سازمان كنفرانس اسلامي
سازمان كنفرانس اسلامي
سازمان کنفرانس اسلامی، پیشینه ،ساختار، جایگاه ،چالشهای فراروی آن
كشورهاي آسيايي: كه شامل 12 كشور ميباشد: جمهوري آذربايجان، افغانستان، اندونزي، ايران، برونئي، بنگلادش، پاكستان، تاجيكستان، تركمنستان، قرقيزستان، تركيه و مالزي.
گروههاي آفريقايي: كه شامل 17 كشور ميباشد كه عبارتند از: اوگاندا، بوركنيافاسو، توگو، چاد، تانزانيا، سنگال، سيرالئون، كامرون، كومور، گابن، گامبيا، گينۀ بيسائو، مالديو، مالي، موريتاني، موزامبيك، نيجر و نيجريه.
نگاهی به چگونگی تشكیل و ساختار سازمان كنفرانس اسلامی
ا موجب گرديد قابل تأمل ميباشند و كه به طور خلاصه به آنها اشاره ميكنيم.
1ـ زمينههاي فرهنگي، تاريخي
تأكيد آيات قرآن در رواياتي كه مسلمانان را به وحدت و چنگ زدن به ريسمان الهي فرا ميخواند و كوششهاي افرادي همچون سيد جمالالدين اسدآبادي در جهت تحقق بخشيدن به اين وحدت و اخوت اسلامي كه با سفرهاي طولاني او به هند، مصر و سوريه. ... بقاياي كشور عثماني و ايجاد مجلهاي به نام «عروةالوثقي» تعقيب ميگشت و ادامة راه او توسط افرادي مثل شيخ محمد عبده و شيخ عبدالرحمان كواكبي، اقداماتي در راه احياي تفكر وحدت اسلامي بود
. پس از الغاي خلافت عثماني، رئيس دانشگاه الازهر شيخ محمدحسين خضر براي تشكيل كنفرانس اسلامي ـ متشكل از علماي اسلام ـ اقدام نمود و در بيتالمقدس در همان زمان، كنفرانسي به نام «كنفرانس عمومي اسلام» تشكيل گرديد و راجع به مسائل جهان اسلام مذاكراتي انجام شد، همچنين «جمعيت تقريب بين مذاهب اسلامي» در قاهره تشكيل شد كه از جمله مؤسسين بيست و يك نفرة آن آقاي شيخ محمدتقي قمي از ايران و شيخ محمدحسين كاشفالغطاء (مجتهد شيعه از عراق) بودند.
در ادامه اين تحركات، كنفرانس بينالمللي فرهنگ اسلام به دعوت پاكستان با 130 نماينده از سي كشور در سال 1336 هـ . ش افتتاح گرديد كه مباحثي همچون فرهنگ اسلامي و خطر عقائد جديد در جامعة اسلام و نظريات اسلام در باب اقتصاد و حكومت و صلح جهاني را مورد بحث قرار داد.( 1) و كنفرانس اسلامي ديگري تشكيل شد كه خواستار ايجاد همكاري سران كشورهاي اسلامي در مبارزه با اسرائيل گرديد. به دنبال آن كنفرانس ديگري در سال 1343 ه. ش جهت بررسي مسئله استعمار به وسيله تعداد زيادي از كشورهاي اسلامي برگزار شد.
در نيمه اول دهه چهل شمسي به دستور ملك سعود كنفرانسهائي جهت تبليغ اسلام و شرح اصول و تفسير تعاليم آن و مبارزه با عقايد ضد اسلامي و جستجو براي راه حل مشكلات جهان اسلام برپا گرديد. اين گرد همآئيها زمينهساز شكلگيري «رابطةالعالم الاسلامي» گرديد كه اعضاي مؤسس آن را علماي كشورهاي مختلف اسلامي تشكيل ميدادند و مقرر گرديد كه همه ساله چنين گردهمائيهائي برگزار شود و مسائل مهم جهان اسلام در آنها مورد بحث و تبادل نظر قرار گيرد. (2) در يكي از اين تجمعات كه با شركت 115 شخصيت و عالم از 35 كشور اسلامي تشكيل شده بود ضمن حمله به جامعة دولتهاي عربي خواستار ايجاد جامعه دولتهاي اسلامي شد. در اين اجلاس پيشنهاد (آدم عثمان) رئيسجمهوري سومالي مبني بر لزوم تشكيل يك كنفرانس متشكل از كشورهاي اسلامي طرح و به تصويب رسيد و در قطعنامة نهايي خود مسئوليت تعقيب فكر كنفرانس سران اسلامي به عهده «رابطةالعالم الاسلامي» و دبيرخانه آن قرار گرفت و از ملك فيصل خواسته شد كه امر انعقاد كنفرانس سران را به عهده بگيرد.
هر چند زمينههاي فوق بيشتر ناشي از تفكر علماي اسلامي مبني بر بازگشت به اخوت اسلامي و همكاري بين ملتهاي اسلامي ميگرديد اما بالطبع زمينهساز و يا تسهيل كنده و فراهم آورندة شرايط ذهني حركت سياسي براي تشكيل كنفرانس اسلامي بين دولتهاي اسلامي گرديد.
ـ 2زمينههاي تاريخي ـ سياسي
در دهه 1340 ه. ش كه نهضت پان عربيسم ناصر گسترش يافت اين تفكر بار ديگر در صحنة سياسي مطرح شد.
به دنبال پيشنهاد آدم عثمان رئيسجمهور سومالي در سال 1343 ه. ش مبني بر تشكيل كنفرانس سران كشورهاي اسلامي، ملك فيصل نيز در سال 1344 در كنفرانس عمومي اسلامي كه در مكه برپا شده بود درخواست برپايي كنفرانس سران اسلامي را مطرح نمود. اما اولين قدمها جهت به عينيت درآوردن اين تمايل در ملاقات بين شاه ايران و ملك فيصل در 17 آذر 1344 در تهران برداشته شد و طرفين در اعلاميه نهايي خود، تمايل خود را براي فراخواني جهت ايجاد كنفرانسي از سران كشورهاي اسلامي كه فرصتي را براي موضوعات مرتبط با جهان اسلام فراهم كند مطرح ساختند.
طرح مسئله در شرايط آن روز جهان اسلام و عرب بسيار جنجال برانگيز بود زيرا جهان عرب به دو بلوك تقسيم شده بود. بلوكي مشتمل بر اردن، كويت، ليبي، مراكش و سعودي به عنوان جناح محافظهكار و بلوك ديگري شامل الجزاير، مصر، عراق، سوريه، يمن به عنوان انقلابيون افراطي در مقابل هم قرار داشتند.
جناح افراطي به رهبري ناصر در 1345 ه. ش اقدام اخير را توطئه امپرياليسم و ارتجاع جهت مقابله با وحدت عربي و فروپاشي ناسيوناليسم عربي دانست، وي در اين باره چنين گفت:
«در 1336 ابن سعود پس از مسافرتش به آمريكا از قاهره ديدن كرد، به محض ورود، ابن سعود ما را در جريان مذاكرات خود با آيزنهاور گذاشت و گفت كه آيزنهار از او خواسته است براي انعقاد كنفرانس اسلامي اقدام كند. ابن سعود خواست كه ما نيز همراه او در اين پيمان شركت كنيم در حال حاضر مااز دوران پيمان بغداد به دوران اتحاد اسلامي ميرسيم.(3)
با اين همه، ناصر، كنفرانس اسلامي را زائيده طرحهاي آمريكايي ميدانست و آن را چهره ديگر پيمان بغداد ميشمرد.
اما ملك فيصل پس از بازگشت به كشورش ضمن رد جواب ناصر چنين اظهار داشت:
«خوشبختانه به عكس پارهاي از زمامداران مغرض عرب، اكنون ملل عرب متوجه مضار كمونيزم و سوسياليزم ادعايي اشخاص شده و به منويات بيغرضانه شاهنشاه آريامهر و اينجانب پيبردهاند( 4)
به طور كلي در رابطه با كنفرانس اسلامي، موافقين فيصل در صف موافقين كنفرانس و موافقين ناصردر صف مخالفين كنفرانس قرار داشتند. در مورد كشورهاي مخالف، بعد از مصر بايد از سوريه و الجزاير نام برد. در جهان عرب، كشورهايي همچون سودان و تونس طرفدار طرح بودند و بقيه يا مثل عراق دو دلي نشان ميدادند و يا اظهار نظر نميكردند. ( 5)
اين مسئله جنگ سردي را در تبليغات طرفين ايجاد كرد. مطبوعات سعودي،ناصر را دست نشاندة كمونيزم و ضد اسلام معرفي كرد و جو داخلي مصر نيز كنفرانس اسلامي را طرحي جهت سلطه و نفوذ آمريكا بر جهان عرب و اسلام و شكستن ناسيوناليسم عربي تلقي كرد. در اين رابطه شيخ الازهر مفتي مصر، كنفرانس را، بعنوان كنفرانس آمريكايي محكوم نمود و در بيانيهاي كه در اين رابطه انتشار داد، نوشت: ( 6)
«وقتي ستمكاران و ظالمان از مبارزة علني و همه جانبه با اسلام، مأيوس شدند درصدد برآمدند تا ظاهر اسلام را پذيرفته و حتي براي آن دست به تبليغ بزنند ولي در باطن همچنان بر كفر خويش مُصّر بوده و در واقع كفر را با لباس اسلام به صحنه آورند.»
وي در اين رابطه ضمن اشاره به مسجد ضرار كه توسط پيامبر خراب گرديد از ملل مسلمان جهان ميخواهد تا با هوشياري با سردمداران اين پيمان برخورد كرده و سابقه آنان را كنكاش نموده و علل چنين پيمان و كنفرانسي را بررسي كنند تا به واقعيت اين پيمان پي ببرند.
به دنبال اين مسائل، تقسيمبندي جهان عرب به دو بلوك انقلابي و محافظهكار، به صورت روشن در حمايت از همكاري اسلامي در مقابل حمايت از ناسيوناليزم عربي عبدالناصر متجلي شد و سالهاي بعد نيز ادامه پيدا كرد.
اما حوادث بعدي همچون جنگ اعراب و اسرائيل در 1346 ه. ش كه ارتش اسرائيل را با چهار ارتش مصر، سوريه، اردن، لبنان در جنگ 6 روزه درگير ساخت سبب شد صهيونيستها صحراي سينا را از مصر، ارتفاعات جولان را از سوريه و كرانههاي غربي و شرقي بيتالمقدس را از اردن به اشغال خود درآورند. اين امر باعث استعفاي عبدالناصر كه طراح اصلي اين جنگ بود گرديد و مسئله انتقام از اسرائيل بسياري از تضادهاي داخلي جهان عرب را تحتالشعاع قرار داد.
آتشسوزي مسجدالاقصي توسط اسرائيل حادثه ديگري بود كه خشم مسلمانان جهان را برانگيخت (7 )و هيجان اسلامي را كه ميتوانست زمينهساز تقويت تفكر وحدت اسلامي در مبارزه با دشمنان باشد، به وجود آورد. روز 30 مرداد 1348 بخشي از مسجدالاقصي در فلسطين اشغالي توسط افراد متعصب صهيونيست به آتش كشيده شد و خسارات قابل توجهي به آن وارد آمد. دولت اسرائيل اين حادثه را به يك جهانگرد يهودي افراطي و استراليائي نسبت داد.
«دنيس مايكل روهان» سياح استراليائي سپس در يك حركت نمايشي محاكمه شد و متعاقباً منابع خبري اسرائيل اعلام كردند كه نامبرده دچار بيماري رواني بوده و لذا آزاد شده است.
حادثه آتشسوزي در مسجد الاقصي يك سال پس تصرف بخش شرقي بيتالمقدس توسط اسرائيل در جريان جنگ 6 روزه صورت گرفت. صهيونيستها از زمان اشغال بخش شرقي بيتالمقدس اقدامات فراواني براي تخريب مسجدالاقصي به انجام رسانده از جمله به دفعات در قسمتهاي زيرين مسجد دست به حفاري با هدف يافتن ابنيههاي مقدس يهوديان كه ادعا ميشود در زير مسجدالاقصي قرار دارد زده و ستونهاي اصلي مسجد را اين طريق سست كرده بودند.
اين زمينهها باعث ايجاد شرايط مطلوب براي محقق شدن طرح ايجاد سازمان كنفرانس اسلامي گرديد. حتي عبدالناصر نيز بعد از اين جريان و تقويت جو طرفدار وحدت اسلامي با تشكيل كنفرانس سران اسلامي مخالفتي نكرد. به دنبال اين جريانات به دعوت شاه مراكش كنفرانس فوقالعادهاي جهت بررسي خطرهايي كه مقدسات اسلامي را تهديد ميكند در مراكش با شركت 24 كشور تشكيل گرديد.( 8) و موضعگيريهاي متفاوتي را سبب شد. روزنامة الاهرام مصر، تشكيل اين كنفرانس را في نفسه تحولي فوقالعاده ارزنده دانست، اما ناصر به بهانة بيماري در آن شركت نكرد و رژيم انقلابي ليبي نيز در سطحي پائين در آن شركت نمود. چهار كشور سوريه، عراق، يمن جنوبي و سودان نيز تصميم به بايكوت آن گرفتند، وزير دفاع اسرائيل (موشه دايان) در موضعگيري در برابر اين اجلاس گفت:
«حتي اگر كنفرانس اسلامي اعلان جهاد بدهد وي تصور نميكند كه تشكيل اين كنفرانس منجر به جنگ جديدي بين اعراب و اسرائيل بشود.»(9 )
در نتيجه بايد گفت: جنگ اعراب و اسرائيل و شكست اعراب و عدم كارآيي اتحاديه عرب كه منجر به ضعيف شدن جناح ناصر گرديد و اشغال بيتالمقدس و حريق مسجدالاقصي عواملي بودند كه زمينههاي تشكيل كنفرانس سران كشورهاي اسلامي را فراهم ساختند.
اهداف سازمان
بند 2 ( اهداف) سازمان كنفرانس اسلامي هفت مورد است كه به ترتيب زير در منشور آن مشخص شده است:
1ارتقاء همبستگي اسلامي ميان كشورهاي عضو.
.2حمايت از همكاري ميان كشورهاي عضو در زمينه هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، علمي و ديگر موارد اساسي و مشورت ميان كشورهاي عضو در سازمان هاي بين المللي.
3تلاش در جهت محو تبعيض نژادي و خاتمه بخشيدن به استعمار در تمام اشكال آن.
4اتخاذ تدابير لازم براي پشتيباني از صلح و امنيت بين المللي مبتني بر عدالت.
.5هماهنگ كردن تلاش ها به منظور حفاظت از اماكن مقدس و آزادسازي آنها و پشتيباني از مبارزه ملت فلسطين و كمك به اين ملت درجهت بازپس گرفتن حقوق [خود] و آزادنمودن سرزمينش.
6پشتيباني از مبارزه تمام ملل اسلامي در راه حفاظت از كرامت، استقلال و حقوق ملي شان.
7ايجاد جوي به منظور ارتقاء همكاري و تفاهم ميان كشورهاي اسلامي و ديگر كشورها.
. همچنين تصميم گيري در سازمان، براساس رأي گيري اكثريت است اما در عمل، تصميمات سازمان طي جلسات رسمي، با اجماع اتخاذ مي شود..
ساختارسازمان کنفرانس اسلامی
علاوه بر کمیتههای وابسته، 4 رکن اصلی و چند نهاد وابسته نیز وجود دارند. این نهادها با هدف تلاش برای تقریب آمال سازمان و گام برداشتن در جهت خدمت به مسلمانان ایجاد شدهاند. این نهادها از یک نوع استقلال اداری و مالی برخوردارند.
ارکان سازمان این سازمانها عبارتند از:
اگرچه نشست سران که هر سه سال یک بار تشکیل میگردد عالیترین رکن سازمان است ولی بیشتر تصمیمهای اجرایی و مهم در کنفرانس وزرای خارجه اتخاذ میشود. این کنفرانس علاوه بر این، مسوول وظایف کنفرانس سران در مدتی است که نشست آن برگزار نمیگردد.
اکمل الدین احسان اوغلو دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی
این رکن جدیدترین رکن سازمان و مقر آن در شهر کویت است. این رکن پس از اجلاس پنجم سران در کویت که در سال 1987 برگزار گردید تأسیس شد. هر چند این حرکت تحول جالبی است ولی اساسنامه آن هنوز به اسناد تصویب لازم دست نیافته است.
در اساسنامه پیشبینی گردیده است که دادگاه عدل اسلامی از هفت قاضی تشکیل گردد. علاوه بر آن برخی شعبات فرعی نیز در آن وجود خواهند داشت. انتخاب قضات دادگاه در کنفرانس وزرا صورت میگیرد.
نهادهاي وابسته به سازمان كنفرانس اسلامي
مقر آیسسکو در کشور مراکش است. البته دو دفتر منطقهای نیز در امارات عربی متحده و تهران مستقر هستند. فعالیتهای آن به سه زبان عربی، فرانسه و انگلیسی است. این فعالیتها بیشتر به صورت برگزاری همایشهای علمی بوده است. علاوه بر آن توانسته است با 114 سازمان تخصصی و بینالمللی در سطح جهان همکاری داشته باشد.
در سال 1970 و در دومین نشست وزرای خارجه در شهر کراچی مقدمات آن فراهم شد و در سال 1975 فعالیت رسمی خود را شروع کرد. مقر اصلی بانک در شهر جده عربستان واقع شده است. البته شعباتی نیز در مراکش و مالزی دارد. هدف از تشکیل آن علاوه بر حمایت از شیوه بانکداری بر مبنای شریعت اسلامی، حمایت از پروژههایی است که در کشورهای اسلامی به انجام میرسند. عضویت در آن برای همه کشورهای مسلمان آزاد است. چنانچه تاکنون 53 کشور به عضویت آن درآمدهاند. در سطح بینالمللی این بانک، یک مؤسسه عالی بینالمللی به شمار میرود و توانسته است کم و بیش جایگاه خوبی در منطقه و جهان به دست آورد.
این سازمان مرکز اطلاعرسانی سازمان کنفرانس اسلامی است. البته به آن، عنوان سازمان صداهای اسلامی نیز اطلاق میگردد. مقر آن در شهر جده است و در اجلاس سران که در همین شهر برگزار گردید، تأسیس شده است. ریاست این سازمان بر عهده وزیر اطلاعرسانی عربستان سعودی است. اهدافی چون تبادل برنامههای رادیو و تلویزیون، نشان دادن چهره واقعی اسلام و تقویت برادری در میان امت اسلامی از جمله برنامههای آن به شمار میروند.
خبرگزاري بين المللي اسلامي (اينا) نهاد اطلاع رساني وابسته به سازمان كنفرانس اسلامي است.
وزيران خارجه كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي، در دومين نشست خود در كراچي پاكستان اصل وجود يك نهاد اطلاع رساني براي سازمان را ضروري دانسته و در سومين اجلاس كه در سال 1972 ميلادي در بندر جده عربستان برگزار شد تأسيس آن را تصويب كرده و مقر اصلي آن را در جده قرار دادند.
خبرگزاري بين المللي اسلامي از دو تشكيلات اصلي مجمع عمومي و شوراي اجرايي تشكيل شده و رئيس آن نيز از سوي دبيركل سازمان كنفرانس اسلامي تعيين مي شود.
سازمان كنفرانس اسلامي دو دانشگاه مستقل در كشورهاي مالزي و بنگلادش تأسيس كرده است.
در دانشگاه اسلامي بين المللي مالزي كه از سال 1983 فعاليت خود را آغاز كرده 7 هزار و 165دانشجو در مقاطع ليسانس، فوق ليسانس و دكتري به تحصيل اشتغال دارند كه يك هزار و 476 نفر از اين تعداد دانشجوياني هستند كه از 92 كشور براي تحصيل به مالزي رفته اند.
اين دانشگاه از شش دانشكده علوم اقتصادي و اداري، مهندسي، معارف اسلامي و علوم انساني، حقوق، مهندسي عمران و محيط و پزشكي تشكيل شده است.
دانشگاه اسلامي بين المللي مالزي در رشته هاي مهندسي، حقوق، علوم اقتصادي و اداري و معارف اسلامي و علوم انساني دانشجوي فوق ليسانس و دكترا دارد.
وزيران خارجه كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي در چهاردهمين نشست خود كه در سال 1985 ميلادي برگزار شد، پيشنهاد بنگلادش مبني بر تأسيس دانشگاه اسلامي در اين كشور را تصويب كردند.
دانشجويان دانشگاه اسلامي بنگلادش در دانشكده الهيات و علوم انساني و اجتماعي اين دانشگاه به تحصيل اشتغال دارند.
جایگاه سازمان كنفرانس اسلامی در عصر حاضر
در حالیکه ملت های مسلمان کشورهای اسلامی اختلافی با هم ندارند اما وجود اختلاف میان حاکمین کشور های اسلامی و بعضا وجود تضاد دیدگاه میان آنها که قطعا از نگرش های سیاسی تناقض در تامین منافع ایجاد می شود ، ازکارآیی سازمان کنفرانس اسلامی کاسته است . به طور مثال در مورد فلسطین، سازمان کنفرانس اسلامی فقط به صدور قطعنامه بسنده کرده است و در حقیقت کاری صورت نداده است این درحالی است که عده ای از کشور های اسلامی با اسراییل روابط دیپلماتیک برقرار کرده اند.
در مورد عراق نیز سازمان اقدامات در خوری صورت نداده است . در زمان حمله آمریکا به عراق سازمان تنها به تشکیل یک جلسه اضطراری بسنده کرد . حمله آمریکا در شرایطی صورت گرفت که امیر قطر به عنوان رئیس دوره ای سازمان کنفرانس اسلامی ، کشورش را میزبان ستاد فرماندهی نیروهای امریکایی قرارد اد. و سایر کشور های عربی هم از حمله به عراق حمایت کردند.
در بوسنی و هرزگوین و بحران بالکان هر چند سازمان دست به اقداماتی زد اما با دخالت های ناتو و امریکا به زودی به حاشیه رانده شد و همچنین در بحران های مسلمانان کشمیر در هند، تیمورشرقی در اندونز و میندانائو در فیلیپین سازمان کنفرانس اسلامی بیشتر یک نظاره گر بود.
وجود اتحادیه هایی مانند اتحادیه عرب و گروه کشور های عرب حوزه خلیج فارس نیز در پاره ای از موارد سازمان را از نیل به اهداف خود باز داشته است. این اتحادیه ها که خود در درون سازمان عضو هستند در بسیاری از موارد مسائل خود را از مسائل جهان اسلام جدا می کنند و به آن رنگ و بوی عربی می دهند که در تضعیف سازمان کنفرانس اسلامی نقش مهمی دارند .
موضوع دیگر که بسیار حائز اهمیت است مساله نیروی نظامی و قدرت دفاعی جهان اسلام است . به غیر از ترکیه که جزو ناتو است و پاکستان که بمب اتمی دارد ، بقیه کشور های اسلامی از تحت پوشش قرار گرفتن از سوی یک نیرو یا قدرت نظامی که از آنها در برابر حملات قدرت های بزرگ محافظت کند محروم هستند . در حقیقت تشکیل یک نیروی نظامی اسلامی برای حراست از کیان اسلامی امت و جهان اسلام ضروری است .
متاسفانه اکثرکشور های اسلامی، کشور های پیشرفته و یا ثروتمندی نیستند و بیش از نیمی از آنها جزو کشور های فقیر جهان محسوب می شوند. اکثر کشور های ثروتمند در دنیای اسلام در خاورمیانه قرار دارند . از این لحاظ کشور های اسلامی از ناهمگونی شدیدی رنج می برند. هنوز یک نهاد مرکزی هماهنگ کننده درباره سرمایه گزاری مشترک کشور های ثروتمند اسلامی به شکل منسجم و کارا وجود ندارد و در این میان بانک توسعه اسلامی دست به اقداماتی زده است ولی هنوز کافی به نظر نمی رسد.
یکی از نقاط ضعف اساسی سازمان کنفرانس اسلامی، نبود ضمانت اجرا برای قطعنامه ها و مصوبات این سازمان است. به عبارتی دیگر سازمان کنفرانس اسلامی مانند سازمان ملل متحد، ابزاری مانند شورای امنیت را در اختیار ندارد که قطعنامه های لازم الاجرای خود را به مرحله عمل برساند.
سازمان کنفرانس اسلامی فاقد یک نهاد نظارتی قدرتمند است که بتواند در معادلات جهانی تایین کننده باشد. هم اکنون سازمان کنفرانس اسلامی با آنکه تمام کشور های آن عضو سازمان ملل محسوب می شوند فاقد یک کرسی دائم برای جهان اسلام در شورای امنیت است و این مساله بسیار مهمی بود که آقای احمدی نژاد در اولین سخنرانی خود در کنفرانس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل به آن اشاره کرد.
هم اکنون نزدیک به دو دهه از فرو پاشی کمونیسم می گذرد و جهان با یک جانبه گرایی آمریکا روبه روشده است. تروریسم به پدیده غالب جهان تبدیل شده است . رویدادی به نام ۱۱ سپتامبر جهان را به شکل دیگری در آورده است. به بهانه تروریسم قدرت های بزرگ به خود اجازه می دهند به هر جای دنیا لشکر کشی کنند!! در تحت تاثیر نظریه جنگ تمدن ها لبه تیز جنگ با تروریسم به سوی جهان اسلام نشانه رفته است. با این اوصاف سازمان کنفرانس اسلامی هنوز دارای ساختاری بسیار اولیه است و توانایی و آمادگی برای رویارویی برای پدیده های قرن ۲۱ را ندارد . این سازمان هنوز دارای ساختار ۴۰ سال پیش است وبا این شرایط نمی تواند با تبعات بعد از ۱۱ سپتامبر روبه رو شود و نیازمند تجدید نظر در ساختار و عملکرد آن می باشد.
تطبیق سازمان کنفرانس اسلامی با انتظارات جهان اسلام و همچنین تطبیق با تحولات نوین بین المللی ،همراه با ارائه یک راهبرد مناسب ، عرصه های مهمی هستند که ضرورت بازنگری و به روز رساندن اقدامات این سازمان برای تامین منافع ۵/۱ میلیارد مسلمان را ضروری می سازد .
امروزه جهان اسلام با مسائل مختلفی دست به گریبان است. كشورهای غربی با تبلیغات بسیار سعی دارند كه اسلام را دینی خشن معرفی كنند و تا آنجا پیش رفته اند كه مسلمان را مترادف با تروریست دانسته اند و دم از جنگ های صلیبی می زنند و اهانت ها به مقدسات مسلمانان و ساحت پیامبر اسلام روا داشته اند . با بهانه مبارزه با تروریسم دو كشور اسلامی عراق و افغانسان را آماج وحشیانه ترین حملات خود قرار داده اند و روزی نیست كه در عراق و افغانستان خون بی گناهی بر زمین ریخته نشود.فلسطین، این سرزمین اشغال شده بیش از نیم قرن است كه در آتش صهیونیسم می سوزد و هیچ نهاد و سازمان به اصطلاح حامی حقوق بشری لب به اعتراض نمی گشاید!! و همه این ها در پیش چشمان یك میلیارد و ۵۰۰میلیون مسلمان در حال رخ دادن است.
در داخل جهان اسلام اختلاف افکنی میان فرق و مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی و ... توطعه ای خطرناك است به گونه ای كه در عراق ما شاهد این توطئه هستیم و شیعه و سنی را در مقابل هم قرار داده اند و قصد دارند، این مساله را به كل جهان اسلام تسری دهند.
در اینچنین وضعیتی جایگاه سازمان كنفرانس اسلامی به عنوان یك نهاد فراگیر بین المللی اسلامی بسیار حساس است و باید در این باره باید دست به اقداماتی زد و بیش از هرچیز این امر اقدامات نرم افزاری و فرهنگی را طلب می کند
از جمله کار هایی که می توان در راستای انسجام و اتحاد بیشتر در میان کشور های اسلامی صورت داد ، ایجاد بازار مشترک اسلامی ، ایجاد مراکز تلوزیونی و رسانه ای مشترک ، ایجاد مراکز دانشگاهی و علمی مشترک تبادل فناوری میان کشور های اسلامی ، و گسترش راه های ارتباطی و مواصلاتی میان کشورهای اسلامی و از همه مهم تر دولت های اسلامی به جا ی اینکه در صدد با شند تا روابط خود را بر اساس روابط نابرابر با غرب بر قرار کنند ، با ملت های خود به ارتباط نزدیکی بیشتری برقرار کنند..
جایگاه ایران در سازمان کنفرانس اسلامی.
رياست ايران بر سازمان كنفرانس اسلامي از اين جهت اهميت داشت كه اين كار با وجود به رغم تفكرات خاص كشورمان در مورد امور بين المللي انجام شد. رياست آقاي خاتمي بر اين كنفرانس نيز با توجه به افكار سياسي نوين وي در عرصه داخلي و بين المللي تاثير قابل توجهي بر سران شركت كننده در هشتمين اجلاس سازمان بر جاي گذارد.
به هر حال مي توان امور مذكور را از دستاوردهاي سياسي رياست ايران بر سازمان كنفرانس اسلامي دانست: قبول ايده گفت وگوي تمدن ها؛ اعتمادسازي ميان كشورهاي اسلامي؛ افزايش همكاري سازمان كنفرانس اسلامي با ساير سازمان هاي بين المللي مانند سازمان ملل، اكو، اتحاديه عرب، سازمان وحدت آفريقا و جنبش عدم تعهد، تشكيل اتحاديه بين المجالس اسلامي؛ بررسي بحران كوزوو و برگزاري اجلاسي در سطح وزراي خارجه كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي در ژنو و اعزام هيأت هايي به منطقه بحران؛ مشاركت در كاهش بحران در روابط سوريه و تركيه و تلاش براي حل بحران هاي عراق و الجزاير و دست آخر مقابله ديپلماتيك با تجاوز به بيت المقدس از سوي اسرائيل.
انتظار مي رود كه ايران در جريان تلاش هاي خود براي عضويت در اتحاديه عرب به نكات مثبت و منفي حضور در پيمان ها و سازمان هاي ياد شده توجه داشته و عملكر د مثمرثمر در جمع كشورهاي عربي داشته باش
پي نوشت :
1ـ العالم العربي ـ رقم 1337، دسامبر 1986. به نقل از سازمان كنفرانس اسلامي، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص 23.
2ـ بنده مقدم ـ محمدمهدي ـ علل ايجاد سازمان كنفرانس اسلامي و نقش عربستان ـ ص 17.
3ـ به نقل از حميد روحاني، «سازمان كنفرانس اسلامي»، (كيهان 6 بهمن 1367).
4ـ بنده مقدم، منبع سابق.
5ـ ميدل ايست، اكتبر 1969، ص 21.
6ـ بنده مقدم، سابق.
7ـ اسد همايون،نتايج كنفرانس سران اسلامي در رباط، تهران (بين)، 1348.
8ـ سازمان كنفرانس اسلامي، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص 26.
9ـ كيهان، 10/9/1336.
منابع
1محمد رضا ضیایی بیگدلی ، حقوق بین لملل عمومی ، نشر گنج دانش، ۱۳۸۱.
2سید داوود آقایی ، حقوق سازمان های بین المللی دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۰ .
3سازمان كنفرانس اسلامی /اراده مجامع اسلامی منطقه ای و غیر متعهد ها ، انتشارات وزارت خارجه ۱۳۷۳.
4سوره آل عمران ،آیه ۱۰۳ .
.5سازمان کنفرانس اسلامی ۳۵ سال رکود" جمهوری اسلامی ۵/۷/۸۳..
.6عراقچی ،عباس ،سازمان "کنفرانس اسلامی و آینده ای نا امید کننده"سیاست خارجی ۳
.7ولایتی ،علی اکبر،" سازمان کنفرانس اسلامی ضرورت تحرک بعد از جنگ سرد" سیاست خارجی ۳
.8رویوران ،حسن،"سازمان کنفرانس اسلامی تهدید ها و فرصت ها "همشهری دیپلماتیک ۷۸.
.9عرشی ،مانیا،"سازمان کنفرانس اسلامی آخرین امید عراقی ها"آفتاب یزد ،۷/۲/۸۳.
"سازمان کنفرانس اسلامی ،بیم ها و امید ها"جمهوری اسلامی ۱۷/۹/۸۴..10
. بعیدی نژاد ، حمید، "سازمان کنفرانس اسلامی تحولی جدید"همشهری دیپلماتیک ۷۸..11
. "سازمان کنفرانس اسلامی در ترازوی آمار"نشریه بورس ۵. .12
.13احمدی،کورش"سازمان کنفرانس اسلامی در شرایط جدید بین المللی"سیاست خارجی ۳
"سازمان کنفرانس اسلامی در یک نگاه"مشکوه النور۳ .14
.15سازمان کنفرانس اسلامی فقط محکوم می کند "رسالت ف۲/۹/۸۲.1
"سازمان کنفرانس اسلامی قادر به حل مشکلات مردم نیست"راه مردم،۱۲/۳/۸۲ .16
.17برهان محمد،" سازمان کنفرانس اسلامی گامی به جلو"کیهان هوایی ۱۳۷۸
. " سازمان کنفرانس بین المللی مجموعه ای منفعل در عرصع بین المللی "جمهوری اسلامی ۲۳/۷/۸۲ .18
19جوادی محمد،"سازمان کنفرانس اسلامی مجموعه ای ناهمگون"جمهوری اسلامی ۵/۷/۸۳.
پورعلی یوسف " سازمان کنفرانس اسلامی ملت ها پیشتاز تر از دولت ها"سیاست روز،۱۹/۹/۸۴. .20
. .21فریده شریفی "سازمان کنفرانس اسلامی و بحران کشمیر "کیهان ۸/۳/۷۸.
. سازمان کنفرانس و توقعات جهان اسلام گجمهوری اسلامی ۲۳/۷/۸۲ 22.
. 23رحمان .س.م . مشیر زاده" سازمان کنفرانس اسلامی و چالش های آینده"سیاست خارجی۳.
.24اردکانی ، عباسعلی " سازمان کنفرانس اسلامی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران"مطالعات دفاعی استراتژیک ۸ .
. 25علی قاسمی ،" سازمان کنفرانس اسلامی و مسائل بین المللی "رسالت،۴و۵/۳/۸۳.
.26خبر گزاری جمهوری اسلامی ایران ، ایرنا
.27 ؛ سازمانهای بین المللی، موسی زاده، رضا تهران، نشر میزان، 1382، چاپ سوم،
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}