ترفندهاى سياسى استكبار و راههاى مقابله با آن (2)

در شـمـاره قـبـل بـه بـرخى از ترفندهاى استكبار براى رسيدن به مقاصد شوم خود ازديدگاه حضرت امام (س ) اشاره كرديم اينك به چند ترفند ديگر قدرتهاى سلطه گرمى پردازيم :

ايجاد روحيه خودباختگى و وابستگى

وقـتـى مـلـتـى خـود و شخصيت فرهنگى خويش را فراموش كرد, فـرهـنـگ و تمدن بيگانه در نظر او جلوه كرده موجب خودباختگى آنان به فرهنگ و تمدن ديگران مى شود. بـوجـود آمدن روحيه خودباختگى در مقابل فرهنگ و تمدن مغرب زمين و غرب زدگى در برابر ابهت و قدرت كاذب اروپائيان از همين مـقوله است كه استعمارگران جهانى به آن در جامعه ما جامه عمل پوشاندند و مملكت و وطن ما بخصوص جوانان روشنفكر ما را بسوى آن سوق دادند.
اينها در طول زمان هاى بسيار طولانى با تبليغات بسيار زياد حتى به دست خود قشرهاى ملتها, خود حكومت طورى كردند كه ملت شرق خـودش را بكلى در مقابل غرب و در مقابل ابرقدرت ها باخته است و گـم كـرده خـودش را مـكتبش را گم كرده , مكتب بزرگ اسلام كـه راءس هـمـه مـكاتب است و در شرق است شرق او را گم كرده است .
1ـ از بين بردن فرهنگ خودى , در اين مرحله نوك تيز پيكان دشمن متوجه بى ارزش جلوه دادن و انهدام فرهنگ ملتهاست : اسـتـقلال فكرى را از ما گرفتند, ما در فكر و در انديشه و در روح وابـسـته شديم , اين وابستگى بسيار اسفناك است ... يك بچه را از آن بـچـگـى , كـوچكى كه بوده است در دامن مادرش و تا رفته است به دبـستان تا رفته است به دبيرستان و تا رفته است در دانشگاه ,هر جا رفـتـه تـبـلـيـغـات جـورى بوده است كه اين را وابسته بار آورده , اعـتـقـادش اين شده كه به غير ارتباط با خارج نمى شود كارى كرد. خودمان چيزى نداريم
2ـ جايگزين كردن فرهنگ بيگانه , پس از آنكه ملتى احساس كرد كه از خود هيچ نداردو فرهنگ , اعتقاد, تمدن , تاريخ و تمامى ارزشهاى جامعه اش جوابگوى مشكلات مملكتش نيست در اين موقعيت براى پـذيـرش فرهنگ بيگانه آمادگى پيدا مى كند.در اين وضعيت است كـه چـپـاولـگـران , فـرهـنگ استعمارى خويش را به خوردجوامع مى دهند و آنها را سرتاپا وابسته خويش مى نمايند:
هر چيز صحبت مى شود مى گويد بايد شما ببينيد. اسمهائى كه در ايـنـجـا مـتعارف بودمى گذاشتند, داروخانه اسمش اروپايى باشد, خيابان هم بايد اسم يكى از اروپايى ها ياآمريكايى ها تويش باشد,هرجا مـى رفتى بايد اين باشد, اجناس هم كه درست مى كردندخود ايران جـنس مى بافت بايد كنارش خط انگليسى باشد يا خط لاتين باشد و بگويند ازانگلستان آمده است .
بـراى ايـسـتـادگى در مقابل روحيه خودباختگى بايد به فرهنگ و ارزشـهـاى مـذهبى و دينى كشور خودمان برگرديم و با اعتماد به نفس آن ارزشها را در مملكت خويش زنده نماييم :
مـا تـا تـمام حيثيت خودمان را نفهميم , نفهميم كه چى بوديم , در تـاريـخ چه بوده و چه هستيم , چه داريم , تا اينها را نفهميم استقلال نـمى توانيم پيدا بكنيم , تا فكر شما مستقل نباشد كشور شما مستقل نـمـى شـود. بـرويـد دنـبـال ايـنـكـه فـكـرتـان را مـستقل كنيد, دانـشـگـاهـهـابـروند دنبال اينكه جوانهاى ما را مستقل بجا (ببار) بـيـاورنـد, تربيت كنند كه بفهمندخودشان يك فرهنگ دارند, يك فرهنگ بزرگ دارند, بفهمند كه فرهنگ از اينجا صادرشده است به خارج .

دور كردن مردم از صحنه هاى سياست و انقلاب

اسـتكبار جهانى براى رسيدن به اين هدف يعنى دور كردن مردم از شركت فعال درصحنه هاى انقلاب دو نوع فعاليت انجام مى دهد: اول , مـاءيـوس كـردن ملت از اسلام و القاء اين مطلب كه در دنياى پيچيده سياست وصنعت از اسلام كارى برنمى آيد. دوم , نااميد كردن مردم از كارايى و قدرت و نيز آينده حكومت نوپاى جمهورى اسلامى .
تا بدينوسيله مردم را از شركت در صحنه هاى انقلاب بازدارند: از آغـاز انقلاب تاكنون يكى از اهداف شوم و پليدى كه همواره مورد تـوجـه اسـتـكـبار جهانى ونوكران خارجى و داخلى آنان بوده است دوركردن مردم از صحنه هاى انقلاب و گسستن پيوندهاى پولادين آنان به آرمانهاى اجتماعى , سياسى اسلام بوده است . مـلـت مـا بـا اعـتـقـاد به فرامين الهى اسلام بود كه درصدد ايجاد حكومت اسلامى به رهبرى ولى فقيه افتاد, به همين خاطر است كه امـروزه تـمامى هم و غم استكبارجهانى دراين جهت قرارگرفته كه بـانـام بـنـيـادگرايى اسلامى , همه نهضت هاى انقلابى , اسلامى در سرتاسر جهان را زير سؤال برده و چهره نورانى و مقدس اسلام را در افـكـار عـمـومـى جـهـان مـخدوش نمايد. امام (ره ) در اين زمينه مى فرمايد:
از توطئه هاى مهمى كه در قرن اخير خصوصا در دهه هاى معاصر و بـويـژه پـس از پـيـروزى انقلاب آشكارا به چشم مى خورد تبليغات دامـنه دار با ابعاد مختلف براى ماءيوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداكار ايران از اسلام است . امام خمينى (ره ) راه مبارزه با توطئه دوركردن مردم از صحنه هاى انقلاب و نظام مقدس جمهورى اسلامى را, حضور فعال در صحنه و حفظ و نگهدارى از اين نعمت عظيم الهى مى داند:
بـه مـلـت عـزيـز ايران توصيه مى كنم كه نعمتى كه با جهاد عظيم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آورديد همچون عزيزترين امـور قدرش را بدانيد و از آن حفاظت وپاسدارى نماييد و در راه آن كه نعمتى عظيم , الهى و امانت بزرگ خداوندى است كوشش كنيد و از مـشـكلاتى كه در اين صراط مستقيم پيش مى آيد نهراسيد كه و در مشكلات دولت ) ان تـنـصروااللّه ينصركم و يثبت اقدامكم ( جـمـهـورى اسلامى با جان و دل شريك ودر رفع آنها كوشا باشيد و دولـت ومـجـلـس را از خـود بـدانـيـد و چون محبوبى گرامى از آن نگهدارى كنيد.