انتهای راه محصولات تراریخته، ناباروری است؟
براساس آمار رسمی حدود 20 درصد زوجها ناباروری را تجربه میکنند. ناباروری به دلایل مختلفی بروز میکند که میتوان این دلایل را به مشکلات جسمی و ژنتیکی زوجین و سبک زندگی تقسیم کرد. بحث تغذیه یکی از مهمترین
براساس آمار رسمی حدود 20 درصد زوجها ناباروری را تجربه میکنند. ناباروری به دلایل مختلفی بروز میکند که میتوان این دلایل را به مشکلات جسمی و ژنتیکی زوجین و سبک زندگی تقسیم کرد. بحث تغذیه یکی از مهمترین مواردی است که پزشکان به عنوان یک فاکتور در ایجاد ناباروری به آن اشاره میکنند و گروهی از آنها معتقدند وجود محصولات تراریخته میتواند نقش بسیاری در این زمینه داشته باشد؛ بهویژه آنکه پژوهشهای متعددی در سطح بینالمللی نشان از ارتباط میان استفاده از این محصولات و افزایش ناباروری دارد. با توجه به اینکه کشورهای در حال توسعه، بازار اصلی محصولات تراریخته تولیدی در کشورهای توسعهیافته هستند، در این گزارش به بررسی این وضعیت در ایران میپردازیم.
ناباروری اصولاً به مواردی گفته میشود که یک زوج در طول یک سال رابطه جنسی، موفق به ایجاد جنین نشوند. ناباروری اولیه به مواردی مربوط میشود که زوج برای اولینبار تصمیم به تشکیل جنین دارند اما ناباروری ثانویه زمانی اتفاق میافتد که زوجین پس از یکبار بچهدار شدن، به دلایلی جنین بعدی را از دست بدهند. برای زنان بیش از 35 سال حداقل تلاش 6 ماهه و برای زنان کمتر از این سن حداقل تلاش یک ساله وضعیت ناباروری را مشخص میکند.
دکتر آراسته، متخصص اورولوژی و آندرولوژی احتمال باروری در طول یک ماه را برای سالمترین افراد فقط 20 درصد، در 6 ماه 75 درصد و در یک سال 90 درصد دانست.
به گفته محمد اسلامی، رییس اداره جمعیت و باروری سالم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شاخص ناباروری کشور براساس سرشماری سال 90، 15 تا 20 درصد است. البته همچنان نیز از این آمار استفاده میشود اما میانگین عنوا شده عموماً از 15 تا 20 درصد است که در این بین گاهی 10 درصد و 25 درصد نیز دیده شده است.
اسلامی شایعتر بودن ناباروری در مردان را نمیپذیرد و معتقد است که باید دید شیوه آمارگیری به چه شکلی بوده. در مورد تعداد زوجهای نابارور، بررسیها متفاوت است و دامنههای متفاوتی دارد. با این وجود بررسی زیر 15 درصد و بالای 20 درصد وجود نداشته است. اگر بخواهیم با تأکید بر همین درصد آماری مطرح کنیم، براساس سرشماری سال 90 تعداد زوجهای شامل زنان بین 15 تا 49 سال سن و در سنین باروری، 15 میلیون بوده است که اگر 15 درصد در نظر بگیریم ،2 میلیون و 250 هزار زوج نابارور و اگر 20 درصد در نظر بگیریم، 3 میلیون زوج نابارور در کشور وجود دارد و هرکدام از فاکتورهای زن یا مرد حدود 50 درصد نقش دارند.
با وجود آمارهایی که از سوی وزارت بهداشت درباره مساویبودن میزان فاکتورهای ناباروری در زنان و مردان ارایه شده است، همچنان شاهد آمارهای مختلف از سوی پزشکان هستیم؛ برخی سهم مردان را بیشتر و برخی سهم زنان را بیشتر میدانند. گروهی نیز معتقدند فاکتورها مساوی است.
سال 91 محمدمهدی آخوندی، رییس پژوهشگاه ابنسینا اعلام کرد که در تمام کشورها آمارهایی درباره نرخ باروری وجود دارد و آنها مطابق همین آمار متوجه شدهاند که در 15 سال اخیر ناباروری رشد داشته است، اما در کشور ما چنین آماری وجود ندارد که بتوانیم مقایسه کنیم.
همچنین مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابنسینا با آمارگیری از 17 هزار زوج ایرانی مشخص کرد که 20.2 درصد زوجین ایرانی نابارورند که از میانگین جهانی بالاتر است. یعنی از هر10 زوج، 2 زوج نابارور هستند. همچنین میزان ناباروری مردان بیشتر از زنان ارزیابی شد.
شیوه رایج زندگی انسانها روی وضعیت سلامتی آنها بسیار مؤثر است. نوع تغذیه، پوشش مناسب، زمان خواب و بیداری، آبوهوا و ورزش از جمله مواردی است که نقش بهسزایی در سلامتی عمومی بدن دارد. بسیاری از این موارد در ناباروری نیز مؤثرند. محققان معتقدند استعمال سیگار، قلیان، اعتیاد به مواد مخدر، غذای آماده، استرس، استفاده از ظروف پلاستیکی، مصرف مشروبات الکلی، فرکانسهای موبایل، وعدههای غذایی نامنظم و گرسنگیهای طولانیمدت روی باروری اثر منفی دارد. استفاده از مکمل ورزشی به دلیل بههم خوردن تعادل هورمونی، فرد را در معرض ناباروری قرار میدهد.
مشاغلی که منجر به نشستن در ساعات طولانی میشود، استفاده مدام از حمام بسیار داغ، سونا و جکوزی، قراردادن لپتاپ روی پاها و پوشیدن لباس تنگ از عوامل نازایی در مردان شناخته میشود. چاقی بیش از اندازه نیز از دلایل ناباروری زنان است که عموماً با نوع تغذیه و سبک زندگی فرد در ارتباط است.
علتهای مختلفی موجب بروز ناباروری در بین زوجین میشود. این روزها تأثیر سبک زندگی در ناباروری مورد توجه بسیاری از متخصصان قرار گرفته است. دکتر ربابه طاهریپناه، عضو هیأت مدیره انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری ایران یکی از عوامل مهم در ناباروری را سبک زندگی فرد دانست و گفت: هرچه وزن زنان افزایش یابد، اختلالات تخمکگذاری آنها نیز افزایش مییابد و همین امر آنها را مساعد ناباروری میکند.
متأسفانه در کشور ما فعالیتهای فیزیکی کاهش پیدا کرده است. در رژیم غذایی نیز به فستفودها تمایل زیادی پیدا شده است که همین امر باعث بههم خوردن متابولیسم بدن میشود و در نتیجه با افزایش وزن نوجوانان و جوانان روبهرو هستیم که خود عامل مساعدکنندهای برای ناباروری است.
او ادامه داد: در نتیجه توصیه میکنیم بهطورکلی فستفودها کنار گذاشته شوند و سعی شود مواد غذایی طبیعی باشند. همچنین ظروف پلاستیکی سمومی دارند که در صورت قرار دادن مواد غذایی در آنها میتوانند در احتمال ناباروری نقش داشته باشند.
پس زوجها در تغذیه خود تا آنجاییکه میشود از سموم محیطی دوری کنند و از مواد غذایی که متخصصان احتمال میدهند در ایجاد ناباروری تأثیر داشته باشد پرهیز کنند. به زنان توصیه میکنم فعالیتهای فیزیکی و رژیم غذایی خوبی داشته باشند. زنان نابارور حتماً به پزشک مراجعه کنند و دستورات پزشک را انجام دهند.
برای برخی موارد ناباروری حتماً کاهش وزن میتواند نقش بسیار مهمی در اصلاح روند و الگوی تخمکگذاری آنها داشته باشد. گاهی در سندروم تخمدان پلیکیستیک یا کیستهای تخمدان کاهش 5 درصدی وزن، بسیاری از مشکلات بیمار را حل میکند.
چندی است گروهی از پزشکان بحث تأثیر منفی مواد تراریخته روی باروری را مطرح میکنند. همچنین دکتر احمد حمزه، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز نقش عمدهای برای محصولات تراریخته در بروز ناباروریها قائل شده است. مهندسی ژنتیک یکی از شاخههای مهم بخش کشاورزی است که دستاوردهای مهمی را در سالیان اخیر بههمراه داشته است.
یکی از دستآوردهای مناقشهانگیز این دانش، تولید محصولات تراریخته (Genetically Modified Organisms) است که در حال حاضر، یک بحث علمی، اقتصادی، پزشکی، محیط زیست، امنیت غذایی، و اخلاقی مهم در کشورهای مختلف، بسته به الگوهای مختلف فرهنگی-اقتصادی و نیز در سطح بینالملل نظیر سازمان تجارت جهانی (WTO) به راه انداخته است.
کشورهای غرب اروپا، استرالیا و ژاپن، خواستار لغو واردات و تولید محصولات تراریخته و یا الزام فروشندگان محصولات غذایی برای قرار دادن برچسب مخصوص برای تفکیک این محصولات از محصولات طبیعی هستند. این در حالی است که بیشترین شکاف، چه از نظر تولید و چه مصرف، میان کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه است. از جمله این دغدغهها، موضوع سلامت و بهطورخاص، سلامت باروری است.
حامیان مهندسی ژنتیک در کشاورزی معتقدند در طول تاریخ پیدایش تمدن بشری و از زمانی که انسان با سبک زندگی یکجانشینی و اقتصاد کشاورزی آشنا شد، همواره تلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت و مرغوبیت محصولات کشاورزی از طریق انتقال ژنها مدنظر بوده است. البته این تلاش تنها از طریق انتقال ژنهای یک گونه به یکدیگر صورت گرفته و در بهترین حالت، زمان زیادی، شاید ۱۵ سال، برای بهدست آوردن کیفیت مطلوب از این طریق، زمان صرف میشده است.
دانش مدرن تولید تراریخته، یعنی تجمیع تمامی صفات مطلوب چندین گونه نزدیک، در یک گونه خاص از طریق تزریق این صفات و نه لقاح طبیعی. این دانش به تولیدکننده امکان میدهد تا ترکیب ژنتیکی مطلوب خود را در مدت زمان کوتاه و با تنوع بیشتری تحقق بخشد.
بیشتر تحقیقات مربوط به کشاورزی تراریخته در کشورهای توسعهیافته آمریکا، اروپا و آمریکای لاتین انجام شده است. در این کشورها نیز این تحقیقات عمدتاً زیرنظر شرکتهای علوم زندگی (life sciences) همچون Bayer CropScience، BASF، Dow AgroSciences،DuPont/Pioneer، LimaGrain، Monsato و Syngenta صورت میگیرد..
اولین محصول تراریخته در شکل مدرن آن، در سال ۱۹۹۴ تولید شد؛ گوجهفرنگی تأخیری محصول شرکت آمریکایی Calgene. تولید چنین محصولاتی از ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۴، صد برابر شده است. مساحت زمینهای زیرکشت محصولات تراریخته در همین بازه زمانی از 1.7میلیون هکتار به 181.5میلیون هکتار رسیده که سهم کشورهای درحالتوسعه از آن روبهافزایش است. از میان ۲۸ کشور پرورشدهنده این نوع محصولات، ۲۰ کشور درحالتوسعه و ۸ کشور، توسعهیافته هستند.
مزایای قطعی محصولات تراریخته نسل اول عبارتند از: افزایش تولید، کاهش هزینههای کشت، افزایش سود کشاورزی و بهبود سلامت و محیط زیست. مهندسی ژنتیک در حال حاضر در نسل دوم این محصولات بهدنبال تکثیر برنج غنیشده با آهن، ویتامین آ و ای، و لیسین؛ سیبزمینی با نشاسته و اینولین بیشتر؛ واکسنهای خوراکی در ذرت، موز، و سیبزمینی است.
معایب و خطرات مصرف محصولات تراریخته نیز از این قرار ذکر شدهاند: ایجاد ناخواسته آلرژیهای جدید در مواد غذایی؛ احتمال رسوخ تراریختهها از محصول به گونههای وحشی؛ احتمال افزایش مقاومت آفتها به توکسینهای این محصولات؛ و خطر تأثیر این توکسینها بر ارگانیسمهای غیرهدف.
یکی از اعتقادات مطرح در رابطه با مصرف محصولات تراریخته آن است که (علیرغم توسعه دانش و محصولات تراریخته در کشورهای توسعهیافته)، کشورهای درحالتوسعه بهترین بازار مصرف این محصولات هستند. درواقع، این روندی است که در آن، کشورهای توسعهیافته از طریق تولید دانش (تراریخته) در حقیقت به تعیین شرایط در سایر کشورها اقدام کردهاند.
در اروپا، شرکتهای غذایی چون Kellogg، Pepsi، Coke و Kraft استفاده از محصولات تراریخته در تولیدات خود را بهدلیل مخالفت مصرفکنندگان، متوقف کردهاند. این کشورها، کمتر از ۳ دهم درصد از کل محصولات تراریخته جهان را تولید میکنند. گزارشی از سوی آکادمی آمریکایی پزشکی و محیط زیست نیز در گزارشی اعلام کرده است: «رابطه علی میان مواد غذایی تراریخته و تأثیرات نامطلوب بر سلامت، بسیار جدی است». ازاینرو، در آمریکا تفکیک مواد تراریخته از محصولات عادی، خواسته اکثریت مصرفکنندگان است.
گزارشهایی در سال ۲۰۰۲، حاکی از آن بود که ساکنان مناطقی از آرژانتین که کشت سویای تراریخته از سال ۲۰۰۰ در آن ایجاد شده بود، با افزایش اختلالات زایمان، ناباروری، تولد جنین مرده، سقط و انواع سرطان روبهرو شدهاند.
برخی پژوهشها و مطالعات که نشان میدهد میان استفاده از محصولات تراریخته و ناباروری رابطه وجود دارد
در سال ۲۰۰۸، نتایج یک مطالعه از سوی دولت استرالیا نشان داد که موشهایی که با ذرت تراریخته تغذیه شده بودند در نسل سوم و چهارم، بچههای کمتری از موشهایی داشتند که از محصولات عادی تغذیه شدهاند. این تفاوت در میزان باروری در این مطالعه به منبع تغذیه موشهای گروه کنترل و موشهای مورد آزمون نسبت داده شده است.
نانسی سوانسون، دکترای فیزیک، عضو تیم تحقیقاتی نیروی دریایی آمریکا، دارنده پنج اختراع ثبتشده، ۳۰ مقاله علمی و 2 کتاب درباره زنان و علوم، بعد از آنکه در اثر قطع مصرف مواد تراریخته بهبودی خود از چندین اختلال سلامت را شاهد بود، به مطالعه محصولات تراریخته پرداخت که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
طبق مقاله سوانسون، مصرف مواد تراریخته عامل اختلال در عملکرد اندوکرین و لذا اختلال در هر سیستمی میشود که تحتتأثیر هورمونها عمل میکند. ناباروری در کنار اختلال زایمان، باعث چاقی، اختلال در انزال، سرطان سینه، اختلال در رشد جنسی و اختلال در رشد جنین، نوزاد و کودک میشود.
برخی مطالعات حاکی از تغییر رنگ بیضه برخی جانداران در اثر مصرف مواد تراریخته هستند. برخی دیگر، حکایت از تغییر اسپرم و درنتیجه، کاهش دفعات بارداری در جانداران دارد. مصرف کمترین میزان مواد تراریخته در جانداران، تغییراتی در دیانای را در پی داشته است.
باروری موجودات ماده نیز بههمین نسبت تحتتأثیر مواد فراریخته است؛ بهطوریکه مطالعه حیوانات ماده تغذیهشده با مواد تراریخته حاکی از افزایش ناباروری و زایمانهای زودرس، وزن کم نوزاد و مرگ نوزادان (۹۹٪ در مقایسه با ۱۰٪ در حیوانات تغذیه شده با مواد غیرتراریخته) بعد از تولد است.
برخی منابع حاکی از آن هستند که از سال ۱۹۷۰، تولید اسپرم در مردان جهان بهمیزان ۴۰ تا ۵۰ درصد (از 4.4 در ۱۹۷۰ به 2.5در۲۰۱۴) کاهش یافته است. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که براساس آن میتوان جمعیت آینده جهان را کشور به کشور پیشبینی کرد.
ثبات جمعیت زمانی حاصل میشود که نرخ باروری (تعداد کودک بهازای هر زن) در حدود 2.1 باشد. این میزان در حال حاضر، در بیشتر کشورهای جهان (غیر از آفریقا)، بین یک تا 2 فرزند است که علاوهبر کاهش نرخ باروری، به مرگومیر نوزادان پس از تولد نیز مربوط است.
در سال ۱۹۷۰، کمترین نرخ باروری مربوط به فنلاند (1.8) بود که این جایگاه در حال حاضر متعلق به کشور درحالتوسعه سنگاپور (0.8) است. بیشترین کاهش نرخ باروری نیز در کشورهای درحالتوسعه لیبی، مالدیو، کویت، قطر، بنگلادش، کره جنوبی، امارات، برونئی و ایران رخ داده است. پرجمعیتترین کشورهای جهان نیز شاهد کاهش قابل توجه موالید بودهاند (هند از 5.5 به 2.4 و چین از 5.5 به 1.6).
با وجود اینکه مطالعه دقیقی برای بررسی همبستگیهای میان مصرف مواد تراریخته و کاهش نرخ باروری در سطح جهانی یا ملی صورت نگرفته است، میتوان همزمانی کاهش جهانی باروری و افزایش مصرف مواد تراریخته را بهخصوص با تأکید بر الگوی جمعیتی چین و هند، با هم مرتبط دانست. با توجه به این واقعیت، و نیز بیمیلی مصرفکنندگان اروپایی و آمریکایی به مصرف مواد تراریخته علیرغم توسعه این دانش در این کشورها، عامل بروز نگرانی از هدایت عوارض مصرف این مواد به بخشهای جمعیتی ویژهای در دنیاست که تحت عنوان کشورهای درحالتوسعه یا جنوب میشناسیم.
منبع مقاله : مهرخانه
ناباروری اصولاً به مواردی گفته میشود که یک زوج در طول یک سال رابطه جنسی، موفق به ایجاد جنین نشوند. ناباروری اولیه به مواردی مربوط میشود که زوج برای اولینبار تصمیم به تشکیل جنین دارند اما ناباروری ثانویه زمانی اتفاق میافتد که زوجین پس از یکبار بچهدار شدن، به دلایلی جنین بعدی را از دست بدهند. برای زنان بیش از 35 سال حداقل تلاش 6 ماهه و برای زنان کمتر از این سن حداقل تلاش یک ساله وضعیت ناباروری را مشخص میکند.
دکتر آراسته، متخصص اورولوژی و آندرولوژی احتمال باروری در طول یک ماه را برای سالمترین افراد فقط 20 درصد، در 6 ماه 75 درصد و در یک سال 90 درصد دانست.
به گفته محمد اسلامی، رییس اداره جمعیت و باروری سالم وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شاخص ناباروری کشور براساس سرشماری سال 90، 15 تا 20 درصد است. البته همچنان نیز از این آمار استفاده میشود اما میانگین عنوا شده عموماً از 15 تا 20 درصد است که در این بین گاهی 10 درصد و 25 درصد نیز دیده شده است.
اسلامی شایعتر بودن ناباروری در مردان را نمیپذیرد و معتقد است که باید دید شیوه آمارگیری به چه شکلی بوده. در مورد تعداد زوجهای نابارور، بررسیها متفاوت است و دامنههای متفاوتی دارد. با این وجود بررسی زیر 15 درصد و بالای 20 درصد وجود نداشته است. اگر بخواهیم با تأکید بر همین درصد آماری مطرح کنیم، براساس سرشماری سال 90 تعداد زوجهای شامل زنان بین 15 تا 49 سال سن و در سنین باروری، 15 میلیون بوده است که اگر 15 درصد در نظر بگیریم ،2 میلیون و 250 هزار زوج نابارور و اگر 20 درصد در نظر بگیریم، 3 میلیون زوج نابارور در کشور وجود دارد و هرکدام از فاکتورهای زن یا مرد حدود 50 درصد نقش دارند.
با وجود آمارهایی که از سوی وزارت بهداشت درباره مساویبودن میزان فاکتورهای ناباروری در زنان و مردان ارایه شده است، همچنان شاهد آمارهای مختلف از سوی پزشکان هستیم؛ برخی سهم مردان را بیشتر و برخی سهم زنان را بیشتر میدانند. گروهی نیز معتقدند فاکتورها مساوی است.
سال 91 محمدمهدی آخوندی، رییس پژوهشگاه ابنسینا اعلام کرد که در تمام کشورها آمارهایی درباره نرخ باروری وجود دارد و آنها مطابق همین آمار متوجه شدهاند که در 15 سال اخیر ناباروری رشد داشته است، اما در کشور ما چنین آماری وجود ندارد که بتوانیم مقایسه کنیم.
همچنین مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابنسینا با آمارگیری از 17 هزار زوج ایرانی مشخص کرد که 20.2 درصد زوجین ایرانی نابارورند که از میانگین جهانی بالاتر است. یعنی از هر10 زوج، 2 زوج نابارور هستند. همچنین میزان ناباروری مردان بیشتر از زنان ارزیابی شد.
شیوه رایج زندگی انسانها روی وضعیت سلامتی آنها بسیار مؤثر است. نوع تغذیه، پوشش مناسب، زمان خواب و بیداری، آبوهوا و ورزش از جمله مواردی است که نقش بهسزایی در سلامتی عمومی بدن دارد. بسیاری از این موارد در ناباروری نیز مؤثرند. محققان معتقدند استعمال سیگار، قلیان، اعتیاد به مواد مخدر، غذای آماده، استرس، استفاده از ظروف پلاستیکی، مصرف مشروبات الکلی، فرکانسهای موبایل، وعدههای غذایی نامنظم و گرسنگیهای طولانیمدت روی باروری اثر منفی دارد. استفاده از مکمل ورزشی به دلیل بههم خوردن تعادل هورمونی، فرد را در معرض ناباروری قرار میدهد.
مشاغلی که منجر به نشستن در ساعات طولانی میشود، استفاده مدام از حمام بسیار داغ، سونا و جکوزی، قراردادن لپتاپ روی پاها و پوشیدن لباس تنگ از عوامل نازایی در مردان شناخته میشود. چاقی بیش از اندازه نیز از دلایل ناباروری زنان است که عموماً با نوع تغذیه و سبک زندگی فرد در ارتباط است.
علتهای مختلفی موجب بروز ناباروری در بین زوجین میشود. این روزها تأثیر سبک زندگی در ناباروری مورد توجه بسیاری از متخصصان قرار گرفته است. دکتر ربابه طاهریپناه، عضو هیأت مدیره انجمن علمی تخصصی باروری و ناباروری ایران یکی از عوامل مهم در ناباروری را سبک زندگی فرد دانست و گفت: هرچه وزن زنان افزایش یابد، اختلالات تخمکگذاری آنها نیز افزایش مییابد و همین امر آنها را مساعد ناباروری میکند.
متأسفانه در کشور ما فعالیتهای فیزیکی کاهش پیدا کرده است. در رژیم غذایی نیز به فستفودها تمایل زیادی پیدا شده است که همین امر باعث بههم خوردن متابولیسم بدن میشود و در نتیجه با افزایش وزن نوجوانان و جوانان روبهرو هستیم که خود عامل مساعدکنندهای برای ناباروری است.
او ادامه داد: در نتیجه توصیه میکنیم بهطورکلی فستفودها کنار گذاشته شوند و سعی شود مواد غذایی طبیعی باشند. همچنین ظروف پلاستیکی سمومی دارند که در صورت قرار دادن مواد غذایی در آنها میتوانند در احتمال ناباروری نقش داشته باشند.
پس زوجها در تغذیه خود تا آنجاییکه میشود از سموم محیطی دوری کنند و از مواد غذایی که متخصصان احتمال میدهند در ایجاد ناباروری تأثیر داشته باشد پرهیز کنند. به زنان توصیه میکنم فعالیتهای فیزیکی و رژیم غذایی خوبی داشته باشند. زنان نابارور حتماً به پزشک مراجعه کنند و دستورات پزشک را انجام دهند.
برای برخی موارد ناباروری حتماً کاهش وزن میتواند نقش بسیار مهمی در اصلاح روند و الگوی تخمکگذاری آنها داشته باشد. گاهی در سندروم تخمدان پلیکیستیک یا کیستهای تخمدان کاهش 5 درصدی وزن، بسیاری از مشکلات بیمار را حل میکند.
چندی است گروهی از پزشکان بحث تأثیر منفی مواد تراریخته روی باروری را مطرح میکنند. همچنین دکتر احمد حمزه، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز نقش عمدهای برای محصولات تراریخته در بروز ناباروریها قائل شده است. مهندسی ژنتیک یکی از شاخههای مهم بخش کشاورزی است که دستاوردهای مهمی را در سالیان اخیر بههمراه داشته است.
یکی از دستآوردهای مناقشهانگیز این دانش، تولید محصولات تراریخته (Genetically Modified Organisms) است که در حال حاضر، یک بحث علمی، اقتصادی، پزشکی، محیط زیست، امنیت غذایی، و اخلاقی مهم در کشورهای مختلف، بسته به الگوهای مختلف فرهنگی-اقتصادی و نیز در سطح بینالملل نظیر سازمان تجارت جهانی (WTO) به راه انداخته است.
کشورهای غرب اروپا، استرالیا و ژاپن، خواستار لغو واردات و تولید محصولات تراریخته و یا الزام فروشندگان محصولات غذایی برای قرار دادن برچسب مخصوص برای تفکیک این محصولات از محصولات طبیعی هستند. این در حالی است که بیشترین شکاف، چه از نظر تولید و چه مصرف، میان کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه است. از جمله این دغدغهها، موضوع سلامت و بهطورخاص، سلامت باروری است.
حامیان مهندسی ژنتیک در کشاورزی معتقدند در طول تاریخ پیدایش تمدن بشری و از زمانی که انسان با سبک زندگی یکجانشینی و اقتصاد کشاورزی آشنا شد، همواره تلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت و مرغوبیت محصولات کشاورزی از طریق انتقال ژنها مدنظر بوده است. البته این تلاش تنها از طریق انتقال ژنهای یک گونه به یکدیگر صورت گرفته و در بهترین حالت، زمان زیادی، شاید ۱۵ سال، برای بهدست آوردن کیفیت مطلوب از این طریق، زمان صرف میشده است.
دانش مدرن تولید تراریخته، یعنی تجمیع تمامی صفات مطلوب چندین گونه نزدیک، در یک گونه خاص از طریق تزریق این صفات و نه لقاح طبیعی. این دانش به تولیدکننده امکان میدهد تا ترکیب ژنتیکی مطلوب خود را در مدت زمان کوتاه و با تنوع بیشتری تحقق بخشد.
بیشتر تحقیقات مربوط به کشاورزی تراریخته در کشورهای توسعهیافته آمریکا، اروپا و آمریکای لاتین انجام شده است. در این کشورها نیز این تحقیقات عمدتاً زیرنظر شرکتهای علوم زندگی (life sciences) همچون Bayer CropScience، BASF، Dow AgroSciences،DuPont/Pioneer، LimaGrain، Monsato و Syngenta صورت میگیرد..
اولین محصول تراریخته در شکل مدرن آن، در سال ۱۹۹۴ تولید شد؛ گوجهفرنگی تأخیری محصول شرکت آمریکایی Calgene. تولید چنین محصولاتی از ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۴، صد برابر شده است. مساحت زمینهای زیرکشت محصولات تراریخته در همین بازه زمانی از 1.7میلیون هکتار به 181.5میلیون هکتار رسیده که سهم کشورهای درحالتوسعه از آن روبهافزایش است. از میان ۲۸ کشور پرورشدهنده این نوع محصولات، ۲۰ کشور درحالتوسعه و ۸ کشور، توسعهیافته هستند.
مزایای قطعی محصولات تراریخته نسل اول عبارتند از: افزایش تولید، کاهش هزینههای کشت، افزایش سود کشاورزی و بهبود سلامت و محیط زیست. مهندسی ژنتیک در حال حاضر در نسل دوم این محصولات بهدنبال تکثیر برنج غنیشده با آهن، ویتامین آ و ای، و لیسین؛ سیبزمینی با نشاسته و اینولین بیشتر؛ واکسنهای خوراکی در ذرت، موز، و سیبزمینی است.
معایب و خطرات مصرف محصولات تراریخته نیز از این قرار ذکر شدهاند: ایجاد ناخواسته آلرژیهای جدید در مواد غذایی؛ احتمال رسوخ تراریختهها از محصول به گونههای وحشی؛ احتمال افزایش مقاومت آفتها به توکسینهای این محصولات؛ و خطر تأثیر این توکسینها بر ارگانیسمهای غیرهدف.
یکی از اعتقادات مطرح در رابطه با مصرف محصولات تراریخته آن است که (علیرغم توسعه دانش و محصولات تراریخته در کشورهای توسعهیافته)، کشورهای درحالتوسعه بهترین بازار مصرف این محصولات هستند. درواقع، این روندی است که در آن، کشورهای توسعهیافته از طریق تولید دانش (تراریخته) در حقیقت به تعیین شرایط در سایر کشورها اقدام کردهاند.
در اروپا، شرکتهای غذایی چون Kellogg، Pepsi، Coke و Kraft استفاده از محصولات تراریخته در تولیدات خود را بهدلیل مخالفت مصرفکنندگان، متوقف کردهاند. این کشورها، کمتر از ۳ دهم درصد از کل محصولات تراریخته جهان را تولید میکنند. گزارشی از سوی آکادمی آمریکایی پزشکی و محیط زیست نیز در گزارشی اعلام کرده است: «رابطه علی میان مواد غذایی تراریخته و تأثیرات نامطلوب بر سلامت، بسیار جدی است». ازاینرو، در آمریکا تفکیک مواد تراریخته از محصولات عادی، خواسته اکثریت مصرفکنندگان است.
گزارشهایی در سال ۲۰۰۲، حاکی از آن بود که ساکنان مناطقی از آرژانتین که کشت سویای تراریخته از سال ۲۰۰۰ در آن ایجاد شده بود، با افزایش اختلالات زایمان، ناباروری، تولد جنین مرده، سقط و انواع سرطان روبهرو شدهاند.
برخی پژوهشها و مطالعات که نشان میدهد میان استفاده از محصولات تراریخته و ناباروری رابطه وجود دارد
در سال ۲۰۰۸، نتایج یک مطالعه از سوی دولت استرالیا نشان داد که موشهایی که با ذرت تراریخته تغذیه شده بودند در نسل سوم و چهارم، بچههای کمتری از موشهایی داشتند که از محصولات عادی تغذیه شدهاند. این تفاوت در میزان باروری در این مطالعه به منبع تغذیه موشهای گروه کنترل و موشهای مورد آزمون نسبت داده شده است.
نانسی سوانسون، دکترای فیزیک، عضو تیم تحقیقاتی نیروی دریایی آمریکا، دارنده پنج اختراع ثبتشده، ۳۰ مقاله علمی و 2 کتاب درباره زنان و علوم، بعد از آنکه در اثر قطع مصرف مواد تراریخته بهبودی خود از چندین اختلال سلامت را شاهد بود، به مطالعه محصولات تراریخته پرداخت که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
طبق مقاله سوانسون، مصرف مواد تراریخته عامل اختلال در عملکرد اندوکرین و لذا اختلال در هر سیستمی میشود که تحتتأثیر هورمونها عمل میکند. ناباروری در کنار اختلال زایمان، باعث چاقی، اختلال در انزال، سرطان سینه، اختلال در رشد جنسی و اختلال در رشد جنین، نوزاد و کودک میشود.
برخی مطالعات حاکی از تغییر رنگ بیضه برخی جانداران در اثر مصرف مواد تراریخته هستند. برخی دیگر، حکایت از تغییر اسپرم و درنتیجه، کاهش دفعات بارداری در جانداران دارد. مصرف کمترین میزان مواد تراریخته در جانداران، تغییراتی در دیانای را در پی داشته است.
باروری موجودات ماده نیز بههمین نسبت تحتتأثیر مواد فراریخته است؛ بهطوریکه مطالعه حیوانات ماده تغذیهشده با مواد تراریخته حاکی از افزایش ناباروری و زایمانهای زودرس، وزن کم نوزاد و مرگ نوزادان (۹۹٪ در مقایسه با ۱۰٪ در حیوانات تغذیه شده با مواد غیرتراریخته) بعد از تولد است.
برخی منابع حاکی از آن هستند که از سال ۱۹۷۰، تولید اسپرم در مردان جهان بهمیزان ۴۰ تا ۵۰ درصد (از 4.4 در ۱۹۷۰ به 2.5در۲۰۱۴) کاهش یافته است. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که براساس آن میتوان جمعیت آینده جهان را کشور به کشور پیشبینی کرد.
ثبات جمعیت زمانی حاصل میشود که نرخ باروری (تعداد کودک بهازای هر زن) در حدود 2.1 باشد. این میزان در حال حاضر، در بیشتر کشورهای جهان (غیر از آفریقا)، بین یک تا 2 فرزند است که علاوهبر کاهش نرخ باروری، به مرگومیر نوزادان پس از تولد نیز مربوط است.
در سال ۱۹۷۰، کمترین نرخ باروری مربوط به فنلاند (1.8) بود که این جایگاه در حال حاضر متعلق به کشور درحالتوسعه سنگاپور (0.8) است. بیشترین کاهش نرخ باروری نیز در کشورهای درحالتوسعه لیبی، مالدیو، کویت، قطر، بنگلادش، کره جنوبی، امارات، برونئی و ایران رخ داده است. پرجمعیتترین کشورهای جهان نیز شاهد کاهش قابل توجه موالید بودهاند (هند از 5.5 به 2.4 و چین از 5.5 به 1.6).
با وجود اینکه مطالعه دقیقی برای بررسی همبستگیهای میان مصرف مواد تراریخته و کاهش نرخ باروری در سطح جهانی یا ملی صورت نگرفته است، میتوان همزمانی کاهش جهانی باروری و افزایش مصرف مواد تراریخته را بهخصوص با تأکید بر الگوی جمعیتی چین و هند، با هم مرتبط دانست. با توجه به این واقعیت، و نیز بیمیلی مصرفکنندگان اروپایی و آمریکایی به مصرف مواد تراریخته علیرغم توسعه این دانش در این کشورها، عامل بروز نگرانی از هدایت عوارض مصرف این مواد به بخشهای جمعیتی ویژهای در دنیاست که تحت عنوان کشورهای درحالتوسعه یا جنوب میشناسیم.
منبع مقاله : مهرخانه
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}