نویسنده: صدیقه نبوی زاده
 
 
 
 

چکیده مطالب

این تحقیق بنام ((مطالعه تطبیقی حکومت مهدی (ع) با الگوهای معاصر حکومت و دمکراسی و...)) شامل پنج فصل می باشد.
فصل اول: کلیات تحقیق، مشتمل بر پیشگفتار، بیان مسئله، ضرورت و اهداف تحقیق، پیشینه تحقیق، تعریف عملیاتی واژه ها
فصل دوم: نگاهی به حکومت دموکراسی که تاریخچه دمکراسی را به سه دوره بنام های دموکراسی در ادوار کهن، دموکراسی در قرون وسطی دوره ی جدید پس از رنسانس تقسیم شده ونیز بحث کوتاهی در مورد سکولاریسم و جلوه های دموکراسی در جامعه اسلامی، روابط بین المللی ودموکراسی وبهترین الگوی دموکراسی درجهان بحث شده
فصل سوم: ویژگی حکومت امام زمان (عج) که حاوی انسان کامل زیرا حکومت الله باید مجری آن معصوم (ع) باشد فاعلای حق، آزادی بشر، عدالت امنیت وفراوانی نعمت پیشرفت های علمی، فکری وتکنیکی، پیشرفت های تربیتی، اقتصادی، ایدئولوژیکی، و...
فصل چهارم: تحلیل مطالب، شامل، مباحثی پیرامون مسایل حکومتی،
فصل پنجم: نتایج وپیشنهادات ودعای آخر تحقیق ومنابع وماخذ می باشد.

فصل اول: کلیات تحقیق

پیشگفتار
درود و سلام و برکات پروردگار بر مولا و سرورمان محمد بن عبدالله پیامبر مسلمانان و رهبران مهتران[1] درخشان کننده مستضعفان، یاری دهنده مظلومان و نجات دهنده ی بشریت از تاریکی جهالت و گمراهی به نور هدایت، هم او که رحمه للعالمین مبعوث گشت و بر اهل بیت طیبین و طاهرینش که خداوند آنها را بردیگر مخلوقاتش برتری داد تا پیشوای مؤمنین و چراغ راه عارفین و نشانه های مردان راستین و مخلصین باشند، و محبت آنان را در قرآن کریم واجب دانست پس از آنکه هرکس در کشتی آنها سوار شود، رستگار و هر کس دوری جوید از هلاک شدگان باشد.
درود خداوند بر یاران گرامی و مبارکش که او را یاری و کمک نمودند و احترام و تقدیر کردند و جان خود را برای پیروزی دین نثار کردند و حق را پس از شناخت، پیروی نمودند، پس از او بر خطّش پایدار ماندند و هرگز تغییر و تبدیلی در دین از خودشان ندادند و از سپاسگزاران و شکر کنندگان بودند. خدای آنان را از اسلام و مسلمین جزای خیر عنایت فرماید و بر تابعین آنان، کسانی که در آن راه هدایت پایدار ماندند تا روز رستاخیز، درود خدای باد.
حکومت اسلامی حکومت قانون است. در این طرز حکومت، حاکمت منحصر به خدا است و قانون فرمان و حکم خداست.
قانون اسلام با فرمان همه بر همه افراد بر دولت اسلامی حکومت تام دارد همه افراد از رسول اکرم (ص) گرفته نا خلفای آن حضرت و سایر افراد تا ابد تابع قانون هستند، همان قانونی که از طرف خدای تبارک و تعالی نازل شده و در لسان قرآن و نبی اکرم (ص) بیان شده است. اگر رسول اکرم (ص) خلافت را عهده دار شد به امر خدا بود، خدای تبارک و تعالی آن حضرت را خلیفه قرار داده است: « خلیفه الله فی الارض » نه این که به رآی خود حکومتی تشکیل دهد.
قرآن کتابی است که روح همه تعلیمات موقت و محدود کتب دیگر آسمانی را که مبارزه با انواع انحرافها و بازگشت به تعادل است در بر دارد. این است که قرآن خود را دو مهیمن دو حافظ و نگهبان سایر کتب آسمانی می خواند.

بیان مساله:
حکومت دمکراسی:

حکومتی که هدف از آن تأمین خواسته های مردم است و چون معمولاً خواسته های مردم یکسان و یکنواخت نیست میزان درخواست اکثریت خواهد بودکه با نصف بعلاوه یک تحقق می پذیرد و خواست اقلیت که گاهی ممکن است نصف منهای یک آن ملت باشد نادیده گرفته می شود.
در این نوع از حکومت یک اصل ثابت وجود ندارد که بر آن تکیه شود و معیار حق و باطل باشد بلکه وظیفه حکومت آنست که از خواسته های عمومی پیروی کند، حتی اگر خواسته ملت را خلاف مصلحت خود آنان تشخیص دهد چاره ای ندارد جز آنکه طبق آراء اکثریت عمل نماید و به زبان مردم اقدام کند و برای چنین حکومتی حق و باطل و زشت و زیبا مصلحت و مفسده جز خواست اکثریت چیز دیگری نیست.
حق آنست که اکثریت ملت با آن موافق است و باطل آنست که اکثریت مخالف آن باشد.
اگر ملت خواهان پیشرفت های مادی و صنعتی و علمی است حکومت هم باید طرفدار آن باشد و اگر طرفدار هرزگی و هوسبازی و عیاشی است حکومت نیز ناچار است که بر هرزگی و فحشا دامن بزند و وسایل عیش و نوش آنان را با برنامه های منظم و مدرن فراهم سازد.[2]

لزوم تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت


حکومت امری است اجتماعی که نیاز به امنیت به حفظ حقوق افراد و رواج عدالت گری آن را واجب کرده است و جامعه اسلامی از سایر جامعه بشری که لازمه آن برقراری نظم و قانون گذاری برای حفظ امنیت و حقوق و اشاعه عدل در میان افراد جامعه است جدا نیست، جامعه اسلامی در زمان غیبت مثل تمامی جوامع دیگر نیاز به قانون و تشکل دارد تا بتواند در استحکام آن بکوشد و هدف از تشریح قانون را تحقق بخشد.

اعتقاد به دین اسلام مسلمانان را به این باور می رساند که قیام برای پیاده کردن احکام اسلام در دوران زندگانیش بر او واجب است و نظام اسلام نظام کامل دربردارنده تمام قوانین می باشد که شرایط گوناگون زندگی آن را اقتضاء می کند، اعم از زمینه های فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و پیداست که برخی از این مقررات مانند قوانین اجتماعی اقتصادی سیاسی جز از طریق تشکیل حکومت اسلامی امکان ندارد.

عقل همان طور که می گوید: پس از پیامبر (ص) بر امام معصوم (ع) لازم است که حکومت دولت اسلامی و ریاست عامّه آن را بر عهده بگیرد تا اسلام به عنوان یک جامعه محفوظ بماند همچنین می گوید در زمان غیبت نیز همین منظور باید کسی به عنوان حاکم حکومت اسلامی گمارده شود.

در روایات اسلامی که شیعه وسنی آن را نقل کرده اند آمده است که پیش از ظهور مهدی (عج) مردی قیام می کند و مقدمات حکومت مهدی را فراهم می سازد.

حکومت ایده آل

شکل اصلی و ایده آل حکومت اسلامی آن است که در رأسش امام معصوم (ع) باشد. امام معصومی که که ظاهر باشد و مردم با او ارتباط داشته باشند. اما در این زمان این شکل حکومت برای ما میسّر نیست برای اینکه از دیدار امام زمان (عج) محروم هستیم، اما امروزه باید از این حد اعتدال تنزل کنیم، پس الگو طبعاً کسی خواهد بود که ویژگی های امام زمان (عج) را بیشتر از دیگران داشته باشد و به او نزدیکتر و شبیه تر باشد.
از نظر تئوری باید یک چنین کسی باشد، اما اکنون این پرسش مطرح است که این را چگونه بشناسیم، علم غیب که نداریم، امام معصوم علیه السلام را باید به امر خدا تعیین فرمود یا هر امامی، امام بعد از خود را تعیین می فرمود به اذن الهی، ما که امام معصوم علیه السلام در دسترس نداریم پس یک کسی را می خواهیم که شبیه تر به امام معصوم علیه اسلام باشد، حالا چگونه انتخاب کنیم ؟درپاسخ می توان گفت که ولی عصر (عج) شرایط ولی فقیه را در احادیث ذکر فرمودند و همچنین برای تعیین ولی فقیه نمایندگان مردم در مجلس خبرگان می توانند ولی فقیه آگاه به زمان و عادل، با تدبیر و ... انتخاب نمایند.

ضرورت و اهداف تحقیق

امروزه جهان اسلام مورد هجوم فرهنگ غرب قرار گرفته است، غرب با تکنولوژی پیشرفته خود بهره گیری از صنعت ماهواره، اینترنت و... و آرمان های فرهنگی خویش را در قالب برنامه های باصطلاح هنری و خبری ریخته و بر امواج سوار کرده و به درون مغزها نفوذ می دهد و ما اگر برای مقابله با این خطر به خود نیاییم در آینده با آشفتگی فرهنگی فراوانی روبرو خواهیم بود و ملت هویت دینی ولی خود را فراموش خواهد کرد.
از طرفی مردم دنیا از خواب عمیق غفلت بیدار شده و یقظه یافته اند و می دانند که قانونی دیگر باید باشد و فردی بر مردم حاکم شود که اولاً بر اساس تفکر و تعقل (الهی) حکم رانده و عدل و داد را برای مردم جهان به ارمغان آورد، ثانیاًٌ علم کامل الهی داشته باشد تا روح و جان و فطرت انسان ها را چون قطره ای در دریای ملکوت بیفکند و محور « الله » نموده و حیات جاودانه بخشد.
از این رو جهان به زمامداری نیاز دارد که مجری قانون باشد نه مجری هوس ها و تمایلات خویش، افراد و مردم را در برابر قانون متساوی اند، بداند و آنها را که دارای وظائف و حقوق اساسی متساوی اند، بین افراد امتیاز و تبعیض قائل نشود، خاندان خود و دیگری را به یک نظر نگاه کند، و این امر جز از عهده امام معصوم علیه السلام برنمی آید چرا که از مشخصات جامعه امام مهدی علیه السلام او از تمام عوامل بازدارنده در عصر انقلابش بهره می گیرد، آنچنان که آن جمله معروف جامه عمل می پوشد که: ((زمانی فرا می رسد که گرگ و میش در کنار هم آب می خورند، و این را می توان اشاره به این دانست که روش گرگ صفتان خونخوار که با سازش با حکومت های جبار قرنها به خوردن خون قشرهای مستضعف جامعه انسانی ادامه می دادند با برقراری عدالت و حکومت الهی در جهان تغییر می یابد و آنها در کنار دیگران از مواهب الهی به طور عادلانه بهره می گیرند.))
همان طور که مهمترین وظیفه انبیاء (ع) برقرار کردن نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است با بیان احکام و نشرتعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد ، پیاده کردن اهداف اسلام، رسیدن به کمالات متعالی است.
هدف حکومت الهی مهدی عزیزمان آن قلب عالم امکان این است که حق را برقرار و باطل را از بین ببرد و تأمین مصالح معاش و معاد مردم است تا آنها را به اوج خوشبختی و سعادت برساند.

پیشینه تحقیق

همانگونه که با عنایت خدای سبحان این نوشتار را به رشته تحریر در آوردیم دیگران نیز قبل از ما به این کار اقدام کردند ولی دراین نوشتار« مطالعه تطبیقی حکومت مهدی با الگوهای معاصرحکومت دموکراسی و... » به طور مختصر بحث می شود.
عباسعلی صحافیان در کتاب آشنایی با دموکراسی در صفحه 24 نگاشته که:
1) دموکراسی سابقه 2500 ساله از قدیم ترین زمان یعنی دولت سیته آتن در یونان قدیم دارد، دموکراسی ابداع یا احتراع کسی نبوده، بلکه مردم آتن به تجربه و فراست به آن رسیده بودند، مردم آن زمان آتن دو هدف داشتند: اول این که شخصی یا گروهی قدرت مطلق و خودکامه پیدا نکنند، دوم آنکه افراد شایسته و لایق در مصدر امور دولتی قرار گیرند.
2) برخی فلاسفه آن زمان آتن، به دموکراسی خوشبین نبودند و برخی دیگر عیب دموکراسی آن زمان را حزب بازی و گروهی دیگر عوام زدگی دانسته اند.
3) در فاصله قرون اولیه تا دوره رنسانس یعنی در قرون وسطی دموکراسی به فراموشی سپرده شد.
4) از قرن 17 فلسفه لیبرالیسم و توجه به اصالت فرد مطرح شد و دموکراسی یعنی شرکت مردم در حکومت مجدداً مورد توجه فلاسفه قرار گرفت.
از اهداف مهم این حاکمیت می توان تأمین منافع طبقه حاکم و تلاش در برآوردن امیال حاکمان و نیز تأمین منافع شهروندان به برآوردن آرزوهای آنان در حد امکان است، بدیهی است که محور این آرزوها و منافع به زندگی دنیوی و حیات مادی و روزمره آنان است. رابطه حاکمیت و مردم با حکومت های دمکراتیک به گونه ای است که حکومت ها از حیث تئوریک خواست مردم باید تأمین شود، یعنی به هر میزان که هیأت حاکمه و عوامل حکومتی در تأمین منافع مردم موفق باشند به همان مقدار از حمایت و پشتیبانی مردم برخوردار خواهند بود در جامعه های دو حزبی یا چند حزبی اصل تأمین منافع هدف اصلی همه احزاب است، در حالی که در نظام ولایی ولی امر جامعه اسلامی با رهنمودی که از منبع آسمانی یعنی کتاب و سنّت دریافت می کند، امت مؤمن به این حرکت سرنوشت ساز به سوی لقاء الله و حیات جاودان رهبری می کند، در این جریان و حرکت تدبیر زندگی دنیوی باید به گونه ای باشد که به هدف والای انسانی که همان سربر آستان جانان نهادن است، آسیب نرساند.
امام خمینی نیزدر کتاب حکومت اسلامی ص 45 فرموده که:
حکومت اسلامی نه استبدادی است نه مطلقه، بلکه مشروطه است، البته نه مشروطه به معنی متعارف فعلی آن است که تصویب قوانین تابع آراء اشخاص و اکثریت باشد، مشروط از این جهت که حکومت کنندگان در اجراء اداره مفید به یک مجموعه شرط همان احکام و قوانین اسلام است که باید رعایت و اجرا شود از این جهت حکومت اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم است.
طبق اطلاعات رسیده از اینترنت نظر به اینکه حکومت اولیه امام زمان (عج) پس از مقاطعی همچون « دخان میمن »، « شیوع رجعتها»، « ظهور امام زمان (عج) » و قبل از مقاطع « نابودی بدان و بدی ها» « تحولات عظیم و آسمان و زمین » و « ملک عظیم » آغاز می شود، می توان دریافت که:
اولاً: با توجه به اینکه یکی از اهداف عمده وقوع مقاطع آخر الزمان تعلیم و تربیت مستعدان لشکر حق است، در بستر این حکومت، بسیاری از تعلیم و تربیت های تکمیلی و همچنین تعلیم و تربیت های لازم برای مقاطع بعدی صورت می پذیرد، علاوه بر آن، آرمان دیرینه بشر برای تحقق قسط و عدل در این حکومت آغاز و مقدمه چینی می گردد.
ثانیاً: با حضور مادی انواع موجودات مثبت و منفی دخانی و برزخی و همچنین رجعت بسیاری از خوبان گذشته، همه این افراد مثبت تحت حاکمیت این حکومت قرار خواهند داشت.
ثالثاً: این حکومت در فضایی از ترکیب عالم مادی با عالم دخان و برزخ تشکیل می شود، لذا قوانین جاری در آن بدون در نظر گرفتن قوانین عوالم بالاتر بی معنا خواهد بود.
رابعاً: مفهوم « دولت حق » که در احادیث بدان اشاره شده است، با در نظر گرفتن شواهد موجود اشاره به حکومت الله امام زمان (عج) دارد.
چنانکه عبدالله بن عطا گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: روش امام مهدی در دوران حکومتش چگونه است ؟ فرمود: همان کند که پیغمبر صل اله علیه و آله کرد، همه عادات و سنن پیش از خود را از بیخ برکند چنانکه حضرت رسول روش جاهلیت را ریشه کن ساخت، آنگاه اسلام را از نو آغاز کند.

تعریف عملیاتی واژه ها


دمو DEMO مشتق از DEMOS به معنی مردم و عوام، و کراسی از KRATIA به معنی حکومت و حکم راندن است پس دمکراسی یعنی حکومت مردم، ولی در این که چگونه همه مردم می توانند حکومت کنند یا درحکومت شرکت داشته باشند راهکارهای مختلف پیشنهاد می شود. یکی از متداول ترین آن ها شرکت در حکومت از طریق نمایندگان برگزیده مردم است.
به عبارت دیگر نظام سیاسی که در آن سران حکومت از سوی مردم به وسیله نمایندگان برگزیده آنان تعیین می شود و در برابرشان جوابگوست: حکومت مردم بر مردم سالاری[3]
دموکراسی واقعی آن است که زمامداران با رأی مردم انتخاب شوند و هر زمان که مردم خواستند بدون توسل به زور و نیرنگ کناره گیری نمایند و احتیاج به شورش و قیام نیست.[4]
ابهام دموکراسی از لحاظ مفهوم به این دلیل است که تا کنون تعریف جامعی از آن ارائه نشده است. « در حکومت مردم بر مردم »، « حکومت نخبگان »، « حکومت قانون »، « تعدد گروه های قدرت » از جمله معانی ذکر شده واژه دمکراسی هستند.

تعریف حاکمیت

شاید بتوان گفت اساسی ترین عنصر ضروری برای وجود حکومت و کشور، « حاکمیت» و به تعبیر قرآن «ملک» و یا به عبارتی قدرت و نفوذ بر اتباع است، حاکمیت بر قدرت بالاتری دلالت می کند که قدرت دیگری بالاتر از آن وجود ندارد. پس حاکمیت یعنی اقتدار عالی و نهایی که قانون را تضمین می نماید. یعنی در هر کشوری باید یک فرد یا یک گروه بالاترین قدرت را داشته و آخرین تصمیمات را اعلام نماید و قانون را تدوین کند تا مردم کارهای خود را بر اساس آن تنظیم نمایند؛ و چنانچه حکومت یک کشور نتواند کنترل و اقتدار کافی بر اتباع و امور داخلی خود اعمال کند و یا گروهی مانع از قدرت موثر حکومت شوند، نمی توان صحبت از وجود حاکمیت نمود.
البته به خاطر اراده و اختیار موجود در انسانها عملاً قدرت مطلقی وجود ندارد و حاکمیت مطلقی نیز در امور داخلی (و در امور بین المللی)موجود نیست. حتی قوی ترین پادشاهان و دیکتاتورها نیز بوسیله حوادث و مقتضیاتی که خارج از کنترل ایشان است و یا ترس از خطر لبریز شدن کاسه عمومی بخاطر ظلم وجود بیش از حد، در فشار بوده اند و عملاً محدودیت یافته اند.
در حکومت های مختلف، اختلافات ریادی در مورد اینکه حاکمیت در دست چه کسی باشد، وجود دارد و تقسیم بندی حکومت ها هم بر اساس حاکمیت است، زیرا قرار داشتن آن در دست یک نفر یا نمایندگان مردم و یا برگزیده خداوند و غیره، نوع حکومت ها یعنی سلطنتی، اشرافی، نخبگان، زرمداری، دموکراسی، الهی و غیره را مشخص می نماید.[5]

تعریف مهدی(علیه السلام):

امامان دوازده نفر، اولشان علی بن ابیطالب و آخرشان مهدی است « 91 حدیث »
امامان دوازده نفرند، و آخرشان مهدی است « 94 حدیث »
امامان دوازده نفرند، نه نفرشان از نسل حسین و نهمی آنان قائم است « 107 حدیث »
مهدی از عترت پیغمبر است « 389 حدیث »
مهدی از اولاد علی است « 214 حدیث »
مهدی از اولاد فاطمه است « 192 حدیث »
مهدی از اولاد حسین است «185 حدیث» - مهدی نهم از اولاد حسین است « 148 حدیث»
مهدی از اولاد علی بن الحسین است « 185 حدیث »
مهدی از اولاد امام محمد باقر است « 103 حدیث»
مهدی از اولاد امام جعفر صادق است « 103 حدیث»
قائم یعنی چه ؟ یعنی بر پا شونده در فرمان حق تعالی چه آن حضرت پیوسته در شب و روز مهیای فرمان الهی است و به محض اشاره ظهور نماید.

اشاره:
یکی از راههای مفید برای درک حکومتی چون دموکراسی که طی قرن ها از روش ساده به سیستم پیچیده ی امروزی تبدیل شده است مطالعه ی تاریخ وسیر تحول آن می باشد. تاریخچه ی دموکراسی را می توان به سه دوره تقسیم کرد:ادوار کهن، قرون وسطی، ودوره جدید پس از رنسانس

در یونان قدیم به ویژه در شهر آتن مردم با سه گروه یاسه طبقه تقسیم می شدند به دلیل این تفاوت طبقاتی آن از هرگروه، حقوق خاص طبقاتی خود را داشت. این حقوق در برخی موارد مشترک ودر اکثر موارد باهم متفاوت ومتضاد بود. مثلاً برابری اقتصادی وجود نداشت ولی برابری شهری وجود داشت.
1) طبقه ی غلامان یا بردگان تحت سلطه ی ارباب ممالک.
حقوق ومزایای اجتماعی کمی داشتند هرآنچه ارباب یا مالک دستور می داد بایستی بی چون وچرا انجام می شد حق رای واظهار نظر نداشتند.
2- طبقه خارجیان:یا اجانب: که به داد وستد می پرداختند.
3- تبعه آتن:یا شهروندان اصلی، خود این افراد بودند که می توانستند در فعالیت های اجتماعی واقتصادی شهر شرکت کنند.
این عده در طول سال حدود 5 بار در مجمع عمومی گرد هم می آمدند واز بین خود پانصد نفر اعضای شورای شهر را به قید قرعه انتخاب می کردند.تمام مسولین اجرایی از بین این پانصد نفر انتخاب می شدند. برای اجرای میز دموکراسی، مردم آتن اختراعات وابداعاتی کرده بودند که به صورت عرف وقانون در آمده بود مثل افزایش اعضای شورای شهر به میزان پانصد نفر کوتاه بودن زمان تصدی مشاغل دولتی، ممنوعیت ومحدودیت انتخاب مجدد افراد برای مسئولیت های بزرگ.
نکته جالب: آنکه در فرهنگ مردم آتن در آن روزگار افراد برحسب لیاقت وشایستگی واستعداد خود در مدارج مختلف حکومتی قرار می گرفتند و هدف از دموکراسی آتن ایجاد جامعه ای متحد وهماهنگ بود.

پس از شکست دولت آتن، دموکراسی برای قرنها به دست فراموشی سپرده شد.دراین مدت انواع حکومتهای استبدادی بنام های مختلف ملی وگاه مذهبی برمردم دنیا تحمیل شد.
ظلم وجور: این حکومت ها در قرون وسطی به اوج خود رسید وبرای قرن ها شرافت و کرامت انسانها به هیچ گرفته شد. در قرون وسطی انسان مداری به فراموشی سپرده شد قرن های متوالی مستبدانه حکومت کردند که گاه خود را نمایندگان خدا می پنداشتند بالاخره عالمان ودانشمندان فاضل به این نتیجه رسیدند که یکی از راه کارهای ایجاد عدالت اداره امور جامعه برمبنای دموکراسی ومردم سالاری واحترام به فرد وقانون است.

پس از دوهزارسال مجدد نام دموکراسی شنیده شد. در اواخرقرن هفدهم واوایل قرن هجدهم دموکراسی حکومتهای انسان مدار ومردمی در کشورهای انگلیس وفرانسه مورد توجه فلاسفه اجتماعی قرار گرفت قبل از این زمان فلسفه رایج کولکینویسم بود، که می گفت فرد برای جامعه خلق شده است نه جمعه برای فرد، می بایستی منابع فرد فدای منابع جامعه گردد.سود تعبیر واستفاده ازاین فلسفه توسط حکام، باعث شده بود که بهانه منابع اجتماعی تمام حق وحقوق مردم نادیده گرفته شود. پس از فلسفه کولکیتویسم در قرن هجدهم لیبرالیسم به تدریج ظهور کرده که در اصل وضع انگلیسی بود ولی بعدها فلسفه فرانسوی وآلمانی به کمک آن آمد وتغییرات واصلاحاتی در آن ایجاد کرد تا درنهایت به فلسفه لیبرالیسم غربی امروزی مبدل شد نتیجه آن مقدم داشتن حق فرد بر حق جامعه بود که باعث جلوگیری از سوءاستفاده حکام وقدرتمندان شد.[6]

عناصر جدایی دین از سیاست:

عنصر فرهنگ غربی، انفکاک دین از سیاست است. در این فرهنگ دین از صحنه های سیاسی واجتماعی به کلی زائده می شود.درغرب جدایی دین از شئون اجتماعی، بعد ازرنسانس قوت می گیرد وتحت عنوان سکولاریسم به دین ومراکز دینی حساسیت نشان می دهد. اصطلاح سکولار که یک واژه لاتینی است به معنای روزگار یادردنیا است وکم کم در اندیشه غربی به صورت اصطلاحی در آمده است که به جای دنیوی در مقابل دینی به کار میرود به عبارت دیگر در تفکر غربی چیزی راکه مربوط به این «دنیا» وبی ارتباط به مسایل دینی واخروی باشد سکولار می گویند.
تقویت ورواج تفکردر سکولاریسم درغرب زاییده نوع عملکرد کلیسا ودین داران کلیسایی است این گروه جاهل ومتحجر بودند که موجبات چنین تفکری را به وجود آوردند. براین اساس این تفکر می بایست دست مذهب را به کلی از شئون اجتماعی قطع کرد. «انگیزیسیون»یاتفتیش عقاید که توسط دین داران ومتولیان امور کلیسا انجام می گرفت ودهها هزار نفربه جرم عقاید خویش به وسیله محاکم «انگیزیسیون » کشته وسوزانده شدند موجب شد تادریک بسیج عمومی وموج فراگیر دین رااز صحنه های مختلف اجتماعی اعم از سیاست، حکومت، تعلیم وتربیت، قانون، قضا، هنر، و...حذف نمایند.
«سکولاریسم»دین را به صورت امری فردی وقلبی می پذیرد ولی هرگاه ازاین حدخارج بشود وبخواهد به عنوان امری مقدس وآسمانی باید ونباید در جامعه داشته باشد برآشفته می گردد. در فرهنگ غربی، چیزی به عنوان «تقدس» که ریشه ی الهی وآسمانی داشته باشد وجود ندارد.این فرهنگ براساس مبنای فکری خاص خود «سکولاریزاسیون» یادین زدایی را مبنای کار خود قرار می دهد ونگرشش به دنیا ومسایل این جهان، صد درصد مادی و خالی از هرگونه تقدس و مصونیت است.
این جریان «لائیک»ارزش های خود را ازدین و دیانت نمی گیرد، بلکه متناسب با تفکر خود ارزش گذاری می کند. «سکولاریسم» در ایران توسط چهره های معلوم الحال غریزه ای چون «ملکم خان ارمنی» و«میرزا فتحعلی آخوند زاده » و «میرزا یوسف خان مستشار الدوله»و... تبلیغ وترویج گردید این گروه به شدت تلاش کردند تا دین از سیاست جدا، ودنیا با آخرت بی ارتباط باشد.[7]

جلوه های دموکراسی در جامعه اسلامی:

الف) آنچه از دموکراسی منظور است این است که نظام حاکم، رهبری وسیاست ها وخط مشی ها، مستند به خواست واراده عموم مردم باشد نه یک فرد یایک اقلیت.حال اگر ملتی خواستار مکتب ونوع خاصی از حکومت شد، آن حکومت، دموکراسی ومردمی هردو خواهد بود.که همه ی مردم در آن نقش ونظر دارند اگر این مکتب ونظام ورهبری اسلام وجمهوری اسلامی وولایت فقیه باشد در این صورت این حکومت علاوه بردموکراسی ومردمی بودن، اسلامی وولایتی ومشروع نیز می باشد.
ب) مردم می توانند به صورت فردی یا گروهی وحزبی وتشکیلاتی بااستفاده از رسانه ها ومطبوعات وجراید وغیره سیاست ها، تصمیمات وعملکرد مسئولین رامورد تجزیه وتحلیل ونقادی قرار دهند، ومشکلات واشتباهات رابیان کند واز مسئولین پاسخ بخواهند به آنان هشدار دهند ونصیحت وخیرخواهی نمایند.بالاخره یک جریان مردمی وفرهنگی تبلیغاتی برای ارزیابی ونقادی وراهنمایی بوجود آورند.
ج) بسیاری ازامور ومسایل محیط زندگی، ازشهرو روستا به وسیله شوراهای محلی ومردمی می توانند حل وفصل شوند مردم هرمحله ویا شهری می توانند محیط های زندگی خود را همانند خانواده خود تدبیر کنند وطبق فرموده قرآن، «وامرهم شورا بینهم » هسته های مشورتی برای بررسی امورات گوناگون محیط و تصمیم گیری های لازم در محدوه ی اختیارات تشکیل دهند که این هم بعدی از دخالت مردم در سرنوشت خویش ومردمی بودن اداره ی جامعه است حتی پارلمان وفرستادن نماینده به مجلس شورای اسلامی نیز در همین در همین راستا قراردارد بعضی مردم یک جامعه برای بررسی مسایل کلی وسیاست های کلان در زمینه های گوناگون وکلایی را به آن مجلس عالی می فرستند تابه صورت کارشناسی شده سرنوشت جامعه راهماهنگ بامصالح واقعی آن رقم بزنند پس خود پارلمان وشوراههای شهروروستا نمود وجلوه دیگری از دموکراسی هستند پس دموکراسی اسلامی در عین این که ازورود وقلمرو تضنن وتشریع ممنوع است وقانون زندگی وتشریع حکومت وولایت حاکمان در یک جامعه اسلامی وولایتی از جانب پروردگار عالم است.
در موارد عدیدی وابعاد دیگر اجازه بروز وظهور دارد. پذیرش وقبول قانون الهی ووالیان دینی اثباتاً وتکویناً به اختیار مردم است، آنان نیز می توانند در جریان امور ورفتار وعملکرد در احکام ودولت مردان، نظارت داشته وآنها راارزیابی وتجزیه وتحلیل نقادی کرده ودر نهایت ضعف ها ومفاسد را ازباب نصیحت وخیرخواهی وامربه معروف ونهی از منکر گوشزد کنند وجامعه را نیز در جریان امرقرارداده وآگاه سازند. [8]

دموکراسی:

(مأخذ ازفرانسه): حکومت مردمی، حکومتی که در آن حاکمیت دردست مردم است وطبق نظر وخواست مردم اداره می شود وآراءمردم در آن دخیل است.درمقابل حکومتی که دردست طبقه ای خاص، یافردی معین مستبدانه اداره می شود.خداوند به حاکم مسلمین –نبی اکرم(ص) بادارا بودن مقام نبوت وعصمت –می فرماید: (وشاورهم فی الامر) بامردم درامور عامة مشورت کن.حتی قرآن به بعضی حکومت های دموکراسی در گذشته تاریخ نیز اشاره می کند: (قالت یا ایها الملا افتونی فی امری ما کنت قاطعة امرا حتی تشهدون): ملکه سبا خطاب به مردم گفت: «ای جمع در این امرمهم که به من متوجه شده نامه حضرت سلیمان به مضمون دعوت وی به اسلام قاطعة نظر بدهید که من تاکنون بی حضور شما به هیچ کار تصمیم نگرفته ام »
پیغمبر اسلام، عملاً درغزوه بدر در اصل دست به کارشدن جنگ، زیرا مسلمانان دربرابر آن لشکر آمادگی نداشتند چه از حضور آن جمعیت انبوه بی خبر بودند ودر واقعه احزاب در کیفیت وخصوصیات جنگ با اصحاب مشورت کرد وسپس تصمیم گرفت. امیر المومنین علی (ع)- در مقام احتجاج بامردم می فرماید: شما خودتان آزادانه مرا به رهبری وسروری انتخاب نمودید:«فما راعنی الا والناس کعرف الضبع الی ینثالون علی من کل جانب، حتی لقد وطی الحسنان وشق عطفای» ازدحام انبوهی همچون یال کفتارکه از هرسو مرااحاطه کرده بودند مرا به قبول خلافت واداشت جمعیتی که از کثرت وشتابزدگی برای بیعت دو فرزندم حسن وحسین (یادوانگشت ابهام) رالگدمال کردند وآنچنان ازدحام به پهلوهایم فشار آورد که سخت مرابه رنج انداخت. (نهج البلاغه:خطبه 3)[9]

روابط بین المللی ودموکراسی:

همان طور که دموکراسی در سطح ملی نتیجه مداراو سازش انسانها با یکدیگر است ایجاد روابط بین المللی هم بایستی همراه باگفتگوی منطقی وعقلانی باشد در این صورت خطر بروز جنگ ودرگیری ازبین مردم میرود مردم معتقد به دموکراسی درداخل کشور باید خواهان روابط دموکراتیک در سطح بین المللی نیز باشند زیرا همان طور که دموکراسی در سطح ملی باید از خانواده شروع شود. دموکراسی در سطح بین المللی هم باید از سطح ملی شروع شود. تا تک تک دولتها به میزان قابل قبولی ازدموکراسی نرسند نمی توان انتظار داشت که روابط بین المللی هم بر اساس عدالت وبامعیارهای دموکراتیک باشد.
اغلب مسوولین کشورهای غیردموکراتیک که اعتقادی به آزادی درداخل کشور خود ندارند از روابط غیر دموکراتیک بین المللی وزورگویی کشورهای بزرگ گله مند هستند. این حاکمان در کشور تحت تسلطشان حق افراد وگروهها را به رسمیت نمی شناسند ولی انتظار دارند در جامعه بین المللی حق حاکمیت ایشان به رسمیت شناخته شود. پس برای حفظ دموکراسی در سطح ملی باید دموکراسی در سطح بین المللی را گسترش داد وبالعکس تا خطر جنگ به حداقل برسد واز هدر رفتن نیروهای مادی ومعنوی کشورها که در حقیقت سرمایه بشریت وانسانهای آینده است، جلوگیری شود.[10]

بهترین الگوی دموکراسی در جهان:

امیرالمومنین جد امام زمان (عج) بزرگترین سیاستمدار است.ازنودوچهار کشور، عقلا وعلماء بزرگان سیاست وکیاست آمدند وپس ازدوسال تفکر وتبادل افکار، منشور شورای ملل را نوشتند. بسیاری از بزرگان دستور العمل امیرالمومنین علیه السلام را به مالک اشتر باآن منشور شورای ملل مقایسه نموده اند وبه اقرار همه، دستورالعمل امیرالمومنین بهترو محکمتر وعلمی تر از منشور شورای ملل است این را نیز نباید از نظر دورداشت که امیرالمومنین علیه السلام دستورالعمل مالک اشتر رابدون فرصت درهنگام حرکت مالک اشتر به مصر نوشته است.
نظیر همین دستورالعمل، دستورالعمل دیگری است که امیرالمومنین (ع) برای محمد بن ابی بکر نوشته است، موقعی که محمد بن ابی بکر شهید شده به دست معاویه افتاد وبرای معاویه چنان جالب بود که دستور داد آن رادر خزینه ضبط کنند.[11]

1-انسان کامل:
انسان کامل خلیفه خداست، چه اودر عالی ترین مرتبه وجودی اش، مظهر جمیع اسماء وصفات الهی وآئینه تمام تمای حق است، آنچه ذات اقدس حق به نحو منقابل موجود است دروی نیز مجنمع گشته وبه مقام خلافت الهی رسیدی، وموردتکریم وسجده مقربان عزّربوبی قرارگرفته است؛دراین مرحله برهمه اسماءتعلیم یافته، وعارف گردیده است، زیراحکیم انسان رادرحدویعلمهم الکتابُ الحکمةً می شناسد، عارف اورا در حد « وعلّم الاسماءکلّها»می بیند حضرت امام، این مقام رااز آن «حضرت آدم» میدانند زیرا:«چون آدم مظهر اسم اعظم الله بود، لیاقت خلافت الله رادر همه عوالم به دست آورد.»
پس وجود اصیل انسان، مظهر حق خلیفه ی خدا در زمین است وبنا بر این، نه تنها موجودات زمینی که موجودات آسانی نیز تحت تدبیراویند، اودربهینه ی امکان عمل می کند؛زیرا در مساحت خلافت وی، همگان از زمینی وآسمانی مطیع امر اویند.[12]

ابعادوویژگی های حکومت امام عصر (عج)

اندیشه نیروی پیروزی نهایی حق وعدالت برنیروی باطل وظلم، گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار کامل وهمه جانبه ارزش های انسانی، تشکیل مدینه فاضله وجامعه ایده آل وبالاخره اجرای این ایده ی عمومی وانسانی به وسیله ی شخصیتی مقدس وعالی قدر که در روایات متواتر اسلامی ازاوبه «مهدی»تغییر شده است اندیشه ای است که کم وبیش همه فرق ومذاهب اسلامی، باتفاوتهایی بدان مومن ومعتقدند، زیرا این اندیشه به حسب اصل وریشه قرآنی است.این قرآن مجید است که درسوره انبیاء، آیه 105 کوتاه شده دست جباران رابرای همیشه درسوره قصص، آیات 6و5 آینده درخشان بشریت راودرسوره اعراف، آیه 128 نوید داده است: [13]

2- علای حق:

هدف از نهضت مهدی این است که حق احیاءشود، کله الله بلند گردد، نام خدا اعلاءشود نه نام فردی یا گروهی خاص، حق وعدالت درجامعه حاکم باشد وهمگان بتوانند اززمینه هایی که خداوند برای بشر فراهم آورده است استفاده کنند، تحقق مساوات، عدالت، کرامت، انسانیت همه در طریق اعلای کلمه حق است وهر کدام موجبی برای پاداش وتنفید کلمه الله ومهدی امت در تلاش برای تحقق این اهداف است. ونیز از جنبه ی اعلای کلمه حق وتوحید یکی این است که افراد تحت انتظام در آیند ومفید به حدودی گردندکه درسایه آن پیشرفت – برنامه ریزی، ایجاد زمینه دگرگونی مثبت درید آید.
مطالعه درجنگلها ودرگیریهای عصر حضرت محمد همه نشانگر این واقعبتند که مجاهلات اسلامی به خاطر کلمه حق بود.پیامبر به سربازان خود می فرماید:اینک به جنگ میروید بنام خدا، برای خدا، درراه، درراه خدا براساس سنت رسول خدا باشد.همین روش وطرز فکر در نهضت مهدی تعقیب خواهد شد.

3- آزادی بشر:

از اهداف مهم نهضت مهدی آزاد کردن بشر است، آنهم به معنای عام ووسیع کلمه عبودیت های غیر خدائی باید از میان برود وآدمی فقط بندگی خدا رابپذیرد آنهم به مقصد رسیدن به کمال از طریق احساس وابستگی به قدرت بینهایت.
نهضت مهدی(عج) برای آزادکردن است، آزادی ازبنداوهام وخرافات واساطیر، آزادی از ظم وستم وتسلط غیر آزادی ازمیل به استعمار و استثمار، آزادی از بندگی مال وقدرت وثروت تا این آزادی ها پدید نیایدزمینه برای رشد وکمال همه جانبه فراهم نمی شود. تا آدمی مزه استقلال را نچشد نمی تواند برای اعلای حق قیام واقدام کند.از گل لاهای گوناگون بیرون آید وبرای عروج آماده شود بندگی های خداوندان ذر وزورک- خود درجنبه نیاز، رتبت والاتری از ماندارند.ذلت آفرین است.وکار مهدی اینست که انسانها را از این ذلت ها واسارتها برهاند، نهضت وقیام مهدی در طریق خدا وبخاطر خداست، طبیعتاً بندگان خدا باید از عبودیت غیر خدا رهائی یابد.

4-عدالت امنیت وفراوانی نعمت:

در عصر درخشان حضرت مهدی(عج) عدالت وامنیت سراسر جهان را فرا می گیرد.
امام صادق (ع)می فرماید:وقتی حضرت مهدی(عج)قیام می کندحکومتش رابراساس عدالت قرارمی دهد 2-در عصر او ظلم وستم برچیده می شود 3-جاده ها وراهها امن می گردد4-زمین برکات خود را آشکار می سازد5-هر حقی به صاحبش می رسد 6-هیچ پنداری نمی ماند مگراینکه اسلام را می پذیرد وبه آن اقرار می نماید.[14]
به آیه 83 سوره آل عمران توجه کرده اید که می فرماید: سخن خدا را که می فرماید:«براای او خواه ناخواه اسلام آورد هر که در آسمانها وزمین است وبه سوی او باز گردانده می شوند.7-درمیان مردم همانند داود(ع)ومحمد(ص)داوری می کند 8- در این هنگام زمین، گنج ها وبرکت خود را آشکار سازد وکی از شما موردی برای انفاق وصدقه وکمک مالی خود می یابد زیرا همه مومنان غنی وبی نیاز خواهند شد.
در این حدیث به امتیازات برجسته حکومت درخشان امام زمان(عج)اشاره شده است که هرکدام در جای خود از اهمیت برخوردار می باشد.حضرت علی(ع)می فرماید:درآن عصر باران سیار دارد زمین گیاهان خود راآشکارمی سازدکینه ها ازدلهابرطرف می گردد، پرندگان وحیوانات آرامش می یایند به طوری که زنی بین عراق وشام راه می پیمایندودرهمه که این فاصله دراز گامهایش را برروی گیاه می گذارد هیچ درنده ای در مسیر راه او نمی ترساند (بحار انوار جلد 52 صفحه 3و 4)

5- پیشرفت های علمی، فکری وتکنیکی:

یکی از امتیازات عصر حکومت حضرت مهدی (عج)پیشرفت های چشمگیروعجیب علم وصفت وفرهنگی است تا آنجا که امام صادق (ع)فرمود:علم ودانش دارای بیست وهفت شعبه است تمام آن چه پیامبران تاکنون آورده اند دوشعبه بیش نبود ومردم تا کنون جزء آن دو شعبه را نشناخته اند هنگامی که قائم ما قیام کند بیست وپنج شعبه است تمام آن چه پیامبران تا کنون آورده اند ودر میان مردم منتشر می سازد وشعبه ی دیگر به آن ضمیمه می کند. امام باقر(ع) میفرماید:هر گاه قائم ما قیام کند خداوند است رحمتش را بر سر بندگان می گذارد وعقول آنها را با آن کامل وافکارشان را تکمیل نماید. (اصول کافی ج1، ص25)
امام صادق (ع)فرمود: هر گاه قائم ماقیام کندخداوندآنچنان نیروی گوش وچشم شیعیان مازیادمی کند که میان آنها وقائم نامه رسان نخواهد بود او با آنها سخن می گوید آنها سخنش را می شنوند واو را می بینند در حالی که او در مکان خود است وآنها در نقاط دیگر جهان.

6- پیشرفت های تربیتی در حضرت مهدی(عج):

فرهنگ اخلاقی در روابط خانوادگی واجتماعی مردم، در عصر حکومت درخشان حضرت مهدی(عج) به جایی می رسد که امام باقر(ع) درضمن گفتاری میفرماید:درعصر حکومت حضرت مهدی(عج)آنقدر حکمت وروشن بینی به مردم داده می شود که زن درخانه خود بر اساس قرآن وسنت رسول خدا(ص) قضاوت می کند0الامام المهدی(عج)منالمهدالی القبور، ص601) یعنی رساندهای گروهی و وسایل تربیتی در خانه ومدرسه به قدری مجهز واسلامی ونیرومند است که مسایل ومشکلات به راحتی حل می شود.

7- جاده سازی ووسعت دادن به شهرها ومراکز مذهبی:

امام باقر(ع)می فرماید:هنگامی که قائم ماقیام می کند همه مساجد دارای دیوارهای کوتاه وبدون کنگره خواهد شد.همانگونه که درعصررسول خدا (ص)بودآن حضرت جاده های بزرگ راتوسعه می دهد که به 60 ذراع رسد وتمام مساجد را که در مسیر راه مزاخم عبور ومرور هستند ویران می کند وتمام دریچه ها وروزنه هایی که به راهها گشوده می شود و همچنین بالکنهای مزاحم وفاضلاب ها وناودانهایی که به راه عبور مردم باز می شود را می بندد(اصول کافی، ج1، ص329) امام صادق(ع)فرمودند:بیشتر مردم دوست دارند که یک وجب اززمین کنار جاده را به یک وجب طلا خریداری کنند وسعت کوفه وپنجاه چهار میل(هر میل دو کیلو متر)می رسد تاآنجا که عمارات آن به کربلا می پیوند وکربلا(کانون شهیدان بزرگ)مرکز بسیاری از فعالیت ها می کردد وفرشتگان ومومنان در آن مرکز رفت وآمد می کنند(نجار جلد53 ص11و12)[15]

8- بعد اقتصادی:

همه نهضت ها وانقلاب ها، هم برای گسترش یافتن وهم برای باقی ماندن نیازمند هزینه اند. جامعه نیز در مواردی نیازمند کمک مالی است بنابر این بقا وتکثیر ثروت های سودمند عمومی، درمیان جامعه متعهدین جزء وظایف است ویکی از ابعاد مقاومت همین تمکین وتوانمندی مالی است بطوری که قرآن کریم مال را مایه«قوام» وبرسر پای ماندن شمرده است.حفظ دین وفرهنگ دینی ودیگر مظاهر وشئون دین وهمچنین گسترش تبلیغ آن نیازمند قدرت مالی واقتصادی است جامعه متعهدین ومذهبی باید کوشا باشد تا باکسب حلال چه صنعتی وکشاورزی ویا سایر حرف، قدرتمند باشد تااز این قدرت مالی واقتصادی به هنگام لزوم. درخدمت نشر دین خدا واهداف ولای انسان والهی به کار گرفته بود.

9- بعدایدنولوژیکی:

نظام فکری دینی، این جامعه باید همواره به صورت یک نظام فکری نیرومند مستدل در میدان اندیشه اجتماعی حاضر وحاکم باشد از این جنبه تکالیف بسیار زیاد ودقیق می باشد در این جامعه باید همواره مربیان تربیت شوند که از همه مکاتب فکری ومبانی ایدئولوژیکی آگاه باشد ودرهمه صحنه ها ودربرابر پیدایش هر فکری وکشفی ونظریه رای مسائل را روشن کنند وآسیب ناپذیری حقایق دینی واعتقادی رانشان دهند وحقیقت فکری دینی راپاس دارندوازحضور و نفوذ و فعال بودن آن حمایت کنندتأکیده های امام صادق(ع)بر لزوم مناظره ی مذهبی واعتقادی وکسب تجربه دراین کار، وپرداختن تبحرداران به این امر عظیم باید برای همه، به ویژه حوزه های علمیه سرمشقی بزرگ باشد باید حوزه های مذهبی، فضلایی خوش قریه، خوش لفظ، خوش لهجه خوش قلب، خوش خو، دانان وقادر برتفهیم ومناظره تربیت کنند وبدین وسیله جوانان معصوم رااز دستبرد هرجریان
فکری وانحراف اعتقادی محافظت نمایند این کسان بایدطرز سلوک با جوانان را نیز بدانند.

10- بعد سیاسی:

دراین جامعه اگر متدینین حضور سیاسی، اجتماعی خود رااز دست بدهند.سایر حضورهای دیگر آنان ازقبیل حضور اعتقادی فرهنگی وغیره به انحراف کشیده می شود وبی محتوا خواهد شد.متدینین باید در این باره بسیار بیدار وهوشیار باشند وگول تبلیغات بیگانه رانخورنددخالت درسیاست حقه شرکت در سیاست به قصد اداره ی جامعه براساس سیاست حقه ونگاهداری جامعه از انحراف وحفظ دین خدا درجامعه وانتقال آن به نسل های آینده وبه منظور پاکسازی کشورهای اسلامی از لوث وجود بیگانه واستعمارگران ومستشاران وجاسوسان به جهت استقلال بخشیدن به سرزمین های اسلامی واجرای عدالت وقسط ازمهمترین اطاعت ها وبزرگترین عبادتهاست ودر سرلوحه ی وظایف دینی قرار دارد چنانچه خداوند درقرآن می فرماید: « کونوااقوامین بالقسط»برپادارندگان مقتدر ودادگری باشید به هنگام حکومت امام مهدی(عج)حکومت جباران وستمکاران ونفوذ سیاسی منافقان وخائنان نابود می گردد.[16]

11-بعد فرهنگ:

یکی از ابعاد حکومت حضرت مهدی(عج)بعد فرهنگی وفکری می باشد فرهنگ اسلامی ودینی سنن شیعی وهر وسیله ای در میان جامعه باید زنده بماند وهمواره جهت بخش باشد مقصود از فرهنگ دراینجا شامل تمام مظاهر سنتی وعینی وانگاره های ذهنی وفکری در جامعه است. هنر هم یکی از ابعاد فرهنگی وفکری ومظاهر القابی وتبلیغی است حوزهای مذهبی نباید از آثار عظیم وقدرت های شگرف هنر وقدرت القای هنر غفلت ورزند جنبه های هنری بسیار تأثیر گذاردر جامعه است وباید همواره زنده وفعال باشد.پایه تبلیغات صحیح نیز بر دوش همین بعد قراردارد.قرآن کریم خود سرشار از ابعاد هنر واصول زیبایی است، پیامبر اکرم(ص)وائمه طاهرین(ع)همواره به این مسائل توجه داشته اند ومسلمین رابه این گونه مسائل توجه داده اند آنان شعر متعهد را پیوسته بزرگ داشته اند وتشویق کرده اند حتی در ایام حج درمنی وعرفات خواندن وشنیدن اینگونه شعر را تأیید وترویج نموده اند پیشوایان دین، در عرصه های مذهبی، به کمال وزیبایی وبعد منی توجه بسیار نشان داده اند.

12 – اقتدار عظیم حکومت مهدی(عج):

اقتدار وقدرت عظیم حضرت مهدی (عج)وحکومتی برجهان به قدری عظیم ووسیع دو سیم است که عظمت وشکوه آن قابل تصور نیست این اقتدار عظیم متشکل از چهار نیروی توانمند است.
1)امدادهای غیبی در سطح وسیع
2) توانمندی حضرت مهدی (عج)
3) نیرو های اساسی جوان
4) امکانات عظیم وبسیار در سطح عالی ترین پیشرفت های علمی
امام باقر علیه السلام می فرماید: هرگاه قائم (عج) قیام کند خداوند اورا به پنج هزار نفر فرشتگان نشاندار پشت سرهم ومقرب در گاه یاری می فرماید: جبرئیل در پیشاپیش او، میکائیل در طرف راست واسرافیل در طرف چپ او می باشند ورعب وترس از هر سو بر دشمنان به اندازه مسیر یک ماه راه رفتن، سایه می افکند وفرشتگان ونگهبانی وسیع در محور حضرت مهدی (عج) می باشند (غیبت نهایی صفحه 344)
در واقع اگر قرآن حکومت کند برمردم وفرمانروای کل نماینده خالص الهی باشد، عدالت سرتاسر محیط جامعه گسترده می شود ومردم در کمال آرامش ورفاه حال وآسایش هستند.پیامبران هم درزندگی پرمشقت وتعب آور خود از دنیا کامی نگرفتند وطرفی نیستند ونظری عیناً مانند خردمندی که بالای حوض خود را زحمت دهد تا ماهی زنده را از آب کشنده وکثیف حوض بگیرند وبه آب حیات بخش تازه برساند وآن حیوانات جاهل باکمال مهارت از دست ماهیگیر فرار کنند در حالی که می دانستند نجات آنها در تسلیم است.
از مهم ترین دستاوردهای قیام مهدی (عج) که به اختصار می توان گفت:
ظهور وقیام حضرت مهدی (عج) دستاوردها وبرکات بی شماری برای بشریت دارد، از عدالت فراگیر وهمه جانبه گرفته تا امنیت واقعی در ایجاد مختلف، واز پیشرفت شگرف علوم گرفته تارشد عقلانی بشر وغیره که در اینجا به جند مورد آن به طور اختصار اشاره می کنیم.
1) پیروزی نهایی صلاح وتقوی وصلح وعدالت وآزادی وصداقت برزور واستکبار واستبداد وظلم و اختناق ودجل (دجالگری)، فریب
2) حکومت جهانی واحد
3) عمران تمام زمین در حدی که نقطه ی خراب وآباد نشده باقی نماند.
4) بلوغ بشریت به خردمندی کامل وپیروی از فکر وایدولئوژی وآزادی از اسارت شرایط طبیعی و اجتماعی وغرایز حیوانی
5) حداکثر بهره گیری از مواهب زمین
6) برقراری مساوات کامل میان انسانها در امر ثروت
7) منتفی شدن مفاسد اخلاقی از قبیل زنا، ریا، شراب خمر، خیانت، دزدی، آدمکشی، بی بندوباری، بی عفتی و... خالی شدن روانها از عقده ها و کینه ها
8) منتفی شدن جنگ وخونریزی وبرقراری صلح وصفا ومحبت و تعاون
9) سازگاری انسان وطبیعت و... [17]

مباحثی پیرامون مسایل حکومتی
در حکومت دموکراسی حاکمان ومردم هردو درپاسداری وحراست از آزادی نقش مهم دارند انجام ووظیفه یکی بدون دیگری نتیجه موفقیت آمیز نخواهد داشت حاکمان در حکومت دموکراتیک باید بدانند که ارزش یک کشور وحکومت آن بستگی به ارزش وشخصیت مردمی دارد که تحت آن حکومت زندگی می کنند اگر زمامداران مردم را تحقیر وسرکوب کنند وآنها را مانند وسیله ی انعطاف پذیر وبی اراده بهر سو که می خواهند بکشانند بالاخره مردمی فاقد اعتماد به نفس بار خواهند آمد وتوان وشایستگی لازم وکافی را برای اقدامات وکارهای بزرگ نخواهند داشت.
باچنین مردمی سرخورده وبی اراده نمی توان به سوی توسعه وپیشرفت های بزرگ گام برداشت. در حکومت های دموکراتیک حاکمان بایستی بردبار، صبوروانتقادپذیر باشند هرگز از خرده گیری عصبانی نشوند.به خرده گیران و منتقدین بامنطق ودلیل جواب دهند، در صورت اشتباه صادقانه آن را بپذیرند در مقابل مردم سرسختی ومقاومت بیجا نشان ندهند.طبیعت حکومت دموکراتیک آن است که زمامدار بارای مردم بیاید وبا رای مردم از قدرت کنارگیری نماید.ودرهمه حال معتقدان وپیروان دموکراسی بایستی بردبار وخوددار باشند تا بتوانند دموکراسی رااز خطر افراط وتفریط مصون ومحفوظ دارند.
اما اسلام...
اسلام نظام کامل هستی است در آن عقیده وطرز فکر قانون گذاری وتشریع برنامه اجتماعی واقتصادی تابع وجدان وتشریع آماده رشد در فروعات وقابل تطبیق باهر عصر وزمانی وجود دارد.
اسلام برای بشریت طرز فکر کامل وجامع الاطرافی را که شامل زندگی وهستی انسان است.عرضه میدارد ودر آن احتیاجات فردی را برطرف می سازد وبرای انسانیت عقیده روشن وساده ودرعین حال عمیق را تقدیم می کند وبدین وسیله احتیاجات وجدان ودرون رابرمی آورد وبرای مجتمعات طرح های قانونی واقتصادی را عرضه می کنند وبدین ترتیب احتیاجات کارونظام زندگی رابرطرف می سازد.
مشکلی که در دموکراسی غربی با هماهنگی آن با مجموعه بینش ها وارزش های حاکم بر یک محیط اسلامی مشاهده می شود مخصوص به آن نسبت در همه زمینه های دیگر اگر بخواهیم با الگوهای وارداتی وبرگرفته از نظام فرهنگی بیگانه به اداره جامعه خود بپردازیم در چالش تضادها و ناسازگاری ها ی فردی خواهیم افتاد. اصلاً یکی از مهم ترین مشکلات امروز مانداشتن یک مدل والگوی صحیح در مسایل گوناگون سیاسی واجتماعی است همواره می خواهیم از غرب وشرق مدل وراهکاربگیریم بدون توجه به این که آن مدل ها بامبانی فکری واعتقادی ما نمی سازد ودر یک محیط اسلامی جواب نمی دهد. ملیت های الهی می گویند کسی که انسان را آفریده خیر وصلاح مخلوق خودرا بهتر می داند.
این عده می گویند اگر هدف از خلقت و انسانها در جوامع مختلف فقط حفظ بقاء ولذت بردن از مواهب زندگی می بود آزادی لیبرالیستی غربی این بود ولی اگر قصد از خلقت انسانها علاوه برسعادت دنیا رستگاری آخرت است ناچار عقل انسان ها به کمک وحی بهتر قادر است خوب رااز بد وصواب را از ناصواب تشخیص دهد.به همین سبب معتقدان به حکومت دین سالاری مشروعیت حکومت را پایبندی آن به دستورات دینی والهی می دانند، در حالی که حکومت های دموکراتیک مشروعیت حکومت رارعایت نظرات وخواسته های مردم دانسته وباور دارند که خواست و عموم واکثریت مردم جامعه برخاسته از عقل کل اجتماع والهام گرفته از دین، فرهنگ وتاریخ آن جامعه است مردم جامعه برداشت عقلانی خود را از موضوعات ومقولات اطراف خود بر حسب عرف وتعالیم محیط، قضاوت می کنند، زیرا خوب وبد مقوله ای اعتباری است که بر حسب محیط، شرایط، زمان ومکان می تواند متفاوت باشد. بنابراین عقل کل جامعه نمی تواند از تاثیر فرهنگ، دین واحتیاجات زمان جدا باشد.
چرا نمی آییم از خودمان ابتکار عمل نشان دهیم، الگو ومدلی را در هریک از زمینه های مدیریت، سیاست، تعلیم و تربیت، عمران و نوسازی و شهرسازی، هنر، ورزش، نظام بانکی، سیستم اداری وغیره متناسب با جهان و باورها وفرهنگ ملی خود خلق و ابداع کنیم ؟ در یک جامعه اسلامی ومدنی برگرفته از مدینة النبی صلی الله علیه وآله اصل مقبول ومسلم آن است که حکم وحکومت هردو از آن پروردگار است چه این که دو تبلور ربوبیت تشریعی است وآن هم ربوبیت تکوینی واصل خلق وابداع مخصوص ذات حق تعالی است واگر کسانی بخواهند متصدی امر حکومت وقضا باشند لازم است به نصب عام یا خاص، منصوب من عندالله باشد، مانند معصومین علیهم السلام وفقها س اولاً چه دلیلی است براین که اکثریت، شارع وحاکم وسند مشروعیت است همان طور که حاکمیت پیامبر وامام معصوم وولی فقیه نیاز به دلیل دارد وبدون آن جواز مشروعیت حکومتشان ثابت نمی شود، حکومت اکثریت هم محتاج به دلیل است وگرنه التزام به حقانیت اکثریت ومحوریتش برای حاکم وحکومت مشروعیت نوعی شرک است.
واما دستور خداوند به مشورت «وشاورهم فی الامر»«آل عمرا ن 159 » ویا توصیف مومنان به مشاوره یکدیگر «وامرهم شوری بینهم» «شوری – 38» دلیل برحد از اطاعت از اکثریت ومشروعیت آن در امر حکومت نیست زیرا خود پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله ماموریت داشت بامردم مشورت کند آنگاه که می خواست نماینده یا حاکمی برای قبیله یا شهری معین کند همچنین در مساله نصب حضرت علی (ع) به امامت وجانشینی خود ویا خود حضرت علی (ع) در تعیین استانداران وفرمانداران قبلاً با مردم شورومشورتی نداشتند.پس معلوم می شود که امر حکومت ورهبری از آن خداوند است نه مردم.
آن حکومتی است که نه برمحور اراده ی فرد یا افراد می چرخد، ونه بر محور اراده ی اکثریت مردم، بلکه براساس اراده ی الله است، وبه یقین خداوند اراده ای جز تامین مصالح واقعی بندگانش ندارد، این نوع حکومت در حکومت انبیاء را ادامه دهند دیده می شود ودر دنیا بسیارکم است. [18]

نگرشی که در یک جامعه اسلامی وبرخوردار از تعالیم اسلام نسبت به انسان، جهان، زندگی، کمال، فلسفه موت و حیات و هستی ونیز مسایلی مانند: زن، جوان، مطبوعات، آزادی و غیره وجود دارد با دیدگاه های فلسفه های غرب و شرق که مبانی نظری و فلسفی دموکراسی رایج و حاکم در آن سرزمین است، متفاوت است.
در نتیجه مقولاتی مانند سیاست، مدیریت، قانوگذاری، اقتصاد، هنر، ورزش، تعلیم و تربیت، اخلاق، معاشرت، روابط فردی و اجتماعی، جنگ ودفاع وغیره در یک جامعه اسلامی شکل ونظام ویژه ای دارد وبه گونه ای متفاوت با آن چه در دیگر جوامع رایج است، سازمان می یابد. برگرفتن یک مدل وراهکار در زمینه های فوق الذکر از جوامع بیگانه بدون در نظر گرفتن زیر ساخت آن مدل ولوازم عده ای که هر کدامشان تضاد جلی و خفی با تعالیم دین و باور و ارزش های دین دارد عملاً ممکن نیست. مگر به قیمت دخل وتصرف در مبانی اعتقادی وارزشی وقوانین دینی و اصلاح آنها به منظور برقراری سازگاری و هماهنگی با تازه وارد بیگانه، آن هم در نهایت جز فرسودن قوا و ایجاد بدعت، از بین بردن نیروهای مومن و جز لکه دار ساختن احساسات مذهبی و ایمانی نتیجه ای نخواهد داشت. [19]
اسلام تنها ایدلئوژی جهانی است که شامل طرز فکر جامع الاطرافی درباره هستی وزندگی وانسان است، وتکامل وتعاون اجتماعی را در محیط انسانی، وجای جنگ و نزاع وسرهم کوبیدن برقراری می کند وبرای زندگی طرز فکری غیرمادی پی ریزی می کند که زندگی را با خالق آن همبسته وپیوسته می سازد، ودر سایه آن در سراسر روی زمین برنامه آن اجرا می کند وزندگی رادر یافتن هدفهای مادی مشخص پایان نمی دهد. چنانکه علی (ع) می فرماید: فیرتکُم کَیفَ عَدلُ السّیرَةِ وَیحیی الکتابَ والسُّنَّةِ.
امام علی علیه السلام می فرماید: که حضرت مهدی علیه السلام شیوه ی عدالت را به شما نشان می دهد واحکام ازبین رفته کتاب وسنت رازنده می کند (او قلب عالم امکان ومجری احکام است).(نهج البلاغه خطبه 138)ادیان الهی همیشه پس از طی دوران مشخصی بازیچه وملعبه قرارگرفته است.مفسرانی بوده اند که دین را در خدمت دنیا، به کار گرفته اند ارسال پیاپی پیامبران نیز به همین جهت بود تا راه صحیح واصیل پیامبران گذشته را بازنموده وآن رااز لوث خرافات وتحریفات پاک کنند هرچه ادیان الهی پیشرفته تر می شدند تحریفات وتوجیهات نیز همگام با آنها پیچیده تر می گشت.
ازاینرو کارامام مهدی (عج) در این بعد از تمام پیامبران وامامان گذشته مشکل تر است. چرا که ایشان بار «پاکسازی» و«بدعت زدایی» اسلام را نیز دراذهان مردم به عنوان حقایق نقش بسته باید تعیین کند وباردیگر مردم غفلت زده را به راه اصیل دین، قرآن وعترت پیامبر برگرداند.وعترت این باره بدون هیچگونه تقیه به تفسیر قرآن می نشیند. [20]
تشکیل دولت حقه آل محمد صلی الله علیه وآله وحکومت جهانی آخرین سفیر الهی یعنی مهیا ساختن روح وجسم که با طلوع پیشوای غایب جهان گشایشی در کلیه شئون زندگی بشر، پدید می آید. روزی که تمام بدبختیها، ناکامی ها، نابسامانی ها، بیماری وبالاخره تمام مصایب وناراحتی ها یکباره وبرای همیشه از جهان رخت بر می بندد روزی که براثر اجرای صحیح دستورات این جاویدانه ی اسلام واحکام حیات بخش وتعالیم قرآن مجید به وسیله امام زمان(عج) دیگر کسی برای مال و منال دنیا، برادر کشی نمی کند وخونریزی راه نمی اندازد.
همه باهم متحد، برادر وبرابر خواهند بود.وبه وسیله ولی عصر (عج) حکومت واحد جهانی در سراسر گیتی برقرار می گردد.

پیشنهادات

در اینجا مناسب دیدم که توصیه های نورانی امام علی (ع) پیرامون کشورداری به مالک اشتر با اختصار درذیل بیان گردد، زیرا همه معصومین (ع) ازنورواحد هستند.
1) در همه کارها خدا را ناظر داشتن وبا او در ارتباط حقیقی بودن
2) خود را به زیور تقوی آراستن، خود نگهدار بودن، پیرو هوی وهوس نبودن
3) خود را خدمتگزار مردم تلقی کردن، در خدمت آنان بودن، کارکردن برای آنان را وظیفه داشتن ومنت ننهادن
4) همواره با مردم جامعه در ارتباط بودن واز آنها فاصله نگرفتن
5) با افراد به عدل رفتار کردن وتبعیض روانداشتن
6) در مسایل خود پیش قدم شدن وسرمشق قرار گرفتن و عامل به گفتار بودن
7) ازریا پرهیز نمودن
8) وفای به عهد کردن
9) از لغزش دیگران گذشتن «تغافل»
10) به افراد شخصیت دادن وبامردم خوش برخورد بودن وبا ارباب رجوع ملاطفت کردن
11) هموراه هدف داشتن واز خداوند درخواست توفیق در هدف داشتن
12) برنامه داشتن وبه برنامه ریزی متعهد بودن
13) نظم داشتن وبه نظم وانضباط پایبند بودن
14) سازمان دادن وواگذار کردن کارها به افراد شایسته
15) برکار افراد نیک نظارت کردن وارزشیابی نمودن
16) به اصل تشویق وتنبیه در اداره کردن معتقد بودن
17) با افراد پرهیزکار مشورت کردن وبعد تصمیم گرفتن
18) در سبک ارتباط نگارش همواره خود را بنده خدا دانستن
19) جدی بودن در تمام کارها ونیک دقت کردن
20) از احوال مدیران قبلی عبرت گرفتن [21]

دعای آخر تحقیق

خدایا ما از تو امید واشتیاق داریم که دولت باکرامت آن امام زمان را به ظهور آوری واسلام واهلش را به آن عزت بخشی ونفاق واهل نفاق را ذلیل وخوارگردانی وما را در آن دولت حقه اهل دعوت به طاعتت واز پیشوایان راه هدایتت قرار دهی وبه واسطه ی آن بزرگوار بما عزت وکرامت دنیا وآخرت عطا فرمایی.
بارالها، دست ستمگران را از بلاد مسلمین کوتاه کن وجنایتکاران به اسلام وممالک اسلامی را ریشه کن فرما.
سران دولتهای اسلام را از این خواب گران بیدار کن تا در مصالح ملتها کوشش کنند، واز تفرقه ها وسود جویی های شخصی دست بردارند، نسل جوان ودانشجویان دانشگاهی وحوزه های علمیه توفیق عنایت فرما تا درراه اهداف مقدسه اسلام بپاخیزند وبا صف واحد درراه اخلاص از چنگال و عمال خبیث آن ودفاع از کشورهای اسلامی اشتراک فقها ودانشمندان مارا موفق کن که درراه هدایت وروشن کردن افکار جامعه کوشا باشند واهداف مقدسه اسلام را به مسلمین خصوصاً به نسل جوان برسانند این انقلاب مقدمه ظهور پربرکت مهدی موعود علیه السلام قرار بده. روح بلند شهدا با روح ائمه اطهار علیه السلام محشور فرما، امام راحل را وفرزندش غریق رحمت گردان وآنها را همنشین انبیاء اولیاء بگردان، وجود مقدس رهبر عزیزمان حضرت آیت اله خامنه ای (حفظ الله) از تمام بلیّات محفوظ بدار، توفیق روز افزون به تمام مسلمین بویژه مردم صبور وغیور ایران عنایت فرما و... آمین.

پی نوشت :

[1] تیجانی تونسی دکتر محمد، آنگاه هدایت شدم 1382، بنیاد معروف اسلامی
[2] سازمان امور اداری و استخدامی کشور، حکومت اسلامی و ولایت فقیه انتشارات علمی و فرهنگی ص 56
[3] مجموعه مقالات، مجموعه مقالات دین و دموکراسی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، نشر ساری ص 161
[4] صدری افشار غلامحسین ودیگران، فرهنگ جیبی فارسی امروز، نشر کلمه 1377 ص 53
[5] صحافیان عباسعلی، آشنایی با دمکراسی، انتشارات محقق 1379 ص 25
[6] صحافیان عباسعلی، آشنایی با دموکراسی، 1379 انتشارات محقق ص 5 به بعد
[7] مجموعه مقالات، همایش دین و دموکراسی، نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه علوم پزشکی مازندران
[8] تقوی سید رضا، تاملات فرهنگی، 1386 انتشارات نخیل صفحه 44
[9] حسینی دشتی مصطفی، معارف ومعاریف، موسسه فرهنگی آرایه 1369 صفحه 448
[10] صحافیان 190
[11] مظاهری، حاج آقا حسین، زندگانی چهارده معصوم، دانشگاه آزاد اسلامی صفحه 54
[12] کمیته علی کنگره، تأملی برجایگاه زن، ستاد استنارات وتبلیغات 1379 ص157 به نقل ازشرح دعای-سحر، ص130
[13] سوزان تا چرو دیگران، ایجاد مشارکت میان دوست – شهروند، فعالیت انتفاعی عالی آموزش وپژوهش مدیریت وبرنامه ریزی، 1383-ص86
[14] قائمی علی، قیام مهدی انتشارات هجرت ص95
[15] طباطبایی نسب سید محمد رضا چشمه های معرفت جلد چهارم دهم موسسه فرهنگی دانتشاراتی نورالائمه 1384 ص125
[16] سوزان تاچرودیگران، ایجاد مشارکت میان دولت-شهروند، فعالیت هایاستعاعی، موسسه عالی آموزش وپرورش مدیریت وبرنامه ریزی-1382-ص87
[17] ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهش آموزشی مبلغان، شماره 98، معاونت تبلیغ وآموزشهای کاربری حوزه علمیه قم صفحه 42
[18] صحافیان عباسعلی، آشنایی با دموکراسی، انتشارات محقق 1379 صفحه 189
[19] هاشمی شهرستانی عمران، سخنانی از شخصیت حضرت مهدی (عج)، پیام حجت 1384 صفحه 83
[20] جمعی از نویسندگان، نگاهی تحلیلی به زندگی حضرت مهدی (عج) دبیرخانه دایمی اجلاس، 1379 صفحه 106
[21] دشتی محمد، نهج البلاغه، انتشارات مشهور 1380 نامه 53 ص 564

منابع و ماخذ:

امام خمینی، حکومت اسلامی،
- مقام معظم رهبری
- مجموعه مقالات، مجموعه مقالات دین ودموکراسی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، نشر ساری
- صدری افشار غلامحسین ودیگران، فرهنگ جیبی فارسی امروز، نشر کلمه 1377
- صحافیان عباسعلی، آشنایی با دموکراسی، انتشارات محقق 1379
- تقوی سید رضا، تاملات فرهنگی، 1386 انتشارات نخیل
-مظاهری، حاج آقا حسین، زندگانی چهارده معصوم، دانشگاه آزاد اسلامی
- کمیته علی کنگره، تاملی بر جایگاه زن، ستاد انتشارات وتبلیغات 1379
-سوزان تاچر ودیگران، ایجاد مشارکت میان دوست، شهروند، فعالیت انتفاعی
- عالی آموزش وپژوهش مدیریت وبرنامه ریزی
- قائمی علی، خیام مهدی انتشارات هجرت
- طباطبایی نسب، سید رضا، چشمه های معرفت موسسه فرهنگی نورالائمه جلد 14، 1384
- جمعی از نویسندگان، نگاهی تحلیلی به زندگانی حضرت مهدی (عج) دبیرخانه دایمی اجلاس، 1379
- دشتی محمد، نهج البلاغه، انتشارات مشهور 1380
- هاشمی شهرستانی عمران، سخنانی از شخصیت حضرت مهدی (عج) پیام حجت، 1384 حسینی دشتی مصطفی، معارف ومصاریف، موسسه فرهنگی آرایه 1369
- ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهش آموزش مبلغان شماره 98، معاونت تبلیغ وآموزشهای کاربری حوزه علمیه قم
- منابع اینترنت
- تیجانی تونسی محمد، آنگاه که هدایت شدم، بنیاد معروف اسلامی، 1382
-سازمان امور اداری واستخدامی کشور، حکومت اسلامی وولایت فقیه انتشارات علمی وفرهنگی

منبع:کمیته علمی همایش بین المللی دکترین مهدویت