نویسندگان: دکتر امیر احمدنژاد (1)
عاطفه محمدزاده (2)
 

چکیده:

مطالعات قرآنی پیرامون موضوع تمدن اسلامی، نقش رسول اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در شکل گیری این تمدن و رویارویی آن حضرت با موانع موجود را نمایان می‌سازد. از دیدگاه آیات قرآن، همزمان با بعثت نبی اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، فرهنگ و تمدن اسلامی با ملاک‌هایی چون الهی بودن، مبارزه با جهل و استبداد، بیداری افکار عمومی و اصلاح جامعه با تکیه بر اتحاد و تعاون مسلمانان، قابلیت بنیان گذاری دارد اما یکی از بزرگ‌ترین موانع پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در تحقق این هدف، سران یهودند که با حربه‌های گوناگون به فتنه انگیزی می‌پردازند. آنها مبنای خود در این حرکت را بر چهار محور اصلی یعنی؛ انکار وحیانی بودن قرآن و نبوت آن حضرت، همکاری با مشرکان و منافقان، و ایجاد شکاف بین مسلمانان قرار می‌دهند. حال آن که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، به عنوان معمار این تمدن، با حمایت‌های الهی و به کارگیری تدبیر نسبت به بسیاری از توطئه‌ها آگاهی می‌یابد و با اتخاذ شیوه‌های تقابلی مناسب و به موقع، تا آخرین لحظه حیات در خنثی سازی ترفندهای این دشمنان می‌کوشد تا همچنان پایه‌های این تمدن مستحکم باقی بماند. در عصر غیبت امام زمان (علیه السلام) عیناً صهیونیست بین الملل با همین برنامه‌ها و با استفاده از همه‌ی امکانات مکتوب و الکترونیک و سیستم‌های اطلاع رسانی بر روی همین چهار حور فعالیت می‌کنند و امروزه وظیفه امت رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) این است که همان شیوه‌های تقابلی را به صورت فعال به میدان بیآورند و تمدن اسلامی را به منصه ظهور برسانند.

کلمات کلیدی:

قرآن، پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، یهود، تمدن اسلامی، اسلام، عصر نزول .

مقدمه:

فتنه‌گری‌های یهود در عصر نزول قرآن، که مضمون بسیاری از سوره‌ها گویای آن است، ابعاد مختلف دشمنی این قوم را با اسلام نشان می‌دهد. اهمیت موضوع زمانی قابل درک است که تلاش پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در ایجاد تمدن اسلامی را از آغاز بعثت در مکه و پس از آن در مدینه پی گرفته و موقعیت‌های گوناگون مأموریت ایشان در دوران رسالت را با تأمل نظاره کنیم. توطئه‌ی یهود در مقابل اسلام، آن گونه که در این مقاله نشان داده خواهد شد، نمونه‌ای از کارشکنی‌های این گروه از دشمنان در جلوگیری از پایه‌ریزی تمدن اسلامی در طول این مدت است. امروزه در عصر غیبت، فتنه‌های یهود (صهیونیست) در جهت جلوگیری از احیاء و ارتقاء تمدن اسلام ناب محمدی (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) است. شیوه خاص قرآن در نقل ظرائف تاریخی، حاکی از آن است که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در مراحل مختلف دعوت، با بحران عظیمی از سوی اقوام یهود و بخصوص علمای آنها مواجه بوده که هر لحظه شکل‌گیری تمدن اسلامی را تهدید کرده است. با این نگاه، سؤال‌های متعددی به ذهن می‌رسد که بررسی تعداد اندکی از آنها مورد نظر این مقاله است.
یهودیان عصر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، چه راه کارهایی برای ایجاد موانع در شکل‌گیری تمدن اسلامی اتخاذ کردند؟
یهودیان عصر غیبت امام زمان (علیه السلام) چه برنامه‌هایی را برای جلوگیری از احیاء و ارتقاء تمدن اسلامی پیش گرفته‌اند؟
دستورالعمل‌های قرآن و استراتژی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) برای خنثی سازی کارشکنی‌های یهودیان چیست؟
قابل توجه است که در این مقاله بیش از هر نکته دیگری، بر نقش یهودیان در جلوگیری از پیدایش تمدن اسلامی در عصر رسول اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) و در عصر غیبت امام زمان (علیه السلام) ، تأکید خواهد شد.
قرآن به عنوان موثق‌ترین مصدر تاریخی، صحنه‌هایی از تلاش یهود در این زمینه را به نمایش می‌گذارد؛ اولین اقدام آنها، ایجاد شرایط بحرانی در اخلاق و معنویات است که خود، مقدمه‌ای برای سقوط فرهنگی و سیاسی جامعه، و مانعی در برابر ایجاد تمدن اسلامی می‌باشد. نقش پررنگ یهودیان عصر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) علیه اسلام، آن طور که در آیات قرآن آمده است، ضرورت بررسی انواع کارشکنی‌های آنها را روشن می‌کند. اما حقیقت آن است که این روش‌ها، خاص یهود نبوده، هر مخالف رشد تمدن اسلامی که پایگاه انحراف دینی دارد، می‌تواند از آنها استفاده کند. به همین علت امروز، که دوره بازگشت به خویشتن مسلمانان است و زمزمه احیاء تمدن بزرگ اسلامی به گوش می‌رسد، باز هم این دشمنی‌ها از طرف گروه‌های مختلف قابل تکرار است. از این رو تأمل در چنین مباحثی، نه تنها هوشیاری مسلمانان در برابر توطئه‌ها را افزایش می‌دهد، که آنها را در به کارگیری واکنش‌های مناسب‌تر یاری می‌نماید.
با توجه به رویکرد قرآنی پژوهش حاضر، منابع اصلی مورد استفاده در این نگارش، کتب تفسیری از نویسندگان متقدم، متأخر و معاصر است. از جمله این تألیفات، می‌توان به مجموعه آثار محمد عزّه دروزه بخصوص تفسیر تاریخی «الحدیث»، «سیره الرسول (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، صور مقتبسه من القرآن الكریم» و نیز «القرآن و الیهود أخلاقهم و مواقفهم و أحوالهم فی زمن النبی (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) »؛ به عنوان فصل دوم کتاب «تاریخ بنی اسرائیل من أسفارهم» اشاره کرد که اهمیت آنها به لحاظ تکیه مفسر برآیات قرآن در تحلیل تاریخ صدر اسلام است. از منابع دیگر مورد استفاده می‌توان تفاسیر «جامع البیان فی تفسیر القرآن»، «مجمع البیان فی تفسیر القرآن»، «الکاشف»، «المیزان فی تفسیرالقرآن» و برخی دیگر از تفاسیر را نام برد. گفتنی است علاوه بر این منابع، مطالب برخی از کتاب‌های تاریخی نیز به ضرورت مورد استفاده قرار گرفت. این در حالی است که برای آگاهی از دسیسه‌های یهود در عصر نزول، بیش از عبارات تفاسیر و گزارش‌های تاریخی، می‌توان با تدبر در آیات، به نتایجی دست یافت.

مفهوم تمدن اسلامی و منشأ آن

گروهی از پژوهشگران، تمدن را به معنی وسیع آن، مجموعه مرکبی می‌دانند که علم، اعتقاد، هنر، قانون، اخلاق، آداب و رسوم، عادات و هرگونه توانایی‌های دیگری را که انسان به عنوان فردی اجتماعی به دست آورده، دربرمی‌گیرد. این افراد معنای یکسانی برای فرهنگ و تمدن در نظر می‌گیرند. اما گروهی دیگر تمدن را مرتبه‌ای از فرهنگ نسبتاً پیشرفته‌ای به حساب می‌آورند که در آن فنون و علوم، و نیز حیات سیاسی رشد لازم را یافته باشد. (حلبی، 1365، ص3 و4 به نقل از جان لوییس (1969) ، مردم شناسی، ص270) با این حال، به نظر می‌رسد مورخ مشهور تاریخ تمدن، ویلیام جیمز دورانت، تعریف جامع‌تری دارد، چنانکه می‌گوید: «تمدن عبارت است از خلاقیت فرهنگی که خود در نتیجه وجود نظم اجتماعی و حکومت قانون و رفاه نسبی امکان وجود می‌یابد.» (دورانت، 1370، ج1، ص3)
تمدن بر اساس نوع تکوین، اشکال مختلفی دارد و هر یک دارای ویژگی‌هایی است که می‌توان به وسیله آن، انواع تمدن‌ها را از یکدیگر بازشناخت و تقسیم بندی نمود. تمدن اسلامی از نوع تمدن‌های مبتنی بر حیات دینی با محوریت آیین اسلام است که مؤلفه‌های آن عبارتند از: دین و اصول دینی، اخلاق، علم، عدالت و قواعد و مقررات؛ به طوری که مدینه النبی بر اساس همین ارکان شکل گرفت. بر این اساس، تمدن اسلامی عبارت است از تمدنی ایدئولوژیک با مجموعه‌ای از ساخته‌ها و اندوخته‌های معنوی و مادی جامعه اسلامی که انسان را به سوی کمال در این دو بعد سوق می‌دهد... (ر.ک: بهنیافر،1391، ش34، ص73؛ جرجی زیدان و گوستاو لوبون، 1368، ص4)
اغلب مفسران اسلامی، مباحث پیرامون تمدن بشری را، ذیل آیه 213 سوره مبارکه بقره «كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْكُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یهْدِی مَنْ یشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ.» مطرح کرده‌اند. (طباطبایی، بی‌تا، ج2، صص117 و 116؛ مکارم شیرازی، 1374، ج2، ص98؛ جعفری، بی‌تا، ج1، ص506) با توجه به این آیه، برای رسیدن به تمدن واقعی، مهمترین ابزارها، به کارگیری دستورالعمل‌های الهی توسط مجریان لایق و برگزیده است. بدین منظور خداوند متعال با نزول قرآن، کامل‌ترین قانون را برای اصلاح و رشد بشریت می‌فرستد و نبی اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را به عنوان مجری و مسئول بنیان گذاری تمدن اسلامی قرار می‌دهد.
با تأمل در معانی مختلف تمدن، می‌توان آغاز دعوت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در مکه را زمینه ساز تمدن اسلامی دانست؛ تمدنی که با تشکیل حکومت در مدینه پا گرفت و حمایت رسول اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) و اهل بیت (علیه السلام) ، علاقه مسلمانان به فهم قرآن و حدیث و تبعیت از سیره، اعتلا و شکوفایی آن را سبب شد.
از مجموع آیاتی که در این رابطه وجود دارد، این حقیقت دریافت می‌شود که یهودیان، از بدو رسالت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در مکه، برای نابودی اسلام و ایجاد بحران فکری - عقیدتی اقداماتی انجام داده، بخشی از توطئه‌های آنها علیه این نظام، مربوط به آن دوره از تاریخ اسلام است. بنابراین در تمام دوران دعوت، چه در مکه و چه در مدینه، شکل‌گیری و گسترش تمدن اسلامی با موانعی از سوی این دشمنان روبه رو بوده است.
آنان در مقاطع مختلف با انکار وحی و نبوت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، کتمان حقایق، پرورش شرک و حمایت از مشرکین، توطئه چینی با منافقان، تفرقه افکنی، انتشار شبهه، خرافه پرستی و...، خواستارگسترش انواع فساد و تباهی، استبداد و انحصارطلبی بوده‌اند. قرآن کریم پیرامون مقاومت یهودیان در برابر ایجاد و توسعه تمدن اسلامی، به ذکر انواع دسیسه‌های آنان که هرکدام برگرفته از خصایص ویژه قوم یهود است، می‌پردازد. بر این اساس، مهم‌ترین کارشکنی‌های آنان را می‌توان در محورهای زیر بررسی و تحلیل کرد:

انکار حقانیت نبوت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله)

تمام تجربیات تمدن ساز نشان می‌دهد که دین، هدایت کننده حرکات عظیم اجتماعی است و بدون داشتن ایدئولوژی و تلاش در جهت آن، هیچ تمدنی امکان تحقق نمی‌یابد. از آن جا که یهود می‌داند تمدن اسلامی بر پایه آیین وحیانی و با محوریت رسول اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) استوار است، از ترفندهای گوناگون برای مقابله با نبوت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) و الهی بودن قرآن استفاده می‌کند. علمای یهود، در آغاز به انکار پدیده وحی روی می‌آورند تا از ریشه‌دار شدن تمدن اسلامی ممانعت کنند. آن گاه با پنهان کردن حقایق وحیانی و ایجاد شبهه در باورهای مسلمین، گام‌های بعدی خود در این مسیر را طی می‌کنند. آنچه در ادامه می‌آید، گوشه‌ای از عملکرد آنها را نشان می‌دهد:

1- انکار اصل وحی

برخلاف نظر برخی از قرآن پژوهان که معتقدند پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در آغاز بعثت امید فراوانی به یهود مدینه دارد و پس از هجرت، متوجه دشمنی آنها می‌شود (جعفری، بی‌تا، ج3، ص483 به نقل از ونسنک، دائره المعارف اسلامیه، ج1، ص28) ، مضمون برخی از آیات قرآن حاکی از آن است که یهود به دلیل باورهای نادرست خود علیه اسلام، حتی در مکه نیز مخالفتش را با آن حضرت نشان می‌دهد. انکار وحی بر رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) که ناشی از اعتقاد آنان نسبت به عدم نزول کتاب آسمانی بر هر انسانی است (مکارم شیرازی، 1374، ج5، ص 339) ، و البته با اعتراف آنها نسبت به نزول تورات بر موسی هم خوانی ندارد (مغنیه، 1424، ج3، ص223) ، نمونه‌ای از اندیشه‌های باطل آنها است که در آیات مکی دنبال می‌شود: «وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَیءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِی جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِیرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یلْعَبُونَ.» (انعام/91)
یهود، با عدم پذیرش نزول وحی بر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، نه تنها قصد دارد نبوت آن حضرت را زیر سؤال برد بلکه می‌خواهد مانع از این شود که ایشان مدیریت جامعه را بر عهده گرفته، زمینه پیدایش تمدن اسلامی را در سایه رهبری خود فراهم آورد. اما مسلم است که چون این تمدن بر مبنای توحید شکل می‌گیرد و معاد، نبوت و امامت از ارکان آن به شمار می‌رود، ارتباط وحیانی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) با پروردگار و وجهه الهی ایشان در مقام رهبر از همان بدو رسالت، چنان پشتوانه محکمی ایجاد کرده که با انکار اصل وحی نیز همچنان پابرجا می‌ماند.

2- کتمان حقایق تورات

یکی دیگر از حربه‌های یهودیان برای مردود اعلام کردن نبوت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، کتمان وجود این حقیقت و بخصوص صفات آن حضرت در تورات است: «یا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا یبَینُ لَكُمْ كَثِیرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَیعْفُو عَنْ كَثِیرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِینٌ.» (مائده/15 و نیز بقره/146) که همراه با دیگر شگردهای آنها، ازجمله آمیختن حق و باطل «وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ.» (بقره/42 و نیزآل عمران/71) ، در قرآن آمده است. هدف یهود از کتمان حقایق و تحریف آنها، جلوگیری از بیداری افکار عمومی و ایجاد مانعی در گرویدن مردم به رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) است، آنها قصد دارند تا انسان‌های جاهل قبل از اسلام، اکنون نیز نتوانند از واقعیات آگاه شده، با شناخت حق از باطل و پیروی از مقتدایی چون پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، در ایجاد و توسعه تمدن اسلامی نقشی داشته باشند.
برخی از عالمان یهود که با پیدایش آیین جدید مخالفند، حقایق ظهور نبی اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را که در تورات آمده، نه تنها از مسلمانان که از خود عوام یهود نیز مخفی می‌کنند چون از این می‌ترسند که اگر به رسالت آن حضرت اعتراف کنند، منزلت آنان فرو ریزد (ر.ک: مکارم شیرازی، 1374، 216/1) و در عوض، پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، تمدن اسلامی را پایه‌گذاری کند؛ تمدنی که شاید سالها بعد توسعه یابد. بنابراین، تلاش یهود به این معنا نیست که در آن زمان تمدن اسلامی به تمام معنا وجود دارد، بلکه حتی از بیم شکل‌گیری آن، در آغاز بعثت نیز دست به توطئه می‌زند.
علاوه بر این، علمای یهود از ترس این که مسلمانان به استناد تورات، حقانیت نبوت رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را ثابت کنند، بر یهودیانی که با آنها ارتباط دارند و صادقانه مطالب کتاب آسمانی را در اختیارشان می‌گذارند، خرده می‌گیرند: «وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیكُمْ لِیحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ.» (بقره/76)
آسیب مهم دیگری که از طرف عالمان یهود متوجه اسلام است و در آیات بسیاری از قرآن با حساسیت خاصی روی این مسأله تأکید می‌شود، جعل آیات «وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقًا یلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَیقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَیقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ یعْلَمُونَ.» (آل عمران/78) و تحریف بعضى از مطالب كتاب آسمانى است: «أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ یحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یعْلَمُونَ.» (بقره/75 و نیز41بقره؛ نساء/46 و55) کتمان آیات مربوط به ظهور پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، مهم‌ترین مطلبی است که یهود به تحریف آن می‌پردازد و بدین گونه قسمت مهمی از مطالبی را که به آنها یادآوری شده، به دست فراموشی می‌سپارد. (جعفری، بی‌تا، ج3، ص94) این در حالی است که قوم یهود پیش از اسلام و هنگام روبه روشدن با مشرکان، با افتخار از پیامبر موعودی سخن می‌گوید که به گمانش سیادت اجتماعی آینده یهود در سایه او به دست می‌آید. (بقره/89) ولی پس از بعثت که با واقعیت دیگری مواجه می‌شود، واکنش متفاوتی از خود نشان می‌دهد. (دروزه، بی‌تا، ص458) ناامیدی آنها نسبت به یاری پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) برای غلبه بر اوس و خزرج، مثال زدنی است، چون بر خلاف انتظار، این دو قبیله به آن حضرت ایمان می‌آورند و ایشان را علیه دشمنانش یاری می‌کنند تا آن جا که نام انصار بر آنها می‌نهند و حال آن که یهودیان کافر، خود یکی از دشمنان سرسخت رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) به حساب می‌آیند. (ر.ک: دروزه، بی‌تا، ج2، ص123؛ مغنیه، 1424، ج1، ص151) این جاست که ترس از آشکار شدن حقانیت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) یا به خطرافتادن موقعیت و مقامشان، آنان را به تفسیر متون دینی، مطابق با امیال خود وا‌می‌دارد. (ر.ک: طباطبایی، بی‌تا، ج4، ص 364) تا جایی که حتی برخی از اصول عقاید مانند حساب و عقاب روز قیامت را انکار (توبه/29) ، و بعضی از احکام شریعت مانند حرمت ربا و سنگسار کردن زناکار را پنهان می‌کنند. (بقره/159؛ مغنیه، 1424، ج3، ص34) و تا پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را به طور کامل تسلیم خواسته‌های خود که ناشی از تحریف دین است نیابند، از وی پیروی نمی‌كنند. «وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْیهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِی وَلَا نَصِیرٍ.» (بقره/120) در این موقعیت که رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) با تمام همت خود، برای تغییر فرهنگ مردم می‌کوشد و با تلاش پیروانش بذر تمدن اسلامی را در سرتاسر شبه جزیره عرب می‌افکند، یهود با خصائصی که در او ریشه دوانده، خود، مانعی بزرگ به شمار می‌رود. (ر.ک: دروزه، بی‌تا، .، ج2، صص125 و 124) این ویژگی‌ها که پیشتر به ظاهر حالت خاموشی داشت، پس از ظهور اسلام فوران کرده، افکار سران و بالطبع، عوام یهود را متحول می‌کند. علت عمده تغییر موضع یهود در قبل و بعد از بعث پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، تعصب نژادی (بقره/91؛ مغنیه، 1424، ج1، ص234) و غلبه نیروی حسد (بقره/109؛ طباطبایی، بی‌تا، ج1، ص222) بر قوه تعقل است. احساس برتری یهود بر دیگر نژادها، تا جایی در ذهن این قوم جا گرفته است که در عصر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، نسبت به نزول کتاب آسمانی بر آن حضرت حسادت ورزیده (نساء/54) ، اعتراض می‌کنند. (بقره/90)
قرآن با بیان ادعاهای یهود (بقره/80 و111؛ مائده/18؛ جمعه/6) خود برتربینی آنها را تأیید می‌کند. یهودیان با تصور امتیازات موهوم برای بنی اسرائیل، جرأت انواع فساد‌ها را پیدا کرده (توبه/34) ، تابعیت پیامبری که از قوم آنها نیست را نمی‌پذیرند. (بقره/91؛ رک: دروزه، بی‌تا، ص485) این درست بر خلاف ویژگی جهان شمول بودن اسلام است که در بسیاری از آیات قرآن به تصریح آمده است. (انبیاء/107، سبأ/28؛ ص/87؛ قلم/52؛ تکویر/27) بنابراین گرچه خاستگاه تمدن اسلامی در میان قوم عرب است ولی رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) رسالتی جهانی دارد. (رک: قربانی، بی‌تا، ص 6-8) بدین ترتیب دین اسلام از آغاز ظهور خود را در حصار تنگ نژاد، قوم و زبان محصور نمی‌سازد. مقایسه وضع زندگی بشر قبل و بعد از بعثت، تحولات فرهنگی در هریک از مناطق عرب و غیرعرب و وسعت نتایج مثبتی که از دعوت آن حضرت در اجتماعات بشری به بار آمده، این مسئله را تأیید می‌کند. (ر.ک: دروزه، 1429، ج9، صص77-79؛ طباطبایی، بی‌تا، ج1، ص331)

3- القای شک و تردید در اعتقاد مسلمانان

یکی از ترفندهای مهم تبلیغاتی و توطئه فرهنگی در مبارزه با تمدن اسلامی، ایجاد جنگ‌های روانی است که در قالب تخریب شخصیت‌های مهم دینی و کتاب آسمانی صورت می‌گیرد. سران یهود در عصر بعثت، از این راه به عنوان حربه‌ای استفاده می‌کنند تا اذهان عمومی را نسبت به رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) که رهبر دینی است و قرآن که کتاب با اوست، دچار تشویش کرده، با ایجاد شک و تردید در اعتقاد و ایمان مسلمانان، آنها را از گرویدن به آن حضرت پشیمان کنند. (ر.ک: دروزه، 1429، ج6، ص182؛ جعفری، بی‌تا، ج1، ص158) شکست احد، فاجعه شوم رجیع و بئر معونه که منجربه شهادت جمع قابل توجهی از مسلمانان شد، این دشمنان را به فکر می‌اندازد تا این بار از راه دیگری بر افکارعمومی تأثیرگذارند. (ر.ک: منتظر القائم، 1386، صص182 و 180 و 152) یهود که به خاطر شکست در غزوه بنی قینقاع به شدت نفوذ و قدرتش فروکش کرده، پس از ماجرای احد، فعالیت خود را دوباره آغاز می‌کند. علمای یهود در این اوضاع و احوال که روحیه مسلمانان دچار ضعف شده، مؤثرترین سلاح را متزلزل ساختن عقیده مسلمانان می‌بینند و با شبهه افکنی در صدد رسیدن به این هدف برمی‌آیند. (ر.ک: منتظر القائم، 1386، ص195) علت این امر آن است که رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در جریان تمدن سازی اسلامی، نیاز به نیروهایی راسخ دارد، آنهایی که با شنیدن هر شعاری به راحتی منعطف نگردند و در برابر شایعه‌ها، سریع تسلیم نشده، عقب نشینی نکنند. اما یهود با آگاهی از این موضوع در جهت خلاف آن گام برمی‌دارد و بیش از همه نسبت به باورهای افراد حساسیت نشان می‌دهد تا تمدن دینی اسلام را از ریشه دچار لغزش کند. آنچه در ادامه می‌آید، نمونه‌ای از اقدامات یهود در رسیدن به این مقصود است:
عدم پیروزی مسلمانان در جنگ احد، بهانه‌ای است برای یهود تا به دور از انتظار بودن شکست پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را با طعنه بیان کرده، برای تخریب اذهان عمومی، شایعه کند که اگر او رسولی بر حق و مأموری از طرف خدا بود، شکست نمی‌خورد؛. بدین طریق افکار مردم کوته فکر را تحت تأثیر قرار می‌دهد و ذهنیت آنها را نسبت به رهبر جامعه دینی دچار تشویش می‌کند. (ر.ک: طبرسی، 1372، ج2، ص706؛ مکارم شیرازی، 1374، ج2، ص449)
بی اعتبار نشان دادن قرآن و کاستن از تأثیر آن در مردم، توطئه دیگری است که یهود از طریق آن تازه مسلمانان را مردد کرده، از همراهی با رهبر خود بازمی‌دارد. ایمان جمعی از دانشمندان یهود به قرآن در آغاز روز و اعتراف به اشتباه خود در پایان همان روز طرحی است ماهرانه که شک و تزلزل را در میان افراد سست عنصر گسترش می‌دهد. «وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ.» (آل عمران/72)
در برخی منابع قرآنی، تاریخی هم به این توطئه یهود اشاره شده، چنانچه دروزه فصلی را به گزارش یهودیانی اختصاص داده که با انواع دسیسه‌ها، سعی در تخریب اسلام دارند. (ر.ک: دروزه، بی‌تا، ج2، صص166-187)
شایعه عدم توانایی مسلمانان برای مناظره و اثبات حقانیت دین خود، همچنین اختصاص دادن نبوت و شریعت به اقوام یهود (آل عمران/73) ، از مواردی است که از بیان آن ابا نمی‌ورزند. (ر.ک: طبری، 1412، ج3، صص؛221-224؛ دروزه، 1429، ج7، صص17 و 169؛ جعفری، ج1، صص159 و 158)
آنها می‌کوشند از طریق اعمال فشار اقتصادی نیز در عقاید مسلمانان خلل ایجاد کنند و شبهاتی بر دین آنان وارد سازند. از این رو به مسلمانان قرض نمی‌دهند و در مقابل تقاضای وام فرستادگان پیامبر، خدای آنها را فقیر و خود را ثروتمند معرفی می‌كنند. «لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَنَحْنُ أَغْنِیاءُ سَنَكْتُبُ مَا قَالُوا وَقَتْلَهُمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ وَنَقُولُ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ.» (آل عمران/181؛ طبری، 1412، ج4، ص129)
یهود به قصد ایجاد تشکیک در حقانیت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) و سرباز زدن از قبول اسلام، به بهانه هایى متوسل مى‌شود. «الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَینَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى یأْتِینَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِی بِالْبَینَاتِ وَبِالَّذِی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ.» (آل عمران/183) بدین صورت قبول دعوت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را مشروط به آوردن قربانی می‌کند و مدعی می‌شود که در این مورد خدا از آنها پیمان گرفته است. (ر.ک: طبری، 1412، ج4، ص131؛ مکارم شیرازی، 1374، ج3، ص197)
بدین ترتیب این دشمنان که فریب مسلمانان ساده اندیش و منحرف ساختن آنان را در دستور کار خود قرار می‌دهند، با افراد بی‌ثبات، طرح دوستی ریخته و ضمن تظاهر به خیرخواهی (طباطبایی، بی‌تا، ج4، ص364) ، آنان را نسبت به دین اسلام بدبین می‌سازند و از این طریق تلاش می‌کنند تا پایه‌های جامعه اسلامی را فرو ریزند و در بدو شکل‌گیری تمدن اسلامی آن را با مشکلات جدی درگیر کنند. این در حالی است که فتنه‌های یهود به مرور برای پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) آشکار شده، هدف نهایی دشمن که گمراهی و انحراف پیروان آن حضرت است، با نزول آیات الهی بارها یادآوری می‌شود. (آل عمران/69؛ نساء/44) ایجا فِرَق ضاله برای گمراهی و انحراف امت رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) از دیگر شگردهای صهیونیست بین المللی است. فرقه ضاله بهائیت و فرقه ضاله وهابیت هر دو زاییده دست یهودیان و صهیونیست بین المللی هستند و اکنون هر چه امت اسلام ضربه می‌خورد و شکاف می‌یابد اثر این دو فرقه ضاله است (کتاب خاطرات مستر همفرد- نشر امیرکبیر- 1392)

همکاری با مشرکین

دعوت رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) و حرکت ایشان در شکل‌دهی تمدن اسلامی، از آغاز، توأم با ندای عدالت بوده است. با این حال، آیین جدید با اندیشه‌های یهود و مشرکان سازگاری ندارد و منافع آنها را به خطر می‌اندازد. از این رو علی رغم این که این دو گروه، به لحاظ عقیدتی با هم تفاوت‌هایی دارند، اما از آن جا که هر یک از آن‌ها سرسخت‌ترین دشمنان آن حضرت به حساب می‌آیند (مائده/82؛ رک: دروزه، بی‌تا، ج2، ص185) در مخالفت با پایه‌گذاری تمدن اسلامی به دست پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، علیه ایشان متحد شده، پیوند دوستی برقرار می‌کنند. (مائده/81 و80؛ ر.ک: مغنیه، 1412، ج3، ص114؛ دروزه، بی‌تا، ج2، صص127 و 126)
با استناد به آیات قرآن، می‌توان همکاری یهودیان و مشرکین را در سه محور حمایت فکری، اطلاعاتی و نظامی به بحث گذاشت:

1- حمایت فکری

هنگامی که انقلابی در محیطی روی می‌دهد، مسلماً منافع گروهی ظالم و خودکامه به خطر می‌افتد؛ در این حالت، اولین اقدام آنان، پیش کشیدن جنگ سرد و تبلیغات مستمر به نفع خویش است. (ر.ک: مکارم، 1374، ج1، ص98) امروزه، دشمنان اسلام با استفاده از این روش، به دنبال ترویج سبک زندگی غیر الهی در جوامع اسلامی هستند. همین حالت در ابتدای ظهور اسلام و شکل‌گیری تمدن اسلامی هم وجود دارد؛ لذا یهود در آغاز هم دستی با مشرکین، نه از شیوه نظامی، بلکه از طریق فرهنگی به تبلیغ می‌پردازد تا مانع گرایش افراد به پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) و اسلام گردد. قرآن سند موثقی است که به وضوح از این فعالیت‌ها پرده برداری کرده، راه کارهای متنوع یهودیان را در قالب موارد زیر نشان می‌دهد:

الف- روحیه دادن به مشرکین

درخواست مشرکین مکه از یهودیان برای داوری میان آنها و مؤمنین، قضاوت علمای یهود به نفع مشرکین و تشویق آنها به ادامه بت پرستی «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِنَ الْكِتَابِ یؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیقُولُونَ لِلَّذِینَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا» (نساء/51) ، حاکی از حمایت فکری سران یهود از دشمنان داخلی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در مکه است. بدین صورت مشرکین با اطمینان از درستی اعمال خود، مصمم‌تر از قبلی، به مخالفت با آن حضرت برمی‌خیزند. (ر.ک: طبری، 1412، ج5، صص 85 و 86؛ طبرسی، 1372، ج3، ص93)

ب- طرح سؤالات پیچیده

با شکست یهود در مجادلات کلامی مقابل پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، سران این قوم تصمیم می‌گیرند تا با تحریک مشرکین، آن حضرت را به مناظره علمی فراخوانند. گروهی از سرکردگان یهود با پیش کشیدن سؤالات پیچیده دینی (اعراف/187؛ اسراء/85؛ کهف/83) ، در پی خرد کردن شخصیت رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، این نقشه را طرح می‌کنند، اما به جای رسیدن به هدف خود، با آشکار شدن مقام علمی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، حتی برخی از یهودیان، مسلمان می‌شوند. (قمی، 1363، ج2، صص32 و 31)
اسلوب این گونه سؤالات در نگاه دروزه، بوی تحدی و تمسخر می‌دهد، از این رو به نظر نمی‌رسد که هدف یهود یا مشرکین، تحقیق و پی بردن به حقایق اعتقادی باشد. (دروزه، 1429، ج1، ص547) علیرغم تلاش یهود در این مسیر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) با تبیین منطقی و استدلال‌های محکم تا حدود زیادی، افراد را به سوی اسلام فرا می‌خواند. رعایت شئون اخلاقی، نرم خویی و مدارای آن حضرت با مردم، عامل مهمی در جذب آنها می‌باشد، چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَكِّلِینَ.» (آل عمران/159) یهود و عوامل یهودی‌زده و مسیحیان صهیونیست در عصر غیبت امام زمان (علیه السلام) بالغ 20000 شبهه علیه قرآن و وحیانی بودن آن تولید کرده‌اند و هزاران هزار شبهه و سوال پیچیده علیه اسلام و رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) تولید کرده‌اند.

2- حمایت اطلاعاتی

یکی از حربه‌های دشمن در جلوگیری از ایجاد تمدن اسلامی و یا پیشرفت آن، خیانت به نظام‌های حکومتی است. مخالفان نظام اسلام، با آگاهی از اسرار این حکومت‌ها و آشکار نمودن اطلاعات محرمانه آنها، هم چنین با لغو تعهدات، در پیشبرد اهداف خود می‌کوشند در عصر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) نیز یهود با طرح چنین نقشه‌هایی بار دیگر حمایت خود از مشرکین را نشان می‌دهد. اگرچه تمام فعالیت‌های این گروه، نوعی خیانت به حساب می‌آید، با این حال می‌توان آنها را از سه جنبه بررسی نمود:

الف- جاسوسی

یکی از اعمال نفاق آلود یهودیان که آن را در جهت همکاری با مشرکین انجام می‌دهند، حضور در مجالس مسلمانان به منظور کسب اطلاعات از وضعیت آنها و جاسوسی برای سران قریش است: «یا أَیهَا الرَّسُولُ لَا یحْزُنْكَ الَّذِینَ یسَارِعُونَ فِی الْكُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِینَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ لَمْ یأْتُوكَ یحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ...» (مائده/41؛ مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374، ج4، ص384؛ جعفری، بی‌تا، ج3، صص157 و 159)
رفت و آمدهایی پنهانی از سوی برخی از یهودیان، از جمله بزرگان بنی نضیر به مکه، نمونه‌ای از تلاش‌های صورت گرفته در این زمینه است که منجر به افشای اسرار نظامی و عملیاتی مسلمانان برای مشرکان مکه می‌شود. (ر.ک: جعفری،1390، ص216)

ب- پیمان شکنی

نقض پیمان، یکی از خصلت‌های شناخته شده یهود در همه دوران‌ها و از جمله در عصر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) است. معرفی یهودیان پیمان شکن در آیات قرآن به عنوان افراد خیانت کار، این مطلب را تأیید می‌کند. (مائده/12 و 13)
یکی از مهم‌ترین اقدامات سیاسی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) پس از هجرت، آن است که میان مسلمانان به عنوان «امت واحده» همبستگی ایجاد کند و یهودیان را نیز در این امت جای دهد. بدین منظور، علاوه بر پیمان نامه عمومی، پیمان جداگانه‌ای با هر یک از سه قبیله یهودی بنی نضیر بنی قینقاع و بنی قریظه منعقد می‌شود که از مهم‌ترین مفاد این قرارداد، عدم همکاری با دشمنان مسلمانان، آزار نرساندن به پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) و پیروان ایشان و مجازات آنها در صورت عمل بر خلاف این قرارداد است. (ر.ک: منتظر القائم،1386، صص120-122)
بدین ترتیب، برای سامان دادن اوضاع اجتماعی و سیاسی مدینه و برطرف کردن اختلافات دیرینه قومی و قبیله‌ای اوس و خزرج و یهودیان، به ابتکار پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) نخستین قانون اساسی حکومت اسلامی، نوشته می‌شود تا بر اساس آن، حقوق گروه‌های مختلف ساکن در مدینه معین گردد و در کنار ایجاد نظم و عدالت، از بروز هرگونه تشنج نیز جلوگیری شود.
سیره پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، همواره اصرار ایشان بر وفاداری نسبت به چنین قوانین و تعهداتی حتی با غیرمسلمانان است، در حالی که یهودیان با مشاهده پیشرفت اسلام، دچار نگرانی و ناآرامی شده، شروع به کارشکنی علیه رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) می‌کنند. «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِینَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا یؤْمِنُونَ الَّذِینَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ ینْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا یتَّقُونَ.» (انفال/56 و 55) بدین وسیله یهودیان پیمان نامه‌ای را که خود آن را قبول کرده‌اند، نقض کرده، و عناد خود را با نظام اسلامی آشکار می‌کنند.
با وقایعی که پس از پیروزی در جنگ بدر اتفاق می‌افتد؛ اولین جرقه پیمان شکنی تبدیل به آتشی می‌شود که از میان یهود بنی قینقاع زبانه می‌کشد. (دروزه، بی‌تا، ص508) بنی قریظه نیز برخلاف پیمان خود، در جنگ بدر بر ضد آن حضرت به یاری مشرکان مکه برمی‌خیزد و اسلحه در اختیار آنها می‌گذارد. پس از پیروزی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) بر مشرکان و به دنبال اعتراض مسلمانان، یهودیان متعهد می‌شوند که دیگر این کار را تکرار نکنند ولی بار دیگر در جنگ احزاب با یاری دشمنان اسلام، خیانت خود را نشان داده، مشکلات بسیاری برای پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) و لشکر اسلام ایجاد می‌کنند. (ر.ک: جعفری، بی‌تا، ج4، ص391؛ مغنیه ، 1424، ج3، صص499 و 498)

ج- طرح قتل پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله)

خیانت یهود محدود به پیمان شکنی و افشای اطلاعات سری مسلمانان نیست. بلکه به مرور دامنه آن گسترده شده، تا حد تهدید زندگانی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) هم پیش می‌رود و سرانجام این تهدید توسط یهود بنی نضیر آشکار می‌شود. آنان که در نتیجه همبستگی با مشرکین مکه، جسارت یافته، در پی توطئه‌ای برای قتل پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) برمی‌آیند.
با این وجود، مدیریت هوشمندانه پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در حفظ موقعیت خود و نظام اسلامی، حتی بعد از افشای برخی اسرار حکومتی و پیمان شکنی از سوی یهود، جامعه را هم چنان در مسیر تحولات مربوط به شکل‌گیری تمدن اسلامی به پیش می‌برد... به علاوه، آگاهی آن حضرت از توطئه قتل از طریق وحی، نقشه یهودیان برای از میان برداشتن رهبر اسلام را درهم می‌شکند. (ر.ک: منتظر القائم، 1386، ص197، 159؛ جعفری، 1390، ص215) اگرچه امروزه با تمام امکانات به دنبال ترور شخصیت رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) هستند و سیره و مرام ایشان را به تمسخر می‌گیرند.

3- نظامی

علیرغم این که امروزه جنگ سخت از سوی دشمنان اسلام، جای خود را به جنگ نرم و ابزارهای تبلیغاتی داده است، اما همچنان در برخی نقاط جهان نبردهای مسلحانه ادامه داشته، تلاش می‌شود تا از هر راه ممکن، از اشاعه تمدن اسلامی جلوگیری شود. شیوه‌های برخورد با این تمدن از قرن‌ها پیش تاکنون به همین سبک بوده است، چنانکه یهود عصر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) نیز همین روش‌ها را به کار می‌گیرد، اما سیاست آنها، به مرور از نوع تبلیغاتی علیه مسلمانان به سیاست اتحاد نظامی با مشرکان مکه تغییر می‌یابد. (انفال/56 و55) این در حالی است که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) براساس آیات الهی: «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَبَینَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَیئًا وَلَا یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ.» (آل عمران/64) آنان را به وحدت و همبستگی با مسلمانان و تقابل با بت‌پرستان فرا می‌خواند، اما یهود با تحقیر اعتقادات مسلمانان از یک سو و تشویق مشرکین برای حمله به مدینه و اتحاد نظامی با آنان از دیگرسو نبردهای میان یهودیان و مسلمانان را شدت می‌بخشد. (احزاب/26؛ رک: دروزه، 1429، ج7، صص77 و 367)
پشتیبانی نظامی یهود از مشرکین در جنگ احزاب، نمادی از اتحاد دشمنان پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) است. حوادث پیش از این نبرد، مانند جنگ بدر، درگیری‌های مسلمانان با قبایل اطراف مدینه و اخراج یهود بنی قینقاع و بنی نضیر از این شهر سبب می‌شود که دشمنان اسلام، از مشرکان و یهودیان و برخی از قبایل عرب، در تلاش همه جانبه بر ضد مسلمانان همنوا شوند و برای شکستن قدرت این حریف مشترک، اتحادی بزرگ تشکیل دهند. (جعفری، 1390، ص224)
اما در نهایت با پیروزی مسلمین در جنگ احزاب، متواری شدن بنی قنیقاع و بنی نضیر از مدینه و نابودی بنی قریظه (آل عمران/111 و 12؛ حشر/2؛ دروزه، بی‌تا،507-520) ، خیبر، دژ آهنین یهود، تنها کانون عظیم و پرخطر برای حکومت اسلامی محسوب می‌شود. یهودیان خیبر که ضد اسلام توطئه چینی می‌کنند، با حمایت‌های اقتصادی، مشرکین را به جنگ با اسلام ترغیب نموده، یکی از محکم‌ترین پایگاههای مخالفان اسلام را تشکیل می‌دهند. اما سرانجام، درایت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) و شجاعت پیروان ایشان، منجر به سرکوبی یهود و احیاء حقانیت دین اسلام می‌گردد. «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِیرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَیدِی النَّاسِ عَنْكُمْ وَلِتَكُونَ آیةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَیهْدِیكُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا.» (فتح/20؛ قمی، 1363، ج2، ص316؛ منتظر القائم، 1386، صص203-206) علاوه بر این، امدادهای غیبی در بسیاری از شرایط بحرانی، از جمله جنگ بدر و احزاب زمینه را برای خنثی سازی این فتنه‌ها فراهم می‌کند. (ر.ک: منتظر القائم، 1386، ص12، 159، 163) صهیونیست بین المللی در عصر غیبت با تربیت گروه‌های دست نشانده به دنبال اسلام هراسی و زشت نشان دادن چهره اسلام و احکام اسلام است تا مانع از احیاء ارتقاء تمدن اسلامی شود.

هم دستی با منافقان

یکی از راه کارهای دشمنان در مقابله با تمدن اسلامی، تحریک گروه‌های مخالفی است که از داخل مناطق اسلامی، به عقاید دینی مردم ضربه وارد می‌کنند. با گسترش روزافزون اسلام در دوران حیات پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، یهود که خود را شکست خورده می‌بیند، بهترین ترفند در مبارزه با تمدن اسلامی را اتحاد با دیگر مخالفان آن حضرت می‌پندارد و این بار تلاش می‌کند تا با منافقان داخلی همکاری کند.
در آغاز بعثت نبی اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) که برخی یهودیان اسلام را می‌پذیرند و برخی دیگر به صراحت به کفر خود اعتراف می‌کنند، گروهی از مشرکان نیز به ظاهر در جرگه مسلمانان درمی‌آیند. آنان که در اصل نفاق پیشه هستند (نساء/10 و 139؛ محمد/16) و به خاطر کفر خود با یهودیان سنخیت دارند، از سوی آنان مورد حمایت فکری، اطلاعاتی و نظامی قرار می‌گیرند. یهود بنی نضیر و بنی قریظه که پیش از بعثت پیامبر از مبلغان اسلام بودند، اکنون با به خطر افتادن منافعشان از توطئه گران به حساب آمده، قول همکاری به منافقان می‌دهند، پناهگاهی برای آنان به شمار می‌آیند «فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یسَارِعُونَ فِیهِمْ یقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِیبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ یأْتِی بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَیصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ.» (مائده/52، و نیز مائده/53 و محمد/ 26 و 25: رک: دروزه، 1429، ج9، صص155 و 154) و به تبادل نظر با آنان می‌پردازند: «وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَیاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ.» (بقره/14؛ مكارم شیرازى.1374، ج27، ص73؛ دروزه، بی‌تا، ج2، صص179 و 121)
اما گرایش قبایل مختلف عرب به آیین جدید، مسلمانان را بیش از پیش قدرتمند می‌کند و قلوب یهود را که اینک آکنده از بغض و کینه و حسد است، بیشتر به هراس می‌اندازد. در این شرایط است که بار دیگر سران یهود، طبیعت عهدشکن خود را برملا ساخته، تمام قیود عهدنامه خود با پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را زیرپا می‌گذارند و با منافقان همگام می‌شوند: «أَوَكُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا یؤْمِنُونَ.» (بقره/100؛ ر.ك، دروزه، 1429، ج6، ص206) بدین ترتیب قصد دارند اتحادی که رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) از طریق پیمان‌های برادری محکم کرده بود، از هم بگسلند. در این میان، منافقان نیز آنها را به مقاومت علیه پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) تشویق کرده، وعده مساعدت می‌دهند (حشر/11) رسول اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) که از وعده دروغ منافقان مطلع است، به یهودیان اخطار می‌کند، ولی آنان جدی نمی‌گیرند (حشر/14-16) و حتی نقشه‌هایی را که برای مقابله با مسلمانان در ذهن داشته‌اند، به مرحله اجرا می‌گذارند. بدین ترتیب، یهود نه تنها دشمنان خارجی و مشرکان، بلکه مخالفان داخلی را نیز تحریک کرده، آتش جنگ‌های متعددی را به پا می‌کند. (ر.ک: طباطبایی، بی‌تا، ج16، ص285؛ دروزه، بی‌تا، ج2، ص107)
گفتنی است نحوه پشتیبانی سران یهود از منافقان همانند حمایت آنها از مشرکین است. اما از آن جا که این مبحث در فصل قبل به طور مفصل تبیین شد، برای جلوگیری از اطاله کلام، به همین اندازه اکتفا می‌شود.

تفرقه افکنی

اتحاد و همبستگی اجزای هر امتی، موفقیت آن را تا حدود زیادی تضمین می‌کند؛ اهمیت موضوع تا آن جا است که در غیبت موسی (علیه السلام) ، هارون از بیم تفرقه در بنی اسرائیل، با گمراهان برخورد شدیدی ندارد و به ظاهر از فرمان آن حضرت سرپیچی مى كند:«قَالَ یا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَینَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی.» (طه/94) این موضوع در پیدایش تمدن اسلامی و توسعه آن در هر زمانی صادق است.
در عصر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، قرار گرفتن نژاد عرب و غیرعرب تحت لوای اسلام، و اتحاد نومسلمانان با مؤمنان اولیه، در شکل‌گیری تمدن اسلامی تأثیرگذار بوده، تبعیت همگانی از رهبری رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، حفظ انسجام این تمدن و گسترش آن را به همراه می‌آورد. از این رو پیامبرکه همواره در تلاش است تا وحدت را در فضای جامعه حاکم کند، پس از هجرت و تشکیل حکومت اسلامی، خود را موظف به برقراری پیمان اخوت می‌داند. (ر.ک: دروزه، 1429، ج3، ص272) اما در جناح دیگر آنچه بیش از همه در موفقیت یهود تأثیر دارد، گسستگی و فاصله بین مسلمانان است؛ چرا که جدایی افراد جامعه به اندازه وحدت آنها می‌تواند در پایه‌گذاری تمدن اسلامی نقش داشته، مانع بزرگی برای آن به شمار آید. بسیاری از آیات قرآن، تلاش سران یهود که درصدد قطع پیوند مؤمنان هستند را یادآوری می‌کند؛ نمونه‌های ذیل، این موضوع را در موقعیت‌های گوناگون رسالت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) به نمایش می‌گذارد:

1- شکستن پیوند برادری؛ آفت تمدن اسلامی

گرچه رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) با ایجاد پیمان اخوت، قصد دارد تا اتحاد امت را برقرار کرده، زمینه شکل‌گیری تمدن اسلامی را فراهم کند، اما حرکت‌های تفرقه افکنانه یهود، آن حضرت را با مشکلاتی روبه رو می‌کند؛ سران یهود می‌کوشند تا صمیمیت موجود میان مهاجران و انصار را با برانگیختن تعصب آنها و جعل تبلیغات هر یک علیه دیگری خدشه‌دار کنند یا با یادآوری بغض‌ها و کینه‌های قبایلی که پیش از اسلام بر ضد هم می‌جنگیدند، دشمنی آنها را زنده کرده، اختلاف و پراکندگی بیشتری را سبب شوند: «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ.» (آل عمران/99؛ طبری، 1412، ج4، صص17 و 16؛ دروزه، 1429، ج7، ص200) در این میان، منافقان نیز که کمر به نابودی اسلام بسته‌اند، همکاری مضاعفی با یهود دارند. با این حال رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) که از طریق وحی از اقدامات سفیهانه یهود آگاه است (آل عمران/99-103) مسلمانان را به استمرار وحدت و پرهیز از مناقشه و اختلاف فرا می‌خواند و آفت تفرقه و بروز تنش را به پیروان خویش گوشزد می‌کند. (ر.ک: طبرسی،1372، ج2، ص802؛ جعفری، بی‌تا، ج2، ص202-204)

2- اعتراض به تغییرقبله؛ مبارزه با استقلال جوامع اسلامی

واکنش یهود نسبت به تغییر قبله مسلمین نیز با هدف پراکنده کردن مسلمانان و شکاف میان آنها همراه است، چرا که موضوع قبله و تغییرآن، از عوامل مهم در حفظ استقلال فرهنگی جامعه است.
از آغاز بعث تا سال دوم هجرت، پیامبر و مسلمانان به سوی بیت المقدس نماز می‌خوانند، اما از آنجا که امّت اسلامی را سه پیوند مشترک یعنی خدای واحد، کتاب، و قبله واحد با یکدیگر مرتبط می‌سازد؛ پروردگار به پیامبر مأموریت می‌دهد تا به سوی کعبه نماز گزارد. «قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِی السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّینَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَیعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یعْمَلُونَ.» (بقره/144) هر چند یهودیان، پیش‌تر به مسلمانان طعن می‌زدند که چرا شما به سوی قبله ما نماز می‌خوانید، اما، اکنون تابع این قبله نیستند. (طبرسی، 1372، ج1، ص413) بدین ترتیب یهود، بهانه‌ای دیگر برای ایجاد تفرقه فراهم کرده (دروزه، بی‌تا، ج2، ص153) ، نماز خواندن به سوی بیت المقدس را شرط ایمان آوردن خود قرار می‌دهد. در این اوضاع، اگر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) تمام معجزاتی که از او می‌خواهند را هم نشان دهد و با دلایل قاطع و روشن، حقانیت قبله مسلمین را روشن سازد، یهودیان به دلیل لجاجتی که دارند، بر شرط خود پافشاری می‌کنند و موجبات سرگردانی و تشویش اذهان عمومی نسبت به صحت دستورات پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را تدارک می‌بینند. (ر.ک: دروزه، 1429، ج6، ص257؛ جعفری، 1390، ص17)
این در حالی است که هر امتی قبله‌ای مخصوص به خود دارد (بقره/18) که مظهر بارز استقلال و حاکمیت هر جامعه دینی به شمار می‌رود. خداوند متعال با دستور به نمازگزاردن مقابل کعبه، به عنوان قبله اختصاصی مسلمانان، زمینه حفظ وحدت در جامعه اسلامی را فراهم می‌کند (رک: دروزه، بی‌تا، 0، ج2، ص 159) و از این طریق، تمدن اسلامی، بر پایه ستون‌های مستحکم بنا می‌شود.

3- تخریب رهبر جامعه اسلامی؛ بنیان‌گذار تمدن اسلامی

یهود، از نقش محوری رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در ساختن تمدن اسلامی، آگاه است و تأثیر رهبری پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را در اتحاد امت، به وضوح می‌بیند؛ از این رو برای ایجاد شکاف بین مسلمانان، سعی می‌کند تا جایی که ممکن است، از قدر و منزلت آن حضرت نزد عموم بکاهد؛ به عنوان نمونه، با شکست مسلمانان در جنگ احد و تضعیف روحیه آنها، از این موقعیت به نفع خود استفاده کرده، در جهت بدبینی مردم به رهبر جامعه اسلامی شایعه پراکنی می‌کند و عملیات روانی را به عنوان بهترین حربه در جداسازی مسلمانان به کار می‌گیرد، بر این اساس، با ادعای خود نسبت به ضعف و سستی دولت نوپای مدینه شروع می‌کند و با پیمان شکنی ادامه می‌دهد. (آل عمران/12؛ طبرسی، 1372، ج2، ص706؛ مکارم شیرازی، 1374، ج2، ص449) یهود به قصد تشویش اذهان، با همکاری منافقان در مدینه، حتی به تحریف سخنان پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) می‌پردازد. (دروزه، 1429، ج9، ص129) با این حال کوشش این دشمنان در بی‌اعتماد کردن مردم نسبت به آن حضرت، حاصلی ندارد؛ چنانکه گرایش روزافزون به آیین اسلام بخصوص در اواخر حیات پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) این مطلب را تأیید می‌کند.

نتیجه گیری

در این پژوهش، پس از مطالعه دیدگاه برخی از مفسران متقدم و معاصر، همچنین مراجعه به بعضی از آثار قرآنی- تاریخی محمد عزه دروزه در زمینه تأثیر اقدامات یهود بر شکل‌گیری تمدن اسلامی در عصر بعثت، نتایج زیرحاصل شد:
1) آیات قران کریم، روش‌های یهود عصر پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) در مقابله با ایجاد تمدن اسلامی را در لایه‌های مختلفی ترسیم می‌کند و نوع واکنش پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را به وضوح نشان می‌دهد.
2) با توجه به تکیه اصلی تمدن اسلامی بر وحی الهی، اولین و مهم‌ترین هدف یهودیان، ایجاد اختلال در رساندن پیام قرآن به مردم معاصر نزول است. بدین منظور سران یهود، پس از انکار اصل وحی، از اشاعه حقیقت نبوت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) آن طور که در تورات تحریف نشده آمده است، جلوگیری می‌کنند و با ایجاد شبهات در افکار عمومی مانع از رسوخ تعالیم وحیانی قرآن بر قلب مردم می‌گردند.
3) یکی از راه کارهای یهود برای مقابله با استحکام پایه‌های تمدن اسلامی، جانبداری از مخالفان پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ؛ یعنی مشرکان و منافقان است. این کار از همان ابتدای دعوت در مکه با حمایت‌های فکری از کفار قریش و پس از آن بوسیله مشارکت در امور اطلاعاتی و نظامی با مشرکان و منافقان صورت می‌گیرد.
4) از آن جا که اتحاد اقشار مختلف در جامعه عرب معاصر نزول، یکی از اساسی‌ترین عوامل دستیابی به تمدن اسلامی است، سران یهود با تکیه بر اصل تفرقه افکنی در میان مسلمانان و قبایل مختلف، می‌کوشند تا به شکل‌های گوناگون، جامعه اسلامی را از هم بگسلند و با شایعه‌سازی نسبت به شخصیت و اهداف پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) ، حکومت اسلامی آن حضرت را زیر سؤال برند.
5) خداوند متعال که با هدف تربیت و هدایت بشر و بوجود آوردن جامعه‌ای پیشرفته در جنبه‌های مادی و معنوی، رسول اکرم (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) را مأمور پایه‌گذاری تمدن اسلامی می‌کند، ایشان را در مقابل مانع بزرگی چون سران پیمان شکن یهود، مورد حمایت الهی قرار می‌دهد. رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) نیز بدون لغزش از مبانی و اصول اعتقادی خود، به شیوه تعامل یا تقابل با آنها رفتار می‌کند.
6) یهود، با همه ابزارهایی که به کار می‌گیرد، در رسیدن به هدف خود برای ریشه‌کن کردن تمدن اسلامی، شکست می‌خورد. چرا که رسول خدا (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) با الهام از آموزه‌های وحیانی و به کارگرفتن تدابیر هوشمندانه، بذر اسلام را در سراسر عالم پراکنده می‌کند تا نهال آن به دست اهل بیتش سامان دهی شود و اعتقادات قرآنی و اخلاقی اسلامی، تحت لوای ولایت آنان رواج یابد.
7) در عصر غیبت امام زمان (علیه السلام) وظیفه امت اسلامی آن است که با اتحاد و انسجام و بیداری و بصیرت قرآنی نقش‌های پیدا و پنهان صهیونیست بین الملل را شناسایی و با همان شیوه‌های تقابلی رسول الله (صلی ‌الله‌ علیه‌ و آله) به صورت فعّال به میدان آمده و تمدن اسلامی را احیاء و به منصه ظهور امام زمان (علیه السلام) برسانند.

پی‌نوشت‌ها

1- استادیار و عضو هیأت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان، 09153017699
Amirahmadnezhad @ hotmail.com.
2- دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه، 09133258598
at mohammadzadeh @ yahoo.com.

منابع تحقیق :
قرآن کریم.
بهنیافر، احمدرضا (1391) ، «شاخصه‌های تمدن اسلامی و انطباق آن با مؤلفه‌های بیداری اسلامی»، مجله پانزده خرداد، شماره34.
جرجی زیدان و گوستاو لوبون، (1368) ، نقد و بررسی از دو کتاب تمدن اسلام و عرب، به تحقیق هادی خاتمی بروجردی، تهران: ناصرخسرو، چاپ دوم.
جعفری، یعقوب (بی‌تا) ، تفسیر کوثر، قم: هجرت، چاپ اول.
جعفری، یعقوب (1390) ، تاریخ اسلام از منظرقرآن، قم: معارف، چاپ پنجم.
حلبی، علی اصغر (1365) ، تاریخ تمدن اسلام، تهران: بنیاد، چاپ اول.
دروزه، محمد عزّه (بی‌تا) ، تاریخ بنی اسرائیل من أسفارهم، بیروت: المکتبه العصریه، چاپ اول.
----------- (بی‌تا) ، سیره الرسول صور مقتبسه من القرآن الکریم، بیروت: المکتبه العصریه.
---------- (1429) ، تفسیر الحدیث، تونس: دار الغرب الاسلامی، چاپ دوم.
دورانت، ویلیام جیمز (1370) ، تاریخ تمدن (مشرق زمین؛ گاهواره تمدن) ، تهران: سازمان انتشارات آموزش انقلاب اسلامی.
قربانی، زین العابدین، (بی‌تا) ، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، تهران: فرهنگ اسلامی، چاپ دوم.
قمی، علی بن ابراهیم (1363) ، تفسیر القمی، قم: دارالکتاب.
طباطبایی، سید محمد حسین (بی‌تا) ، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم.
طبرسی، فضل بن حسن (1372) ، تهران: ناصرخسرو.
طبری، ابو جعفر محمد بن جریر (1412) ، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت؛ دارالمعرفه.
مکارم شیرازی، ناصر (1374) ، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیه.
مغنیه، محمد جواد (1424) ، تفسیر الکاشف، تهران: دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول.
منتظر القائم، اصغر، (1386) ، تاریخ اسلام «تا سال چهلم هجری»، تهران: سمت، چاپ سوم.
از دیگر منابع مورد مطالعه:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی از محمدرضا خسروی، تهران، نشر آن،1381.
تفسیری تاریخی از یهود بر اساس قرآن کریم از دکتر کاظم شاکر در فصلنامه کتاب قیم، شماره6، سال 1361.
فرهنگ و تمدن اسلامی از محمد جواد باهنر، قم، نشر حجت.
عوامل دشمنی یهود با اسلام از سید صمد موسوی در مجله مبلغان، شماره119، سال 1389.

منبع مقاله :
مؤسسه فصلنامه قرآنی کوثر، (1394) ، فصلنامه قرآنی کوثر، اصفهان، فرزانه، شماره 53