سید ابن طاووس (رحمة الله علیه)
سید ابن طاووس (رحمة الله علیه)
جد هفتم ایشان، محمد بن اسحاق، که به خاطر زیبایى و ملاحتش به طاووس مشهور شده بود از سادات بزرگوار مدینه محسوب مىشد.پدر او، موسى بن جعفر نیز، از روات بزرگ حدیث است که روایات خود را در اوراقى نوشته بود و بعد از او فرزندش آنها را جمع آورى نموده و با نام «فرقة الناظر و بهجة الخاطر مما رواه والدی موسى بن جعفر» آن را منتشر نمود. مادر او نیز دختر ورام بن ابى فراس، از بزرگان علماى امامیه بود. مادر پدرش نیز نوه شیخ طوسى مىباشد و به همین خاطر سید گاهى مىگوید:«جدی ورام بن أبی فراس» و گاهى مىگوید: «جدی الشیخ الطوسی». برادرها و برادرزادهها و فرزندان او نیز از علماى بزرگوار شیعه بودهاند.
ابتداى تحصیلات سید ابن طاووس در شهر حله بود که از محضر پدر و جد خود، ورام بن ابى فراس علوم مقدماتى را آموخت.
سید با درکى قوى و هوشى سرشار قدم در راه علم نهاد و در اندک زمانى از تمام هم شاگردیهاى خود سبقت گرفت. وى در کشف المحجة مىگوید:«وقتى من وارد کلاس شدم آنچه را دیگران در طول چند سال آموخته بودند، در یک سال آموختم و از آنان پیشى گرفتم.»
او مدت دو سال و نیم به تحصیل فقه پرداخت و پس از آن خود را از استاد بىنیاز دید و بقیه کتب فقهى عصر خویش را به تنهایى مطالعه نمود.
سید ابن طاووس در بین علما و مردم زمان خویش از احترام خاصى برخوردار بود. او علاوه بر اینکه فقیهى نام آور بود ادیبى گرانقدر و شاعرى توانا شمرده مىشد، گرچه شهرت اصلى او در زهد و تقوى و عرفان اوست و اکثر تألیفات او در موضوع ادعیه و زیارات مىباشد.
سید کتابخانه بزرگ و بىنظیرى داشت که از جدش به ارث برده بود و او به گفته خودش تمام آن کتابها را مطالعه کرده یا درس گرفته بود.
ابن طاووس که از محضر اساتید حله استفاده کافى و لازم را برده بود براى استفاده از علماى دیگر شهرها عزم سفر نمود.
او ابتدا به کاظمین رفت. پس از مدتى ازدواج نمود و ساکن بغداد شد. مدت 15 سال در شهر بغداد به تربیت شاگردان و تدریس علوم مختلف پرداخت. ورود سید به بغداد سال 625 هجرى بوده است . وى در بغداد منصب نقابت را پذیرفت و تا پایان عمر خویش در همانجا سکنى گزید. زمانیکه مغولها به بغداد حمله کرده و آن را اشغال نمودند، سید نیز در بغداد بود.رضى الدین مدت سه سال نیز در جوار امام هشتمعلیهالسلام به سر برد. سپس به نجف و کربلا هجرت کرده و در هر کدام حدود 3 سال مقیم شد. در این زمان علاوه بر تربیت شاگردان و تدریس علوم مختلف، همّت اصلى خویش را بر سیر و سلوک و کسب معنویات قرار داد.
در زمان اقامت در کربلا کتاب شریف «کشف المحجة» را به عنوان وصیتى براى فرزندانش که در آن زمان کودک بودند نوشت.
در دوران اقامت ابن طاووس در بغداد از سوى خلیفه عباسى، المستنصر، پیشنهادهایى مانند وزارت، سفارت و... به او شد ؛ اما سید هیچیک را نپذیرفت و استدلالش براى خلیفه چنین بود که:«اگر من طبق مصلحت شما عمل کنم رابطه خویش را با خداوند قطع مىنمایم و اگر طبق اوامر الهى و عدل و انصاف حرکت کنم خاندان تو و بقیه وزرا و سفرا و فرماندهان تو آن را تحمل نخواهند کرد و چنین خواهند گفت که على بن طاووس با این رویه مىخواهد بگوید اگر حکومت به ما برسد اینچنین عمل مىکنیم و این روشى است بر خلاف سیره حکمرانان قبل از تو و مردود دانستن حکومتهاى آنهاست.»
سید در سال 661 هجرى نقابت علویان را پذیرفت. نقیب بزرگترین شخصیت علمى و دینى سادات بود که کلیه امور مربوط به سادات را عهدهدار مىشد. این وظایف شامل قضاوت مشاجرات، رسیدگى به مساکین و مستمندان، سرپرستى ایتام و... مىشد.
البته ایشان تأکید دارد که تنها بخاطر حفظ جان دوستان و شیعیانى که در معرض قتل و غارت مغول قرار داشتند این منصب را پذیرفته است.
سید در محضر بزرگان عصر خویش به کسب علم و ادب و معنویت پرداخت. از جمله اساتید اویند: پدر بزرگوارش موسى بن جعفربن طاووس، جدش ورام بن ابى فراس، ابن نما حلى و فخار بن معد موسوى و از جمله پرورش یافتگان مکتب سید ابن طاووس مىتوان به سدید الدین حلى( پدر علامه حلى)، علامه حلى، حسن بن داود حلى صاحب رجال، عبد الکریم بن احمد بن طاووس، برادر زاده او و على بن عیسى إربلى اشاره نمود.
ابن طاووس حدود 50 تألیف دارد که بسیارى از آنها در موضوعات ادعیه و زیارات است.
سید کتابخانهاى غنى داشته که حدود 1500 کتاب در آن وجود داشته و در تألیف کتابهاى خویش از آنها استفاده مىبرده است. بسیارى از کتب مرجع سید در طول زمان از بین رفته و تنها منبع اطلاع ما از آنها، نوشتههاى امثال سید ابن طاووس است و این نکته ارزش تألیفات سید را دوچندان مىکند.
از جمله تألیفات سید است؛ ده جلد کتاب «المهمات و التتمات» ( که هر یک با عنوان مستقل چاپ شده است از جمله: فلاح السائل، زهرة الربیع، جمال الأسبوع، إقبال الأعمال و... سید این کتب را به عنوان تتمه مصباح المتهجد شیخ طوسى نوشته است.)، کشف المحجة لثمرة المهجة(کتابى اخلاقى است و شامل وصیتهاى سید به فرزندانش مىباشد و مراحل مختلف زندگى خویش را هم در آن ذکر کرده است.)، مصباح الزائر و جناح المسافر، الملهوف على قتلى الطفوف(مقتل سیدالشهدا علیه السلام) و مهج الدعوات و منهج العنایات.
سید على بن طاووس در سال 664 هجرى در سن 75 سالگى و در شهر بغداد وفات نمود. بدن شریفش را به نجف اشرف منتقل نموده و در حرم امیر المؤمنین علیهالسلام به خاک سپردند.
1 ـ علامه حلى در كتاب منهاج الصلاح مي نويسد: السيد السند رضى الدين على بن موسى بن طاووس، و كان اعبد من رأيناه من اهل زمانه. او عابدترين و پارساترين افراد زمانه خود بوده است.
2 ـ تفوشى در (نقد الرجال) مي فرمايد: حاله فى العبادة و الزهد اشهر من أن يذكر يعني حالات روحى او از جهت عبادت و پرهيزگارى مشهورتر از آن است كه نياز به بيان داشته باشد.
3 ـ علامه مجلسى در بحار الانوار ميگويد: الثقة الزاهد، جمال العارفين. يعنى پارساى معتمد و زينت عارفان.
4 ـ در كتاب از كلينى تا خمينى ، درباره او آمده است: مصباح المتهجدين، ازهد الزاهدين، شبيه زين العابدين، يعنى سيد رضى الدين صاحب زهد، ورع و تقوى، و در عبادت و تهجد چون جدش سجاد، طاووس سادات طاووس على بن موسى بن جعفر (رحمة الله عليه) شخصيتى كه جناب، علامه او را به بزرگى ستود و آرزوى كشف و كرامات او را مينمود.
اثر رضى الدین، سید على بن طاووس حسینى حلى، متوفاى 664 هجرى. اولین کتاب در ادعیه و آداب سفر و راه علاج امراض در سفر است و قبل از سید ابن طاووس هیچ کس کتابى مستقل در این موضوع و به این سبک ننوشته است.
سید در مقدمه کتاب مىفرماید: «با توجه به اینکه در سفرها خطرها و مشکلات فراوانى براى انسان پیش مىآید...تصمیم گرفتم کتابى بنویسم که حافظ انسان در سفرها باشد.در این کتاب بسیارى از اسناد روایات و کتب منبع آنها را ذکر نکردهام چرا که هدف در این کتاب اختصار است و این کتاب، کتابى است براى عمل کردن و سلامت ماندن (نه کتابى روایى و به عنوان منبع).»
سید نکتهاى ذکر کرده که در هر جا دعایى در روایات نیافته یک دعا در آن موضوع انشاء کرده و دلیل و مجوّز این کار را هم روایاتى مىداند از جمله این روایت:«عبد الله بن حماد انصارى از امام صادق علیهالسلام نقل مىکند که به ایشان عرض کردم: دعایى به من بیاموز.امام در جواب فرمود: «إن أفضل الدعاء ما جرى على لسانک»، یعنى بهترین دعا آن است که بر زبان خودت جارى شود.» به همین خاطر سید ابن طاووس در کتب مختلف، دعاهاى فراوانى نقل کرده است.
ابن طاووس در عین اینکه براى این نوع ادعیه سندى ندارد تأکید مىنماید که:«من با این کار دعا نمىسازم بلکه اینها ادعیهاى است که خداوند جل جلاله به من افاضه کرده است و من براى شما نقل مىکنم.»
مصنف، کتاب «الأمان» را به 13 باب تقسیم کرده و در هر باب فصول متعددى گنجانده است.در ابتداى کتاب نیز فهرست تفصیلى مطالب کتاب را ذکر کرده تا دسترسى به مطالب آن در کوتاهترین زمان ممکن عملى گردد.از جمله محتویات کتاب الأمان کتاب «برء الساعة محمد بن زکریاى رازى» و کتاب «قسطا بن لوقاى یونانى» است که به طور کامل در دو باب از کتاب ذکر شدهاند.
کتاب «برء الساعة» راه علاج فورى بعضى از بیمارىها است که مصنف به آنها دست یافته، مانند زکام، سردرد،چشمدرد و...کتاب «قسطا بن لوقا» هم شامل انواع بیمارىهایى است که ممکن است در مسافرت براى انسان پیش بیاید و راه درمان آنها و اوقات مناسب براى خوردن و آشامیدن و استراحت در مسافرتها را ذکر کرده است.
سیر بیان مطالب کتاب توسط مصنف سیرى منطقى و بسیار دقیق است چرا که ابتداى کتاب بحث تصمیم به مسافرت و مقدمات آن و دعاهاى قبل از خروج از خانه و...است، بعد بحث لوازم سفر و وسایل مورد نیاز و همراهان در سفر مطرح شده. پس از آن ادعیه فراوانى براى خروج از منزل و در طول سفر ذکر شده است.سپس امراضى که ممکن است انسان در سفر به آنها مبتلا شود و راه درمان آنها مفصلا بیان شده است.
نام کامل کتاب الإقبال بالأعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة است.کتاب حاضر توسط سید رضى الدین، على بن موسى بن طاووس حلى(سید ابن طاووس) نگاشته شده است (589 - 664 هجرى).
ابن طاووس این کتاب را همراه با 8 جلد دیگر به عنوان تتمه «مصباح المتهجد» شیخ طوسى نوشته است. او در مقدمه کتاب «فلاح السائل»، که جلد اوّل از تتمّات مصباح المتهجد است اسامى 10 جلد کتاب را آورده است.
کتاب حاضر شامل اعمال یازده ماه از سال است.اعمال ماه رمضان نیز، به خاطر اهمیت این ماه، در کتابى دیگر با نام «المضمار» آمده که توسط مصنف همراه با اقبال در یک مجموعه عرضه شده است.
سید کتاب خویش را به ترتیب ماههاى سال نگاشته، اما بر خلاف روش معمول، ابتداى سال را ماه مبارک رمضان دانسته است.از جمله دلایل این کار اهمیت فوق العادهاى است که شرع براى ماه رمضان قائل شده و اینکه اهل معرفت ابتداى سال و ابتداى سیر و سلوک خویش را ماه رمضان قرار مىدهند.
کتاب اقبال الأعمال مانند دیگر کتابهاى سید ابن طاووس از اعتبار و ارزش ویژهاى بین علماى شیعه برخوردار است.سید با تألیف این کتاب خدمت بزرگى به جهان اسلام نموده، به قسمى که تمام مؤلفان پس از سید در موضوع ادعیه و زیارات، خوشه چین خرمن پر برکت او هستند.از جمله شیخ عباس قمى در «مفاتیح الجنان» بسیارى مطالب را از این کتاب نقل مىکند.
علامه آقا بزرگ تهرانى نیز در الذریعة این مطلب را تأیید کرده که سید با تألیف این کتاب حق بزرگى به گردن تمام شیعیان و هم دانشمندانى که در موضوع دعا و نیایش کتابى نوشتهاند دارد و در حقیقت همه آنها سر سفره این دانشمند بزرگ نشستهاند و از ثمرات آن عارف اندیشمند بهره بردهاند و بر ما لازم است که از خدمت بزرگ ایشان تقدیر کنیم.
در قرون گذشته یکى از غنىترین کتابخانههاى شخصى که مملو از نسخههاى گرانبهاى خطى و منحصر به فرد بوده، کتابخانه سید ابن طاووس بوده است. در این کتابخانه به نقل خود سید بیش از 1500 کتاب معتبر و نفیس در علوم مختلف وجود داشته است.از جمله در موضوع دعا بیش از 70 جلد کتاب نزد سید بوده که کتابهایى مثل اقبال را از آنها تدوین کرده است.
ابن طاووس علاقه و اهتمام خاصى نسبت به ادعیه داشته، به طورى که اکثر کتابهاى او در شکلهاى مختلف، ادعیه و اذکار و زیارات را در بر دارد.
کتاب اقبال در سال 650 هجرى، در حالى که ابن طاووس به سن 60 سالگى قدم نهاده بود تألیف گشت. در سالهاى 655 و 656 نیز توسط مؤلف چند باب به کتاب حاضر افزوده شد.محل تألیف کتاب نیز کربلا، در جوار مرقد و بارگاه سالار شهیدان علیهالسلام بوده است.
کتاب شریف اقبال به 12 قسمت تقسیم شده و هر قسمت مربوط به یک ماه است.هر ماه نیز به بابها و فصلهاى متعدد تقسیم شده تا دسترسى به مطالب هر روز از ماه به سهولت امکانپذیر باشد.
کتاب «المضمار» که در حقیقت همان بخش مربوط به ماه رمضان است در ابتدا آمده و بقیه سال نیز به دو قسمت تقسیم گشته است، قسمت اول ماههاى شوال، ذو القعدة و ذو الحجة را در بر گرفته و قسمت دوم 8 ماه بقیه سال را.
اثر سید على بن طاووس حسینى حلى، متوفاى 664 هجرى.
از ابتدا تا انتهاى کتاب هیچ کلامى که انتساب کتاب را به سید ابن طاووس اثبات کند وجود ندارد.در جاى جاى کتاب هم عبارت: «قال عبد المحمود بن داود» به چشم مىخورد که اشاره به مؤلف کتاب دارد.با این حال هیچ کس تردیدى ندارد در اینکه کتاب طرائف تألیف سید ابن طاووس است.
سید در اجازات خود کتاب طرائف را از تألیفات خود دانسته و در کشف المحجة به فرزند خود سفارش مىکند کتاب طرائف را که در آن حق و باطل را از هم جدا کرده مطالعه کند.بنابراین انتساب کتاب به سید ابن طاووس امرى مسلّم است، خصوصا که شهید ثانى هم در حاشیه نسخه خطى کتاب، آن را تألیف سید ابن طاووس دانسته است.
علت این امر را باید در شرایط حاکم بر جامعه آن روز جستجو کرد. در عصر مؤلف، شیعه در انزوا و مظلومیت کامل قرار داشت به طورى که کتابهاى دیگرى نیز از آن زمان مىبینیم که مؤلفان آنها کتب خویش را با نامهاى مستعار منتشر مىکردهاند.شبیه این روش توسط برادر او، سید احمد بن طاووس، در کتاب عین العبرة مشاهده مىشود. اما توجیه مطلب آن است که: مؤلف در ابتداى کتاب مىفرماید: «قال عبد المحمود بن داود»عبد المحمود یعنى بنده خدایى که از صفات او «محمود» است و داود نیز برادر رضاعى امام صادق علیهالسلام است و نسب سید ابن طاووس به او مىرسد.
داود کسى است که وقتى در زندان بود امام صادق علیهالسلام دعاى معروف ام داود را به مادر او آموخت و داود بواسطه آن دعا از زندان آزاد شد.
سید در این کتاب، خود را یک انسان تازه مسلمان فرض کرده که بعد از مسلمان شدن اختلافاتى بین مسلمانان دیده و فرقههاى متعدد مشاهده کرده است، لذا تصمیم به جستجو و تفحص در منابع دینى مىگیرد تا حقیقت امر بر او روشن شود.البته در همان ابتدا تصریح مىکند که چون شیعیان متهم به غلو و کفر هستند تنها از کتب اهل سنت استفاده خواهد کرد.
بعد از تلاش فراوان مىبیند که یکى از این فرقهها که شیعه نامیده مىشود موافق عقل و قرآن کریم و اخبار وارده در کتب فرقههاى مختلف است و تضاد و تناقض فرقههاى دیگر در آن نیست و بدین شکل خود را در سلک شیعیان دوازده امامى قرار مىدهد.
مؤلف در کتاب طرائف، همان طور که در ابتداى آن تصریح کرده، تنها از کتب غیر شیعى استدلالهاى خود را آورده و بوسیله جدال احسن مخالفان شیعه را محکوم کرده و با کلام خودشان حجت را بر آنها تمام کرده است.
هدف سید ابن طاووس در کتاب طرائف اثبات شیعه و ولایت امیر المؤمنین و رد مخالفان شیعه بوده و طرف سخن او غیر مسلمانان نیستند، لذا ابتداى کتاب روایات پیامبر در شأن و منزلت على بن ابى طالب است و هیچ سخنى از اثبات وجود خدا و توحید و نبوت و معاد به میان نیاورده است.
سید کتاب را بر اساس سیر آیات و روایات وارده در شأن على علیهالسلام تنظیم کرده است.
کمتر از نصف کتاب اختصاص به دشمنىهاى خلفا و کسانى مانند عایشه با اهل بیت دارد و شواهد مخالفتهاى آنان با صریح قرآن و سنت نبوى را ذکر نموده.
جلد دوم کتاب کلا اثبات عدم صلاحیت خلفاى سهگانه است.البته مباحثى هم در روش تعیین خلیفه و صلاحیت نداشتن مردم براى انتخاب خلیفه الهى دارد و پس از آن سخن از معاویه و مخالفتهاى او با متن اسلام و دین به میان آمده و از ادعاهاى اهل سنت در مورد فضایل او جواب داده شده.
در بخش پایانى کتاب نیز بعضى از روایات اهل سنت و کارهاى مخالف دین آنها بیان شده است.
1 - ترجمه کتاب الطرائف یکبار همراه با کشف المحجه سید چاپ شده است.
2 - ترجمهاى نیز با نام طراوة الطائف فی ترجمة کتاب الطرائف از کتاب فوق موجود است.
نوشته جمال السالکین، سید على بن موسى بن طاووس حلى، متوفاى 664 هجرى ، در بیان جریان شهادت امام سوم شیعیان حسین بن على علیهالسلام و واقعه جانسوز عاشورا.
سید در صفحه 11 کتاب، انگیزه خود را چنین بیان مىکند که: «از مهمترین مسائلى که باعث شد دست به تألیف این کتاب بزنم آن است که پس از تألیف کتاب مصباح الزائر و جناح المسافر دیدم کتابى شده شامل معرفى بهترین مکانهاى زیارتى و بهترین زیارات موجود براى آنها و کسى که این کتاب را همراه داشته باشد نیاز به هیچ کتاب زیارتى دیگرى ندارد ، من که دوست داشتم چیزى همراه آن کنم که زائر ابا عبد الله علیهالسلام هم نیاز به همراه داشتن کتاب مقتل دیگرى نداشته باشد، این کتاب را ضمیمه مصباح قرار دادم.»
کتاب حاضر که براى مسافرتها و هنگام زیارت نوشته شده بنایش بر اختصار است و به خاطر رعایت اختصار، سلسله اسناد روایات حذف شده و تنها آخرین راوى یا کتاب مرجعى که روایت از آن نقل شده آمده است.
سید که هدفش بیان واقعه عاشورا بوده احادیث را طورى کنار هم چیده که یک جریان منسجم را تشکیل دهد و از ذکر روایات تکرارى و روایات متفرق اجتناب کرده تا خواننده کتاب بیشتر احساس کند یک واقعه تاریخى را مطالعه مىکند تا یک کتاب روایى را.
کتاب لهوف داراى عناوین زیر است:
مقدمه: شامل مطالبى در عظمت واقعه عاشورا و مقام امام حسین علیهالسلام و ارزش گریه و عزادارى بر سالار شهیدان علیهالسلام و انگیزه نگارش کتاب.
مسلک اول: پیرامون مسائل قبل از شروع واقعه عاشورا، که از ولادت امام تا وقایع روز عاشورا را شامل مىشود.
مسلک دوم: شامل وقایع روز عاشورا است تا شهادت امام علیهالسلام
مسلک سوم: شامل وقایع بعد از شهادت امام است که از فرستادن سر شهدا به کوفه شروع شده و اسارت خاندان ابا عبدالله علیهالسلام را بیان کرده و با مراجعت اسرا به مدینه به اتمام مىرسد.
پس از آن نیز حالات امام سجاد علیهالسلام را در گریه بر پدر بزرگوارش بیان نموده است.
سید علاوه بر لهوف، کتاب «اللطیف» را در ضمن اعمال روز عاشورا در اقبال الاعمال آورده تا اگر کسى لهوف را ندارد خلاصهاى از آن را در اقبال همراه خود داشته باشد.
کتاب شریف «اللهوف» یکى از بهترین مقاتلى است که براى سالار شهیدان علیهالسلام تألیف شده و بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
ادعیه و اوراد مرویه از ائمه اطهار علیهمالسلام، نوشته سید على بن طاووس حلى، متوفاى 664 هجرى.
سید کتاب خویش را باب بندى نکرده، اما در تمام کتاب روشى خاص دارد و آن این که:ابتدا نام هر کتاب را ذکر کرده، سپس روایات منتخب آن کتاب را نقل مىنماید.
سید،در ابتداى کتاب مىفرماید: « من ادعیه لطیفه و مهمات شریفهاى یافتم و آنها را به صورت کتابى در آوردم تا همگان بتوانند از آن بهرهمند گردند و نام آن را المجتنى من الدعاء المجتبى گذاشتم.»
آنچه بعضى نقل نمودهاند که نام کتاب المجتبى من الدعاء المجتبى است اشتباه مىباشد.
کتاب با نقل از جزء چهارم کتاب دفع الهموم و الأحزان نعمانى شروع شده است.
سید ابن طاووس علاوه بر نقل هر دعا و شأن نزول آن، بعضى داستانها را هم پیرامون آن دعا آورده مانند آنچه در مورد اخلاص در توکل در صفحات 10 و 11 کتاب آمده است.
سید در جاى جاى کتاب، عنوان «فصل فى...» دارد، اما این عنوان بندىها منظم نیست و نمىتوان براى آن ترتیب خاصى پیدا نمود جز همان ترتیب نقل از کتب مختلف.
سید ابن طاووس در کتاب شریف «المجتنى» از کتبى نقل مىکند از جمله:
- دفع الهموم و الاحزان، نعمانى
- المستغیثین، خلف بن عبد الملک بن مسعود
- کتاب الدعاء، حسین بن سعید
- کتاب العبر، عبد الله بن محمد
- کنوز النجاح، طبرسى
- کتاب الأدعیة المرویة من الحضرة النبویة، سمعانى
- الوسائل إلى المسائل، احمد بن على معیر
- تاریخ ابن اثیر
- نثر اللآلی، راوندى
البته از بعضى کتب تنها یک دعا نقل کرده و از بعضى دیگر دعاهاى متعدد.
توضیحات : چاپ حاضر کتاب از روى چاپ سنگى است که در سال 1323 هجرى و در عهد مظفرالدین شاه قاجار بوسیله آقا محمد مهدى تاجر منتشر شده است و نویسنده آن شیخ محمد حسن کرمانى است.
این کتاب همراه با مهج الدعوات در یک مجلد منتشر شده است.
نام کامل کتاب «الیقین باختصاص مولانا علی علیهالسلام بإمرة المؤمنین» است.اثر سید على بن طاووس حسینى حلى، (متوفاى 664 هجرى) که حاوی روایات دلالت کننده بر اینکه پیامبر لقب «امیر المؤمنین» را به على علیهالسلام داده و اختصاص آن حضرت به این لقب مبارک.
تنها کتابى که قبل از سید ابن طاووس در این موضوع نگاشته شده و اطلاع آن به ما رسیده از ابن غضائرى (م 411 ه) است با نام التسلیم على أمیر المؤمنین علیهالسلام بإمرة المؤمنین.
البته در کتب فراوان دیگر فصلها و بابهایى به اثبات این موضوع اختصاص داده شده، اما آن کتب مستقلا در این موضوع نیستند.
مؤلف در مقدمه کتاب علت تألیف کتاب را این طور مطرح کرده که:«من در زمانى که عمرم از هفتاد سال گذشته بود شنیدم که بعضى از مخالفین در کتابهایشان گفتهاند پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در طول زندگى خود على علیهالسلام را با وصف امیر المؤمنین خطاب نکرده.من نمىدانم از روى دشمنى این حرف را زده یا بىاطلاعى...اما در هر صورت من طورى مسئله را اثبات مىکنم که به جز انسانهاى کینهجو کسى نتواند آن را انکار کند.»
ظاهرا کسى که آن شبهه را مطرح کرده ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه بوده.او در ج 1 ص 12 از کتاب خود مىگوید: «شیعه گمان مىکنند على (علیهالسلام) در زمان پیامبر به لقب امیر المؤمنین خطاب شده و همه مهاجرین و انصار او را به این لقب خطاب کردهاند اما این در اخبار محدثان ثابت نشده است.»
کتاب حاضر ترتیب موضوعى ندارد و هر روایت منقول از یک کتاب را در یک فصل ذکر کرده و در ابتداى کتاب فهرست 220 فصل کتاب را آورده است.
کتاب الیقین داراى سه قسمت است:
1 - احادیثى که بیان مىکند على بن ابى طالب علیهالسلام به نام امیر المؤمنین خوانده مىشد که شامل 177 باب است.
2 - احادیثى که نامیدن آن حضرت به امام المتقین را اثبات مىکند که 24 حدیث است در 24 باب مجزا.
3 - احادیثى که لقب یعسوب الدین را براى آن حضرت اثبات کرده که 19 باب است و در هر باب یک روایت ذکر شده.
4 - خاتمه:
مصنف در خاتمه ضمن تأکید بر وجود نسخههاى معتبر خطى تمام کتبى که از آنها نقل کرده در کتابخانهاش یادآور مىشود که این تنها گوشهاى از روایات اهل سنت است و الا جمعآورى همه آنها و یا جمعآورى تمام روایات شیعه در این موضوع به سادگى میسور نیست چرا که عددشان به هزاران روایت معتبر بالغ مىشود.
در پایان چند فصل در علت رویگردانى مردم از آن حضرت با وجود این همه دلیل ذکر شده و مطالبى از صحیح بخارى و مسلم پیرامون قضیه وفات پیامبر و غصب خلافت و اعترافات خلفا بر آن و...آورده است.
سید ابن طاووس در ابتداى کتاب مىفرماید من در این کتاب تنها از منابع اهل سنت روایت نقل مىکنم ؛ چرا که در مقابل مخالفین مذهب نمىتوان از روایات کتب شیعه استدلال آورد و تقریبا تمام روایات از اهل سنت است. بیشترین استفاده ابن طاووس در کتاب الیقین از کتاب حجة التفضیل محدث اثیر از علماى قرن سوم هجرى است که متأسفانه جز منقولات ابن طاووس هیچ اطلاع دیگرى از او نداریم.
از خصایص بسیار جالب ابن طاووس آن است که هنگام نقل از هر کتاب، نام و خصوصیات کامل آن را نقل مىکند و با توجه به اینکه اکثر منابع مورد استفاده سید از بین رفته و به دست ما نرسیده این موضوع براى ما بسیار حائز اهمیت است و چه بسیارند کتبى که راه دسترسى ما به آنها تنها همین نوع منقولات امثال سید ابن طاووس است.
ابن طاووس در این موضوع سه کتاب تألیف کرده:
1 - الأنوار الباهرة، اولین کتاب سید در این موضوع است.
2 - الیقین، کتاب حاضر است که پس از الأنوار نوشته شده و سید مقید است که تنها از اهل سنت نقل کند.
3 - التحصین، کتابى است که به عنوان ملحقات و تتمه الیقین نوشته شده.
سید پس از اتمام الیقین روایات دیگرى یافته که آنها را در التحصین آورده است.البته در التحصین منقولات سید از کتب شیعه بسیار است.
منبع:نرم افزار جامع الاحادیث
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}