نویسنده: سید محمود سامانی

 

موالی
این واژه جمع مولی و در لغت به معنای مالک، سرور، مهتر، دوست، بنده و بنده آزاده شده و هم‌پیمان است. (1) واژه مولی گاهی به قبیله و گاهی به شخص اضافه می‌شود، مثلاً مولی بنی‌تمیم و یا مولی عبدالرحمن. کسانی که با ورود به حوزه اسلامی با قبایل عرب هم‌پیمان می‌شدند، در شمار قبیله آنها در می‌آمدند، به گونه‌ای که قبایل عربی هنگام معرفی آنها، نام آنان را به نام قبیله خود اضافه می‌کردند؛ (2) به عبارتی موالی به معنای هم‌پیمان با غرب و یا به معنای آزادشدگان و فرزندان آنان است که از نظر نژاد از آن قبیله نیستند یا کسی که بنده خود را آزاد می‌کرد، بر او ولایت داشت و بنده‌ای که آزاد شده بود، مولای او به شمار می‌رفت. (3)
در اصطلاح تاریخی، موالی بیشتر به غیر عرب‌ها یا همان عجم اطلاق می‌شد و منظور از موالی در روایات و اخبار، بیشتر ایرانیان و غیر عرب هستند. در وجه تسمیه آنان به موالی دو قول مشهور است. طبق یکی از آنها پس از آنکه مسلمانان عرب در چند نبردِ سرنوشت‌ساز - که در زمان خلیفه دوم مانند قادسیه، جلولاء و نهاوند روی داد - ایرانیان را شکست دادند، این اقدام عرب به منزله آزادی ایرانیان تلقی شد؛ از این رو به ایرانیان، موالی - یعنی آزادشدگان عرب - گفته می‌شد.
قول دیگر چنان است که ایرانیان پس از مسلمان شدن طبق سنت رایج به قبیله‌ای از عرب می‌پیوستند و در زمره موالی آنان قرار می‌گرفتند، (4) چنان‌که طاهریان (205-255 ق) - خاندانی ایرانی که در خراسان حکومتی نیمه مستقل داشتند - از موالی خُزاعه (از عرب قحطانی) بودند؛ از این رو در نسب آنان از خزاعی نیز یاد می‌شود و یا ایرانیانی که در نبرد قادسیه مسلمان شده، به قبیله بنی‌تمیم (از عرب شمالی) پیوستند، از موالی آنان محسوب می‌شدند. (5)
حضور موالی (ایرانیان) در کوفه در زمان فتوحان مسلمانان و پس از آن، روند سریعی یافت، به گونه‌ای که در زمان حکومت معاویه (40-60 ق) جمعیت آنان بالغ بر بیست هزار نفر شد. (6) گویند هنگامی که معاویه از فزونی آنان آگاهی یافت، وحشت‌زده شد و قصد کشتن آنان را داشت؛ اما با مشورت احنف بن قیس از بزرگان قبیله بنی‌تمیم از این تصمیم منصرف شد. (7) پس از آن زیاد بن ابیه (مدت حکومت: 49-53 ق) کارگزار معاویه در عراق و بخش بزرگی از ایران، تعداد زیادی از موالی را به مناطق دیگر مانند شام و بصره منتقل کرد. (8) موالی در عصر امویان، طبقه‌ای از جامعه را تشکیل می‌دادند که از منزلت پایینی برخوردار بودند.

پی‌نوشت‌ها

1. فؤاد افرام بسطامی؛ فرهنگ ابجدی؛ ص 883. حسن عمید، فرهنگ عمید؛ ج 2، ص 1870.
2. حسین الزبیدی؛ الحیاه الاجتماعیه و الاقتصادیه فی الکوفه؛ ص 74.
3. حسن ابراهیم؛ تاریخ سیاسی اسلام؛ ج 1، ص 39.
4. ر.ک: محمد مقداد؛ الموالی و نظام الولاء من الجاهلیه الی اواخر عصر الاموی؛ ص 152 به بعد. محمدباقر مجلسی؛ بحارالأنوار؛ ج 67، ص 174. حسینعلی ممتحن؛ نهضت شعویه؛ ص 20 به بعد.
5. احمد بن یحیی بلاذری؛ فتوح البلدان؛ ص 127-129.
6. حسین الزبیدی؛ الحیاه الاجتماعیه و الاقتصادیه فی الکوفه؛ ص 87.
7. احمد بن عبدربه؛ العقد الفرید؛ ج 3، ص 361.
8. احمد بن یحیی بلاذری؛ فتوح البلدان؛ ص 279.

منبع مقاله :
سامانی، سیدمحمود؛ (1393)، مناسبات اهل بیت (علیهم‌السلام)، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول