نویسنده: محمد جهانی (*)

 

چکیده

یکی از مهم‌ترین عوامل فتنه‌گری در جهان اسلام، ظهور اندیشه سلفی‌گری تکفیری است. این جریان به عنوان یک نظام اعتقادی مذهبی مطلق‌گرا با کار ویژه و عقبه‌‌ی ایدئولوژیکی - هویتی خاصی که دارد، با تعریف بخش قابل ملاحظه‌ای از مسلمانان علی الخصوص شیعیان به عنوان «دگر» خود و تقویت تفکر دوگانه «ما در مقابل آن‌ها»، از طریق دو قطبی کردن جهان اسلام بر مبنای تشدید «شکاف شیعه- سنی» می‌تواند ضمن مخدوش کردن وحدت اسلامی در جهان اسلام با ایجاد منازعه مذهبی، ثبات و تعادل جوامع اسلامی را بر هم زده و از این طریق، امنیت کشورهای اسلامی را با چالش مواجه کند. هدف این پژوهش، تدوین راهبردهای مقابله با تهدیدات نرم ناشی از فعالیت جریان‌های سلفی تکفیری در جهان اسلام است. در این پژوهش ابتدا جهت برشمردن مهم‌ترین تهدیدات نرم ناشی از فعالیت جریان‌های سلفی تکفیری از بیانات مقام معظم رهبری استفاده گردیده و سپس با استفاده از روش پیمایش، مطالعات میدانی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها به شیوه SWOT به ارائه راهبردهای مقابله با تهدیدات نرم ناشی از فعالیت جریان‌های سلفی تکفیری در جهان اسلام توسط ج.ا.ا پرداخته است. سپس راهبردهای ارائه شده با استفاده از روش ماتریس کمی برنامه‌ریزی استراتژیک (QSPM) اولویت بندی شده است. براساس نتایج به دست آمده وضعیت ج.ا.ا و جهان اسلام در مواجهه با جریان‌های تکفیری در حالت تدافعی قرار دارد و باید راهبردهای مناسب در جهت کم کردن نقاط ضعف داخلی و مقابله با تهدیدات نرم ناشی از فعالیت جریان‌های سلفی تکفیری تدوین و اجرا گردد.

1-کلیات

1-1. بیان مسئله

در طول اعصار و قرون متمادی، دین و مذهب همواره نیرومندترین عامل برای ایجاد نظم و ثبات در ابعاد گوناگون روابط اجتماعی و سیاسی بوده است و باورهای مذهبی، تداوم اجتماع را از طریق معنابخشی به حیات جمعی و قاعده‌مند سازی مناسبات گروهی، تضمین کرده‌اند. لکن تفاسیر مختلف از دین موجب شکل‌گیری نحله‌ها، فرقه‌ها و دسته‌ها مختلف بوده است که پیامد آن شقاق اجتماعی، عدم ثبات و ناپایداری سیاسی است. دین اسلام نیز در عین استواری و مصونیت کتاب آسمانی آن و روشنی راه حقیقت از این قاعده مستثنا نشده است. تاریخ اندیشه اسلامی همراه فراز و فرودها و آکنده از تحولات و دگرگونی‌ها و تنوع برداشت‌ها و نظریه‌هاست. در این تاریخ پر تحول، فرقه‌ها و مذاهب گوناگون، با انگیزه‌ها و مبانی مختلفی ظهور نموده و برخی از آنان پس از چندی به فراموشی سپرده شده‌اند و بعضی نیز با سیر تحول، هم چنان در جوامع اسلامی نقش آفریدند.
از جمله جریان‌های مهم و تأثیرگذار فکری و پرنفوذ در جهان اسلام که طی صد سال اخیر محرک و موجد جنبش‌های سیاسی و اجتماعی فراوانی در کشورهای اسلامی بوده، جریان سلفی‌گری و تفکر بازگشت به سلف صالح است. البته باید دانست سلفی‌گری به معنای عام و به عنوان یک مکتب فکری، سابقه‌ای دیرینه دارد، اما این گونه مطرح می‌شود که مختص جهان اسلام و فرقه‌های مذهبی خاصی نیست. بلکه در غالب مکاتب فکری و فرقه‌های دینی و مذهبی، گونه‌ای از سلفی‌گری وجود دارد که می‌توان آن را بازشناسی کرد؛ هر چند ممکن است قضاوت یکسانی در مورد نوع و شکل بروز آن وجود نداشته باشد. اگر در یک معنای عام‌تر، سلفی‌گری را نوعی نگاه واپس‌گرانه به گذشته‌‌ی ملت و یا پیروان یک اندیشه و مکتب بدانیم قابل تصور است که سلفی‌گری از تنوع قابل توجهی برخوردار باشد. در چنین نگاهی به سلفی‌گری می‌توان گفت به لحاظ ذهنی و روانی ملت‌ها در مقاطعی از حیات تاریخی‌شان کم و بیش دوره‌های درخشانی از قدرت تأثیرگذار بر سرنوشت خود و سرنوشت سایر ملت‌ها را تجربه کرده‌اند. این گونه تجربه‌های تاریخی در ادوار بعدی که نوعی انحطاط گریبان این گونه ملت‌ها را گرفته همواره بازگشت به موقعیت گذشته را به عنوان یک آرمان در اذهان زنده نگه داشته است.
در جهان اسلام، سلفی‌گری- به عنوان یک نظام اعتقادی مذهبی مطلق‌گرا با کار ویژه و عقبه ایدئولوژیکی- هویتی خاصی که دارد، با تعریف خیل کثیری از مسلمین علی الخصوص شیعیان به عنوان «دگر» خود و تقویت تفکر دوگانه «ما در مقابل آن‌ها»، از طریق دو قطبی کردن جهان اسلام بر مبنای تشدید «شکاف شیعه- سنی» می‌تواند ضمن مخدوش کردن انسجام اسلامی در جهان اسلام با ایجاد منازعه مذهبی، ثبات و تعادل جوامع اسلامی را بر هم زده و از این طریق امنیت ملی کشورهای اسلامی را با چالش مواجه کند.
یکی از گونه‌های برآمده از جریان سلفی‌گری، سلفی‌گری تکفیری است.براساس آموزه‌های این جریان، انسان‌ها به مؤمنین و کافران تقسیم می‌شوند. این طرز تفکر به نوبه‌‌ی خود برای تغییر آیین، مطیع کردن، و یا حذف کسانی که کافر تلقی می‌شوند، یک منطق عقلانی ایجاد می‌کند. مفاهیم مذهبی از قبیل «لامذهبان»، «معصیت کاران»، و «بدعت گذاران»، که مؤمنین و کافرین را مقایسه می‌کنند، می‌توانند هرگونه اقدامی از جمله حملات تروریستی به اعضای گروه بیگانه را توجیه کنند.
در میان شخصیت‌های جهان اسلام تأکید بر بازگشت به گذشته و سلف صالح بدون شک سهم اصلی از آن «ابن تیمیه» است. وی بیش از سیصد جلد کتاب تألیف کرده و اندیشه و آرای خود را در آن‌ها توضیح داده است. در این میان، گرایش‌های فکری گوناگون در میان سلفیان به وجود آمد که می‌توان از سلفیه‌‌ی وهابی عربستان سلفیه‌‌‌ی دیوبندی شبه قاره و سلفیه‌‌ی اخوان المسلمین مصر یاد کرد که شاخه‌هایی از هر کدام در ایران نیز فعالیت دارند.
از سوی دیگر، در دهه‌های اخیر، نگاه ابزاری قدرت‌های استعماری به اقوام و موضوع فرق و مذاهب در حوزه‌های مورد علاقه‌‌ی خارجی آن‌ها پررنگ‌تر شده است. جوامع دینی و مذهبی به تناسب برجستگی مسائل دینی و مذهبی در آن‌ها که متضمن و موجد افتراق، اختلاف و رقابت و در نتیجه به صورت بالقوه، مستعد خشونت و درگیری هستند، همچون ابزاری ارزان در دست بیگانگان به منظور دست‌یابی به مطامع و نیات خویش نظیر تضعیف و تجزیه کشورها به بازی گرفته می‌شوند. در این راستا و در سال‌های اخیر، قدرت‌های فرا منطقه‌ای، بالاخص آمریکا و انگلستان تلاش داشتند. نقشه سیاسی جدیدی در منطقه ترسیم کنند. بر طبق اقدامات آن‌ها، این نقشه براساس وفاداری فرقه‌ای ترسیم خواهد شد.
در مجموع، باید گفت با وجود تحرکات رو به رشد جریان‌های تروریستی، در عرصه، تهدیدات نرم و سخت جمهوری اسلامی ایران، جریان‌های سلفی تکفیری در این عرصه توان تهدید آفرینی بیشتری دارند. تمایل برخی از دولت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای و سرویس‌های اطلاعاتی آنان به حمایت از جریان‌ها و گروه‌های ضدشیعی، فضای مطلوبی را جهت ایجاد و تعمیق گسست مذهبی در میان مسلمانان جهان و گستراندن منازعات شیعه و سنی در کل جهان اسلام فراهم می‌نماید و عدم توجه به موقع و دقیق در این خصوص می‌تواند تهدیدات امنیتی جبران ناپذیری را برای کشور به دنبال داشته باشد؛ لذا شناخت جریان‌های سلفی و گروه‌های منتسب به آن و نسبت سنجی آن‌ها با منافع و ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی ایران و تدوین راهبردهای مواجهه با آن‌ها بسیار مهم می‌باشد. در این پژوهش نگارنده با توجه به تهدیدهای نرم افزاری جریان‌های تکفیری از دیدگاه مقام معظم رهبری به دنبال تدوین راهبردهای مواجهه با این توسط ج.ا.ا در جهان اسلام می‌باشد.

2-1. اهمیت و ضرورت تحقیق

تدوین راهبردهای مقابله با تهدیدات نرم ناشی از فعالیت جریان‌های تکفیری در جهان اسلام توسط ج.ا.ا است. به دلایل متعدد از اهمیت خاصی برخوردار است؛ از جمله این دلایل می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1-2-1. اهمیت تحقیق از حیث نظری

* ضرورت نظریه‌پردازی بومی در حوزه مسائل امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با هدف شناخت بهتر و جامع‌‌تر آن.
* کمبود اطلاعات کافی در خصوص جایگاه و جریان شناسی گروه‌های سلفی‌گری تکفیری در جهان اسلام در بین مسئولان ذی ربط و عوامل تصمیم‌گیر.

2-2-1. اهمیت تحقیق از نظر کاربردی

* افزایش گروه‌های افراط‌‌گرا و تروریستی منتسب به سلفیت تکفیری در جهان اسلام که از مذهب برای توجیه اقدامات خود بهره می‌برند.
* افزایش عملیات‌های تروریستی به ویژه بمب‌گذاری از نوع انتحاری با اهداف مذهبی علیه شیعیان.
* رشد گرایش به تفکرات و فرقه‌های ضد شیعی (به عنوان ایده حاکمیت جمهوری اسلامی ایران) در میان جریان‌های سلفی.
* تلاش جریان‌های سلفی برای دو قطبی کردن جهان اسلام بر مبنای تشدید اختلافات شیعه- سنی.
* تقلیل هویت اسلامی به هویت فرقه‌ای باعث تضعیف انسجام اسلامی در جهان اسلام و آسیب پذیری در برابر هجمه بیگانگان علیه جهان اسلام.
* فقدان راهبرد کلان و هماهنگ برای مدیریت مسائل مرتبط با سلفیت تکفیری در جمهوری اسلامی ایران.
با عنایت به موارد فوق و با توجه به این که یکی از معضلات موجود در مدیریت امنیتی این موضوعات و یا پیش‌گیری از امنیتی شدن آن‌ها فقدان یا کمبود منابع پژوهشی تبیینی و راهبردی در این مقولات است که بتوان با اتکا به یافته‌های آن‌ها یک برنامه مشخص و نسبتاً جامع، قابل انعطاف، راهبردی و آینده‌نگر را برای مدیریت این مسائل طراحی نمود. پژوهش حاضر به دنبال آن است که بخشی از این کمبود را برطرف نماید.

3-1. هدف تحقیق

هدف تحقیق، دست‌یابی به راهبردهای مقابله با تهدیدات نرم ناشی از فعالیت جریان‌های تکفیری در جهان اسلام توسط ج.ا.ا است.

4-1. سؤال تحقیق

راهبردهای بهینه جهت مقابله با تهدیدات نرم ناشی از فعالیت جریان‌های تکفیری در جهان اسلام توسط ج.ا.ا چیست؟

5-1. نوع تحقیق

نوع تحقیق به کار رفته در این پژوهش کاربردی می‌باشد.

6-1. روش تحقیق

در این پژوهش با توجه به دو بخش نظری و کاربردی، از روش توصیفی- تحلیلی و موردی زمینه‌ای استفاده خواهد شد.

7-1. جامعه آماری و حجم نمونه

متخصص بودن اعضا در روش دلفی یکی از شروط جامعه آماری در این نوع از پژوهش‌هاست. بررسی‌ها نشان می‌دهد که تعداد اعضای به کار گرفته شده در پژوهش‌هایی که تاکنون با کاربرد این روش به انجام رسیده‌اند. بین 10 تا 1685 نفر متغیر بوده است. با وجود این، هنگامی که میان اعضاء، تجانس وجود داشته باشد، حدود 20 تا 30 عضو توصیه شد‌ه است. (صالحی، 41:1389) با توجه به بهره گیری از تکنیک‌های دلفای SWOT که در آن‌ها از پرسش‌گر متخصص استفاده می‌شود، جامعه آماری در این پژوهش شامل کارشناسان شورای عالی امنیت ملی، فرماندهان ارشد نیروهای مسلح مرتبط با موضوع با جایگاه راهبردی، کارشناسان امنیتی و استادان (در رشته‌های مرتبط) دانشگاه‌ها می‌باشند که در زمینه تهدیدات سلفی‌گری تکفیری، صاحب نظر و متخصص هستند و در شناخت و بررسی موضوع پژوهش می‌توانند محقق را یاری رسانند. این افراد به عنوان پانل دلفی شناخته می‌شوند؛ و حجم نمونه سی نفر از متخصصین امر انتخاب گردید.

8-1. ابزار تحقیق

در این پژوهش از مجموعه‌ای از روش‌ها (روش جمع‌آوری کتاب خانه‌ای و اسنادی) بررسی مدارک و اسناد، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته (1) محقق با کارشناسان و آگاهان موضوع و روش پرسش نامه برای گردآوری اطلاعات استفاده خواهیم نمود. البته محور ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه خواهد بود.

2- چارچوب مفهومی- نظری

1-2. مبانی مفهومی

از آن جا که نظریه‌ها بر ارکان مفهومی استوارند و تحدید معنایی واژگان، پیش شرط طراحی نظریه‌ها و شناخت واقعیت‌ها می‌باشد. لازم می‌آید تا ارکان مفهومی موضوع تبیین گردد. مهم‌ترین مفاهیم مورد بحث عبارتند از:

1-1-2. سلفی‌گری تکفیری

الف. سلف:

«سلف» در لغت به معنای گذشته، قبل و پیشینه آمده است (عابدی، 51:1390)؛ و «سَلَفَ، یَسِلفُ، سَلفاً و سلوفاً» نیز صیغه‌های صرفی و مصدر «پیشی گرفتن» است. به گفته ابن فارس واژه سلف « س ل ف» را به معنای دلالت بر تقدم و ماسبق (قبل) دانسته و سلف را کسانی می‌داند که در گذشته بوده‌اند. (ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ص 95)
در معنای اصطلاحی اهل سنت، سلف را گروهی از مسلمانان، شامل صحابه، تابعین و تابعین تابعین می‌دانند. آن‌ها از این سه نسل را به دلیل نزدیکی زمان و مکانی و در نتیجه، تلقی بهتر وحی، بهترین مردم (خبره) می‌دانند. از نگاه آنان این عصر شایسته‌ترین عصر اسلامی و سزاوارترین آن‌ها به اقتدا و پیروی از آن می‌باشد. (البوطی، 1389، 19) دلیل اهل سنت در این زمینه، حدیث خیریه است:
بهترین مردم (مردمان) قرن من هستند؛ سپس کسانی که در پی ایشان می‌آیند و سپس دیگرانی که در پی آنان می‌آیند. پس از ایشان، مردمانی می‌آیند که گواهی هر یک، سوگندشان و سوگند هر کدام گواهی‌شان را نقش می‌کند. (2)
به نظر آن‌ها، مفاد این حدیث نشان دهنده برتر بودن این سه نسل از دیگر مسلمانان است؛ از سوی دیگر، هر قرن را معادل صد سال گرفته‌اند و کلاً دوران سلف را معمولاً سیصد سال می‌پندارند. (3) البته اهل سنت درباره مفهوم این «برتری»، با یکدیگر اختلاف دارند (4) از سوی دیگر، اهل سنت در شیوه پیروی از سلف، بر این باورند که «پیروی از سلف در مقید شدن به ظاهر جزء جزء الفاظ و کلماتی که آنان ادا کرده، یا مقید شدن به موضع‌گیری‌های خاص و موردی که آنان در پیش گرفته‌اند نخواهد بود، چرا که آنان خود نیز چنین کاری را انجام نداده‌اند؛ بلکه تنها رجوع به قواعدی است که آنان در تفسیر و تأویل متون دینی معیار و میزان قرار داده بودند، و نیز به اصولی است که آنان برای اجتهاد و تأمل و استدلال در اصول و احکام داشتند. » (5)

ب. سلفی‌گری (6) (السلفیه):

اصطلاح سلفیه، در آثار محققانِ مسلمان، عمدتاً در دو معنا به کار رفته است: (7) در معنای نخست، سلفیه بر کسانی اطلاق می‌شود که مدعی هستند در اعتقادات و احکام فقهی، به سلف صالح اقتدا می‌کنند و در معنای دوم، که کاربرد آن به دوران بیداری مسلمانان در عصر حاضر برمی‌گردد، سلفیه بر کسانی اطلاق گردیده است که برای بیداری مسلمانان و رهایی آنان از تقلید فکری غرب و اتکا و اعتماد آنان به فرهنگ و تمدن دیرینه خویش و رجوع به قرآن و سنت، با نگاهی تازه و اندیشه‌ای نو برای حل معضلات و مسائل فکری جدید و استخدام فن و تکنیک و علوم تجربی بر مبنای فرهنگ اسلامی و تطهیر چهره نورانی اسلام از غبار بدعت‌ها و خرافه‌هایی که در طول چهارده قرن بر آن نشسته بود تلاش کرده‌اند. آن‌ها عنوان «سلفیه» را نشانی برای خویش قرار دادند؛ به این معنا که:
می‌بایست همه رسوباتی که پاکی و صفای اسلام را به تیرگی مبدّل ساخته و همه بدعت‌ها و خرافه‌ها و ... را از اسلام دور کرد... تا دین اسلام به عنوان دین کار و تلاش و زندگی، مورد توجه قرار گیرد. (8)
سلفی‌گری از منظر پژوهش حاضر، نوعی «جریان سیاسی» از درون حوزه دین و مذهب در تاریخِ متأخر اسلامی به شمار می‌رود که در عین ارتزاق از سلف‌گرایی، مبتنی بر مناسبات خاصی از قدرت سیاسی با رویکرد منحصر به فرد است که در معنای کلان، بر تمامی رهیافت‌ها و جریان‌های ایدئولوژیک «دولتی» و «غیر دولتی» (9) قابل اطلاق است و درصدد تجدید خلافت تاریخی و بر ساختن جوامع سنی مذهب بر پایه‌‌ی قرائت سلفی از اسلام می‌باشد. در تعریف عملیاتی از مفهوم سلفی‌گری می‌توان آن را مقوله‌‌ی مشکک و دارای مراتب دانست که در عالَمِ خارج، طیف وسیعی از سلفی‌گری «سنتی» و «معتدل» تا «سلفی‌گری افراطی» را در بر می‌گیرد. (10)
مفاهیم محوری سلفی‌گری در این پژوهش عبارت‌اند از:

اول:

سلفی‌گری، جریانی «فکری» و «ایدئولوژیک» است که برآیند تعاملات اجتماعیِ خاص در تاریخ اهل سنت برآورد می‌شود. ایدئولوژیک بودن آن به این دلیل است که سلفی‌ها با تبدیل دین به ابزار قدرت سیاسی به دنبال یک برنامه و پروژه‌ی سیاسی با راهبردها و مقاصد خاص هستند. ضمن این که با استفاده از سازوکارهای هویتی به مقوله‌‌ی «هویت دگر» اهمیت ویژه‌ای داده و از بسیج توده‌های اهل سنت بهره می‌گیرند. از سوی دیگر از آن جا که عقبه‌‌ی سلفی‌گری دارای یک منظومه و پشتوانه‌‌ی فکریِ دیرپا است. می‌توان آن را جریانی فکری در نظر گرفت که دارای مبانی خاص خود است و از مناسبات درونی سلفی‌گری به معنای عام تغذیه می‌کند. البته این معنا، مانع از آن نمی‌شود که اهمیت شرایط سیاسی را در ایدئولوژیک‌تر شدن و سیاسی‌تر شدن سلفی‌گری، دخیل ندانیم. بلکه به اعتقاد نگارنده شرایط سیاسی عامل تسهیل کننده در کنار متغیر تعیین کننده و ماهیت سیاسی آن است.

دوم:

«سلفی‌گری» از منظر پژوهش حاضر پیش از هر چیزی «یک جریان» در تاریخ متأخر اسلامی است. این به معنای نفی ماهیت پروژه‌‌ای آن در مراحل اولیه‌‌ی شکل‌گیری یا بعد از آن نیست، بلکه تأکید بر این است که سلفی‌گری دفعتاً به وجود نیامده بلکه طی یک فرایند طولانی در اثر فراهم شدن بسترها و شرایط اجتماعی و فکری حاصل شده است و اینک نگاه سلفی‌ها به آن، شبیه نگاه به یک پدیده‌‌ی نوظهور و ساخته و پرداخته‌‌ی افراد خاص نیست. از این رو تلقی «جریان محوری» از سلفی‌گری نیازمند مطالعه پیشینه‌‌ی تاریخی، شرایط اجتماعی و عناصرِ مؤثر دیگر در این رهیافت ارزیابی می‌شود.

سوم:

سلفی‌گری یک «جریان سیاسی» به معنای عام است، چنان که نسبتی با «قدرت» دارد و به صورت سلبی یا ایجابی با آن مرتبط می‌شود. ضمناً این ارتباط فقط در حوزه سیاست تعریف نشده و می‌تواند نمودهای فرهنگی، اقتصادی، ارتباطی و ... داشته باشد.

چهارم:

تأکید بر «سیاسی» بودن سلفی‌گری، تصریح بر ماهیت اصلی جریانی است که در عین ابتنا بر پایه‌های عقیدتی، مناسبات خاصی از قدرت سیاسی را باز تولید می‌کند؛ لذا با این رویکرد به جای این که دین به سیاست جهت دهد با سیاست تعریف می‌شود و در حقیقت، رویکرد سیاسی آن، تأثیر عمیقی بر تفسیر دینی آن دارد. بدین رو ورود سلفی‌گری، به عرصه‌های سیاست، راه تفسیرهای مصلحت گرایانه و قدرتمندانه را به شریعت گشود و اکنون شاهد پیدایش یک شریعت سیال و بی تعین در این حوزه هستیم که عمدتاً تابعی از متغیر قدرت سیاسی است.

پنجم:

با تفسیری که این جریان از دین و تحولات تاریخ صدر اسلام ارائه می‌کند، می‌توان استنباط کرد که خلافت تاریخی، منبع اقتدار و مشروعیت آن به شمار می‌آید و آرمانی است که هر جریان سلفی، احیای آن را در سر می‌پروراند. ادبیات سلفی‌گری به این آرمان کمک کرده و واژه‌های «کافر» و «مؤمن» و «مطیع» و «عاصی» و نیز «تکفیر»، جملگی در راستای الگوی خلافت تاریخی و برای رسیدن به غایت سیاسی و احیای مجدد آن به کار گرفته می‌شوند.

ششم:

عنصر سیاسی آن از بدو پیدایش تا دوره‌‌ی معاصر جزء خصائص ذاتی و جدایی ناپذیر آن به شمار آمده و شالوده‌‌ی اصلی آن را تشکیل می‌دهد. این معنا و مفهوم از رعایت اصل منظومه اندیشی در بررسی پدیده‌‌ی «سلفی‌گری» و تطورات تاریخی آن به دست می‌آید. به گونه‌ای که امروزه اعتقاد به تقدیرگرایی در حیات سیاسی و به تبع آن اصل «امتثال یا فرمان برداری سیاسی»، بخش عمده‌ای از تجویزهای سیاسی آن را سامان می‌دهد. هم‌چنان که سلفی‌های وهابی با شعارِ «لا نکران و لا هجران و لا خروج» نافرمانی و تمرّد از حاکم و لو حاکم طاغی و ظالم مطلق را جایز ندانسته آن را مترتب بر مفاسد و خلاف مصلحت امت اسلامی می‌دانند. از سوی دیگر رابطه‌‌ی جریان سلفی‌گری با قدرت‌ها و حکومت‌ها رابطه‌‌ی مشکوک و قابل مطالعه است؛ چه این که این جریان فکری هم در زمان بنی امیه و هم در زمان بنی عباس و هم احیانا از طرف حکومت‌های پس و پیش از آن‌ها تقویت شده است. احتمالاً حکّام وقت با تقویت افکار ظاهری می‌توانستند به حکومت خود مشروعیت بخشند. (11)

هفتم:

جریان سلفی‌گری از بدو تولید فکری تداوم یافته ولی از نظر تمرکز موضوعی، متغیر بوده و به دلیل این که منازعه‌‌ی سیاسی، بخشی از ایدئولوژی آن است، طی دهه‌های اخیر عمدتاً نگاه امنیتی آن بر محور ضدیت با غرب، تشیع و انقلاب اسلامی ایران می‌چرخد. ژئوپلتیک جدید شیعه و ارتباط آن با ایران، وزن این چرخه را تا حدود قابل توجهی به سمت ایران متمرکز نموده است.

هشتم:

یکی از مختصات جریان سلفی‌گری و محیط ادراکیِ آن (12) «فرقه‌گرایی خود بنیاد (13) و مخرِّب است؛ «خود بنیاد» از آن رو که این جریان با تفسیر انحصارطلبانه از «فرقه ناجیه»، مبدع ارزش‌ها و باورهای جدیدی، ذیل «سلفی‌گری» است که اکثریت مسلمانان، آن را خلاف کتاب و سنت می‌دانند. «مخرِّّب» به این دلیل که این جریان با تکفیر فرقه‌های اسلامی و حتی جوامع مسلمان (14) در قالب مأموریت خاص (15) به اقدام تخریبی علیه آن‌ها مبادرت نموده و این اقدامات را آشکارا «مقدس» می‌شمرد. سلفی‌ها در این زمینه با رد هرگونه تفسیر تجدید نظرطلبانه، اغلب همچون ایمن ظواهری چهره‌‌ی برجسته‌‌ی القاعده معتقدند که بنا بر اقتضائات و الزامات روز (تنگناهای سلفی‌گری)، کاهش اختلاف میان مذاهب مختلفِ اهل سنت ضرورت پیدا کرده است. (16)

نهم:

از جمله ویژگی‌های سلفی‌گری، ابزارگرایی ناشی از تقدم عمل بر اندیشه است. مسئله «اصالت ظواهر» (17) در بین سلفی‌ها نوعی ابزارگرایی (18) ناشی از تقدم عمل بر نظر را در نظام فکری این جریان باز می‌نماید که با ایده‌های ماکیاولیستی (19) هم خوانی دارد. به طوری که جریان‌های افراطیِ سلفی‌گری، برای رسیدن به هدف، تمام راه‌های غیر مشروع را پیشنهاد می‌کنند (20) به عنوان مثال، آن‌ها با استناد به اقوال اقطاب سلفی مانند ابن تیمیه، اعمال غیرشرعی، نظیر «دروغ» و «أخذ مال حرام در همه‌‌ی اشکال آن» را جایز می‌شمارند. (21)
جریان سلفی‌گری با تکیه بر این میراث تاریخی و با الهام از انگاره پردازی‌های سلفی، گسترده‌ترین شبکه تروریستی در جهان را سازماندهی کرده که به دلیل بهره‌گیری از اشکال مختلف خشونت ورزی، نظیر «تروریسم انتحار (22)، نماینده‌‌ی شاخصِ» تررویسم نوین (23) دوران معاصر به حساب می‌آید.
البته در بیان مفهوم سلفی‌گری باید به موارد ذیل نیز توجه داشت:

اول:

سلفی‌گری مفهومی عام، مطلق و منسجم نیست و میان جریان‌های مختلف آن، کاملاً تضاد وجود دارد. بی شک این تضادها را باید به گونه‌ای شفاف روشن کرد تا توهم وجود دشمنی منسجم در برابر جهان اسلام برطرف شود.

دوم:

هر چند جریان‌هایی مختلف به عنوان سلفی‌گری شناخته می‌شوند، اما همه‌‌ی آن‌ها از نظر اندیشه‌ای، در ردیف سلفی‌گری مصطلح قرار نمی‌گیرند. بسیاری از آن‌ها در سیر تاریخی خود، به جریان‌های رادیکالی تبدیل شده‌اند و سلفی‌گری وهابی، آن‌ها را در مسیر رادیکالیسم مذهبی و سیاسی قرار داده است؛ در حالی که در گذشته دست کم در مقام عمل چنین نبوده‌اند. بنابراین هنگامی که عنوان سلفی‌گری به مکتبی داده می‌شود، بدین معنا نیست که الزاماً در ردیف سلفی‌گری وهابی قرار دارد؛ بلکه از نظر مبانی به مبانی عام سلفی‌گری نزدیک است.

سوم:

ممکن است حتی در یک گرایش سلفی‌گری، چند جریان وجود داشته باشد که در حوزه‌های مختلف به شدت با یکدیگر مخالف باشند؛ چنان که در سلفی‌گری‌های وهابی، شبه قاره و مصر، چنین وضعیتی کاملاً دیده می‌شود از آن جا که هدف این نوشتار کوتاه، تمرکز بر مهم‌ترین مصداق سلفی‌گری، یعنی وهابیت است، تنها به جریان‌های داخلی این گونه پرداخته خواهد شد و به دیگر جریان‌های سلفی‌گری، اشاره خواهد شد.

چهارم:

سلفی‌گری با وجود اختلاف‌های عمیق در مبانی اعتقادی و سیاسی جریان‌های درونی خود، به دنبال ایجاد رهبری واحد در میان آن‌هاست و این وظیفه را سلفی‌گری وهابی بر عهده گرفته است. این جریان، امروزه خود را عهده‌دار رهبری جریان‌های سلفی معاصر می‌داند و با توجه به ظرفیت‌های مختلف تبلیغی، مالی، رسانه‌ای و موقعیتی (استیلا بر حرمین شریفین) و ... همه تلاش خود را برای سامان‌‌دهی دیگر جریان‌های سلفی به کار گرفته است و در حقیقت، از آن‌ها در راستای هدف‌های خود بهره برداری می‌کند. این در حالی است که مبانی بسیاری از جریان‌هایی که به عنوان سلفی‌گری شناخته می‌شوند، با مبانی سلفی‌گری وهابی متضاد و مغایر است.

ج. کفر:

کفر در لغت به معنای ستر، نهان کردن و پوشاندن است. (24) و در اصطلاح علم فقه و کلام، تفاوت‌هایی دارد. کفر در علم فقه معمولاً در برابر اسلام قرار می‌گیرد. در علم فقه، حد نصاب مسلمان بودن و خروج از مرز کفر، جاری شدن شهادتین بر زبان است و کسی که شهادتین را نگوید کافر می‌شود. در این موارد، کفر بیشتر مربوط به امور ظاهری است و بیانگر نوع تعامل مسلمانان با کفار است. برای نمونه، در علم فقه بیشتر درباره احکام کفر، مانند شیوه تعامل مسلمانان در اموری همچون معاملات، ازدواج و ارث بردن کافر از مسلمانان بحث می‌شود. (25) در واقع حکم به کفر مسلمانی که ضروری دین را انکار کرده، موضوع بحث ارتداد و از دایره تکفیر بیرون است. فقیهان به تفصیل به مقوله ارتداد پرداخته‌اند و آن را «بیرون آمدن از دین» دانسته‌اند که با انکار ضروری دین تحقق می‌یابد که عبارت است از: «انکار الوهیت یا توحید یا رسالت یا یکی از ضروریات دین، با التفات به این که ضروری است، به طوری که انکارش به انکار رسالت منجر شود». (26) ارتداد فرد با وجود شرایطی چون بلوغ، عقل، اختیار و قصد و با اقرار خود او یا گواهی عادل اثبات می‌گردد و احکامی چون وجوب قتل و جدایی از همسر را برای وی به بار می‌آورد.
اما در علم کلام، کفر در برابر «ایمان» به کار می‌رود و مفهوم، مرزها و معیارهای کفر به دقت بررسی می‌شود. در علم کلام، کفر جدای از انکار لسانی، از افعال قلوب شمرده می‌شود. پس کفر در علم کلام، انکار چیزی است که شان آن، ایمان آوردن به آن است؛ به عبارت دیگر، انکار هر یک از متعلقات ایمان موجب کفر می‌شود. (27)

د. سلفی‌گری تکفیری:

مقصود از تکفیر اهل قبله، کافر خواندن و نسبت دادن کفر و کافر خواندن کسی است که اظهار اسلام نموده و به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اقرار می‌نماید، که تکفیر او موجب می‌گردد آثار دنیوی خاص بر آن مترتب می‌گردد. (28)
سلفی‌گری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته می‌شود که مخالفان خود را کافر می‌شمرد. براساس مبنای فکری آنان، میان ایمان و عمل تلازم وجود دارد؛ به این معنا که اگر کسی ایمان به خدا داشته باشد و مرتکب کبائر شود، از دین خارج شده و کافر شمرده می‌شود.
چنین دیدگاهی موجب شده است که مسلمانان را به علت انجام امور مذهبی خود، در ردیف مشرکان قرار دهند و در نتیجه آنان «مهدور الدم» شمارند.

2-1-2. تهدیدات امنیتی

تهدید، مفهومی انتزاعی است که درهم تنیدگی عمیقی با مفهوم امنیت دارد. (29) تا جایی که بسیاری از نظریه‌پردازان و متفکران این حوزه، امنیت را با تهدید معنا نموده‌اند و حتی رویکرد « ناامنی به جای امنیت» خود به یکی از رویکردهای مسلط مطالعات امنیتی تبدیل شده و در این چارچوب آنچه در مباحث قرار دارد تهدید است. (30) تعریف دقیق تهدید به دلیل چند وجهی بودن آن و ارتباط آن با امنیت ملی، منافع ملی، (31) اهداف ملی(32) و راهبردهای ملی (33)، پیچیده و مشکل است؛ لذا صاحب نظران به تناسب نگرش به تهدید و ادراکشان از آن تعریفی ارائه نموده‌اند. (34) تهدید که معادل آن در زبان انگلیسی Threat می‌باشد در لغت، معانی مختلف اما نزدیک به هم دارد. فرهنگ لغت معین آن را به ترسانیدن، بیم دادن و یا بیم کردن معنا کرده است. (35) فرهنگ آکسفورد تهدید را این گونه تعریف می‌کند: «امکان به وحشت انداختن، ترساندن یا ایجاد فاجعه برای یک فرد یا جامعه. آسیب زدن به کسی یا چیزی، نتایج ناخوشایند به بار آوردن.» (36)
تهدید از نظر اصطلاحاتی عبارت است از: «به هرگونه نیت، قصد و اقدامی که ثبات و امنیت یک سازمان یا کشور را به خطر اندازد تهدید می‌گویند.» (37) یا «به خطر انداختن کیان یک فرد، سازمان، جامعه، منطقه یا جهان را تهدید می‌گویند.» (38) و در جای دیگر گفته شده: «تهدید عبارت است از توانایی‌ها، نیات و اقدامات دشمنان بالفعل و بالقوه (داخلی و خارجی) جهت ممانعت از دست‌یابی موفقیت‌آمیز خودی به علایق و مقاصد امنیت ملی یا مداخله به نحوی که نیل به این علایق و مقاصد به خطر بیفتد.» (39)
آنچه در مقام ارزیابی تعاریف پیشین می‌توان اظهار کرد، آن است که دیدگاه‌های مذکور برای تعریف تهدید تنها به یک یا چند عنصر توجه داشته‌اند. این در حالی است که در مقام تعریف- به دلیل تغییر و تحول عناصر مزبور- لازم است ویژگی‌های کلانی مدنظر قرار گیرند که در صورت تغییر عناصر و مصادیق خاص، اعتبار تعریف مخدوش نشود؛ لذا از دیدگاه نگارنده تهدید عبارت است از:
نوعی مخاطره نسبت به منافع بازیگر که امکان مدیریت آن در چارچوب اصول و ضوابط قانونی، با هزینه قابل قبول و از طریق اصلاحی، به دیلی شیوع علائم نظری و کاربردی آن، وجود ندارد. (40)

الف. ماهیت تهدید: سخت، نیمه سخت یا نرم

طبقه بندی تهدیدات براساس نرم، [نیمه سخت] و سخت، در واقع با خلق مفهوم تهدیدات نرم ایجاد شد. (41) در مورد تهدیدات نرم و سخت، تلقی واحدی وجود ندارد؛ برخی تهدیدات نرم را تهدیداتی غیرنظامی مانند تهدیدات محیط زیست، جرایم، فساد، و .... دانسته‌اند.
دبیر کل سابق سازمان ملل (کوفی عنان) تهدیدات سخت سازمان را تروریسم و سلاح‌های کشتار جمعی و تهدیدات نرم را فقر، ایدز، و محیط زیست معرفی کرده است. برخی از پژوهش‌ها نیز تلقی دیگری از این تقسیم دارند. این تلقی از دو جهت قابل بحث است:

- از جهت ابزار و شیوه‌های تهدید:

در برخی از تهدیدات، ابزارها و شیوه‌های تهدید کننده، سخت و توأم با زور و اجبار است مانند تهدید نظامی یا تحریم اقتصادی؛ اما در مواردی ابزار یا شیوه مردم استفاده، نرم و غیرخشونت آمیز است مانند استفاده از رسانه، فیلم و روش اقناع.

- از جهت هدف و سوژه تهدید:

در برخی از موارد، هدف تهدید کننده موضوعات سخت و عینی است مانند تخریب اماکن و تأسیسات نظامی و سیاسی، کشتن انسان‌ها و اما در موارد دیگر ممکن است هدف تهدید کننده تغییر نگرش‌ها، افکار و علایق افراد یا جامعه باشد. اگرچه معمولاً ابزار و شیوه سخت با هدف سخت و برعکس ابزار و شیوه نرم با هدف نرم تناسب دارند، اما ممکن است در موارد خاص از ابزار سخت برای اهداف نرم نیز استفاده شود؛ بنابراین در تقسیم بندی فوق از هر دو معیار می‌توان استفاده نمود. (42)

* اول) تهدیدات سخت

هرگاه استقلال و تمامیت ارضی کشور در خطر بالقوه یا بالفعل اقدامات نظامی یک کشور، اتحادیه کشورهای خارجی یا گروه‌های معارض مسلح داخلی قرار بگیرد، تهدید سخت واقع شده است. (43) در واقع اعمال قدرت نظامی برای تحمیل اراده و تأمین منافع همان تهدید سخت است. در این نوع تهدید، هدف، اشغال سرزمین است. تهدید سخت، متکی بر روش‌های فیزیکی، عینی و سخت افزارانه است. رفتار خشونت آمیز، براندازی آشکار، حذف دفعی، اشغال، تجزیه و الحاق سرزمین، ویژگی این تهدید است. ظهور و پیشینه تاریخی این تهدید مربوط به دوره استعمال کهن بوده که نظام‌های سلطه با استفاده از لشکرکشی، کشتار، تصرف سرزمین و الحاق آن (ایجاد مستملکات و مستعمرات)، اراده خود را تحمیل و مافع خویش را تأمین کرده‌اند. جنگ داخلی، اشغال نظامی محدود، بمباران مراکز راهبردی، اشغال نظامی گسترده، جنگ نیابتی، کنترل مسیر انرژی و ... اشکال تهدید سخت به شمار می‌آیند.
تهدیدات سخت متکی به روش‌های فیزیکی، عینی، سخت‌افزارانه و همراه با اعمال و رفتارهای خشونت آمیز، براندازی آشکار و با استفاده از شیوه زور و اجبار و حذف دفعی و اشغال سرزمین است. این تهدیدات عمدتاً محسوس، واقعی و عینی و با عکس العمل‌های فیزیکی همراه می‌باشد. در حقیقت خشونت آمیز بودن در روش اقدام و سخت افزاری بودن در پیامد اقدام دو معیار اصلی تهدیدات است. این تهدیدات اغلب با ابزارها و تجهیزات مرگبار انجام شده و نتیجه آن تخریب، انهدام، کشتار و وحشت آفرینی است. ظهور این نوع تهدیدات عمدتاً مربوط به دوره استعمار کهن است که قدرت‌های استعماری با لشکرکشی، اعمال زور و کشتار و اشغال و الحاق سرزمین، اهداف خود را تأمین می‌کردند. (44) شکل‌های مدرن تهدید سخت در عصر حاضر در لشگرکشی آمریکا و متحدان آن به عراق و افغانستان مشاهده می‌شود. (45)
* دوم) تهدیدات نیمه سخت (46)
تهدید نیمه سخت نیز عبارت از اعمال قدرت از راه نفوذ در نظام سیاسی- امنیتی یک کشور برای تحمیل اراده و تأمین منافع است. هدف این نوع تهدید، اشغال حکومت و نهادهای حاکمیت است. تهدیدهای نیمه سخت، متکی بر کاربرد نظام اطلاعاتی، امنیتی و نفوذ در دولت‌هاست که روش‌های آن، بنا به شرایط، ترکیبی از ابزارهای سخت و نرم است. ظهور این تهدیدها مربوط به دوره استعمار نو بوده که نظام سلطه با استفاده از کاربرد قدرت امنیتی و بدون بهره‌گیری از لشکرکشی و اشغال فیزیکی سرزمین، نظام حکومت و سیاست یک کشور را در اختیار خود قرار داده و از این طریق به تحمیل اراده پرداخته و منافع خود را تأمین کرده‌اند. کودتا، شورش، اعتراض، انقلاب مخملی، جرایم سازمان یافته، انقلاب رنگی و ... اشکال جنگ و تهدید نیمه سخت به شمار می‌آید. (47)

*) سوم) تهدیدات نرم

تهدیدات نرم را می‌توان تحولاتی دانست که موجب دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی می‌شود. تهدید نرم، نوعی سلطه کامل در ابعاد سه گانه حکومت، اقتصاد و فرهنگ است که از طریق استحاله‌ی الگوهای رفتاری ملی در این حوزه‌ها و جایگزینی الگوهای نظام سلطه‌ای تهدید محقق می‌شود. با این نگرش، تمامی اقداماتی که موجب شود تا اهداف و ارزش‌های حیاتی یک نظام سیاسی (زیرساخت‌های فکری، باورها و الگوهای رفتاری در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست) به خطر افتد، یا موجب ایجاد تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیین کننده هویت ملی یک کشور شود، تهدید نرم به شمار می‌آید. در تهدید نرم، بدون منازعه و لشکرکشی فیزیکی، کشور مهاجم اراده خود را بر یک ملت تحمیل و آن را در ابعاد گوناگون با روش‌های نرم افزارانه اشغال می‌کند. تردید در مبانی و زیرساخت‌های فکری یک نظام سیاسی، بحران در ارزش‌ها و باورهای اساسی جامعه، بحران در الگوهای رفتاری جامعه و بحران‌های پنج‌گانه سیاسی (هویت، مقبولیت، مشارکت، نفوذ و توزیع) را می‌توان از مؤلفه‌های این تهدید نام برد. تغییرات حاصل از تهدید نرم، ماهوی، آرام، ذهنی، تدریجی و نرم افزارانه است. این تهدید همراه با آرامش و خالی از روش‌های فیزیکی و با استفاده از ابزارهای تبلیغات، رسانه، احزاب، تشکل‌های صنفی و قشری و شیوه القاء و اقناع انجام می‌پذیرد. در حال حاضر جهانی سازی فرهنگی مترادف با مفهوم تهدید نرم تلقی می‌شود. (48)
هر دولت و جامعه‌ای برای استحکام پیدا کردن فیزیک خود نیازمند یک ایده پیونددهنده و یک ایدئولوژی سازمان دهنده است. ایدئولوژی سیاسی- اقتصادی- مذهبی و اجتماعی می‌تواند در خدمت ایده دولت قرار گیرد و به طور تنگاتنگی با ساختارهای نهادینه دولت مرتبط گردد. در برخی از اوقات یک ایدئولوژی سازمان دهنده به گونه‌ای به شکل عمیق در دولت جا افتاده است که تغییر آن عواقب شدید و ویران کننده‌ای دارد. (49) تهدید نرم تلاش می‌کند تا این بنیان‌های اساسی و ارزش‌های خاص را هر نظام را هدف بگیرد. قبلاًَ تهدید علیه منافع یک بازیگر به لحاظ جنس و ماهیت بیشتر از جنس تهدید سخت بود؛ به این معنا که وجه قالب تهدید، علیه منافع عینی و مشهود بازیگر مورد هجوم بوده است و برای تحقیق و شکل گرفتن این نوع تهدید از ابزارهای سخت و قدرت نظامی و فشارها اقتصادی استفاده می‌شده است.
تهدیدات نرم را می‌توان با دو معیار اساسی از تهدیدات سخت باز شناخت: اولین معیار، غیرخشونت آمیز بودن روش تهدید و معیار دوم، نرم افزاری بوددن پیامد تهدید است. لحاظ کردن غیر خشونت آمیز بودن در روش و نرم افزاری بودن در پیامد تهدید در واقع خالص کردن و ناب کردن تهدیدات نرم و تمایز قطعی میان چنین تهدیداتی با تهدیدات سخت است. با توجه به معیار دوگانه تهدیدات نرم، این نوع تهدید را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: دسته اول از تهدیدات نرم دارای روش خشونت آمیز، اما با پیامد نرم افزاری یا غیر خشونت‌آمیز است، مانند: استفاده از سلاح‌های حاوی انرژی هدایت شده به منظور از کار انداختن شبکه‌های دیجیتالی یک شهر یا سازمان. در دسته دوم، آن تهدیداتی قرار دارد که روش آن غیر خشونت آمیز، اما پیامدهایش خشونت آمیز است؛ مانند استفاده از کرم‌ها و بمب‌های منطقی که سیستم کنترل و فرمان سدها یا ناوبری هواپیما را از کار انداخته، موجب سقوط یا تصادم هواپیماها، یا تخریب مناطق پایین دستی سدها بر اثر جاری شدن سیل می‌گردد. دسته سوم از تهدیدات نرم شامل آن دسته از تهدیداتی است که روش و پیامدهای آن غیرخشونت آمیز است. به این دسته از تهدیدات غیر کشنده نیز گفته می‌شود؛ مانند استفاده از روش عملیات روانی که پیامد آن امتناع و مجاب ساختن مخاطب به انجام کار یا اقدامی است که تهدیدگر به آن تمایل دارد. ضمن آن که خود روش نیز نرم افزاری است. (50)

4-1-2. راهبرد (51)

از نظر معناشناسی، واژه «استراتژی» ریشه‌‌ی یونانی دارد و ابتدا به صورت «استراتگوس» و به مفهوم یک نقش (یک فرمانده در نقش فرماندهی یک ارتش) به کار می‌رفت. پس از آن به معنای «هنر یک فرمانده نظامی» تعبیر شد که به مهارت‌های رفتاری و روان شناختی فرمانده اشاره داشت. در حدود 450 سال پیش از میلاد به معنای مهارت مدیریتی (اداره، رهبری، قدرت) به کار رفت. این واژه در زمان اسکندر (330 پیش از میلاد) به مهارت به کارگیری نیروها برای غلبه بر مقاومت و مخالفت و ایجاد یک نظام یکپارچه دولت جهانی اشاره داشت». (52)
گذشته از تعاریف سنتی از استراتژی، امروزه شاهد فراز و فرودهای بسیاری در مفهوم استراتژی هستیم که جای رویکرد سنتی که در آن استراتژی هنر راهبری نیروهای نظامی معنا گردیده بود استراتژی با رویکرد جامع و تحت عنوان استراتژی بزرگ به صورت زیر یاد می‌شود:
استراتژی عبارت است از: هدایت و مدیریت تمامی منابع یک ملت و یا گروهی از ملت‌ها، جهت کسب اهداف سیاسی معین. (53)
در چارچوب فضای مبتنی بر وجود ملت- کشورها، می‌توان استراتژی را چنین تعریف نمود:
برنامه بلند مدت طراحی شده‌ای که برای نحوه اربرد کلیه امکانات (بالفعل/ بالقوه) در راستای نیل به اهدف در سطح ملی، در دوره زمانی مشخص که با توجه به شرایط داخلی و خارجی هر بازیگر، توسط دولت‌ها طراحی و به اجرا گذرانده می‌شود. در این تعریف جند نکته لحاظ شده است:
اولاً: ماهیت استراتژی فقط نظامی نیست؛
ثانیاً: سطح تحلیل ملی است؛ لذا ماهیت کلان نگر آن مورد تأکید قرار گرفته است.
ثالثاً: از حیث، ابعاد جامع بوده و حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... را به صورت همزمان مدنظر دارد؛
رابعاً: زمان‌‌مند و مکان‌مند است؛ بدین معنا که بازیگران حاضر در تحقق استراتژی و دوره زمانی تحقق اهداف باید مشخص باشند؛
وبالاخره آن که ماهیت جمعی آن مورد توجه قرار گرفته است؛ بدین معنا که طراحی استراتژی صرفاً امری دولتی ارزیابی نمی‌شود، بلکه در بستر شرایط داخلی و با مدیریت دولت‌ها انجام می‌شود. (54)
همان طور که مشاهده می‌گردد از راهبرد، تلقی‌های متفاوتی وجود دارد که به رغم اختلاف، از اصول مبنایی واحد و یکسانی برخوردارند. به همین علت می‌توان آن‌ها را تعابیری تکامل یافته از این مفهوم ارزیابی نمود. نگارنده پنج نسل از تعاریف را از یکدیگر تمییز داده که عبارتند از: هنر جنگیدن، مدیریت جنگ، برنامه ریزی سازمانی، مدیریت ملی و بالاخره مهندسی جهانی. در پژوهش حاضر «نسل چهارم» (یعنی مدیریت ملی) مدنظر است.

2-2 چارچوب نظری

چارچوب نظری تحقیق، قلمرو تئوریکی طرح است و اساساً نگرش و چشم اندازنظری است که برای بررسی موضوع تحقیق پذیرفته می‌شود.
انتخاب چارچوب نظری، به مسئله تحقیق و کیفیت اطلاعات علمی به دست آمده از مرحله مطالعات اکتشافی (55) بستگی دارد که محقق بعد از واکاوی ادبیات نظری موضوع تحقیق و طبقه بندی داده‌های جمع‌آوری شده برحسب همگرایی‌ها و تضادهای موجود در رویکردها، در مرحله طراحی چهارچوب نظری پژوهش، تئوری یا تئوری‌های مختلف را به عنوان بنیان کار علمی خود قرار می‌دهد که گمان می‌رود می‌توانند پشتوانه تئوریکی موضوع مورد مطالعه قرار بگیرند.

1-2-2. بازشناسی چارچوب‌های نظری تهدید نرم امنیتی

یکی از روش‌های مناسب در فهم ماهیت پدیده‌ها، طبقه بندی آن‌ها بر مبنای عوامل متفاوت است. طبقه بندی تهدیدها، ابعاد و زوایای گوناگون تهدید را نمایان می‌سازد. ضمن آن که با توجه به دسته بندی‌های متفاوت مانند طراحی راهبرد، مقابله با تهدید، تحلیل تهدید یا تفسیر آن استفاده نمود. (56) عبدالله خانی با شش شاخص (57) و افتخاری با یازده شاخص، عمده‌ترین گونه‌های تهدید را بررسی نموده‌اند. (58) نظریه‌پردازان غربی نیز دسته بندی‌های مختلفی ارائه داده‌اند. برای مثال، باری بوزان، تهدیدها را به تهدیدهای نظامی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و سیاسی تقسیم می‌کند. (59) رابرت ماندل، ابعاد اساسی تهدید و امنیت ملی را چهار بعد اصلی نظامی، اقتصادی، منابع/ محیطی و فرهنگی/ اجتماعی معرفی می‌کند. (60) برخی از صاحب نظران معتقدند تهدید و به کارگیری آن در حوزه امنیت ملی، تابع فرهنگ راهبردی و گفتمان‌های مختلف امنیتی است. (61) بنابراین در مکاتب و رهیافت‌های مختلف امنیتی، تهدید، نقش و جایگاه متفاوتی دارد. برای مثال در نظریه‌های واقع‌گرایی به ویژه نظریه «توازن تهدید» و «مکتب کپنهاگ»، تهدید، نقش محوری در امنیت ملی دارد، در حالی که در نظریه‌هایی مانند سازه انگاری و نظریه قدرت نرم، تهدید در حاشیه قرار داشته و مسائل دیگر اهمیت می‌یابد. از سوی دیگر، هدف‌ها، سطح، حوزه‌های تهدید و چگونگی اندازه‌گیری آن در رهیافت‌های امنیتی متفاوت است؛ (62) لکن از آنجا که تهدید، مقوله‌ای «زمینه‌وند» (63) به شمار می‌آید و شناخت مفهومی و مصداقی آن بدون توجه به ساخت اجتماعی جامعه مورد بحث اصولاً ممکن نیست، در این قسمت از پژوهش لازم می‌آید تا اسناد بالادستی حاکم بر جامعه ایران مورد بررسی و متناسب با موضوع «تهدید نرم» بازخوانی و تحلیل شود.
اسناد مرجعی که در این ارتباط لازم است مورد توجه قرار گیرند، عبارتند از: اندیشه و عمل رهبران جمهوری اسلامی ایران، قانونی اساسی و سند چشم‌انداز در افق 1404 که با توجه به کوتاهی مجال و جامعیت نظرات رهبر معظم انقلاب چارچوب نظری این تحقیق برای تبیین تهدیدات نرم ناشی از فعالیت‌های جریان‌های تکفیری سلفی‌گری در جهان اسلام بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در قالب نظریه امنیت نرم و براساس گفتمان ایجابی از امنیت و با تکیه بر آرا و اندیشه‌های مقام معظم رهبری ساخته شده است.

2-2-2. مقام معظم رهبری و تحلیل ماهیت شناسانه تهدیدات نرم

آنچه در تحلیل اندیشه مقام معظم رهبری در موضوع حاضر باید مورد توجه قرار گیرد، دستگاه معرفت شناخته‌ای است که به دلیل ماهیت فلسفی آن، جامع و فراگیر است و توان لازم برای تحلیل پدیده‌های مختلف سیاسی و اجتماعی در اختیار دارد. اصولاً دستگاه‌های معرفت شناختی فلسفی از این مزیت برخوردارند که مستند به اصول کلان وضع شده، به پیروان خود توان تحلیل ماهیت و شناخت مصادیق را می‌دهند. بر این اساس، مؤلفه‌ها و مصادیق تهدید نرم را از دید مقام معظم رهبری بررسی می‌کنیم:

الف. تضعیف راهبرد وحدت در جهان اسلام و بدبین کردن شیعه و سنی نسبت به هم

مطابق دیدگاه مقام معظم رهبری یکی از بزرگ‍ترین خطرات و مصادیق تهدیدات نرم از ناحیه جریان‌های تکفیری و سلفی، بدبین کردن شیعه و سنی نسبت به هم و تضعیف راهبرد وحدت در جهان اسلام می‌باشد. معظم له در این خصوص می‌فرمایند:
« مسئله وحدت... حفظ اتحاد؛ این جزو وظایف ماست. حضور نیروهای تکفیری که امروز متأسفانه در برخی از نقاط منطقه فعالند، خطر بزرگشان این نیست که بی گناه‌هان را می‌کشند، آن هم جنایت است، بزرگ است؛ اما خطر بزرگ این است که دو گروه شیعه و سنی را نسبت به هم بدبین می‌کنند؛ ... جلوی این بدبینی را باید بگیریم. نه از آن طرف شیعیان خیال کنند که یک گروه آن‌چنانی که با شیعه این جور رفتار می‌کند این جبهه اهل تسنن است که با این‌ها مقابله می‌کند، نه جبهه اهل سنت تحت تأثیر حرف‌های آن‌ها- آنچه آن‌ها راجع به شیعه می‌گویند و تهمت‌هایی که می‌زنند و آتش‌افروزی‌هایی که می‌کنند- قرار بگیرد. باید مراقب باشند؛ (64)
ایشان با دعوت مسلمانان به مقابله با هر عامل مخالفِ وحدت و ضدوحدت در جهان اسلام می‌فرمایند:
با ایجاد اختلافات، با جنگ‌های داخلی، با ترویج افراطی‌گری انحرافی به نام اسلام و به نام دین و شریعت؛ عده‌ای عامه مسلمانان را، اکثریت مسلمانان را تکفیر کنند. وجود این جریان‌های تکفیری که در دنیای اسلام به وجود آمدند، برای استکبار، برای دشمنان جهان اسلام یک مژده است... هم شیعه باید این را قبول کند، هم سنی باید قبول کند- ... وحدت به معنای تکیه بر مشترکات است...؛ میان مسلمانان، مشترکات بیش از موارد اختلافی است؛ روی مشترکات باید تکیه کنند... علمای دنیای اسلام مردم را از تشدید اختلافات فرقه‌ای و مذهبی برحذر بدارند. (65)
هم‌چنین ایشان با استعماری خواندن تکفیر و لعن در بین مسلمین می‌فرمایند:
این چیزی است که امروز استعمار می‌خواهد؛ برای این که ما با هم نباشیم... ببینید از جنگ و اختلاف چه مفاسدی به وجود می‌آید؛ ببینید در دنیای اسلام، تروریسم کور به بهانه اختلافات مذهبی، چه فجایعی به راه می‌اندازد؛ ببینید با این اختلافاتی که بین ما مسلمانان به وجود آوردند. رژیم صهیونیستی غاصب چه نفس راحتی می‌کشد. هر وقتی کشورهای اسلامی و ملت‌های اسلامی بخواهند به هم نزدیک شوند، یک توطئه‌ای درست می‌کنند، یک حادثه‌ای به وجود می‌آورند. امروز ... هر حنجره‌ای و زبانی که ملت‌های مسلمان را، مذاهب اسلامی را، طوایف گوناگون اسلامی را به دشمنی با یکدیگر تحریک کند و عصبیتها را علیه یکدیگر تحریک کند، ناطق من الشیطان است. (66)

ب. تسهیل نفوذ و دخالت بیگانگان در جهان اسلام و ابزار دست سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه قرار گرفتن

مطابق دیدگاه رهبر معظم انقلاب یکی از مهم‍‌ترین مصادیق تهدید نرم از ناحیه جریان‌های تکفیری، ابزار دست سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه قرار گرفتن این گروه‌ها می‌باشد. معظم له با افشای پشت پرده این جریان‌ها می‌فرمایند:
سرویس‌های جاسوسی امریکا و اسرائیل پشت سر این گروه‌های افراطی و تکفیری هستند، ولو عوامل و پیاده نظامشان هم خبری ندارند که پشت سر قضیه چیست؛ اما رؤسایشان می‌دانند. (67)
ایشان با مصیبت دانستن اقدامات تکفیری‌های خبیث در تخریب قبور ائمه (علیهم السلام) به بهانه شرک و کفر دانستن تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهرها‌‌ی نورانی صدر اسلام می‌فرمایند:
شرک این است که انسان بشود ابزار دست سیاست‌های اینتلیجنس انگلیس و سی. آی. ای آمریکا و با این اعمال، دل مسلمانان را غمدار کند، آزرده کند. این‌ها اطاعت و عبودیت و خاکساری در مقابل طواغیت زنده را شرک نمی‌دانند. احترام به بزرگان را شرک می‌دانند! (68)
ایشان با فریب خورده دانستن این جریان در خصوص برخورد نظام ج.ا.ا با این جریان می‌فرمایند:
امروز یک عده‌ای در بخش‌های مختلف دنیای اسلام به نام گروه‌های تکفیری و وهابی و سلفی، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش می‌کنند...؛ اما این‌ها دشمن‌های اصلی نیستند؛ ... دشمن اصلی، آن کسی است که این‌ها را تحریف می‌کند، آن کسی است که پول در اختیارشان می‌گذارد، آن کسی که وقتی انگیزه‌‌ی آن‌ها اندکی ضعیف شد، با وسایل گوناگون آن‌ها را انگیزه‌دار می‌کند؛ دشمن اصلی، آن کسی است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران می‌افشاند؛ این‌ها آن دست پنهانِ سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی است. لذا ما مکرر گفته‌ایم این گروه‌های بی عقلی را که به نام سَلَفی‌گری، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهوری اسلامی مقابله می‌کنند، دشمن اصلی نمی‌دانیم؛ ما شما را فریب خورده می‌دانیم؛ به این‌ها گفته‌ایم... تو اگر خطا می‌کنی، .. کمر به قتل برادر مسلمان خودت می‌بندی، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسی نمی‌دانیم که بایستی کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع می‌کنیم، هر کسی به ما حمله بکند؛ با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعی است؛ اما معتقدیم این‌ها دشمنان اصلی نیستند؛ فریب خورده هستند. دشمن اصلی آن دشمن پشت پرده است، آن دست نه چندان پنهانی است که از آستین سرویس‌های امنیتی بیرون می‌آید و گریبان مسلمانان را می‌گیرد و آن‌ها را به جان هم می‌اندازد. (69)

ج. به انحراف بردن بیداری اسلامی

از دیدگاه مقام معظم رهبری یکی از مصادیق تهدید نرم جریان‌های تکفیری، به انحراف بردن و تلاش برای نابودی بیداری اسلامی در جهان اسلام است. ایشان در دیدار جمعی از مردم قم در سالروز عید غدیر خم در این خصوص می‌فرمایند:
امروز بیداری اسلامی و حرکت به سمت دست‌یابی به ارزش‌های والای اسلامی، یک جان تازه‌ای گرفته است. در همه دنیای اسلام، ... بیداری اسلامی شروع شده است. آن‌ها [عوامل پشت پرده گروه‌های افراطی و تکفیری] هم از همین می‌ترسند؛ می‌خواهند همین را نابود کنند. (70)
هم‌چنین ایشان در بیاناتی در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی در این خصوص فرمودند:
امروز یکی از خطرناک‌ترین چیزهایی که نهضت بیداری اسلامی را تهدید می‌کند، اختلاف‌افکنی و تبدیل این نهضت‌ها به معارضه‌های خونین فرقه‌ای و مذهبی و قومی و ملّی است. این توطئه هم اکنون از سوی سرویس‌های جاسوسی غرب و صهیونیزم، با کمک دلارهای نفتی و سیاست‌مداران خود فروخته، از شرق آسیا تا شمال آفریقا و به ویژه در منطقه عربی، با جد و اهتمام دنبال می‌شود و پولی که می‌توانست در خدمت بهروزی خلق خدا باشد، خرج تهدید و تکفیر و ترور و بمب‌گذاری و ریختن خون مسلمانان و برافروختن آتش کینه‌های دراز مدت می‌گردد. (71)

د. ترویج سکولاریزم و بی‌دینی

یکی دیگر از تهدیدات نرمی که از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، ج.ا.ا و جهان اسلام را تهدید می‌نماید ترویج سکولاریزم و بی دینی ناشی از اقدامات جریان‌های تکفیری و سلفی در جهان اسلام است. در این خصوص ایشان می‌فرمایند:
دو الگوی «اسلام تکفیری» و «اسلام لائیک» از سوی غرب به شما پیشنهاد شده و خواهد شد تا الگوی «اسلام اصول‌گرای معتدل و عقلانی» در میان انقلاب‌های منطقه تقویت نشود... «سلفی‌گری» اگر به معنای اصول‌گرائی در کتاب و سنت و وفاداری به ارزش‌های اصیل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احیاء شریعت و نفی غربزدگی باشد، همگی سلفی باشید؛ و اگر به معنای تعصب و تحجر و خشونت میان ادیان یا مذاهب اسلامی ترجمه شود، با نوگرایی و سماحت و عقلانیت - که ارکان تفکر و تمدن اسلامی‌اند- سازگار نخواهد بود و خود باعث ترویج سکولاریزم و بی دینی خواهد شد... به اسلامی که رژیم صهیونیستی را تحمل می‌کند، ولی با مذاهب اسلامی دیگر بی رحمانه مواجه می‌شود، دست آشتی به سوی آمریکا و ناتو دراز می‌کند، ولی در داخل به جنگ‌های قبیله‌ای و مذهبی دامن می‌زند... اعتماد نکنید. (72)

هـ. به حاشیه راندن تفکر مقاومت و جهاد در برابر استکبار و رژیم صهیونیستی و ایجاد جنگ درون تمدن اسلامی

رهبر معظم انقلاب یکی از تهدیدات جریان‌های سلفی و تکفیری در جهان اسلام را به حاشیه راندن تفکر مقاومت و جهاد در برابر استکبار و رژیم صهیونیستی و ایجاد جنگ درون تمدن اسلامی دانسته و می‌فرمایند:
از سوی دیگر دشمنان اسلام و امپراتوران کفر و نفاق به رهبری امریکا و اسرائیل می‌خواهند معادله جهاد و مقاومت را تبدیل به طرح تکفیر و ترور فرزندان اسلام نموده و در یک کلام، جنگ شیعه- سنی را به مثابه دل مشغولی ملت‌های مسلمان بر جهان اسلام تحمیل کنند و به خیال خود از این راه بر تمامی مقدرات مادی و معنوی جهان اسلام مسلط شوند. (73)
معظم له در بیانات مهم خود در دیدار با مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی فرمودند:
در همین شرایط است که همه تلاش‌های دشمن متوجه این می‌شود که امت اسلامی را از یاد فلسطین غافل کند. چه جور؟ با ایجاد اختلافات، با جنگ‌های داخلی، با ترویج افراط‌گری انحرافی به نام اسلام و به نام دین و شریعت؛ عده‌ای عامه‌ی مسلمانان را، اکثریت مسلمانان را تکفیر کنند. وجود این جریان‌های تکفیری که در دنیای اسلام به وجود آمدند، برای استکبار، برای دشمنان جهان اسلام یک مژده است. این‌ها هستند که به جای توجه به واقعیت خبیث رژیم صهیونیستی، توجه‌ها را به جای دیگری معطوف می‌کنند. (74)
ایشان در بیانات دیگری در این خصوص می‌فرمایند: «[دشمنان اسلام] خوب فهمیدند که اگر در دنیای اسلام مذاهب اسلامی گریبان یکدیگر را بگیرند و کشمکش با همدیگر را شروع کنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد کشید؛ ... لذا از یک طرف گروه‌های تکفیری را به راه می‌اندازند که نه فقط شیعه را تکفیر کنند، بلکه بسیاری از فرق اهل سنت را هم تکفیر کنند؛ از آن طرف هم یک عده مزدور را به راه بیندازند که برای این آتش هیمه فراهم کنند.» (75)

ح. زشت نشان دادن چهره اسلام و ایجاد اسلام هراسی

از دیدگاه مقام معظم رهبری یکی از مصادیق تهدید نرم جریان‌های تکفیری، ایجاد اسلام هراسی در جهان و نشان دادن چهره‌ای زشت از اسلام است. در این خصوص ایشان می‌فرمایند:
جنگ گروهی مسلمان با گروهی دیگر... هم مسلمان‌ها را به جان هم می‌اندازند. هم با بزرگ‌نمایی دستگاه‌های تبلیغاتی دشمن، اسلام را در چشم افکار عمومی دنیا زشت جلوه می‌دهند؛ وقتی تلویزیون‌ها یک آدمی را نشان می‌دهند که به نام اسلام، جگر یک انسانی را دارد می‌جود و می‌خورد، درباره اسلام چه فکر می‌کنند؟ دشمنان اسلام برنامه ریزی کردند. (76)

ط. حمله به اعتقادات و باورهای مسلمانان

مطابق دیدگاه رهبر معظم انقلاب یکی دیگر از مصادیق تهدید نرم از ناحیه جریان‌های تکفیری حمله به اعتقادات و باورهای مسلمانان می‌باشد. معظم له در این رابطه می‌فرمایند:
امروز این جماعت وهابی و سلفی، شیعه را کافر می‌داند؛ سنی محب اهل بیت را هم کافر می‌داند؛ سنیِ پیرو طریقه‌های عرفانی و قادری را هم کافر می‌داند!... چرا؟ چون به مرقد حسین بن علی در قاهره احترام می‌گذارند و مسجد رأس الحسین را مورد تقدیس قرار می‌دهند؛ به این جهت این‌ها کافرند! (77)
ایشان در بیانات دیگری در این خصوص می‌فرمایند:
...تلخی دیگری که وجود دارد، این است که در میان مجموعه مسلمانان و امت اسلامی کسانی پیدا شوند که با افکار پلید و متحجر و عقب مانده و خرافی خود، تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهره‌های نورانی صدر اسلام را شرک بدانند، کفر بدانند؛ واقعاً این مصیبتی است. این‌ها همان کسانی هستند که گذشتگانشان قبور ائمه (علیهم السلام) را در بقیع ویران کردند..، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران می‌کردند. با خاک یکسان می‌کردند. ببینید چه فکر باطلی، چه روحیه پلیدی، چه انسان‌های بداندیشی، احترام به بزرگان را این جوری بخواهند نقض کنند و هتک کنند این را جزو وظایف دینی بشمرند! (78)

3- سلفی‌گری تکفیری در جهان اسلام

1-3. تبار شناسی

اگرچه پیشینه‌‌ی تکفیر در جهان اسلام، به صدر اسلام می‌گردد که در واقعه جنگ‌های «ردّه» دستگاه حکومت معارضانِ خود را کافر و خارج از دین خواند (79) و پس از خوارج، بیشتر و پیش‌تر از دیگران این حربه را به صحنه سیاست کشاندند و هر موضع مخالف را گناه بزرگ و مرتکب آن را کافر می‌دانستند و سالیان متمادی مسلمانان به دلایل تفاوت دیدگاه درباره موضوعاتی مانند: ارتکاب گناه بزرگ، دشنام به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و صحابه، تأویل نصوص، مخلوق بودن قرآن، رابطه صفات و ذات خداوند، رؤیت خداوند، عصمت پیامبران، و بدعت یکدیگر را تکفیر نمودند لکن ظهور تقی الدین ابن تیمیه (1262-1328) را می‌توان نقطه عطفی در شکل‌گیری جریان‌های سلفی و به تبع آن جریان‌های سلفی تکفیری دانست. وی محوری‌‍‌‌ترین چهره فکری سلفیه و بنیادگرایی در جهان اسلام به شمار می‌آید. ابن تیمیه هم قلمی پر نویس داشت و هم فعال اجتماعی بود. در خصوص تألیف، وی انبوهی از آثار تألیف کرد که نه تنها در راستای دفاع از موضع سلفیه بود، بلکه بسط و تدوین آن نیز بود و به مناسبت‌های مختلف ردیه‌هایی بر مذاهب مخالف نگاشت. آثار او در آنِ واحد، در چندین جبهه می‌جنگیدند؛ منهاج السنه را در رد بر معتزله و امامیه و رویکردهای فلسفی و باطنی نوشت. (80) رساله‌هایی چون الرسالة الحمویه را در رد اشاعره نوشت. (81) و نوشته‌هایی در ردّ بر طوایف صوفیه چون رفاعیه و هواداران ابن عربی داشت. (82)
ابن تیمیه با بسیاری از رجال عصر خود که مذاهب شافعی و مالکی و حنفی داشتند، درگیر شد و بارها کارش به دادگاه و زندان کشید (83) به همین دلیل، از سوی بزرگان حنفی و شافعی نیز مورد طعن واقع شد. (84) وی در آثارش به طور مکرر باورهایی را به مذهب سلف نسبت می‌داد، (85) و تصریح می‌کرد که مقصود از سلفیه، همان مذهب اصحاب حدیث است که در آن زمان مدت‌ها بود روی به نسخ نهاده بود و آنان به دنبال احیای آن بودند. (86) حتی برخی از هواداران افکار او بعدها با تکیه بر آثار او چنین برآورد کردند که مقصود ابن تیمیه از سلفی بودن، آن بود که به مذهب معینی عمل نمی‌کرد و به دنبال «نصرت سنت محض و طریقه سلفیه بود». (87) ابن تیمیه با توسعه مفهوم عبادت، بسیاری از عقاید و اعمال مسلمین علی الخصوص احترام به قبور را از مصادیق شرک دانست و فاعلان آن را از مسلمانی خارج و آنان را متهم به کفر و شرک کرد.
اصول مهم و تأثیرات چشم‌گیر وی در حد بحث حاضر عبارت‌اند از: (88)
* تربیت شاگردانی چون «ابن قیم الجوزی» که از ارکان وهابیت و سلفیه به شمار می‌آیند.
* تأکید بر حجیت ظاهر قرآن و حدیث که متعاقباً به اصلی محوری در جریان سلفی‌گری تبدیل می‌شود.
* پذیرش اصل پیوند دین و سیاست و ضرورت تأسیس حکومت، البته در قالب واحدهای خودمختاری که به یک کل واحد وابستگی دارند.
* پذیرش اصل غلبه و شکل‌گیری حکومت از طریق زور.
* اصل شوکت و ضرورت توانمندسازی مسلمانان در مقابل مرتدان و مشرکان که بایستی با زور و برخورد قاطع با آنان روبه رو شد.
او در کتاب سیاست شرعی در اصلاح راعی و رعیت به دو وجه داخلی و خارجی کاربرد زور مشروع توجه نموده است: در حوزه داخلی، آن را در ذیل « امر به معروف و نهی از منکر» و به عنوان ابزاری برای اعمال حدود و تعزیرات مطرح نموده که نتیجه اِعمال آن وادار ساختن مردم به عبادت است؛ در حوزه خارجی، آن را در ذیل عنوان «جهاد» آورده که دلالت بر «قتل کفار» دارد. این گزاره که: «هر کس دعوت دریافت کرد و نپذیرفت، واجب القتل است؛ خاستگاه افراط‌گرایی و بنیادگرایی منفی‌ای است که او مستند به ظاهر آیات، آن را تأیید می‌کند». (89)
در همین خصصو اعتبار بخشی ویژه به جهاد، نکته دومی است که ابن تیمیه بر آن تأکید دارد و از این طریق «قتل کفار» را به اولویت نسخت رسالت اسلامی بدل می‌سازد. (90) او سپس دایره اجبارگرایی را توسعه داده، و اهل کتاب و مجوس را نیز مشمول آن می‌داند، مگر آن که به جزیه رضایت دهند. (91) نتیجه آن که می‌توان ادعا نمود: تفکر سلفی و تصلب رفتاری، با آرای ابن تیمیه مطرح شده و در ادامه رشد و بالندگی یافته و طیف متنوعی از بنیادگرایی را به نوبه‌‌ی خود در این حوزه پدید آورده است. (92)
غائله ابن تیمیه با مرگ او فروکش نکرد و شاگرد معروف او « ابن القیم الجوزیه» راه او را ادامه داد. او در سال 691ه .ق متولد شد و در سال 712ه.ق با ابن تیمیه ارتباط پیدا کرد و ملازم مجلس او شد و سعی کرد تا افکار و عقاید استادش را در قالب برهان و استدلال درآورد. (93 )ولی چندان نتیجه نگرفت. آثار او که سامان یافته از ابن تیمیه است، حرکتی مهم در راستای تنظیم و مدون ساختن اندیشه سلفی بود، آثاری چون اعلام الموقعین که نوشته‌ای از سنخ اصول فقه در راستای بازسازی اجتهادی فقه بود، الطرق الحکمیه که نوشته‌ای بنیادی برای بازنگری در سیاست شرعی بود و طریق الهجرتین که هدف آن پیشنهاد یک سلوک زاهدانه مبتنی بر آموزه سلف به عنوان جایگزینی برای سلوک صوفیانه بود. در عرصه‌‌ی اجتماعی نیز وی در مسیر مخالف با برخی رسوم جاری در عصر خود، با برخوردهای سخت مواجه شد و به زندان افتاد. (94) ابن قیم در سال 751 ه.ق درگذشت و با مرگ او، مکتب استادش به دست فراموشی سپرده شد.

2-3. جریان شناسی سلفی‌گری از منظر هویتی

هرگونه تقسیم بندی، ارتباط نزدیکی با نوع هدف محقق از تقسیم بندی دارد. این که محقق به چه منظوری و با چه هدفی به طبقه بندی روی می‌آورد، می‌تواند گونه شناسی‌های مختلفی را موجب شود. از آن جا که جریان‌های تکفیری از دل سلفی‌گری بیرون آمده اند، بنابراین شناخت جریان‌های تکفیری بدون شناخت سلفیه امکان پذیر نیست، به همین جهت در این قسمت پژوهش به صورت اجمالی به جریان شناسی سلفیت در جهان اسلام می‌پردازیم.
در این پژوهش بر پایه بررسی‌ها و مطالعات صورت گرفته، سلفیه در جهان اسلام را ابتدا براساس نوع نگاه و رویکردی که نسبت به شیع به عنوان «دگر» خود، می‌توان به دو جریان:
-سلفیت قائل به تقابل با تشیع؛
- سلفیت قائل به تعامل با تشیع تقسیم نمود.
دسته اول دو رویکرد عمده تکفیر و مشرک دانستن تشیع را در دستور کار داشته و دسته دوم تشیع را جزء مذاهب اسلامی لکن منحرف می‌داند. البته باید دانست که این نگاه‌ها مربوط به زمان شکل‌گیری این جریان‌ها بوده و در حال حاضر در هر کدام از جریان‌ها گروه‌های جدیدی با نگاه متفاوت از جریان اصلی پدید آمده‌اند. وجه عملی رویکردهای فوق نیز دارای طیفی از اقدامات تقریبی و تبلیغی تا اقدامات رادیکال و ارهابی در مواجهه با تشیع می‌باشد که در ادامه به آن پرداخته می‌شود.

1-2-3. سلفیت قائل به تقابل با تشیع

الف. سلفیه وهابی (سلفیه قائل به کافر بودن تشیع)

افراطی‌‍‌‌ترین گروه سلفیه، وهابیان هستند. آیین وهابیت (95)، به ظاهر زاییده اندیشه‌های «محمد بن عبدالوهاب» (1206-1115هـ ) نجدی است؛ (96) ولی ریشه‌های آن مربوط به «احمد بن تیمیه حرانی » (متوفای 728 هـ) است و نگاشته‌های او بنیادهای اعتقادی وهابیان را تشکیل می‌دهد. محمد بن عبدالوهاب عمل به سیره سلف و مراجعه مستقیم به کتاب و سنت را شعار قرار داد و خواستار پاک سازی تعالیم دینی از افزوده‌های مذاهب گوناگون اسلامی شد. موضوعاتی چون مبارزه با تقلید و مذهب‌گرایی، درگیری با دو جریان مذهبی امامیه و صوفیه و بدعت خواندن برخی از باورها و سنت‌های آنان از ویژگی‌های حرکت وهابی است. ابن عبدالوهاب با تصویری که از توحید ارائه می‌داد، بسیاری از مسلمانان از مذاهب گوناگون و در پیشاپیش همه، امامیه را در معرض انتساب به شرک و تکفیر قرار می‌داد. (97)
وی در رساله نواقض الاسلام، ده چیز را ناقض اسلام دانسته و به کفر مرتکب آن فتوا داده است: یکم: شرک در عبادت خدا، مانند ذبح نمودن برای غیر خداوند که به عقیده او بسیاری از مسلمانان مشمول آن هستند! و حال آن که تمام مسلمانان نذر را مخصوص خدا می‌دانند و ثواب آن را به اولیای الهی هدیه می‌کنند. دوم: کسی که میان خود و خداوند واسطه‌ای قرار دهد و آن واسطه را بخواند و از وی طلب شفاعت نماید، به اجماع علمای کافر است! البته معلوم نیست که مراد محمد بن عبدالوهاب از اجماع یاد شده، اتفاق نظر فقهای اسلامی است یا فقط خودش منظور است! چرا که تکفیر مسلمانان به خاطر شفاعت از اولیای الهی، به هیچ‌وجه مورد اتفاق و اجماع فقهای اسلام نیست، بلکه قول به عدم تکفیر و جواز آن، صدها برابر شهرت بیشتر از نظر محمد بن عبدالوهاب دارد. سوم: کسی که مشرکان را تکفیر نکند یا در کفر آنان تردید نماید یا عقیده آن‌ها را درست بپندارد، کافر است! بنابراین، به عنوان نمونه کسی که در کفر توسل کنندگان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تردید داشته باشد، خودش هم کافر خواهد بود!... هشتم: کمک به مشرکان و یاری رساندن آنان علیه مسلمانان کفر است. البته ظاهراً منظور محمد بن عبدالوهاب از مشرکان، مسلمانان غیروهابی و به ویژه صوفیان و شیعیان است که به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) توسل می‌کنند!... او در همه این موارد تنها به مسلمانان نظر داشته است!
وهابیت هر چند زادگاه و بستری عربستانی دارد، اما امروز در اقصی نقاط جهان، شاخه‌های متعددی یافته است. در حال حاضر وهابیت جدید را می‌توان به سه شاخه حکومتی (سنتی- درباری)، میانه رو (تبلیغی) و ارهابی تقسیم کرد.

اول. وهابیت حکومتی (سنتی- درباری):

وهابیون سنتی در واقع همزاد و شریک حکومت هستند. (98) آنان همان وهابیت مرسوم تاریخی هستند که از زمان محمد بن عبدالوهاب آغاز شد و زمینه شکل‌گیری سایر شاخه‌های وهابی را فراهم کرد. عقاید تند این دسته از وهابی‌ها در عربستان سعودی و تا حد کمتری در برخی کشورهای حوزه خلیج فارس، همچنان جایگاه دارد. یکی از پایگاه‌های اصلی این بخش از وهابیت در سازمان امر به معروف و نهی از منکر کشور عربستان است. (99) وهابیت سنتی مجموعه‌ای علمای مختلف محافظه‌کار (مانند علمای عضو هیئت کبارالعلما و یا شخصیت‌هایی چون محمد الشقره، عبدالله الغفاری، فیصل نور، ناصر القفازی، بن باز و ... ) هستند. ایشان دارای مسئولیت‌های مختلف مذهبی و فرهنگی در عربستان سعودی هستند و دانشگاه‌ها، مؤسسات خیریه، هیئت علمای بزرگ، سازمان جهان اسلام، انتشارات، جراید و سایت‌های متعددی را در داخل و خارج از شبه جزیره هدایت می‌کنند. (100)

دوم. وهابیت میانه‌رو (تبلیغی):

وهابیت میانه‌رو به دنبال آن است تا وهابیت را در بستری معقول‌تر و به روزتر بسط دهد و در برابر افراطی‌گری وهابیت حکومتی و ارهابی رویکرد جدیدی را طرح کند. آنان شخصیت‌های منفردی هستند که به مرور زمان همگرایی یافتند و دارای گرایش‌های مختلف انتقادی اما ملایم در مقایسه با وهابیت حکومتی و ارهابی هستند. این دسته از سلفی‌ها با تمدن اسلامی، علوم انسانی و علوم جدید تا حدی آشنا هستند و در تلاش‌اند به نحوی بین اعتقادات وهابیت و مظاهر جدید تمدن غرب، آشتی برقرار سازند. این جریان در حال حاضر انبوهی از پایگاه‌های اطلاع رسانی الکترونیک و نشریات مختلف را در اختیار دارد و بدین وسیله در تلاش برای تقویت وهابیت است. وهابی‌های تبلیغی بهترین تشکیلات برای ترمیم چهره وهابیت در جهان امروز به شمار می‌روند. برخی شخصیت‌های میانه‌رو وهابی مانند «سلمان العوده» بیشتر به گفت و گو و اجتناب از توهین آشکار پای بند هستند.

سوم. وهابیت ارهابی- افراطی:

وهابیت ارهابی، آن دسته از سلفی‌های افراطی هستند که براساس آموزه‌های سنتی وهابیت و نیز تفسیری خاص از گرایش‌های سلفی مصری، پذیرش همه انحای حکومت و حاکم را در جامعه مسلمانان نمی‌پذیرند و برای رهایی جامعه اسلامی، جهاد علیه حکومت‌های فاسد را لازم می‌دانند؛ که جریان خود به دو گروه وهابیت تکفیری و جهادی قابل تقسیم است:

یک. وهابیت جهادی:

وهابیت جهادی اعتقادات پایه وهابیت را اجمالاً می‌پذیرد ولی با تأثیرپذیری زیاد از جریان‌های جهادی منتسب به اخوان المسلمین مصر آن را با دیدگاه‌های آرمان‌گرایانه سایر سلفی‌ها مانند دیدگاه‌های جهادی سید قطب پیوند می‌زند. اولویت مبارزه در این جریان یهودیان و صلیبیون و پس از آن شیعیان می‌باشند. از سازمان القاعده جهانی می‌توان به عنوان مهم‌‍‌‌ترین گروه جهادی نام برد.

دو. وهابیت تکفیری:

مهم‌‌ترین نوع سلفی‌گری تکفیری (تکفیر مسلمانان) وهابیت است. همه جنگ‌های وهابیان با مسلمانان بوده است. «بر هر شهری که با قهر و غلبه دست می‌یافتند، خون مردم را مباح می‌دانستند. اگر می‌توانستند آن را جزو متصرفات و املاک خود قرار می‌دادند و در غیر این صورت به غنایمی که دست آورده بودند، اکتفا می‌کردند.» (101) وهابیان نه تنها به جرم اعتقاد شیعیان به زیارت، بسیاری از زائران را در کنار مرقد امام حسین (علیه السلام) در کربلا سر بریدند بلکه در شهرهای نجد و حجاز و سوریه که مردم از اهل سنت بودند نیز به جنایات فجیعی دست زدند.
البته وهابیت تکفیری فقط مربوط به گذشته نیست، امروز نیز شیعه و اهل سنت در نگاه وهابیان معاصر کافر شمرده می‌شوند. امروزه وهابیت تکفیری عملاً به عنوان حامی اصلی و پشتیبان بسیاری از گروه‌های تکفیری در جهان اسلام محسوب می‌گردد. از گروه‌هایی مانند داعش، انصارالسنه، جیش الاسلام، توحید و جهاد کردستان و ... می‌توان به عنوان گروه‌های وهابی و تکفیری ارهابی نام برد.

ب. دیوبندیه شبه قاره (سلفیه قائل به خرافی بودن تشیع)

در سال 1857م/1273 ق قیام مسلمانان هند علیه انگلستان به شدت سرکوب شد و باعث ایجاد گرایش‌های متفاوتی در بین مسلمانان هند گردید. یکی از این گرایش‌ها، بازگشت به اسلام بود، یعنی عده‌ای قائل شدند که بدبختی ما و حضور کافران در هند و تسلط آن‌ها بر مسلمانان، به خاطر عدم توجه صحیح به اسلام است. بنابراین بهترین راه، بازگشت به اسلام است. این تفکر بعدها به نام «دیوبندیه» شناخته شد، که به وسیله «مولانا محمد قاسم نانوتوی» راه‌اندازی گردید. بنیان‌گذاران دیوبند عموماً تحت تأثیر شاه ولی الله دهلوی بودند. شاه ولی الله که هم عصر محمد بن عبدالوهاب بوده است. (102) برخی از دروس دینی را در مدینه نزد ابوطاهر محمد ابن ابراهیم، شارح افکار و اندیشه‌های ابن تیمیه آموخت.
گسترش فعالیت‌های آموزشی دیوبندیان زمینه را برای شکل‌گیری جریان‌های گوناگونی با رویکردهای متفاوت از میان فارغ التحصیلان آن فراهم ساخت. به طور کلی جریان‌های دیوبندیه در قالب سه جریان و رویکرد اصلی زیر قالب رده‌بندی‌اند:

اول. سلفیه ارهابی- افراطی:

سلفیه هند به خصوص با شیعه با خصومت رفتار می‌کنند. علت این امر، تفکرات ضد شیعی خانواده شاه ولی الله دهلوی است؛ شاه ولی الله کتابی به نام ازالة الخفاء در نقد شیعه نوشت و شاه عبدالعزیز دهلوی نیز کتاب تحفه اثنی عشریه را با تندی تمام در نقد شیعه تألیف کرد. این دو کتاب اثر عمیقی در تندروی اهل سنت سلفی حنفی شبه قاره هند نسبت به شیعیان داشته‌اند. طالبان (103) هم که از دل دیوبندیه بیرون آمدند، ریختن خون شیعه را جایز می‌دانستند؛ زیرا در نزد آنان شیعه کافر و ریختن خون آن جایز است. (104)
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران دشمنان ج.ا.ا برای مهار آن دست به دامن جریان‌های ضد شیعی مختلف از جمله سلفیان شبه قاره شدند. در اثر فعالیت این طیف اختلاف میان شیعیان و اهل سنت چنان تشدید شد که حتی گفته شده است جریان تندروهای سلفی و دیوبندی در پاکستان پیش از گشودن پروژه مقابله با غرب مسیحی علیه تشیع در پاکستان جبهه گشود. (105)
از سپاه صحابه، لشکر جهنگوی، طالبان پاکستان و غیره می‌توان به عنوان گروه‌های تکفیری این جریان نام برد.

دو. سلفیه میانه‌رو (تبلیغی):

«الدعوه و التبلیغ»، «جماعت التبلیغ» یا به زبان اردو «تبلیغی جماعت» سازمانی است که از دل مدارس دیوبند بیرون آمد. (106) این جریان که از پرنفوذترین و فراگیرترین جنبش‌های اسلامی معاصر است توسط شیخ محمد الیاس کاندهلوی (متولد 1303 ق) از فارغ التحصیلات دیوبند پایه‌گذاری شد. (107) این جنبش به منظور تبلیغ اسلام، از منطقه‌ای به نام «میوات» در نزدیکی دهلی کار خود را آغاز و به تدریج در سراسر هند و بعدها شبه قاره و حتی سایر کشورها گسترش یافت، به گونه‌ای که امروزه در جهان شناخته شده است. (108) هدف اصلی این جریان حفاظت از هویت اسلامی و محافظت از نظام اخلاقی بر ضد انحراف و بدعت‌هاست. محتوای تبلیغ آن عبارت است از: اصول شش‌گانه دعوت (ایمان، نماز، علم، ذکر، اکرام مسلمان، خلوص نیت و تفریغ وقت)؛ اصول دوازده‌گانه در حین تبلیغ (دعوت، عبادت، تعلیم، خدمت و ...)؛ منابع علمی جماعت تبلیغ (کتاب فضایل الاعمال مولانا ذکریا یا کاندهلوی که شامل نه بخش می‌باشد: حکایت صحابه، فضایل ذکر، فضایل نماز، فضایل تبلیغ، فضایل قرآن و ..)

سه. سلفیه تقریبی- جهادی:

یکی از جریان‌های برآمده از دل مکتب دیوبند حرکتی است که ابوالاعلی مودودی آن را پایه‌گذاری نمود. سید ابوالاعلی مودودی (1979-1903م./1282-1358ش) از متفکران و دانشمندان بلند آوازه معاصر جهان اسلام بود که اندیشه و آثار وی محک اسلام گرایان در مبارزه علیه ناسیونالیسم، نفوذ غرب، رهبران کشورهای اسلامی امروزی و تحجرگرایی مذهبی و رهبانیت می‌باشد. مودودی در اندیشه و عمل مبانی حکومت‌های اسلامی امروزی را که بر مبنای حکوت‌های غربی با نوعی گرایش ناسیونالیستی شکل گرفته بودند، به چالش کشاند. به همین جهت رهبران کشورهای اسلامی که به نظر او غرب زده بودند را مورد نقد قرار داد؛ و چون هیچ یک از حکومت‌های کشورهای اسلامی امروزی را حکومت اسلامی واقعی نمی‌دانست؛ تلاش خود را برای تشکیل حکومت اسلامی آغاز کرد. او در ابتدا در سال 1398م.-1357ق. مؤسسه دارالسلام و سپس در سال 1941م.-1360ق. جماعت اسلامی را برای این کار تأسیس کرد و به حق تأثیر فراوانی در این راه بر پاکستان گذاشت. ابوالاعلی مودودی با نگاهی نو به مسائل دینی و مذهبی و با شکستن مرزهای باورهای جزمی سلفی و ارائه برداشت‌های نو و متفاوت، برخی از باورهای سلفیه را به نقد کشیده و از بنیان‌گذاران جریان نوسلفیه به شمار می‌آید. وی «جاهلیت» را از دوره‌ی پیش از بعثت به یک فرهنگ فرازمانی تعریف کرد و ویژگی‌های آن را مطرح ساخت. مودودی با ارائه‌‌ی الگوی «تئودمکراسی» و مطرح کردن نظریه‌‌ی «جواز خروج بر حاکم ظالم» و هم‌‌چنین با ارائه‌‌ی تفسیری متعادل از تئوری «عدالت صحابه»، و نیز با به رسمیت شناختن «مذاهب اربعه و مذهب جعفری» و «وحدت اسلامی»، بنیادهای نظری این جریان را تبیین کرد.

2-2-3. سلفیه تقریبی اخوان المسلمین

شاید اولین جرقه‌های تفکر سلفی ابن تیمیه‌ای را در مصر بتوان در سخنان سید محمد رشید رضا (1937م) جست‌و‌جو کرد. رشید رضا شاگرد محمد عبده بود و در ابتدا روش اصلاحی آن را پذیرفت، اما در دوران اقامت رشید رضا در مصر دو تن از نوادگان محمد بن عبدالوهاب به مصر آمده و شروع به انتشار آثار محمد بن عبدالوهاب نمودند. رشید رضا تحت تأثیر افکار آنان با ابن تیمیه آشنا و عقاید وی را پذیرفت. وی در مجله المنار به تبلیغ این اندیشه می‌پرداخت و پس از پذیرش تفکرات سلفیه، آثار محمد بن عبدالوهاب را به عنوان مجموعة التوحید به چاپ رسانید و خود نیز آثاری همچون الوهابیة و الحجاز تألیف کرد. رشید رضا می‌گفت که به خاطر خدا ربع قرن از وهابیت دفاع می‌کند و عبدالعزیز پادشاه عربستان را خلیفه عادل می‌داند.
بعد از رشید رضا گسترش تفکر سلفیه در مصر مدیون اخوان المسلمین است که پیرو معتدل تفکرات سلفیه‌اند. اخوان در 1928 توسط حسن البناء در اسکندریه تأسیس شد. شخص حسن البناء دارای گرایش صوفیانه بود که بازتاب آن در نوشته‌هایش، به خصوص المناجاه دیده می‌شد. (109) و از همین جا، جدایی آبشخور افکار او از وهابیت آشکار است بنا خود در تصویری کلی که از دعوتش به دست داده، آن را «دعوتی سلفی، طریقتی سنی، حقیقتی صوفیانه و ساختاری سیاسی ...» دانسته است. (110) اخوان المسلمین برنامه اصلاحی خود را در جامعه اسلامی با الهام از آموزه‌های دینی بر سه اصل بنیان نهادند: جامعیت اسلام در تمام شئون زندگی؛ 2- تأکید بر قرآن و احادیث نبوی به عنوان منبع اصلی اندیشه‌های اسلامی؛ 3- قابل اجرا بودن احکام و مقررات اسلامی در همه زمان‌ها و مکان‌ها.
حسن البنا خود را تلفیقی از سید جمال، عبده و رشید رضا می‌داند. آن چه در روایت بنّا در خور توجه می‌نماید، نقد «خشونت» و نفی ضرورت کاربرد آن برای تحقق آرمان‌های دینی است که به گمان وی کاربرد زور را بسیار تحدید و تابع شرایط خاص می‌سازد. مطابق نگرش بنّا، قدرت سه چهره اصلی دارد:
قدرت ناشی از ایمان و عقیده (که می‌توان از آن به قدرت دین تعبیر کرد)؛
قدرت ناشی از همبستگی و وحدت (که می‌توان از آن به قدرت نرم تعبیر کرد)؛
قدرت ناشی از سلاح و زور (که می‌توان از آن به قدرت سخت تعبیر کرد)؛
به گمان بنّا در میان این سه‌گونه قدرت، اولویت با قدرت دین، سپس قدرت نرم و در نهایت قدرت سخت است؛ و از این حیث او تصویری متمایز از سلفی‌گری را ترسیم می‌نماید که بر اصالت خشونت استوار نیست. در مقابل، او سیاست‌های اصلاحی و تدریجی را برای بازگشت به اصول اولیه، پیشنهاد داده که طیفی از فعالیت‌های سیاسی و غیرخشونت آمیز را شامل می‌شود. اخوان ضمن مسلمان دانستن شیعیان در عین انحراف آنان، قائل به تقریب بین مذاهب اسلامی جهت مقابله با استعمار و استکبار می‌باشد.

الف. سلفیه معتدل: اخوان المسلمین نوین

این جریان در حقیقت ادامه دهنده راه حسن البنا با رویکرد اعتدالی است و از ویژگی‌های آن می‌توان به: قائل بودن به تقریب مذاهب اسلامی، پرهیز از تکفیر سایر مذاهب و افراطی‌گری، دشمنی با استعمار و استکبار و کفر جهانی و مبارزه با جهل و فساد با موعظه و منطق نه با جنگ و درگیری داخلی اشاره نمود. از شخصیت‌هایی مانند عمر تلمسانی، حامد ابونصر، محمد مهدی عاکف و ... می‌توان به عنوان پیش‌گامان این جریان نام برد.

ب. سلفیه ارهابی- افراطی

از دل تفکرات اعتدالی و تقریبی اخوان المسلمین، گرایش افراطی هجرت و جهاد سید قطب بیرون آمد. سید قطب رهبر معنوی اخوان المسلمین، در زندان تندرو شد و حلقه ارتباطی میان اخوان المسلمین و گرایش‌های افراطی گردید. در واقع، سید قطب به عنوان یک ایدئولوگ مبارز، رهبری تبدیل سلفی‌گری اعتدالی اخوان المسلمین به افراط‌گرایی دهه‌‌ی 1970 را به عهده داشت. شاخه‌های اصلی به وجود آمده از جنبش اخوان از قرار ذیل است: جماعت المسلمین (التکفیر و الهجره)، جماعات الاسلامیه، سازمان آزادی بخش اسلامی، جماعت الجهاد، سازمان «شباب محمد» یا «آکادمی ارتش».

4- یافته‌های تحقیق

به منظور رسیدن به اهداف این تحقیق، به کمک پرسش سؤال‌های مربوطه از خبرگان و مسئولان ذی ربط به جمع‌آوری اطلاعات و تعیین عوامل کلیدی داخلی و خارجی پرداخته شد. با تحلیل جواب‌ها و شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها، ابتدا ماتریس ارزیابی عوامل داخلی IFE و ماتریس ارزیابی عوامل خارج EFE تشکیل شد و به کمک نتایج حاصل از این ماتریس‌ها و تشکیل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی به تجزیه و تحلیل وضعیت جهان اسلام پرداخته شده است در گام بعد نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای شناسایی شده را وارد ماتریس SWOT کرده و استراتژی‌های ترکیبی استخراج می‌شود.
جدول شماره 1: ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE)

عوامل داخلی   

ردیف

قوت‌ها

وزن عامل

ضریب اهمیت

نمره موزون

1

نقش والای ولایت فقیه و مرجعیت دینی در افزایش انسجام جوامع شیعی

0،052781

4

0،211124

2

توان ج.ا.ا در ساماندهی عناصر نهضتی در جهان اسلام

0,052213

4

0،208852

3

نفوذ معنوی انقلاب اسلامی در بین جنبش‌های آزادی بخش و توان تاثیرگذاری بر آن‌ها از طریق گفتمان انقلاب اسلامی (صدور انقلاب)

0،045971

4

0,183884

4

پشتوانه عمیق اعتقادی و غنی تشیع به عنوان فرهنگ اصیل انقلاب اسلامی

0,045403

4

0،181612

5

پیشرفت ج.ا.ا در عرصه‌های مختلف علمی و فناوری و الگو شدن برای سایر کشورهای اسلامی

0،045971

3

0،137913

6

مرکزیت و پرچمداری نظام ج.ا.ا در حوزه استکبار ستیزی

0،045971

3

0،137913

7

بهره‌مندی از ج.ا.ا از نیروهای نظامی و امنیتی مقتدر و کارآمد

0،045971

4

0،183884

8

محکوم نمودن جریان‌های افراطی و فرقه گرا توسط بزرگان شیعه و اهل سنت کشور

0،044268

3

0،132804

9

حضور مؤثر شخصیت‌های مذهبی و علمی تقریبی و معتدل در ج.ا.ا

0،044268

3

0،132804

10

حاکمیت جریان شیعه مکتب اهل بیت، تقریبی و مبتنی بر بر عقلانیت در ج.ا.ا

0،044836

3

0،134508

                                   مجموع نمرات موزون

1،645298



ردیف

ضعف‌ها

وزن عامل

ضریب اهمیت

نمره ی موزون

1

توجیه ناکافی مسلمانان جهان در خصوص انحرافات جریان‌های تکفیری و عقبه‌های فرا منطقه‌ای و اطلاعاتی آن

0،051078

1

0،051078

2

ضعف در تبیین ویژگی‌های تشیع مکتب اهل بیت همسو با ج.ا.ا در جهان اسلام

0،053349

2

0،106698

3

ضعف فناوری‌های نوین رسانه‌ای ج.ا.ا در مقایسه با جریان‌های افراطی و تکفیری و شکل گیری تصورات ناصحیح از تشیع

0،053916

1

0،053916

4

ضعف مدیریت افکار عمومی متناسب با مصالح و منافع نظام ج.ا.ا در جهان اسلام

0،050511

1

0،050511

5

وجود برخی فرهنگ‌های غلط و افراطی در بین برخی شیعیان کشور (قمه زنی و ...)

0،055619

2

0،111238

6

ضعف اثرگذاری اهل سنت ایرانی همسو با نظام در جهان اسلام

0،055619

2

0،111238

7

ضعف نهادهای متولی در برقراری ارتباط مناسب و مؤثر جریان‌ها و گروه‌های سلفی معتدل و تقریبی

0،054484

2

0،108968

8

ضعف در اعزام روحانیت همسو با نظام و آشنا به معارف عمیق اسلام مکتب اهل بیت به سایر نقاط جهان

0،055052

2

0،110104

9

ضعف در هماهنگی و وجود سیاست‌های جزیره‌ای برای مقابله با جریان‌های تکفیری در کشور و جهان اسلام

0،050511

1

0،050511

10

ضعف در شناخت صحیح و به روز از جریان‌ها و گروه‌های تکفیری در جهان اسلام

0،052213

1

0،052213

مجموع نمرات موزون

0،806475



جدول شماره 2: ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE)

عوامل خارجی

ردیف

فرصت‌ها

وزن عامل

ضریب اهمیت

نمره‌ی موزون

1

امکان بهره‌گیری از ذهنیت‌های منفی و نفرت عمومی مسلمانان جهان اسلام نسبت اقدامات تروریستی جریان‌های تکفیری

0،037457

4

0,149828

2

وجود جریان های سلفی معتدل و تقریبی در جهان اسلام

0،030647

3

0،091941

3

نفوذ و قدرت معنوی ج.ا.ا در میان مسلمانان جهان

0،030647

4

0،122588

4

وجود وجهه انقلابی و ضد استکباری و ضد صهیونیستی ج.ا.ا در جهان اسلام

0،030647

4

0،122588

5

مخالفت روحانیت بیدار و آگاه اهل سنت با جریان‌های تکفیری در جهان اسلام

0،037457

4

0،149828

6

کثرت وجود محبین اهل بیت و فرقه‌های متصوفه و معارض با جریان‌های تکفیری در جهان اسلام

0،030647

4

0،122588

7

شعله‌ور شدن نهضت بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی با الهام از انقلاب اسلامی

0،030647

4

0,122588

8

الگو شدن حکومت مردم سالاری دینی ج.ا.ا در منطقه

0،029512

4

0،118048

9

تاثیرپذیری جنبش‌های اسلامی (حتی اهل سنت) از جریانات شیعی و الگو قرارگیری آن‌ها در این جوامع

0،029512

3

0,088536

10

وجود اشتراکات فقهی، کلامی و عرفانی بین تشیع با مذهب اسلامی

0،029512

3

0,088536

11

وجود نفرت عمومی از آمریکا و رژیم صهیونیستی در جهان اسلام به عنوان عقبه و محرک جریان‌های تکفیری در جهان اسلام

0،030647

3

0,91941

12

وجود روشنفکران مسلمان تأثیرگذار و مخالف جریان‌های تکفیری در جهان اسلام

0،029512

3

0,088536

13

رشد جریان عقل‌‌گرایی و گرایش به مباحث عقلیه مانند فلسفه در میان اهل سنت

0,029512

3

0,088536

14

اقبال به انقلاب اسلامی در جهان اسلام

0,030647

3

0,122588

15

شکل‌گیری گروه‌های جدید همسو با انقلاب اسلامی در جهان اسلام

0,030647

4

0,122588

مجموع نمرات موزون

1,691258

 

.

     ردیف

تهدیدها

وزن عامل

ضریب اهمیت

نمره موزون

1

تضعیف راهبرد وحدت اسلامی در جهان اسلام

0,034052

1

0,034052

2

به حاشیه راندن تفکر مقابله با استکبار و رژیم صهیونیستی و مسئله فلسطین

0,034052

1

0,034052

3

تبدیل «اسلام محوری» به عنوان عامل هویت‌ساز به «شیعه هراسی» به عنوان عامل دگرساز

0,037457

1

0,37457

4

مخدوش کردن تصویر و وجهه بین المللی ج.ا.ا

0,034052

2

0,068104

5

تضعیف گفتمان مقاومت

0,038593

1

0,038593

6

به حاشیه راندن مسئله فلسطین

0,038593

1

0,038593

7

تضعیف و تخریب اعتقادات و باورهای  تشیع

0,35187

1

0,35187

8

مخدوش نمودن جایگاه ام القرایی ج.ا.ا در جهان اسلام

0,038593

2

0,077186

9

منحرف نمودن جریان بیداری اسلامی

0,034052

1

0,034052

10

منحرف و افراطی  کردن اهل سنت متعادل و جریان‌های سلفی تقریبی و تبلیغی

0,35187

1

0,35187

11

منزوی نمودن و تضعفی نفوذ ج.ا.ا در جهان اسلام

0,034052

1

0,034052

12

تسهیل نفوذ و دخالت بیگانگان در جهان اسلام

0,038593

1

0,038593

13

تشدید اختلافات مذهبی و ایجاد منازعات فرقه‌ای در جهان اسلام

0,032917

1

0,032917

14

افزایش آفندهای جاسوسی و همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه

0,032917

1

0,032917

15

تغییر رویکرد از مقابله و درگیری با استکبار و رژیم صهیونیستی به شیعیان و ج.ا.ا

0,034052

1

0,034052

مجموع نمرات موزون

0,604994



جدول شماره 3: مجموع نمرات موزون عوامل داخلی و خارجی

داخلی

مجموع نمرات موزون

خارجی

مجموع نمرات موزون

قوت

1,645298

فرصت

1,691258

ضعف

0,806475

تهدید

0,604994

جمع جبری

2,451773

جمع جبری

2,296252


نتایج به دست آمده از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بیانگر آن است که نتایج به دست آمده وضعیت ج.ا.ا و جهان اسلام در مواجهه با جریان‌های تکفیری در حالت تدافعی قرار دارد و باید راهبردهای مناسب در جهت کم کردن نقاط ضعف داخلی و پرهیز از تهدیدات نرم ناشی از فعالیت جریان‌های سلفی تکفیری تدوین و اجرا گردد.

امتیاز ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE )

امتیاز ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE )

3

2
1

3

راهبرد تهاجی

راهبرد محافظه‌‌کارانه

2
1

راهبرد رقابتی

راهبرد تدافعی

شکل شماره 1: مجموع ماتریس 4 خانه‌ای تعیین رویکرد راهبردها
حال با تشکیل ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM) راهبردهای موجود را اولویت بندی می‌کنیم. با توجه به ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، راهبردهایی که باید مورد توجه قرار گیرند راهبردهای WT می‌باشد. این راهبردها از نوع تدافعی است و هدف در آن‌ها کم کردن نقاط ضعف داخلی و پرهیز از تهدیدات ناشی از محیط خارجی است. در حالتی که دارای نقاط ضعف داخلی هستیم و با تهدیدات بسیار زیادی در محیط خارج روبرو می‌شویم در موضعی مخاطره آمیز قرار می‌گیریم. حال با تشکیل ماتریس کمی برنامه‌ریزی استراتژیک (QSPM) راهبردهای موجودWT را اولویت بندی می‌کنیم. گام‌های تشکیل ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک به صورت زیر می‌باشد:
جدول شماره 4: ماتریس کمی برنامه‌ریزی استراتژیک (QSPM)مربوط به عوامل داخلی

جدول شماره 5: ماتریس کمی برنامه‌ریزی استراتژیک (QSPM) مربوط به عوامل خارجی

جدول شماره 6: اولویت بندی راهبردها

رتبه

راهبرد (R )

نام راهبرد

نمره نهایی جذابیت موزون

1

R1

تلا ش و اهتمام برای ارتقای وحدت اسلامی در جهان اسلام و تهیه منشور وحدت مسلمین

6,332589

2

R2

استفاده از ظرفیت اهل سنت معتدل علی الخصوص علمای اهل سنت کشور جهت برجسته سازی تفاوت‌های اهل سنت و جریان‌های سلفی تقریبی با سلفیت تکفیری و مقابله با آن

4,983550

3

R3

حمایت‌های مادی و معنوی از جریان و گفتمان مقاومت و ظرفیت بیداری اسلامی به عنوان تهدیدگر حضور استکبار و رژیم صهیونیستی  در جهان اسلام

5,703756

4

R4

راه‌اندازی رسانه‌های مشترک اسلامی در جهت توجیه مسلمانان جهان در خصوص انحرافات جریان‌های تکفیری و عقبه‌های فرامنطقه‌ای و اطلاعاتی آنان

5,888774

5

R5

شناساندن چهره واقعی شیعه مکتب اهل بیت و نظام ج.ا.ا در جهان اسلام از طریق تقویت و توسعه ابزارهای مدرن رسانه‌ای و اعزام مبلغین آگاه به سراسر جهان اسلام

6,181627

6

R6

استفاده از ظرفیت  رهبران و مراجع فکری- مذهبی شیعه و سنی در جهت جلوگیری از هرگونه اقدامات تفرقه‌انگیز و افراط‌گرایانه علیه یکدیگر از طریق فتواهای مذهبی  و تقریب مذاهب.

5,433608

7

R7

جلوگیری از انشقاق در جهان اسلام و قرارگیری آن به عنوان یک مجموعه واحد در برابر استکبار و رژیم صهیونیستی با توسعه همکاری‌های سیاسی، دیپلماتیک و مذهبی

5,072086

8

R8

تأکید بر مسئله فلسطین به عنوان مسئله اصلی جهان اسلام و قرارگیری اسرائیل به عنوان دشمن اصلی جهان اسلام.

4,573789

 

5- نتیجه‌گیری

یکی از مسائل مهمی که مانع وحدت اسلامی است، تکفیر مسلمانان از جانب یکدیگر است. دشمنان اسلام همواره کوشیده‌اند مسلمانان را به دست یکدیگر نابود کنند، که حمایت از گروه‌های تکفیری و ترویج تفکر تکفیر در بین فرقه‌های مختلف، یکی از راهکارهای دشمنی با اسلام است. از سوی دیگر فعالیت گروه‌های تکفیری طی سال‌های اخیر و به ویژه به واسطه تداوم جنگ داخلی در عراق و سوریه رو به گسترش می‌باشد. توانایی حیرت‌آور این گروه‌ها در جذب عناصر و فعالین این عرصه از سراسر جهان و بیش از نود ملیت مختلف و بازسازی سریع سلول‌های آن‌ها پس از سرکوبی چشم‌انداز نه چندان خوش بینانه‌ای از آینده منطقه و جهان اسلام پیش چشم پدیدار می‌کند. تکفیری‌ها، اولاً: برای فهمی قشری از اسلام تأکید دارند و به عبارت دیگر، تفسیر و تأویل را نمی‌پذیرند و بر ظواهر شرعی تکیه می‌کنند. ثانیاً تأکیدی وسواس گونه بر خلوص اندیشه اسلامی دارند و هر آنچه را پس از ظهور اسلام در حیات بشری به وجود آمده در مقوله بدعت گذاشته و طرد می‌کنند. ثالثاً: بر جهاد و مبارزه مسلحانه به عنوان فریضه اصلی و مغفول اسلامی تأکید می‌کنند. رابعاً: به واسطه تأکید بر افکار سلفی خویش هر گروه و مذهب دیگری را غیر از مذهب قشری خویش بدعت‌آمیز و شرک تلقی می‌کنند و از همین روست که تکفیری خوانده می‌شوند. این برداشت زمانی بسیار خطرناک می‌شود که معتقدین دیگر مذاهب اسلامی بدتر از کفار و در ردیف دشمنان داخلی اسلام و هم دست دشمنان خارجی (آمریکا و صهیونیست‌ها) به شمار می‌آیند و اولویت جهاد به «مذاهب اسلامی شرک آلود» داده می‌شود.
گروه‌های تکفیری مورد بحث دراین پژوهش برآمده از سه جریان اصلی سلفی‌گری در جهان اسلام یعنی وهابیت، دیوبندیه و اخوان المسلمین می‌باشند. اگرچه در حال حاضر جهان اسلام با تهدیدات سخت افزاری این جریان‌ها دست به گریبان است لکن از دیدگاه پژوهشگر، تهدیدات نرم‌افزاری این جریان که در بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری شرح آن گذشت برای آینده و حال جهان اسلام خطرناک‌تر می‌باشد.
براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، اولین و مهم‌‌ترینراهبردی که ج.ا.ا و کشورهای اسلامی جهت مقابله با جریان‌های سلفی تکفیری در جهان اسلام باید دنبال کنند تلاش و اهتمام برای ارتقای وحدت اسلامی در جهان اسلام و تهیه منشور وحدت مسلمین می‌باشد که این مهم باید با تأکید بر مشترکات میان فرق و مقابله با گروه‌های تندرو و افراطی و همسویی علما و بزرگان جامعه اسلامی فراهم گردد.
راهبردهای بعدی به ترتیب اولویت عبارتند از:

- اولویت دوم:

شناساندن چهره واقعی شیعه مکتب اهل بیت و نظام ج.ا.ا در جهان اسلام از طریق تقویت و توسعه ابزارهای مدرن رسانه‌ای و اعزام مبلغین آگاه به سراسر جهان اسلام.

- اولویت سوم:

راه‌اندازی رسانه‌های مشترک اسلامی در جهت توجیه مسلمانان جهان در خصوص انحرافات جریان‌های تکفیری و عقبه‌های فرا منطقه‌ای و اطلاعاتی آنان.

- اولویت چهارم:

حمایت‌های مادی و معنوی از جریان و گفتمان مقاومت و ظرفیت بیداری اسلامی به عنوان تهدیدگر حضور استکبار و رژیم صهیونیستی در جهان اسلام.

- اولویت پنجم:

استفاده از ظرفیت رهبران و مراجع فکری- مذهبی شیعه و سنی در جهت جلوگیری از هرگونه اقدامات تفرقه انگیز و افراط‌گرایانه علیه یکدیگر از طریق فتواهای مذهبی و تقویت مذاهب.

- اولویت ششم:

جلوگیری از انشقاق در جهان اسلام و قرارگیری آن به عنوان یک مجموعه واحد در برابر استکبار و رژیم صهیونیستی با توسعه همکاری‌های سیاسی، دیپلماتیک و مذهبی.

- اولویت هفتم:

استفاده از ظرفیت اهل سنت معتدل علی الخصوص علمای اهل سنت کشور جهت برجسته سازی تفاوت‌های اهل سنت و جریان‌های سلفی تقریبی با سلفیت تکفیری و مقابله با آن.

- اولویت هشتم:

تأکید بر مسئله فلسطین به عنوان مسئله اصلی جهان اسلام و قرارگیری اسرائیل به عنوان دشمن اصلی جهان اسلام.

پی‌نوشت‌ها:

* پژوهشگر دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام).
1-semi structural interrview
2-بخاری، صحیح بخاری، ج3، ص 151 و ج7: ص 174 و مسلم، صحیح مسلم، ج7، ص 184.
3- البوطی، سلفیه، بدعت یا مذهب، ص 19-20.
4- همان، ص 21.
5- همان، ص 23.
6- Salafism
7- نک: البوطی، همان، ترجمه حسین صابری.
8- هما، ص 258-259.
9-«State» and «Non-State»
10- سید نژاد، 98:1389.
11-نک: سید نژاد، 1388.
12-Perception Environment.
13- Sectarianism
14-برخی از سلفی‌ها معتقدند شرک مسلمانان از شرک بت پرستان شدیدتر و غلیظ‌تر است (معاش، الوهابیة بمنظار الحقیقه، ص 176).
15- این رویکرد، تداعی‌گر «هزاره‌گرایی)(Millenarianism) است که یکی از خصوصیات عام جنبش‌های به اصطلاح «بنیادگرا» (Fundamental) بشمار می‌رود. در واقع، این گرایش به افراط‌گرایان در هر مذهبی این امکان را می‌دهد که مقاصد سیاسی خود را به عنوان «عمل به خواست خداوند» توجیه نمایند (احمد مهربان، جنگ علیه تروریسم و افزایش حملات انتحاری در عراق و افغانستان، مجله راهبرد، ش 48، 45).
16- اسماعیلی، 26:1386.
17- در واقع، مهم‌‍‌‌ترین اصل معرفت شناسی سلفی‌ها، «نقل گرایی» Revelationism به معنای ترجیح نقل بر عقل و التزام به لوازم آن است. ابن تیمیه در مقام نظریه‌پردازی و تبیین سلفی‌گری تصریح می‌کند که سلفی‌گری به عقل ایمان ندارد، زیرا آن را گمراه‌کننده می‌داند (ابوزهره، سفیان، ص 593). او در این راستا، اعتبار احکام شرع را مستغنی از امضای عقل معرفی می‌کند (ابن تمیمه، درء تعارض العقل و النقل، ص 1376).
18- Instrumentalism
19-Machiavellism
20- پورفرد، 15:1386.
21- عبیدالجحمی، 2008/2/18.
22-Suicide Terrorism
23-The New Terrorism
24- راغب اصفهانی، المفردات، ج1، ص 423.
25- علیزاده موسوی، سلفی‌گری و وهابیت، ج2، ص 272.
26- سید محمد کاظم یزدی، العروة الوثقی، ص 48.
27- سبحانی، الایمان و الکفر فی کتاب والسنة، ص 49.
28- حیدری (1385)، ص 11.
29- محسن مرادیان، روش و تحقیق در علوم اجتماعی، ص 167.
30- عبدالله خانی، تهدیدات امنیت ملی، ص 13.
31-National interrest
32-National Goals
33-National Strategies
34- همو، امنیت بین الملل، ص 132-134.
35- فرهنگ معین، ص 1173.
36- گروه مطالعات بین الملل، تهدیدات قدرت ملی، ص 100.
37- نطاق‌پور، شباهت‌ها و تفاوت‌های تهدیدات سخت، نیمه سخت، سخت و نرم، ص 8.
38- آرکلگ، چارچوب‌های قدرت، ترجمه محمد رضا تاجیک، ص 24.
39- کالینز، استراتژیک بزرگ، ترجمه کورش یابندر، ص 484.
40- اصغر افتخاری، تهدید نرم رویکردی اسلامی، ص 26.
41- عبدالله خانی، تهدیدات امنیت ملی، ص 68.
42- گروه مطالعاتی امنیت، تهدیدات قدرت ملی، ص 120-121.
43-‌هاشم ناطقی، تأثیر جنگ نرم بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ص 131.
44- علی محمد نائینی، معنا و مفهوم قدرت و تهدید نرم، ص 168.
45- غلامرضا عسگری و فرهاد وکیلی، «نقش قدرت نرم در تهدیدات نرم»، ص 324.
46- Semi-rigid threat
47- نائینی، همان، ص 168.
48- سید حسین حجازی، «ظرفیت‌های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تهدیدات نرم آمریکا»، ص 5-6.
49- بوزان باری، مردم، دولت‌ها و هراس، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، ص 101.
50-عبدالله خانی، تهدیدات امنیت ملی، ص 68-69.
51- stretegy
52-Mintzberg. Quinn. and Ghoshal 1999.
53- جان بیلیس و دیگران، استراتژی در جهان معاصر، ص 22.
54- افتخاری، «اقدام به جنگ»، مجله سیاست دفاعی، سال 12، ش 48، 1382.
55- Exploratory Studies
56- عبدالله خانی، همان، ص 61.
57- همان، ص 59.
58- همان، ص 159.
59- بوزان، همان، ص 141-168.
60- ماندل، چهره متغیر امنیت ملی، ص 71-85.
61- عسگری، «نقش قدرت نرم در تهدیدات نرم»، ص 30.
62- عبدالله خانی، 1385.
63- Contextual
64- 1392/12/15.
65- 1392/10/29.
66- 1392/3/18.
67- 1385/10/18.
68- 1392/2/16.
69- 1393/3/14.
70- 1385/10/18.
71- 1392/2/9.
72- 1390/11/14.
73- 1391/4/24.
74- 1392/10/29.
75- 1392/6/20.
76- 1392/10/29.
77- 1388/2/22.
78- 1392/2/16.
79-بنا بر برخی منابع تاریخی، عواملی مانند ندادن زکات و ... یا در نظر گرفتن کسانی دیگر برای این مقام، در انتساب کفر به «اهل رِدّه» یا دست کم دسته‌هایی از آنان نقش مهمی داشته است. البته ادعای پیامبری نیز در میان آنان بسیار گزارش شده است که می‌تواند تکفیر را از دیدگاه فقهی توجیه کند.
80- ابن تیمیه، منهاج السنه، ج1، ص 4 -8.
81- همان، ج1، ص 8.
82- ابن تیمیه، مجموعة رسائل، 3، ص 169-190.
83- ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج14، 37، 43، 53-54 و مقریزی، السلوک، ج2، ص 273.
84- الموصلی، موسوعة الحرکات الاسلامیة، ص 122.
85- مثلاً ابن تمیمه، مجموعة الرسائل، ج2، 473؛ ابن تیمیه، کتب و رسائل، ج6، 379.
86- نک: ابن تیمیه، درء تعارض العقل و النقل، ج1، ص 203.
87- قنوجی، ابجد العلوم، ج3، ص 132.
88- علی اصغر حلبی، تاریخ نهضت‌های دینی سیاسی معاصر، ص 76-78.
89- ابن تیمیه، مجموعة رسائل، ص 90.
90- ابن تیمیه، همان، ص 92-93.
91- ابن تیمیه، همان، ص 95.
92- اصغر افتخاری، اقدام به جنگ، ص 371.
93-علی اصغر رضوانی، 1384: 65.
94- مثلا ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج14، ص 140-154؛ ابن حجر، ج5، ص 138.
95- واژه وهابیت اصطلاحی است که نوعاً مخالفان این جنبش به آن اطلاق می‌کنند و کشور عربستان و بانیان این مرام خود قائل به داشتن تفسیر جداگانه‌ای از آنچه امام محمد بن حنبل و در درجه ضعیف‌تر مالک بن انس و سایر اصحاب حدیث داشته اند، نمی‌باشند. آنان محمد بن عبدالوهاب را یک دانشمند و مفسر مذهب حنبلی و یک بنیادگرای مسلمان که در پی زنده کردن دوباره روش اصحاب سلف و تابعین بوده است. می‌دانند. کلمه «وهابیت» را اولین بار علمای شافعی مذهب ساکن مدینه منوره و مکه مکرمه در مقابل خاندان آل سعود، خصوصاً «ملک عبدالعزیز» که متأثر از افکار «محمد بن عبدالوهاب نجدی» بود به کار بردند و به دلیل تخریب اماکن متبرکه و قبور اولیاء به مخالفت با آنان پرداختند (جهان تیغ، 1383: 150)، در عین حال برخی از منابع به وابستگی محمد بن عبدالوهاب به مأمورین امنیتی انگلیس تاکید دارند و وهابیت را ساخته و پرداخته استکبار بریتانیا می‌دانند.
96-شاکرین، 1387: 161.
97-پاکتچی، 1390: ص 195
98- رحمانیان، 1391، ص 135.
99- ناظمی قره باغ، 1390، ص 21.
100- همان، 120.
101-حافظ وهبه، جزیرةالعرب فی قرن العشرین، ص 341.
102- بعضی تصور می‌کنند او از وهابیت متأثر است، ما هیچ مدرکی که نشان دهد این دو همدیگر را ملاقات کرده‌اند یا یکی متأثر از دیگری باشد، وجود ندارد و مخالف شواهد بسیاری هست. هر دو هم زمان متولد شده‌اند (1114- 1115ق)، یکی حنبلی است و دیگری حنفی، یکی اصحاب حدیث و دیگری ماتریدی. شاه ولی الله صوفی است و پسر عبدالوهاب شدیداً با صوفی‌گری مخالف است. شاه ولی الله تنها 14 ماه در 29 سالگی در حجاز بوده و باید گفت برخی شباهت‌ها در اندیشه این دو نفر به ارادت هر دو به ابن تیمیه باز می‌گردد و اوضاع و احول یکسانی که هر دو در آن اندیشه‌هایشان را ارائه کرده‌اند.
103- طالبان که از آنان با پیشوندهای مختلفی از جمله جنبش، حرکت یا گروه یاد می‌شود، در سال 1994 میلادی، توسط ملامحمد عمر در ناحیه جنوبی افغانستان تأسیس شد و از سال 1996 تا 2001 قسمت عمده کشور افغانستان را تحت سلطه خود قرار داد. در حال حاضر طالبان افغانستان رویکرد درگیری با شیعیان نداشته و بیشتر به دنبال اقدامات جهادی علیه آمریکا و منافع آن می‌باشد. لکن طالبان پاکستان به دنبال درگیری فرقه‌ای در این کشور است.
104- رشید احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمه آیه اللهی، ص 142.
105- محمودی، 1387، ص 15.
106- مهدی فرمانیان، آشنایی با فرق تسنن، ص 173.
107- ر.ک. جهنی، الموسوعة المیسره، ج1، ص 311؛ ندوی، شخصیات و کتب، ص 16-20؛ طالب رحمان، جماعة التبلیغ- تعریفها، عقائدها، ص 19- 22.
108- مسعود، 2000- الف: 331؛ گابوریو، 2000: 121- 138؛ نیز رجوع کنید به مندویل، 2001، 16.
109-بنا، مذاکرات الدعوة والداعیه، ص 564-568.
110- همان، ص 273-274.

منابع تحقیق :
1- ابن فارس، معجم المقایس اللغه، تحقیق عبدالسلام محمد‌هارون، دارالفکر، بیروت 1409 ق.
2- ابن تیمیه، ابوالعباس تقی الدین احمد، درء تعارض العقل و النقل، به کوشش محمد رشاد سالم، دار الکنوز الادبیه، ریاض 1391.
3- ــــ، کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه، به کوشش عبدالرحمن محمد قاسم النجدی، مکتبه ابن تیمیه، بیروت [بی تا].
4- ــــ، مجموعه الرسائل و المسائل، بیروت 1403 ق.
5- ــــ، منهاج السنة النبویه، به کوشش محمدرشاد سالم، جامعه محمد بن سعود، ریاض 1406ق.
6- ــــ، درء تعارض العقل و النقل، محمدرشاد سالم، دارالکتب، جمهوریه العربیه المتحده، 1971م.
7- ابن کثیر، اسماعیل، البدایة و النهایة، مکتبة المعارف، بیروت [بی تا].
8- ابوزهره، محمد، سلفیان ترجمه علیرضا ایمانی، فقه اهل تسنن، نشر ادیان، قم 1386.
9- آرکلگ، استوارت، چارچوب‌های قدرت، ترجمه محمدر ضا تاجیک، پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران 1379.
10- افتخاری، اصغر، تهدید نرم، رویکردی اسلامی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران 1391.
11- ــــ، کالبد شکافی تهدید، دانشگاه امام حسین (علیه السلام)، دانشکده و پژوهشکده فرماندهی و ستاد، مرکز مطالعات دفاعی و امنیت ملی، تهران، 1385.
12- ــــ، اقدام به جنگ، مجله سیاست دفاعی، سال 12، شماره 48 (پاییز)، تهران 1382.
13- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دارابن کثیر للطباعه و النشر و التوزیع، دمشق- بیروت 1433ق.
14- بنا، حسن، مذاکرات الدعوة و الداعیه، بیروت، 1984م. [بی نا].
15- بوزان، باری، مردم، دولت‌ها و هراس، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران 1378.
16- البوطی، محمد سعید رمضان، سلفیه، بدعت یا مذهب؛ نقدی بر مبنای وهابیت، ترجمه حسین صابری، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، چ چهارم، مشهد 1389.
17- بیلیس، جان و دیگران، استراتژی در جهان معاصر: مقدمه‌ای بر مطالعات استراتژیک، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1382.
18- جهنی، مانع بن حماد (ناظر)، الموسوعة المیسرة فی الأدیان و المذاهب و الأدیان المعاصرة، چاپ سوم، دارالندوة، ریاض 1418ق.
19- حجازی، سید حسین، «ظرفیت‌های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تهدیدات نرم آمریکا»، گزارش جمهور، ضمیمه فصلنامه تخصصی نامه دولت اسلامی، شماره 27-26، مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری، تهران 1387.
20- حسنی ندوی، ابوالحسن علی، شخصیات و کتب، ندوة العلما لکهنو، کلیة اللغة العربیة و آدابها، هند [بی‌تا].
21- حلبی، علی اصغر، تاریخ نهضت‌های دینی سیاسی معاصر، زوار، تهران 1382.
22- راغب اصفهانی، ابی القاسم الحسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، مکتبه نزار مصطفی الباز، [بی‌جا، بی‌تا].
23- رشید احمد، تاریخ تکفر اسلامی در هند، ترجمه آیت اللهی، تهران، 1373.
24- سبحانی، جعفر، الایمان و الکفر فی کتاب و السنه، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، چاپ دوم، قم 1427ق.
25- صالحی امیری، سید رضا، مدیریت منازعات قومی در ایران، چ2، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، تهران 1388.
26- طالب الرحمن، جماعة التبلیغ- تعریفها، عقائدها، اول، دارالبیان، پاکستان، اسلام آباد 1419ق-1999م.
27- عبداله خانی، علی، امنیت بین الملل، فرصت‌ها، تهدیدات و چالش‌های فراروی امنیت ملی ج.ا.ا (3)، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1384.
28- ــــ، تهدیدات امنیت ملی (شناخت و روش)، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1381.
29- عسگری، غلامرضا و فرهاد وکیلی، «نقش قدرت نرم در تهدیدات نرم»، مجموعه مقالات همایش سراسری امنیت نرم در جمهوری اسلامی ایران، دانشگاه امام حسین (علیه السلام) دانشکده امام‌هادی (علیه السلام)، تهران 1390.
30- علیزاده موسوی، سید مهدی، سلفی‌گری و وهابیت، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت فرهنگی و تبلیغی، آوای منجی، قم 1391.
31- فرمانیان، مهدی، آشنایی با فرق تسنن، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، قم 1387.
32- قنوجی، صدیق، ابجد العلوم، به کوشش عبدالجباز زکار، دارالکتب العلمیه، بیروت: 1978 م.
33- کالینز، جان ام، استراتژی بزرگ، مترجم: کورش بایندر، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل، تهران 1370.
34- گروه مطالعاتی امنیت، تهدیدات قدرت ملی شاخص‌ها و ابعاد، دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران 1387.
35- ماندل رابرت، چهره متغیر امنیت ملی، پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران 1377.
36- مرادیان، محسن، روش تحقیق در علوم اطلاعاتی، مرکز آموزشی و پژوهشی شهید سپهبد صیاد شیرازی، تهران 1388.
37- معاش، مهدی، الوهابیه بمنظار الحقیقه، مؤسسه الباقر (علیه السلام)، [بی نا].
38- معین، محمد، فرهنگ فارسی، امیرکبیر، چ8، تهران 1371.
39- مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره ، 1970م، [بی نا].
40- مهربان، احمد، «جنگ علیه تروریسم و افزایش حملات انتحاری در عراق و افغانستان»، راهبردی، ش 48.
41- الموصلی، احمد، موسوعه الحرکات الاسلامیة فی الوطن العربی و ایران و ترکیا، مزکر دراسات الوحده العربیه، بیروت 2005م.
42- نائینی، علی محمد، ــــ، معنا و مفهوم قدرت و تهدید نرم در مطالعات امنیتی، در قدرت نرم و سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی بسیج)، اصغر افتخاری و همکاران، دانشگاه امام صادق (علیه السلام) و پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج، تهران 1387.
43- نائینی، علی محمد، «بررسی تطبیقی تهدیدهای سه‌گانه سخت، نیمه سخت و نرم»، فصلنامه راهبرد دفاعی، سال هشتم، شماره 30، پاییز، تهران 1389.
44- ناطقی،‌ هاشم، تأثیر جنگ نرم بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه بین الملل امام خمینی، تهران 1390.
45- نطاق پور و همکاران، شباهت‌ها و تفاوت‌های تهدیدات سخت، نیمه سخت و نرم، دانشکده فرماندهی و ستاد، دانشگاه امام حسین (علیه السلام)، تهران 1389.
46- وهبه، حافظ، جزیره العرب فی قرن العشرین، الافاق العربیه، [بی‌جا، بی‌تا].
47- یزدی، سیدمحمد کاظم، العروة الوثقی، تعلیقه، محمد فاضل لنکرانی، مرکز فقهی الائمه الاطهار، قم: چاپ اول، قم 1422ق.

48- Mintzberg. Henry James Brian Quinn. and Sumantra Ghoshal. 1999. The Strategy Process: Revised European Edition. london Prentice Hall.

منبع مقاله :
فرمانیان، مهدی؛ (1393)، مجموعه مقالات کنگره جهانی «جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام، جلد هفتم» (بی م)، قم: دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (ع))، چاپ اول