خاکهاي نرم کوشک

آدمي چون نور گيرد از خدا
هست مسجود ملايک ز اجتبا
چند روز قبل از عمليات بدر،بارها شهيد بروسني، به مناسبت هاي مختلف از شهادتش در عمليات قريب الوقوع بدر خبر مي دهد.گاهي آن قدر مطمئن حرف مي زند که مي گويد: اگر من در اين عمليات شهيد نشدم، در مسلماني ام شک کنيد! و از آن بالاتر اين که به بعضي ها، از تاريخ ومحل شهادتش نيز خبر مي دهد که چند روز بعد، همان طور هم مي شود.
از اين دست وقايع اعجاب آور، در زندگي شهيد برونسي بارها و بارهاي رخ داده است. آنچه ما را به تأمل در زندگي اين بزرگوار وا مي دارد.، مرز همين موفقيهاي بسيارش است در زمينه هاي مختلف.
در ظاهر امر، او کارگري بنّا است که در دوران قبل از انقلاب رنج وشکنجه بسياري را در راه اسلام تحمل مي کند؛ چنان لياقتي از خود نشان مي دهد که زبانزد همگان مي گردد و نامش حتي به محافل خبري استکبار جهاني نيز کشيده مي شود، و سردمداران کفر براي سر او جايزه تعيين مي کنند.
اما در باطن امر، موردي که قابل تامّل است و مي توان به عنوان رمز موفقيت، و در واقع رمز رستگاري او نام برد؛ عبوديت و بندگي بي قيد و شرط آن شهيد والامقام در مقابل حق و حقيقت.
همين تسليم محض بودن او بر درگاه مقدس و ملکوتي امام زمان)عج(، و پيروي خالصانه وصادقانه اش، او را چنان مورد عنايت و لطف آن حضرت و اهل بيت عصمت و طهارت )ص( قرار مي دهد که نتيجه اي مي شود براي آفرينش آن شگفتي ها. اهل کفر و نفاق، هيچگاه نخواستند اين حقيقت را در مورد افرادي اين چنين، و هم در مورد انقلاب و نظام ما درک کنند؛ و تا هنوز نيز نفهميده اند که نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، بيمه شده قدرت و نيرويي لايزالي است که از برکت آن تاکنون تمام نقشه ها و حربه هاي آنان بي اثر، و محکوم به شکست گرديده است.
مجموعه حاضرتلاشي است-هر چند ناچيز-براي نشان دادن گوشه اي از زندگي سراسر شگفتي و حماسه سردار رشيد اسلام شهيد حاج عبدالحسين برونسي، نيز کوششي است براي ابراز اين موضوع که: تا پيروان حقيقي ولايت در اقصي نقاط گيتي باشند، که هستند، فکر نابود نمودن دين و معنويت، فکري است منحط و مردود، و فکري است محکوم به شکست و زوال.
متن کتاب "  خاکهاي نرم کوشک "