جنبش عدم تعهد
جنبش عدم تعهد
( Non-Aligned Movement (NAM
نقشه جغرافیای کشورهای عدم تعهد
زمينه ها و بسترهاي پيدايش جنبش عدم تعهد
این نهضت بدون آنکه در صدد ایجاد بلوک جدیدی باشد، کوشیده است تا بلوک بندی ها را ازبین ببرد و راهی مستقل و واقع بینانه که متضمن استقلال کشورهای عضو نهضت باشد، برگزیند. جنبش عدم تعهد که به مفهوم عدم وابستگی به شرق و غرب است و گاهی از آن به عنوان "بی طرفی مثبت" یاد می شود، ابتدا به صورت یک حرکت سیاسی ضد امپریالیستی و ضد تبعیض نژادی آغاز شد و سپس ضمن حفظ مواضع قبلی خود، به صورت یک جنبش اقتصادی دسته جمعی میان کشورهای جهان سوم توسعه پیدا کرد. بنیانگذاران عدم تعهد که جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند، جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر، احمد سوکارنو رئیس جمهور اندونزی و مارشال تیتو رئیس جمهور یوگسلاوی، پس از شكل گرفتن جنبش، خانم باندارا نايكه از سيلان (سري لانكاي كنوني) نيز جزء كارگردانان اصل اين جنبش قرار گرفت و کوشیدند تا سنتزی از ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم به وجود آورند تا ضمن حفظ منافع ملی کشورها، آنها را در سرنوشت یکدیگر سهیم سازند.
کنفرانس کشورهای آسیایی و آفریقایی که در سال ۱۹۵۵ در شهر باندونگ اندونزی برگزار شد، یک اجتماع جهان سومی به شمار می رفت که برای نخستین بار کشورهای نوخاسته آسیایی و آفریقایی را گردهم می آورد. این کنفرانس مقدمه ای برای شکل گیری نهضت عدم تعهد بود که در آن ۲۹ کشور با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و صد و پنجاه میلیون نفر شرکت داشتند. رهبری کنفرانس مزبور را نهرو نخست وزیر هند برعهده داشت.
در طول کنفرانس دو جبهه متشکل از کشورهای مختلف بوجود آمد که گروه نخست از هند و اندونزی پیروی می کرد و طرفدار سیاست استعمارزدایی بود در حالی که جبهه دیگر که از کشورهایی چون پاکستان، سیلان، ترکیه و عراق تشکیل شده بود، موضع مخالفت با کمونیسم را در پیش گرفته بود. سرانجام با کوشش های نهرو، هر دو جبهه در یک گروه فراگیر علیه استعمار و استثمار از نوع غربی یا شرقی متحد شدند. بدین طریق نطفه عدم تعهد در کنفرانس ۱۹۵۵ در باندونگ اندونزی بسته شد و در سال ۱۹۶۱ در بلگراد بصورت یک جریان گسترده جهان سومی عینیت یافت. جهت گیری عدم تعهد که در ابتدا دارای یک سلسله هدف های محدود و کلی بود، به مرور زمان با پیوستن کشورهای جدی به جنبش غیر متعهدها و نیز با توجه به دگرگونی هایی که در سیاست های بین المللی، به ویژه در روابط شرق و غرب به وقوع پیوست، رو به توسعه و گسترش گذاشت این جنبش هم اکنون به عنوان یک تشکیل سیاسی بزرگی که بعد از سازمان ملل بزرگترین تشکل سیاسی بین الدولی است.
اهداف جنبش
اصول رفتاري جنبش عدم تعهد
ساختار تشكيلاتي جنبش عدم تعهد
بر فرض درگذشت استعفا يا بركناري رئيس جنبش عدم تعهد از وزارت خارجه كشور ميزبان وزير خارجه بعدي به طور خودكار رئيس جنبش خواهد شد.
اين كنفرانس هر سه سال يك بار با حضور وزيران خارجه كشورهاي عضو برگزار مي شود. همچنين در مواقع ضروري به صورت فوق العاده و خارج از چارچوب زماني معين مي تواند برگزار شود.
اعضاي اين دفتر وزيران خارجه يا نمايندگان كشورهاي عضو هستند. كار اين دفتر هماهنگي و بررسي مسايل مورد علاقه اعضا و پرداختن به درخواست هاي جديد عضويت در اين جنبش است.
اين گروه ها براي هماهنگ كردن برنامه هاي اجتماعي اقتصادي فرهنگي و... در جريان كنفرانس تشكيل شد. وظيفه اين گروه ها آماده سازي گزارش موضوعات گوناگون و سپردن آن به كنفرانس است. اين گروه ها درباره مسايل متعددي ازجمله حمل ونقل ارتباطات توسعه بهداشت جهانگردي و انرژي هسته اي صلح آميز تحقيق و پژوهش مي كنند.
این گروه های کاری درباره مسائل زیر تشکیل می شوند:
1- تجارت
2- همکاری های پولی و مالی
3-ماهیگیری
4- حمل و نقل
5- ارتباطات راه دور
6- موسسات عمومی
7- بهداشتی
8- پیشرفت های علمی و فنی
9- بهره برداری و توسعه منابع انسانی
10- نقش زن در توسعه و عمران
11- نظام تحقیقاتی و اطلاعاتی
12- جهانگردی
13- مرکز اطلاعات کشورهای غیر متعهد
14- کاربرد صلح آمیز انرژی اتمی
15- ورزش
16- مواد خام
نشست وزيران خارجه كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد هر سال در خلال جلسات مجمع عمومي سازمان ملل متحد برگزار مي شود و هدف آن نزديك كردن مواضع اعضا و ايجاد جبهه واحد در مسايل جهاني است. (3)
شرايط عضويت در جنبش عدم تعهد
كنفرانس هاي جنبش عدم تعهد.
ـ باندونگ (اندونزي) 1334
ـ بلگراد (يوگسلاوي پيشين) 1340
ـ قاهره (مصر) 1343
ـ لوزاكا (زامبيا) 1359
ـ الجزيره (الجزاير) 1352
ـ كلمبو (سريلانكا) 1355
ـ هاوانا (كوبا) 1358
ـ دهلي نو (هندوستان) 1362
ـ هراره (زيمبابوه) 1364
ـ بلگراد (يوگسلاوي پيشين) 1368
ـ اكرا (غنا) 1370
ـ كارتاهينا (كلمبيا) 1374
ـ دوربان (افريقاي جنوبي) 1377
ـ كوالالامپور (مالزي) 1382
ـ باندونگ (اندونزي) 1384
نقد و بررسي كارنامه جنبش عدم تعهد.
باتوجه به همه اين ها ـ متاسفانه ـ با گذشت زمان عوامل گوناگوني بر راهبردهاي جنبش تاثير گذاشت و كارآمدي آن را با علامت سوال روبه رو كرد. اين عوامل را مي توان به دو دسته تقسيم كرد:
از آغاز شكل گيري جنبش عدم تعهد ابرقدرت هاي شرق و غرب تلاش كردند كه با لطايف الحيل بر تصميم هاي جنبش تاثير بگذارند و از همسويي و يك پارچگي آن بكاهند. دالس وزير خارجه وقت آمريكا اعلام كرد: «هر كه با ما نيست برماست» يعني از نظر آمريكا و غرب عدم وابستگي به بلوك غرب برابر با وابستگي به بلوك شرق است.
اتحاد جماهير شوروي هم تلاش مي كرد كه با استفاده از شعارهاي ضدسرمايه داري و همسونشان دادن خود با كشورهاي جهان سوم در جنبش عدم تعهد نفوذ و مواضع آن را به سود خود تغيير بدهد و از طرفداران ايدئولوژيك خود در ميان اعضاي جنبش بخواهد كه تصميمات جنبش را به سمت و سوي مورد نظر بلوك شرق هدايت كنند. چنانكه دولت كوبا علي رغم اصول بنيادين جنبش عدم تعهد ـ آشكارا ـ اعلام كرد كه به بلوك شرق تعلق دارد.
عوامل دروني كه باعث واگرايي و پراكندگي در آراي اعضاي جنبش و در نتيجه به ناكامي و ناكارآمدي جنبش مي انجاميد عبارت بودند از:
گروه بندي هاي داخلي جنبش مانند اتحاديه عرب سازمان وحدت افريقا. سازمان كنفرانس اسلامي و... سبب شد كه جنبش عدم تعهد نتواند به توافق آرا و استراتژي مشتركي در برابر قدرت هاي بزرگ برسند و منافع عمومي و همگاني اعضاي جنبش تحت الشعاع گروه بندي هاي داخلي قرار گيرد.
در ميان اعضاي جنبش دولت هايي با ساختارهاي گوناگون سياسي اقتصادي و ايدئولوژيك متفاوت گرد هم آمده بودند. اين مساله گرفتاري هاي فراواني را فراراه تصميمات مشترك و جمعي اعضاي جنبش فراهم كرده بود. چنانكه در قضيه اشغال افغانستان كه يكي از اعضاي قديمي جنبش به شمار مي رفت توسط شوروي پيشين جنبش نتوانست به يك جمع بندي قابل قبول برسد و كشورهاي سوسياليستي جنبش موضع متفاوتي با ديگر اعضاي جنبش گرفتند.
علي رغم شعار همگرايي و اولويت مصالح و منافع همگاني اعضاي جنبش كشورهاي عضو بيشتر به دنبال منافع ملي خود روان بودند. اين خط مشي از كارايي و كارآمدي جنبش مي كاست.
مواضع ديدگاه ها و استراتژي جنبش عدم تعهد در قالب اعلاميه ها و قطعنامه هايي بيان مي شد كه از نظر حقوقي الزام آوري نداشت و بيشتر به توصيه هاي اخلاقي شبيه بود از اين رو هيچ گونه ضمانت اجرايي نداشت.
تصميمات جنبش برپايه اجماع و اتفاق آراي اعضا گرفته مي شود. اين روش تصميم گيري باعث مي شود كه با كمترين و كوچك ترين اختلاف نظر ميان اعضاي جنبش هيچ گونه تصميم مهم و موثري گرفته نشود و اعضاي جنبش به نشست هاي تشريفاتي بدون دست آوردي معيني قناعت ورزند. (6)
راهكارهاي جنبش در وضعيت جديد.
الف ـ جنبش عدم تعهد پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي فلسفه وجودي خود را از دست داده است برپايه همين استدلال كشور آرژانتين بعد از فروپاشي شوروي از جنبش كناره گيري و عضويت خود را لغو كرد.
براساس اين ديدگاه پس از انحلال نظام بين الملل دوقطبي ديگر نيازي به تشكلي مانند جنبش عدم تعهد نيست. زيرا كشورهاي جهان از طريق سازمان ملل متحد و ديگر مجامع بين المللي مي توانند اهداف و منافع منطقه اي و ملي خود را دنبال و استقلال خود را حفظ كنند.
ب ـ ديدگاه ديگر در اين باره اين است كه در نظام بين الملل دوقطبي اين امكان وجود داشت كه هر يك از دو ابرقدرت رقيب خود را بالانس كندو به گونه اي توازن قوا به وجود آيد ولي در نظام بين الملل تك قطبي منافع امنيت و استقلال سياسي كشورهايي كه همسو با نظام تك قطبي نيستند بيش از هر زمان ديگر تهديد مي شود. بنابراين جنبش عدم تعهد اهميت و ضرورت بيشتري پيدا كرده است. باتوجه به كميت كيفيت و ظرفيت بالفعل و بالقوه كشورهاي عضو اين جنبش مي تواند نقش فعال و سازنده اي در عرصه بين الملل داشته باشد. ازجمله در اين زمينه ها:
1ـ باتوجه به اين كه نيمي از اعضاي سازمان ملل متحد را كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد تشكيل مي دهد. اين جنبش مي تواند فراكسيون بسيار قوي و نيرومندي را در مجمع عمومي سازمان ملل به وجود آورد و از اين طريق برانگيزه هاي اعضاي دايمي شوراي امنيت تاثير بگذارد. چنانكه راي اعضاي جنبش عدم تعهد به نفع انرژي صلح آميز هسته اي جمهوري اسلامي ايران افكار عمومي جهان را تحت تاثير قرار داد و شوراي امنيت نمي تواند از اين مسايل به سادگي عبور كند.
2ـ از نظر اقتصادي نبض اقتصاد و مواد اوليه آن و همچنين بازار مصرف توليدات نظام سرمايه داري در اختيار اعضاي جنبش عدم تعهد است.(7) از اين منظر نيز جنبش مي تواند به طور غيرمستقيم بر تصميم هاي سياسي و يك جانبه مجامع بين المللي كه اهداف ويژه اي را دنبال مي كنند تاثير بگذارد.
3ـ عرصه بين المللي عرصه كشاكش و تعارض منافع دولت ها است. كشاكش و چالش هاي بين المللي بحران هاي گوناگوني را به دنبال دارد. كشورهايي كه از نظر سياسي و اقتصادي نيرومند هستند با كمترين هزينه بحران هاي يادشده را به خارج از مرزهاي خود هدايت مي كنند ـ سوگمندانه ـ كشورهاي غيرمتعهد بيش از كشورهاي ديگر زمينه و بستر مناسبي براي پذيرش افزايش و پويش اين بحران ها شده است. اعضاي جنبش عدم تعهد اگر به اصول جنبش و آرمان هاي مشترك آن وفادار باشند مي توانند از رشد نمو و انتقال بحران به داخل مرزهاي خود جلوگيري كنند و با تشريك مساعي مي توانند از ايجاد پديده هاي منفوري چون گوانتانامو ابوغريب و بگرام و... در اين كشورها جلوگيري كنند.
جمهوری اسلامی ایران و جنبش عدم تعهد
ایران پس از تثبیت اوضاع سیاسی کشور و از سال ۱۹۸۱ بر حضور خود در جنبش افزود و جنبش نیز متقابلا اقدامات مثبتی را به نفع ایران صورت داده است. تلاش اعضای جنبش برای حل و فصل جنگ ایران و عراق و برقراری آتش بس هر چند که عدم رعایت بی طرفی و توجه نکردن به خواست های ایران در زمینه تعیین متجاوز این تلاش ها را به بن بست کشاند. محکومیت ساقط کردن هواپیمای مسافر بری ایران در تیر ماه ۱۳۶۷، حمایت از اجرای قطعنامه ۵۹۸ و دیگر موضع گیری هایی که با سیاست خارجی کشورمان انطباق دارد به خصوص در مورد مساله فلسطین، مخالفت با مذهب ستیزی و نژاد پرستی و تقاضا برای گشوده شدن بازار کشورهای شمال بر روی صادرات کشورهای جنوب از جمله این اقدامات بوده است.
اما مهمترین اقدام حمایتی جنبش غیر متعهدها در قبال کشورمان تلاش برای عدم محکومیت ایران در آژانس بین المللی انرژی هسته ای بوده است در جریان نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای کشورهای غیر متعهد در حمایت از ایران موضع گیری کردند و از شورای حکام آژانس خواستند به دور از فشارهای سیاسی به بررسی دقیق وضعیت هسته ای و تسلیحاتی همه کشورهای عضو بپردازند.
همچنین سران جنبش عدم تعهد در بیانیه ای جداگانه در پایان چهاردهمین نشست خود در هاوانا در سپتامبر ۲۰۰۶ ضمن حمایت از فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران خواستار پیوستن اسرائیل به معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای شدند. شاید جدی ترین شاخص برای اثبات فرضیه تلاش جنبش عدم تعهد برای حرکت از حاشیه به متن معادلات بین المللی حمایت قاطعانه ۱۳ کشور عضو جنبش عدم تعهد در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی موسوم به "گروه نم" از فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران باشد.
دیپلماسی فعال گروه نم در نشست شورای حکام و مقاومت آنها در برابر اعمال فشار آمریکا و برخی دول غربی عضو شورا علیه ایران نمایانگر علاقه مندی غیر متعهدها به دفاع از حقوق خود و ایستادگی در برابر آپارتاید هسته ای است که نه تنها در این محدوده که در سطحی وسیع تر آثار و پیامدهایی را برای ارتقای نقش غیر متعهدها در معادلات جهانی به همراه داشته است کما اینکه در قالب چنین حرکتی هفتمین نشست بازنگری معاهدهNPT در نیویورک به صحنه جدی تقابل غیر متعهدها با بلوک هسته ای بدل شد.
در نگاه کلی می توان گفت با پیوستن ایران به این جنبش و فعالیت در آن به نظر می رسد اندیشه حمایت از تبدیل جنبش به سازوکاری تاثیرگذار در معادلات جهانی تقویت شده است خصوصا اینکه جمهوری اسلامی ایران به همراه کوبا، مالزی و آفریقای جنوبی در ردیف چهار کشور پیشرو در زمینه بیداری غیر متعهدها قرار دارد که از زمان پیوستن به آن همواره بر ضرورت عملی شدن خواسته های جنبش تاکید ورزیده است. اهم مواضع جمهوری اسلامی ایران که در سخنرانی های مقامات رسمی کشور در اجلاس های سران این جنبش تبلور یافته است شامل درخواست برای ارتقای نقش جهانی جنبش در عرصه بین الملل با هدف تحقق تساوی حقوق در عرصه بین المللی، نیاز به تجدید نظر در اصول جنبش به منظور تکمیل فلسفه وجودی عدم تعهد با توجه به مقتضیات و تحولات جهان معاصر، حرکت جنبش به سمت جنبه ایجابی و نقش آفرینی و رهبری در جهان معاصر، لزوم تقویت هویت جنبش بر اساس صلح، معنویت و محبت و تحقق آرمان های بشری برای غلبه بر نا امنی و تبعیض و بی ثباتی، تلاش برای تصحیح روندهای یک جانبه گرایانه و تبعیض آلود موجود، تقویت جنبش غیر متعهدها از طریق تعامل گسترده تر و ارتقا و تعمیق بیشتر روابط اعضا با یکدیگر شناسایی ظرفیت های فراوان اقتصادی فرهنگی، سیاسی، اعضای جنبش، فعالتر نمودن ارکان جنبش، توجه به ظرفیت های بالای سیاسی جنبش به عنوان نماینده اکثریت جامعه جهانی و استفاده از این ظرفیت جهت حل و فصل مناقشات بین المللی و توسعه صلح و آرامش بازنگری کلی در اهداف و ساختار شورای امنیت سازمان ملل و تحقق عضویت دائم دارای امتیاز وتو در شورای امنیت بر مبنای گفتمان عدالت خواهی بوده است.
پي نوشت :
1 در زبان سانسكريت به معناي پنج اصل در شريعت بودا و نام پنج عمل و رفتار آييني بوداييان عامي پانچ شيلات است. اين اصطلاح را دولت هند براي اصول پنجگانه سياست خارجي خود به كار برد. (دانشنامه سياسي نوشته داريوش آشوري)
ـ قوام عبدالعلي «اصول سياست خارجي و سياست بين الملل» سمت يازدهم 1384 تهران2
.ـ موسي زاده رضا «سازمان هاي بين المللي» ميزان ششم 1384 تهران 3
ـ قوام 4
ـ همان 5
ـ آقايي سيدداوود «حقوق سازمان هاي بين المللي» دانشگاه پيام نور سوم 1383 6
7. دراین راستا میتوان به برخی پتانسیلهای اقتصادی جنبش عدم تعهد نیز اشاره کردمانند
● 1جمعیت
کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، حدود نیمی از جمعیت جهان را به خود اختصاص دادهاند. هند در این میان در بین کشورهای عضو جنبش، پرجمعیتترین کشور است و در بین کشورهای جهان، دومین جمعیت جهان را داراست. برآورد جمعیت جهان در سال ۲۰۰۴، حدود ۳۶۵ر۶ میلیون نفر است که ۲۶۱ر۳ میلیون نفر آن متعلق به کشورهای عضو جنبش است. در بین کشورهای عضو جنبش، کشورهای هند، اندونزی، پاکستان، بنگلادش، نیجریه، ویتنام، فیلیپین و مصر، بالاترین جمعیت را دارا هستند.
● تولید ناخالص داخلی 2
این شاخص برای کشورهای عضو در سال ۲۰۰۴، حدود سه هزار میلیارد دلار_ (به قیمتهای ثابت سال ۲۰۰۰) بوده است که همین شاخص برای جهان در همان سال، حدود ۳۵ هزار میلیارد دلار است. طی دوره ۲۰۰۴- ۱۹۹۱، نسبت مجموع GDP کشورهای عضو جنبش به کل GDP جهان، حدود ۹ درصد است. از منظر نرخ رشد واقعی GDP ، کشورهای عضو دارای نرخ رشد بالاتری نسبت به کل جهان و همچنین کشورهای OECD هستند. نرخ رشد واقعی GDP جنبش در دو سال انتهایی دوره ۲۰۰۳۳۲۰۰۴۴) از بقیهء دورهها بیشتر بوده است. وجود نرخ رشد بالای GDP بیانکنندهء بازار بزرگ آتی و روبه رشد است. این بازار رو به رشد، نشاندهندهء بازار مصرف رو به رشد است و کشورهای عضوی که نرخ رشد بالاتری دارند، احتمالا هدف بنگاههای خارجی برای سرمایهگذاری قرار میگیرند.در بین کشورهای عضو، در سال ۲۰۰۴، کشورهای هند، عربستان سعودی، اندونزی، آفریقای جنوبی، تایلند، ایران، ونزوئلا، مصر، مالزی و سنگاپور، دارای بالاترین رتبه از نظر مقدار GDP بودهاند. از این منظر، در سال ۲۰۰۴، _هند در جهان رتبهء سیزدهم و عربستان رتبهء بیست و دوم جهان را دارند. با توجه به شاخص جمعیت و تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو، میتوان استنباط کرد که کشورهای عضو جنبش عدم تعهد دارای تولید ناخالص داخلی سرانهء پایینی در جهان هستند.
● 3صادرات کالا و خدمات:
در سال ۲۰۰۴، مجموع صادرات کالا و خدمات کشورهای عضو جنبش عدم تعهد حدود ۳/۱ هزار میلیارد دلار بوده است که این مقدار برای کل جهان در همان سال حدود ۵/۱۱ هزار میلیارد دلار است. در سال ۲۰۰۳، این مقدار برای کشورهای عضو جنبش، حدود یک هزار میلیارد دلار و برای کل جهان، حدود ۳/۹ هزار میلیارد دلار و برای کشورهای عضو OECD حدود شش هزار میلیارد دلار بوده است. در دورهء ۱۹۹۰۰ سهم مجموع صادرات کشورهای عضو جنبش از صادرات کل جهان حدود ۱۱ درصد است. نسبت صادرات کشورهای عضو به صادرات کشورهای OECD بین ۱۵ تا ۱۷ درصد است. نرخ رشد مجموع صادرات کشورهای عضو طی دورهء زمانی ۱۹۹۰۰۲۰۰۴ دارای نوسان است که در برخی از سالها، این شاخص بالاتر از شاخص جهانی است. در بین کشورهای عضو جنبش، کشورهای مالزی، تایلند، هند، امارات عربی متحده، اندونزی، فیلیپین، عربستان سعودی، ونزوئلا، ویتنام و شیلی بالاترین سهم صادرات را دارا هستند.
● واردات کالا و خدمات 4
در سال ۲۰۰۳، مجموع واردات کالا و خدمات کشورهای عضو جنبش حدود هزار میلیارد دلار بوده است که این شاخص برای کل جهان و کشورهای عضو OECD در همان سال به ترتیب، حدود ۳/۹ و ۲/۶ هزار میلیارد دلار بوده است.آنچه آمار و ارقام نشان میدهد، این است که نسبت مجموع واردات کشورهای عضو جنبش به کل واردات جهان طی دورهء ۱۹۹۰۰۲۰۰۳، حدود ۱۰ درصد بوده است و طی همین دوره، مجموع واردات کشورهای عضو جنبش به OECD تقریبا ۱۵ درصد است.
● سرمایهگذاری مستقیم خارجی 5
در سال ۲۰۰۴، مجموع سرمایهگذاری مستقیم خارجی )FDI)خالص جذب شده به کشورهای عضو جنبش، ۸۴۰ر۷۰ میلیون دلار بوده است که در همان دوره مجموع FDI جذب شده به کل کشورهای دنیا ۸۰۰ر۶۲۴ میلیون دلار بوده است; بهطور کلی طی دورهء ۱۹۹۳۳۲۰۰۴، از مجموع FDI جذب شده به دنیا، حدود هفت تا ۱۵ درصد آن، متعلق به کشورهای عضو جنبش است. این شاخص نشان میدهد، با وجود اینکه نزدیک به دو سوم کشورهای جهان را کشورهای عضو جنبش تشکیل میدهند، اما سهم آنان از جذب FDI بسیار پایین است; به عبارتی این کشورها از نظر عملکرد جذب FDI ضعیف هستند و تسهیلکنندههای جذب FDI برای این کشورها بهطور متوسط نسبت به سطح دنیا پایین است.در بین کشورهای عضو جنبش، کشورهای سنگاپور، شیلی، هند، مالزی، کلمبیا، نیجریه، پرو و اکوادور بیشترین جذب FDI را به خود اختصاص دادهاند. ضمنا کشور سنگاپور در سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ دارای رتبهء ششم عملکرد جذب FDI (با لحاظ اندازهء اقتصاد این کشور) در جهان بوده است.
● انرژی 6
برخی از کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، وابستگی بالایی به صادرات سوخت دارند. کشورهایی نظیر الجزایر، امارات عربی متحده، ایران، برونئی، ترکمنستان، عراق، عربستان سعودی، عمان، قطر، کویت، لیبی، ونزوئلا و یمن، به صادرات سوخت _به عنوان منبع درآمد ارزی وابستگی زیادی دارند.از ۴۰ کشور تولیدکننده و صادرکنندههای فرآوردههای نفتی، ۲۷ کشور عضو جنبش هستند. کل تولید جهانی نفت و فرآوردههای نفتی بهطور متوسط طی ۲۰۰۵۵۶، روزانه ۶/۷۷ میلیون بشکه نفت و خالص صادرات نفت و فرآوردههای نفتی جهان، ۹۷۱ر۲۷ بشکه نفت است.اعضای غیرعضو جنبش، با وجود تولید متوسط روزانه ۳۳۳ر۳۵ بشکه نفت و محصولات نفتی در طی ۲۰۰۵۵۶، به علت مصرف بالا، دارای خالص واردات روزانه ۱۴۹۳ هزار بشکه هستند.کشورهای عضو جنبش، روزانه ۹۲۷ر۴۱ هزار بشکه نفت و فرآوردههای نفتی تولید میکنند و دارای خالص صادرات ۴۶۴ر۲۹ هزار بشکهء نفت و فرآوردههای نفتی است; به عبارتی حتی بخشی از نیاز کشورهای تولیدکنندهء نفت و فرآوردههای نفتی و بالطبع کشورهای فاقد نفت، از کشورهای عضو جنبش تامین میشود.گر چه تمام اعضای اوپک عضو جنبش هستند اما برخی از اعضای جنبش که دارای نفت هستند، عضو اوپک نیستند. با همکاری تمام اعضای جنبش که دارای نفت هستند، میتوان از آن به عنوان اهرمی قوی برای چانهزنی در برابر اعضای غیرعضو استفاده کرد.کشورهای غیرجنبش عدم تعهد با این که نیمی از جمعیت جهان و دوسوم کشورهای جهان را شامل میشوند اما از نظر شاخصهای اقتصادی وضعیت خوبی ندارند
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به:
.1شناسنامه سازمانهاي بين المللي، وزارت امور خارجه، تهران، 1362.
2افق هاي نوين جنبش عدم تعهد، ب. ن. كاول، ترجمة علي آذرنگ، تهران، نشر روز، 1365.
.3ارزيابي سازمان هاي بين المللي در قرن بيستم، اينيس كلاد جونيور، ترجمه فرهنگ رجايي، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}