فقر درآمدی و فقر ناشی از نقصان قابلیت
گرچه تمایز مفهومی بین تصور فقر به مثابهی كمبود قابلیت و تصور فقر به مثابهی كمبود درآمد حایز اهمیت است، [باید خاطرنشان كرد كه] این دو منظر به رغم یكی نبودن، مرتبط با هم هستند. درآمد ابزار مهمی برای دستیابی به قابلیتهاست؛
نویسنده: آمارتیا سن
مترجم: وحید محمودی
مترجم: وحید محمودی
گرچه تمایز مفهومی بین تصور فقر به مثابهی كمبود قابلیت و تصور فقر به مثابهی كمبود درآمد حایز اهمیت است، [باید خاطرنشان كرد كه] این دو منظر به رغم یكی نبودن، مرتبط با هم هستند. درآمد ابزار مهمی برای دستیابی به قابلیتهاست؛ در عین حال، از آنجا كه افزایش قابلیتها در اداره زندگی، عموماً منجر به افزایش توانایی شخص و بنابراین بهرهوری و درآمد بیشتر میشود این انتظار میرود كه ارتباطی بین بهبود قابلیت و كسب درآمد بیشتر نیز وجود داشته باشد.
این ارتباط، بویژه، برای محو فقر درآمدی حایز اهمیت است. آموزشهای پایه و خدمات درمانی بهتر نه تنها مستقیماً كیفیت زندگی را بالا میبرند بلكه در افزایش تواناییهای فرد در كسب درآمد و رهایی از فقر درآمدی نیز مؤثرند. برخورداری هرچه بیشتر از آموزشهای ابتدایی و مراقبتهای بهداشتی احتمال رهایی حتی افراد بالقوه فقیر را از تنگدستی بیشتر میكند.
اهمیت این ارتباط، نكته محوری قابل توجه در كار اخیر من و جان درز در مورد هند بود كه در آن به مسأله اصلاحات اقتصادی پرداخته شده است. بعد از كنترلهای بیش از حد و محدودیتهای موسوم به مجوز رج (1)، از راههای مختلف، اصلاحات اقتصادی برای مردم هند فرصتهای اقتصادی به وجود آورد. اما، هنوز هم فرصت استفاده از این امكانات جدید صرف نظر از آمادگی اجتماعی بخشهای مختلفی از جامعه هند، وجود ندارد. اصلاحات انجام شده میتوانست توفیق و بهرهوری بیشتری داشته باشند، چنانچه در حمایت از فرصتهای اقتصادی در تمام بخشهای جامعه تسهیلات اجتماعی وجود میداشت. در حقیقت بسیاری از كشورهای آسیایی- اول ژاپن و بعد كره جنوبی، تایوان، هنگكنگ، سنگاپور، چین در اصلاحات اخیر، تایلند و دیگر كشورهای شرق و جنوب آسیا- عملكرد خوبی در بسط فرصتهای اقتصادی، از طریق تأمین حمایت مناسب [شرایط اولیه] اجتماعی نظیر میزان بالای باسوادی و آموزش ابتدایی با كیفیت خدمات بهداشتی خوب، اصلاحات ارضی و نظایر آن داشتهاند. درس باز كردن اقتصاد و اهمیت تجارت خارجی در هندوستان راحتر از كشور آفتاب تابان (ژاپن) آموخته شده است.
البته، هند از نظر توسعه انسانی در حد بالایی ناهمگن است. بعضی مناطق (مشخصاً كرالا) نسبت به مناطق دیگر (نظیر بیحار، یوتارپرادش، رجستان و مدحیاپرادش) از سطح بالای آموزشی، خدمات بهداشتی و اصلاحات ارضی برخوردارند. در استانهای مختلف، محدودیتها و مشكلاتی وجود دارد. میتوان گفت كرالاً كاملاً تا این اواخر از سیاستهای ضد بازار، با یك درجه مظنونیت بالای گسترشِ بدون كنترلِ اقتصادِ مبتنی بر بازار رنج میبرده است. بنابراین منابع انسانی آنها نیز در بسط رشد اقتصادی به كار گرفته نشده است، به طوری كه میتوانستند با یك استراتژی كاملتر اقتصادی یعنی استراتژی كه حالا در دست دارند به خوبی مورد استفاده قرار گیرد. از طرف دیگر، برخی از استانهای شمالی از پایین بودن سطح توسعه اجتماعی با درجه تغییرات كنترل بازار و فرصتهای مبتنی بر آن رنج میبرند. به نظر میرسد اصلاح آثار منفی به وجود آمده، مستلزم مجموعهای از سیاستهای تلفیقی است.
به هر حال، نكته جالب این است كه كرالا به رغم میزان رشد ملایم اقتصادی، در كاهش فقر درآمدی نسبت به سایر استانهای دیگر هند، عملكرد بهتری داشته است. بعضی از استانها از طریق دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، فقر درآمدی را كاهش دادهاند، اما كرالا در كاهش فقر بیشتر بر بسط و گسترش آموزش ابتدایی، مراقبتهای بهداشتی و برابری در توزیع زمین تكیه داشته است.
گرچه این گونه پیوستگیها بین فقر درامدی و فقر ناشی از كمبود قابلیت قابل تأكید است، این واقعیت اصولی را نباید فراموش كنیم كه فقر درآمدی ممكن است به تنهایی نتواند انگیزه نهایی برای سیاست فقرزدایی باشد. ملاحظه فقر از زاویهی بسته و ریسكدار محرومیت درآمدی و سپس توجیه سرمایهگذاری در آموزش، خدمات بهداشتی و نظایر آن، به این دلیل كه ابزارهای مؤثری برای دستیابی به كاهش فقر درآمدی هستند، توأم با خطر است. این مسأله به تداخل ابزارها و اهداف منجر میشود. بنا به آنچه گفته شد، گفتارهای بنیادی و اساسی ما را وادار به فهم فقر و محرومیت بر مبنای زندگی واقعی مردم، و آزادیهایی میكند كه درواقع از آن برخوردارند.
گسترش قابلیتهای انسانی كاملاً منطبق با اینگونه ملاحظات پایهای است. همچنین رشد قابلیتهای انسانی منجر به گسترش خوشبختی و بهرهمندی از قدرت نیز می شود. این پیوستگی منجر به ارتباطی غیرمستقیم و مهم میشود؛ ارتباطی كه از طریق آن بهبود قابلیت به طور مستقیم و غیرمستقیم به زندگی انسان غنای بیشتر می بخشد و محرومیتهای اجتماعی را حذف و یا تقلیل میدهد. رابطههای ابزاری در حد خود مهماند، ولی نمیتوانند به تنهایی فهمی اساسی از ماهیت و خصوصیات فقر به دست دهند.
پینوشت
1.Raj License
منبع مقاله :سن، آمارتیا، (1394)، توسعه به مثابه آزادی، ترجمهی وحید محمودی، تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات، چاپ چهارم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}