21 بهمن 1387 / 13 صفر المظفر 1430 / 9 فوریه 2009
21 بهمن 1387 / 13 صفر المظفر 1430 / 9 فوریه 2009
21 بهمن 1387 / 13 صفر المظفر 1430 / 9 فوریه 2009 |
|
|
در آخرين ساعات عمر رژيم پهلوي ژنرالهاي رژيم شاه براي به كنترل درآوردن اوضاع، تصميم گرفتند تا مدت حكومت نظامي را در تهران افزايش دهند. آنها با اين اقدام قصد داشتند ضمن جلوگيري از اجتماع مردم، در صورت امكان، حضرت امام خميني و جمعي از افراد مؤثر در انقلاب را دستگير نمايند و يا به قتل برسانند. اما رهبر كبير انقلاب اسلامي، با تيزبيني و موقعشناسي از مردم خواستند كه مقررات حكومت نظامي را ناديده بگيرند. مردم انقلابي نيز با آگاه شدن از فرمان حضرت امام به خيابانها ريختند و دامنه درگيريها گستردهتر شد و به ساير مراكز نظامي رژيم پوسيده شاه در تهران و ديگر شهرها تعميم يافت. اين در حالي بود كه اغلب نظاميان نيز حاضر به رودررويي با مردم نبودند و بسياري از آنها به انقلاب پيوستند. |
در واپسين روزهاي عمر رژيم پهلوي، بختيار آخرين تلاشهاي خود را براي بقاي رژيم و دولت غيرقانوني خود انجام داد و در 4 بهمن 57 با ارايه لايحههايي به مجلس سنا براي انحلال سازمان امنيتي مخوف شاه به نام ساواك و محاكمه وزيران غارتگر بيتالمال، تلويحاً به وجود حكومت ترس و وحشت و فساد گسترده در رژيم شاه، اعتراف كرد. هدف بختيار از طرح و ارايه اين لايحه، كاستن از خشم مردم نسبت به رژيم در اين زمان و عوامفريبي بود كه ناكام ماند. اين لايحه سرانجام در 21 بهمن به تصويب رسيد و به عمر سياه ساواك در ساعات پاياني حيات رژيم پهلوي پايان داد. اين سازمان مخوف در طول حدود 22 سال فعاليت خود، هزاران زنداني سياسي را تحت شكنجههاي وحشتناك قرار داد و دهها هزار نفر را روانه بازداشتگاهها و تبعيدگاهها نمود. ساواك به عنوان بازوي امنيتي رژيم پهلوي، نقش مهمي در گسترش جوّ اختناق حاكم بر جامعه داشت و كوچكترين حركت ضد رژيم را سركوب ميكرد. |
در ساعات پاياني عمر حكومت پهلوي، سپهبد رحيمي فرماندار نظامي تهران، طي دستورالعملي به يگانهاي تابعه خود، از آنها خواست تا كليه رهبران نهضت اسلامي را دستگير و با هواپيما به يكي از جزاير منتقل نمايند. به همراه اين دستورالعمل، اسامي 300 الي 400 نفر كه بايد بازداشت يا ترور شوند آمده بود كه نام حضرت امام خميني، آيتاللَّه طالقاني و مهندس مهدي بازرگان در رأس آن به چشم ميخورد. همچنين تصرف برخي پادگانهاي مستقر در تهران نيز در اين دستورالعمل عنوان گرديد. اما سنگربندي خيابانها توسط مردم انقلابي، حركت تانكها را ناممكن ساخت و اين كودتا با شكست مواجه گرديد. بعدها فاش شد كه در اين توطئه، سران ارتش شاه با همكاري بختيار، قصد داشتند تهران را به توپ ببندند و چهار ميليون نفر را قتل عام نمايند. |
|
« اِبن عاقولي» محدّث و فقيه شافعي درگذشت. او در سال 733 هجري قمري در بغداد زاده شد و پس از گذراندن ايام كودكي تحصيل علوم معارف اسلامي را زير نظر پدر آغاز كرد او پس از ساليان متمادي تحصيل، از علماي بزرگ زمانش شد و علاوه بر تدريس به طلاب دانش پژوه؛ دانشگاه عاقولي و دارُ القران جماليه را تأسيس كرد و بدين ترتيب مراكزي براي تجمع طلاب علوم ديني فراهم شد.« كُتُب الدِّرايَة في مَعرفَة الرِّوايَه و مِفتاحُ الرِّجا في شَرح المَصابيح الدُّجي» از آثار ابن عاقولي است . |
|
ابوعبدالرحمن احمد بن شعيب نسايى محدث مشهور مسلمان معروف به شيخ الاسلام در سال 220 ق در يكي از روستاهاي خراسان متولد شد. در سنين جواني به مصر رفت و در اين كشور اقامت گزيد. وي در مصر در علوم فقه و حديث به استادي رسيد. شيخ الاسلام در سفري به دمشق از فضايل اهل بيت پيامبر اسلام بسيار سخن گفت، از اين رو، مخالفين، چندين بار او را مضروب كردند تا اين كه بر اثر همان آزارها بدرود حيات گفت. دربارهي تاريخ وفات، محل وفات و دفن او اتفاقي در ميان تاريخنگاران نيست، اما برخي گفتهاند كه سرانجام به مكه رفت و در آن جا ساكن شد. از آثار او ميتوان به كتاب خصايص اميرالمومنين(ع) اشاره كرد. شيخ الاسلام همچنين صاحب كتاب سُنَن نسايي است كه يكي از كتابهاي مهم اسلامي در سيرهي نبوي به شمار ميرود. شيخ الاسلام به هنگام وفات، 83 سال داشت. |
ابومنصور محمد بن احمد بن ازهر، معروف به ازهري هِرَوي فقيه، محدث، اديب، نحوي، لغوي و شافعي است كه فضل و درايت وي مسلّم و داراي تاليفات متعددي ميباشد. اَلْاَدَوات، التقريب في التفسير، شرح شعر اَبيتمام و... از جمله آثار او ميباشند. ازهري هروي به جهت فراگيري لغات متفرقه به سياحت پرداخت. در اين اثنا به دست باديه نشينان اسير شد و در آن جا، كلمات، گفتوگوها و مخاطبات ايشان را جمع كرد و دركتابي گردآورد. زيرا اين قوم به زبان اصلي و بدون غلط، تكلم ميكردند. محمد ازهري هروي سرانجام در هشتاد و پنج سالگي وفات يافت. |
|
آندرياس وساليوس يا آندره وزاليوس در 31 دسامبر 1514م در بروكسل در بلژيك به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات متوسطه، وارد دانشگاه شد و در رشته پزشكي فارغالتحصيل گرديد. وزاليوس از آن پس، در حالي كه بيشتر از بيست سال نداشت، به استادي دانشگاه رسيد و به تدريس پرداخت. با اين حال، وي مايل به شناخت اجزاي دروني انسان بود و به كالبد شكافي بدن آدمي علاقه داشت. از اين رو طي سالهاي بعد تلاشهاي زيادي براي شناختن عملكرد اعضاي مختلف بدن از طريق تشريح به عمل آورد و نتايج تحقيقات خود را در كتابي به نام كارخانه بدن انسان گردآوري كرد. اين كتاب به عنوان نخستين اثر در باب تشريح بدن انسان، در دنياي آن روز شهرت بسيار يافت. مزاياي عمده آن بر ساير كتب قديمي، در تصاوير جالب آن بود. وزاليوس در كتاب خود، بدن آدمي را به طور طبيعي به نمايش درآورده و عضلات بدن را در حال انقباض طبيعي و نيز استخوانها را در وضع عادي زندگي، به حدي طبيعي نشان داده كه ميتوان گفت هيچ تصويري تا آن زمان برتر و بهتر از آن ترسيم نگرديده است. كتاب وزاليوس به نوعي آغاز تشريح نوين به شمار ميرود و وزاليوس با اين كتاب، دانش تشريح را وارد مرحله عملي دقيقي نمود. وزاليوس گرچه از نظر كالبدشكافي مردي بسيار دقيق بود، با اين حال پارهاي از نظرات فيزيولوژي قديم را قبول داشت. با اين حال برخلاف ارسطو كه قلب را مركز زندگي و هوش و عواطف ميدانست، وزاليوس عقيده داشت كه مغز و سلسله اعصاب اين وظيفه را برعهده دارند. تحقيقات گسترده وزاليوس در رشته پزشكي، توانست سير جديدي به حركت علم طب دهد به طوري كه ميتوان گفت طب جديد پيشرفت خود را مديون تحقيقات و تجربيات وزاليوس ميداند. وزاليوس مدتي را به عنوان پزشك مخصوص دربار گذراند اما پس از چندي با اتهاماتي مبني بر كفر و دزديدن جسد آدميان و تشريح آن از سوي مخالفانش روبرو شد كه در دادگاه تفتيش عقايد به مرگ محكوم شد. اما با وساطت پادشاه از مرگ نجات يافت و به تبعيد به بيتالمقدس محكوم گرديد. آندره وزاليوس سرانجام در مسير سفر به بيتالمقدس در 9 فوريه 1564م در 50 سالگي درگذشت. |
|
والنتين كونرار نويسنده و اديب فرانسوي در 25 ژوئن 1603م در خانوادهاي ادب دوست متولد شد. به همين دليل در نوجواني به ادبيات علاقهمند گرديد، به تدريج نويسندگي را آغاز كرد. در پي شهرت يافتن كونرار، صدراعظم وقت فرانسه در سال 1635م به اين اديب فرانسوي پيشنهاد كرد تا محفل ادبي را كه در منزل وي تشكيل ميشد، به انجمني براي توسعه ادبيات فرانسه تبديل كند. اين انجمن ادبي پس از مرگ كونرار نيز به فعاليت خود ادامه داد و به صورت يكي از انجمنهاي معتبر ادبي درآمد. والنتين كونرار سرانجام در نهم فوريه 1675م در 72 سالگي درگذشت. |
پيِر شودرلو دو لاكْلو، اديب و نويسنده معروف فرانسوي در دوازدهم دسامبر 1741م در خانوادهاي اشرافي در شهر آمين فرانسه به دنيا آمد و در هجده سالگي وارد ارتش سلطنتي فرانسه شد. وي همزمان به سرودن چندين منظومه پرداخت و به دنياي ادب پا نهاد. پس از مدتي، شوق لاكلو به ادبيات و فراغتي كه يافته بود او را به فكر نوشتن رماني انداخت كه بتواند معايب و مفاسد جامعه را وصف كند و غوغايى برانگيزد كه تا آن زمان سابقه نداشته است، پس شش ماه مرخصي گرفت و بلاانقطاع به كار پرداخت تا اينكه شاهكار خود، رمان گزند دلبستگي را در سال 1783م انتشار داد. اين اثر بلافاصله فروشي غير منتظره يافت، چنانكه پس از يك ماه، از آن تجديد چاپ به عمل آمد و در زمان حيات نويسنده، پنجاه بار به چاپ رسيد و هرگز از توفيق آن كم نشد. اما اين پيروزي برقآسا با چنان جنجال و غوغايى روبرو گشت كه هيچ شاهكاري تا آن زمان چنان رسوايى و سر و صدايى به همراه نياورده بود، حتي شغل نظامي لاكلو را به خطر انداخت و موجب شد كه او را به صفاتي چون، جاني، ملحد و كفرگو متصف كردند و كتابش را زهرآگين خواندند. گزند دلبستگي گرچه به طور رسمي از طرف دادگاه محكوم گشت، به هيچ وجه موجب تكدُّر خاطر نويسنده نشد، زيرا توانسته بود تير خود را به هدف بنشاند و چنانكه خواسته است فساد جامعه را با صداقت و صحت بيسابقهاي پيش چشم آورد. لاكلو از آن پس به عنوان نويسندهاي برجسته به محافل ادبي راه يافت و چنان نفوذي بر خوانندگان برجاي گذارد كه همه با كنجكاوي در صدد برآمدند تا فاسد الاخلاقها و بيعفتها را كه در لباس قهرمانان داستان معرفي شده بودند، بشناسند. كتاب كه در آغازْ همچون هجوي از آداب و رسوم و فساد طبقه اشرافي تلقي گشت، به تدريج توجه نسل بعد را به نكتههاي تازهتري جلب كرد كه بر ارزش آن افزود. تيزبيني و دقت و صحت تحليل رواني و اخلاقي آميخته با روشني و سادگي شيوه نگارش و واقعي بودن رفتارها و گفتارها، همه موجب گشت تا گزند دلبستگي در ميان رمانهاي درجه اول فرانسه مقام واقعي خود را به دست آورد و شاهكاري به شمار آيد. لاكلو پس از آن براي جبران گذشته، اثري را با عنوان تعليم و تربيت زنان آغاز كرد كه به پايان نرسيد. او كه به فساد اخلاق معروف شده بود ميخواست در اين اثر، خود را به صورت عالم علم اخلاق بنماياند و از تقوا و فضيلت دفاع كند. لاكلو در ارتش به سبب اظهارنظرهاي تند و بيپروا و نوشتن مقالههاي انقلابي، خشم وزير جنگ فرانسه رابرانگيخت كه به تبعيد او منجر گشت تا بتواند به تدريج با انضباط زندگي در ارتش خو بگيرد. لاكلو در جريان انقلاب كبير فرانسه به گروه تندروها پيوست ولي با سقوط آنان به زندان افتاد و پس از آزادي، آرامش را بر سياست ترجيح داد. وي در اواخر عمر به مقام ژنرالي نائل آمد تا اينكه در نهم فوريه 1803م در شصتودو سالگي درگذشت. مقام پيِر لاكلو و نفوذ مهمي كه در دوره انقلاب فرانسه داشت به كلي فراموش شد، اما انقلابي كه كتاب گزند دلبستگي در تاريخ ادبيات و افكار و احساس مردم به وجود آورد ، انقلاب واقعي او به شمار آمد. |
|
اعلام حالت فوق العاده و انحلال جبهه نجات اسلامي الجزاير (1992م) |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}