كاروان‌های اعزامی از شهرستان‌ها برای استقبال از امام

نويسنده: رحیم روحبخش

4 بهمن 1386

چکیده: در بسیاری از منابع مربوط به تاریخ وقایع انقلاب از استقبال میلیونی مردم از امام در جریان مراجعت به كشور در 12 بهمن 1357 سخن به میان آمده است. اما هیچیك از این منابع از ساز و كار و چگونگی حضور این جمعیت انبوه در تهران سخنی نگفته‌اند. تردیدی نیست كه اكثریت این استقبال‌كنندگان از اهالی خود تهران نبودند. پس سؤالات بنیادین این نوشتار به این شرح قابل طرح می‌باشند: این جمعیت میلیونی چگونه و به دعوت چه كسانی به تهران آمدند؟ آنان در كجا مستقر شده و تهیه تداركات و تغذیه آنها چگونه و به وسیله چه كسانی انجام می‌شد؟ این افراد چه ارتباطی با كمیته استقبال داشتند؟ و بالاخره اینكه حضور آنان در تهران در آن ایام طوفانی جنبش،‌چه دستاوردها و پیامدهایی برای انقلاب در بر داشت؟
یكی از ویژگیهای انقلاب اسلامی ایران، گسترش سریع آموزه‌های آن در سراسر ایران و در نتیجه حضور توده‌های مومنین اقصی نقاط كشور در نهضت بود. این رویكرد را می‌توان در قالب یك موضوع پژوهشی تحت عنوان در چگونگی چند شهری شدن انقلاب ایران مورد بازكاوی قرار داد.[1] این مقاله ناظر بر تبیین یكی از عرصه‌های مغفول حضور و نقش‌آفرینی علما و عناصر انقلابی شهرهای كشور در تهران می‌باشد.
در بسیاری از منابع مربوط به تاریخ وقایع انقلاب از استقبال میلیونی مردم از امام در جریان مراجعت به كشور در 12 بهمن 1357 سخن به میان آمده است[2] اما هیچیك از این منابع از ساز و كار و چگونگی حضور این جمعیت انبوه در تهران سخنی نگفته‌اند. تردیدی نیست كه اكثریت این استقبال‌كنندگان از اهالی خود تهران نبودند. پس سؤالات بنیادین این نوشتار به این شرح قابل طرح می‌باشند: این جمعیت میلیونی چگونه و به دعوت چه كسانی به تهران آمدند؟ آنان در كجا مستقر شده و تهیه تداركات و تغذیه آنها چگونه و به وسیله چه كسانی انجام می‌شد؟ این افراد چه ارتباطی با كمیته استقبال داشتند؟ و بالاخره اینكه حضور آنان در تهران در آن ایام طوفانی جنبش،‌چه دستاوردها و پیامدهایی برای انقلاب در بر داشت؟
چنین به نظر می‌رسد یكی از مهمترین عوامل نفوذ آموزه‌های انقلاب در شهرستانها، حضور روحانیون بومی و سفرهای تبلیغی وعاظ انقلابی به آن شهرها بود. البته روحانیون تبعیدی نیز كه غالبا به شهرهای محروم و دور افتاده كشور تبعید می‌شدند نیز در تبلیغ و گسترش این آموزه‌ها ایفای نقش می‌كردند[3] از این رو مجموعه این عناصر به تدریج و به خصوص در چند ماهه آستانه پیروزی انقلاب، موفق شدند با یارگیری از نیروهای آگاه و مبارز سیاسی، هسته‌های كوچك جنبش را در آن شهرها تشكیل دهند. این گروههای پیشرو، غالبا مدیریت و هدایت تظاهرات‌ها را به عهده گرفته و به تدریج از اقتدار و سلطه نهادهای انتظامی – امنیتی كاسته و اداره امور شهرها را به عهده گرفتند.
یكی از مهمترین اقدامات این هسته‌های مبارزاتی، عزیمت كاروانی به تهران، جهت استقبال از امام بود. صدها كاروان با هزاران وسایط نقلیه اعم از: اتوبوس، مینی‌بوس و اتومبیل شخصی از شهرستان‌های مختلف كشور برای شركت در مراسم استقبال،‌ عزم سفر به تهران نمودند. آنان در روز مراسم به همراهی اهالی تهران در مسیر سی و سه كیلومتری فرودگاه مهرآباد تا بهشت‌زهرا ، موج عظیم جمعیت میلیونی مستقبلین را تشكیل دادند. تمهیدات اولیه حضور و نقش‌آفرینی آنان به شرح ذیل قابل بررسی است:

الف. تشكیل كمیته استقبال و تحصن در دانشگاه تهران:

سیر و روند تحولات انقلاب، از عقب‌نشینی تدریجی هیأت حاكمه و پیروزی قریب‌الوقوع انقلاب حكایت می‌كرد. بعد از خروج شاه از ایران در 26 دی ماه و واگذاری امور به شورای سلطنت و دولت بختیار، سرعت تغییرات افزایش یافت. سیدجلال الدین تهرانی رئیس شورای مذكور با سفر به پاریس، بعد از اعلام استعفا از ریاست شورا، به دیدار امام شتافت. بختیار علی‌رغم بكار بردن ترفندهایی از جمله قبول حضور امام در ایران به شرط استقرار در قم و رسیدگی به امور مذهبی و حوزه در صدر مقابله با جنبش برآمد. از این رو لازم می‌نمود برای خنثی كردن این توطئه و فراهم نمودن مراجعت سریع امام به ایران، تمهیداتی به عمل آید. برای این منظور كمیته استقبال از امام در اواخر دی ماه تشكیل و هم‌زمان طی فراخوانی از علما و نیروهای انقلابی شهرستا‌ن‌ها درخواست عزیمت به تهران جهت حضور در مراسم استقبال از امام به عمل آمد.
شهید محلاتی در خاطراتش نقل می‌كند، تشكیل كمیته استقبال در پی تماس تلفنی حاج احمدآقا خمینی از پاریس با استاد مطهری و اعلام مراجعت قریب‌الوقوع امام به ایران، صورت گرفت. استاد بلافاصله از طریق محلاتی جمعی از روحانیون مبارز را در منزل دكتر بهشتی گرد آورد و طی رایزنیهایی از چهار گروه، افرادی به عضویت كمیته استقبال انتخاب شدند:
گروه اول از اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران بودند كه به ترتیب بیشترین آرای خود را به: مطهری، مفتح و محلاتی دادند ،
‌گروه دوم نیز از میان اعضای جامعه مدرسین و اساتید حوزه قم انتخاب شدند ،
گروه سوم: مؤتلفه‌ایها بودند كه غالبا امور تداركات و پشتیبانی كمیته را به عهده گرفتند ،
و بالاخره گروه چهارم از اعضای نهضت آزادی و سایر تشكل‌های مبارز همسو به شش نفر به ترتیب: دكتر سامی،‌ مهندس توكلی، مهندس صباغیان،‌ شاه‌حسینی و دانش‌آشتیانی رأی دادند. [4]
گفتنی است كه خلخالی در خاطراتش اعضای كمیته استقبال را هفت نفر از نامبردگان ذكر كرده و از آقایان تهرانچی و حسین عالی به عنوان اعضای علی‌البدل نام برده است. [5]
در همین راستا علی‌اكبر ناطق نوری نیز نقل می‌كند، طبق دستورات صادره از پاریس، قرار بود مجاهدین خلق امور كمیته استقبال را به عهده بگیرند، تا اینكه جمعی از روحانیون در مدرسه رفاه گرد آمده و طی تماس تلفنی با حاج احمد آقا به این تصمیم اعتراض كردند. در این تماس ابتدا آقایان كروبی و معادیخواه با احمد آقا صحبت كردند و هر دو از عصبانیت گوشی تلفن را پرتاب نمودند تا اینكه مطهری خود گوشی را به دست گرفت و با احمد آقا اتمام حجت كرد: "به امام بگو، مطهری می‌گوید اگر فردا شما بیایید و تریبون بهشت‌زهرا دست مجاهدین باشد، من دیگر با شما كاری نخواهم داشت" بالاخره حاج احمد آقا تسلیم شد و گفت: "آقا هر كاری شما گردید قبول است فردا ]12 بهمن[ تریبون را خود شما اداره كنید. [6] محسن رفیق‌دوست نیز در خاطراتش نقل می‌كند طبق تصمیمات كمیته استقبال، حفاظت از جان امام به نیروی ما ]موتلفه‌ایها[ واگذار شد اما یك روز از پاریس تماس گرفتند كه این كار را به عهده مجاهدین خلق بگذارید اما ما به دو دلیل مخالفت كردیم: یكی شناخت روحیات و عقاید مجاهدین، دوم عدم آمادگی جسمانی آنها بود. زیرا غالب آنانان تازه بعد از سالها از زندان آزاد شده و آمادگی جسمی لازم را برای این مأموریت نداشتند. البته شورای انقلاب برای حل این منازعه دست به كار شد و بالاخره امور حفاظتی را به عهده ما گذاشت. [7]
به هر حال اعضاء و دست‌اندركاران كمیته استقبال سخت مشغول تداركات و اتخاذ تمهیدات لازم بودند كه در دوم بهمن 1357 از دفتر امام در پاریس خبر رسید كه ایشان در 5 بهمن به ایران مراجعت خواهد كرد. این تصمیم، بسیاری از طرح‌های دولت بختیار و بخصوص آمریكا را كه با اعزام ژنرال هایزر در صدد اخلال در روند انقلاب و حتی كودتا بود،‌نقش بر آب كرد. بختیار با اعلام اینكه دولت وی نمی‌تواند امنیت لازم را برای حضور امام در ایران فراهم كند، دستور داد از روز چهار بهمن، فرودگاههای كشور را ببندند تا مانع مراجعت امام به ایران شوند. از این رو به ناچار بازگشت امام به تأخیر افتاد، روحانیون مبارز نیز كه طی چند روز در صدد چاره‌جویی بر آمده بودند به پیشنهاد آیت‌الله منتظری در اعتراض به اقدام دولت بختیار، تصمیم به تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. [8] تحصن از صبح روز هشتم بهمن و با حضور اولیه چهل تن از علمای مبارز تهران آغاز شد و به سرعت از همان ساعات اولیه دامنه آن با حضور سایر علما و رجال مبارز گسترش یافت، علمای شهرستانی در این تحصن نقشی گسترده داشتند.
هم‌زمان با این وقایع در تهران،‌علمای مبارز شهرستان‌ها نیز كه خبر تحصن روحانیون تهران را دریافت كردند، برای اعلام حمایت از متحصنین دانشگاه تهران در برخی از مساجد شهرها، تحصن اختیار كردند. از آن جمله جمعی از مراجع قم نظیر آیات عظام گلپایگانی و مرعشی نجفی به همراه تعدادی از علما در مسجد اعظم قم تجمع كردند. [9] در مشهد نیز جمع زیادی از علما و مردم در صحن اصلی حرم امام رضا (ع)‌ تحصن كرده و حتی تلگرافاتی نیز به تحصن‌كنندگان دانشگاه تهران در اعلام حمایت از آنها مخابره نمودند. [10] خاطرات حجت‌الاسلام رحیمیان نیز حاكی است كه تحصن مشابهی با حضور علما، وعاظ و فضلای مبارز اصفهان در مسجد سید آن شهر انجام گرفت. نامبرده متن اعلامیه صادره از سوی متحصنین با امضای بیش از صد تن از علمای تحصن كننده را در كتاب خود ذكر كرده است. [11]
به هر حال دولت بختیار در هراس از گسترش دامنه تحصن‌ها و افزایش مطالبات و فشار افكار عمومی، هنوز بیش از دو روز از تحصن مسجد دانشگاه تهارن نگذشته بود كه عقب‌نشینی نمود و اعلام كرد فرودگاه مهر‌آباد از دهم بهمن باز و به فعالیت‌های جاری خود ادامه خواهد داد.

ب) فراخوان از علمای شهرستان‌ها جهت اعزام كاروان‌های استقبال از امام به تهران:

در خلال اوج‌گیری انقلاب در تهران و شهرستان‌ها، بخصوص در دهه اول بهمن 57، لزوم حضور هیأتهایی از شهرستان‌ها در مراسم استقبال از امام، مورد توجه برخی از روحانیون قرار گرفت. به طور مشخص در دو منبع از عوامل و بانیان این فراخوان‌ها سخن به میان آمده است. شهید محلاتی یكی از اعضای كمیته استقبال در خاطراتش نقل می‌كند: ما در جریان تشكیل كمیته استقبال با شهرستانها در ارتباط بودیم و از تمام شهرهای ایران نمایندگانی ]برای حضور در مراسم استقبال از امام[ دعوت كردیم [12]، هم‌زمان آیت‌الله پسندیده نیز در اقدامی ابتكاری، نامه‌ای به علمای شهرستان‌ها ارسال نمود و از آنها برای حضور در مراسم استقبال دعوت به عمل آورد. حجت‌الاسلام غلامحسین جمی از علمای مبارز آبادان در خاطراتش ضمن اشاره به ارسال نامه مذكور به علمای بلاد، خاطر نشان می‌سازد: این نامه در آبادان خطاب به آیت‌الله عبدالرسول قائمی ارسال گردید. آیت‌الله پسندیده در این نامه از علما خواسته بود برای حضور در مراسم استقبال به تهران سفر نمایند در صورتی كه به عللی نمی‌توانند بیایند، نماینده‌ای اعزام كنند. [14]
گفتنی است كه پیشاپیش برخی از مساجد بزرگ و حسینیه‌های تهران برای استقرار كاروان‌های اعزامی از شهرستان‌ها جهت استراحت و تغذیه آماده شده بود البته در غالب موارد اهالی محلات تهران كه آن مسجد در محل آنها قرار داشت به محض اطلاع، افراد كاروانها – بخصوص زنان و كودكان – را در منازل خود چون میهمان پذیرایی می‌كردند. حجت‌الاسلام دری نجف‌آبادی با شاره به اینكه مساجد همچون مسافرخانه‌آی در اختیار كاروانها قرار گرفت، نقل می‌كند، كمیته استقبال با این مساجد ارتباط یافت و از افراد حاضر در هر یك آنها، پنجاه الی صد نفر را برای حضور در كمیته استقبال به كار گرفت. محلاتی یكی از اعضای كمیته استقبال از این ذخیره نیروی انسانی عظیم، شصت و پنج هزار نفر را جهت انتظامات مراسم استقبال سازماندهی كرد. [15]
به هر حال با عنایت به نقش مهم این هیأتهای شهرستانی در تحولات چند روزه آستانه پیروزی انقلاب، اقدامات برخی از این كاروانهای اعزامی به شرح ذیل مورد بررسی قرار می‌گیرد:

1. كاروان اعزامی از خمین:

بنا بر خاطرات حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا، كه در آن ایام برنامه مبارزاتی مردم خمین را هدایت می‌كرد، طبق دستورالعمل وی، نیروهای انقلابی آن شهر، صدها وسیله نقلیه آماده كرده و بعد از تمهیدات اولیه لازم اعم از تداركات و تهیه مواد غذایی، جمعیتی در حدود سه هزار نفر در آستانه مراجعت امام به ایران در پنجم بهمن عازم تهران شدند. گفتنی است كه طبق خبر دفتر امام در پاریس، ابتدا قرار بود ایشان در پنجم بهمن ماه به كشور بازگردند كه بختیار با بستن فرودگاه، مانع از این سفر شد.
به هر حال جمعیت سه هزار نفری اهالی خمین در بدو ورود به تهران در مسجد‌الرسول منطقه خانی‌آباد تهران مستقر شدند مردم محله كه متوجه شدند فضای مسجد محدود است زنان و كودكان را به منازل خود بردند. اما همین كه آیت‌الله پسندیده خبر رسیدن كاروان خمین را دریافت كرد، به منتجب‌نیا دستور داد كه آنها را به حسینیه طرشت – كه قبلا هماهنگی‌های لازم برای استقرار اهالی خمین در آنجا به عمل آمده بود – منتقل نماید. این حسینیه در سه طبقه، مكان مناسبی برای این منظور بود اما آنجا نیز اهالی طرشت، جمعی از كاروانیان را در منازل خود میهمان كردند و حتی اجازه پخت غذا – كه مواد اولیه آن را به همراه خود از خمین آورده بودند – ندادند. اما در اندك مدتی آشپزخانه بزرگ حسینیه آماده شد و تغذیه سه وعده صبحانه، نهار و شام كاروانیان در همان حسینیه به انجام رسید. در روزهای انتظار برای ورود امام، اهالی خمین نیز در تظاهرات‌های اعتراض‌آمیز مردم تهران علیه بختیار جهت به تعویق انداختن مراجعت امام شركت جستند. آنان در تظاهرات‌ها، پارچه‌نوشته‌ای حمل می‌كردند كه روی آن نوشته شده بود "شهر خمین". منتجب‌نیا خود بارها در تجمعات میدان آزادی برای مردم به ایراد سخن پرداخت. در خلال تحصن علمای مبارز تهران در مسجد دانشگاه تهران نامبرده به اتفاق دو تن از روحانیون مبارز اهل خمین بنام‌های حجج اسلام حبیب‌اللهی و دیانت، به جمع تحصن كنندگان پیوستند. هنگامی كه معلوم شد، مراجعت امام طول خواهد كشید جمعی از زنان كاروان به خمین برگشتند. تعدادی از جوانان كاروان نیز برای امور امنیتی و حفاظتی مراسم استقبال از سوی كمیته استقبال، دعوت بكار شدند. این افراد در روز تاریخی دوازده بهمن، نقش مهمی ایفا كردند. منتجب‌نیا از زمره كسانی بودند كه كارت مخصوص حضور در مراسم استقبال در فرودگاه را از طرف كمیته استقبال دریافت كرد ولی نامبرده در خاطراتش اضافه می‌كند كه كارت را به روحانی همراهش، حبیب‌اللهی داده و خود همراه اهالی خمین در مسیر حركت امام به انتظار نشست و موفق شد به همراه جمعیت عظیم مستقبلین در مراسم تاریخی سخنرانی امام در بهشت‌زهرا حضور یابد. وی در پایان می‌افزاید بعد از این مراسم، به كاروان‌های شهرستانی اعلام كردند كه می‌توانند به شهرهای خود مراجعت كنند، اهالی خمین نیز به شهر خود برگشته و امور شهر را بعهده گرفتند. [16]

2. كاروان اعزامی از گرگان:

بنا بر خاطرات آیـت‌الله سیدكاظم نورمفیدی از روحانیون مبارز و انقلابی گرگان كه در آن مقطع، مبارزات مردمی، آن خطه را هدایت می‌كرد، وقتی خبر مراجعت امام به كشور رسید، به علمای شهرستان‌ها دستور داده شد كه برای حضور در مراسم استقبال به تهران عزیمت نمایند. جمعیت انبوهی نیز از گرگان عزم سفر نمودند. آنان در مسجد بزرگ لرزاده تهران مستقر شدند. البته اهالی محله آن مسجد نیز بلافاصله، آنان را در منازل خود میهمان كردند. نامبرده نیز می‌افزاید: وقتی كه آنان از بستن فرودگاه‌ها مطلع شدند در اعتراضات و بخصوص علمای گرگان در تحصن دانشگاه تهران شركت نمودند نورمفیدی نقل می‌كند: بعد از باز شدن فرودگاهها،‌دو نفر از اعضای كاروان استقبال گرگان یعنی خود وی و محمد محمدی از اعضای مجاهدین خلق برای حضور در فرودگاه، كارت دعوت دریافت كردند. اما بقیه اهالی گرگان در مسیر حركت امام در مراسم استقبال شركت كردند. ایشان اضافه می‌كند به علت تراكم جمعیت و ترافیك شدید، این افراد كه با وسایط نقلیه خود به طرف بهشت‌زهرا حركت كردند، موفق به حضور در آنجا نشده و به ناچار به مسجد لرزاده مراجعت نمودند و در پی دستور برگشت كاروانیان شهرستانی، اهالی گرگان نیز مراجعت نمودند. نورمفیدی در پایان از این مراسم میلیونی به عنوان رفراندمی طبیعی به نفع امام و علیه سلطنت نامبرده است. [17]

3. كاروان اعزامی از ورامین و شهر ری:

چنین به نظر می‌رسد كه اهالی شهرهای نزدیك به تهران در طی تظاهرات‌ها و تجمعات ایام انقلاب به طور پراكنده هر روزه عازم تهران شده و بعد از پایان مراسم‌ها به منازل خود مراجعت می‌كردند. نزدیكی فاصله به مركز این فرصت را برای آنها فراهم می‌آورد كه بتوانند بطور مستمر در جریان وقایع و اعتراضات قرار گیرند و برای شركت در برنامه‌های جاری جنبش، صبح همان روز راهی پایتخت شوند. چنانچه مردم ورامین به محض اطلاع از قرار مراجعت امام همه روزه در پایگاه‌های نهضت از جمله مساجد تجمع می‌كردند تا خبر بازگشت امام را دریافت و بلافاصله جهت استقبال به تهران عزیمت نمایند. اما به علت تأخیر در حركت امام، ساعاتی بعد به منازل خود برمی‌گشتند، تا اینكه در یازدهم بهمن خبر قطعی پرواز انقلاب در 12 بهمن را دریافته و عصر همان روز دو گروه از مبارزان ورامینی عازم تهران شدند. به علت سابقه مبارزاتی و آشنایی آنان با روحانیون مبارز، بلافاصله از این دو گروه جهت تداركات مراسم استقبال بكار گرفته شدند. از آنجا كه قرار بود امام بلافاصله بعد از سخنرانی در مدرسه رفاه اقامت گزیند، یك گروه در خیابان منتهی به مدرسه مذكور مستقر و حفاظت و امنیت آنجا را عهده‌دار شدند، گروه دیگر نیز به همین منظور در میدان آزادی استقرار یافتند. گفتنی است كه اهالی برخی روستاهای اطراف از جمله پیشوا نیز در این مراسم و فعالیت‌ها حضور داشتند. [18]
در همین راستا همچنین جمعیت زیادی از شهر ری در مراسم استقبال شركت جستند، از انبوه نیروهای مبارز این شهر نیز حجت‌الاسلام غیوری كه برنامه‌های مبارزاتی آن منطقه را سامان می‌داد جهت حضور در فرودگاه مهرآباد، كارت مخصوص مستقبلین را دریافت نمود و در این مراسم حاضر شد. [19]

4. كاروان اعزامی از آباده:

بر اساس خاطرات حجت‌الاسلام سیداحمد سالك كه برنامه‌های مبارزاتی آن شهر را هدایت می‌كرد، به محض دریافت خبر مراجعت امام، جمعیت زیادی از نیروهای مردمی آباده با بیست و دو دستگاه اتوبوس به همراه تداركات لازم عازم تهران شدند و همزمان با ورود امام به مقصد رسیده و هم‌گام با جمعیت میلیونی مستقبلین در بهشت‌زهرا حضور یافته و بعد از مدتی به شهر خود مراجعت نمودند. [20]

5. كاروان اعزامی از شیراز:

بر اساس خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، نیروهای مبارز آن شهر نیز در پی اطلاع از مراجعت قریب‌الوقوع امام به كشور، به صورت كاروانی و انفرادی عازم تهران شدند و در یكی از منازل نزدیك مسجد لرزاده مستقر گردیدند. نامبرده در خاطراتش نقل می‌كند كه در همان روز نخست بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء، برای كسب خبر از بازگشت امام به مدرسه رفاه رفته كه در آنجا شاهد تشكیل جلسه علمای مبارز تهران در خصوص نظرخواهی راجع به پذیرش یا عدم پذیرش بختیار توسط امام در پاریس بود كه بالاخره به اتفاق آرا اعلام گردید. بختیار قبل از استعفاء نمی‌تواند به حضور امام برسد. ادامه خاطرات وی حاكی است كه متعاقب این وقایع آیت‌الله سیدعبدالحسین دستغیب به همراه علمای اعزامی از شیراز نیز در تحصن مسجد دانشگاه تهران شركت جسته و هر روز شاهد برپایی تظاهرات مردمی در حمایت از تحصن بودند و صدها روزنامه‌نگار و خبرنگار نیز با حضور در مكان تحصن، اخبار و گزارش‌های مربوطه را تهیه می‌كردند.
تا اینكه روز موعود فرا رسید و برخی علمای شیراز كه كارت مخصوص حضور در مراسم استقبال در فرودگاه را دریافت كرده بودند، در این مراسم حضور یافتند و سپس كاروان شیراز نیز كه در مسیر حركت امام قرار داشت به بهشت‌زهرا عزیمت نمود و یكی دو روز دیگر، بعد از دیدار علمای شهرستانی از جمله علمای شیراز با امام، به شهر خود مراجعت كردند. [21]

6. كاروان اعزامی از نجف‌آباد:

بر اساس خاطرات حجت‌الاسلام دری نجف‌آبادی كه در آن ایام در شهرها و بنادر جنوبی كشور از جمله بندر امام، بندر ماهشهر و شادگان مشغول مبارزه بود و هدایت نهضت را به عهده داشت، جمعیت زیادی نیز از خاستگاه وی یعنی شهر نجف‌آباد جهت حضور در مراسم استقبال از امام عازم تهران شدند. اعضای كاروان نجف‌آباد به همت شهید محمد منتظری در مدرسه صدوق واقع در سه راه سیمان شهر ری – كه توسط آیت‌الله غیوری آمده شده بود – استقرار یافتند. نامبرده نقل می‌كند كه در همان ایام شاهد اقامت گروه‌های دیگری از كاروان‌های اعزامی از شهرستان‌ها در مسجد سر تخت حضرت عبدالعظیم و همچنین مهدیه تهران بود. به طوری كه: "كلیه مساجد، حسینیه‌ها، مراكز عمومی، منازل دوستان و آشنایان، مدارس علمی، همه و همه پناهگاه مردم بود" كه علی‌رغم این تمهیدات باز هم عده‌ای نتوانستند در آن هوای سرد زمستان تهران، بخاطر تأخیر در مراجعت امام، محلی برای استقرار بیابند و ناچار به شهرهای خود بازگشتند.
اما خود وی ابتدا به همراه هشت تن دیگر مأموریت كنترل و نظارت بر محل استقرار امام در بهشت‌زهرا را یافت و سپس مدتی در قسمت روابط عمومی دفتر امام در مدرسه رفاه مشغول فعالیت شد تا اینكه بنا به تقاضای اهالی بندر عباس و صلاحدید آیت‌الله پسندیده مجددا عازم جنوب كشور شد تا اوضاع آن مناطق را سر و سامان دهد. [22]

7. كاروان اعزامی از چالوس:

بر اساس خاطرات آیت‌الله سیدحسین موسوی تبریزی كه در آن مقطع بنا به توصیه آیت‌الله یزدی،‌جهت تبلیغ در ماه محرم به چالوس رفته و موفق شده بود در روز تاسوعا تظاهرات بزرگی بین چالوس – نوشهر سازماندهی كند و تحرك سیاسی در اهالی منطقه ایجاد نماید، جمعیت زیادی از نیروهای انقلابی چالوس را در قالب چندین كاروان به تهران گسیل نمود. خود وی نیز در جریان تحصن علما در دانشگاه تهران، به مجمع متحصنین پیوست و از سوی جامعه روحانیت، وظیفه تنظیم ورود و خروج افراد به داخل دانشگاه را به عهده گرفت و بعضا نیز از طرف شهید بهشتی برای تبلیغ و سخنرانی جهت كارمندان اعضای وزارتخانه‌ها مأموریت می‌یافت. [23]

8. كاروان اعزامی از قم:

بر اساس خاطرات حجت‌الاسلام دری نجف‌آبادی، جمع زیادی از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم نیز به صورت كاروانی با چندین اتوبوس به تهران عزیمت نمودند و در مدرسه علوی مستقر شدند آنان نیز تا روز ورود امام منتظر ماندند و در مراسم عظیم و تاریخی استقبال از امام شركت جستند. [24]
در پایان به جرأت می‌توان ادعا كرد كه با تفحص در منابع بخصوص خاطرات در دست چاپ و نشریات، می‌توان دهها كاروان اعزامی دیگر از شهرستان‌ها به این لیست افزود. چنانچه از مشهد نیز جمع زیادی از نیروهای انقلابی در آستانه ورود امام به ایران،‌جهت استقبال از ایشان به تهران عزیمت نمودند. [25] این نكته نیز ناگفته نماند كه یكی دو روز بعد از ورود امام به كشور، برنامه‌ای جهت دیدار علمای شهرستانی با ایشان ترتیب داده شد كه در آن مراسم، ضمن تقدیر از آنان، فلسفی واعظ به ایراد سخن پرداخت و گزارش گونه‌ای از سیر انقلاب ارائه داد. [26]
حاصل سخن اینكه،‌دستاوردهای عزیمت كاروان‌های شهرستانی به تهران جهت استقبال از امام را می‌توان به اختصار به شرح ذیل بیان نمود: حضور و نقش‌آفرینی در تظاهرات‌های وسیع به طرف میدان آزادی در اعتراض به بستن فرودگاهها،‌نقش‌آفرینی در تحصن مسجد دانشگاه تهران، افزایش وزنه كمی نیروهای مذهبی در مقایسه با سایر گروه‌های سیاسی حاضر در صحنه و بالاخره تشكیل جمعیت میلیونی استقبال از امام.

پی‌نوشتها:

[1]. نگارنده در پژوهش این فرضیه را برای مرحله اول نهضت – قیام 15 خرداد – بكار برده است. ر ك به: شهری بودن جنبش‌های معاصر ایران: بررسی قیام 15 خرداد، ‌فصلنامه گفتگو، شماره 29، پاییز 1379.
[2] . یرواند آبراهامیان از حضور سه میلیون نفر در مراسم استقبال از امام سخن گفته است، ر ك به؛ ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران: نشر نی، 1377، ص 649.
[3] . در این خصوص ر ك به: رحیم روحبخش: تبعیدی‌های نهضت روحانیت، فصلنامه حضور، شماره 52، بهار 1384.
[4] . خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، ص 107-106.
[5] . خاطرات آیت‌الله خلخالی، تهران: نشر سایه، 1379، ص 468.
[6] . خاطرات حجت‌الاسلام ناطق نوری، به كوشش مرتضی میردار، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 149.
[7] . خاطرات محسن رفیق‌دوست، به كوشش داوود قاسم‌پور، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 135-134.
[8]. خاطرات آیت‌الله منتظری (موجود در كتابخانه مركز اسناد انقلاب اسلامی)،‌ 1379، ص 430.
[9]. خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، ج 2، به كوشش محمدرضا احمدی، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 286.
[10] . غلامرضا جلالی، تقویم تاریخ خراسان، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ص 328.
[11] . خاطرات و یادداشت‌های حجت‌الاسلام رحیمیان، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 294-293.
[12] . خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، ص 108.
[13] . خاطرات حجت‌الاسلام غلامحسین جمی، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 180-179.
[14] . خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام دری نجف‌آبادی، به كوشش حیدر نظری، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 210.
[15] . خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، ص 107.
[16] . خاطرات حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا، به كوشش جواد مكاری، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 138-135.
[17] . خاطرات آیت‌الله سیدكاظم نورمفیدی، به كوشش غلامرضا خاركوهی، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص 276-274.
[18] . محمدعلی حاجی بیگی، انقلاب در ورامین، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 363.
[19] . آئینه‌دار مهر، خاطرات آیت‌الله غیوری، به كوشش: محمدرضا سرابندی، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1386، ص 129-128.
[20] . خاطرات حجت‌آلاسلام سیداحمد سالك، به كوشش: محمدمهدی سیفی، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص 178.
[21] . خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص 80-76.
[22] . خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام دری نجف‌آبادی، ص 212 و 203.
[23] . خاطرات آیت‌الله سیدحسین موسوی تبریزی،‌ج اول، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1384، ص 492 و 470.
[24] . خاطرات و مبارازت حجت‌الاسلام دری نجف‌آبادی، ص 204-203.
[25] . غلامرضا جلالی، تقویم تاریخ خراسان، ص 326.
[26] . خاطرات حجت‌الاسلام غلامحسین جمی، ص 187.

منبع:www.irdc.ir