هشتمين همايش سراسري وقف و امور خيريه
هشتمين همايش سراسري وقف و امور خيريه
اشاره
اينک گزيدهاي از سخنرانيهاي جلسهي عمومي همايش با اندکي ويرايش تقديم خوانندگان گرامي مجله ميگردد:
متن سخنراني حضرت آية الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام دربارهي لزوم احياي سنت وقف
نميتوانيم مبدأ روشني براي تفکر و عمل خير پيدا کنيم. کار خير هميشه بوده و هميشه هم خواهد بود. اديان آسماني بدون استثنا در اين باره برنامه داشتهاند. حتي در جوامع غير ديني نيز با انگيزههاي انساني براي امور خيريه اقدام کردهاند. خداوند بيش از هر موضوعي به اين مسأله بها داده است. آيات قرآن در مورد خيرات، انفاق، صدقات و خدمت به خلق را مطالعه کنيد، ميبينيد چقدر واضح و پرمعنا و مشوق است تا جايي که خداوند عمل انسانهاي خير را به شکر، شکور و شاکر تعبير ميکند. يعني خداوند شکر ميکند از انسانهايي که نعمتهاي خدا را براي مردم هزينه ميکنند. تعبير بسيار والايي است. از ديدگاه عارفان که نگاه بکنيم ميبينيم خداوند سنگ تمام گذاشته و انسانهاي منفق و خير را ارج نهاده است. آياتي که در اول اجلاس قرائت شد کافي است تا موقعيت کار خير را پيش خداوند ببينيد. در اديان مرسوم بوده که انسانها حتي خود يا فرزند خود را وقف ميکردند تا تمام عمر در خدمت خدا باشند. حضرت مريم از همانهاست. مادر حضرت مريم قبل از تولد فرزندش، او را وقف معبد ميکند تا در خدمت معبد باشد. وقف و امور خيريه از ديدگاه اجتماعي آثار فراواني دارد که برادرمان جناب آقاي نظامزاده به خوبي توضيح دادند که امور خيريه و بخصوص وقف ميتواند جامعه را در ابعاد مختلف اصلاح کند. عدالت اجتماعي و تقويت روحيهي انسان دوستي و ايجاد الفت در بين جامعه، همدلي و دلسوزي و همراهي و توجه به نيازهاي يکديگر، جامعه را تلطيف ميکند. اگر سنت وقف و خيرات جاري باشد، مالکيتهاي بزرگ تراشيده ميشود و به نفع فقرا تعديل ميشود و به بسياري از امور ثبات ميدهد. طبق احکام اسلامي هر انساني در زمان حياتش حق دارد همه اموالش را وقف کند يا ببخشد اما بعد از مرگ، انسان مالک اموال خودش نيست و اين اموال مال ورثه است. به او حق دادهاند تا يک سوم مالش را براي بعد از مرگش وصيت بکند. نکتهي بسيار مهم در امور خير مسأله نيت و قصد قربت و في سبيل الله بودن است. عمل بايد
خالي از ريا و تظاهر باشد. البته اعلام آن براي تشويق ديگران خوب است. عنصر ريا هر عملي را فاسد ميکند. با اين وجود قرآن به ما اجازه داده و از ما خواسته است به خاطر تشويق ديگران آن را اعلام کنيم. (ان تبدوا الصدقات فنعما هي و ان تخفوها و تؤتوها الفقرآء فهو خير لکم و يکفر عنکم من سيئاتکم والله بما تعملون خبير) (سورهي بقره، آيهي 271) گرچه نکتهي مقابل يعني اخفا به خاطر بعد «في سبيل الله» بودنش مورد تأکيد قرار ميگيرد.
تفاوتي که وقف با صدقات موقتي دارد پايدار بودن و ماندگار بودن آن است. بعضي از فقها در تعريف وقف، وقف را مساوي با صدقهي جاريه دانستهاند. و جاريه اينجا يعني آنچه که مداوم در جريان است. اين نکته را اگر مسؤولان وقف و متوليها مراعات ميکردند، امروز بخش عظيمي از امکانات دنيا براي رفع نياز نيازمندان بود. و تدبير اساسي اديان الهي براي ادارهي جامعه و تعديل ثروت و ايجاد عدالت اجتماعي ارزش خودش را نشان ميداد. همان طور که آقاي نظامزاده گفتند اين سنت در صدر اسلام بود که هر کس مکنتي داشت يک چيزي را موقوفه قرار ميداد. تعبيرهايي که ميکردند اين بود که بخشي از آنچه را که داريد براي آيندهي خودتان يعني آخرت تعيين بکنيد. همهي آنچه که داريد براي ورثه نگذاريد بعضي از آنها را براي خودتان جلو بفرستيد. اين تعبير، هم يک روحيه را نشان ميدهد و هم نشان سنت رايجي است که در بين مردم بوده است. اگر اين موقوفات جاي خودش را حفظ کرده بود خدا ميداند امروز چقدر وضع جامعهي اسلامي خوب بود. همين ربع رشيدي که اشاره شد، مال هفت صد، هشت صد سال پيش است. انسان وقتي که وقفنامه را ميخواند ميبيند که چطور ميشود با يک موقوفه آن همه کار در تاريخ بشر انجام شود ولي از آن طرف انسانهاي شيطان و فاسدي آن همه کارهاي مهم را خراب ميکنند. شما اگر امروز به تبريز برويد اصلا اثري از موقوفهي ربع رشيدي نميبينيد، جز همان وقفنامهاي که در کتابخانه است و زمينهايي که تبديل شده به تپههايي در شمال شرقي تبريز. با اين که اينجا يک وقتي پيشرفتهترين شهرک علمي و پزشکي و خدمت رساني بوده و سراسر دنيا با آن ارتباط داشتند و مايهي افتخار ايران بوده است. ببينيد تمدني که با وقف ايجاد شده، چگونه با بيتوجهي و عدم وظيفهشناسي منهدم شده است. اين مخصوص ربع رشيدي نيست، خيلي از موقوفات ايران و ديگر کشورهاي اسلامي به اين سرنوشت دچار شدهاند غير از معدودي که به نحوي ماندند. شايد بزرگترين ضربه را خانواده پهلوي و شخص رضاخان به سنت وقف زد آنها با مسجد و حسينيه و مراکز ديني مخالف بودند و آن را مزاحم حکومت ميدانستند. آقاي نظامزاده نکات مهمي در برنامههايشان براي احياي وقف و ادارهي اوقاف و رفع مشکلات گفتند که خدا کند اجرا بشود. من در زمان کودکي که در روستا زندگي ميکردم و بعد در دوران مسؤوليتم متوجه شدم اراضي و رقبات موقوفه از مظلومترين و راکدترين املاک کشور ماست. حالا شايد اصلاح شده يا يک بخشي از آن اصلاح بشود. در روستايي که ما زندگي ميکرديم چند قسمت از آب و زمين روستا موقوفه بود ؛ همهي مردم براي زمين خودشان باغ درست کرده بودند و آن را آباد کرده بودند و خيلي کار ميکردند اما آن موقوفه همچنان فاقد آب بود و کسي براي آن کار نميکرد. با وجود آنکه متولي هم داشت. هرچه از موقوفات ميشناختيم همين جوري بود. اصلا وقف کردن مساوي بود با راکد گذاشتن. در چنين شرايطي کسي تشويق نميشود تا وقف بکند. انسانها سعي ميکنند اگر ميتوانند همين حالا يک کار خيري بکنند و تمام بشود، چون نميدانند بعد چه اتفاقي ميافتد، يکي از مهمترين وظايف شما مسؤولان اوقاف که اينجا هستيد اين است که سعي کنيد آنجايي را که وقف است، آباد
باشد و مردم ببيند که آباد است و درآمد آن در محل خودش مصرف ميشود. اگر غير از اين باشد آب سرد ريختن بر سر همهي خيرهاست. وقي که ميگوييم مدرسه بسازيم، چقدر انسان خير در سراسر کشور ميروند و مدرسه ميسازند. تقريبا خيرين بيشتر از دولت مدرسه ميسازند. چون ميبينند مدرسهاي که ميسازند فردا بچهها در آن درس ميخوانند و کشور از اين طريق رشد ميکند و آباد ميشود. آنها مدرسه را ميسازند و به دولت ميدهند، نميدانم که آيا وقف ميکنند يا نه ؟ ممکن است بعضيهايشان وقف بکنند. ولي اگر همه در قالب وقف باشد بهتر و ماندگارتر است.
يکي از مهمترين کارهاي ما اين است که ثابت کنيم ملک موقوفه کمتر از ملک شخصي بازدهي ندارد. و براي حفظ و رشد و تکامل املاک موقوفه انگيزه داشته باشيم حداقل به اندازهي ملک خودمان. البته بايد بيشتر انگيزه داشت. چون در املاک موقوفه مسؤوليتمان يک مسؤوليت تاريخي و تمدني و انساني و الهي است. چون نتيجهي بيتوجهي به آن، اين است که مردم را به وقف دلسرد بکند. اگر کسي به ملک خودش بيتوجهي بکند اثرش اين نيست که ديگران به ملک خودشان بيتوجه بشوند ولي اگر به ملک وقف بيتوجهي شود مردم به وقف بيتوجه ميشوند و اين به سنت حسنهي صدقهي جاريه که خداوند اسمش را قرض الحسنه گذاشته، صدمه ميزند. تعبير خداوند چقدر لطيف است. خدا که مالک همه چيز است. مالک همه ماست. مالک لحظات عمر ما و مالک نفسهاي ماست. به ما ميگويد به من قرض بدهيد آن هم با تعبيراتي که يک سائل ميگويد. شما به خدا قرض بدهيد خدا به شما جزا ميدهد (من ذا الذي يقرض الله قرض حسنا فيضاعفه له اضعافا کثيرة والله يقبض و يبسط و اليه ترجعون) (سورهي بقره، آيهي 245)
دليلش اين است که خدا ميخواهد از طريق ما انسانها اين همکاري و همدلي اتفاق بيفتد. وقف مهمترين وسيلهي اين راه است و متأسفانه اين اشکال الان وجود دارد. من فکر ميکنم که بايد يک موج جديدي براي احياي سنت وقف ايجاد شود که منبع آن خود سازمان اوقاف و امور خيريه باشد. شما مديران موقوفات در سراسر کشور بايد طراح، مبتکر، ناظر و پيگير آن باشيد. چون شما متولي هستيد و همه امکانات رسانهاي کشور بايد در خدمت شما قرار بگيرد. ما بايد سنت وقف را احيا کنيم و نگه داريم و مردم را تشويق کنيم. تشويق با زبان نميشود. همهي اينهايي را که من ميگويم هزار برابرش را قرآن گفته که مردم هر روز دارند ميخوانند. عمل مهم است. دو صد گفته چون نيم کردار نيست. آن کسي که وقف کرده هر چند الان خودش نيست اما
روحش ناظر است و مردم بايد ببينند که موقوفه رو به رشد است. يکي از ويژگيهاي ايران اين است که موقوفات ايرانيها تقريبا همه نيازهاي جامعه را ميپوشاند. در هر زماني افرادي احساس کردند يک چيزي جايش خالي است و يک نيازي در جامعه هست يک چيزي براي آن وقف کردند. ما بايد آن را حفظ کنيم. ممکن است يک زماني آن مسأله موضوعيت نداشته باشد اينجا هم فقهاي ما راه را باز کردند. تبديل به احسن را مجاز شمردند و ما ميتوايم تبديل به احسن بکنيم. ما هزاران امامزاده و نزديک به يک صد هزار مسجد و هزاران حسينيه و هزاران موقوفات گوناگون داريم که در خدمت مردم است. همهي اينها هم متعلقات و املاکي دارند که سازندگان آنها براي تداوم کار به جا گذاشتهاند. موقوفات يک ثروت عظيم در جهت ادارهي خوب جامعه و جلوگيري از محروميت جامعه است.
يکي از کارهايي که بايد بکنيم اطلاع رساني است. مردم هم در هر مقطعي کمک ميکنند. داستان بم بيسابقه است. مردم آمادگي دارند و روح مواسات در مردم ما زنده است و بهترين نمونهي آن شرکت در کمکرساني به حادثهي بم، است. براي اينکه اطلاعرساني شود. دربارهي موقوفات هم بايد در درجهي اول در روستا يا شهر يا کل منطقه اطلاع رساني شود. درآمدها و هزينهها مشخص شود. بايد رسانهي ملي و رسانههاي ديگر همکاري کنند. البته بايد از عهده جواب هم برآييد. آيا به اندازهي ثروت وقف درآمد داريد ؟ اگر همين اندازه املاک در اختيار بخش خصوصي بود، درآمد آن همين مقدار بود ؟ بايد سعي کنيد درآمد وقف کمتر از ساير املاک نباشد. اگر اشکال هست آن اشکال را برطرف کنيد. اگر انگيزه در متولي نيست فکري بکنيد تا انگيزه ايجاد شود. اگر متولي کوتاهي ميکند، به عنوان خيانت در وقف از مباني اسلامي استفاده کنيد و متولي را اصلاح کنيد. از اين ثروت عظيمي که هنوز باقي است براي کشور و اسلام بايد بهره بگيريم. خداوند دو گروه را در مقابل هم قرار ميدهد. ميفرمايد که بعضي از مردم هستند که اموالشان را در راه خدا مصرف ميکنند و بعضيها هستند که اموالشان را براي جلوگيري از راه خدا به کار ميبرند. بد عمل کردن نوعي «صد عن سبيل الله» است. يکي مستقيم ميآيد پول خرج ميکند و راه خدا را ميبندد. يکي هم بد عمل ميکند و راه خدا را ميبندد. امريکا الان هفتهاي يک ميليارد دلار خرج ميکند براي اينکه ملت مظلوم عراق و منطقه را اسير بکند. امريکا براي فساد و افساد خرج ميکند. اين نوع مستقيم «صد عن سبيل الله» است. غيرمستقيم هم اين است که آنهايي که از اسلام دفاع بکنند کوتاهي ميکنند. آنهايي که بايد انفاق، مجاهده يا دفاع بکنند، نميکنند. اينها يک رديف پايينتر از آنهايند، اما يک مسير را طي ميکنند. اميدواريم اين همايش با برنامههاي خوبي که براي آن تنظيم کردهايد و با تقويت کارشناسي و پيدا کردن راهکارهاي بهتر در جهت احياي موقوفات و امور خيريه و امامزادهها و بقاع متبرکه و مساجد و آنچه که به شما مربوط ميشود، حرکت موفقي باشد. ما با حرکت مضاعف و روزافزون و پرشتاب ميتوانيم بخشي از تخريبهاي دورانهاي گذشته را جبران کنيم. به اميد برکت بيشتر براي اين اجلاس مهم.
والسلام عليکم و رحمة الله
متن سخنراني جناب آقاي احمد مسجد جامعي وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي دربارهي نقش موقوفات در خدمترساني فرهنگي و اقتصادي
اين اجلاس خوشبختانه در تداوم فعاليتهاي خود توانسته است به افقهاي نويني دسترسي پيدا بکند و ما امروز شاهد تلاش وسيع دوستانمان در سازمان به ويژه تلاش رياست محترم سازمان و نمايندهي مقام معظم رهبري براي جهاني شدن هفتهي وقف هستيم که پيشنهاد ارزشمندي است و ظرفيت و زمينهي آن هم با توجه به تجربهي هشت دورهي گذشته وجود دارد.
وقف ريشه در فطرت و خواست عمومي همهي انسانها دارد. وقف امري است که در همهي جهان و همهي طول تاريخ به چشم ميخورد. اما در حوزهي تفکر اسلامي و تمدن اسلامي ويژگيهايي دارد که اين ويژگيها را ميتوانيم مبناي تمدن و فرهنگ اسلامي، هم در حوزهي اقتصادي و هم در حوزهي تفکر جمعي قلمداد کنيم. تاريخنگاران از وقفهاي ابراهيم خليلالله ياد کردهاند. در سنت اديان ابراهيمي اين رويه را در شکلهاي مختلف آن شاهد هستيم. در سنت ايرانيان قديم شاهد موقوفاتي بودهايم. اين موقوفات تنها براي معابد و مراکز ديني نبوده بلکه در حوزهي خدمات اجتماعي جايگاه ويژهاي داشته است. در همين دوران شاهد آثاري هستيم که برخي از آنان تاکنون باقي مانده است.
در فيروزآباد فارس پلي ساخته شده است و بر روي اين پل کتيبهاي نصب شده است که اين کتيبه بيانگر نوع نگاه واقف و اختصاص اين مال به خدمت عمومي است. در کتيبه آمده است که اين پل به فرمان شخصي که در قرن پنجم ميلادي ميزيسته است براي آرامش روان و به هزينهي خود ساخته و وقف کرده است. هر کسي از اين پل بگذرد بر او و پسرانش به خاطر ساختن اين پل دعاي خير بکند. در طبقهبندي روزگار باستان، موقوفات در دو گروه گنجانيده شده است، يا براي آرامش روان و يا براي معابد و مقاصد ديني بوده است. اين موقوفات در وهله اول به دست افراد حقيقي و شناخته شده انجام ميشد. کاربرد ويژهي موقوفه مشخص بود. کار خيرخواهانهاي که مورد نظر واقف بود بيان ميشد و اين موقوفات نه قابل واگذاري بود و نه قابل تصرف بلکه اصل مال باقي ميماند و از منافع آن گروههاي مختلف و افراد مختلف بهره ميبردند. در حقيقت هدف واقف جاري کردن عمل خيري بود در عرصهاي به وسعت ابديت و دادن پاسخي به درد جاودانگي انسان که در همهي جهان تسري دارد. اين سنت بعدها مورد تأييد شارع مقدس اسلام قرار گرفت، و احاديث نبوي به
ويژه تشويق و ترغيب در اين امر را بين مسلمانان توسعه داد. سيرهي حضرت نبي و ائمهي بزرگوار ما و بزرگاني که از ايشان تبعيت ميکردند همه به نوعي مؤيد اين قضيه بوده است. شايد اولين موقوفاتي که در جهان اسلام اتفاق افتاد توسط خود حضرت بود. که بوستانهاي هفتگانه را وقف کردند، مسجد قبا و مسجد النبي را و بعدها اين روال ادامه پيدا کرد.
انجام امور وقف در حوزهي فرهنگ و تمدن اسلامي به سرعت گسترش يافت. استفاده از موقوفات در اين نظام تنها براي اماکن و مراسم ديني محدود نماند. در نگاه ما خدمت به مردم به عنوان يک اصل پذيرفته شده است. از معصوم (ع) روايت شده است که در خانهي خدا کسي است که دائم به عبادت خدا مشغول است و کس ديگري هم هست که به خدمت زوار خانهي خدا مشغول است. فرمودهاند اجر کسي که خدمت به مردم ميکند بيشتر است. روايات متعددي در زمينهي خدمتگزاري به مردم وارد شده و از اين روست که وقف به عنوان عملي که ريشه در فطرت دارد مورد تأييد شارع مقدس بوده است. وقف ابعاد بسيار گستردهاي در نظام اسلامي پيدا کرد به ويژه در نظام ما که دين و دنيا مکمل يکديگر هستند و از يکديگر جدا نيستند. هر خدمتي که به اعتلاي جامعهي اسلامي و رفاه عمومي منجر بشود، ميتواند در گنجينهي اعمال و ثواب اخروي افراد قرار بگيرد و از اين حيث است که ما شاهد شکلگيري نهادهاي بسياري در حوزهي وقف هستيم و صورت وقف در فرهنگ ما شکل ديگري پيدا ميکند.
در حوزهي خدمت رساني، نخستين موقوفات، نسبت به اين موضوع وجود دارد. از همان ابتدا کساني بودند که چاههايي را براي زائران خانهي خدا وقف کردند. کساني بودند که تسهيلاتي فراهم ميکردند براي آبرساني به زائران. در موقوفات مربوط به حضرت علي عليهالسلام اين موارد آمده است. در ساير اماکن و مشاهد ديني از جمله آبرساني نجف، موقوفات گستردهاي هست. در قرن چهارم اين موقوفات احيا و مرمت شده و هفده بار تا زمان معين التجار بوشهري که از شبکهي جديد آبرساني استفاده کرد اين موقوفات ترميم شده است. ايجاد آبانبارها، قنوات، تعمير و مرمت کانالهاي آبرساني، اينها همه بخشي از موقوفاتي بوده که در اين زمينه وجود داشته است. در حوزهي موقوفات به قدري با گستردگي مواجه هستيم که برخي از موضوعات که به ذهن هم چندان مأنوس نيست در حوزهي موقوفات قرار گرفته است.
وقف و محيط زيست
وقف و توسعهي دانش
وقف در حوزهي خدمات عمومي
اجتماعي هم موقوفههاي ويژهي خودشان را داريم. گردشگاهها، پلها و آبانبارها همهي اينها موقوفات خاص خود را دارند. بنابراين حوزهي وقف در تمدن و فرهنگ اسلامي به عنوان يک عامل قدرتمند در کنار حکومت و دولت عمل ميکرد. از قرن دهم ميلادي گزارشهايي از موقوفات ايران وجود دارد.
تقريبا تمام کساني که در آن دوره گزارشي از وضعيت ايران دادهاند بر اين نکته اذعان داشتهاند که ادارهي حکومت بدون کمک موقوفات ميسر نيست. گزارشگران و سفرنامه نويسان خارجي که درآن عصر به ايران آمده بودند گزارش از کثرت و کاربرد موقوفات در حوزههاي مختلف داشتهاند. موقوفاتي که گرمابهها و قنوات و راههاي عبور و مرور، پلها و مدارس علمي و هنري و مدارس ديني و مساجد و معابد و همهي اينها را پوشش ميداد و حتي آوردهاند که عدهاي در چشم و هم چشمي با يکديگر موقوفاتي را به اين گنجينه و سرمايهي اجتماعي ميافزودند. در يکي از همان سفرنامهها از صد موقوفهي عمده فقط در يکي از شهرهاي ايران ياد ميکنند و اين را جداي از موقوفات فراوان که به صورت موردي و جزئي به عمل آمده است ميدانند. اگر از اين زاويه به مسأله موقوفات نگاه کنيم آنگاه وقف و موقوفه در حوزهي تمدن و فرهنگ اسلامي جايگاه ديگري مييابد و از اين حيث تمدن و فرهنگ ما متمايز ميشود.
چند سال پيش همزمان با نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران اثري توسط يک ناشر خارجي با همکاري يکي از ناشران ايراني عرضه شد. اين اثر متعلق به نويسندهاي است که فرهنگ دو زبانهي فارسي. انگليسي و فارسي. عربي را هم زمان در بيش از صد سال پيش و شايد 120 سال پيش نوشته است. من در اين اثر به مدخل وقف مراجعه کردم تا ببينم برداشت يک نويسندهي خارجي از وقف در کشور ما چيست و معادل آن چيست. تعريفي که ايشان از وقف داده بود اين بود: اختصاص ميراث يا مالي به طور پيوسته و دائم براي خدمات عمومي بخصوص در مسائل اجتماعي و بهداشتي. اما اين اثر براي وقف هيچ معادلي را در زبانهاي اروپايي نشان نداده بود و اين نشان ميدهد که وقف در اين معنا خاص حوزهي تمدن و فرهنگ اسلامي است و من تصور ميکنم با توجه به ابعاد گستردهي وقف، جاي آن دارد که ما تاريخ تمدن و فرهنگ خود را با توجه و عنايت به اين پايگاه مهم اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دوباره بيان و تبيين کنيم و راز و رمز موفقيتهاي اين تمدن و تاريخ پر افتخار را جستجو کنيم.
صورتهاي مختلف وقف در نسبت با شرايط و زمان و مکان هم متحول شده است ؛ مثلا ما در نخستين دورههاي اسلامي براي رباطها موقوفاتي داشتيم. مخصوصا در شمال آفريقا که مرز بين اسلام و غيراسلام بوده. در مناطقي از شمال ايران نيز رباطهايي بودهاند که نيروهايي در آنجا براي پاسداري از مرزهاي دين و شرف مسلمانان اجتماع ميکردند. ما در شمال افريقا هنوز شهري را به اين نام داريم که ميعادگاه دلاوران ايراني و خراساني در دفاع از دين بوده و سالها در آنجا قدرت را در اختيار داشتهاند و از حدود و ثغور اسلام دفاع ميکردهاند. اين رباطها موقوفات فراواني داشتهاند. بعد که شرايط عوض شده است اينها تبديل به پايگاههاي علما و عرفا شده است. بعدها حتي براي آزادي کساني که در اسارت مسلمانان بودهاند خود مسلمانان موقوفاتي را قرار دادهاند هرچند که آن اسرا مسلمان هم نبودهاند.
وقف و نهادينهسازي فرهنگ ديني
متناسب با آن نيازها وقف جديدي مطرح ميشده است. ما در موقوفات داريم که براي روشني اماکن متبرکه نذوراتي داشتهاند بعدها داريم که همين نذورات براي اماکن متبرکه در شکل جديدي مطرح شده است. بنابراين مسألهي وقف در حوزهي تمدن و فرهنگ ما اولا باعث نهادينهسازي فرهنگ ديني شده است و بسياري از آيينهاي ديني شکل نهادينه پيدا کرده است. در ايام عزاداري حضرت سيدالشهدا، عليهالسلام، شاهد موقوفات بسياري هستيم که مبناي نهادينه شدن اين فعاليت را فراهم کردهاند و از قبل آنها نهادهاي مردمي بسياري شکل گرفته است. و ثانيا باعث جلوگيري از انباشت ثروت شدهاند و ثروت فردي را به نفع يک حرکت عمومي و اداي دين به جامعه به کار گرفتهاند. وقف تلاشي در جهت تأمين عدالت اجتماعي بوده است. شکلهايي را که من عرض کردم همه به نوعي بيان عدالت اجتماعي و تلاش براي رسيدن به جامعهي ايدهآل اسلامي از طريق وقف و موقوفه است. بعلاوه اين موقوفات انعطافپذيري داشتهاند و متناسب با شرايط زمان و مکان متحول بودهاند. هيچ کس در مناطق شمالي کشور قنات و آبانبار وقف نکرده است. هيچ کس در شرايطي که نياز به رباط براي دفاع از مرز مسلمين نبوده در اين زمينه هزينهاي نکرده است و بالاخره موقوفات موجب آرامش روحي و رواني جامعهي اسلامي شدهاند. با تکيه بر اين پشتوانهي معتبر و عظيم فرهنگي و تاريخي ميتوانيم به سنتهاي پسنديده اقتدا کنيم و آنها را احيا کنيم. اعتماد اجتماعي نسبت به وقف و موقوفه نيازمند نظام حقوقي متناسب با شرايط امروزي است و در اين نظام حقوقي نقش و نيت واقف و عمل به وقف شايد بيش از هر چيز ديگري تأثير داشته باشد. کمک نهادهاي مردمي و مشخص کردن حدود و ثغور دخالت دولت از مواردي است که ميتواند اطمينان عمومي را ايجاد کند. بالاخره ايجاد حرمت و حيثيت براي واقفان و موقوفات و عمل به آن از ملاحظات عمده در اين راه است. ما چند سال پيش در اين زمينه مصوبهاي را در شوراي انقلاب فرهنگي به تصويب رسانديم. در آن به صراحت آمده است از نام اشخاص خيري که تأسيسات مهم عام المنفعه احداث کردهاند ميتوان براي نامگذاري اماکن استفاده کرد ؛ همانند دانشمندان علوم ديني، فيلسوفان بزرگ، دانشمندان علوم پزشکي، رياضيدانان، شاعران، نقاشان، موسيقيدانان، معماران، خطاطان، نويسندگان و مورخان. بنابراين پيشنهاد من علاوه بر شکل دهي ساختار حقوقي مسألهي وقف در شرايط امروز و پاسخگويي به نيازهاي امروز جامعهي ايران اين است که ما در اين مجموعه اسامي واقفان بزرگ را بگنجانيم و به اين ترتيب از تلاش آنها تقدير بکنيم. اين امر کمکي به روحيه و بسط نشاط در حوزهي موقوفات خواهد بود. علاوه بر آنکه نيت واقف را که استمرار نام نيک است برآورده خواهد ساخت و زمينهي مشارکت بيشتر را فراهم خواهد ساخت و بر اعتماد اجتماعي در اين حوزه خواهد افزود.
براي همهي شما عزيزان آرزوي توفيق دارم و اميدوارم تلاشي که دوستان ما در اين زمينه آغاز کردهاند بتواند هر چه زودتر در ابعاد گستردهي بينالمللي جاي خود را پيدا کند و ما بتوانيم هفتهي وقف را در جهان اسلام برگزار کنيم. اميدواريم نشست بعدي وزراي اوقاف کشورهاي اسلامي اين موضوع مهم را در دستور کار خود قرار بدهد و ما حرکات جمعي وسيعتري را در اين زمينه ساماندهي کنيم.و السلام عليکم و رحمة الله
متن سخنراني آقاي دکتر احمد محمدعلي رئيس بانک توسعهي اسلامي دربارهي اهداف بانک توسعهي اسلامي در ساماندهي خدمات وقفي
وقف به عنوان يک مؤسسه بوده و هست و در گذر زمان منبعي از منابع اساسي توسعهي اقتصادي و تکامل اجتماعي در امت اسلامي است. اوقاف نقش بزرگي در توسعهي علم و مؤسسههاي مربوط به آن اعم از دانشگاهها و مدارس و کمک به معلمان و دانشآموزان داشته است همانطور که در امور بهداشتي جامعه اعم از ساختن مراکز درماني و توليد داروهاي پزشکي و پرستاري از بيماران و بهبود وضع معاش و کار پزشکان سهيم بوده است. همچنين اوقاف نقش مؤثري در مواظبت و نگهداري از ايتام و زنان بيوه و نيازمندان و تهيدستان داشته است. هر کس تاريخ اوقاف اسلامي ما را مطالعه کند از تنوع هدفهاي اوقاف که شامل برآوردن تمامي نيازهاي اجتماع حتي مواظبت و نگهداري از محيط زيست و حيوانات نيز ميشود تعجب خواهد کرد.
حضار گرامي !
ما به عنوان اعضاي مجلس نظار بنياد جهاني وقف کمال تقدير را نسبت به اهميت و احساس مسؤوليت بزرگي که جمهوري اسلامي ايران نسبت به زنده کردن سنت وقف و نقش فعال و مسؤولانهاش در توسعهي اجتماعي دارد مبذول ميداريم. و اميدواريم ساير کشورهاي اسلامي نيز از تجربهي جمهوري اسلامي استفاده کنند.
حضار محترم و گرامي !
تصميم بانک توسعهي اسلامي به تأسيس بنياد جهاني وقف در پاسخ به درخواستهاي افراد مختلف بود که خواستار اهميت دادن به مسألهي ايجاد بنيادي جهاني و مشترک براي تمامي مؤسسات وقف دولتي و مردمي و افراد خير از اقشار خاص جامعه بودند. و هدف آن تحقق بخشيدن به تعاون اجتماعي در پيشرفت اوقاف خيريه و محافظت از آن در طول زمان و وسعت بخشيدن به استفاده از آن طبق شرايط مسؤولان و ناظران بر وقف است، و اين بنياد از تمامي کساني که تمايل به شرکت در اين عمل بزرگ خير دارند استقبال ميکند.
در اين بنياد به نمايندگي از تمامي صاحبان سهام، مجلسي تشکيل ميشود به نام «مجلس واقفين» که به منزله مجمع عمومي است و اين مجمع، مجلس ديگري را به نام «مجلس نظار» که به منزلهي هيأت مديره است انتخاب ميکند. به ياري خداوند «مجلس نظار» به طور جدي براي توفير يک شراکت فعال بين موقوفات خاص و عام براي سهيم شدن در تلاش براي توسعه جوامع اسلاميمان عمل ميکند. شايان ذکر است که حجم سرمايهگذاري در سازمان جهاني وقف اکنون با شرکت پانزده سرمايهگذار، از چهل ميليون دلار نيز تجاوز کرده است.
حضار گرامي !
بانک توسعهي اسلامي که مؤسسهي شماست با ايمان به اهميت وقف و سعي در فعال کردن نقش وقف در توسعه، در سال 1979 ميلادي مؤسسهي «وقف بانک توسعهي اسلامي» را تأسيس کرد که درآمدش را صرف اهداف توسعه در دو بخش بهداشت و آموزش به نفع جوامع اسلامي در کشورهاي غير عضو مينمايد، و نيز براي برنامههاي «مؤسسهي بحث و آموزش اسلامي» و نيز براي برنامههاي تعاون فني بين کشورهاي اسلامي، و تقديم کمکهاي فني به آن و عمليات کمک رساني در زمان بروز حوادث طبيعي در کشورهاي عضو صرف کرده است. مبلغ خالص صندوق وقف تا آخر سال 1423 ه. ق در مجموع بيش از 901 ميليون دينار اسلامي (حدود 2ر1 بيليون دلار) است و مبلغ مصرفي از درآمد آن در موارد مختلف نزديک به 450 ميليون دلار در 972 مورد است، که 360 مورد از آن در کشورهاي عضو به مبلغ حدود 351 ميليون دلار، و 612 مورد از آن در کشورهاي غير عضو و به مبلغ حدود 100 ميليون دلار به مصرف رسيده است.
همچنين بانک صندوقي را نيز به منظور سرمايهگذاري و بهرهوري املاک اوقاف، با مشارکت ديگران به منظور عمل به توصيهي ششمين کنفرانس وزراي اوقاف و شؤون اسلامي کشورهاي عضو در سازمان کنفرانس اسلامي، که در جاکارتا در ماه جمادي الاخر سال 1418 ه. ق مطابق با اکتبر 1997 م برگزار شده است تأسيس نمود. هدف صندوق زنده کردن سنت وقف و پيشرفت و توسعهي املاک اوقاف در همهي جهان و حمايت از اهدافي است که بانک توسعهي اسلامي به خاطر پشتيباني از توسعهي اقتصادي و اجتماعي در کشورهاي عضو، و جوامع اسلامي در کشورهاي غير عضو، در راه تحقق بخشيدن به آنها عمل ميکند. اين صندوق انشاءالله کار خود را در جمهوري اسلامي ايران در اجتماع وزراي مالي کشورهاي اسلامي آغاز خواهد کرد.
حضار گرامي !
زنده گردانيدن سنت وقف و اهميت بخشيدن به نقش آن در حمايت از برنامههاي توسعهي اقتصادي و اجتماعي، امري است که کشورهاي عضو به شدت به آن نياز دارند، و تحقق اين امر نيازمند تعيين خط مشي و استراتژي اداره اوقاف و محافظت از آن است تا در راه توسعهي ميزان سرمايه و افزايش درآمد و هزينه نمودن صحيح درآمد اوقاف و پيشرفت آن گامهاي بلندي برداشته شود و اين نيازمند تلاش زياد براي دستيابي به دانش وقفي معاصر به منظور حل مشکلات جديد و نوآوري در يافتن راههاي وقف همگام با نيازهاي زمان و عصر است.
در پايان از خداوند بزرگ ميخواهم که نعمتهاي فراوان ظاهري و باطني خود را بر شما برادران عزيز افزون گرداند و قدمهايتان را استوار و به اعمال و نياتتان جامهي پيروزي بپوشاند و از حضور تواناي او ميخواهم که هميشه و در جوي که تفاهم مشترک و تعاون براي رفاه و امنيت و پيشرفت تمامي مردم جهان حاکم باشد آرزوهاي امت اسلامي را برآورده گرداند. و از خدا ميخواهم که همه در راه رضاي خود موفق کرده و ما را نيز در انجام اعمال خير براي اين امت بزرگ سهيم گرداند.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته
متن سخنراني حجت الاسلام و المسلمين محمدعلي نظامزاده نمايندهي ولي فقيه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خيريه دربارهي جايگاه و نقش نهادهاي خيريه در خدمت رساني
موضوع همايش امسال جايگاه و نقش نهادهاي خيريه در خدمت رساني است. سنت حسنهي وقف و انجام کارهاي خير، تاريخي به درازاي تاريخ عمر بشر دارد و ميتوان گفت که وقف و کار خير همزاد با انسان است. زيرا انجام کار خير روح همبستگي و تعاون و کمک به ديگران و دستگيري از ضعفا جزو سرشت و فطرت پاک انساني است و فطرت انسانهاست که خاستگاه کارهاي خيريه است و لذا ملاحظه ميکنيم که وقف اختصاص به دين مبين اسلام ندارد بلکه در تمامي اديان آسماني و مکتبهاي الهي، پديدهي وقف و اين مقولهي برتر را به وضوح شاهد هستيم. کارهاي بزرگي که براي خدمت به جامعه از ناحيهي وقف انجام ميشود و مخارج مشارکتهاي اجتماعي که از ناحيهي افراد خير و عطوف در سبد هزينهي انسانها منظور ميشود فراوان است و از اين رهگذر گرههاي کور بسياري را از زندگي جامعه باز ميکنند. وقتي به سابقهي درخشان وقف باز ميگرديم ميبينيم مؤسسات خيريهي بزرگ، مدارس علوم ديني، کتابخانههاي بزرگ، دارالحکمهها، دارالتحقيقها، دارالايتامها، مساجد و مراکز بسياري ديگر از ناحيه افراد خير وقف شده و در اختيار جامعه قرار گرفته است. بسياري از خانوادههاي فقير و خانوادههاي روستايي که استعداد و فکر و انديشه داشتند لکن توانايي براي شروع به تحصيل و ادامهي تحصيل را نداشتند، اينها در مدارس وقفي حاضر شدند و از امکانات خيريهي تحصيل استفاده کردند و توانستند از عالمان، بزرگان و شخصيتهاي بزرگي که بعضا تاريخ را تغيير دادند و در سرنوشت انسانها تأثير عظيم گذاشتند محسوب گردند و فارغ التحصيل اين مدارس باشند.
وقف نه تنها در عرصهي دانش و دانايي که در عرصهي مبارزه با فقر و تأمين نيازهاي جامعه و توسعهي عدالت اقتصادي نيز نقش بسيار مهمي را ايفا کرده است. زيرا تعديل ثروت اگر به زور قانون و با اجبار صورت بگيرد تبعات منفي خواهد داشت ولي که اگر با خواست افراد و به صورت داوطلبانه اين تعديل ثروت صورت بگيرد به طور قطع علاوه بر اينکه داري تبعات منفي نخواهد بود بلکه در رشد اخلاقي انسانها و در تزکيهي نفوس انسانها نيز نقش اساسي دارد. کساني که مال خودشان را داوطلبانه در راه خدا انفاق ميکنند آنان علقههاي خود را به دنيا کم ميکنند و اتصال خود را به خداي بزرگ بيشتر ميکنند و اين در سازندگي روح آنان بسيار تأثيرگذار است.
همچنين در مبارزه با فسادهاي مالي و فسادهاي اقتصادي، وقف نقش بسيار مهمي را در طول تاريخ داشته است.
در کشور ايران که پيوسته داراي مردماني عطوف و مهربان بوده است وقتي اسلام آمد با تکيهي بر مسألهي وقف و پرداختن به مسائل اجتماعي اين روحيه را در ايرانيان دو چندان رشد داد. زيرا اسلام اهتمام بيشتري نسبت به وقف داشت به طوري که پيغمبر گرامي اسلام (ص) شخصا پايهگذار وقف اسلامي است. در زمان رسول الله صحابه رسول الله تقريبا به صورت يک مسابقه در امر وقف وارد شدند و هريک از صحابه موقوفاتي را از خودشان به يادگار گذاشتهاند. تا جايي که جابر ميگويد: من نيافتم صحابي توانمندي را مگر اينکه وقفي را در راه خدا انجام داد. همانگونه که ائمهي معصومين عليهمالسلام من جمله حضرت علي و امام حسن مجتبي عليهماالسلام هم داراي موقوفاتي بودند و هم خودشان متولي موقوفات بودند و موقوفاتشان را در راه کمک به فقرا و بيچارگان و ابناء السبيل قرار داده بودند. گرچه اولاد خودشان را هم در درآمد موقاف شريک ميکردند بنابر توصيهي اسلام که نبايد ورثه را محروم کرد. ما به وضوح مشاهده ميکنيم که بزرگان دين با تمام قدرت در اين صحنه وارد شدهاند و در ايران موقوفات بسيار بزرگ و تأثيرگذاري را شاهد هستيم. به عنوان مثال موقوفهي رشيدالدين فضلالله مشهور به ربع رشيدي در تبريز جزو افتخارات مسلمانان و متدينين به اديان آسماني است به طوري که در آن زمان، يعني در قرنهاي هفتم و هشتم، ربع رشيدي به صورت يک شهرک دانشگاهي در خدمت رفع نيازهاي علمي جامعه قرار داشت. موقوفات بسيار زياد، درآمدهاي فراوان و نظم و نسق بسيار عالي در اين موقوفه را در وقفنامه شاهد هستيم. الان وقفنامهي ربع رشيدي در کتابخانهي ملي تبريز نگهداري ميشود و يکي از منابع بسيار مهم براي انجام پژوهشهاي تاريخي و ايرانشناسي و پژوهشهاي اداري و حتي جامعهشناسي است.
با کمال تأسف در مقاطعي از تاريخ مظالمي بر موقوفات رفت که موجب شد رکودي پيدا شود. مخصوصا دوران پهلوي و جريان اصلاحات ارضي و فروش موقوفات لطمهي بزرگي به اعتماد عمومي زد و اين در حالي است که ما در کارهاي خير نيازمند اعتماد مردم هستيم. اگر چنانچه سرمايهي اعتماد مردم را نداشته باشيم هيچ کاري در عرصهي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي در ارتباط با مسائل خير انجام نميشود، و لذا اين لطمهي بزرگ نيازمند به جبران است. خوشبختانه پس از پيروزي انقلاب اسلامي گامهاي بلندي براي جبران آن برداشته شد و تا اندازهي زيادي اعتماد عمومي جلب گرديد. نشانهي آن توجه مردم به کارهاي خير در زمان ما و انجام وقفهاي جديد است، لکن اين مقدار از ترويج فرهنگ وقف که در حال انجام است به اضافه تلاشهاي ترويجي طول سال کافي نيست و بايد اقدامات وسيعتري انجام شود. ما در برنامهي چهارم توسعهي جمهوري اسلامي ايران پيشنهاد کرديم که طرح جامع ترويج فرهنگ وقف به مورد اجرا گذاشته بشود و خوشبختانه به تصويب رسيد و با اجراي طرح جامع ترويج فرهنگ وقف کمک به تقويت حس همبستگي و حس نوعدوستي و تعاون در بين جامعه خواهد شد و از اين رهگذر اقدامات زيادتري صورت خواهد گرفت اما مهمتر از ترويج و تبليغ لفظي و کتبي، عمل درست متصديان و متوليان امور موقوفات است. اگر ما درست عمل کنيم و مديران ما و نيز مديران مؤسسات خيريه و متوليان موقوفات آن گونه که در متن وقفنامهها قيد شده خود را مقيد به چهارچوب وقفنامهها بدانند - که بحمدالله اکثر قريب به اتفاق اين چنين عمل ميکنند - موجب جلب اعتماد عمومي ميشود و اين سرمايهي بزرگ منشأ آثار و خدمات زيادتري خواهد شد. اقداماتي در اين چند سال در ارتباط با موقوفات و نحوهي ادارهي آنها انجام شده که اينجانب براي صرفهجويي در وقت، مواردي را به صورت کلي اشاره ميکنم:
-افزايش فعاليتهاي ترويجي وقف و ارائهي پيشنهاد به سازمان کنفرانس اسلامي براي تبديل «هفتهي وقف» که
مخصوص ايران است به «هفتهي جهاني وقف» که بحمدالله جناب آقاي دکتر احمد محمدعلي اقدامات اوليه را انجام دادهاند و ما اميدوار هستيم که انشاءالله به تصويب برسد و هفتهي وقف به صورت جهاني در همهي کشورهاي اسلامي برگزار بشود.
-اتخاذ سياستهاي جديد و در نتيجه افزايش درآمد موقوفات متصرفي و غيرمتصرفي و شتاب در کارهاي عمراني موقوفات. قبلا با کمال تأسف وضع طوري بود که اگر يک ساختمان مخروبه بود انسان حدس ميزد که موقوفه باشد اما بحمدالله الان برعکس شده است. ساخت و سازها در حال انجام است.
-ادامهي طرح شناسايي موقوفات و ايجاد وقفهاي جديد، افزايش مدت اجارهي عرصهي موقوفات از 3 سال به 10 سال و افزايش پلکاني اجارهبها متناسب با نرخ تورم که اين امر هم حجم کار اوقافها را پايين ميآورد و هم تعداد مراجعهي مستأجران را به ادارات اوقاف کاهش ميدهد.
-تقبل اجراي طرح آمارگيري از اماکن ديني و مذهبي با هماهنگي سازمان آمار ايران.
-تهيهي طرح جامع انفورماتيک سازمان با هدف ايجاد تحول بنيادين در موقوفات با تکيه بر اطلاعات دقيق و کامل.
-طرح اسکن نمودن وقفنامهها و حفظ اصولي و فني آنها و بازخواني و بازنويسي وقفنامهها و تشويق دانشجويان براي بهرهمندي از اسناد وقفي در ارتباط با تهيهي پاياننامههاي دانشجويي.
-تجهيز کامل ادارات اوقاف به سيستم رايانه.
-نظارت بر تأسيس و فعاليت سازمانهاي غيردولتي و تشکلهاي مردمي براساس توافق با وزارت محترم کشور در اجراي مصوبهي مورخ 9 / 11 / 81 هيئت محترم وزيران.
-ادامهي سياست عدم واگذاري اراضي به صورت خام و سرمايهگذاري روي اراضي وقفي و سپس واگذاري آنها به صورت اجاره.
-تفويض اختيار به ادارات اوقاف در راستاي اجراي سياست تمرکززدايي دولت و تسهيل در کار مردم.
-به ثبت رساندن پنجاه هزار موقوفه و اخذ اسناد مالکيت آنها و ارائهي تقاضاي ثبت 28 هزار سند مالکيت ديگر گرفتن.
-دريافت هزاران حکم از دادگاههاي سراسر کشور در ارتباط با موقوفات در اجراي سياست بازستاني موقوفات غصب شده.
-تعهد سازمان اوقاف و امور خيريه براي احداث 2,580 واحد مسکوني با مساحت کم براي واگذاري به زوجهاي جوان به منظور کمک به اقشار ضعيف و همچنين تسهيل در امر ازدواج و در نتيجه مبارزه با فسادهاي دامنگير اخلاقي.
-عضويت در بنياد جهاني وقف که امروز شاهد حضور اعضاي اين بنياد در اين همايش هستيم و اين اقدام نقش اساسي در ترويج وقف دارد و همين طور ايجاد و تقويت روابط با کشورهاي اسلامي براي استفاده از امکانات وقف به صورت بينالمللي و گسترده مخصوصا در زمينهي حوادث غيرمترقبه.
-اعزام کارشناسان سازمان اوقاف و امور خيريه به کشورهاي عربستان سعودي، يمن، ترکيه، تونس، کويت، قطر و الجزاير.
-تهيه و ارسال پيشنويس لايحهي معافيت مساجد و اماکن و مدارس علوم ديني از پرداخت بهاي آب، برق و گاز.
-تلاش براي معافيت موقوفات و مؤسسات خيريه از پرداخت هزينههاي دادرسي که متأسفانه اين معافيت برداشته شده در حالي که قبلا حتي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، موقوفات از پرداخت هزينههاي دادرسي معاف بودند اقداماتي در جريان هست انشاءالله ما اميدوار هستيم که به اين موضوع توجه بشود و اين معافيت
دوره برقرار بشود و همچنين پيشنهاد اينکه افرادي که بايد ماليات پرداخت بکنند آنچه را که به مؤسسات شناخته شدهي خيريه، مساجد، اماکن مذهبي و امثال اينها پرداخت ميکنند از بدهي مالياتي آنها کسر بشود نه از هزينهي قابل قبول مالياتي که اين معافيت الان وجود دارد و آن مقداري که مؤديان مالياتي هزينه ميکنند به عنوان هزينه از درآمد آنها کسر شود - که در بسياري از کشورهاي اسلامي و حتي غيراسلامي اين کار انجام ميشود و اين پرداختها به عنوان ماليات پذيرفته ميشود.
-تقبل بازسازي مساجد و اماکن مذهبي تخريب شده در حادثهي دلخراش زلزلهي بم که قريب هفتاد مکان اعم از مسجد و بقعهي متبرکه به صورت صد در صد ويران شده و سازمان تقبل کرده که اينها را بازسازي کند. آواربرداري از اين اماکن را آغاز کرده و ما اميدوار هستيم که انشاءالله با سرعت، عمليات اجرايي ساخت و ساز اماکن شروع شود و ادامه پيدا کند.
در پايان بار ديگر از حضور همهي عزيزان تشکر و سپاسگزاري ميکنم بخصوص از حضور آيت الله جناب آقاي توسلي و حضرت حجت الاسلام و المسلمين جناب آقاي محمدي گلپايگاني رياست محترم دفتر مقام معظم رهبري مد ظله العالي و از همهي عزيزان که از شهرهاي مختلف ايران در اين جلسه حضور پيدا کردهاند اعم از مديران اوقاف، رؤساي ادارات، متوليان موقوفات، واقفاني که در طول امسال بخشهايي از اموال خودشان را وقف کردهاند و همين طور اعضاي هيئت مديره و هيئت امناي مؤسسات خيريه ؛ براي همهي عزيزان آرزوي سلامتي، توفيق و سربلندي ميکنم.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته.
متن سخنراني آقاي موسويلاري وزير محترم کشور دربارهي تاسيس حقوقي وقف و نقش آن در به کارگيري منفعت فرد در جهت منافع جمع
مسألهي وقف به عنوان يکي از ارزشمندترين تأسيسهاي حقوقي در فرهنگ اسلامي ما اگر آنگونه که شايسته است شکافته شود و نقش وقف در فرهنگ اسلامي و اثراتي که جامعهي اسلامي از وقف دريافت کرده است براي کساني که نياز دارند آشنايي بيشتري داشته باشند برشمرده شود، اهميت اين مسأله براي همگان روشن خواهد شد. خيلي از فعاليتها و کارهايي که بر زمين مانده است از همين رهگذر حل ميشود. شايد گذشت زمان و فاصله گرفتن از زمانهايي که موقوفات نقش محوري داشتهاند براي خيليها شمايي از وقف در حد يک کار خير معمولي ارائه کرده باشد و نقش ارزندهي وقف در توسعهي فرهنگي و در توزيع ثروت در جامعه و تأثير در بالندگي جامعهي اسلامي آن گونه که بايد براي خود ما هم روشن نباشد. هيچ يک از تأسيسهاي حقوقي و مسائلي که در فقه و حقوق مدني ما هست به اندازهي وقف در جامعهي اسلامي ما مؤثر نبوده است. وقف هم در تقويت بنيانهاي فرهنگي و هم در جلوگيري از تداول و تکاثر ثروت و توزيع عادلانه ثروت و هم در جهت توجه به منافع عموم به جاي توجه به منافع فرد تأثير داشته است. از تشکلهاي مدني و مؤسساتي که عنوان نهادهاي مدني به خود گرفتهاند زياد سخن گفته ميشود و شايد در ذهن خيليها به خصوص نوجوانها و جوانهايي که با اين کلمه و با اين واژه تازه آشنا شدهاند. چنين تصور شود که تأسيس نهاد مدني و توجه به عموم به جاي به فرد يک حرکت جديدي است که ما در دنياي امروز با آن آشنا شدهايم. در حالي که اگر نهاد مدني را محدود کردن منافع فرد و توجه به منافع جمع به عنوان جهتگيري اصلي آن بدانيم، وقف به عنوان يکي از تأسيسهاي حقوقي که از صدر اسلام تا به امروز بوده است همين نقش را ايفا کرده است. منفعت فرد در جهت منافع جمع به کار گرفته شده است و در حقيقت يک فرد آنچه خود در اختيار دارد، در اختيار جمع قرار ميدهد و نقشي که وقف در گذشتهي تاريخ ما داشته است همين بوده است که توجه به منافع جمع را به عنوان يک اصل مطرح کند.
در چنين همايشهايي دو گونه ميتوان با مقولهي وقف برخورد کرد: يکي اينکه تاريخي از وقف را بيان کنيم سرگذشت جوامع اسلامي را و نقشي که وقف در تمشيت امور و بالندگي و توسعهي جامعه در فرهنگ و بهداشت و
درمان و امثال اينها داشته است. و يک راه ديگر هم هست و آن اين است که در اينجا ما با نگاه به گذشته، امروز و فردا را مورد توجه قرار بدهيم. توقف کردن در مرحلهي اول ما را دچار مشکل ميکند. يکي از جنبههاي مثبت توجه به تاريخ، توجه به تواناييها و توانمنديهاي جوامع اسلامي است ولي يکي از خطرات هم اين است که ما از گذشتههاي پر افتخار سخن بگوييم و قانع شويم. گاهي وقفنامهها را که انسان ميخواند، توجه واقفان خيرانديش را به نيازهايي که در اطراف او هست، ميبيند. توجه به نيازها رکن اصلي جهتگيري واقفان بوده است. در وقفنامهها هم براي انسانها و حتي براي حيوانات حق و حقوقي قرار دادهاند. ما فکر ميکنيم که دفاع از حيوانات دستاورد تمدن امروزي بشري است ما در همين وقفنامهها توجه به حيوانات را هم ميبينيم و معلوم ميشود که واقفان به آن توجه داشتند. بسنده کردن به بازگويي تاريخ ممکن است ما را به انحراف بکشاند. امروز چه بايد کرد ؟ مؤسساتي که در ارتباط با موقوفات فعاليت ميکنند و احياي موقوفات گذشته را به عنوان يک اصل در دستور کار خود دارند بايد به آن توجه کنند. با توجه به شرايط امروز بايد ببينيم که اولا موقوفات گذشته را چگونه احيا کنيم ؟ ثانيا حرکت در جهت افزايش عناوين موقوفه را چگونه سامان بدهيم ؟ در مقطع فعلي ذهنيت سازمان اوقاف به حق متوجه اين است که موقوفات را که در معرض خطر هستند نجات دهند و اين حرف درستي است. اما نميدانم آمار درستي ندارم که مثلا در اين دهههاي اخير تعداد موقوفاتي که به عرصهي خدمت رساني وارد شدهاند چقدر است. البته زندگي امروزي ما با زندگي پيشينيان ما تفاوت دارد. در گذشته و در عصر باغداري و کشاورزي طبيعي است که عمدهي موقوفات بر ميگردد به زمين و مزارع کشاورزي. و تقريبا آن چيزي که دستمايهي اوليهي سازمان اوقاف است اراضي موقوفهاي است که از گذشته به ميراث رسيده است. واقفان خيرانديش اين اراضي را به دليل اينکه دوران کشاورزي بوده است، وقف کردهاند. امروز شرايط زندگي عوض شده است و طبعا مسألهي وقف کردن زمين کشاورزي بخش اصلي فعاليتهاي درآمدزايي جامعه نيست. امروز بهرهگيري از ساير منابع بايد در دستور کار سازمان اوقاف قرار بگيرد. آيا توانستهايم به اين سمت برويم ؟ بايد ديد که امر وقف چهگونه ميشود مستمر باشد. چهگونه ميتوانيم چراغ وقف را زنده و روشن نگه داريم و مسألهي ديگر اين است که آنچه به عنوان موقوفه وجود دارد چهگونه به کار گرفته شود که باز توليد داشته باشد. يعني منابع موقوفه يکباره مصرف نشود. از خود درآمدهاي موقوفه چهگونه ميتوان استفاده کرد که در کنار ملک موقوفه، املاک موقوفهي ديگري به وجود بيايد که در جهت وقف و براي همان هدفي که واقف داشته است هزينه شود. خلاصهي عرض من اين است ما اگر به گذشته برگرديم نقش عنوان وقف در توزيع ثروت تحکيم مباني ديني، توسعهي فرهنگي و رشد و بالندگي جامعهي ما نقش اول بوده است. هيچ چيز به اندازهي وقف در اين جهاتي که عرض کردم مؤثر نبوده است. بازسازي موقوفات و توجه به باز توليد موقوفات مهمترين مسأله است. فلسفهي اصلي تشکلهاي غيردولتي (NGO) به عنوان نهادهاي جامعه مدني اين است که جمعي خيرانديش گرد هم ميآيند تا از وقت خود و ظرفيتهايي که در اختيار دارند، استفاده کنند تا منفعتي به عموم برسانند. منافع شخصي خود را کنار ميگذارند تا منافع جمع حفظ شود. اين تشکلهاي عمومي غيردولتي طبعا هر کدام در ارتباط با بخشي از موضوع وقف فعاليت ميکنند. بخشي از اينها در زمينهي مدرسهسازي کار ميکنند. بعضي از آنها در زمينهي بهداشت و درمان کار ميکنند. بخشي از آنها مربوط ميشود به افراد نيازمندي که نياز به کمک و امداد دارند. تشکلهاي غيردولتي براي انجام وظيفه در آن حوزههاي خيريه شکل ميگيرند.
تشکل خيريهي غيردولتي نمادي از فعاليتهاي خيرانديشانهاي است که همان بار و محتواي وقف را در درون خودش دارد. ما يک بار زميني را وقف ميکنيم تا منفعت آن به ديگران برسد. يک بار جمعي عمر خودشان را وقف
خدمت ميکنند. از هستي خودشان مايه ميگذارند. اين تشکلها با اين جهتگيري بايد شکل بگيرند. يک تحصيل کردهاي که مالي ندارد، اما دانش و تجربه دارد. از ظرفيتهاي علمي خود در جهت منافع عموم ميتواند استفاده کند اين فرد در کنار ساير افراد مشابه خود قرار ميگيرد تا از دانش خود در جهت منافع عموم استفاده کند. اين هم نمادي از وقف است منتها عمرش را وقف کرده است تا خدمت کند. اگر اين گونه هست که تشکلها با چنين نگاهي شکل ميگيرند من فکر ميکنم که در ارتباط با موقوفات دو تا مسؤوليت به عهده دارند:
يکي اينکه تشکلهايي با محوريت خود سازمان اوقاف در جهت حفظ وقف و تقويت بنيانهاي مرتبط با وقف کار و تلاش کنند که چهگونه از آنچه داريم صيانت کنيم. اين يک بخش قضيه است و من فکر ميکنم در اين زمينه سازمان اوقاف به همهي نيروهاي کارآمد جامعه نياز دارد. هر کسي به نحوي ميتواند در اين تشکلها حضور پيدا کند و در جهت مقاصد موقوفات در کنار سازمان اوقاف و امور خيريه قرار بگيرد. بنابراين اين بخش ايجاد تشکلهايي است با جهتگيري خير براي انجام مقاصدي که موقوفات براي آن شکل گرفتهاند.
دوم اينکه تشکلهايي شکل بگيرد براي شناسايي ظرفيتهايي که در جامعه وجود دارد، اين ظرفيتها ميتواند در خدمت جمع قرار بگيرد و خود اين تشکلها ميتوانند راه بهرهگيري از توانمنديهاي افراد را شناسايي کنند و تشکلهايي را به وجود بياورند و به سازمان اوقاف معرفي کنند که اگر شما ميخواهيد در حوزهي فرهنگ، در حوزهي رفاه اجتماعي و... کار کنيد اين تعداد نيرو و امکانات هست. آخرين عرض من اين است که ما متناسب با نيازهاي امروز از همين تأسيس حقوقي وقف بايد بتوانيم استفاده کنيم. متناسب با آن چيزي که امروز مورد نياز ماست و متناسب با ظرفيتهايي که امروز داريم. ظرفيت اصلي ما توانمنديهاي بشري است و نيروهاي انساني و خلاق و مبتکر که در جامعه وجود دارند. بيش از زمين و املاک ميتوان از ظرفيتهاي فکري جامعه در خدمت وقف استفاده کرد. من خدمت جناب آقاي مسجد جامعي و خدمت جناب آقاي نظامزاده عرض ميکنم اگر تشکلهايي که سرمايهي آنها تجربه و دانش است شکل بگيرد و در جهت مصالحي که اوقاف براي آن شکل گرفته و موقوفات براي آن به وجود آمده است در خدمت سازمان اوقاف قرار بگيرند، يک بار ديگر اين تأسيس حقوقي که کارهاي عظيمي در تاريخ و جامعه اسلامي ما انجام داده است جايگاه خودش را پيدا ميکند. بنابراين در حوزهي تشکلهاي مردمي به عنوان وزارت کشور خدمت همه عزيزان عرض ميکنم که جهت راهاندازي تشکلهاي مردمي، تقويت تشکلهاي مردمي و بهرهمندي از تشکلهايي که سرمايهي آنها فکر و انديشهي آنهاست، استانداريها و فرمانداريها و مجموعهي وزارت کشور در خدمت برنامههاي شما هستند ما ميتوانيم در اين زمينه همکاريهاي بيشتري داشته باشيم. عظمت کار مجموعهي تشکلهاي خيريهاي که همه ساله ميلياردها ريال خودشان سرمايه آفريني ميکنند و در جهت مقاصد خيريه از آن استفاده ميکنند به حدي زياد است که با اين مبالغ اندکي که تحت عنوان کمک به مؤسسات عمومي خيريه و عام المنفعه در بودجهي دولت ميآيد اصلا قابل قياس نيست. بار ديگر اعلام آمادگي ميکنم براي همکاري و هم اينکه اين مسأله را يادآوري ميکنم که مقولهي وقف را بايد از رفتن به سراغ موقوفاتي که هست وسيعتر بدانيم و به مقولهي تشکلهاي مردمي خيرانديشانهاي که سرمايهاش فکر و انديشهي کارساز اين عزيزان هست بيشتر توجه کنيم و تقويت تشکلهاي مردمي خيرانديشانه در حقيقت استمرار حرکت خيري است که تحت عنوان وقف تا به امروز معجزه آفريده و فرهنگ اصيل و پوياي اسلامي ما مهمترين پشتوانهاش مقولهي وقف بوده است. انشاءالله که خداوند به همهي شما عزيزان توفيق بيشتر عنايت کند.
والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته
متن سخنراني آقاي محمدعلي خسروي معاون فرهنگي سازمان اوقاف و امور خيريه دربارهي سيري در تحولات اوقاف پس از پيروزي انقلاب اسلامي
توضيح اينکه موقوفات در کشور ما به دو دستهي متصرفي و غيرمتصرفي تقسيم ميشوند. موقوفات غيرمتصرفي به آن دسته از موقوفات اطلاق ميشود که داراي متولي صالح از سوي واقف باشد ؛ سازمان اوقاف در اين گونه موقوفات هيچ گونه دخالتي ندارد جز اينکه بر حسن اجراي وقفنامه نظارت ميکند و در مورد درآمدها و مصارف آنها متوليان خود تصميم ميگيرند و آزادانه عمل ميکنند. بخش دوم موقوفات متصرفي هستند. اين موقوفات موقوفاتي هستند که يا اصلا متولي ندارند يا متولي آنها طبق حکم دستگاه قضائي فاقد صلاحيت تشخيص داده شده است. اين گونه موقوفات را سازمان اوقاف مديريت ميکند و در واقع به عنوان جانشين متولي عمل ميکند.
تعداد موقوفات در ايران مجموعا، اعم از متصرفي و غيرمتصرفي، بالغ بر يک صد هزار موقوفه است که شامل 730 هزار رقبه ميباشد. اين موقوفات با مصارف متنوع فرهنگي، بهداشتي، اجتماعي، رفاهي، علمي و آموزشي بخش عمدهاي از نيازهاي جامعه را در قالب بيمارستان، درمانگاه، مدرسه، کتابخانه، دارالايتام، کمک به فقرا، اطعام مساکين و غيره تأمين ميکنند.
سازمان اوقاف و امور خيريه پس از پيروزي انقلاب اسلامي بررسي جامعي در مورد موقوفات انجام داد. اشکالات و آفات را شناسايي کرد و راهکارهاي لازم را در جهت رفع نواقص و توسعهي وقف و بهرهوري بهينه
از اين منابع مهم اقتصادي پيشبيني نمود و به کار بست. با يک نگاه کلي ميتوان مجموعهي اين فعاليتها را، به تعبير زيباي برادر عزيز و دانشمند حجت الاسلام و المسلمين آقاي نظامزاده در سه بخش دستهبندي کرد:
1.بازيابي و کشف موقوفات گمشده ؛
2.بازستاني موقوفات غصب شده ؛
3.بازسازي و احياي موقوفات مخروبه.
بازيابي
از سال 1372 تا سال 1382 هجري شمسي، به مدت ده سال، طرحي به نام «طرح شناسايي موقوفات» با هزينهاي بالغ بر 160,000,000 تومان در استانهاي مختلف اجرا شد که نتيجهي آن کشف بيش از 9,700 رقبهي وقفي در سراسر کشور بود. مساحت تقريبي اين رقبات حدود 150,000,000 مترمربع است و ارزش تقريبي آنها بالغ بر 30 ميليارد تومان برآورد شده است. به تعبير ديگر با صرف 160 ميليون تومان براي تحقيق و شناسايي ثروتي معادل 30 ميليارد تومان عايد موقوفات عام المنفعه شده است. عوايد تقريبي اين موقوفات تنها ظرف يک سال گذشته 142 ميليون تومان بوده است.
بازستاني
«به منظور جلوگيري از هرگونه تضييع حق در موقوفات کشور و تنظيم اسناد و قرارداد اجاره و تعيين
اجارهبهاي عادلانهي املاک استيجاري و متصرفي موقوفه از اين تاريخ کليه اسناد و قراردادها، اعم از عادي و رسمي منعقده بين اوقاف و مستأجرين در موقوفات عامه، نظير املاک مزروعي و باغات و اراضي و مستغلات و مستحدثات شهري و روستايي، فسخ و به اين قبيل مستأجرين و ساير اشخاص اعم از حقيقي و حقوقي که به هر نحوي از انحاء در حال حاضر املاک موقوفه را متصرف ميباشند اخطار ميشود که در ظرف سه ماه از تاريخ تصويب اين لايحه جهت روشن نمودن وضع املاک استيجاري و متصرفي خود و تأديه اجارهبهاي گذشته و تنظيم اسناد اجارهي جديد به نرخ عادلهي روز به ادارهي اوقاف محل ملک مراجعه نمايند.»
اين اقدام شوراي انقلاب اسلامي ايران روحي تازه در کالبد بيجان موقوفات کشور که در حال اضمحلال کامل بودند دميد و مشتاقان به کار خير را دوباره اميدوار کرد.
با تصويب اين قانون کليهي ارتباطات قانوني بين متوليان موقوفات و مستأجرين لغو شد و مجددا با در نظر گرفتن صرفه و صلاح وقف تجديد اجاره گرديد.
در همين راستا مجلس شوراي اسلامي هم در سال 1363 شمسي قانوني را در يک ماده و 5 تبصره به تصويب رساند. در اين قانون آمده است: «از تاريخ تصويب اين قانون کليهي موقوفاتي که بدون مجوز شرعي به فروش رسيده يا به صورتي به ملکيت درآمده باشد به وقفيت خود بر ميگردد و اسناد مالکيت صادر شده باطل و از درجهي اعتبار ساقط است.»
به منظور اجراي دقيق و عادلانه قانون مذکور و تعيين تکليف متصرفين موقوفاتي که به فروش رفته، کميسيوني مرکب از پنج نفر از علما و مجتهدان در سازمان اوقاف تشکيل گرديد، تا طبق مادهي 2 آيين نامهي قانون مذکور کليهي پروندههايي را که از سراسر کشور در اين رابطه به سازمان اوقاف ميرسند بررسي و تعيين تکليف نمايد. لازم به ذکر است با اجراي قانون «ابطال اسناد فروش رقبات موقوفه» از سال 1363 تاکنون هزاران هکتار از اراضي و املاک موقوفات در روستاها و شهرهاي مختلف کشور به ارزش ميلياردها ريال به وقفيت برگشته و عوايد آنها در جهت اجراي نيات خير واقفان هزينه ميشود.
بازسازي
الف. بازسازي عمراني ؛ ب. بازسازي فرهنگي و معنوي.
بازسازي عمراني
با صرف مبلغي بالغ بر 14 ميليارد تومان از سوي اين سازمان بازسازي و تجهيز شده است. و چندين باب مسجد در راههاي کشور براي راحتي مسافران تحت عنوان مساجد بين راهي احداث گرديده است.
بقاع متبرکه و امامزادگان در کشور ما به عنوان مقابر فرزندان پيامبر اکرم (ص) مورد احترام و علاقهي شديدند. اين مراکز کانونهاي معنوي توجه به خداوند هستند و مردم با مراجعه به اين مکانها از زندگي مادي فاصله گرفته و ساعاتي را با خداي خود به راز و نياز ميپردازند، و در جوي آکنده از معنويت به تزکيهي نفس و تربيت روح ومتخلق شدن به اخلاق اولياي الهي مي پردازند. ضمنا با هدايا و نذور خود به بازسازي و توسعهي اين مراکز کمک ميکنند. در سال 1360 ه درآمد کل بقاع متبرکه 120 ميليون تومان بود ولي در سال 1381 اين درآمد به 17 ميليارد تومان رسيده است که صرف عمران و آباداني و توسعهي آنها شده است. يکي از دلايل اين رشد چشمگير اين است که مردم بالعيان مشاهده ميکنند هدايا و کمکهاي آنان صرف کارهاي اصولي و عمران بقاع ميشود و همين امر موجب جلب اعتماد و تشويق مردم به کمکرساني و مشارکت ميگردد. از محل اين درآمدها خدمات فراوان عمراني از قبيل: احداث زائرسراها، سرويسهاي بهداشتي، نمازخانهي ويژهي برادران و خواهران، کاشيکاريها، گچبريهاي زيبا، کتابخانه، قرائتخانه و درمانگاه در بقاع متبرکه ايجاد شده و مورد استفاده زائران قرار ميگيرد.
از ديگر اقدامات اصولي سازمان اوقاف و امور خيريه در جهت عمران موقوفات، تأسيس صندوق عمران موقوفات کشور است. براي آنکه سير ساخت و ساز و آباداني موقوفات از يک روش و سيستم منطقي و صحيحي برخوردار شود در سال 1364 سازمان اوقاف اين صندوق را تأسيس کرد. اين صندوق تا به حال برکات فراواني داشته و بسياري از موقوفات را احيا کرده است. ما موقوفاتي داشتيم که به صورت مخروبه درآمده بودند و خود موقوفه درآمدي براي احياي خودش نداشت اما اين صندوق با سرمايهگذاري توانست اين موقوفات را احيا کند و به حدي برساند که روي پاي خودشان بايستند و درآمدشان صرف نيات واقفان خيرانديش بشود و امروز هم که شاهديم با دعوت صندوق عمران موقوفات، بنياد جهاني وقف و اعضاي محترم هيئت جهاني وقف به ايران دعوت شدند و امروز در اين همايش حضور دارند که اميدواريم نشستهاي تخصصي آنان و تصميماتي که اتخاذ خواهند کرد مايهي خير و برکت در جهت رشد و احياي هرچه بيشتر موقوفات جهان اسلام باشد.
بازسازي فرهنگي و معنوي
نمونهي اول انتشار مجله است. سازمان اوقاف با تهيه و انتشار مجلهاي تخصصي به نام «وقف، ميراث جاويدان» نظرات و آراي گوناگون را در ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي، حقوقي و فرهنگي وقف در سطح مراکز علمي کشور منتشر کرد و تاکنون 45 شماره با محتواي غني و کيفيت مطلوب و جذاب انتشار يافته و به عنوان مهمترين منبع تحقيق براي دانشجويان و محققان شمرده ميشود.
نمونهي دوم، «هفتهي وقف» است. سازمان اوقاف به منظور آگاهي بخشي در سطح عموم يک هفته را در سال به عنوان هفتهي وقف نامگذاري نمود و طرحي را به شوراي عالي انقلاب فرهنگي ارائه کرد مبني بر اعلام يک روز به
نام «روز وقف» که خوشبختانه مورد تصويب آن شوراي محترم قرار گرفت. و از پنج سال پيش، روز 27 ماه صفر را که در آستانهي روز (28 صفر) سالروز رحلت جانسوز پيامبر گرامي اسلام که بنيانگذار همهي خيرها و خوبيها و وقفهاست رسما به عنوان روز وقف در ايران اعلام نمود. همه ساله همزمان با روز وقف و هفتهي آخر ماه صفر مراسم و برنامههاي مختلف در سطح کشور اجرا ميشود از قبيل کلنگزني يا افتتاح مراکز خيريه، اطعام فقرا، کمک ويژه به نيازمندان، اطلاعرساني ادارات اوقاف شهرستانها در مورد عملکرد يک سالهي خود، درج مصاحبهها و مقالات وقفي در روزنامههاي کثيرالانتشار، ارائهي فيلمهايي از طريق شبکههاي تلويزيوني در جهت تشويق مردم به وقف، اهداي جوايز به واقفان نمونه طي مراسمي با حضور مقامات بلندپايهي کشور، برگزاري همايشهاي بزرگ و کوچک در مراکز استانها و اختصاص بخشي از خطبههاي نماز جمعه به موضوع وقف و آثار و برکات آن و غيره.
مجموعهي اين برنامهها در طول يک هفته فضاي کشور را در جهت تشويق و ترغيب خيران براي انجام آثار خير و تقدير از انسانهاي نيکوکار فراهم کرده و ذهن همه را به اين امر انساني و اسلامي جلب ميکند. ما آرزومنديم ساير کشورها از اين تجربهي موفق استفاده کرده و يک روز را در جهان اسلام به نام «روز وقف» اعلام کنند و يک بسيج همگاني در اين جهت صورت گيرد.
نکتهي مهم
والسلام عليکم و رحمة الله
متن سخنراني آقاي عبدالمحسن محمد العثمان مشاور عالي بنياد جهاني وقف دربارهي تاسيس بنياد جهاني وقف گامي نو در جهت احياي موقوفات جهان اسلام
حضار بزرگوار، پس از اين گردهمايي خوبي که در صبح اين روز مبارک برگزار کرديم و صحبتهاي خوب و مفيد و عميقي که ارائه شد خود را از طرح سخني جديد عاجز ميبينم. براي همين اجازه دهيد که بر برخي نکات اساسي که در خلال صحبتهاي امروز آقايان بزرگوار لحاظ شد اشاره و تأکيد کنم. جناب وزير فرهنگ و ارشاد در مورد وقف و نقش بزرگي که در تاريخ امت اسلامي ايفا کرد صحبت کردند و به همين دليل عجيب نيست که برخي از نويسندگان وقف را به عنوان سازنده فرهنگ و هويت اسلام توصيف کردهاند. ولي سؤالي که امروز در ذهن ما مطرح ميشود اين است که چرا نقش وقف پس از نقش بزرگ و فعالي که بخش کوچکي از آن را در صحبتهاي ارائه شده در اين جلسه مبارک شنيديم در زندگي امروز ما کمرنگ شده است ؟ در اين زمينه دلايلي و عللي وجود دارد که مستلزم تأمل، تحليل، و سپس پيدا کردن راه حل مناسب هستند تا بتوانيم بدين وسيله نقش گمشدهي وقف را به زندگي روزمره بازگردانيم. از اهم امور و تأثيرگذارترين آنها نقش حکومتها در برابر وقف است، که متأسفانه در اين مورد کمرنگ شده و در اواخر حتي نقش منفي نيز پيدا کرده است. نقش ناظرين اوقاف را نيز نبايد فراموش کنيم زيرا نقش ناظرين و کمرنگ شدن آن يکي از اسباب اساسي در مشکلات وقف و محدوديت نقش آن بوده است. عالمان و برجستگان نيز نقش غيرمستقيم در محدوديت نقش وقف داشتهاند و قشر متفکر و بافرهنگ و برنامهريزان توسعه اقتصادي و اجتماعي کشورهاي اسلامي، با تفاوت در ذات و طبيعت خود، نقش مستقيم يا غيرمستقيم در به وجود آوردن موقعيتي منفي براي وقف در زندگي ما و ساختن تصويري غيرمحبوب از وقف در ذهن افراد اين امت داشتهاند. پس ما اگر همه اين اقشار و نقشهاي آنها را در برابر وقف بشناسيم و آنها را به طور مناسب و درست تشخيص دهيم ميتوانيم از هر قشري از اين اقشار نقش جديدشان را در راه بالا بردن اعتماد افراد جامعه نسبت به وقف درخواست کنيم.
ما اکنون در يک حالت آگاهي نسبت به وقف به سر ميبريم و به خصوص در دهه پاياني قرن گذشته و آغاز قرن جديد شاهد آگاهي نسبت به وقف هستيم و بسياري از کشورها و سازمانهاي خيريه، توجهشان نسبت به وقف جلب شده است. بهترين مثال، تجربه سازمان اوقاف و امور خيريه در جمهوري اسلامي ايران است. ولي اگر بخواهيم در مورد نقش واقعي وقف و همچنين درباره نقش وقف در شأن امت صحبت کنيم هنوز در ابتداي راه هستيم. براي همين بايد دليل محدوديت نقش وقف را بشناسيم و براي آن راه حل و علاج مناسبي تدارک ببينيم.
اجازه دهيد کمي در مورد بنياد جهاني وقف که ميبايست در راه افزايش کيفي پيشرفت وقف و فعال کردن نقش خيري
آن در برنامههاي توسعه کمک کند صحبت کنم. ميدانيد که بانک توسعه اسلامي يک سازمان مالي بينالمللي است و اکنون پنجاه و پنج کشور از کشورهاي پيوسته به سازمان کنفرانس اسلامي را تحت پوشش قرار داده است و جمهوري اسلامي ايران يکي از اعضاي بزرگ و مهم اين بانک است. افراد خير از بانک توسعه اسلامي درخواست کردند که يک سازمان بينالمللي بزرگ براي وقف تأسيس کند. زيرا از لحاظ نبودن چنين سازماني در سطح کشورهاي اسلاميمان احساس کمبود ميکردند. بنياد جهاني وقف عبارت است از سازماني که براي وقف عمل ميکند و راه سهيم شدن در آن براي حکومتها يعني سازمانهاي وقفي دولتي و جمعيتهاي مردمي و واقفان وقف خاص، باز است. اين سه گروه تحت پوشش سازمان وقف جمع شدهاند و به همين دليل اين اولين سازماني است که موقوفات عام و خاص و مردمي را در کنار هم در يک سازمان جمع کرده است. و هدف اساسي آن جمع درآمد اوقاف براي خدمت به جوامعمان در کشورهاي عضو و جوامع اسلامي در کشورهاي غيرعضو است.
موضوع جمع درآمدها و هماهنگي بين آنها قضيهاي مهم است. ما اگر بخواهيم که اثري فعال و قوي در هر مرحله از مراحل توسعهاي مورد نياز مردممان به وجود آوريم بايد سرمايههاي پراکنده را در يکجا جمع کنيم. براي مثال، همه در مورد آموزش و نقش وقف در آن صحبت کردند، پس اگر درآمدهاي وقفي مناسبي را براي خدمت به آموزش به کار نگيريم نميتوانيم چيز مهم و قابل ذکر را در اين زمينه ارائه کنيم و همين طور در زمينه بهداشت يا جلوگيري از فقر و زمينههاي ديگري که امت ما در حال حاضر به آن نياز دارند ارائه کنيم. بنابراين بنياد جهاني وقف در نظر دارد که اولين مجموعه از اوقاف تراز اول و مهم را در اين مرحله ارائه دهد که شامل وقف براي آموزش، و بهداشت، و پيشگيري از فقر، وقف براي بانوان، و وقف براي قرآن کريم است. اين مجموعه اول از اوقاف مهم به ياري خدا به وسيلهي بنياد جهاني و در سطح جهان اسلام تشکيل ميشود براي اينکه درآمدهاي بزرگ وقف را جمع کنيم، و سرانجام بتوانيم خط مشيهاي جديد و گستردهاي را براي خدمت به جامعه ارائه دهيم. ملاحظه ميکنيد که هم اکنون اين وقفهاي مهم، ناظر به قضاياي اساي مورد نياز امروز جوامعمان ميباشد. و ضرورت پرداختن به موضوع آموزش و بهداشت و جلوگيري از فقر نياز به توضيح ندارد. بنابراين مايلم که بر روي دو مورد يعني وقف خاص مردمي و وقف عام مردمي، مکث کنم. اکنون جوامع يا کشورهاي اسلاميمان شروع به توجه به قشر مردمي کردهاند و سعي ميکنند که فرصت را براي ايفاي نقش آن به وجود آورند تا بتوانند نقش خود را در توسعه ارائه دهند. مجتمعهاي وقفي ما تشکيل شدهاند از: وقفهاي حکومتي، وقفهاي عام و وقفهاي خاص. لکن وقفهاي مردمي که خدمتهاي بزرگي را در جوامعمان به ما ميکند نياز به مواظبت و اهميت و تقويت بنيه تأسيسي آن و دادن اطلاعات و آموزش دارند.
اين گونه وقفها نياز به ما دارند که با تأسيس سازماني وقفي آنها را از لحاظ علمي و فني و اداري و مشاورهاي پشتيباني کنيم که بتواند نقش بزرگ خود را در جامعه ايفا کند. اين انگيزه و فکر وقف کار مردمي يا وقف داوطلبانه امور خيريه يا که دوست داريم نام وقف بخشش و عطا روي آن بگذاريم، از سياستهاي کاري اساسي بنياد جهاني وقف است که در اجراي پروژهها و طرحها و برنامههاي خود به ديگران اعتماد ميکند.
پس بنياد جهاني وقف يک افزايش نوعي و کيفي است براي همهي مؤسساتي که در صحنه وجود دارند، چه سازمانهاي وقفي يا هيأتهاي مردمي يا سازمانهايي را که قشر خاص مردم تشکيل ميدهند. و ما اميدواريم که بنياد جهاني وقف جايگاه مناسبي داشته باشد براي جمع امکانات وقف به منظور مشارکت مؤثر و فعال در برنامههاي توسعه. در پايان از حسن استماع شما سپاسگزارم. و اميدوارم مطالبي که تقديم کردم مفيد واقع شده باشد.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته
منبع: ميراث جاويدان (شماره 46)
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}