احترام علما به امام راحل
احترام علما به امام راحل (سلام الله علیه)
حضرت آیت الله العظمی بروجردی که دارای مقام مرجعیت عامه شیعیان جهان گردید، فقیه بزرگ قرن چهارده بود که در 13 شوال 0 138 قمری (مطابق با 10 فروردین 1340 شمسی ) از دنیا رفت، در مجلسی که جمعی از علماء از جمله امام خمینی (رحمت الله علیه) حضور داشتند، در هنگامی که مجلس تمام شد و قصد خروج از مجلس را داشتند، امام خمینی (مد ظله العالی) را بر خود مقدم داشت، و به هنگامی که با اعتراض بعضی ها روبرو شد این جمله را فرمود: «بله بله ، می گویم سلام الله علیه، همانگونه که علامه حلی در هنگامی که نام سید مرتضی (قدس سره) در محضرش برده شد فرمود: «سلام الله علیه » (سلام خدا بر سید مرتضی) من هم می گویم:« سلام خدا بر خمینی » با توجه به اینکه این سخن آقای بروجردی حدود سه سال قبل از 15 خرداد 42 (آغاز قیام امام خمینی رحمت الله علیه ) بوده است.
نویسنده کتاب داستان دوستان می گوید: در سالهای 1343 تا 1345 شمسی به جلسه تفسیر حضرت آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی (دامت برکاته) می رفتم، این جلسه عصرها در مسجد فاطمیه قم (واقع در گذر خان ) از جمعیت بسیار از طلاب فاضل تشکیل می شد، جلسه پربار و ثمر بخشی بود، ایامی بود که مدتها حضرت امام خمینی (مدظله العالی) توسط رژیم منهوس پهلوی، تبعید شده بود، حفقان و سانسور در همه جا به چشم می خورد، در این شرایط سخت، روزی استاد معظم آقای خزعلی در جمع شاگردان که نگارنده نیز حاضر بودم و مطالب ایشان را می نوشتم، فرمود: «... من امید دارم که خداوند برای ما روزگار، به استقبال امام خمینی (مد ظله العالی) برویم، با پای پیاده به زیارتش بشتابیم، سپس با گوشه عمامه خود، غبار نعلین امام را پاک کرده و بدینوسیله، عمامه خود را تبرک کنیم، و سپس با همین عمامه، دو رکعت نماز بخوانیم قربه الی الله و دعا کنیم لفرج ولیه حجه بن الحسن العسکری(عجل الله تعالی فرجه الشریف).
منبع : پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی (رحمت الله علیه)
فقیه سیاستمدار
جمعی در محضر مرجع تقلید شیعیان، مرحوم حضرت آیت الله العظمی میلانی(که در مشهد مقدس سکونت داشت) نشسته بودند، آن هنگام که امام خمینی (مد ظله العالی ) در تبعید به سر می برد، سخن از امام خمینی به میان آمد. آیت الله العظمی میلانی فرمود: «سلام الله علیه » (سلام خدا بر خمینی). در آن جمع، این کلام برای شخصی ناخوش آیند آمد، آن شخص سخنی گفت که بوی اعتراض می داد. آیت الله میلانی به او فرمود: «ساکت باش ای فلانی! اینجا مساله تقلید در بین نیست که گفته شود، فلانی اعلم است یا من؟، اینجا بحث رهبری است و چنین نیست که هر مجتهدی لیاقت رهبری را تنها فقیه سیاستمدار دارا است که به زمان خویش، آگاه بوده، و در راه خدا از ملامت ملامتگران نترسند و اکنون با این مشخصات کسی جز آیت الله خمینی نیست».نویسنده کتاب داستان دوستان می گوید: در سالهای 1343 تا 1345 شمسی به جلسه تفسیر حضرت آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی (دامت برکاته) می رفتم، این جلسه عصرها در مسجد فاطمیه قم (واقع در گذر خان ) از جمعیت بسیار از طلاب فاضل تشکیل می شد، جلسه پربار و ثمر بخشی بود، ایامی بود که مدتها حضرت امام خمینی (مدظله العالی) توسط رژیم منهوس پهلوی، تبعید شده بود، حفقان و سانسور در همه جا به چشم می خورد، در این شرایط سخت، روزی استاد معظم آقای خزعلی در جمع شاگردان که نگارنده نیز حاضر بودم و مطالب ایشان را می نوشتم، فرمود: «... من امید دارم که خداوند برای ما روزگار، به استقبال امام خمینی (مد ظله العالی) برویم، با پای پیاده به زیارتش بشتابیم، سپس با گوشه عمامه خود، غبار نعلین امام را پاک کرده و بدینوسیله، عمامه خود را تبرک کنیم، و سپس با همین عمامه، دو رکعت نماز بخوانیم قربه الی الله و دعا کنیم لفرج ولیه حجه بن الحسن العسکری(عجل الله تعالی فرجه الشریف).
منبع : پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی (رحمت الله علیه)
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}