نویسنده: مسعود امیری کلیایی

 


آخرین روز دی‌ماه باخبر تلخی آغاز شد، وقوع آتش‌سوزی در ساختمان 54 ساله پلاسکو که در برابر شعله‌های عظیم آتش تاب نیاورد و در انتها فروریخت و دلاوران آتش‌نشان را در خود فرو برد.
حادثه‌ای که در کنار خسارت اقتصادی عظیم خود، منجر به تلفات جانی جبران‌ناپذیری شد و بهترین جوانان عرصه ایثار و فداکاری را از ملت شریف ایران گرفت.
بعد از فروریختن پلاسکو تلاش‌های همه‌جانبه برای نجات آتش‌نشانان محبوس شده در زیر آوار آغاز شد تلاش‌هایی که در عمق فاجعه، جلوه‌گاه ایثار، تلاش و همت جهادی مردم برای نجات این جوانان ازجان‌گذشته بود، از تشکیل صف در برابر پایگاه‌های اهدا خون گرفته تا تهیه مواد غذایی برای تلاشگران امداد و نجات، حضور تیم‌های امداد و نجات شهرهای دیگر در تهران برای تسریع کمک‌رسانی به مصدومان حادثه و همچنین برگزاری مراسم دعا و توسل برای نجات آتش‌نشان‌های محبوس در آوار توسط مردم و هیئات مذهبی که تسلایی بود بر آلام داغ‌دیدگان این حادثه.
اما در این میان نکته‌ای که بیش‌ازپیش مردم داغدار را آزرده‌خاطر کرد آغاز بحث‌وجدل‌ها و سیاسی کردن موضوع فروریختن ساختمان پلاسکو در فضای رسانه‌ای بود، مردم چشم‌انتظار و دل‌نگرانی که رسانه‌ها را به امید خبر نجات عزیزانشان دنبال می‌کردند با فضایی رو‌به‌رو شدند که گویی مسئله نجات دلاوران و قهرمانان آتش‌نشان به مسئله دست دو تبدیل‌شده و موضوع اصلی، بهره‌برداری از فاجعه پلاسکو برای تصفیه‌حساب‌های سیاسی است.
وقتی‌که همه توجه‌ها و تلاش‌ها باید معطوف و متمرکز بر نجات جان آتش‌نشانان می‌بود، کاسبان درد و رنج مردم از این اتفاق هم نگذشتند و به دور از هرگونه خطر شروع به لجن‌پراکنی کرده تا از این آب گل‌آلود ماهی مراد خود را بگیرند و به مقاصد کثیف سیاسی خود برسند، آن‌هم درحالی‌که آتش‌نشان‌های ازجان‌گذشته محبوس در زیر میلیون‌ها تن آهن و بتن با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کردند.
درحالی‌که لاشخورهای سیاسی در حال مقصر تراشی و گرفتن انگشت اتهام به سمت دیگران جهت بهره‌برداری سیاسی بوده و ذهن و فکر مسئولین دستگاه‌های درگیر در این حادثه را که به فکر عمل به وظیفه نجات بوده، درگیر شایعات و لجن‌پراکنی‌های خود کردند، پیام حکیمانه و به‌موقع مقام معظم رهبری درباره حادثه آتش‌سوزی و ریزش ساختمان پلاسکو حجت را بر مسئولین تمام و راه را بر کاسبان درد و رنج مردم بست.
« حادثه‌ی دردناک آتش‌‌سوزی و فروریختگی ساختمان در مرکز شهر مایه‌ اندوه و تأسف و نگرانی عمیق اینجانب است. شهامت و فداکاری آتش‌‌نشانانی که در عملیات نجات مردم، خود دچار حادثه‌‌ی خطیر شده و در حال فداکاری متعهدانه به امتحانی دشوار گرفتار آمده‌اند، دل را از تحسین و تمجید و نیز از نگرانی و اندوه، آکنده می‌سازد.
در حال حاضر همه‌ی تلاش‌ها باید برای نجات جان گرفتار شدگان جهت‌‌دهی شود. رسیدگی به علل حادثه مسئله‌ی بعدی است.
از همه مسئولان می‌خواهم همان‌گونه که در این چند ساعت، تلاش کرده‌‌اند کار مجاهدانه‌ی خود را ادامه دهند و وظیفه‌‌ی فوری را بر هر حرف‌وحدیثی مقدم بدارند.
خداوند کمک فرماید ان‌شاءالله.
»
ایشان در جایگاه پدری دلسوز و دل‌نگران که از داغ فرزندانِ آتش‌نشان خود اندوهگین است، مسئولین را از درگیر شدن دربازی‌های سیاسی این حادثه بر حذر داشته و تأکید می‌کنند همه تلاش‌ها باید در راستای کمک و نجات آتش‌نشان‌های درگیر در این حادثه جهت‌دهی شود، درجه اول اهمیت در این زمان نجات جان کسانی که در خط مقدم ایثار و فداکاری برای نجات جان مردم قرار دارند و علت‌یابی چرایی وقوع این حادثه و مشخص شدن مقصرین مسئله‌ای است که باید پس از اتمام عملیات نجات موردبررسی قرار بگیرد.
لاشخورهای سیاسی،کاسبان درد و رنج مردم و دشمنان ملت و نظام منتظر سو استفاده از این فاجعه هستند پس چیزی که در این میان بیش از هر چیزی اهمیت دارد حفظ انسجام و اتحاد مردم و مسئولین در برابر لجن‌پراکنی‌های این قشر فرصت‌طلب و سدکردن راه سود‌جویی‌های آن‌هاست. حفظ انسجام و اتحاد برای عمل به «وظیفه‌ی فوری» توسط مسئولین که همانا نجات این فداکاران متعهد است بر هر «حرف‌وحدیث» مقدم و ارجح بوده، چون از دست دادن چنین جوانان ایثارگر و از جان‌گذشته که با غیرت نجومی خود جان و مال مردم را بر جان شیرین خود ارجح دانسته و دل به آتش زدند، خسارتی بزرگ و جبران‌ناپذیر است زیرا این جوانان فداکار و متعهدند که جزء ذخایر اصلی این انقلاب هستند.
و در پایان نکته‌ی‌ شاخص پیام مقام معظم رهبری که باید در ادامه و حتی پس از پایان این حادثه نصب العین مسئولین قرار بگیرد «عمل به وظیفه» و دوری از حرف‌وحدیث‌های حاشیه‌ای است که اگر عمل به وظیفه که چیزی جز «تلاش مجاهدانه» برای خدمت به مردم نیست توسط مسئولین موردتوجه قرار گیرد دیگر در آینده شاهد چنین فجایعی نخواهیم بود.
منبع مقاله : برهان