هولوکاست
هولوکاست در لغت به معنای «سوزاندن با آتش» است که به طور کامل از میان برود و از واژههای یونانی به معنای «تمام» به معنای «سوزاندن» است و به جریان کشتار وسیع (؟) یهودیان در جنگ جهانی دوم اطلاق میشود که
نویسنده: دکتر محمدامیر شیخ نوری
هولوکاست (1) در لغت به معنای «سوزاندن با آتش» است که به طور کامل از میان برود و از واژههای یونانی (2) به معنای «تمام» (3) به معنای «سوزاندن» است و به جریان کشتار وسیع (؟) یهودیان در جنگ جهانی دوم اطلاق میشود که توسط فردی به نام الی وایزل برای اولین بار ابداع شد. معادل این واژه در عبری کلاسیک، «اولم کالیل» و در عبری مدرن «شوآه» است. به عنوان مثال، در اعلامیه به اصطلاح «استقلال دولت صهیونیستی در سال 1948 از کلمهی هولوکاست در نسخهی انگلیسی استفاده میشود و از کلمهی شوآه در نسخهی عبری.» (4)
در اصطلاح، هولوکاست به نظریهای اطلاق میشود که ادعا دارد شش میلیون یهودی در طول جنگ جهانی دوم در اثر اعمالی از قبیل اعدام در اتاقهای گاز و سوزانده شدن در کورههای آدمسوزی اردوگاههای کار اجباری نازیها، کشته شدهاند. به اعتقاد برخی از مدعیان هولوکاست، نازیها از پوست یهودیان برای ساختن چراغهای نفتی و از اجساد آنان برای ساختن صابون استفاده میکردند.
این قضیه با استفاده از شیوههای مختلف هنری، ادبی، فیلم، داستان، شعر و از طریق روزنامهها، نشریات، رادیو، تلویزیون، اینترنت و مهمتر از همه، سینما و صنعت عظیم فیلمسازی هالیود در جهان و به خصوص در کشورهای غربی با حجمی بسیار وسیع تبلیغ میشود. (5)
صهیونیستها به کمک استعمارگران جهت تأسیس یک دولت یهودی در فلسطین، به ایجاد بسترهای لازم و ابزارهای کارآمد نیاز داشتند. به همین دلیل، درصدد برآمدند تا تمامی پدیدهها، وقایع، حوادث و تحولات مربوط به یهودیان در ابعاد گوناگون مذهبی، اعتقادی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی، و... را به نفع خود و در راستای تحقق بازگشت به فلسطین و تشکیل دولت یهودی، تفسیر و تبیین کنند.
یکی از حوزههایی که همواره مورد توجه صهیونیستها بوده، حوزهی تاریخی است. دستگاه تاریخپردازی آنان موفق شده است، با پردازش وقایع تاریخی به نفع صهیونیسم، تحریفات عدیدهای را در تاریخ جهان به وجود آورد. از این تحریفات، به «اسطوره یا افسانههای سازنده صهیونیسم» تعبیر میشود که اسطوره هولوکاست یا قتلعام یهودیان در جنگ جهانی دوم، یکی از مهمترین آنها است. (6)
آغاز اسطورهی هولوکاست به اوایل سال 1942 میلادی باز میگردد، زمانی که گرایشهای یهودستیزانهی حزب نازی و تلاش آنها برای اخراج یهودیان از آلمان و اراضی تحت اشغال به اوج خود رسید. در این زمان، رسانههای تبلیغاتی با استناد به منابع صهیونیستی به پخش و انتشار اخباری اقدام کردند که بر شنیدهها مبتنی بود. این شایعات، بدون اینکه صحت آنها از سوی منابع رسمی متفقین و یا سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آنها، مورد تأیید قرار گیرد، تنها به دلیل پیگیریهای سازمانهای صهیونیستی از جمله کنگرهی جهانی یهود و نمایندگان آنها در «اروپا» موفق به عبور از کانالهای رسمی متفقین، سازمان ملل، ریاست جمهوری آمریکا، وزارتخانههای خارجه و خزانهداری آمریکا، شد و به عنوان یک رویداد فجیع و وحشتناک که در حال رخ دادن برای یهودیان اروپا است، به تصویر کشیده شد. (7)
علاوه بر تأسیس اسرائیل و تلاش برای تحقق اهداف صهیونیسم بینالملل، صهیونیستها دو هدف عمده دیگر را نیز از مظلومنمایی یهود و تقدس بخشیدن به هولوکاست تعقیب میکنند: (8)
1. پیشگیری از خیزش عمومی جهانیان علیه صهیونیسم.
2. مظلومنمایی و برانگیختن احساسات نژاد یهود و ایجاد اتحاد سیاسی بین آنان.
ضمناً انگیزهی اروپا و آمریکا از طرح و تبلیغ هولوکاست را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد: (9)
1. تخلیه حداکثری یهود از سرزمینهای یهودی به یک مکان.
2. تمرکزدهی به یهود در محل اتصال سه قارهی اروپا، آفریقا و آسیا و استقرار اسرائیل در قلب خاورمیانه برای ایجاد یک پایگاه دیدبانی بر منافع غرب در خاورمیانه.
3. ایجاد منطقهی امنیتی غرب در قلب مناطق اسلامی برای نظارت و دیدهبانی بر منافع امنیتی غرب از درون منطقه.
در یک جمعبندی، اقداماتی که صهیونیستها با استفاده از شیوهها و بسترهای مناسب در مسیر احیای هولوکاست انجام دادهاند، عبارتند از: (10)
1. انجام فعالیتهای علمی تحقیقاتی گسترده و تهیه اسناد جهت اثبات هولوکاست.
2. برپایی موزههای یادبود در سراسر جهان به ویژه در فلسطین اشغالی «یادواشم»، آمریکا و اروپا.
3. ساخت فیلمها و سریالهای متعدد توسط هالیوود و سایر کمپانیهای وابسته به یهود و استفاده از فرصتهای هنری دیگر جهت تأثیرگذاری عمیق بر روی مخاطبان.
4. اعلام روز یادبود و توافق بر آن در کشورهای مختلف، به ویژه در اروپا و آمریکا و بالاخره در سازمان ملل.
5. تعقیب نازیها با هدف زنده نگه داشتن کینه و نفرت و اثبات مظلومیت یهودیان.
6. تأسیس سازمانهای متعدد به منظور صیانت از این دستاوردها، همچون «لیکرا» و «سیمون ویزنتال»
7. گنجانیدن موضوع کشتار یهودیان توسط نازیها «اتاقهای گاز و سوزاندن اجساد آنان» در متون درسی دانش آموزان در راستای مظلومنمایی دروغین یهود و انتقال آن به نسلهای آینده.
8. محاکمه و مجازات کسانی که در این موضوع شک کنند.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، در حال حاضر هولوکاست یکی از مهمترین سلاحهای استراتژی رژیم صهیونیستی و جنبش صهیونیسم با همکاری و تقویت اروپا و آمریکا به شمار میآید. سلاح هولوکاست، سلاحی کارآمد و چند منظوره به شمار میرود که تاکنون از آن در ابعاد گوناگون بهرهبرداری شده است، برای درک این واقعیت به چند کارکرد این سلاح اشاره میشود: (11)
1. افسانهی هولوکاست از نیمهی اول دههی چهل از سوی جنبش صهیونیستی مطرح شد و در برپایی رژیم صهیونیستی نقش مهمی ایفا کرد. با مطرح کردن افسانهی هولوکاست و دروغ بزرگ کشته شدن شش میلیون یهودی از سوی آلمان نازی، موفق شدند وجدان اروپا را تحت فشار گناه پاکسازی نژادی و دینی قرار دهند و همبستگی مردم اروپا و آمریکا را با دولتهایشان برای این مردم جلب کنند. این فرآیند در اعلام موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی در سال 1948 میلادی و به رسمیت شناخته شدن آن از سوی کشورهای غربی تا حد زیادی کمک کرد.
2. سلاح هولوکاست از زمان پایان جنگ جهانی دوم تاکنون به عنوان مهمترین سرپوش بر همکاری جنبش صهیونیستی و نظام آلمان به رهبری هیتلر از آن استفاده میشود. این همکاری به کشته شدن بسیاری از یهودیان انجامید و جوامع یهودی مقیم کشورهای اروپای مرکزی را تحت فشار قرار داد و به مهاجرت به فلسطین اشغالی وادار کرده است. در سال 1984 کمیته ضد صهیونیسم شوروی طی همایشی بسیاری از حقایق این همکاری را آشکار کرد. دیوید دارا گوفسکی رئیس این کمیته و مارک کروبکین قائم مقام او در جشنهای چهل سالهی پیروزی شوروی بر فاشیسم، تعدادی از اسناد این همکاری را از حالت طبقهبندی و سرّی خارج کرده و همکاری گشتاپو (سازمان امنیتی آلمان نازی) با جنبش صهیونیستی را نمایان ساخت. در یکی از این اسناد، از بوکسی نماینده گروه تروریستی - صهیونیستی هاگانا که اریل شارون یکی از مؤسسان آن به شمار میآید با نمایندگان دولت نازی پرده بر میدارد و توافق تحت فشار قرار دادن یهودیان برای مهاجرت به فلسطین اشغالی را آشکار میسازد. همچنین در مرکز اسناد آمریکا، دهها سند وجود دارد که ثابت میکند میان آلمان نازی و جنبش صهیونیستی همکاری گسترده سیاسی وجود داشته است. در اواخر سال 1941، یکی از رهبران گروه صهیونیستی لهی به نام اسحاق شامیر که بعدها نخستوزیر اسرائیل شد، از اسم سازمان اصلی خود «ایرگان (NMO)» استفاده کرد و به نازیها نزدیک شد. مقامات وابسته به نیروی دریایی سفارت آلمان در ترکیه، پیشنهاد «لهی» را به مقامات ارشد خود در آلمان انتقال میدادند: در این بخش این مطلب بیان شده است:
اغلب در سخنرانیها و اظهارات مقامات دولتی برجستهی آلمان نازی، بیان میشد که اصطلاحات کلی در اروپا همانند یک پیشنیاز برای حل ریشهای مسألهی یهودیان از طریق اخراج آنها میباشد. اخراج تودههای یهودیان از اروپا پیش نیاز حل مسأله یهودیان است. این کار فقط با اسکان این تودهها در خانه ملت یهود، فلسطین و برقرار کردن یک کشور یهودی در مرزهای تاریخی آنها، به طور کامل انجام خواهد شد.
طرح «لهی» اینگونه ادامه مییابد:
... فعالیتهای صهیونیستی NMO، در داخل آلمان و طرح مهاجرت یهودیان آن، مورد رضایت حکومت رایش آلمان و مقامات بلند پایه آن میباشد.
موضوعی که مفسران بسیاری به آن اشاره کردهاند، این است که صهیونیسم ارتباط نزدیکی با نازیسم دارد. هر دوی این ایدئولوژی و طرز تفکرها، به یهودیان به طور نژادی و ملیگرایانه مینگرند. در حقیقت آلفرد روزنبرگ نظریهپرداز نازی، برای اثبات نظریهی خود مبنی بر اینکه یهودیان نمیتوانند آلمانی باشند، مکرراً از نویسندگان صهیونیست نقل قول میکند. (12)
3. یکی دیگر از کارکردهای هولوکاست کمکهایی است که از این طریق از کشورهای غربی دریافت میدارد. جنبش صهیونیستی برای کوچاندن یهودیان به فلسطین اشغالی به طرفندهای مختلف سیاسی و رشوههای کلان مالی روی آورد و گویا ذهنیت نوستالوژیک بازرگان، نزولخوار و پیمانکار چهرههای صهیونیستی، هولوکاست را ابداع کرد تا آنچه به صورت رشوه به شخصیتهای نازی داده بودند، به طور چند صد برابر از دولت و مردم آلمان و اروپا پس بگیرند.
4. یکی دیگر از کارکردهای هولوکاست، توجیه رفتارهای تجاوزگرانه و استعمارطلبانه رژیم صهیونیستی است. در اینجا نباید فراموش کرد که رژیم صهیونیستی از مدل استعمار میهنگزینی است و ایجاد چنین رژیمی در سرزمین فلسطین براساس این الگو، ایجاب میکند که این رژیم مردم بومی را از بین ببرد یا آواره سازد و جای آنها را بگیرد. رفتارهای ضد انسانی همراه با این مدل در هیچ فرهنگ انسانی قابل توجیه و دفاع نیست، ولی رژیم صهیونیستی با فعال کردن سلاح هولوکاست و اینکه یهودیان در اروپا مظلوم بودند، میکوشد مظلومیت مردم فلسطین و رفتارهای تجاوزگرانه رژیم نژادپرست صهیونیستی بر ضد آنها را تحتالشعاع قرار دهد. (13)
بنابر ادعای تاریخنگاران رسمی، رهبر ناسیونال سوسیالیست آلمان تصمیم گرفته بود نسل یهودیان را از میان بردارد. (لذا) شش اردوگاه نابودسازی بر پا کرد، جایی که (شش) میلیون یهودی از طریق گاز کشته شدند. تمام این شش ارودگاه کشتار در لهستان (یا در اراضیای که قبل از جنگ متعلق به لهستان بود و در 1939 به آلمان ضمیمه شد) قرار داشتند. چهار تا از آنها (بلزک، (14) تربلینکا، (15) سابی بور، (16) و چلمنو (17)) اردوگاههای واقعی مرگ بودند و تعداد بسیار کمی از یهودیان از این اردوگاهها نجات یافتند.
تاریخنگاران هولوکاست مدعیاند، آلمانیها علاوه بر کشتارهای دسته جمعی با گاز، بین یک تا دو میلیون یهودی را در جبهههای شرقی تیرباران کردند. به ادعای آنان، بین 5 تا 6 میلیون یهودی در اراضی تحت اشغال آلمانیها، قتلعام شدند. بیش از نیمی از آنها در اتاقهای گاز کشته شده، (و تعداد کمی در ماشینهای گاز کشنده) به قتل رسیدهاند، تعداد زیادی هم در اراضی اشغالی شوروی (سابق) با گلوله کشته شدهاند و بقیه نیز در حدود (چند هزار نفر) به دلیل بیماری، گرسنگی و رفتار بد در اردوگاههای کار و گتوها از میان رفتهاند. (18)
این برداشت رسمی از (اسطوره) هولوکاست است که رائول هیلبرگ (19) در کتاب خود نابودسازی یهودیان اروپا (20) آورده است.
دیوید ایروینگ (21) تاریخدان انگلیسی متعجبانه اظهار میدارد که چگونه برخی از گروههای صهیونیستی، از ژوئن 1945 یعنی دقیقاً پس از اتمام درگیریها در اروپا، علیرغم بحران و آشوب شدید حاکم بر فضای بعد از جنگ در اروپا، قادر بودهاند تعداد کشتگان یهودی را (شش میلیون) شمارش کنند. (22)
نکتهی جالبتر آن که عدد «شش میلیون» امری قطعی شمرده میشود، اما این رقم ادعایی هرگز اثبات نمیشود. برای مثال میتوان به دو تن از نویسندگان و تاریخنگاران حامی هولوکاست اشاره کرد که در تعداد و نحوه رسیدن به این رقم با هم اختلاف دارند.
رائول هیلبرگ در کتاب خود با عنوان نابودسازی یهودیان اروپا و مورخ دیگر لوسی داویدویچ (23) در کتاب خود جنگ علیه یهودیان (24) مدعی میشوند که ارمغان جنگ دوم برای یهودیان بین پنج تا شش میلیون کشته بوده است. اما تعداد قربانیان هر منطق از نگاه آنان متفاوت است. این همه اختلاف از کجا ناشی میشود؟ (25)
توزیع قربانیان ادعا شده برای هولوکاست براساس محل قتلعام
با توجه به این جدول، اختلاف شمار کشتههای اردوگاه مایدانک بیش از یک میلیون و 330 هزار نفر است، ولی هر دو نویسنده حامی هولوکاست، میزان کمبود عددی خود را تحت عنوان «دیگر مکانها» قرار میدهند تا به عدد، شش میلیون نزدیک شدند.
محققان مکتب تاریخ حقیقی که این اعداد و ارقام را نادرست میدانند، مبانی ادعا و روش آمارگیری حامیان هولوکاست را شدیداً به چالش میکشتند. اینان، بارها به شمارهی 12 ژوئن 1946 روزنامه سویسی بسلر ناچیرچین (26)، اشاره کردهاند که تعداد کل کشتهشدگان یهودی جنگ دوم جهانی را حداکثر یک و نیم میلیون نفر برشمرده است. همچنین، محققان مکتب تاریخ حقیقی، به گزارش فعالیتهای پس از جنگ صلیب سرخ اشاره میکنند که بر آن اساس، هیچگونه کشتار نظاممند یهودیان در اتاقهای گاز وجود ندارد. (27)
روژه گارودی اندیشمند مسلمان فرانسوی نیز که رقم شش میلیون یهودی را تا سال 1971 واقعی میپنداشته، در این باره چنین میگوید:
در اینجا میخواهم بازگو کنم که چگونه به غیر واقعی بودن رقم شش میلیون قربانی پی بردم، چون من هم تا سال 1971، آن را واقعی میدانستم.
ناحوم گلدمن، رئیس کنگره جهانی یهود، یکی از دوستان من است. حتی در خانهاش در بیتالمقدس مهمان او بودهام. یک روز در پاریس برایم تعریف کرد که چگونه به خاطر قربانیان یهود، توانسته است غرامت سنگینی از رئیس جمهور آدنور بگیرد.
ناحوم گلدمن افزود:
من رقم رسمی شش میلیون را تعیین کردم. (28)
نکتهی دیگری که قابل توجه است و دروغ بودن هولوکاست را اثبات میکند، آمار جمعیت یهودیان، قبل و بعد از جنگ جهانی است. سالنامههای آمریکا قبل از جنگ در سال 1939 آمار یهودیها را اعلام کرده است.
در کل اروپا در زمان جنگ، سه میلیون و یک صد و بیست هزار یهودی ساکن بودند. حالا نکته بعدی این جا است که این شش میلیون از کجا آمده است و چطور دو برابر (جمعیت) یهودیان ساکن در اروپا در جنگ کشته میشوند؟ نکته جالب توجه دیگر هم این که از جمعیت 600 هزار یهودی که در آلمان ساکن بودند، 400 هزار نفرشان به دستور هیتلر از آلمان اخراج شده بودند و این مسأله قبل از جنگ اتفاق افتاده بود. یعنی در آلمان، تنها 200 هزار یهودی ساکن بودند. نکتهای که باید به آن توجه کرد، این است که آمار یهودیها قبل و بعد از جنگ تغییر پیدا نکرده است. (29)
روبرت فوریسون (30) مورخ تجدیدنظرطلب (31) دیدگاه خود را در زمینهی هولوکاست و کشتار یهودیان چنین مینویسد: (32) ادعای کشتار جمعی یهودیان توهمی بیش نیست. با زندانی کردن و اخذ جریمه، مورخین تجدیدنظرطلب را در کشورهای غربی وادار میکنند که وقوع هولوکاست یهودیان را باور کنند. این که برخی در قرن 21 این اوهام را باور دارند جای حیرت است. از حدود نیم قرن پیش صهیونیستها از همهی ابزارها استفاده میکنند تا مغزها را شستشو دهند. آنها در این راه مهم هم از چماق استفاده میکنند، هم از هویج، صبح، ظهر، عصر و شب، رسانهها از مصائب یهودی و بیرحمیها یا بیتفاوتی غیر یهودیها حکایت میکنند. من به کسانی که به وجود سایت شستشوی مغزهای یهودیها اطمینان ندارند مطالعه کتاب مزرعه حیوانات جورج اورل را توصیه میکنم.
یهودیها ادعا میکنند که قوای آلمانی در جنگ جهانی دوم در بین سالهای 1941 تا 1945 به قتلعام یهودیان مبادرت کردهاند و آنها را در اتاقهای گاز کشته و سپس اجسادشان را در کورههای آدمسوزی سوزاندهاند. از نظر مورخین تجدیدنظرطلب این مسأله مطلقاً غلط و غیر منطقی است. اگر نظامیان آلمانی یهودیان را از کشورهای مختلف اروپایی به آلمان میبرده و میکشتند، باید بعد از سه یا چهار سال اشغالگری آلمان، هیچ یهودی زنده نمیماند. در حالی که تعداد زیادی یهودی در لهستان، روسیه، فرانسه و حتی آلمان و سایر کشورها وجود دارند.
من شخصاً بارها از سوی دولت فرانسه به اردوگاه فراخوانده شدهام و مورد آزار و شکنجه یهودیان قرار گرفتهام، همه مورخین تجدیدنظرطلب که در کشورهای مختلفی همچون آلمان، سویس، فرانسه، آمریکا و کانادا زندگی میکنند وضع دشوار و سختی دارند. ما نمیتوانیم یعنی حق نداریم مقاله یا کتاب چاپ کنیم. حق خروج از کشور را نداریم. جالب اینکه رسانهها تماماین وقایع را پنهان مینمایند. آیا میدانید که در فرانسه قانونی وجود دارد که براساس آن مورخین تجدیدنظرطلب در صورت ابراز عقیده به یک تا 12 ماده زندان و جریمه نقدی محکوم میشوند؟
در نهایت اینکه سند و مدرکی که وجود اتاقهای گاز کشنده (جی رودلف و دبلیو رادماچر) و کشتارهای جمعی ادعایی از طریق گاز را (تأیید کند)، وجود ندارد. (آر. کرچ و جی سی بال) تمامی «مدارک»، براساس گفتههای شاهدان عینی است، که غیر واقعی بودن شهادتهای آنها نیز تأیید شده است (اف. فوریسون،ام. کوهلر)؛ (33)
علیرغم فعالیت گستردهی سرویسها اطلاعاتی و با وجود ساکن بودن افرادی در مناطق نزدیک اردوگاههای تجمعی آلمانیها، متفقین به نحوی برخوردار کردهاند که گویی نابودسازی یهودیان اتفاق نیفتاده است. نه در کنفرانس یالتا، در فوریهی 1945 که رؤسای ایالات متحده، روسیه و انگلیس حضور داشتند، نه واتیکان و نه حتی صلیب سرخ بینالمللی علیه به اصطلاح هولوکاست اظهارنظر نکردهاند و هیچ یک دلیلی برای آن ارائه ندادهاند (آر. بوتز). (34)
تحقیقات آماری تهیه شده از یهودیان زنده سراسر جهان حاکی از آن است که تعداد کشتهشدگان این گروه قومی، در جنگ جهانی دوم شش میلیون نفر نبوده است. آمار دقیق کشتهشدگان کمتر از پانصد هزار نفر است (دبلیو. ان. سنینگ و جی. رودلف).
مطالب ارائه شده را میتوان به طور خلاصه به شرح زیر جمعبندی کرد: (35)
1. نحوه برخورد غرب با هولوکاست و جلوگیری از تحقیقات علمی و مستند دانشمندان نه تنها با ادعای آزادی عقیده و بیان، منافات دارد، بلکه خود حاکی از ساختگی و غیر واقعی بودن این قضیه است.
2. مدعیان حقوق بشر با بزرگنمایی بخشی از جنایات جنگ جهانی دوم، در مقابل سایر جنایاتی که در این جنگ اتفاق افتاد، از جمله بمباران اتمی ژاپن توسط آمریکا و همچنین سایر نسلکشیهای جهان، سیاسی بودن جانبداری از خود از حقوق بشر را به اثبات رساندهاند.
3. براساس تحقیقات علمی و مستندات تاریخی انجام شده توسط محققان و متخصصان، ماجرای هولوکاست و کورههای آدمسوزی، اتاقهای گاز، قتلعام 6 میلیون یهودی و هر آنچه صهیونیستها در این باره ادعا میکنند، دروغ محض و یک افسانه ساختگی است.
4. با دروغ بودن افسانه هولوکاست، اساس تشکیل دولت اسرائیل و توجه مضاعف به این مولود بیهویت انگلیس و آمریکا زیر سؤال میرود.
5. بر فرض قبول هولوکاست با چیزی جز «ادعای ظلم مسیحیان در حق یهودیان» مواجه نیستیم؛ وقتی غرب با دفاع از هولوکاست ادعای ظلم به آنها را میپذیرد و ادعای جبران خسارات وارده به یهود را دارد، چرا این خسارت را از جیب ملتهای دیگر پرداخت میکند؟
6. واقعیت این است که افسانه هولوکاست با فلسفهی وجودی دولت اسرائیل و منافع حیاتی صهیونیسم بینالملل و دولتهای غربی ارتباطی ناگسستنی دارد و برجسته کردن مسأله هولوکاست صرفاً سرپوش نهادن بر فلسفهی نامشروع، اعمال توسعهطلبانه و جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین و جهان جهت حفظ منافع است میباشد.
1. holocaust
منبع مقاله :
شیخ نوری، محمدامیر؛ (1388)، صهیونیسم و نقد تاریخنگاری معاصر غرب، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول
در اصطلاح، هولوکاست به نظریهای اطلاق میشود که ادعا دارد شش میلیون یهودی در طول جنگ جهانی دوم در اثر اعمالی از قبیل اعدام در اتاقهای گاز و سوزانده شدن در کورههای آدمسوزی اردوگاههای کار اجباری نازیها، کشته شدهاند. به اعتقاد برخی از مدعیان هولوکاست، نازیها از پوست یهودیان برای ساختن چراغهای نفتی و از اجساد آنان برای ساختن صابون استفاده میکردند.
این قضیه با استفاده از شیوههای مختلف هنری، ادبی، فیلم، داستان، شعر و از طریق روزنامهها، نشریات، رادیو، تلویزیون، اینترنت و مهمتر از همه، سینما و صنعت عظیم فیلمسازی هالیود در جهان و به خصوص در کشورهای غربی با حجمی بسیار وسیع تبلیغ میشود. (5)
صهیونیستها به کمک استعمارگران جهت تأسیس یک دولت یهودی در فلسطین، به ایجاد بسترهای لازم و ابزارهای کارآمد نیاز داشتند. به همین دلیل، درصدد برآمدند تا تمامی پدیدهها، وقایع، حوادث و تحولات مربوط به یهودیان در ابعاد گوناگون مذهبی، اعتقادی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی، و... را به نفع خود و در راستای تحقق بازگشت به فلسطین و تشکیل دولت یهودی، تفسیر و تبیین کنند.
یکی از حوزههایی که همواره مورد توجه صهیونیستها بوده، حوزهی تاریخی است. دستگاه تاریخپردازی آنان موفق شده است، با پردازش وقایع تاریخی به نفع صهیونیسم، تحریفات عدیدهای را در تاریخ جهان به وجود آورد. از این تحریفات، به «اسطوره یا افسانههای سازنده صهیونیسم» تعبیر میشود که اسطوره هولوکاست یا قتلعام یهودیان در جنگ جهانی دوم، یکی از مهمترین آنها است. (6)
آغاز اسطورهی هولوکاست به اوایل سال 1942 میلادی باز میگردد، زمانی که گرایشهای یهودستیزانهی حزب نازی و تلاش آنها برای اخراج یهودیان از آلمان و اراضی تحت اشغال به اوج خود رسید. در این زمان، رسانههای تبلیغاتی با استناد به منابع صهیونیستی به پخش و انتشار اخباری اقدام کردند که بر شنیدهها مبتنی بود. این شایعات، بدون اینکه صحت آنها از سوی منابع رسمی متفقین و یا سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آنها، مورد تأیید قرار گیرد، تنها به دلیل پیگیریهای سازمانهای صهیونیستی از جمله کنگرهی جهانی یهود و نمایندگان آنها در «اروپا» موفق به عبور از کانالهای رسمی متفقین، سازمان ملل، ریاست جمهوری آمریکا، وزارتخانههای خارجه و خزانهداری آمریکا، شد و به عنوان یک رویداد فجیع و وحشتناک که در حال رخ دادن برای یهودیان اروپا است، به تصویر کشیده شد. (7)
علاوه بر تأسیس اسرائیل و تلاش برای تحقق اهداف صهیونیسم بینالملل، صهیونیستها دو هدف عمده دیگر را نیز از مظلومنمایی یهود و تقدس بخشیدن به هولوکاست تعقیب میکنند: (8)
1. پیشگیری از خیزش عمومی جهانیان علیه صهیونیسم.
2. مظلومنمایی و برانگیختن احساسات نژاد یهود و ایجاد اتحاد سیاسی بین آنان.
ضمناً انگیزهی اروپا و آمریکا از طرح و تبلیغ هولوکاست را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد: (9)
1. تخلیه حداکثری یهود از سرزمینهای یهودی به یک مکان.
2. تمرکزدهی به یهود در محل اتصال سه قارهی اروپا، آفریقا و آسیا و استقرار اسرائیل در قلب خاورمیانه برای ایجاد یک پایگاه دیدبانی بر منافع غرب در خاورمیانه.
3. ایجاد منطقهی امنیتی غرب در قلب مناطق اسلامی برای نظارت و دیدهبانی بر منافع امنیتی غرب از درون منطقه.
در یک جمعبندی، اقداماتی که صهیونیستها با استفاده از شیوهها و بسترهای مناسب در مسیر احیای هولوکاست انجام دادهاند، عبارتند از: (10)
1. انجام فعالیتهای علمی تحقیقاتی گسترده و تهیه اسناد جهت اثبات هولوکاست.
2. برپایی موزههای یادبود در سراسر جهان به ویژه در فلسطین اشغالی «یادواشم»، آمریکا و اروپا.
3. ساخت فیلمها و سریالهای متعدد توسط هالیوود و سایر کمپانیهای وابسته به یهود و استفاده از فرصتهای هنری دیگر جهت تأثیرگذاری عمیق بر روی مخاطبان.
4. اعلام روز یادبود و توافق بر آن در کشورهای مختلف، به ویژه در اروپا و آمریکا و بالاخره در سازمان ملل.
5. تعقیب نازیها با هدف زنده نگه داشتن کینه و نفرت و اثبات مظلومیت یهودیان.
6. تأسیس سازمانهای متعدد به منظور صیانت از این دستاوردها، همچون «لیکرا» و «سیمون ویزنتال»
7. گنجانیدن موضوع کشتار یهودیان توسط نازیها «اتاقهای گاز و سوزاندن اجساد آنان» در متون درسی دانش آموزان در راستای مظلومنمایی دروغین یهود و انتقال آن به نسلهای آینده.
8. محاکمه و مجازات کسانی که در این موضوع شک کنند.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، در حال حاضر هولوکاست یکی از مهمترین سلاحهای استراتژی رژیم صهیونیستی و جنبش صهیونیسم با همکاری و تقویت اروپا و آمریکا به شمار میآید. سلاح هولوکاست، سلاحی کارآمد و چند منظوره به شمار میرود که تاکنون از آن در ابعاد گوناگون بهرهبرداری شده است، برای درک این واقعیت به چند کارکرد این سلاح اشاره میشود: (11)
1. افسانهی هولوکاست از نیمهی اول دههی چهل از سوی جنبش صهیونیستی مطرح شد و در برپایی رژیم صهیونیستی نقش مهمی ایفا کرد. با مطرح کردن افسانهی هولوکاست و دروغ بزرگ کشته شدن شش میلیون یهودی از سوی آلمان نازی، موفق شدند وجدان اروپا را تحت فشار گناه پاکسازی نژادی و دینی قرار دهند و همبستگی مردم اروپا و آمریکا را با دولتهایشان برای این مردم جلب کنند. این فرآیند در اعلام موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی در سال 1948 میلادی و به رسمیت شناخته شدن آن از سوی کشورهای غربی تا حد زیادی کمک کرد.
2. سلاح هولوکاست از زمان پایان جنگ جهانی دوم تاکنون به عنوان مهمترین سرپوش بر همکاری جنبش صهیونیستی و نظام آلمان به رهبری هیتلر از آن استفاده میشود. این همکاری به کشته شدن بسیاری از یهودیان انجامید و جوامع یهودی مقیم کشورهای اروپای مرکزی را تحت فشار قرار داد و به مهاجرت به فلسطین اشغالی وادار کرده است. در سال 1984 کمیته ضد صهیونیسم شوروی طی همایشی بسیاری از حقایق این همکاری را آشکار کرد. دیوید دارا گوفسکی رئیس این کمیته و مارک کروبکین قائم مقام او در جشنهای چهل سالهی پیروزی شوروی بر فاشیسم، تعدادی از اسناد این همکاری را از حالت طبقهبندی و سرّی خارج کرده و همکاری گشتاپو (سازمان امنیتی آلمان نازی) با جنبش صهیونیستی را نمایان ساخت. در یکی از این اسناد، از بوکسی نماینده گروه تروریستی - صهیونیستی هاگانا که اریل شارون یکی از مؤسسان آن به شمار میآید با نمایندگان دولت نازی پرده بر میدارد و توافق تحت فشار قرار دادن یهودیان برای مهاجرت به فلسطین اشغالی را آشکار میسازد. همچنین در مرکز اسناد آمریکا، دهها سند وجود دارد که ثابت میکند میان آلمان نازی و جنبش صهیونیستی همکاری گسترده سیاسی وجود داشته است. در اواخر سال 1941، یکی از رهبران گروه صهیونیستی لهی به نام اسحاق شامیر که بعدها نخستوزیر اسرائیل شد، از اسم سازمان اصلی خود «ایرگان (NMO)» استفاده کرد و به نازیها نزدیک شد. مقامات وابسته به نیروی دریایی سفارت آلمان در ترکیه، پیشنهاد «لهی» را به مقامات ارشد خود در آلمان انتقال میدادند: در این بخش این مطلب بیان شده است:
اغلب در سخنرانیها و اظهارات مقامات دولتی برجستهی آلمان نازی، بیان میشد که اصطلاحات کلی در اروپا همانند یک پیشنیاز برای حل ریشهای مسألهی یهودیان از طریق اخراج آنها میباشد. اخراج تودههای یهودیان از اروپا پیش نیاز حل مسأله یهودیان است. این کار فقط با اسکان این تودهها در خانه ملت یهود، فلسطین و برقرار کردن یک کشور یهودی در مرزهای تاریخی آنها، به طور کامل انجام خواهد شد.
طرح «لهی» اینگونه ادامه مییابد:
... فعالیتهای صهیونیستی NMO، در داخل آلمان و طرح مهاجرت یهودیان آن، مورد رضایت حکومت رایش آلمان و مقامات بلند پایه آن میباشد.
موضوعی که مفسران بسیاری به آن اشاره کردهاند، این است که صهیونیسم ارتباط نزدیکی با نازیسم دارد. هر دوی این ایدئولوژی و طرز تفکرها، به یهودیان به طور نژادی و ملیگرایانه مینگرند. در حقیقت آلفرد روزنبرگ نظریهپرداز نازی، برای اثبات نظریهی خود مبنی بر اینکه یهودیان نمیتوانند آلمانی باشند، مکرراً از نویسندگان صهیونیست نقل قول میکند. (12)
3. یکی دیگر از کارکردهای هولوکاست کمکهایی است که از این طریق از کشورهای غربی دریافت میدارد. جنبش صهیونیستی برای کوچاندن یهودیان به فلسطین اشغالی به طرفندهای مختلف سیاسی و رشوههای کلان مالی روی آورد و گویا ذهنیت نوستالوژیک بازرگان، نزولخوار و پیمانکار چهرههای صهیونیستی، هولوکاست را ابداع کرد تا آنچه به صورت رشوه به شخصیتهای نازی داده بودند، به طور چند صد برابر از دولت و مردم آلمان و اروپا پس بگیرند.
4. یکی دیگر از کارکردهای هولوکاست، توجیه رفتارهای تجاوزگرانه و استعمارطلبانه رژیم صهیونیستی است. در اینجا نباید فراموش کرد که رژیم صهیونیستی از مدل استعمار میهنگزینی است و ایجاد چنین رژیمی در سرزمین فلسطین براساس این الگو، ایجاب میکند که این رژیم مردم بومی را از بین ببرد یا آواره سازد و جای آنها را بگیرد. رفتارهای ضد انسانی همراه با این مدل در هیچ فرهنگ انسانی قابل توجیه و دفاع نیست، ولی رژیم صهیونیستی با فعال کردن سلاح هولوکاست و اینکه یهودیان در اروپا مظلوم بودند، میکوشد مظلومیت مردم فلسطین و رفتارهای تجاوزگرانه رژیم نژادپرست صهیونیستی بر ضد آنها را تحتالشعاع قرار دهد. (13)
بنابر ادعای تاریخنگاران رسمی، رهبر ناسیونال سوسیالیست آلمان تصمیم گرفته بود نسل یهودیان را از میان بردارد. (لذا) شش اردوگاه نابودسازی بر پا کرد، جایی که (شش) میلیون یهودی از طریق گاز کشته شدند. تمام این شش ارودگاه کشتار در لهستان (یا در اراضیای که قبل از جنگ متعلق به لهستان بود و در 1939 به آلمان ضمیمه شد) قرار داشتند. چهار تا از آنها (بلزک، (14) تربلینکا، (15) سابی بور، (16) و چلمنو (17)) اردوگاههای واقعی مرگ بودند و تعداد بسیار کمی از یهودیان از این اردوگاهها نجات یافتند.
تاریخنگاران هولوکاست مدعیاند، آلمانیها علاوه بر کشتارهای دسته جمعی با گاز، بین یک تا دو میلیون یهودی را در جبهههای شرقی تیرباران کردند. به ادعای آنان، بین 5 تا 6 میلیون یهودی در اراضی تحت اشغال آلمانیها، قتلعام شدند. بیش از نیمی از آنها در اتاقهای گاز کشته شده، (و تعداد کمی در ماشینهای گاز کشنده) به قتل رسیدهاند، تعداد زیادی هم در اراضی اشغالی شوروی (سابق) با گلوله کشته شدهاند و بقیه نیز در حدود (چند هزار نفر) به دلیل بیماری، گرسنگی و رفتار بد در اردوگاههای کار و گتوها از میان رفتهاند. (18)
این برداشت رسمی از (اسطوره) هولوکاست است که رائول هیلبرگ (19) در کتاب خود نابودسازی یهودیان اروپا (20) آورده است.
دیوید ایروینگ (21) تاریخدان انگلیسی متعجبانه اظهار میدارد که چگونه برخی از گروههای صهیونیستی، از ژوئن 1945 یعنی دقیقاً پس از اتمام درگیریها در اروپا، علیرغم بحران و آشوب شدید حاکم بر فضای بعد از جنگ در اروپا، قادر بودهاند تعداد کشتگان یهودی را (شش میلیون) شمارش کنند. (22)
نکتهی جالبتر آن که عدد «شش میلیون» امری قطعی شمرده میشود، اما این رقم ادعایی هرگز اثبات نمیشود. برای مثال میتوان به دو تن از نویسندگان و تاریخنگاران حامی هولوکاست اشاره کرد که در تعداد و نحوه رسیدن به این رقم با هم اختلاف دارند.
رائول هیلبرگ در کتاب خود با عنوان نابودسازی یهودیان اروپا و مورخ دیگر لوسی داویدویچ (23) در کتاب خود جنگ علیه یهودیان (24) مدعی میشوند که ارمغان جنگ دوم برای یهودیان بین پنج تا شش میلیون کشته بوده است. اما تعداد قربانیان هر منطق از نگاه آنان متفاوت است. این همه اختلاف از کجا ناشی میشود؟ (25)
توزیع قربانیان ادعا شده برای هولوکاست براساس محل قتلعام
محل |
هیلبرگ |
داویدویچ |
آشویتس |
یک میلیون |
2 میلیون |
کل کمپها |
2 میلیون و 700 هزار |
5 میلیون و 370 هزار |
جمع کل |
5/100/000 |
5/933/000 |
با توجه به این جدول، اختلاف شمار کشتههای اردوگاه مایدانک بیش از یک میلیون و 330 هزار نفر است، ولی هر دو نویسنده حامی هولوکاست، میزان کمبود عددی خود را تحت عنوان «دیگر مکانها» قرار میدهند تا به عدد، شش میلیون نزدیک شدند.
محققان مکتب تاریخ حقیقی که این اعداد و ارقام را نادرست میدانند، مبانی ادعا و روش آمارگیری حامیان هولوکاست را شدیداً به چالش میکشتند. اینان، بارها به شمارهی 12 ژوئن 1946 روزنامه سویسی بسلر ناچیرچین (26)، اشاره کردهاند که تعداد کل کشتهشدگان یهودی جنگ دوم جهانی را حداکثر یک و نیم میلیون نفر برشمرده است. همچنین، محققان مکتب تاریخ حقیقی، به گزارش فعالیتهای پس از جنگ صلیب سرخ اشاره میکنند که بر آن اساس، هیچگونه کشتار نظاممند یهودیان در اتاقهای گاز وجود ندارد. (27)
روژه گارودی اندیشمند مسلمان فرانسوی نیز که رقم شش میلیون یهودی را تا سال 1971 واقعی میپنداشته، در این باره چنین میگوید:
در اینجا میخواهم بازگو کنم که چگونه به غیر واقعی بودن رقم شش میلیون قربانی پی بردم، چون من هم تا سال 1971، آن را واقعی میدانستم.
ناحوم گلدمن، رئیس کنگره جهانی یهود، یکی از دوستان من است. حتی در خانهاش در بیتالمقدس مهمان او بودهام. یک روز در پاریس برایم تعریف کرد که چگونه به خاطر قربانیان یهود، توانسته است غرامت سنگینی از رئیس جمهور آدنور بگیرد.
ناحوم گلدمن افزود:
من رقم رسمی شش میلیون را تعیین کردم. (28)
نکتهی دیگری که قابل توجه است و دروغ بودن هولوکاست را اثبات میکند، آمار جمعیت یهودیان، قبل و بعد از جنگ جهانی است. سالنامههای آمریکا قبل از جنگ در سال 1939 آمار یهودیها را اعلام کرده است.
در کل اروپا در زمان جنگ، سه میلیون و یک صد و بیست هزار یهودی ساکن بودند. حالا نکته بعدی این جا است که این شش میلیون از کجا آمده است و چطور دو برابر (جمعیت) یهودیان ساکن در اروپا در جنگ کشته میشوند؟ نکته جالب توجه دیگر هم این که از جمعیت 600 هزار یهودی که در آلمان ساکن بودند، 400 هزار نفرشان به دستور هیتلر از آلمان اخراج شده بودند و این مسأله قبل از جنگ اتفاق افتاده بود. یعنی در آلمان، تنها 200 هزار یهودی ساکن بودند. نکتهای که باید به آن توجه کرد، این است که آمار یهودیها قبل و بعد از جنگ تغییر پیدا نکرده است. (29)
روبرت فوریسون (30) مورخ تجدیدنظرطلب (31) دیدگاه خود را در زمینهی هولوکاست و کشتار یهودیان چنین مینویسد: (32) ادعای کشتار جمعی یهودیان توهمی بیش نیست. با زندانی کردن و اخذ جریمه، مورخین تجدیدنظرطلب را در کشورهای غربی وادار میکنند که وقوع هولوکاست یهودیان را باور کنند. این که برخی در قرن 21 این اوهام را باور دارند جای حیرت است. از حدود نیم قرن پیش صهیونیستها از همهی ابزارها استفاده میکنند تا مغزها را شستشو دهند. آنها در این راه مهم هم از چماق استفاده میکنند، هم از هویج، صبح، ظهر، عصر و شب، رسانهها از مصائب یهودی و بیرحمیها یا بیتفاوتی غیر یهودیها حکایت میکنند. من به کسانی که به وجود سایت شستشوی مغزهای یهودیها اطمینان ندارند مطالعه کتاب مزرعه حیوانات جورج اورل را توصیه میکنم.
یهودیها ادعا میکنند که قوای آلمانی در جنگ جهانی دوم در بین سالهای 1941 تا 1945 به قتلعام یهودیان مبادرت کردهاند و آنها را در اتاقهای گاز کشته و سپس اجسادشان را در کورههای آدمسوزی سوزاندهاند. از نظر مورخین تجدیدنظرطلب این مسأله مطلقاً غلط و غیر منطقی است. اگر نظامیان آلمانی یهودیان را از کشورهای مختلف اروپایی به آلمان میبرده و میکشتند، باید بعد از سه یا چهار سال اشغالگری آلمان، هیچ یهودی زنده نمیماند. در حالی که تعداد زیادی یهودی در لهستان، روسیه، فرانسه و حتی آلمان و سایر کشورها وجود دارند.
من شخصاً بارها از سوی دولت فرانسه به اردوگاه فراخوانده شدهام و مورد آزار و شکنجه یهودیان قرار گرفتهام، همه مورخین تجدیدنظرطلب که در کشورهای مختلفی همچون آلمان، سویس، فرانسه، آمریکا و کانادا زندگی میکنند وضع دشوار و سختی دارند. ما نمیتوانیم یعنی حق نداریم مقاله یا کتاب چاپ کنیم. حق خروج از کشور را نداریم. جالب اینکه رسانهها تماماین وقایع را پنهان مینمایند. آیا میدانید که در فرانسه قانونی وجود دارد که براساس آن مورخین تجدیدنظرطلب در صورت ابراز عقیده به یک تا 12 ماده زندان و جریمه نقدی محکوم میشوند؟
در نهایت اینکه سند و مدرکی که وجود اتاقهای گاز کشنده (جی رودلف و دبلیو رادماچر) و کشتارهای جمعی ادعایی از طریق گاز را (تأیید کند)، وجود ندارد. (آر. کرچ و جی سی بال) تمامی «مدارک»، براساس گفتههای شاهدان عینی است، که غیر واقعی بودن شهادتهای آنها نیز تأیید شده است (اف. فوریسون،ام. کوهلر)؛ (33)
علیرغم فعالیت گستردهی سرویسها اطلاعاتی و با وجود ساکن بودن افرادی در مناطق نزدیک اردوگاههای تجمعی آلمانیها، متفقین به نحوی برخوردار کردهاند که گویی نابودسازی یهودیان اتفاق نیفتاده است. نه در کنفرانس یالتا، در فوریهی 1945 که رؤسای ایالات متحده، روسیه و انگلیس حضور داشتند، نه واتیکان و نه حتی صلیب سرخ بینالمللی علیه به اصطلاح هولوکاست اظهارنظر نکردهاند و هیچ یک دلیلی برای آن ارائه ندادهاند (آر. بوتز). (34)
تحقیقات آماری تهیه شده از یهودیان زنده سراسر جهان حاکی از آن است که تعداد کشتهشدگان این گروه قومی، در جنگ جهانی دوم شش میلیون نفر نبوده است. آمار دقیق کشتهشدگان کمتر از پانصد هزار نفر است (دبلیو. ان. سنینگ و جی. رودلف).
مطالب ارائه شده را میتوان به طور خلاصه به شرح زیر جمعبندی کرد: (35)
1. نحوه برخورد غرب با هولوکاست و جلوگیری از تحقیقات علمی و مستند دانشمندان نه تنها با ادعای آزادی عقیده و بیان، منافات دارد، بلکه خود حاکی از ساختگی و غیر واقعی بودن این قضیه است.
2. مدعیان حقوق بشر با بزرگنمایی بخشی از جنایات جنگ جهانی دوم، در مقابل سایر جنایاتی که در این جنگ اتفاق افتاد، از جمله بمباران اتمی ژاپن توسط آمریکا و همچنین سایر نسلکشیهای جهان، سیاسی بودن جانبداری از خود از حقوق بشر را به اثبات رساندهاند.
3. براساس تحقیقات علمی و مستندات تاریخی انجام شده توسط محققان و متخصصان، ماجرای هولوکاست و کورههای آدمسوزی، اتاقهای گاز، قتلعام 6 میلیون یهودی و هر آنچه صهیونیستها در این باره ادعا میکنند، دروغ محض و یک افسانه ساختگی است.
4. با دروغ بودن افسانه هولوکاست، اساس تشکیل دولت اسرائیل و توجه مضاعف به این مولود بیهویت انگلیس و آمریکا زیر سؤال میرود.
5. بر فرض قبول هولوکاست با چیزی جز «ادعای ظلم مسیحیان در حق یهودیان» مواجه نیستیم؛ وقتی غرب با دفاع از هولوکاست ادعای ظلم به آنها را میپذیرد و ادعای جبران خسارات وارده به یهود را دارد، چرا این خسارت را از جیب ملتهای دیگر پرداخت میکند؟
6. واقعیت این است که افسانه هولوکاست با فلسفهی وجودی دولت اسرائیل و منافع حیاتی صهیونیسم بینالملل و دولتهای غربی ارتباطی ناگسستنی دارد و برجسته کردن مسأله هولوکاست صرفاً سرپوش نهادن بر فلسفهی نامشروع، اعمال توسعهطلبانه و جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین و جهان جهت حفظ منافع است میباشد.
پینوشتها:
1. holocaust
2. HOLOS
3. KALEIN
4. سید محمد تراهی، جایگاه هولوکاست در پروژه صهیونیسم، ص 46.
5. علیرضا محمدی، هولوکاست دروغ مقدس غرب، ص 12.
6. سید محمد تراهی، جایگاه هولوکاست در پروژه صهیونیسم، ص 261.
7. همان، ص 262.
8. علیرضا محمدی، هولوکاست دروغ مقدس غرب، ص 24.
9. همان، صص 41-40.
10. همان، صص 17-16.
11. حسین رویوران، «مهمترین سلاح راهبردی اسرائیل»، همشهری دیپلماتیک، شماره 82، 24 دی ماه 1384.
12. آلن سی. برونفلد، «پیوند تاریخی صهیونیسم و یهود ستیزی»، روزنامه اطلاعات، 5 شنبه 23 آذر 1385.
13. حسین رویوران، «مهمترین سلاح راهبردی اسرائیل»، همشهری دیپلماتیک، شماره 82، 24 دی ماه 1384، ص 5.
14. BELZEC
15. TREBLINKA
16. SOBIBOR
17. CHELMNO
18. سید محمد تراهی، جایگاه هولوکاست در پروژه صهیونیسم، صص 91-90.
19. RAUL HILLBERG
20. THE DESTRUCTION OF THE EUROPEAN JEWS.
21. DAVID IRVING
22. محمد جمشیدی، «آیا شش میلیون نفر کشته شدهاند؟»، فصلنامه مطالعات تاریخی - ویژه هولوکاست، سال سوم، شماره 14 - پاییز 1385 - مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
23. LUCY DAVIDOWICZ
24. THE WAR AGAINST THE JEWS.
25. محمد جمشیدی، «آیا شش میلیون نفر کشته شدهاند؟»، فصلنامه مطالعات تاریخی - ویژه هولوکاست، سال سوم، شماره 14 - پاییز 1385 - مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص 105.
26. BASELER NACHRICHTEN.
27. محمد جمشیدی، «آیا شش میلیون نفر کشته شدهاند؟»، فصلنامه مطالعات تاریخی - ویژه هولوکاست، سال سوم، شماره 14 - پاییز 1385 - مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص 106.
28. مجید صفاتاج، «اسطوره نخنما شده صهیونیسم، همشهری دیپلماتیک، 24 دیماه 1384، شماره 82.
29. همان.
30. ROBERT FAURISSON
31. REVISIONNISTE
32. روبرت فوریسون، «تصویری از یک توهم تاریخی»، همشهری دیپلماتیک، 24 دیماه 1384، شماره 82.
33. سید محمد تراهی، جایگاه هولوکاست در پروژه صهیونیسم، ص 134.
34. BUTZ
35. علیرضا محمدی، هولوکاست دروغ مقدس غرب، صص 51-50.
منبع مقاله : شیخ نوری، محمدامیر؛ (1388)، صهیونیسم و نقد تاریخنگاری معاصر غرب، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}