وقت نماز

امام صادق (ع) دستور فرمود كه الاغ و استري را زين كردند. من سبقت گرفتم و بر الاغ سوار شدم تا احترام كرده باشم و آن حضرت سوار بر استر گردد.
فرمود : اگر بخواهي الاغ را در اختيار من بگذار؟
گفتم : استر براي شما مناسبتر و زيباتر است.
فرمود : الاغ براي من راهوارتر است.
من از الاغ پياده شدم و بر استر سوار گشتم و آن حضرت بر الاغ سوار شد و با هم حركت كرديم، تا وقت نماز رسيد، فرمود:
« پياده شويم تا نماز بخوانيم» سپس فرمود : «‌اينجا زمين شورزار است و نماز در اينجا روا نيست ( و مكروه است) » از آنجا رفتيم و به زمين خاك سرخي رسيديم و آماده نماز شديم. در آنجا مرد جواني بزغاله مي‌چرانيد. حضرت به او و بزغاله‌ها نگريست و به من فرمود:
«‌به خداي سرير سوگند،‌اگر شيعيان من به تعداد اين بزغاله‌ها بودند، خانه نشيني بر من روا نبود»‌ ( و قيام مي‌كردم).
سپس پياده شديم و نماز خوانديم. پس از نماز، كنار بزغاله‌ها رفتم و شمردم كه هفده عدد بودند.
منبع: اصول كافي