نویسنده: مریم صانع‌پور

 

بوکلی با بررسی احادیث متعارض منسوب به امام جعفر صادق (علیه‌السلام) با تناقض‌های اساسی مواجه شده است و این امر باعث شده تا شیعه‌ی جعفری را دارای رویکردهای متناقضی معرفی کند وی در این طریق دو دسته حدیث را مورد بررسی قرار داده که یک دسته بیانگر جهتِ مستدل، موجه و عقلانیِ احادیث خصوصاً در مورد امامت است و دسته‌ی دیگر غیراستدلالی، غیرعقلانی، غیرموجه، انحرافی و غالیانه می‌نماید که می‌تواند نتیجه جعل حدیث یا وساطت وکلا در دوران‌های مختلف باشد. بوکلی معتقد است احادیث شیعه مبتنی بر احادیث نبوی نیست بلکه قائم به شخص امام و بدون ارتباط با پیامبر است و از همین‌جا تضاد میان شیعه امامیه و سایر مسلمانان اهل سنت پایه ریزی شده است وی می‌نویسد اکثر احادیث مورد استناد شیعیان امامیه مربوط به فقه عملی امامیه است و مسائل اعتقادی در این میان کمتر به چشم می‌خورد وی در این مورد به آثار متقدم شیعه مانند «من لایحضرهُ الفقیه»، «استبصار» و «تهذیب» استناد می‌کند و می‌نویسد اصول اعتقادات شیعه عموماً در کتابهای «کافی فی علم‌الدین» و «بحارالانوار» نقل شده است که از آثار متأخر شیعه هستند بوکلی دفاع کلامی شیعیان را به شرایط ناشی از تهدید اقتدار سیاسی‌شان نسبت می‌دهد.
بوکلی عقیده دارد برخی شخصیت‌های مورد وثوق امام جعفر صادق (علیه‌السلام) در نقل حدیث مانند مفضل، بعدها به غالیان پیوسته بودند در حالی که امام، غالیان را مشرک می‌دانست و برخی دیگر مانند ابوالخطاب، به جعل احادیث می‌پرداختند. به عنوان مثال بوکلی در مورد علم غیب امامان، احادیث متناقضی را نقل می‌کند و از اینجا نتیجه می‌گیرد شیعه‌های اولیه دارای نظریه‌های متکثر و بعضاً متناقضی در مورد اصول اعتقادات بودند. وی معتقد است تضاد و تنازع احادیث موجود، در مورد اصول اعتقادات امامیه موجب شده تا نتوان تعریف واحدی از شیعه امامیه ارائه کرد شاید این امر به علت ناتوانی شیعیان اولیه جهت تنظیم اعتقادات خود بوده و نیز احتمال دارد این ناتوانی معلول تهدیدها، سرکوب‌ها، حبس‌ها، شکنجه‌ها و کشتار شیعیان اولیه توسط حاکمان جوامع اسلامی باشد از این‌رو هنوز شیعه نمی‌تواند خود را به صورتی یکپارچه، منسجم و دارای اعتقادات صریح و روشنی معرفی کند چند نکته در اینجا قابل توجه است:
1.به صراحت در آموزه‌های امامان شیعه آمده که احادیث را باید در چارچوب عقلانی و وحیانی قرآن قرار داد و هر حدیثی که با قرآن مطابقت نکرد جعلی است.
2. جاعلان احادیث به علت اقتدارگرایی حاکمان جامعه‌ی اسلامی به نام دین، درصدد توجیه و مشروعیت اعمال حاکمان مستبد بودند امّا مردم می‌توانستند با ملاک قرار دادن عقل و وحی، احادیث موثق را از جعلی تشخیص دهند.
3. محکوم کردن غالیان از طرف امامان به تبع قرآن و سنت نبوی جایی برای پذیرش احادیث غالیانه‌ای که به امامان نسبت داده می‌شد باقی نمی‌گذارد.
4. اختلاف فقه امامیه با فقه اهل سنت از اختلاف فقهی در میان مذاهب اهل سنت کمتر است امّا نکات افتراق میان شیعه و سنی به نظریه‌ی امامت و نظریه‌ی عقل، مرکزِ عدالت برمی‌‌گردد از این‌رو متکلمان امامیه در طول تاریخ نیاز بیشتری به استدلال برهانِ اصول اعتقادات خویش که وجه تمایز امامیه از نگرش‌های مختلف اسلامی است، داشته‌اند و امروز که عصر انفجار اطلاعات و عصر ارتباطات است این مهم در مورد تبیین و استدلال اصول اعتقادات شیعه امامیه بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.
5. امامان هر چند در شرایط مختلف زمانی زندگی می‌کردند امّا نور واحدی بودند که از خورشید معرفت و حکمت نبوی و منشاء آن یعنی قرآن، منور می‌شدند. بنابراین هیچیک از احادیث موثق نقل شده از آنان در تقابل با قرآن و پیامبر نبود زیرا ایشان تحت تعلیم قرآن و خاتم انبیاء محمد (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) قرار داشتند و از این طریق علومی اکتسابی دریافت می‌کردند علاوه بر این، وجود مهذب و پاکشان مورد الهاماتی مستقیم از طرف خداوند قرار می‌گرفت که این علوم را لدنی می‌خوانند امّا این علوم نیز چیزی فراتر از دایره‌ی قرآن و سنت نبوی نبود بلکه در هر زمانی متناسب با شرایط همان زمان تفسیرهایی از قرآن و سنت نبوی را به امامان الهام می‌کرد.
6. قرار دادن امامان یا پیامبر در عرض خداوند و برای ایشان ربوبیت، عالمیت، قادریت و رزاقیت ذاتی قائل شدن مصداق غلو است و این نگرش حتی اگر مستند به احادیثی باشد به علت تقابل با روح تعالیم قرآنی، سنت نبوی و عقل، مورد پذیرش نیست ولو اینکه مورد اجماع برخی صاحبنظران زمانه باشد؛ در تعالیم اسلامی غالی مشرک است. در عین حال می‌توان گفت علاوه بر نقش کلیدی امامان در عالم تشریع، تأثیرات امامان در عالم تکوین می‌تواند با دعای مستجاب آن بندگان مطیع الهی، به اذن‌الله و به شرط مشیت الهی محقق گردد که در این طریق امامان اسباب آن امور هستند و مسبب‌الاسباب خداوند است زیرا اگر جز این باشد نقض غرض الهی است از آنجا که خداوند خواسته تا پیامبر و اوصیائش یعنی امامان اسوه و الگوی انسانها باشند و اگر حیثیتی فرابشری و فوق طبیعی داشته باشند نقش الگویی نخواهند داشت بنابراین ایشان تواناییهای بشری را در اوج به نمایش می‌گذارند و این تواناییها نتیجه‌ی عبودیت، ذلت و اطاعت ایشان در مقابل پروردگار است که این راه برای انسانهای دیگر نیز باز است.
7. همانگونه که در احادیث امامان شیعه آمده شخص باید با حق سنجیده شود و از سنجش حق به واسطه‌ی شخص باید احتراز کرد و نیز گفته شده به اقوال و نظریات توجه کنید و از تعصب در مورد گویندگان آن نظریات خودداری کنید؛ براساس این نگرش، امامان شیعه تالی تلو آیه‌ی قرآن هستند که می‌فرماید «فَبِشِر عِبادِی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ وَ یَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِینَ هَدَیهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» (39/18) براساس آموزه‌های قرآنی، سنت نبوی، و امامان شیعه سخن حق از هر کسی که باشد پذیرفتنی است و سخن باطل از هر کسی که نقل شود مورد انکار است؛ از این رو آثار کلامی شیعه می‌توانست بسیار غنی باشد تا در نتیجه اصول اعتقادات شیعه در گستره و عمقی فزاینده به تناسب مخاطبان همه اعصار و نسلها عرضه گردد و آنچه مخالف عقل، قرآن و سنت نبوی است از مکاتب حدیثی زدوده شود و آنچه مخالف عقل، قرآن و سنت نبوی است از مکاتب حدیثی زدوده شود و آنچه مخالف عقل، قرآن و سنت نبوی است از مکاتب حدیثی زدوده شود و آنچه مؤید عقل، قرآن و سنت نبوی است (هر چند از طرف صاحبنظران گوناگون با هرنگرش و اندیشه‌ای تبیین گردد) پذیرفته و و پرورانده شود تا تنوع چشمگیری از آموزه‌های اعتقادی، بدون تناقض مبنایی در دسترس حق‌جویان دورانها و سرزمین‌های مختلف قرار گیرد تا امروزه بنابر نظریه‌ی بوکلی اصول اعتقادات شیعه کمترین مکتوبات را به خود اختصاص نداده باشد که بدترین دفاع از هر اندیشه و اعتقادی، دفاع ضعیف و ایستاست و بهترین حمایت، عرضه‌ی آن اعتقاد به صورت مجموعه‌ای نظام‌مند می‌‌باشد تا بتواند زمینه‌ی تعامل فعال با اندیشه‌ورزان اعصار گوناگون را فراهم کند تا مصداق «آیات 68 و 69 سوره‌ی نحل» (1) جویای حقیقت در بلندای مشرف به همه‌ی اندیشه‌های خردورزان قرار گیرد و از باغ‌های پردرخت اندیشه‌های تکامل‌یاب انسانی ارتزاق کند و راه عبودیت وحی شده به پیامبران، خاتم‌ انبیاء و اوصیاء و امامانشان را طی کند تا شرابی رنگارنگ و متناسب با هاضمه‌های فکری مختلف مخاطبانش از ادیان، فرهنگ‌ها و سرزمین‌های مختلف ایجاد شود و مورد استفاده‌ی حق‌طلبان و مخاطبانشان قرار گیرد؛ شرابی که از بین برنده‌ی آفات انسانیت باشد و موجب تفکر و اندیشه‌ی عمیق، توسعه‌یاب و پویا در نسل بشر شود.
8. رویکرد عقل‌گرا، عدالت‌محور، آزاد اندیش و استبدادگریز شیعه به تبع امامان دوازده‌گانه‌شان همواره حاکمیت‌های جابر و مستبد زمانه‌شان را به مخاطره انداخته است از این رو حاکمان قدرت طلب از جعل احادیثی حمایت کرده‌اند که رویکردی جبرگرایانه، ستم‌پذیرانه، جزمی، ایستا، عقل‌ستیز، خرافی و غالیانه را از شیعه عرضه نماید در حال که چنین قرائتی از تشیع با روح قرآن و سنت نبوی تغایر دارد و لازم است تا احادیثی از این دست توسط متفکران و محققان شیعه تنقیح شود و اصول اعتقادی منسجم و یکپارچه‌ای در معرض توجه حق‌جویان قرار گیرد.
9. امروزه زمینه سازی اندیشه‌ی آزاد، تعاملات فکری و گفتگوهای مستدل و عقلانی، وظیفه‌ی حاکمیت‌های جوامع شیعی است تا دوران طلایی حاکمیت آزاداندیشانه و عقل‌محورانه‌ی آل‌بویه با تعامل آزاد گفتمان‌های متنوع تکرار شود به این امید که شیعیان بار دیگر شاهد مشاهیر اندیشه‌ورز، حق‌جو و مبتکری مانند ابن‌سینا و شیخ مفید باشند زیرا منحصر کردن اصول اعتقاد شیعه به یک گفتمان ایستا که هیچ ورودی و خروجی را برنمی‌تابد در دوران اطلاعات و ارتباطات جهانی، موجب به مسلخ کشاندن آن اصول اعتقادی و نابود کردن نظریه‌ی شیعه‌ی امامی به واسطه بدترین و ضعیف‌ترین دفاع‌ها خواهد شد.
منبع مقاله :
صانع‌پور، مریم؛ (1393)، شیعه‌شناسان غربی و اصول اعتقادات شیعه دوازده امامی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل