علما و اندیشهی مشروطهخواهی
فرهنگ سیاسی، بخشی از فرهنگ ایرانیان است که از اندیشهی دینی آنان تأثیر میپذیرد. در ایران معاصر، دو تغییر و انقلاب مهم اتفاق افتاده است: یکی انقلاب مشروطه و دیگری انقلاب اسلامی که با مشارکت مردم در این فعالیتها، فرهنگ
نویسنده: نجف لکزایی
فرهنگ سیاسی، بخشی از فرهنگ ایرانیان است که از اندیشهی دینی آنان تأثیر میپذیرد. در ایران معاصر، دو تغییر و انقلاب مهم اتفاق افتاده است: یکی انقلاب مشروطه و دیگری انقلاب اسلامی که با مشارکت مردم در این فعالیتها، فرهنگ سیاسی مشارکتی دینی تقویت شده است. به طور مسلّم، نیروهای دینی حاضر در عصر مشروطیت، از آن نهضت دفاع کردند. در این خصوص، حتی علمای مخالف نیز از یک مدل مشروطه پشیمان شده، برای ارائهی الگوی دیگری از آن تلاش کردند. آیةالله نائینی مشهورترین فقیهی است که با تدوین کتاب تنبیهالامة و تنزیه الملّه، به دفاع از مشروطه پرداخت؛ در واقع، مشهورترین اثر دینی در دفاع از مشروطه را یک عالم دینی نوشت. با آنکه این کتاب بعد از انقلاب مشروطه نگاشته و منتشر شده، این مسئله باید بررسی شود که مرحوم نائینی طبق چه استدلالی از مشروطه دفاع کرده و شیخ فضلالله نوری که در آغاز از مدافعان مشروطه بوده، چگونه در ادامهی راه به نظریهی حرمت مشروطه رسیده است؟ فهم علت و دلیل اختلاف میتواند برای وضعیت کنونی کشور ما نیز راهگشا باشد.
اولین مسئلهای که نائینی میبایست به حل آن پرداخت، بررسی اصل نظریهی تعطیل یا تعلیق حکومت بود. به اعتقاد مرحوم نائینی، در عصر غیبت، حکومت تعطیل نیست. نائینی برای روشن کردن بحث، مقدماتی مطرح کرده تا استدلالش را دربارهی مشروطه بیان نماید. مقدمات استدلال مرحوم نائینی عبارت است از: تکلیف به قدر مقدور است؛ ظلم قبیح است؛ مقدمهی واجب، واجب است؛ قرآن و اسلام جاودانی و ابدیاند و احکام قرآن و اسلام به حضور امام معصوم (علیه السلام) اختصاص ندارد. برای اجرای احکامی، همچون قاعدهی نفی سبیل، قصاص، لزوم حفظ دارالاسلام، امنیت مسلمانان، حدود، دیات، حج، دفاع، زکات، خمس و... به حکومت نیاز است و از آنجا که عمل به این احکام واجب است، در عصر غیبت، همچنان مکلف به تشکیل حکومت خواهیم بود، چرا که مقدمهی واجب، واجب است.
از آنجا که نائینی امور را «شورائیه» میبیند، از یک سو، از این ایده که امور نوعیه به مجلس سپرده شده و علما و فقها بر آن نظارت کنند تا امری خلاف شرع تصویب نشود، دفاع مینماید و از سوی دیگر، برای تقلیل ظلم به مردم تلاش میکند. به نوشتهی ایشان، در حکومت استبدادی، سه ظلم یعنی «ظلم به خدا»، «ظلم به مردم» و «ظلم به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»، وجود دارد، حال آنکه در حکومت مشروطه، ظلم تقلیل یافته و فقط «ظلم به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»، به دلیل غاصب بودن شاه در امر حکومت، مطرح میباشد؛ بنابر این با توجه به امکان تقلیل ظلم، ایجاد مشروطه واجب است.
رهپویان مکتب نائینی، اغلب به طرح و بررسی مباحثی دربارهی امور حسبه و مسائلی که شارع راضی به تعطیلی آنها نیست، پرداختهاند که انجام دادن آنها بر عهدهی فقیه و مؤمنان است.
در خصوص اندیشهی شیخ فضلالله در دوران مشروطه، میتوان سه مرحله را بر شمرد: در مرحلهی نخست، شیخ فضلالله «مشروطه خواه» است و با مرحوم بهبهانی و طباطبایی در مهاجرت صغرا و کبرا شرکت میکند؛ در مرحلهی دوم، ایشان به طرح «مشروطهی مشروعه» میپردازد. این مسئله زمانی است که وی متوجه میشود که عدهای با شعار مشروطهخواهی، در پی مشروطهی سکولار هستند. آنان با طرح جدایی دین از سیاست، دخالت دین را در عرصهی سیاست نفی میکردند. شیخ فضلالله همچنین بحث حضور علمای تراز اول را در پارلمان مطرح و اصل دوم متمم قانون اساسی را تا مرحلهی تصویب پیگیری میکند؛ در مرحلهی سوم، شیخ فضلالله مخالف مشروطه است. این در زمانی است که به نظر میرسد او از برقراری مشروطهی مشروعه ناامید شده است؛ از این رو با مشروطهی سکولارها مخالفت میکند. اعدام شیخفضلالله نشان داد که شیخ درست فهمیده بود. به دلیل اینکه تا قبل از قرار داد 1907 م، روسیه و انگلیس با هم رقابت میکردند و انگلستان طرفدار مشروطهخواهان بود؛ اما در پی توافق روسیه با انگلیس و انعقاد قرار داد 1907 م، آنان توافق کردند که مشروطه را به کنترل خود درآورند. با چراغ سبز انگلیسیها، روسها مجلس را به توپ بستند؛ در واقع، با توجیه شاه مبنی بر اینکه انگلیسیها دیگر از مشروطه حمایت نمیکنند، او مجلس را به توپ بست و در پی آن، عدهای از مشروطهخواهان متواری و بعضی نیز تبعید و کشته شدند؛ اما با مقاومت عدهای از مشروطهخواهان، این حرکت در برخی شهرها، مثل تبریز و نجف، ادامه یافت. محقق نائینی در چنین مقطعی به نگارش کتاب خود پرداخت. البته در ادامه، شیخ فضلالله دستگیر و اعدام شد. در پی این وقایع، انحراف مشروطیت بروز و ظهور یافت و به این ترتیب، «مشروطه» که قرار بود ایران را از اسبتداد و ستم نجات دهد، خود به مجمع ظلمها تبدیل شد. از سال 1285 که مشروطه پیروز شد، تا سال 1299، که کودتای رضاخان صورت گرفت بر اثر جنگ، قحطی، بیماری، دو میلیون نفر از جمعیت ده میلیونی ایرانی تلف شدند.
منبع مقاله :
لکزایی، نجف، (1391)، تحولات سیاسی- اجتماعی ایران معاصر، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ دوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}