3 بهمن 1387 / 25 محرم الحرام 1430 / 22 ژانویه 2009

درآستانه پيروزي انقلاب اسلامي براي جلوگيري ازآشفتگي كميته هماهنگي مركزي درتهران تشكيل شد. اين كميته ازهمه كارمندان و كارگران و ديگرقشرهاي مردم دعوت كرد كه تا تحقيق نظام جمهوري اسلامي به اعتصاب و مقاومت خود ادامه دهند. دراين روزحضرت امام خميني(ره) دراعلاميه‎‏اي شوراي سلطنت را غيرقانوني اعلام كردند. همچنين شهرقم كه درحكومت نظامي بسرمي‎برد ازقواي نظامي و انتظامي رژيم تخليه شد و شهربه طور كامل تحت نظارت مردم قرارگرفت اين امرنويد بخش پيروزي نهايي درآينده‎اي نزديك و تحولي شگرف درتاريخ كشورمان بود.
در حالي كه دو هفته از سركوب قيام نوزدهم دي ماه 1356 در قم گذشته بود و رژيم پهلوي قصد داشت با ايجاد اختناق، از گسترش نهضت جلوگيري نمايد، جمعي از روحانيون مبارز، نامه‏اي به كميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد ارسال كردند و از اوضاع حاكم بركشور، به شدت انتقاد نمودند. در بخشي از اين نامه با اشاره به شرايط جاري در ايران و ديدار كارتر، رئيس جمهور وقت آمريكا با شاه آمده است: "درشرايطي كه ملل مستضعف جهان، يكي پس از ديگري، آزادي و استقلال خويش را باز مي‏يابند و بندها و زنجيرهاي اسارت و بردگي را يكي پس از ديگري پاره مي‏كنند، حقوق ملت شريف ايران، پايمالِ اغراضِ شوم دودمان ننگين پهلوي شده و هر روز، زنجير اسارت و بردگي را بر دست و پاي ملت ما محكم‏تر ساخته‏اند. با كمال تأسف و تأثّر، كارتر، رئيس جمهور آمريكا، كه خود را مرد صلح مي‏داند و از انسان دوستي سخن مي‏گويد، 35 ميليون جمعيت با شرف و مسلمان را فداي شاه خائن و مزدور و نوكر بي قيد و شرط خود مي‏كند." در اين نامه، سپس به دستگيري روحانيون مبارز توسط رژيم اشاره شد و ضمن گلايه از اسارت آنان در زندان، عنوان گرديد: "همچنين رهبر عالي‏قدر مسلمانان، آيت اللَّه العظمي خميني، متجاوز از چهارده سال است كه به جرم اعتراض به احياي كاپيتولاسيون در ايران و دفاع از حقوق ملت و قوانين حَقّه اسلامي، دور از وطن و در تبعيد به سر مي‏برند و كميسيون حقوق بشر، كوچك‏ترين اقدامي در اين زمينه نكرده است. همچنين اخيراً عده‏اي از روحانيون مبارز از جمله آيت اللَّه عبدالرحيم رباني شيرازي وسيد علي خامنه‏اي و... را به جرم پشتيباني از قائد بزرگ اسلام و دفاع از حقوق ملت، به نقاط بد آب و هوا تبعيد كرده‏اند. آيا كميسيون حقوق بشر از آن چه در ايران مي‏گذرد، آگاه است؟ و آيا در برابر همه آدم‏كُشي‏ها و بيدادگري‏ها، عكس العملي نشان داده است." روحانيان مبارز در پايان نامه خود، خواست‏هاي ملت ايران را در چهارده بند بيان كردند، از جمله: بازگشت سريع امام خميني، قائد بزرگ اسلام؛ آزادي دانشجوياني كه در جريان‏هاي مختلف تهران و شهرستان‏ها دستگير شده‏اند؛ آزادي زندانيان سياسي؛ بازگشت كليه تبعيدشدگان و آزادي اجتماعات و بيان قلم و رفع منع از منابر وعاظ محترم.
مردم مسلمان ايران كه بي‏صبرانه منتظر ورود حضرت امام خميني به ايران بودند، تداركات لازم را جهت بزرگترين استقبال تاريخ از رهبر انقلاب اسلامي فراهم آوردند. به همين مناسبت ستادي مركب از روحانيون و نمايندگان اقشار مختلف مردم تهران تشكيل شد تا مراسم استقبال را هرچه باشكوه‏تر برگزار كند. در اين ستاد پنجاه هزار جوانِ عاشق امام مسؤوليت حفاظت از جان امام و انتظامات مراسم را به عهده گرفتند. بسياري از مردم نيز از شهرها و روستاهاي مختلف ايران به تهران سرازير شدند تا در مراسم استقبال شركت جويند. از سوي ديگر، پس از تظاهرات گسترده مردم، چهارهزار افسر نيروي هوايي نيز به پشتيباني از مردم مبارز ايران، دست به اعتصاب غذا زدند و خواستار اخراج مستشاران آمريكايي از ايران شدند.
حضرت امام پس از پيروزي انقلاب اسلامي، بنا به وعده‏اي كه داده بودند، در اسفند 1357 ش راهي قم شده و در آن‏جا اقامت گزيدند. اما در اثر ابتلا به بيماري قلبي، در سوم بهمن 1358، مجدداً به تهران مراجعت كرده و پس از 39 روز مداوا در بيمارستان قلب تهران، ابتدا در منطقه دربند تهران و پس از آن در 27 ارديبهشت 1359، در خانه كوچكي در جماران مستقر شدند.
بنابر برخي روايات حضرت سّيد الساجدين امام زين العابدين (ع) امام مسمانان جهان بدست وليد بن عبد الملك به شهادت رسيد ند . پس از شهادت امام حسين (ع) در حماسه خونين كربلا ،امام سجاد (ع) هدايت امت اسلامي را عهده درا شدند .ايشان شاهد حوادث جانگداز كربلا بودند و رسالت خطير و دشوارشان ا زغروب روز دهم محرم آغاز شد امام سجاد (ع) و حضرت زينب (س) در هر فرصت ممكن تلاش ميكردند با ايراد خطبه ها و سخنان خود عمق حادثه خونين كربلا را به تصوير بكشند جناياتي را كه دشمنان با بي رحمي به آنان روا داشته بودند با زگو كنند. دوران زندگي امام زين العابدين(ع) آكنده از رنج و سختي جانفرسا بود. ايشان به سبب كثرت عبادت و بجاي آوردند سجده هاي طولاني در نماز به سجاد شهرت يافتند. دعاهاي شبانه آن حضرت در كتابي به نام صحيفه سجاديه گرد آوري شده اند كه از منابع مهم شيعي نيز به شمار مي رود شايان توجه است كه برخي ااز مورخان شهادت امام سجاد (ع) را در روزهاي 12و 18محرم ذكر كرده اند .
« قاضي ابو علي محسن تنوخي» ، اديب، نويسنده و شاعر مسلمان در گذشت . تنوخي در بغداد به قضاوت مشغول بود و چون آشكارا با بني عباس مخالفت كرد اموالش مصادره و از قضاوت عزل شد . از تنوخي آثاري چون «الفرج بعد الشِدّة» بجاي مانده است.
كاغذ اخبار نخستين روزنامه ايران به همت ميرزا صالح شيرازي در تهران منتشر شد، كاغذ اخبار بروي صفحات بزرگ با چاپ سنگي چاپ و منتشر مي شد.در روزنامه كاغذ اخبار مطالبي در باره شهر تهران ، وديگر شهرهاي ايران ، كشور هاي غربي و بويژه اخبار مربوط به عثماني چاپ مي شد
« حكيم ابولقاسم فردوسي» بزرگترين ومشهورترين شاعر و سخن سراي پارس در قرون جهارم وپنجم هجري قمري نسخه اي از شاهنامه اثر كم نظيرش را اصفهان اهدا كرد حكيم فردوسي ابتدا شاهنامه را به دربار غزنويان يرد اما توطئه هاي درباريان و شاعران درباري سبب شد كه حاكم غزنوي با رفتاري نا پسند با او برخورد كند از اين فردوسي رنجيده خاطر به زادگاهش بازگشت . حكيم در 40 سالگي به نظم شاهنامه پرداخت و بعد از سي سال آن راتكميل كرد . حكيم طوس با خلق شاهنامه زبان پارسي رازنده كرد . وآداب و رسوم ، كيش و خصلت ايرانيان قديم را به بهترين وجه نشان داد . فردوسي قسمت مهمي از تاريخ ووقايع جنگهاي باستان را بصورت مدون ومنظوم به يادگار نهاد .ونسل به نسل منتقل كرد. در سراسر اين اثر ارزشمند رعايت اصول اخلاقي هويدا است ، فردوسي كوشيده است كه قواعد دستوري و صنايع شعري را بصورت كامل در شاهنامه رعايت كند .
هارون در زمان حيات خود، پسر خويش محمد، ملقب به امين را كه مادرش زبيده بود، جانشين خود قرار داد و پسر ديگرش عبداللَّه مامون را كه بزرگتر از امين و از مادري كنيز و ايراني بود وليعهد امين قرار داد. پس از مرگ هارون، امين به خلافت رسيد و پنج سال خلافت كرد و برادرش را از ولايتعهدي خلع نمود. مأمون كه درخراسان امارت داشت به كمك ايرانيان عليه برادرش قيام كرد و سرانجام طاهربن حسين ذواليمينين را به بغداد فرستاد و طاهر، امين را كشت و سرش را به مرو منتقل كرد. از آن زمان خلافت عباسي به مامون منتقل شد.
لياقت و تدبير و طهارت اخلاقي امير كبير، موجب وحشتِ درباريان ناپاك و حسودانِ جاه‏طلب گشت. سرانجام شاه جوان 18 ساله و بي‏تجربه بر اثر دسيسه‏ها و تحريكات درباريان و مادر خود، مهد عُليا، در بيستم محرم 1268 ق، اميركبير را از صدرات بركنار كرد ولي مقام اميرنظامي را همچنان در عهده‏ي او گذاشت. اما اين مقام نيز پنج روز بعد از او گرفته شد. پس از عزل اميرنظام، مَهد عُليا، همچنان از ماندن او در تهران نگران بود و براي اين كه شاه، ديگرباره با وي بر سَرِ مِهر نيايد، در كار او مكر و حيله مي‏كرد. سرانجام شاه را بيش از پيش به اميركبير بدبين ساختند تا اين كه ناصرالدين شاه، دستور تبعيد او به فينِ كاشان و قتل اين اميرِ لايق را صادر كرد.
ناحيه وسيع و حاصلخيز اوكراين به مثابه جمهوري خودمختار در شمار جمهوريهاي باقيمانده روسيه درآمد. اوكراين پس ازاستقلال حق رأي مستقل خود را درسازمان ملل متحد بدست آورد. اوكراين درقرن18ميلادي جزو قلمرو روسيه شد؛ درسال1918ميلادي ازمتصرفات روسيه خارج گرديد و سرانجام درسال1939ميلادي بارديگرحاكميت شوروي سابق پيشتازبود؛ و درسال 1991ميلادي استقلال كامل خود را ازشوروي اعلام كرد. گفتني است كه اوكراين بيش از60ميليون نفرجمعيت دارد و مساحت آن 600000هزاركيلومترمربع است و صنعت و كشاورزي مهمترين پايه‎هاي اقتصادي اوكراين را تشكيل مي‎دهند.
آندْرِه ماري آمپر، دانشمند و رياضي‏دان فرانسوي، در 22 ژانويه 1775م در حومه ليون فرانسه به دنيا آمد. آندره از كودكي به تشويق پدر با مكتب‏هاي كلاسيك لاتين و يونان آشنا شد و از خردسالي و نوجواني عشق و علاقه زيادي به رياضيات داشت. وي حتي قبل از فراگيري خواندن و نوشتن، با كمك سنگ ريزه‏ها مسائل مشكل رياضي را حل مي‏كرد. آمپر در 11 سالگي آثار رياضي را مطالعه مي‏كرد و اطلاعات خود را در زمينه علوم رياضي به ويژه حساب افزايش مي‏داد. دوران جواني آمپر با انقلاب فرانسه مصادف گرديد و پدر وي نيز جزو تصفيه شدگاني بود كه با حكم حكومت وقت به تيغ گيوتين سپرده شد. با اين حال، وي پس از آن به تدريس پرداخت و اوقات فراغت را به مطالعه آثار علمي صرف مي‏كرد. آمپر در سال‏هاي بعد با كوشش و جديّتي كه در راه پژوهش‏هاي علمي از خود نشان داد مورد توجه رياضي‏دانان و دانشمندان قرار گرفت و يكي از مسائل مهم زمان را درباره رياضي حل كرد. او سپس به آزمايش‏هايى درباره الكتريسيته پرداخت و به اكتشافاتي در زمينه مغناطيس الكتريكي دست يافت. آمپر شدت جريان را تشخيص داد و وسيله‏اي براي اندازه‏گيري آن معين نمود. او هم‏چنين موفق به تهيه پروژه‏اي براي تلگراف الكتريكي گرديد و با اين اكتشاف، بناي الكتروديناميك را مستحكم كرد. وي داراي اختراعات و اكتشافات مهمي از قبيل اختراع دستگاه تلگراف الكتريكي و كشف شدت جريان الكتريكي و ساخت دستگاه اندازه‏گيري آن مي‏باشد، آمپر را به وجود آورنده رشته الكتروديناميك مي‏دانند و به پاس خدماتش در رشته فيزيك، واحد جريان الكتريكي را به نام وي، "آمپر" ناميده‏اند. آندره ماري آمپر سرانجام در پانزدهم ژوئن 1836م در شصت‏ويك سالگي درگذشت.
ويكتوريا، ملكه مشهور استعمار انگليسي در 24 مه سال 1819م در لندن به دنيا آمد. وي در هيجده سالگي به جاي ويليام چهارم به سلطنت رسيد و به مدت 64 سال، زمام امور انگليس را با اقتدار در دست داشت. در دوران سلطنت ملكه ويكتوريا، سركوب مردم سرزمين‏هاي تحت سلطه انگليس شدت بيشتري يافت و سرزمين‏هاي زيادتري زير يوغ استعمار پير قرار گرفتند. چرا كه او تصميم گرفته بود تا سرحد امكان و توانايى، وظيفه‏اش را نسبت به كشورش انجام دهد. حفظ منافع بريتانياي كبير به هر صورت و بدون رعايت مسائل انساني و اخلاقي و حاكميت مستبدانه بر مستعمرات انگلستان وظيفه‏اي بود كه وي بر دوش خود احساس مي‏كرد. هم‏چنين در اين دوره، امپراتوري بريتانيا به سوي شرق پيش رفت و با تسخير هندوستان توسط كمپاني هند شرقي، به اوج عظمت خود نزديك شد. او با تسلط بر مصر و كانال سوئز و ايجاد هماهنگي خاص ميان انگلستان و مستعمراتش، روند استعمار و بهره‏كشي از منابع كشورهاي ضعيف را سامان بخشيد. وسعت اين سرزمين به قدري گسترده و در سراسر جهان پراكنده بود كه مَثَل معروفي درآن‏باره عنوان مي‏گرديد كه "آفتاب هيچ‏گاه در امپراتوري انگلستان غروب نمي‏كند". در اين زمان علي‏رغم وضعيت نابسامان و مشكلات فراوان و نيز وجود فقر و درماندگي در مناطق تحت سيطره بريتانيا، از جمله هندوستان، براي استعمارگران به عنوان دوره شكوه و اقتدار مطرح شده است. ملكه ويكتوريا در اواخر عمر به عنوان مادربزرگ اروپا معروف شد زيرا بسياري از سلاطين و ملكه‏هاي اروپا از فرزندان، نوادگان، خواهر زادگان و برادرزادگان و بستگان او به شمار مي‏آمدند. ويكتوريا سرانجام در 22 ژانويه 1901م پس از 64 سال سلطنت، در 82 سالگي درگذشت. با مرگ ملكه ويكتوريا، دوران ضعف امپراتوري عظيم بريتانيا نيز آغاز شد.
در طي سال‏هاي 1904 - 5م جنگ‏هاي روس و ژاپن به وقوع پيوست و بر اثر پيروزي فرماندهان ژاپني و رشوه‏گيري اُمراي روسي، ژاپن به پيروزي دست يافت. نارضايتي از حكومت استبدادي تزاري روسيه، تمام طبقات مردم را فرا گرفته بود. اوضاع بد اقتصادي روسيه در اوايل قرن بيستم و شكست نظامي روسيه در جنگ با ژاپن و از دست دادن منطقه منچوري، هم‏چنين رشد نارضايتي كارگران از شرايط كاري، وضعيت نابساماني را ايجاد كرده بود. در اين زمان، موج اعتصابات كارگري به اوج خود رسيد و كارگران خود را براي حركتي ضد سلطنتي آماده مي‏كردند. در نهايت در روز يكشنبه 22 ژانويه 1905م، هزاران كارگر اعتصابي به طرف قصر زمستاني تزار راه‏پيمايى كردند و خواهان پذيرفتن نمايندگان خود از طرف تزار شدند. اما قزاق‏ها و نيروي سواره نظام گارد امپراتوري، در نزديكي قصر، راه را بر آنها سد كردند. جمعيت، بي‏اعتنا به حضور اين نيروها به حركت خود ادامه داد و در اين لحظه، سربازان به طرف آنها آتش گشودند. دراين واقعه كه به يكشنبه خونين معروف شده است، هزاران نفر كشته و زخمي شدند. اخبار مربوط به حوادث يكشنبه خونين به سرعت در سراسر روسيه منتشر شد و به احزاب و گروه‏هاي چپ و انقلابي كه با توسعه صنعتي كشور، امكان فعاليت بيشتري يافته بودند امكان داد كه موج اعتصاب را در سراسر روسيه گسترش دهند. پس از اين حادثه كه سرآغازي برانقلاب 1905م روسيه بود، تزار در 19 اوت آن سال با صدور بيانيه‏اي، صريحاً وعده آزادي‏هاي مدني و پارلماني به مردم داد. با اين حال، يكشنبه خونين و انقلاب 1905م، مقدمه‏اي بود كه با شروع جنگ جهاني اول، آخرين ضربه را به رژيم تزاري روس وارد ساخت و آن را در سال 1917م، سرنگون كرد.
ليندون جانسون سي و ششمين رئيس جمهور امريكا، در 27 اوت 1908م در ايالت تگزاس امريكا به دنيا آمد. او مدارج ترقي را طي سال‏هاي فعاليت سياسي خود طي كرد و در دوران رياست جمهوري جان كِنِدي به معاونت وي رسيد. اما پس از ترور كندي در 22 نوامبر 1963م، جانسون در پنجاه و پنج سالگي زمام امور ايالات متحده امريكا را به دست گرفت. جانسوي در سوم نوامبر سال بعد يعني در انتخابات سال 1964م از رقباي خود جلو افتاد و رسماً به عنوان رئيس جمهور جديد امريكا به كاخ سفيد راه يافت. مهم‏ترين حادثه دوره پنج ساله زمام‏داري جانسون، ورود علني امريكا به صحنه جنگ ويتنام به بهانه حمله يك كشتي ويتنام شمالي عليه كشتي‏هاي امريكا در خليج تونكن بود. هرچند جانسون در دوران كندي بيشترين نقش را در تجهيز و مسلح كردن رژيم وابسته ويتنام جنوبي داشت، با اين حال تا قبل از رياست جمهوري جانسون، امريكايى‏ها به طور علني وارد جنگ عليه ويتنام شمالي نشده بودند. با آغاز تهاجم امريكا به ويتنام در چهارم اوت 1964م، امريكايى‏ها به دستور جانسون، با تانك، توپخانه‏هاي دوربُرد، كشتي‏هاي جنگي و بيش از يك‏صد هواپيماي بمب‏افكن، حمله خود را به خاك ويتنام شمالي آغاز كردند. در ماه‏هاي اول جنگ، ميلياردها دلار خسارت در ويتنام شمالي به بار آمد و ده‏ها هزار نفر از مردم اين سرزمين به خاك و خون كشيده شدند. اين حملات پس از چندي به حدي گسترش يافت كه طي سال‏هاي 1965 تا 1968م در طي بيش از 107 هزار حمله به خاك ويتنام شمالي، 2/5 ميليون تن بمب بر سر مردم بي ‏دفاع اين كشور فرو ريختند. هم‏زمان با عمليات تجاوزكارانه امريكا در ويتنام، حادثه مهم ديگري نيز روي داد و آن، مداخله نظامي امريكا در جمهوري دومينيكن واقع در امريكاي مركزي در طي سال 1965م بود. اين مداخله به دنبال وقوع كودتاي نظاميان چپ‏گرا به وقوع پيوست و در جريان آن، به دستور جانسون، هزاران تفنگدار امريكايى به بهانه حفظ جان اتباع امريكايى و در واقع به خاطر روي كار آوردن حكومت دست نشانده خود، روانه اين سرزمين شدند. اين نيروها به مدد 37 رزمناو امريكايى موفق شدند ضمن اشغال كامل دومينيكن، شورش نظاميان چپ‏گرا را كه به قول جانسون، مورد حمايت كوبا قرار داشتند سركوب كنند. با اين حال، در دوران رياست جمهوري پنج ساله جانسون، امريكا با يكي از بزرگترين گرفتاري‏هاي سياسي خود در قرن بيستم روبرو شد و براي نخستين بار در يك جنگ خارجي، آن هم از يك ملت كوچك شكست خورد. در اين ميان، مردم امريكا كه به شدّت از درگيري كشور خود در جنگ ويتنام و تلف شدن جوانان امريكايى در اين جنگ ناراضي بودند، از سال 1966م به بعد، دست به تظاهراتي عليه جنگ ويتنام زدند و عظيم‏ترين اين تظاهرات در واشينگتن و در برابر ساختمان كنگره و كاخ سفيد برگزار گرديد. جانسون كه به واسطه درگير ساختن امريكا در ويتنام موقعيت خود را در ميان مردم از دست داده بود از شركت در مبارزات انتخاباتي سال 1968م خودداري كرد و ريچارد نيكسون با وعده پايان دادن جنگ ويتنام، به رياست جمهوري ايالات متحده انتخاب شد. ليندون جانسون پس از آن از سياست كناره گرفت تا اينكه چهار سال بعد در 22 ژانويه سال 1972م بر اثر سكته قلبي در 64 سالگي درگذشت.
ابوحسن سلامه طراح عمليات گروگان‏گيري 12 ورزشكار اسرائيلي در المپيك مونيخ 1972م بود. اين عمليات در پنجم سپتامبر اين سال به وقوع پيوست و به قتل 12 ورزشكار اسرائيلي، 5 فلسطيني و يك مأمور آلماني و نيز دستگيري 3 فلسطيني ديگر انجاميد. ابوحسن سلامه طراح اصلي اين عمليات بود، هرچند كه خود در آن مستقيماً دخالت نداشت. وي صاحب دو پاسپورت ايتاليايي، سه پاسپورت لبناني و يك پاسپورت فرانسوي بود. ابوحسن سلامه سرانجام در 22 ژانويه 1979م هفت سال پس از حادثه مونيخ، در يكي از خيابان‏هاي بيروت همراه با چهار محافظش به هنگام خروج از خانه، در جريان انفجار بمبي كه در يك اتومبيل در برابرخانه او كارگذاشته بودند به قتل رسيد. تا دو سال پس از آن، كوچك‏ترين ردّ پايي از عاملان بمب‏گذاري به دست نيامد، ولي بعدها معلوم شد كه عامل اين جنايت يك زن يهودي آلماني بوده كه به همراه دو عضو ديگر موساد در پوشش بازرگان و آشپز در آپارتمان مقابل خانه ابوحسن اقامت كرده بودند و رفت وآمدهاي او را زير نظر داشتند. آنها پس از حادثه موفق به فرار شدند.