نویسنده: الکساندرا سُکوف
مترجم: سهند زرشکیان
 

 تمرین‌هایی برای نوشتن پیش‌فرض
مدت زیادی با خود می‌اندیشیدم که برای این نوبت، درباره چه موضوعی در حیطه داستان‌نویسی با هم گفت‌وگو کنیم. سرانجام به این نتیجه رسیدم که به خاطر اهمیت مسئله پیش‌فرض، می‌توانیم دوباره سراغ این موضوع برویم. گمان می‌کنم یکی از بهترین روش‌ها برای استخراج یک داستان از دل ایده‌های کلی‌ای که در سر داریم، تمرین نوشتن پیش‌فرض برای داستانمان است. همیشه از دانشجویانم می‌خواهم، به عنوان یک تمرین مؤثر، برای داستان‌هایی که می‌نویسند، در چند جمله کوتاه پیش‌فرضی تهیه کنند. پیش‌فرض را می‌توان جوابی ساده به سؤال «کتاب/ داستان تو درباره چیست؟» دانست. سؤال ساده‌ای به نظر می‌رسد، اما در دوران تدریسم، دانشجویان بسیار کمی داشته‌ام که جواب کامل و جامعی به این سؤال داده باشند. بیشتر علاقه‌مندان به داستان‌نویسی، معمولاً پیش‌فرضی مبهم و غیرشفاف درباره داستانی که می‌نویسند، در سر دارند. گفت و گو درباره پیش‌فرض معمولاً این گونه پیش می‌رود:
من: داستانی که نوشته‌ای درباره چیست؟
دانشجوی نویسندگی: اُه.. نمی‌توانم در چند جمله کوتاه جواب این سؤال را بدهم. در داستانم به موضوع‌های بسیاری پرداخته‌ام.
حال تصور کنید در یک ملاقات کاری، جایی که نویسنده درباره داستانش با ویراستار یا کارگزاری صحبت می‌کند، چنین جواب ناقص و نادرستی کار را به کجا می‌رساند. بدیهی است که پس از پایان نوشتن داستانتان می‌توانید به راحتی درباره آن چه نوشته‌اید، با ویراستار یا کارگزارتان صحبت کنید. نویسنده در طول فرآیند نوشتن چیزهای زیادی درباره آن چه خلق می‌کند، می‌آموزد. اما بسیار مهم است که به عنوان یک نویسنده بتوانید پیش از شروع فرایند نوشتن، جواب سؤال «داستانی که نوشته‌ای درباره چیست؟» را بدهید.
نکته مهم دیگر آن که جواب مناسب این نیست که داستانم درباره جنگ، عشق، خیانت یا... است. هر چند ممکن است داستان شما درباره یکی از موضوع‌ها یا همه آن‌ها باشد، این جواب نمی‌تواند تمایزی بین داستانی که شما نوشته‌اید و میلیون‌ها کتاب و داستان دیگری که درباره این موضوعات نوشته شده است، ایجاد کند. وقتی مردم چنین سؤالی از شما می‌کنند، انتظار دارند جوابی یک جمله‌ای، ساده و قابل فهم درباره داستان شما بشنوند. این جواب یک جمله‌ای کوتاه را در‌ هالیوود logline و در صنعت چاپ elevator pitch یا TV Guide pitch می‌نامند. جواب مناسب به سؤال مذکور باید شامل توضیحی کوتاه و مناسب درباره عناصر داستانی زیر باشد:
شخصیت قهرمان و ضدقهرمان، کشمکش، لحن روایت و ژانر داستان.
جواب/ پیش‌فرض شما باید مخاطب را مشتاق و طالب خواندن داستانتان کند.
تهیه پیش‌فرض برای نویسندگان، فیلمنامه‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان به واقع یک هنر و مهارت است. هنری ضروری و حیاتی برای معرفی اثری که قصد انتشار آن را دارید، بارها و بارها از سوی مخاطبان مختلف، از برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی گرفته تا ناشران و کمپانی‌های فیلم‌سازی، با این سؤال مواجه خواهید شد. از سوی دیگر پیش‌فرض داستان، همچون نقشه‌ای است که هنگام نوشتن داستان می‌توانید از آن کمک بگیرید. برای آشنایی بیشتر و بهتر، بد نیست چند نمونه پیش‌فرض را، که عناصر اصلی و فضای کلی داستان را به خوبی شرح می‌دهند، با هم بخوانیم:
1. کوسه سفید غول آسایی امنیت توریست‌های ساحلی را به هم زده است. پلیسی که ترس از آب دارد، مأمور حفظ امنیت توریست‌ها و مقابله با کوسه مهاجم می‌شود.(آرواره‌ها)
2. زنی جوان، کارآموز اف بی آی، مسئول کسب اطلاعات از نابغه‌ای جانی و روانی در زندان می‌شود. اطلاعاتی که در دستگیری قاتل سریالی زنان به او کمک کند. (سکوت برده‌ها)
3. باستان‌شناسی سرتاسر جهان را به دنبال تابوت/ صندوق عهد می‌گردد تا از دست‌یابی نیروهای ارتش هیتلر، نازی‌ها و سوء استفاده آن‌ها از آن اثر افسانه‌ای جلوگیری کند. (ایندیانا جونز)
هر سه پیش‌فرض مذکور، اطلاعات خلاصه و کارآمدی درباره عناصر داستانی همچون قهرمان و حریف، تنش داستان و روند کلی ماجرا به مخاطب ارائه می‌کنند. جالب این جاست که در هر سه نمونه، قهرمان داستان با نیرو یا نیروهایی به مراتب قوی‌تر از خودش روبه روست.
خود من برای داستان دل خراش، کتابی به قلم خودم که سال 2006 منتشر شد، چنین پیش‌فرضی نوشتم:
«پنج دانشجوی دردسرساز، در پردیس دانشکده‌شان، در روز شکرگزاری، اسیر شیاطین درونی خودشان و نیروی مرموز شده‌اند. نیرویی که می‌تواند واقعی یا حاصل توهم آنان باشد.» تلاش کردم پیش‌فرضی برای داستانم تهیه کنم که خیلی ساده و سریع عناصر اصلی داستانم را به طور خلاصه شرح دهد.
داستان درباره چیست؟ پنج دانشجوی تنها و غیرمعمولی. زمان و مکان داستان؟ روز شکرگزاری در محوطه دانشگاه. چرا در چنین روزی دانشجویان به جای این که پیش خانواده‌هایشان باشند، در محیط دانشگاه هستند؟ نیروی مخالف/ هماورد/ رقیب نیرویی مرموز است و تنش داستان دو وجه درونی و بیرونی دارد؛ کشمکش دانشجویان با شیاطین درونی خودشان و نبرد بیرونی با نیرویی مرموز و موهوم. فضای کلی داستان چگونه است؟ نشانی از شر و خطر از سوی نیرویی مرموز و موهوم حس می‌شود. نشانه‌هایی از ژانر داستان نیز در این پیش‌فرض مشهود است. به نظر می‌رسد نیرویی فراواقعی در کار است، هر چند ممکن است این حس زاده توهمات مشوش دانشجویان باشد. چون همان‌طور که اشاره کردم، در این داستان با دانشجویانی معمولی سروکار نداریم. ترس و خطر در لایه‌های مختلفی از داستان نمود دارد. خاطرنشان می‌کنم که پیش‌فرضی که برای داستانمان می‌نویسیم- اگر داستانی در قالب کتاب باشد- حتی کمک شایانی به خلق طرح گرافیکی جلد کتابمان، که می‌تواند از عوامل اصلی فروش اثر باشد، خواهد کرد. برای این که پیش‌فرض مناسبی برای داستانتان بنویسید، تا می‌توانید تمرین کنید. می‌توانید فهرستی از کتاب‌ها یا فیلم‌های مورد علاقه‌تان آماده کنید؛ کتاب‌ها یا فیلم‌هایی که ژانری نزدیک به ژانر داستان شما داشته باشند. آثار موفق و برتر را انتخاب کنید. آثاری که ترجیح می‌دهید خودتان خلقشان کرده بودید و برای هر کدام پیش‌فرضی یک جمله‌ای بنویسید. حتی می‌توانید از توصیف خلاصه‌ای که از برنامه‌های تلویزیونی در راهنمای برنامه‌های تلویزیون موجود است، استفاده کنید. اگر چه این توصیفات لزوماً بهترین پیش‌فرض‌های در دسترس نیستند، کمک بسیاری در نحوه خلاصه‌سازی داستان به شما خواهند کرد. باز هم تأکید می‌کنم در این تمرین‌ها هم پیش‌فرضی که می‌نویسید، باید به عناصر اصلی داستان، همچون فضای کلی داستان، ژانر، تنش و شخصیت‌های اصلی، اشاره کند.
در پایان انجام این سه تمرین را به شما پیشنهاد می‌کنم:
1. فهرستی از 10 کتاب یا فیلم بسیار موفق انتخاب کنید و برای هر کدام پیش‌فرضی مناسب تهیه کنید. می‌توانید پیش‌فرض‌هایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید و از این طریق برای بهبود کارتان، به دیگران کمک کنید و از آن‌ها کمک بگیرید.
2. برای پروژه‌های خودتان که در جریان تکمیل هستند، پیش‌فرض تهیه کنید.
3. این تمرین سخت‌تر از دوتای دیگر است، اما تأثیر بسزایی، در بهبود طراحی و خلق پیش‌فرض خواهد داشت. از میان انبوه ایده‌های کلی‌ای که در سر دارید، 10 یا حداقل پنج ایده را انتخاب کنید و برای هر کدام پیش‌فرضی کامل تهیه کنید.
تمرین سوم (نام آن را گذاشته‌ام: هر طور شده انجامش بده) برای خود من بسیار راه‌گشا بوده است. هر چند انجام آن چندان ساده نیست. بیرون کشیدن یک داستان در واقع خلاصه داستان از دل ایده‌ای که جزئیاتش چندان مشخص نیست، شما را هم در تهیه پیش‌فرض و هم در کسب مهارت‌های دیگر نویسندگی بسیار کمک خواهد کرد. یادآور می‌شوم اگر در تهیه پیش‌فرض برای داستان مهارت چندانی ندارید، تمرین اول (که همچون نواختن از روی دفتر نت برای یک پیانیست است) بسیار به کارتان خواهد آمد. تا جایی که می‌توانید، تمرین کنید. مهارت زاده تمرین و تکرار است.

منبع مقاله:
ماهنامه فیلم نگار، اردیبهشت 95، سال پانزدهم، شماره 161.