه به عمل و حرکتبه سوی آن، به انگیزه انجام اوامر خداوند و کسب رضایت اوست، از این جهت تکلیف گرایی، خود، عمل خاصی نیست، بلکه روش ویژهای در انجام عمل است . تکلیفگرا در انجام همه اقدامات خود، قبل از هر چیز، به محبوب و مبغوض بودن عمل در نظر خداوند و جایگاه آن در حوزه اوامر و نواهی مکتب توجه میکند و همین نکته محرک اقدام یا ترک اقدام وی میشود . چنان که انگیزه اصلی که در «طول» همه انگیزهها بود و جوهره حرکت امام را تشکیل میداد، انگیزه «ادای تکلیف الهی و «انجام وظیفه شرعی» و «اطاعت پروردگار» بود . امام خمینی (ره) تکالیف را «الطافی الهی» میدانستند که برای تکمیل و ترقی فرد و تنظیم جامعه باید به آنها عمل کرد (12) و آن که در این جهاد و تلاش منتفع میشود، بیشک انسان عامل است; زیرا «آنچه مسلم است این است که این جولانها پایان دارد و خداوند تعالی (خود) حفظ کیان اسلام را خواهد نمود» . (13)
مجموعه معیارهای برگزیده در دیدگاه یک انسان تکلیف گرا، گاه عملی را که از جهتسیاسی دارای برد و پیروزی قطعی یا حتی احتمالی نیست، از جهت مکتب و عقیدهاش مطلوب و انجام آن را لازم میداند . به همین سبب، امام خمینی (ره) با توجه به این دیدگاه، در بعضی از مقاطع حساس، دستبه کارهایی میزدند که از دید عرفی و علمی سیاستمداران شایسته نمینمود .
از آثار بسیار مطلوب تکلیفگرایی از دیدگاه روانشناختی احساس پیروزی دائم است، چرا که در این منظر نفس انجام تکلیف، خود نتیجه است . حال اگر نتیجه مورد نظر نیز حاصل شود، پیروزی دو چندان گردیده و اگر نه، پیروزی توفیق انجام تکلیف به جای خود باقی است . اما توفیق انجام وظیفه در پیشگاه خداوند قابل مقایسه با دیگر نتایج و پیروزیها نیست . پس احساس فرح و آرامشی که نصیب فرد تکلیف گرا میشود، حد و حسابی ندارد و اما نگرانی وقتی است که انسان به تکلیف الهی عمل نکند . (14) پس باید در مقابل ناملایمات پایداری کرد و با شرایط تازه به گونهای برخورد کرد که اصل وظیفه اهمال نشود، هر چند که به شخصیت صوری انسان ضربه وارد آید . (15) و حضرت امام به این اصل، از آغاز روزهای مبارزه تا پایان وفادار ماندند .
اهمیت این دیدگاه حضرت امام (ره) در این است که بسیاری از زنان شاغل، انگیزه حضور خود در جامعه و کسب و کار را «انجام وظیفه» میدانند . با پایان یافتن دوره تحصیلات در دانشگاهها یا مدارس علمیه، بسیاری از زنان تحصیلکرده احساس میکنند که اگر به انجام وظایف مادری در خانه اکتفا نمایند، از دیگر همسانان خود - که مشغول به کار در خارج از خانه هستند - عقب میمانند و دچار خسران میشوند .
بیگمان حضور زنان تحصیلکرده با فضیلت، در سازندگی جامعه، علاوه بر آنکه بر آنان تکلیف است، زمینه رشد و شکوفایی کشور را نیز فراهم میآورد . اما در این هنگام، وظیفه خطیر تربیت و پرورش فرزند بر عهده چه کسی خواهد بود؟ شاید بتوان در حوزههای مختلف سازندگی کشور جانشینی برای زنان تحصیلکرده یافت، اما مادر، موجودی بیبدیل است و بدون شک سرنوشت و آینده هر کشور، در دست فرزندان آن کشور است . اگر در ترتیب وظایف یک زن، مهمترین وظیفه را پرورش و تربیت کودک بدانیم، تنها با قبول دیدگاه «تکلیفگرایی» است که یک زن میتواند بر تمامی جاذبههای کار در خارج خانه غلبه کند و علیرغم تحصیلات عالیه، در خانه به پرورش کودک خود بپردازد . البته هستند مادران زحمتکشی که نه برای «نام» ، که برای کسب «نان» و تامین معیشت منزل، به اجبار خانه را ترک میکنند و حمایت از اینگونه مادران و فرزندان ایشان را دولتباید عهدهدار شود .
ج - مبارزه با شیءوارگی زن:
حضرت امام در این مورد صریحا میفرمایند: «ما هرگز اجازه نمیدهیم که زنان فقط شیء برای مردان و آلت هوسرانی باشند» ; (16) چرا که «اسلام با مفهوم زن شیء شده و به عنوان شیء مخالفت کرده و شرافت و حیثیت وی را به وی باز داده است» . (17) مطابق همین اصل است که برخوردهای متفاوت و گاه متضاد امام قابل توجیه میشود . در سالهای آغازین دهه چهل و در ابتدای نهضت، مخالفت صریح حضرت امام با حق رای زنان (اشاره به لایحه دولت اسدالله علم مبنی بر شرکتبانوان در انتخابات) و نیز تساوی حقوق زنان و سربازی بردن دختران، برخاسته از همین است، چنانکه ایشان خود میگویند: «مگر با چهار تا زن فرستادن به مجلس ترقی حاصل میشود؟ مگر مردها که تا حالا بودند، ترقی برای شما درست کردند تا زنهایتان ترقی درست کنند؟ . . . ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با این فحشا مخالفیم، با این کارهای غلط مخالفیم .» (18)
اما پس از پیروزی انقلاب و تغییر شرایط اجتماعی، از آنجا که حضرت امام زمینه را برای رشد و حضور سازنده زنان آماده میبینند، خواستار حضور فعال آنان در صحنههای مختلف میشوند:
«شما هم (زنان) باید رای بدهید، شما هم با سایرین فرقی ندارید، بلکه شما مقدمید بر مردها» . (19)
بررسی تاریخ صدر اسلام، نشان میدهد که زنان به فراخور نیازهای آن دوران، به کسب و کار مشغول بودهاند . برخی محققین مشاغلی که زنان در دوره اولیه ظهور و گسترش اسلام، بدان میپرداختهاند را، حدود 30 مورد بر شمردهاند . تعدادی از این مشاغل عبارتند از: جراحی، طبابت، خیاطی، خرازی، رنگرزی، آشپزی و فروش غذا، شیرینی فروشی، آرایشگری، دباغی، نجاری، سقایی . پس از پیروزی انقلاب، بسیاری سوء تعبیرها از اسلام، موجب شده بود تا این تصور در جامعه بوجود آید که زن حق دخالت در امور اجتماعی و اقتصادی و . . . و از جمله اشتغال را ندارد . بیگانگان غربی و نیز غربزدگان و ناآشنایان با اسلام اصیل در داخل کشور، رژیم جمهوری اسلامی را چیزی شبیه آنچه که در عربستان وجود دارد، میپنداشتند . (20) متحجرین نیز از این دیدگاه استقبال میکردند . اما حضرت امام (ره)، خط بطلان بر این عقاید باطل کشیدند و فرمودند: «زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت . . . در تمامی جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد .» (21) و «شغل صحیح برای زن هیچ مانعی ندارد .» (22)
حضرت امام، زن را در انتخاب شغل و کار کردن و کسب مال حلال آزاد میدانند: «از غرب بالاتر است این مسائلی که برای زنها ما قایل هستیم . . . تمام معاملاتشان به اختیار خودشان هست و آزاد هستند، اختیار شغل را، آزاد هستند» . (23) ایشان زنان را دعوت میکنند تا دوشادوش مردان به ترمیم خرابیها و سازندگی بپردازند: «زنان شیردل و متعهد، همدوش مردان عزیز به ساختن ایران عزیز پرداخته، چنانکه به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداختهاند» . (24) حتی در جایی که عزت و سربلندی اسلام و کشور مطرح میشود، امام حضور زنان را در صحنههای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، واجب و تکلیف شرعی میدانند: (این کشور) وقتی به حسب واقع جمهوری اسلامی میشود که شما خانمها به وظیفهتان عمل کنید و این آقایان هم به وظیفهشان و همه ما خودمان را وظیفهدار و مکلف بدانیم .» (25)
پس از تبیین و تفسیر امام (ره) از حقوق و اختیارات زن در زمینه اشتغال، زمینه برای حضور فعال و سازنده زن در نظام اسلامی فراهم شد . اما هم متحجرین و هم روشنفکران غربزده، تعارف جدید را بر نمیتابیدند و به نوعی با آن به مخالفت پرداختند . در این مرحله، امام به تعدیل نظرات مختلف میپردازند . مخاطبین امام در اینجا همگان هستند، بویژه آنان که نظرشان هماهنگ با امام نیست: «آنهایی که کارشکنی میکنند (اشاره به کسانی که به بهانههای مختلف با فعالیتهای اجتماعی زنان مخالفت میکردند)، اگر مسلمان هستند، این خدمتبزرگی که این خانمها و این بانوان دارند میکنند و پیش خدا خدمتشایسته است، از معاصی کبیره است که کارشکنی در این موضوع بکنند و اگر چنانچه آنها هستند که پایبند به اسلام نیستند و میخواهند هرزگی بکنند، فصل هرزگی گذشت، دیگر به شما اجازه نمیدهند بانوان ایران که کارهایی که سابق میکردید، این کارها را اعاده بدهید .» (26)
حضرت امام با فروتنی از فعالیتهای سازنده زنان مسلمان ایران تشکر میکنند و بذر امید و دلگرمی را در دل زنان مسلمان ایرانی میکارند: «و شما بحمدالله زحمت کشیدید، رنجبردید و در همه مراحل پایداری کردید و بانوان ایران در همه جا فعالیت کردند، چه فعالیتهای فرهنگی و چه فعالیتهای اقتصادی; که قشر کثیری از آنها در کشاورزی دخالت دارند و قشر کثیری از آنها در صنعت دخالت دارند و قشر کثیری در فرهنگ و ادب و علم و هنر . و همه اینها پیش خدای تبارک و تعالی مشکور است و شماها مورد عنایتحق تعالی ان شاءالله هستید و مادامی که به تعهد باقی باشید، خدای تبارک و تعالی شما را نصرت میکند .» (27)
آنچه را که تئوریهای خشک و مادی «توسعه» با بایدها و نبایدها و اگرها و شایدها بر زنان تحمیل میکنند، متضمن سعادت حتمی ایشان در دنیا نمیباشد و به همین سبب، در بسیاری از کشورها، حرکتبه سمت توسعه با سختی و کندی صورت میگیرد . در حالی که مبانی مستحکم دینی و اخلاقی حضرت امام، امکان پیریزی بهترین زیر ساختساختهای توسع را فراهم میآورد . توسعهای که برای گسترش استعدادهای انسان و رشد و فلاح وی برنامهریزی میکند . هر چند که این توسعه به خودی خود، توسعه اقتصادی و مادی را نیز به دنبال میآورد . در این منظر زن یا مرد بودن ملاک نیست، ملاک عمل به وظیفه است و هرکه مؤمنتر بود، او جلودار میشود: «من وقتی که در تلویزیون میبینم این بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهی کردن و پشتیبانی کردن از لشکر و از قوای مسلح، ارزشی برای آنها در دلم احساس میکنم که برای کس دیگری نمیتوانم این طور ارزش قائل بشوم . آنها کارهایی که میکنند، یک کارهایی است که دنبالش توقع این که یک مقامی داشته باشند یا یک پستی را اشغال کنند یا یک چیزی را از مردم خواهش کنند، هیچ این مسائل نیست، بلکه سربازان گمنامی هستند که در جبههها باید گفت مشغول به جهاد هستند . . . و ما باید قدر این نعمت را بدانیم و اقتدا کنیم به این زنها و بانوان و بچههای پشت جبهه و آنهایی که در خود شهرهای مخروبه، نیمه مخروبه حاضرند . ما باید از اینها اخلاق اسلامی و ایمان و توجه به خدا را یاد بگیریم .» (28)
از نظریات امام (رحمت الله علیه) چنین بر میآید که زن حق حضور در تمامی صحنههای اجتماع، فعالیت و اشتغال را دارد . از سوی دیگر، نظام نوپای جمهوری اسلامی، هنوز برای ساختن خرابیهای دوران ستم شاهی به درستی قد علم نکرده بود که شیاطین، جنگ، خرابی و ویرانی را برایش تدارک دیدند . اداره هشتسال دفاع، یکه و تنها در مقابل دشمنی که از جانب تمامی ابرقدرتهای جهان تامین میشد و پس از آن لزوم ساختن خرابهها و ویرانههای حاصل از جنگ، شرایط را برای حضور اجتماعی زنان هر چه بیشتر آماده میکند . اما باید توجه داشت که دیدگاه حضرت امام، عرصه فعالیت انسان اعم از زن و مرد را، محدود به حدود الهی و شرعی میداند تا بدین وسیله سلامت جامعه و امکان توسعه کشور فراهم شود . هر جا سخن از حضور زن در جامعه و اشتغال وی است، امام خمینی (ره) تاکید مینمایند که: «امروز باید خانمها وظایف اجتماعی و وظایف دینی خودشان را عمل بکنند و عفت عمومی را حفظ بکنند و روی آن عفت عمومی، کارهای اجتماعی و سیاسی را انجام بدهند» . (29) شرط اصلی، پرهیز از شیءوارگی زن و رعایتحدود شرع و علتحضور، انجام تکلیف و وظیفه است .
وقتی صحبت از تکلیف به میان میآید، منظور محدوده وسیعی از وظایفی است که بر عهده انسان میباشد . آدمی در مقابل خالق، خانواده، اقوام، همشهریان، هموطنان و هم دینان خود و در نهایت، در مقابل همنوعان خود، وظایف متعددی را بر عهده دارد که کسب و کار، تنها محدوده بسیار کوچکی از آن را در بر میگیرد . در نهاد خانواده، بنا بر قوانین اسلامی، تامین نیازهای خانواده بر عهده مرد میباشد و مرد مکلف استبرای رفع نیازهای معقول و منطقی خانواده خود تلاش کند . اما زن در این زمینه هیچ مسؤولیتی بر عهده ندارد . (30) در مقابل، اسلام وظیفه حمل و زایش و نگهداری و تربیت فرزند را بر عهده زن نهاده است . حضرت امام نیز میفرمایند: «شغل تربیت فرزند از همه شغلها بالاتر است .» (31)
در اینجا مقصود از سخن، چگونگی تربیت کودک نیست، بلکه نفس «تربیت کردن» مورد نظر است . نه ماه همراهی کودک و مادر با هم و سپس وابستگی شدید کودک به مادر برای غذا و مراقبتبه همراه مهر و عطوفت مادر، موجب میشود تا مادر جایگاه ویژهای در تربیت کودک و شکلگیری شخصیت وی داشته باشد . انسانهای بزرگ پرورش یافته دامان مادران بزرگ هستند . تاریخ گواهی میدهد که پیامبران اولوالعزم الهی همچون ابراهیم، موسی و عیسی ( علیهم السلام) و حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) همه از نعمت وجود مادر و تربیت در دامان وی بهرهمند بودهاند .
امام خمینی (ره) همانند دیگر رهبران سیاسی جهان، قصد دادن شعار و جلب آراء و افکار را نداشتند، برای جلب رضای خداوند سخن میگفتند و در مسیر اجرای دستورات الهی گام بر میداشتند . انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، نه برای رسیدن به وضعیت مادی و اقتصادی بهتر، که برای کسب عزت و شرافت و کرامت مردمانی بود که سالها زیر یوغ چکمههای ستمگران تاریخ لگدکوب شده بودند . پرورش نسلی کریم و شریف نیازمند وجود مادرانی فاضل و فرهیخته است و امام در جایجای کلام خویش، اولا بر خلاف تمامی جریانهای روشنفکری آن روز (که شعار آزادی زنان و رهایی ایشان از قیود همسری و مادری را میدادند)، بر نقش «مادری» زن تاکید کردند و دوم آن که ابعاد این مقام را روشن ساختند .
امام خمینی (ره) در مقایسه بین نقش قرآن و مادر میفرمایند: «قرآن کریم انسانساز است و زنان نیز انسانساز» . (32) ایشان وظیفه مادر را با انبیای الهی یکی دانسته و سعادت و شقاوت ملت، کشور و دین را در گرو تربیت مادران میشمارند: «خداوند شما را حفظ کند و شما را برای تربیت انسانها که شغل انبیاست، حفظ کند» . (33) و «اگر یک بچه خوب تربیت کنید، ممکن است که سعادت یک ملت را همان یک بچه تامین کند . اگر یک بچه بد هم خدای نخواسته در دامن شما بزرگ بشود، ممکن است که یک فساد در جامعه پیدا بشود .» (34)
در سختیها و تنگناها، در اوج درد و رنج، اولین پناهگاه کودک، مادر است . «مادری که بچهاش گرفتاری دارد و میخواهد او را نجات دهد، آن قدری که الطاف این مادر او را آرام میکند، مداوا، آن قدر تاثیر در او ندارد، این الان احتیاج به این دارد که روحش آرام بشود، مادر این را آرامش میدهد» . (35) گویی مادران برگزیدگان خدایند در میان کودکان تا با هر لقمهای که بر دهان ایشان میگذارند، جان آنان را با دین حق و روحشان را با سکینه آشنا سازند . «تجسم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانی مادر، بارقه رحمت و عطوفت رب العالمین است . خداوند تبارک و تعالی قلب و جان مادر را با نور رحمت ربوبیتخود آمیخته، آن گونه که وصف آن را کس نتوان کرد و به شناخت کسی جز مادران در نیاید .» (36)
در دوران رژیم پهلوی، پس از ماجرای کشف حجاب 17 دی 1314، برنامهریزی به گونهای میشد تا زنان بیحجاب به عنوان مظاهر تمدن و تجدد رژیم شاهنشاهی، هر چه بیشتر در مجالس و مجامع و ادارات حاضر شوند و در معرض دید قرار گیرند . سمت و سوی تبلیغات رژیم، زنان بیحجاب و شاغل را «زنان برتر» معرفی میکرد و در عوض، نگهداری و مراقبت و پرورش کودک را امری سهل و پیشپا افتاده مینمود که میتوان آن را با خیال راحت به مهدهای کودک سپرد .
زنان نیروی کار ارزان و فرمانبرداری هستند که راحتتر از مردان میتوان از آنان کار کشید و هم از جاذبههای ویژه آنان به رایگان بهره برد . پس از «انقلاب سفید» شاه، تبلیغات با کم بها کردن وظایف زن در نهاد خانواده و بی ارزش دانستن وظایف مادری، چهرهای سیاه از زن و مادر خانهدار به تصویر کشیدند . بیشتر مادران جوان مایل بودند به جای قبول مسؤولیت در خانه و خانواده به جامعه باز و آزاد آن روز وارد شوند و تجربههای جدیدی در زمینه اشتغال و استقلال مالی کسب نمایند . غافل از اینکه شاخههای نورس کودک، نیازمند باران محبت و توجه مادر است تا جوانههای استعداد و خلاقیت و کمال بر آن شکوفه زند: «در طول این سلطنت، اینها کوشش کردند که مادران را از بچهها جدا کنند، به مادرها تزریق کردند که بچهداری چیزی نیست، شما توی ادارات بیایید . و اینها بچههای معصوم را جدا کردند از دامن مادران و بردند در پرورشگاهها و جاهای دیگر، و اشخاص اجنبی و غیر رحیم آنها را به تربیت فاسد تربیت میکردند . بچهای که از مادرش جدا شد، پیش هر که باشد، عقده پیدا میکند . عقده که پیدا کرد، مبداء بسیاری از مفاسد میشود . بسیاری از قتلهایی که واقع میشود، از روی همین عقدههایی است که پیدا میشود، و بسیاری از عقدهها از این پیدا میشود .» (37)
پیروزی انقلاب اسلامی ایران این مکان را فراهم آورد تا زنان و مادران ایرانی، روی کردی دوباره به شان و جایگاه مادر در نهاد خانواده داشته باشند . ارزش گذاری الهی حضرت امام (ره) بر نقش مادران در انقلاب و دفاع مقدس هشتساله و ایثار و شهادت و حماسههایی که این شیر زنان در این دوران آفریدند، شاهدی بر مدعای ما هستند .
پي نوشت :
1) ر . ک: روزنامه جام جم، 5/9/81 و 23/9/81 .
2) ر . ک: روزنامه جام جم، 23/9/81، به نقل از رئیس سازمان سنجش و آموزش کشور .
3) جایگاه زن در اندیشه امام خمینی (ره)، تبیان هشتم، چاپ چهارم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1376، تهران، ص60
4) ر . ک: همان، ص 61- 60
5) ر . ک: همان، ص 62- 61
6) ر . ک: همان، ص 63 .
7) ر . ک: همان، ص 70- 69
8) همان، ص 87 .
9) لوح فشرده صحیفه امام (ره)، ج5، ص18 .
10) همان، ج2، ص 339 .
11) همان، ج2، ص 86 .
12) همان، ج3، ص237 .
13) همان، ج2، ص 171 .
14) همان، ج2، ص 159 .
15) همان، ج2، ص 224 .
16) تبیان هشتم، ص 86 .
17) همان، ص 83 .
18) همان، ص 247 .
19) همان، ص 68 .
20) چنانکه تاریخ نشان داده، نبود یک رهبر مصلح و حکیم در راس یک نهضتبه ظاهر دینی، موجب ظهور رژیمی بدتر از حکومت عربستان خواهد شد . طالبان تا همیشه تاریخ، لکه ننگی بر دامان بشریتخواهند بود .
21) تبیان هشتم، ص 60 .
22) همان، ص 135 .
23) همان، ص61 .
24) همان، ص78 .
25) همان، ص71 .
26) همان، ص75 .
27) همان، ص82 .
28) همان، ص217 .
29) همان، ص72 .
30) هر چند مقتضیات زمان و شرایط عصر حاضر به گونهای است که گاه زن و مرد هر دو، باید برای تامین معاش تلاش کنند، اما آنچه زن در این حال انجام میدهد، حکایت از لطف و همدلی وی با همسر و خانوادهاش دارد و نه انجام وظیفه .
31) تبیان هشتم، ص 122 .
32) همان، ص119 .
33) همان، ص122 .
34) همان، ص121 .
35) همان، ص 129- 128 .
36) همان، ص124 .
37) همان، ص137- 136 .
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}