نویسنده: مریم صانع‌پور

 

پل لوفت شیعه‌شناس آلمانی است که در دانشگاههای برلین و کاتینگن به پژوهش در زمینه مطالعات اسلامی مشغول است. وی به همراه کولین ترنرِ اسکاتلندی، مجموعه مقالاتی را در زمینه‌ی شیعه‌شناسی ویرایش کرده است. این مجموعه‌ی چهارجلدی در سال 2008 توسط انتشارات روتلج منتشر شده است. در مقدمه‌ی این مجموعه آمده که ایشان تلاش کرده‌اند تا بعضی از رسوبات و سوء فهم‌هایی را که منشاء نزاع و درگیری میان شیعه و سنی می‌شود پاک کنند و تصویری حقیقی از شیعه ارائه نمایند. لوفت و ترنر می‌نویسند علاقه به شیعه‌شناسی در غرب پس از انقلاب ایران گسترش یافته و این امر به علت سیاست ظلم‌ستیزانه‌ی شیعی است. (1)
در این اثر آمده است که سه حادثه‌ی مبنایی در تاریخ شیعه مشاهده می‌شود:
1) خلافت علی‌ به عنوان عصر طلایی شیعه
2) فاجعه‌‌ی کربلا
3) پنهان شدن امام دوازدهم و نظریه مهدویت.
در مورد حادثه اوّل) باید گفت حوادث مربوط به جانشینی پیامبر بحران‌هایی ایجاد کرد که بذر تشیع را افشاند؛ انتخاب ابوبکر به جای علی و مخالفت علی برای بیعت با ابوبکر نقطه آغاز شکل‌گیری تشیع بود این واقعه‌ی تاریخی یک جنبش سیاسی را شکل داد که فرقه‌ای را با کلام و فقه خاصی عرضه کرد. هم‌چنین در واقعه‌ی سرباز زدن علی از بیعت با ابوبکر، نظریه‌ی امامت و نارضایتی از حاکمیت خلفا به عنوان غاصبان خلافت پیامبر متولد شد که این واقعه آغازگر مسیر تکاملی شیعه به عنوان یک اقلیت دینی بود که می‌توانست انگیزه‌هایی متناسب با اصولش جهت حفظ حیات خود ارائه کند از طرف دیگر در دوران خلافت کوتاه علی می‌توان شکل‌گیری مفهوم یک «عصر طلایی شیعه» را نیز مشاهده کرد.
و امّا در حادثه دوم) یعنی کشته شدن حسین بن علی در کربلا شیعیان به گروههای متعددی تقسیم شدند و امام‌گرایی بیش از آنکه دین اینجهانی باشد به یک دین آنجهانی تبدیل شد. پس از کشته شدن حسین و سپس وفات امامان بعدی، برخی فرقه‌های افراطی شکل گرفتند که معتقد به نظریه‌ی منجی آخرالزمانی بودند این امر که از طرف غلات مطرح می‌شد معلول عدم موفقیت امامان بود؛ ایشان عقیده داشتند در آخر زمان قدرت دنیوی به فرزندان حق‌مدار علی سپرده خواهد شد. به عنوان مثال شورش‌هایی علیه حاکمان کوفه تحت رهبری محمدبن حنفیه پسر سوم علی رخ داد در حالی که وی از تأیید این شورش‌ها سرباز می‌زد. نکته قابل توجه اینکه پس از علی همه‌ی امامان به جز حسین به علی به لحاظ سیاسی، سکوت را برگزیده بودند همچنین گفته می‌شود شورش منتسب به حسین در کربلا نیز، تهاجمی و ابتدایی نبود بلکه عملکردی تدافعی بود.
در مورد حادثه سوم) یعنی پنهان شدن امام و نظریه مهدویت لوفت و ترنر معتقدند غلات، پس از مرگ هر امامی، نه فقط مردن او را انکار می‌کردند بلکه معتقد بودند از دیدگاه پنهان شده و سرانجام روزی که جهان آماده‌ی گسترش عدالت شیعی باشد امام غایب در یک جهان پر از ستمِ اهل تسنن ظهور خواهد کرد که این نظریه اولین‌بار پس از مرگ ابوحنیفه مطرح شد. در عین حال نظریه‌ی غیبت امام دوازدهم می‌تواند کلید فهم توسعه تفکر سیاسی شیعه در اواخر قرون وسطا و نیز در دوره‌های اخیر باشد.
به نظر می‌رسد در شکل‌گیری تشیع، یک گروه سیاسی معترض به یک فرقه دینی تبدیل شده است چنانکه براساس شواهد تاریخی مستند به زیدیه، اسماعیلیه و فاطمیه این امر قابل اثبات است.
استقرار اولین دولت شیعه دوازده امامی در ایران در 1501 نیاز به تحقیق زیادی دارد هم‌چنین در اواخر دوره‌ی تیموری، تشیع، ظهور روشنی در ادبیات و هنر داشت و از این‌رو بسیار شایسته تحقیق و تفحص است امّا مباحث فقهی و کلامی شیعه می‌تواند در سوریه، بحرین و لبنان دنبال شود و شایسته است شکاف قابل توجهی که بین گفتمان شیعی ایران و گفتمان شیعی کشورهای عربی وجود دارد مورد توجه قرار گیرد. شایان ذکر است که رویکرد شیعی دولت ایران در امپراطوری صفویه تحت نفوذ علمای عرب نیز چون مهاجرت دسته‌جمعی تعداد وسیعی از روحانیان به عتبات در قرن هجدهم قابل بررسی است.
ترنر و لوفت می‌نویسند برخلاف مسیحیت که الهیات را ملکه‌ی علوم می‌دانند در اسلام الهیات خدمتکار فقه اسلامی است. ایشان می‌نویسند این مسئله شاید مربوط به شرایط پیچیده‌ی تاریخی باشد به عنوان مثال می‌توان به نقش دانشمندانی اشاره کرد که از ابتدای اسلام به لحاظ سیاسی – اجتماعی و نیز به لحاظ قضاوت حکم مؤثر بودند امّا در مقایسه‌ی علم کلام با فقه از آنجا که پاسخگویی بحران‌ها و مسائل بغرنج اجتماعی از عهده‌ی فقه برمی‌آمد همواره علاقه کمی به علم کلام در میان شیعیان مشاهده شده است حوزه مطالعاتی متکلمان شیعه امامیه به سؤالات مربوط به خداشناسی و امام‌شناسی از قبیل اثبات وجود خدا، صفات خداوند و استمرار وجود امام غایب اختصاص داشت. با وجود اختلاف ناچیز فقهی میان شیعه و سنی، اختلافات کلامی شیعه و سنی اما فراوان است هر چند اشتراکات کلامی شیعه و سنی مهمتر از افتراقاتشان است مسائل کلامی شیعه همچنین عبارتند از عدل، قضا و قدر و ارتباط این امور با اراده‌ی آزاد انسان، حسن و قبح ذاتی افعال خداوند، قاعده‌ی لطف، انتخاب اصلح، استقلال عقل، غرض خداوند از افعال و خلق، قاعده‌ی بداء یا نسخ الهی در مورد یک حکم امضاء شده و مقدر، خیال (عماء) خداوند؛ عصمت پیامبران؛ ایمان یا کفر گناهکار (فاسق)؛ بخشش و شفاعت و مانند آن.
در عین حال علمای امروزی شیعه توجه چندانی به این مسائل کلامی نمی‌کنند، در حالی که دانشمندان کلامی متقدم مانند شیخ مفید و علامه حلی توجه فراوانی به این مباحث داشتند.
ترنر و لوفت در مورد فلسفه‌ی شیعه معتقدند هر چند موضوعی به نام فلسفه شیعه وجود ندارد امّا فیلسوفان شیعه در مورد فلسفه شیعه نظریاتی ارائه کرده‌اند. هر چند فعالیت زیادی از شیعیان دوره‌ی مغول تا شیعیان کنونی در زمینه‌ی فلسفه مشاهده می‌شود امّا نقطه اوج تفکر فلسفی در میان علمای شیعه دوازده امامی در طول قرون شانزده و هفده به عنوان «مکتب اصفهان» مشاهده می‌شود. این مکتب توسط میر برهان‌الدین محمد باقر داماد (ف. 1631) و شاگرد معروفش صدرالدین شیرازی (ف. 1641) پایه‌گذاری شد. «مکتب اصفهان» شکوفائی تعالیم مسلمانان را که یک عنصر کلیدی سازنده‌ی رنسانس فرهنگی اروپا بود نشان داد مکتبی که تحت حمایت سلسله‌های صفوی قرار گرفت؛ مکتب اصفهان زیربنای یک رشته‌ی جدید شد که به عنوان حکمت الهی (2) شناخته می‌شود اما با افول مکتب اصفهان و سقوط متعاقب سلسله صفویه تلاش‌های فلسفی شیعیان پایان گرفت و تجربه‌ی فراموش نشدنی مدرسه اصفهان هرگز تکرار نشد امّا قرن نوزدهم نیز دارای فلاسفه‌ای قوی بود که ملاهادی سبزواری از مشهورترین آنان است. با این وصف مطالب نوشته شده به زبان انگلیسی درباره‌ی کوشش‌های فلسفی شیعه پس از صفویه بسیار ناچیز است.
لوفت و ترنر ویراستاران کتاب «شیعه‌گرایی» درصدد باطل کردن اسطوره‌‌ای هستند که شیعه‌گرایی را پدیده‌ای خودساخته و یک مذهب ایرانی معرفی می‌کند. برای مثال مراسم یادبود کشته شدن حسین‌بن علی در کربلا و همه‌ی آداب و شعائر ملازم آن در اولین نگاه، شیعه را به صورت خاصی معرفی می‌کند اما باید توجه کرد که آداب سوگواری تاسوعا و عاشوا فقط در پانصد سال گذشته به گونه‌ای دوازده امامی جلوه نموده است در حالیکه قبل از ایجاد سلسله‌ی صفویه مراسم عزاداری حسین‌بن علی در شهرهای بزرگ مانند اصفهان و شیراز توسط شافعی‌ها و حنفی‌ها که دو فرقه فقهی با پیروان زیادی در ایران بودند برگزار می‌شد. قبل از دوره‌ی صفویه یک عالم سنی، به اسم حسین واعظ الکاشفی اولین‌بار در روضه‌الشهداء مرثیه‌ای در مورد فاجعه‌ی کربلا سرود که نقطه‌ی آغاز مراسم سوگواری در میان شیعه‌های دوازده امامی بعدی شد و این رسم تا امروز توسط اثناعشری‌ها پاس داشته می‌شود هر چند تغییراتی در مراسم مزبور ایجاد شده است به عنوان مثال عملکردهای مربوط به زیارت حرم‌ها که سابقه‌ای طولانی و اصیل در اسلام دارند و نیز توسل جستن به امامان از امور متداول در میان شیعیان است، در گزارشات تاریخی آمده امام مالکی زیارت مرقد پیامبر را جهت شفاعت جستن از او سفارش کرده است، شافعی نیز معتقد به شفاعت بود و می‌گفت: خانواده پیامبر وسیله تقرب و واسطه‌ی من نسبت به خداوند هستند من با وساطت اهل‌بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) امیدوارم نامه‌ی اعمالم در روز قیامت به دست راستم داده شود.
از طرف دیگر در شعائر صوفیه که از اهل تسنن بودند زیارت حرم‌ها در آغاز از واجبات بود و سپس به عنوان عبادتی مستحب تلقی می‌شد که این امر توسط غزالی تأکید شده بود. هم‌چنین قانون متعه که امروز فقط به شیعه نسبت داده می‌شود در طول زمان پیامبر انجام می‌شد امّا پس از وفات پیامبر، عمر این حکم را تحریم کرد و معلوم نیست چرا بعدها فقهای اهل تسنن همچنان حکم متعه را حرام اعلام کردند. همین‌طور علمای اسلام در مورد خمس دچار تلقی مشابهی هستند زیرا خمس به محمد و خانواده‌ی نزدیکش تعلق می‌گرفت که پس از مرگ پیامبر، هم‌چنان توسط ابوبکر اخذ می‌شد و امام شافعی نیز اعتبار خمس را تأیید می‌کرد. تقیه امّا از عملکردهای خاص شیعه است که به مثابه یک تدبیر جنگی عمل می‌کند و به عنوان عملکرد سیاسی اقلیت‌هایی تلقی می‌شود که تحت حاکمیت اهل سنت هستند و جهت مقابله با ستم حاکمان مورد استفاده قرار می‌گیرد امّا برخی از علمای کنونی شیعه معتقدند از آنجا که امروزه شیعه مورد تهدید نیست زمان تقیه گذشته است. یکی دیگر از شعائر متمایز شیعه، نام بردن علی در اذان نماز می‌باشد.

پی‌نوشت‌ها

1. shi’ism (2008), Paul Luft & Colin Turner (eds), Routledge, I, 2.
2. theosophy

منبع مقاله :
صانع‌پور، مریم؛ (1393)، شیعه‌شناسان غربی و اصول اعتقادات شیعه دوازده امامی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل