عزّت و ذلّت در آينه آيات و روايات

نويسنده:محمد ملك‌زاده
شيعيان همواره در طول تاريخ قريب به 1400 ساله خويش با الهام از حسين بن علي ـ عليه‌السّلام ـ و عزت‌جويي ايشان در برخورد طاغوت زمان يزيد بن معاويه، عزّت و افتخار خويش را در مبارزه با طاغوتيان زمان خويش جستجو مي‌كرده‌اند لذا در اين مختصر ما بر آن شديم تا با بهره‌گيري هر چند كوتاه از آيات قرآن كريم بيانات اين امام همام و همچنين روايات ديگر ائمه معصوم به بررسي اجمالي عزت و ذلّت در آينه آيات و روايات بپردازيم:

عزّت در پرتو آيات و روايات:

خداوند متعال در قرآن كريم در آيات متعددي، عزّت را تماماً و باللصالة از آن خويش مي‌داند[1] و در آيات ديگر آن را بعد از خود، متعلق به رسول خدا و مؤمنين مي‌داند[2] و نيز مي‌فرمايد هر كه را خداوند اراده نمايد، عزيز و هر كه را بخواهد، ذليل مي‌گرداند.[3]
در دعاء عرفه به نقل از سالار شهيدان مي‌خوانيم كه تمام عزّت و بلند مرتبگي ويژه خداوند است و هر كه خدا را دوست بدارد عزيز والّا ذليل خواهد بود.[4] حضرت علي ـ عليه‌السّلام ـ در حديثي ضمن رد هر گونه اعمال سلطه‌اي مي‌فرمايند: هر عزيزي كه تحت قدرت و سلطه‌اي قرار بگيرد ذليل خواهد بود، همچنين ايشان در جاهاي ديگر هر عزّت غير خدائي را ذلّت تلّقي نموده و معتقدند طلب عزّت فقط از خدا شايسته است و هر كس عزّت را به غير از او طلب كند هلاك خواهد گشت، و نيز ايشان در جاي ديگر مي‌فرمايند هيچ عزّتي بالاتر از بردباري نيست.
امام صادق ـ عليه‌السّلام ـ نيز ضمن رفيع دانستن جايگاه مؤمن وعزّت والاي اومي‌فرمايند خداوند اختيار هر كاري را به مؤمن داده بجز اين‌كه او اختيار ندارد خود را ذليل نمايد. و در حدث ديگري ايشان راستي را ماية عزّت و ناداني را ماية ذلّت توصيف مي‌نمايند. امام سجاد ـ عليه‌السّلام ـ نيز ضمن اهميت دادن به اطاعت دادن به اطاعت از اولي الامر، فرمان بردن از فرمان روايان الهي را كمال عزّت دانسته‌اند.

ـ موجبات عزّت در پرتو احاديث:

1. اطاعت مطلق از خداوند: حضرت علي ـ عليه‌السّلام ـ مي‌فرمايند هر كه مي‌خواهد بدون داشتن مال و ثروت و ايل و تبار عزتمند گردد مي‌بايست از معصيت الهي دوري و به اطاعت او روي آورد. ايشان در تأييد اين مطلب در جاي ديگر مي‌فرمايند: خداوندمتعال خطاب به داود ـ عليه‌السّلام ـ فرمودند: اي داود من عزّت را در اطاعت خود قرار داده‌ام در حالي كه مردم آن را در خدمت به سلطان جستجو مي‌كنند و لذا آن را نمي‌يابند پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز در حديثي عزّت را در پروا داشتن از خداوند مي‌دانند و در حديث ديگر خوار بودن در برابر حق را به عزّت نزديكتر مي‌دانند تا عزّت يافتن به وسيله باطل.
2. قطع طمع از مردم: حضرت علي ـ عليه‌السّلام ـ بالصراحة عزّت را با قطع طمع همراه مي‌دانند. امام صادق ـ عليه‌السّلام ـ نيز عزّت را تنها در خانه‌اي مي‌دانند كه اهل آن خانه چشم طمع به دست مردم اندوخته باشند. امام باقر ـ عليه‌السّلام ـ نيز چشم نداشتن به دست مردم را موجب عزّت ديني مؤمن مي‌دانند. همچنين در حديث است كه لقمان در نصيحت به فرزند خويش فرمود: اگر مي‌خواهي عزّت دنيا را به دست آوري، طمع خويش را از آن چه مردم دارند قطع كن زيرا پيامبران و صديّقان به سبب بركندن طمع خويش به آن مقامات رسيده‌اند.
3. در احاديث گوناگون ديگر موجبات عزّت در عواملي همچون انصاف، بخشش، پاي‌بندي به حق، گذشت، فروتني، مناعت طبع، توكل، حفظ زبان، فروخوردن خشم، شكيبائي، قناعت و غيره آمده است. به عنوان نمونه حضرت علي ـ عليه‌السّلام ـ رفتار منصفانه با مردم را باعث عزّت دانسته و در احاديث ديگر شجاعت و قناعت را از عوامل نيل به عزّت برمي‌شمارند، همچنين رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ عفو و بخشش را مايه رسيدن به عزّت و در حديث ديگر فروتني و مناعت طبع را ماية عزّت مؤمن مي‌دانند امام باقر ـ عليه‌السّلام ـ نيز توكل به خدا را موجب عزّت مومن مي‌دانند و در جاي ديگر صبر و شكيبائي را مايه عزّت مي‌شمارند.

ـ عوامل پايداري و بقاء عزّت:

در احاديث مختلف از بين بردن طمع و زندگي در تنهائي را به عنوان دو عامل بقاء، و پايداري عزّت ذكر نموده‌اند: امام باقر ـ عليه‌السّلام ـ پايداري عزّت را در از بين بردن طمع‌جوئي و امام صادق ـ عليه‌السّلام ـ تنهائي و دوري گزيدن از مردم را باعث پايداري بيشتر عزّت ذكر مي‌كنند بديهي است اين حديث شريف مغاير با ابعاد اجتماعي اسلام نيست بلكه منظور دل كندن از مردم و نداشتن انتظارات و توقعات نابجا از مردم مي‌باشد به يك انسان كه جز خدا دل به اميد احدي از مردم نبندد و نه آن كه هيچ‌گونه رابطه‌اي با مردم نداشته باشد.
ب ـ ذلّت در پرتو احاديث [5] در خصوص ذلّت نيز احاديث و روايات بسياري وارد شده كه به بعض آن‌ها اشاره خواهيم كرد:
امام حسين ـ عليه‌السّلام ـ الگو و پرچمدار عزّت آفريني و ذلّت ستيزي در نزد شيعيان جهان، در اين خصوص مرگ با عزّت را بر زندگي توأم با ذلّت ترجيح مي‌دهند ايشان در روز عاشورا خطاب به لشگر يزيد فرمودند: آگاه باشيد كه اين ملعون مرا ميان دو امر مغيّر كرده است: ميان شمشير و ذلّت، امّا هيهات كه من تن به ذلّت و پستي و دهم زيرا كه خدا و رسول او و نياكان وتربيت كنندگان ما هرگز خواري را نپذيرند و هلاكت زبونانه را بر كشته شدن شرافتمندانه ترجيح ندهند.
از مولاي متقيان علي ـ عليه‌السّلام ـ نيز عبارتي به همين مضمون وارد شده است و يا ايشان در جاي ديگر ضمن توصيه به قناعت نمودن به اندك، انسانها را از پذيرش ذلّت وخواري بر حذر مي‌داند امام صادق ـ عليه‌السّلام ـ نيز مي‌فرمايند: خداي متعال اختيار هر كاري را به مومن داده است امّا اختيار خوار كردن خويش را به او نداده است.

ـ عوامل خوار كننده انسان:

در احاديث مختلف موارد گوناگوني به عنوان عوامل خوار كننده انسان قلمداد گرديده است از جمله پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بخل ورزيدن، اشتغال به داد و ستد و رها كردن جهاد در راه خدا را از عوامل خوار كننده انسان مي‌دانند حضرت علي ـ عليه‌السّلام ـ در تبيين عوامل خوار كننده انسان به عواملي همچون طمع، پرده برداشتن از گرفتاري شخصي در نزد ديگران و عزّت جوئي نزد غير خداوند اشاره مي‌فرمايند، امام صادق ـ عليه‌السّلام ـ نيز در حديثي، دلبستگي به زندگي دنيا را ماية خواري مي‌دانند و در احاديث ديگر ستمگري و ظلم را ماية ذلّت و خواري بيان مي‌فرمايند، امام حسن مجتبي ـ‌عليه‌السّلام‌ـ نيز ترس از راستي را مايه ذلّت مي‌دانند.

ـ ذليل‌ترين انسانها:

در احاديثي از رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ زبون‌ترين مردم كسي دانسته شده كه مردم را خوار نمايد، و درحديث ديگري از حضرت علي ـ عليه‌السّلام ـ آزمندي به دنيا به عنوان خوار كننده‌ترين مسئله براي انسان تعريف گرديده است. اميد آن‌كه با بهره‌مندي هر چه بيشتر از فيوضات و كلمات گهربار اين بزرگان پيش از بيش به دنبال زندگي عزّت‌مندانه و توأم با رستگاري باشيم.
همان‌گونه كه با الهام از اين عزّت و افتخار حسيني به قيام عليه رژيم شاهنشاهي و استبدادي و برپائي جمهوري اسلامي اقدام نموديم همواره در سرمشق قراردادن اين عزّت و افتخار در فرا راه زندگي خويش استوار بمانيم.

پی نوشت :

[1] . قرآن كريم: فاطر: 10، يونس: 65، نساء: 138، 139.
[2] . منافقون، 8.
[3] . آل عمران، 26.
[4] . احاديث مربوط به اين بخش (عزّت در پرتو روايات) به نقل از كتاب زير مي‌باشد، محمد ري شهري، ميزان الحكمه، حميد رضا شيخي، ج 8.، دارالحديث، 1379، ص 3734 ـ 3744.
[5] . احاديث مربوط به اين بخش (ذلّت در پرتو روايات) برگرفته از كتاب زير است: محمدي ري شهري، پيشين، ج 4.، صص 1872 ـ 1876.

منبع: سایت بلاغ