تحصن تاریخی:

(برافراشته شدن پرچم حکومت اسلامی)[1]

پس از دستگیری، آیت الله طاهری، بازار اصفهان تعطیل شد. مردم برای کسب تکلیف به سوی منزل آیت الله خادمی روان شدند. این حرکت مردم به تظاهرات و سپس به تحص در منزل ایشان بدل گشت و در مدت 10 روزی که این تحصن به طول انجامید، منزل ایشان کانون انقلاب و خود او پذیرای مردم اصفهان شد. نیروهای نظامی در آخرین شب تحصن، اطراف منزل ایشان را محاصره کردند و گروهی از مردم مظلوم را به خاک و خون کشیدند. پس از آن، در اصفهان حکومت نظامی اعلام شد. در پی این واقعه، مسئولان سیاسی ـ امنیتی استان به مرکز اعلام کردند: عامل اصلی ومحرک واقعی وقایع اخیر، شخص آیت الله خادمی است. لذا یا باید تعهد همکاری بسپارد (!) و از وقایع اخیر اعلام انزجار و تنفر کند و یا اصفهان را برای همیشه ترک گوید و یا او و فرزندش دستگیر و زندانی شوند.
در پی مشورت‌های فرماندة نیروی زمینی و رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران با نخست وزیر وقت (جعفر شریف امامی) اعلام شد که دستگیری او و فرزندش اقدامات تند و خطرناک‌تری را از سوی مردم اصفهان به دنبال خواهد داشت.
از این رو با شگردهای و تهدیدات ناجوانمردانه، سعی در به زانو در آوردن ایشان نمودند، لیکن سیاست و درایت ایشان باعث شد که از این اقدامات شیطانی نیز طرفی نبندند.
آیت الله خادمی با وجود کهولت سن و وضعیت نامساعد جسمانی، در اکثر مراسم‌ها مانند یک فریضه شرکت می‌کرد و چون نمی‌توانست پیاده در راهپیمایی‌ها شرکت کند. سوار بر اتومبیل و پیشاپیش صفوف مرصوص مردم بیدار و متدین اصفهان حرکت می‌نمود و دلگرمی بیشتری به آنان می‌داد.
در راهپیمایی روز هفدهم آذر ماه 1357، وقتی مأموران حکومت نظامی حرکت راهپیمایی را متوقف کردند، با مخالفت آیت الله خادمی رو به رو شدند و ایشان دستور ادامه حرکت دادند. این اقدام ایشان باعث شد مأموران با بی‌رحمی تمام جمعیت را به گلوله ببندند، آیت الله خادمی در میان سفیر گلوله و خون به ناحق ریخته زنان و مردان، بر روی زمین نشست. در واقع، او با این اقدام موجب پایداری و استقامت مردم و متوقف شدن تیراندازی شد.
آیت الله خادمی پس از تظاهرات عظیم تاسوعا و عاشورای 1357 که به دنبال آن مجسمه‌های پهلوی توسط مردم پایین کشیده شد و چماق به دستان با حمایت‌های همه جانبة رژیم به مردم اصفهان حمله کردند، طی اولتیماتومی به مسئولان آنان را از ادامة کار برحذر و اعلام نمود! چنانچه این تظاهرات متوقف نشود، اعلام جهاد خواهد نمود. به دنبال این تصمیم، مسئولان به وحشت افتادند و تظاهرات وحشیانة چماق به دستان متوقف گردید.

بعد از انقلاب

آیت الله خادمی پس از پیروزی انقلاب نیز بیش از پیش حمایت قاطع و همه جانبة خویش را از آرمان‌های حضرت امام (ره) به اثبات رساند.
وی که در انتخابات خبرگان اول (قانون اساسی) و دوم از طرف مردم استان اصفهان به نمایندگی برگزیده شد وعلی‌رغم دلیری و ضعف و بیماری در جلسات آن شرکت می‌نمود و اولین جلسه مجلس خبرگان اول با ریاست سنی آن بزرگوار رسمیت یافت.
با شروع جنگ تحمیلی، وی پشتیبانی در خور تحسین از جبهه‌های نور نمود، به گونه‌ای که تلاش‌ها و کوشش‌های بسیار او در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس برای همیشه در حافظه تاریخ ثبت گردیده است.

وفات

سرانجام این عالم ربانی در روز دوشنبه بیستم اسفند ماه 1363 روی در نقاب خاک کشید و روح پاکش به اجداد طاهرینش پیوست و با رفتن خود ثلمة جبران ناپذیری بر اسلام، ایران و خصوصاً اصفهان وارد ساخت.
انتشار خبر رحلت او همه اصفهان و شهرهای حومه آن را به عزا نشاند و تمامی شهر تعطیل و سه روز عزای عمومی اعلام شد. پیکر پاک آن فقید سعید پس از تشییع باشکوهی، به مشهد مقدس منتقل و در جوار حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ به خاک سپرده شد و از طرف علمای بزرگ و اقشار مختلف مردم در تمام شهرهای ایران مجالس بزرگداشت برگزار گردید.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی

پی نوشت

[1] . در آن زمان، رئیس ساواک اصفهان از تحصن منزل آیت الله خادمی به عنوان «زده شدن پرچم حکومت اسلامی در آن منزل» تعبیر کرد.

منبع: www.andisheqom.com