مبانی، اصول، روش ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه

نويسنده: علی اصغر ابراهیمی فر

مقدمه

صحیفه سجادیه میراث گران‏بهای بر جای مانده از چهارمین پیشوای معصوم شیعیان امام‏علی‏بن‏الحسین علیه‏السلام است. این کتاب شریف، گنجینه‏ای بدیع و ثروتی تمام ناشدنی است. حقیقت آن تحفه‏ای است الهی که بر قلب عزیزترین انسان‏ها جاری شده است. جامع و کامل است و از منبعی سر چشمه می‏گیرد که مصون از هر گونه اشتباه و خطا است. زبان این کتاب شریف زبان نیایش است و به گونه‏ای عرضه شده است که هر خواننده به فراخور فهم و دانش خود از آن بهره می‏گیرد.
اندیشمندان شیعی درباره صحیفه سجادیه تحقیقات زیادی در قالب شرح و ترجمه نگاشته‏اند و میراث علمی گران‏بهایی به یادگار گذاشته‏اند که با این تلاش‏ها مقداری از راه را هموار نمودهاند؛ ولی اکثر این مطالعات بر اساس دقت‏های ادبی و شرح و توضیح واژه‏ها در عرصه‏های مختلف صورت گرفته است، نظیر شرح "ریاض السالکین"، که در هفت جلد نگاشته شده است و یکی از شرح‏های معتبر و مهم صحیفه به شمار می‏آید. ولی بیش‏تر به جهات ادبی و شرح و توضیح واژه‏ها از نگاه اعتقادی و اخلاقی پرداخته است.
بنابراین، ناگفته پیداست که اولا،ً تحقیقات ارزشمند علمای سلف درباره صحیفه سجادیه، بیش‏تر در قالب شرح و توضیح لغات و جملات بوده و در آنها کم‏تر به تجزیه و تحلیل تربیتی مطالب پرداخته شده است.
ثانیا، با وجود ابعاد تربیتی که صحیفه سجادیه دارد، حتی آن دسته از شرح‏هایی‏که به طور تحلیلی به شرح و تفسیر صحیفه سجادیه پرداخته‏اند، با یک دید تربیتی، به تجزیه و تحلیل دعاهای صحیفه نپرداخته‏اند.
ثالثا، علاوه برخلاء موجود در پژوهش‏های پیشین، نیازهای فعلی مربیان و جوامع شیعی در برخورداری از اندیشه‏های تربیتی امام سجاد علیه‏السلام توجیه‏گر ضرورت بررسی و اصطیاد برخی از عناصر نظام تربیتی آن است. این مقاله مروری کوتاه بر یافته‏های یادشده در زمینه‏های مبانی، اصول، روش‏ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه است.

مبانی تربیتی در صحیفه سجادیه

مبانی عبارت از: یک سری ویژگی‏ها و صفات (منفی و مثبت) انسانی که در همه انسان‏ها وجود دارند و اصول تربیتی بر آن‏ها مبتنی می‏باشند.
با مروری بر صحیفه سجادیه به نکاتی بر می‏خوریم که گرچه به شکل دعا از سوی امام بزرگوار به ما رسیده است، ولی به روشنی ویژگی انسان را تبیین نموده و اساس و مبنای اصول تربیتی را ارائه
می‏دهد. با پی‏جویی دعاهای صحیفه سجادیه، به کشف و بررسی مهم‏ترین مبانی تربیتی صحیفه سجادیه از جمله "خود دوستی"، "خدا دوستی"، "کمال خواهی"، "میل به جاودانگی"، "خوف و رجا"، "غفلت"، "دنیا دوستی" و "اختیار"، دست یافتیم. در این مقال، به برخی از مبانی تربیتی اشاره می‏شود.

خود دوستی (حب ذات)

بر اساس این ویژگی مهم، انسان قبل از هر چیز و هر کس، بیش‏تر به خود علاقه‏مند بوده و فطرتا عاشق خود می‏باشد و تمام محبت‏ها و عشق و علاقه‏هایش به دیگران از محبت به خودش سرچشمه می‏گیرد. حتی گرایش و محبتی که به خدا دارد از خود دوستی مایه می‏گیرد. حب ذات اگر کنترل نشود و در جهت صحیح و درستی هدایت نشود، انسان را به نابودی می‏کشاند.
گرچه عنوان دقیق "حب ذات" یا خود دوستی مستقیما در صحیفه سجادیه نیامده است، ولی جلوه‏هایی از آن به‏صورت‏های مختلف در بعضی از دعاها مشاهده می‏شود. از جمله دعای هفتم صحیفه است که حضرت به هنگام کار دشوار و دل آزار یا پیشامدهای سخت یا غم و اندوه، آن را چنین می‏خواند:
ای آن که گره‏های ناگوارایی‏ها به‏وسیله او باز می‏گردد، و ای آن که تندی سختی‏ها به او شکسته می‏شود، و ای آن که رهایی یافتن از گرفتاری‏ها و رفتن به‏سوی آسایش فراخی، از او درخواست می‏گردد.(2)
همچنین دعاهایی که امام علیه‏السلام در آن درخواست رفع فقر و تنگدستی و در مواردی درخواست‏هایی در مورد سعادت، کمال، قدرت، نعمت و... از خداوند دارد، همه ناشی از خود دوستی است و این که انسان همیشه به‏دنبال خوبی‏هاست و از ناراحتی‏ها و سختی‏ها گریزان است، پس این ویژگی امری فطری است و به خودی خود، مطلوب است.
بنابراین، یکی از مهم‏ترین ویژگی‏های انسان که منشأ بروز رفتارهای انسان می‏شود، خود دوستی است. خود دوستی غریزه‏ای است که اگر به آن توجه شود و در مسیر صحیحی قرار داده شود، منشأ عزت‏خواهی، کمال خواهی، سعادت و... می‏شود. اما اگر غریزه خود دوستی به انحراف کشانده شود، روح استکبار و طغیان و سرکشی بر انسان چیره می‏شود و منشأ رفتارهای ناپسندی از قبیل خودپرستی، عجب و غرور، حرص می‏شود.

خداخواهی و خداجویی

این ویژگی در فطرت همه انسان‏ها نهفته است. انسان‏ها حتی کسانی که در پیدا کردن مصداق حقیقی خداوند به اشتباه و انحراف رفته‏اند همیشه به سراغ خدا و پرستش اویند.
حضرت امام سجاد علیه‏السلام در صحیفه سجادیه در نخستین دعا بیانی دارد که به فطرت خداجوی انسان اشاره می‏کند:
به قدرت و توانایی خود آفریدگان را آفرید، و آنان را به اراده و خواست خویش به وجود آورد بی این که از روی مثال و نمونه‏ای باشد، سپس آنان را در راه اراده و خواست خویشتن روان گردانید، و در راه محبت و دوستی به خود بر انگیخت.(3)
امام علیه‏السلام در دعاهای بیست، بیست و یک، بیست و هشت، پنجاه و دعاهای بسیار دیگر،(4) بیاناتی دارند که اشاره به خدا خواهی و خدا جویی انسان به هنگام اضطرار و تنگناها دارد. ایشان در یکی از این دعاها به خداوند عرضه می‏دارد:
بار خدایا مرا چنان قرار ده که هنگام اضطرار به (کمک و یاری) تو (بر دشمن) حمله آورم، و هنگام نیازمندی از تو بخواهم، و هنگام درویشی (یا ذلت و خواری) به‏درگاه تو زاری کنم، و مرا چون بیچاره شوم به یاری خواستن از غیر خود و چون فقیر گردم به فروتنی برای درخواست از غیر خویش و چون بترسم به زاری کردن پیش غیر خود آزمایش مفرما.(5)
هدف امام علیه‏السلام از طرح مفهوم خدا خواهی، که از مبانی تربیتی در اسلام به حساب می‏آید، توجه دادن انسان‏ها به فطرت خداجویشان است، این گرایش، از طریق توجه دادن انسان به خدا، در اصلاح رفتارهای وی تأثیرگذار است. انسان خداجو به‏خاطر فطرت خدا خواهی‏اش همیشه خدا را در نظر دارد و در اثر همین توجه، آلوده به گناه و معصیت خدا نمی‏شود و رفتارهایش با نیت خالص و در جهت تقرب به خدا انجام می‏پذیرد.

دنیا دوستی

یکی دیگر از ویژگی‏های انسان دنیادوستی است. علت این که انسان زندگی دنیا را دوست دارد، علاقه به جاودانگی و نیز علت دیگر، نقد بودن و مشهود بودن کارآیی‏های دنیا در گستره زندگی انسان و بر آوردن نیازهای او است. آن چه از برخی از فرازهای صحیفه به‏دست می‏آید، این است که دنیا و مادیات نباید به صورت ایده‏آل و کمال مطلوب درآید، محبتی که مذموم است این گونه محبت است.
امام سجاد علیه‏السلام در صحیفه سجادیه، بیانات فراوانی در مورد نگرش به دنیا دارد که از مجموع آنها دو نوع نگرش به دست می‏آید: نخست مذمت دنیا دوستی، به‏خاطر زیان‏های آن، نظیر:
و دوستی دنیای پست را که از آنچه (سعادت و نیکبختی که) نزد تو است منع می‏نماید، و از طلبیدن وسیله و دست‏آویز به‏سوی تو باز می‏دارد، و از تقرب و نزدیک شدن به (طاعت) تو غافل و بی‏خبر می‏گرداند، از دلم برکن.(6)
در این فراز امام علیه‏السلام به یکی از مهم‏ترین زیان‏های دنیادوستی که همان جلوگیری از تقرب به خداست، اشاره می‏کند و از این جهت دنیا دوستی را مورد مذمت قرار می‏دهد.
نگرش دوم، درخواست دنیا برای عبادت و بندگی خدا، حضرت امام سجاد علیه‏السلام در این زمینه می‏فرماید:
و مرا از کسب و روزی به‏دست آوردن با رنج بی‏نیاز کن، و بی‏حساب روزی ده، تا از عبادت و بندگی تو برای به‏دست آوردن روزی باز
نمانم، و زیر بار سنگینی زیان‏ها و بدی عواقب کسب نروم.(7)
بنابراین ویژگی دنیادوستی با نگرش‏های مختلف آن، نظیر نگرش مستقل به دنیا یا مقدمه بودن دنیا برای آخرت، از آنجا که منشأ رفتارهایی در انسان می‏شود از قبیل: حرص و آز، در صورت نگرش مستقل به دنیا داشتن و زهد، تلاش برای آباد ساختن آخرت، در صورت نگرش مقدمه بودن دنیا برای آخرت. از این ویژگی انسان به عنوان یک مبنای تربیتی در صحیفه سجادیه بحث می‏شود.

غفلت

یکی دیگر از خصلت‏هایی که دامن‏گیر انسان است، غفلت و فراموشی است. انسان ذاتا به گونه‏ای است که در اثر توجه بیش از حد به اموری از دیگر امور و شئونات باز می‏ماند و غافل می‏شود. این خصلت اگر چه در مواردی شاید تا حدی به نفع او باشد، ولی متأسفانه در بسیاری موارد وجود این ویژگی در انسان موجب انحرافات و از دست دادن فرصت‏ها و سقوط و هلاکت او می‏شود. تا حدی که انسان خدا و خویشتن و اهداف عالیه خویش را فراموش می‏کند. برای این که دنیا و زیبایی‏های فریبنده آن، او را مدهوش می‏کند و قدرت درک و تشخیص را از او می‏گیرد. برای دفع این آسیب و نجات انسان از دام غفلت، در نظام تربیتی صحیفه سجادیه تدابیری اندیشیده شده است.
حضرت امام سجاد علیه‏السلام در دعاهای فراوان و با بیانات مختلف به این ویژگی انسان پرداخته و با بیان موارد و مصادیق غفلت، انسان‏های غفلت زده را بیدار می‏کند. امام علیه‏السلام موارد غفلت را بدین صورت بیان می‏کند: غفلت از خود، غفلت از انجام وظایف و واجبات الهی، غفلت از عالم پس از مرگ، غفلت از وعید، غفلت از نعمت‏ها و از همه مهم‏تر غفلت از خداست. در این زمینه می‏فرماید: و ما را از جانب خود به غفلت و نادانی گرفتار مکن؛ چون ما به‏سوی تو خواهان و از گناهان توبه کننده‏ایم.(8)
با توجه به آنچه گفته شد، امام سجاد علیه‏السلام در صحیفه سجادیه یکی از ویژگی‏ها و صفات مذموم انسان را غفلت معرفی می‏کند. از آنجا که غفلت منشأ امور ناپسندی نظیر خود فراموشی، خدا فراموشی می‏شود، لذا به عنوان یکی از مبانی تربیت در نظام تربیتی صحیفه مورد تأکید و بحث قرار گرفته است.

اصول تربیتی در صحیفه سجادیه

اصول، مجموعه قواعدی است که با نظر به قانونمندی‏های مربوط به ویژگی‏های عمومی انسان (مبانی تربیت) اعتبار شده و به عنوان راهنمای عمل، تدابیر تربیتی را هدایت می‏کنند. بنابراین، در این نگاه اصول مبتنی بر مبانی هستند.(9)
با بررسی دعاهای صحیفه سجادیه، به برخی از مهم‏ترین اصول تربیتی نظیر: تقوی، توکل، زهد، ایجاد انگیزش، کنترل و هدایت، و اصل لزوم عمل می‏رسیم، که امام سجاد علیه‏السلام از آن‏ها جهت اصلاح وتربیت انسان‏ها بهره می‏برند. شرح برخی از این اصول عبارتند از:

اصل کنترل و هدایت

این اصل مبتنی بر مبانی چندی از جمله: خداجویی، خود دوستی و جاودان خواهی می‏باشد. با استفاده از این اصل، انسان باید بر اساس مبنای خدا جویی به سوی توحید و یکتاپرستی هدایت شود و بر اساس مبنای خود دوستی محب و مطیع خدا شود و بستری برای رسیدن به کمال و قرب به خدا برایش فراهم گردد. حضرت امام سجاد علیه‏السلام در دعای بیست صحیفه سجادیه با آوردن نمونه‏ای از خود دوستی، در مورد کنترل آن می‏فرماید:
و مرا در میان مردم به درجه و مقامی سر فراز مفرما جز آن‏که پیش نفسم مانند آن پست نمایی، و ارجمندی آشکارا برایم پدید میاور جز آن که به همان اندازه پیش نفسم برای من خواری پنهانی پدید آوری.(10)
امام علیه‏السلام در این فراز به نمونه‏هایی از خود دوستی و روش کنترل آنها اشاره می‏کنند. اگر چنانچه این مصادیق خود دوستی کنترل نشوند، سبب بروز خصلت‏های زشت خودخواهی، خودپسندی و خود محوری می‏شود.
بر اساس مبنای جاودان‏خواهی، انسان باید دنیا را پایان زندگی نپندارد بلکه آن را مقدمه برای حیات جاودان به حساب آورد. بینشی که امام علیه‏السلام در صحیفه سجادیه به آن اشاره کرده، این است که انسان بیش از حد لازم، دل به دنیا نمی‏بندد و آنجا که لازم باشد از دنیا دل می‏کند. حضرت امام سجاد علیه‏السلام می‏فرماید:
و تا هنگامی که عمرم در فرمانبری تو به‏کار رود عمر ده، و هر گاه عمرم چراگاه شیطان شود مرا بمیران پیش از آن‏که دشمنی سخت تو به من رو آورد، یا خشمت بر من استوار گردد.(11)
در این فراز نگرش امام علیه‏السلام نسبت به بقا در دنیا به روشنی بیان شده است. حضرت بقا را در راستای خداخواهی می‏خواهد و آن را به‏عنوان وسیله‏ای برای رسیدن به مقصد، که همان مقام قرب الهی است، می‏خواهد.

اصل تقوا

این اصل بیش‏تر مبتنی بر مبنای خوف و بیم در انسان است و برای آن است که ترسیدن‏ها و نگرانی‏های فطری انسان، کنترل شده و اموری مثبت و مطلوب باشد. به این معنی که اگر قرار است انسان از اموری نگران باشد، باید این ترس فقط از خدا باشد، چرا که ترس‏های دیگر کاذب و بیهوده است. ترس از خدا یا تقوا و در نتیجه، پرهیز از گناه، از مهم‏ترین اصول تربیتی در صحیفه سجادیه است.
حضرت امام سجاد علیه‏السلام در موارد مختلف به این اصل مهم اشاره می‏کنند و از خدای بزرگ درخواست می‏کنند:
و پرهیزکاری را به من الهام نما.(12)
و شعار دلم را بپرهیزکاری از خود بنما.(13)
و تقوا و ترس از کیفر خود را از دنیا توشه ام قرار ده.(14)
درخواست‏های مکرر امام علیه‏السلام در این دعاها و موارد دیگر مبنی بر توفیق و الهام تقوا، نشان‏دهنده اهمیت این اصل تربیتی در نظام تربیتی صحیفه سجادیه است.
تقوا دارای آثار تربیتی فراوانی است. مهم‏ترین آنها حفظ و نگهداری انسان از گناه، لغزش و خطاهاست. حضرت امام سجاد علیه‏السلام در این زمینه از خدای متعال می‏خواهد:
و به ترس از تو از گناهان و لغزشها و نادرستیها نگاه داشته شده.(15)

اصل تذکر

اصل تذکر مبتنی بر مبنای تربیتی غفلت است. بنابر این اصل، باید انسان را از خواب غفلت بیدار نمود و آن چه را که دانستنش برای او لازم است، به او فهماند و در موارد مختلف به او تذکر داد و یادآوری کرد تا از عواقب شوم غفلت رهایی یابد. بنابراین، امام سجاد علیه‏السلام در صحیفه سجادیه که سراسر ذکر و یاد خداست، با دعاهای گوناگون نظیر دعا به هنگام صبح و شام، دعا به هنگام بیماری، دعا به هنگام دفع بلاها و سختی‏ها و... انسان را هماره متوجه خدا می‏کند و بدین وسیله، غفلت را از وی می‏زداید.
همچنین امام علیه‏السلام در دعای هشتم "پناه بردن به خدا"،دعای دوازدهم "اقرار به گناه"، دعای سی و نهم "طلب عفو"، و دعاهای دیگر ضمن اشاره به ویژگی غفلت در انسان، راه غفلت زدایی را ذکر و یاد خدا بیان می‏کند و می‏فرماید:
و مرا در اوقات فراموشی (پیروی از نفس) بیاد خود آگاه ساز.(16)
و دلهای ما را بیاد خود از هر یادی بکار آر.(17)
حضرت امام سجاد علیه‏السلام نقش و آثار مهم ذکر را در صحیفه سجادیه چنین بیان می‏فرمایند:
1. یاد خدا مایه شرافت انسان است؛
2. یاد خدا مانع از رذایلی است که شیطان در دل انسان می‏افکند؛
3. یاد خدا موجب سلامت قلب می‏شود.
4. یاد خدا انسان را از غفلت زدگی باز می‏دارد.
با آگاهانیدن تو مرا، از غفلت و فراموشی خویشتن آگاه شدم.(18)

اصل زهد

این اصل مبتنی بر مبنای دنیا دوستی است. بنابر این اصل، در نظام تربیتی صحیفه سجادیه باید این نوع محبت به دنیا از دل انسان رخت بر بسته و زهد و گریز از دنیا آن هم در حد معقول و پسندیده جای آن را بگیرد. به صورتی که دنیا را صرفا وسیله و ابزاری بیش نداند. برای جلوگیری از ابتلا به گرایش افراطی در دنیادوستی، امام سجاد علیه‏السلام در صحیفه سجادیه پیشنهاد می‏دهد که‏انسان‏ها"زهد"پیشه‏کنندو همان راازخدای‏خوددرخواست می‏کند:
و روزیم کن آسایش در زهد و دوری از دنیا را.(19)
امام علیه‏السلام در این فراز آسایش و راحتی را در زهد و دوری از دنیا بیان می‏فرماید و از خدا درخواست زهد می‏کند. در فرازی دیگر، در مورد نشانه‏های انسان زاهد می‏فرماید:
و مرا در هر حال به ستایش و نیایش و سپاس گزاریت برگمار تا به آنچه از دنیا به من داده‏ای شاد نگردم، و به آنچه مرا از آن باز داشت‏های اندوه گین نشوم.(20)
بر اساس بیان امام علیه‏السلام ، زاهد کسی است که این دو نشانه را دارا باشد:
1. به‏دنبال آنچه از دنیا به او داده می‏شود، شاد نگردد.
2 در پی آنچه از دنیا از وی بازداشته می‏شود، ناراحت نشود.
خلاصه آن که نقطه شروع تمام بدبختی‏ها و شقاوت‏ها در انسان از همین حب دنیا است و اصل تربیتی زهد، که در صحیفه سجادیه بسیار روی آن تکیه شده است، به معنای دوری از تعلقات دنیا و اسیر آن نبودن و آزادی از هر چیزی است که بخواهد در انسان چنان تعلق‏خاطری ایجاد کند که او را از خدا و یاد خدا و آخرت جدا و غافل سازد.

روش‏های تربیتی در صحیفه سجادیه

روش‏های تربیتی حالت رفتاری و جزیی دارند که در مقام عمل نسبت به مبانی و اصول، کاربردی‏تر هستند و یا حد فاصل مبانی و اصول از یک سو و اهداف از سوی دیگرند و مبتنی بر اصول هستند.
روش‏های تربیتی صحیفه، به روش‏های شناختی، گرایشی و رفتاری تقسیم می‏شوند. اجمالاً با پی‏جویی و تحقیق در دعاها و فرازهای صحیفه سجادیه، روش‏های تربیتی از قبیل ذکر خدا، توبه، کم شمردن خوبی‏ها و زیاد شمردن بدی‏ها، یادآوری نعمت‏ها، احترام و تکریم، رفق و مدارا و احسان در برابر بدی ملاحظه می‏شود. توضیح برخی از این روش‏ها عبارتند از:
این دسته از روش‏ها مرتبط به بُعد شناختی انسان می‏شود. نقش این دسته از روش‏های تربیتی ارائه بینش و شناخت صحیح به انسان است تا از خطاها و اشتباهات وی جلوگیری کند. روش‏های تربیتی، که در این دسته مورد بررسی قرار می‏گیرد، عبارتند از:
( 33 )
الف. روش اعطای بینش که خود سه قسم می‏باشد:
1. بینش درمورد دنیا.
2. بینش درمورد حقیقت انسان.
3. بینش در مورد مرگ و معاد.
بینش در مورد دنیا: برخی افراد با بینشی مادی به دنیا می‏نگرند و گمان می‏کنند که جز زندگی دنیا که در آن زنده می‏شوند و می‏میرند زندگی دیگری وجود ندارد؛(21) از منظر دینی با چنین دیدی به دنیا نگریستن خطایی است که خطاهای فراوان دیگری در اعمال و رفتار انسان به دنبال خواهد داشت. پوچ‏انگاری دنیا و زندگی در آن، که به نوبه خود آثار بسیار سویی در اعمال و رفتار انسان می‏گذارد، از جمله این خطاهاست. نگریستن به دنیا با چنین دیدی انسان را به ناامیدی و یأس می‏کشاند، و در نتیجه، قدرت تفکر و اندیشیدن در مورد خویش، و جبران اشتباهات را از انسان می‏گیرد.
نظام تربیتی صحیفه برای آن‏که از چنین بینش غلطی جلوگیری کند، با ارائه بینش صحیح به اصلاح رفتارهای انسان می‏پردازد. در صحیفه سجادیه، زندگی انسان منحصر به زندگی دنیا نمی‏شود، بلکه در ورای آن، یک زندگی جاودانه برای انسان وجود دارد که رابطه آن دو، رابطه راه و مقصد است یا رابطه وسیله و هدف. با چنین بینشی زندگی دنیا هدف‏دار می‏شود و از یک رنگی و یک نواختی خارج می‏شود. بنابراین، انسان باید با سعی و تلاش روز افزون در دنیا، آخرت خویش را آباد سازد.
حضرت امام سجاد علیه‏السلام در صحیفه سجادیه درباره دنیا می‏فرماید: آنچه از کالای دنیای نابود شدنی از من گرفتی پس (عوض و به جای) آن را در گنجینه‏های خود (در آخرت) که همیشگی است برایم اندوخته نما و آنچه از مال و دارایی دنیا که به من ارزانی داشته‏ای، و آنچه از کالای آن که برای من پیش انداخته‏ای وسیله رسیدن به جوار (رحمت) خود و پیوستن به قرب خویش گردان.(22)
حضرت امام سجاد علیه‏السلام در دعای فوق با بیان این‏که زندگی دنیا، فانی است و ورای دنیا آخرتی است که مقصود اصلی است و انسان باید برای آخرت تلاش بکند تا بتواند به مقام قرب الهی نایل آید، به ارائه بینش صحیح نسبت به دنیا پرداخته است.
در نظام تربیتی صحیفه، دنیا گذرگاه و وسیله‏ای برای رسیدن به مقصد است. لذا امام سجاد علیه‏السلام پیرامون روزی دنیوی و در خواست آن از خدای بزرگ، به پیشگاهش عرضه می‏دارد:
و مرا از کسب و روزی بدست آوردن با رنج، بی نیاز کن، و بی حساب روزی ده، تا از عبادت و بندگی تو برای به‏دست آوردن روزی باز نمانم.(23)
در این دعا امام علیه‏السلام دنیا را برای طاعت و بندگی خداوند می‏خواهد نه برای خود دنیا.
این دسته از روش‏ها مرتبط به بُعد گرایشی انسان می‏شود و نقش این دسته از روش‏های تربیتی هدایت و کنترل گرایش‏ها از انحراف است. روش‏های تربیتی که در صحیفه سجادیه در این زمینه مورد بررسی قرار می‏گیرد عبارتند از: روش توبه؛ روش کم شمردن خوبی‏ها و زیاد شمردن بدی‏ها؛ روش یادآوری نعمت‏ها.
روش توبه.یکی دیگر از روش‏های اصلاح و تربیت در صحیفه سجادیه، روش "توبه"(24) است. امام سجاد علیه‏السلام در صحیفه سجادیه در دعاهای فراوانی از جمله با اختصاص دادن دعای سی و یکم به "توبه" و دعاهای‏دیگر نظیردعای "طلب‏مغفرت"(25)، دعای "طلب عفو" (26) و دعای "پناه بردن به خدا"(27) به روش فوق اشاره دارد و در یک مورد به روشنی توبه را باعث صلاح و رفع فساد در انسان‏ها معرفی می‏کند، آنجا که می‏فرماید:
ای آن‏که اصلاح تباهی‏های ایشان را به‏وسیله توبه خواسته. (28)
توبه آن گونه که امام سجاد علیه‏السلام فرموده‏اند: نوعی توفیق الهی است(29) که انسان گناهکار به آن دست می‏یابد و از طریق آن، به مقام غفاریت حق تعالی پناه می‏برد و حالت استغفار و آمرزش واقعی را تحصیل می‏کند، و دل خود را تطهیر می‏کند(30) و بر ترک آنچه از او رفته است، عزم نموده و تلافی و تدارک تقصیر گذشته می‏کند و از دوری ساحت ربوبی به نزدیکی باز می‏آید. حضرت امام سجاد علیه‏السلام می‏فرماید:
بار خدایا به سوی تو، توبه و باز گشت می‏نماییم، توبه کسی که رجوع به گناهی را در دل نمی‏گذراند، و پس از توبه در گناهی باز نمی‏گردد، توبه خالصی که از شک و دو دلی پاکیزه باشد، پس آن را از ما قبول فرما، و از ما راضی و خوشنود شو، و ما را بر آن ثابت و پا بر جا گردان.(31)
اساسا ملاک تشریع توبه، در نظام تربیتی اسلام رهایی از هلاکت به سبب گناه و نجات از تباهی حاصل از معصیت است؛ زیرا توبه وسیله رستگاری و مقدمه دستیابی به سعادت است. به‏علاوه، توبه وسیله حفظ روح امیدواری در انسان است. چنان که امام علیه‏السلام می‏فرماید:
از تو نومید نمی‏شوم در حالی که درِ توبه و بازگشت به‏سوی خود را برویم گشودهای. (32)
مادامی که انسان روح نشاط و امید به نجات دارد، در راه تربیت خود عزم می‏نماید و جدیت به خرج می‏دهد، اما اگر روح یأس و ناامیدی بر او چیره شود و راه نجات و اصلاح و تربیت را بر خود بسته ببیند، در عمل به سستی‏وناتوانی وپستی کشیده می‏شود تا جایی که خود را تا مرز تباهی و هلاکت پیش می‏برد؛ وتنها راه‏درمان‏آدمی ازاین بیماری مهلک، توبه است.
بنابراین توبه به‏عنوان یک روش تربیتی با دمیدن روح امید در کالبد مأیوس و خسته انسان، انگیزه اصلاح رفتارها را در فرد ایجاد و تقویت می‏کند. پس روش تربیتی فوق از جهت ایجاد انگیزه اصلاح
( 34 )
و تربیت در انسان، یک روش گرایشی به‏شمار می‏آید.
این دسته از روش‏ها نیز به بُعد رفتاری انسان مرتبط می‏شود و نقش این روش‏ها ارائه الگوهای رفتاری صحیح و مناسب است، تا انسان با عمل به این روش‏های رفتاری به اهداف مورد نظر مربی دست یابد.
این دسته از روش‏ها عبارتند از: روش نیکی در برابر بدی؛ روش رفق و مدارا با والدین و با همسایگان و روش تکریم و احترام.
از بین روش‏های رفتاری فوق برای نمونه به "روش نیکی در برابر بدی" می‏پردازیم
روش نیکی در برابر بدی: در تعلیم و تربیت، تنبیه و تشویق دو روش برای تربیت و اصلاح رفتارهای انسان به شمار می‏آیند. بدین صورت که خطاکاران را تنبیه، و افراد خوب را تشویق می‏نمایند. اسلام نیز هر دو روش را مجاز می‏داند و هر یک را در جای خودش مفید و لازم می‏شمارد. البته، تشویق همیشه بر تنبیه مقدم است، و مادام که از تشویق بتوان استفاده کرد، نباید به تهدید و تنبیه توسل جست.
حضرت امام سجاد علیه‏السلام در صحیفه سجادیه راه دیگری نیز برای اصلاح بدی‏ها معرفی نموده و آن عبارت است از "احسان در برابر بدی".
در فرازهای فراوانی از صحیفه سجادیه امام علیه‏السلام ، با توجه به اصل تکریم و احترام به شخصیت انسان‏ها سفارش می‏کند، با افرادی که خطاکار هستند با احسان و نیکی رفتار شود، به جهت این‏که انسان قابل احترام و دارای جایگاهی رفیع در بین سایر مخلوقات است. بنابراین، باید برخورد با آنها بر اساس احترام و تسامح و گذشت باشد. امام علیه‏السلام در این زمینه می‏فرماید:
بار خدایا مرا بر آن دار که بد کردارشان را به نیکی پاداش دهم، و از ستمکارشان به عفو و بخشش در گذرم، و درباره همه ایشان خوش گمان باشم و با نیکویی همه آنها را سر پرستی نمایم و با پاکدامنی چشمم را از آنان بپوشانم، و با فروتنی با آنها نرم باشم، و با مهربانی بر گرفتارانشان رقت داشته دلجویی کنم، و در پنهانی و پشت سر، دوستی را برای آنان آشکار سازم و با پاکدامنی نعمت همیشگی را نزد ایشان دوست بدارم، و آنچه برای خویشان خود واجب و لازم می‏دانم درباره ایشان لازم دانم، و آنچه برای خواص و نزدیکان رعایت داشته در نظر دارم برای ایشان رعایت کنم.(33)
از دعاهای فوق استفاده می‏شود که راه تربیت و اصلاح بدی‏ها منحصر به تنبیه و کیفر نیست، بلکه به‏وسیله بخشش و احسان نیز می‏توان به اصلاح بدی‏ها پرداخت. چنان‏که انسان خطاکار از کیفر عبرت می‏گیرد و خطاهایش را ترک می‏کند، گاهی اوقات از احسان دیگران نیز فطرتش بیدار می‏شود و از کردار بد خود پشیمان می‏گردد و به راه حق می‏گراید. انسانی که به شخص خطاکار احسان می‏کند، برایش الگو می‏شود و درس نیکوکاری می‏دهد. بدین وسیله، وجدان او را بیدار و متأثر می‏سازد، به طوری که اظهار شرمساری می‏کند.
بنابراین، خود این احسان، به عنوان نوعی تنبیه محسوب می‏شود و طرف را به اظهار ندامت وادار مینماید.(34)
البته، به‏کار بردن این روش در همه جا و نسبت به هر کس و در هر شرایطی صحیح و مؤثر نیست بلکه اگر درست انجام نگیرد ممکن است آثار سویی به همراه داشته باشد. مربی باید موارد را خوب بررسی کند و هر جا که صلاح دانست از این روش استفاده کند.(35)

اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه

هدف در تعلیم و تربیت به معنای وضع نهایی و مطلوبی است که به طور آگاهانه، سودمند تشخیص داده شده است و برای تحقق آن، فعالیت‏های مناسب تربیتی انجام می‏گیرد. اهداف تربیتی صحیفه سجادیه،ا با ملاک و معیار قرار دادن خود انسان به اهداف غایی و واسطه‏ای و اهداف واسطه‏ای را به سه دسته کلی دیگر و هر یک از آن دسته‏ها به تقسیمات جزیی‏تر، تقسیم می‏شود. آنگاه با استفاده از فرازهای صحیفه سجادیه به بررسی و تحقیق در مورد هر یک از اهداف تربیتی فوق می‏پردازیم.

هدف نهایی

امام علیه‏السلام در سراسر صحیفه سجادیه، هدف نهایی تربیت را خدای متعال معرفی می‏کند و در تمام دعاها، مخاطب را با زبان دعا و مناجات به آن حقیقت یکتا راهنمایی می‏کند. امام علیه‏السلام با محور قرار دادن خدا در دعاهای مختلف، به ما می‏فهماند که محور زندگی انسان در تمام شؤون آن، باید خدا باشد و منظور از این محور و هدف بودن خدا، همانا حضور خداوند در متن زندگی است. اساسا نقش هدف نهایی در مسیر زندگی، چیزی جز استمرار حضور و احساس آن نیست. همچنین حضرت علیه‏السلام راه‏های ارتباط انسان با خدا را قرب، عبادت، حیات طیبه و... بیان نموده است.
در این میان، یک سری اهداف واسطه‏ای نیز وجود دارد که حلقه‏های میانگین برای دستیازی به هدف‏نهایی است که مطلوبیت و ارزش خود را از هدف نهایی کسب می‏نماید و در طول آن قرار دارد. اهداف واسطه‏ای به سه دسته کلی خلاصه می‏شوند:
پیوند انسان با خدا در صحیفه سجادیه از معرفت و شناخت خدا آغاز می‏شود و با گرایش‏های عملی در قالب عبادت، توکل و شکرگزاری گسترش می‏یابد. محورهای کلی اهداف تربیتی در رابطه با خداوند در معرفت خدا، ایمان به او، تقوای الهی، عبودیت و شکرگزاری خلاصه می‏شود. در این مقاله، به مهم‏ترین هدف، که محور تمام اهداف تربیتی در رابطه با خداوند است، اشاره می‏کنیم.

معرفت خدا

یکی از اهداف واسطه‏ای تربیت در صحیفه سجادیه "معرفت خدا" است. این هدف، کلید رسیدن به هدف نهایی است. شناخت هر چه بیش‏تر خدا، نقش مهمی در قرب به او دارد. بدون شناخت خداوند تقرب به او امکان پذیر نیست.(36) تخلق به اخلاق الهی، کسب ایمان و تقوی، توکل به او و غیره همه در گرو شناخت هر چه کامل‏تر اوست. شناخت سطحی، تمسک و ارتباط ضعیف را اقتضا می‏کند و بر عکس، هر چه شناخت وسیع‏تر و عمیق‏تر گردد، زمینه ارتباط مستحکم‏تر می‏شود.
از این رو، یکی از مهم‏ترین اهداف تربیتی حضرت امام سجاد علیه‏السلام در صحیفه سجادیه تقویت هر چه بیش‏تر شناخت خداوند است. بدین منظور امام علیه‏السلام در دعاهای بسیاری به مسأله "خداشناسی" پرداخته است و با اشاره به موضوعاتی چون توحید و مراتب آن، ذات خدا و صفات خدا همچون خالق، قادر، علام، رحیم، غنی، قوی، منعم، عزیز، حکیم و... به تقویت و تعمیق شناخت ما کمک می‏کند. حضرت امام سجاد علیه‏السلام در نخستین دعا، ضمن حمد و سپاس خداوند به شناساندن خدا می‏پردازد و می‏فرماید:
خدایی که دیده‏های بینندگان از دیدنش ناتوانند و اندیشه‏های وصف کنندگان از عهده وصفش برنیایند. به قدرت و توانایی خود آفریدگان را آفرید، و آنان را به اراده و خواست خویش به وجود آورد بی این‏که از روی مثال و نمونه‏ای باشد.(37)
در این دعا امام علیه‏السلام با اشاره به ذات خداوند و این که قابل رؤیت نیست و همچنین با اشاره به صفت خالقیت خداوند، ما را به معرفت و شناخت خداوند هدایت می‏کند.
همچنین در فرازهای نخستین دعای عرفه(38) امام علیه‏السلام به "خداشناسی" می‏پردازد و بدین وسیله بر شناخت و معرفت ما می‏افزاید. امام علیه‏السلام در فرازهایی از دعای عرفه می‏فرماید:
تویی آن که در آفریدنت شریک و نیازی یاریت نکرده و در کارت (آفریدن هر چیز) وزیر و معاونی تو را یاری ننموده، و بیننده و مانندی برای تو نبوده است.(39)
البته، ناگفته نماند که شناخت خدا، عنایتی است از سوی خدا به بندگان تا بتوانند ولی نعمت خود را بشناسند و وظایف خود را از قبیل شکرگزاری و ایمان به او، ایفا کنند. امام سجاد علیه‏السلام در این زمینه در نخستین دعا می‏فرماید:
سپاس خدایی را که خویشتن را (وجود، علم، قدرت وحکمتش را) به ما شناساند و شکر و سپاس خود را به ما الهام نمود و درهای علم به ربوبیت و پروردگاریش را بر ما گشود. و بر اخلاص در توحید و یگانگیش راهنمایی‏مان فرمود.(40)
بنابراین، با توجه به این فرازها و دعاهای فراوان دیگر که در صحیفه سجادیه آمده است و تأکیدی که امام علیه‏السلام در این زمینه دارند، روشن می‏شود که یکی از اهداف تربیتی صحیفه سجادیه هدایت پیروان به شناخت خدا و تصحیح نظام اعتقادی آنها است.
هدف واسطه‏ای دیگر از سلسله اهداف تربیتی صحیفه سجادیه، در محدوده ارتباط انسان با خود مطرح می‏گردد. انسان همان‏طور که با خدای خود ارتباط بر قرار می‏کند و از مراحل تربیتی حاکم بر این ارتباط، اهدافی خاص برداشت می‏شود، همچنین دارای کنش‏ها و واکنش‏هایی با خود است که بر مراحل تربیتی آن نیز اهداف خاصی حاکم است.
اهدافی که در این باب در صحیفه سجادیه مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت، اهداف گرایشی است که از دو بُعد گرایش‏های مختص انسان از قبیل: خداجویی و فضیلت خواهی و گرایش‏های مشترک بین انسان و حیوان از قبیل: خوردن و آشامیدن و غرایز جنسی، تشکیل شده است.
در اینجا به یکی از اهداف گرایشی برای نمونه اشاره می‏شود.

پرورش حس خدا جویی

یکی از اهداف گرایشی تربیت در صحیفه سجادیه "پرورش حس خدا جویی" است. گرایش به خدا به عنوان خالق انسان و رفع کننده نیازها و مشکلات او در همه وجود دارد. این گرایش در فطرت همه وجود دارد و تغییر و تبدیل نیز در آن ممکن نیست.(41) امام سجاد علیه‏السلام در دعایی با اشاره به فطرت خدا جوی انسان می‏گوید:
به قدرت و توانایی خود آفریدگان را آفرید، و آنان را به اراده و خواست خویش به‏وجود آورد بی‏این‏که از روی مثال و نمونه‏ای باشد، سپس آنان را در راه اراده و خواست خویشتن روان گردانید، و در راه محبت و دوستی به خود برانگیخت.(42)
برای پرورش این گرایش ابتدا باید به تقویت آن و برطرف کردن موانعی همچون گرایش‏های پست غرایز حیوانی و اشتغالات روزمره، که انسان را از شناخت خدای متعال بازمی‏دارد، بپردازیم. حضرت امام سجاد علیه‏السلام درباره این دسته از موانع عرض می‏کند:
بار خدایا من داخل در صبح و داخل در شب می‏شوم در حالی که، عمل و کردارم را اندک می‏بینم، کردارم مرا هلاک ساخته و هوای نفس و خواهشم تباهم گردانیده و شهوات و پذیرفتن خواهش‏های نفسم مرا بی‏بهره نموده است.(43)
همان طور که ملاحظه می‏شود، امام علیه‏السلام در این فرازها، هوای نفس و شهوات و رفتارهایی که از این دو ناشی می‏شود را به عنوان عوامل اصلی باز دارنده انسان از فطرت خدا جویش و مسیر هدایت و سعادت، معرفی می‏کند.
در مرحله بعد، باید گرایش فوقْ هدایت و راهنمایی شود تا به پرستش معبودهای دیگری از قبیل بت، ماه، ستاره و حتی دلبستگی مفرط به مقام، ثروت و غیره منجر نشود. به همین دلیل خدای متعال فطرت خدا جویی در نهاد انسان قرار داده است تا انسان خودش را به یک حقیقتی وابسته و پیوسته بداند و خود را به آن حقیقت نزدیک و او را تسبیح و تقدیس کند.(44) همچنین عامل ضعف و ناتوانی ذاتی انسان در اداره امورش، مهم‏ترین عامل در راهیابی انسان به خالق خود است. این ضعف و فقر ذاتی، گویی در عمق جان انسان، احساس نیاز به موجود بی‏نیاز را به وجود آورده است. این احساس باطنی که غالبا ناخود آگاه و پنهان است، گرایش و میل و کشش به سوی غنی بالذات را پدید می‏آورد. بنابراین، با تقویت این احساس و تشدید آن، میل و گرایش مذکور نیز نیرومندتر و اثر آن در زندگی بیش‏تر خواهد شد. از این رو، امام سجاد علیه‏السلام در دعاهای بسیاری با تأکید فراوان بر فقر و نیازمندی انسان به خدا، تأکید می‏نماید:
بار خدایا، من نیازمندترین نیازمندان به توام.(45)
و بر فقر و نیازمندیم بدرگاهت بیافزا.(46)
انحراف انسان، از اشتباه او در یافتن مصداق بی نیاز نشأت می‏گیرد. وقتی او در تشخیص بی‏نیاز مطلق از نیازمند دچار اشتباه گردید، آنچه را که مانند خود فقیر و نیازمند است به جای مبدأ اصلی انتخاب کرده و به سوی آن میل می‏کند. امام سجاد علیه‏السلام می‏فرماید: و خوارترین آن‏ها نزد تو کسی است که تو او را روزی می‏دهی و او جز تو را می‏پرستد.(47)
بنابراین، پرورش خداجویی به عنوان یک هدف واسطه‏ای، احیا و تقویت این تمایل و هدایت آن به سوی متعلق واقعی آن یعنی خداوند است، به نحوی که نه تنها در شرایط دشوار بلکه در شرایط عادی نیز با قوت بروز پیدا کند و این در صورتی میسّر می‏شود که انسان دایما نقصان و فقر وجودی خود و غنا و بی‏نیازی خداوند را متذکر شود و در تشخیص مصداق بی‏نیاز مطلق به بیراهه کشانده نشود.
فعالیت‏های انسان علاوه بر رفتارهای فردی، شامل سلسله ارتباطات او با دیگر انسان‏ها نیز می‏شود که با توجه به تنوع ارتباطات، دیدگاه‏های خاص تربیتی را می‏طلبد. این امر گاهی رنگ اجتماعی پیدا می‏کند و گاهی از دیدگاه سیاسی مورد بررسی
قرار می‏گیرد و گاهی هم با رویکرد اقتصادی به آن نظر می‏شود. با مطالعه دعاهای صحیفه سجادیه، که در زمینه ارتباط انسان با دیگران است، می‏یابیم که نظام تربیتی آن در صدد هدف‏مند کردن رفتارهای انسان در حیطه‏های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. در این بخش به ذکر نمونه‏ای از اهداف تربیتی فوق بسنده می‏کنیم:
یکی از اهداف تربیتی صحیفه در خصوص ارتباطات اجتماعی، نحوه ارتباط انسان با والدین است. از مهم‏ترین اهداف امام سجاد علیه‏السلام این است که هر چه بیش‏تر فرزندان را نسبت به وظایفشان از قبیل اطاعت، احترام، گذشت از والدین و احسان در حق ایشان، آشنا سازد و آنان را نسبت به آن وظایف تشویق نماید. امام سجاد علیه‏السلام برای این منظور در دعای بیست و چهارم که دعا برای والدین است، به مقام و شخصیت والای پدر و مادر و وظایف فرزندان در قبال آنان اشاره نموده، می‏فرمایند:
بار خدایا! صدایم را در برابر ایشان آهسته و سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما، و دلم را بر آنها مهربان کن، و مرا به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان.(48)
یکی دیگر از اهداف تربیتی صحیفه سجادیه در خصوص ارتباط با والدین، "حق شناسی و سپاس‏گزاری" از زحمات و تلاش آنان برای پرورش و رشد فرزندان است. همان طور که کفران نعمت و اجتناب از توجه به حق منعم، عقوبت ابدی را به دنبال دارد، روی گردانی از والدین وکوتاهی در حق آنان موجب دوری از مسیر قرب الهی می‏گردد. یکی از تعالیم تربیتی صحیفه که از بارزترین مصادیق حق‏شناسی درباره والدین است، طلب خیر و برکت برای آنها در قالب دعاست، حضرت امام سجاد علیه‏السلام می‏فرماید:
بار خدایا! آنان را به پرورش من جزا ده و در گرامی‏داشتنم پاداش ده، و آنچه در کودکی از من محافظت نمودهاند برای آنها نگاه دار.(49)
همچنین امام علیه‏السلام در فرازهای دهم و یازدهم دعا نیز به زحمات و تلاش‏هایی که والدین در پرورش و تربیت فرزندان متحمل شده‏اند، اشاره می‏کند، سپس در حقشان طلب پاداش و غفران می‏کند و می‏فرماید:
و پدر و مادر مرا به بهترین چیزی (پاداش) که اختصاص داده‏ای به آن پدران و مادران بندگان با ایمانت را امتیاز ده.(50)
و مرا به‏وسیله دعای برای ایشان و ایشان را به‏سبب مهربانی‏شان به‏من بیامرز. آمرزش پا برجا، و به شفاعت و میانجی‏گری من برای ایشان از آنها راضی و خوشنود شو، خوشنودی یکسره و آنها را با گرامی داشتن به‏جاهای آسایش برسان.(51)

پي نوشت :

1. برگرفته از: پایان نامه "بررسی نظام تربیتی صحیفه سجادیه"، مقطع کارشناسی ارشد، رشته الهیات و معارف اسلامی، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی رحمه‏الله
2. دعای 7/ بند1
3. دعای 1/ بند3و4
4. دعای 13، 22، 29
5. دعای20/ بند12
6. دعای47/ بند 109
7. دعای20/ بند24
8. دعای34/ بند4
9. خسرو باقری، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، چاپ چهارم، انتشارات مدرسه، 1376، ص65.
10. دعای20/ بند4
11. دعای20/ بند 5
12. دعای20/ بند 16
13. دعای 21/ بند 9
14. دعای 21/ بند11
15. دعای 25/ بند10 و 11
16. دعای20/ بند 29
17. دعای11/ بند 1
18. دعای 13/ بند 16
19. دعای20/ بند 27
20. دعای 21/ بند 9
21. قرآن شریف از این مردم چنین حکایت دارد: آنها گفتند: "چیزی جز همین زندگی دنیای ما در کار نیست؛ گروهی از ما می‏میریم و گروهی جای آنها را می‏گیرند؛ و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمی‏کند". (جاثیه/24)
22. دعای30/ بند 5و6
23. دعای20/ بند 24
24. "توبه"به‏معنی رجوع و بازگشتن است،(معجم مقاییس اللغه، ج1، ص357)
25. دعای 9
26. دعای 39
27. دعای 10
28. دعای12/ بند10
29. و سپاس خدای را که ما را به (حقیقت) توبه و بازگشت (از گناه) راهنمایی نمود، توبه‏ای که آن را نیافته‏ایم جز به فضل و احسان او.(22/1)
30. بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و نیکی بازگشت از گناه را روزی ام فرموده و به توبه پاکم گردان.(33/16)
31. دعای 45/ بند52
32. 7 /12
33. دعای 26/ بند 3
34- 35. مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، چاپ بیست و ششم، انتشارات صدرا، 1374، ص365.
36. عبدالله جوادی‏آملی، مراحل‏اخلاق‏درقرآن، چ اول، نشر اسراء، 1377، ص341
37. دعای1/ بند2و3
38. دعای عرفه از نخستین بند تا بند سی ام.
39. دعای47/ بند14
40. دعای1/ بند10
41. این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمی‏دانند. (روم/30).
42. دعای1/ بند 3و4
43. دعای 52/ بند 7
44. محمود رجبی، انسان شناسی، چاپ سوم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه‏الله ، 1378، ص71.
45. دعای10/ بند 3
46. دعای 47/ بند118
47. دعای52/ بند2
48. دعای24/ بند6
49. دعای24/ بند7
50. دعای24/ بند12
51. دعای24/ بند14

منبع: فصلنامه معرفت ، شماره 57